فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۲٬۰۴۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
ارزیابی کیفیت ترجمه بدون تردید از جمله مقوله هایی است که درسال های اخیر بسیار مورد توجه پژوهشگران و ارزیابان ترجمه واقع شده است. چنین توجه گسترده ای باید در زمینه ی آموزش و ارزیابی کیفیت ترجمه در محیط های آموزشی دانشگاهی نیز نمود داشته باشد. هدف اصلی این پژوهش که از انواع پژوهش های کیفی و از نوع تحلیل محتواست، ارایه ی گزارشی از روش های کاربرد ارزیابی کیفیت ترجمه در شماری از دانشگاههای ایران، بررسی توصیفی و کیفی دانش ارزیابی و چگونگی آموزش ترجمه و مهم تر از همه، تأثیر کاربرد روش های موجود بر کیفیت آموزش آن در این زمینه بوده است. جامعه ی آماری این پژوهش را 30 دانشجوی سال چهارم کارشناسی مترجمی و 15 نفر از اساتید ترجمه که به صورت تصادفی از 5 دانشگاه کشور انتخاب شدند، تشکیل داده اند. ابزار پژوهش نیز عبارت بود از مصاحبه ای جامع از نوع تعاملی و نیمه ساختار یافته در خصوص جایگاه ارزیابی کیفیت ترجمه و کیفیت کاربرد موارد آموزشی مرتبط با این موضوع که براساس آن، یافته هایی درخصوص دیدگاهها، رویکردهای گوناگون آموزش و ارزیابی کیفیت ترجمه، میزان و کیفیت داده های مصاحبه شوندگان و نیز موانع و کاستی های موجود در این راستا بررسی شده است. نتایج این پژوهش بیانگر لزوم وجود راهکارهای بنیادی و دانشی عمیق تر در ارزیابی کیفیت ترجمه و مهم تر از همه آموزش وکاربرد موثر آن درمحیط های آموزشی است.
عوامل، ملاک ها و نشانگرهای الگوی بومی اعتبارسنجی نظام آموزش عالی ایران
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر بر اساس روش نظریه زمینه ای، به احصاء عوامل، ملاک ها و نشانگرهای شرایطی (علی، زمینه ای و مداخله گر) اعتبارسنجی از دیدگاه کنشگران آموزش عالی پرداخته ایم. مطالعه حاضر با اتخاذ رویکرد تفسیرگرایانه اجتماعی بر این نکته تأکید دارد که افراد خارج از محیط دانشگاه، نمی توانند مؤلفه های اعتبارسنجی را پیشاپیش شناخته و آن را درک کنند. زیرا این کنشگران آموزش عالی هستند که محیط اجتماع علمی خود را خلق کرده و آن گونه که می خواهند تفسیر می کنند. بر این اساس، هر گونه پیش فرض در خصوص نظام اعتبارسنجی، نمی تواند بیانگر ذهنیت و درک عاملان جامعه ی دانشگاهی باشد. به دیگر سخن، در این پژوهش به دنبال این بوده ایم که کنشگران آموزش عالی عوامل، ملاک ها و نشانگرهای شرایطی اعتبارسنجی (علی، زمینه ای و مداخله گر) را چگونه می بییند، و چه تلقی و برداشتی از آن دارند. داده های پژوهش حاضر از چهار منبع به دست آمد، که عبارت اند از، مصاحبه، مشاهده، یادداشت برداری و اسناد. به همین منظور، داده های حاصل از مصاحبه ها، مشاهدات، یادداشت ها و اسناد را به داده های متنی تبدیل کردیم. پس از آن، به منظور بررسی نظام مند توده بزرگی از داده های گردآوری شده از طریق روش نظریه نظریه ی زمینه ای به مقوله بندی داده ها پرداختیم. ابتدا به کدگذاری باز، سپس، به کدگذاری محوری و انتخابی اقدام کردیم. بر این اساس، 691 نشانگر، 98 ملاک و 11 عامل متناسب با ویژگی های بومی نظام آموزش عالی ایران تعیین شدند.
بررسی رابطه سرمایه روانشناختی و ویژگیهای شخصیتی، با سرزندگی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه سرمایه روانشناختی و ویژگی های شخصیتی با سرزندگی معلمان بوده است. روش پژوهش، همبستگی و نمونه آماری 202 نفر از جامعه معلمان ناحیه دو آموزش و پرورش شهر شیراز به روش خوشه ای تصادفی بود. ابزار مورد استفاده در پژوهش شامل پرسش نامه سرمایه روان-شناختی لوتانز، پرسش نامه شخصیتی پنج عاملی نئو و مقیاس سرزندگی رایان و فردریک بود و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار تحلیل آمار استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که میان ویژگی های شخصیتی و سرمایه روانشناختی با سرزندگی روابط چندگانه و معنی داری وجود دارد (01/0 ≥p ). روان نژندی از ویژگی های شخصیت با سرزندگی رابطه منفی و معنی دار دارد در صورتی که سایر ابعاد شخصیت، (برون گرایی، انعطاف پذیری، دلپذیربودن و مسئولیت پذیری) با میزان سرزندگی، همبستگی مثبت و معنی دار دارند. همچنین بین ابعاد سرمایه روانشناختی، یعنی خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی، با سرزندگی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که از بین ویژگی های شخصیت، برون گرایی، انعطاف پذیری، و مسئولیت پذیری، سرزندگی را به-طور مثبت و معنادار پیش بینی می کنند در صورتی که روان نژندی، سرزندگی را بطور منفی و معنادار پیش بینی می کند و دلپذیر بودن (به عنوان یکی از ابعاد ویژگی های شخصیتی) قادر به پیش بینی سرزندگی نمی باشد. همچنین خودکارآمدی و امیدواری از ابعاد سرمایه روانشناختی،سرزندگی را به طور مثبت و معنادار پیش بینی می کنند و تاب آوری و خوش بینی در سطح معناداری قادر به پیش بینی سرزندگی نمی-باشند.
بررسی نقش انگیزش تحصیلی و مهارت های رایانه ای دانشجویان در دیدگاه آنان نسبت به رویکرد یادگیری ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد و توسعه فناوری های جدید، به گونه مداوم، رویکردهای جدیدی در زمینه تدریس و آموزش شکل می گیرد. یادگیری ترکیبی به عنوان رویکردی جدید، به معنای ترکیب یادگیری برخط با یادگیری سنتی چهره به چهره می باشد و به خاطر فائق آمدن بر محدودیت های یادگیری کاملاً مجازی و یادگیری سنتی شکل گرفته است. از این رو، جهت پیاده سازی و طراحی مناسب رویکرد یادگیری ترکیبی، بررسی توانمندی ها و دیدگاه دانشجویان نسبت به این رویکرد جدید، امری ضروری بشمار می رود. لذا، هدف از این پژوهش، بررسی نقش انگیزش تحصیلی و مهارت های رایانه ای دانشجویان، بر دیدگاه آنان نسبت به رویکرد یادگیری ترکیبی بود. روش پژوهش از نوع توصیفی- مقایسه ای بوده و جامعه آماری شامل، تمامی دانشجویان دانشگاه پیام نور شهر مشهد بوده است. تعداد افراد نمونه 382 نفر و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده است. ابزار جمع آوری داده ها، شامل؛ پرسش نامه انگیزش تحصیلی ولرند و همکاران، پرسش نامه محقق ساخته مهارت رایانه ای و پرسش نامه دیدگاه دانشجویان به رویکرد یادگیری ترکیبی بوده است. نتایج پژوهش نشان داد که، دانشجویان دیدگاه موافقی نسبت به رویکرد یادگیری ترکیبی داشتند، جنسیت دانشجویان بر دیدگاه آنان نسبت به یادگیری ترکیبی تأثیر نداشته است، مقدار انگیزش بیرونی دانشجویان زن بیش تر از دانشجویان مرد بوده است و متغیرهای مهارت رایانه ای، انگیزش درونی و انگیزش بیرونی پیش بینی کننده های مناسبی برای دیدگاه دانشجویان نسبت به رویکرد یادگیری ترکیبی بوده است.
رابطه ی بین سلامت سازمانی با استقرار مدیریت مدرسه محوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، تعیین رابطه بین سلامت سازمانی با استقرار مدیریت مدرسه محوری مدارس متوسطه شهر شیراز بوده است. نوع تحقیق کاربردی و از حیث روش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق مدیران متوسطه، شامل مدیران مدارس(دخترانه-پسرانه) و (دولتی-غیرانتفاعی) نواحی چهارگانه ی شهر شیراز که تعداد 310 نفر در سال تحصیلی 90-89 بوده اند، درنظر گرفته شده است. تعداد 175نفر نمونه با استفاده از جدول مورگان با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات، دو پرسشنامه شامل پرسشنامه ی سلامت سازمانی با 44 سوال و پرسشنامه ی مدیریت مدرسه محوری با 42 سوال است. پایایی پرسشنامه ی سلامت سازمانی از طریق آزمون آلفای کرونباخ در سطح 84/0 و پرسشنامه ی مدیریت مدرسه محوری در سطح 85/0 محاسبه شده است. اطلاعات حاصل با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی نظیر آزمون همبستگی پیرسون، آزمون پارامتری t (دو نمونه ای) و برای آزمون نرمال بودن داده ها از نمودار احتمال نرمال و آزمون نرمال بودن اندرسن- دارلینگ تجزیه و تحلیل شد، نتایج به دست آمده نشان داد: 1) بین تمامی ابعاد سلامت سازمانی(یگانگی نهادی، مراعات، ساخت دهی، حمایت منابع و نفوذ مدیر، روحیه و تاکید علمی) با استقرار مدیریت مدرسه محوری رابطه وجود دارد. 2) بین میزان سلامت سازمانی با استقرار مدیریت مدرسه محوری در مدارس متوسطه ی دولتی و غیرانتفاعی شهر شیراز، تفاوت معناداری وجود دارد 3) بین میزان سلامت سازمانی با استقرار مدیریت مدرسه محوری در مدارس متوسطه ی دخترانه و پسرانه شهر شیراز تفاوت معناداری وجود ندارد. 4) بین سلامت سازمانی(سطح نهادی، اداری و فنی) مدارس متوسطه شهر شیراز با استقرار مدیریت مدرسه محوری رابطه وجود دارد که این رابطه در سطح نهادی کم و در دو سطح اداری و فنی قوی می باشد. 5) بیشترین ارتباط با متغیر استقرار مدیریت مدرسه محوری را گویه ی ساخت دهی از سطح اداری سلامت سازمانی و کمترین ارتباط را میزان یگانگی نهادی از سطح نهادی سلامت سازمانی دارد.
ارائه الگویی به منظور پرورش ذهنیت فلسفی در برنامه درسی ریاضی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه الگویی به منظور پرورش ذهنیت فلسفی در برنامه درسی ریاضی دوره ابتدایی بود. این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی بوده که با روش تحقیق زمینه ای انجام شده است. جامعه این تحقیق شامل آثار صاحب نظران درباره ذهنیت فلسفی و برنامه درسی ریاضی دوره ابتدایی بود که در قالب منابع چاپی و الکترونیکی مختلف منتشر شده اند . نمونه مورد نظر، به صورت هدفمند از میان منابع در دسترس محقق انتخاب شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، فیش برداری بود. پس از گردآوری اطلاعات به بررسی، تلخیص و نتیجه گیری از آن ها پرداخته شد و سرانجام، الگوی مورد نظر معرفی گردید. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ذهنیت فلسفی شامل سه مؤلفه جامعیت، تعمق و انعطاف پذیری است که باید به منظور پرورش ذهنیت فلسفی دانش آموزان، هر یک از چهار عنصر اهداف، محتوا، روش های تدریس و ارزشیابی در برنامه درسی ریاضی دوره ابتدایی را براساس ابعاد سه گانه ذهنیت فلسفی تعیین نمود. بر این اساس، ویژگی های هر یک از عناصر چهارگانه برنامه درسی ریاضی دوره ابتدایی در قالب الگویی جهت پرورش ذهنیت فلسفی دانش آموزان ارائه شده است.
شناسایی عوامل موثر برارتقای فرهنگ کارآفرینی در مدارس کاردانش و فنی و حرفه ای: رویکرد ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر ارتقای فرهنگ کارآفرینی در مدارس از دیدگاه متخصصان و بررسی وضعیت موجود مدارس کاردانش و فنی و حرفه ای از دیدگاه معلمان است. روش این پژوهش رویکرد ترکیبی(کیفی- کمی) از نوع راهبرد اکتشافی متوالی هست به این صورت که روش مرحله کیفی تحلیل محتوای عرفی بوده و در تجزیه و تحلیل داده ها از کدگذاری باز و محوری استفاده شد. در این مرحله ۱۴ مصاحبه شونده که شامل کارآفرین ها، مدرسان مباحث کارآفرینی در مدارس، مدرسان آشنا به کارآفرینی در دانشگاه، مدیران و مسئولان مدارس فنی و حرفه ای و کاردانش شهر تبریز، به صورت هدفمند انتخاب و برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شدکه در نتیجه مرحله کیفی 5 عامل آموزشی، پرورشی، نگرشی، مالی و ساختاری به عنوان عوامل موثر بر فرهنگ کارآفرینی شناسایی شدند. روایی یافته های حاصل از این مرحله با روش تطبیق توسط اعضا و بررسی همکار تضمین شد. در مرحله کمی پژوهش که روش آن توصیفی پیمایشی بود از بین ۱۱۵۲ نفر از معلمان نواحی آموزش و پرورش شهر تبریز ۲۸۸ نفر با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم نمونه انتخاب گردیده و با استفاده از پرسشنامه ای که از نتیجه تحلیل یافته های مرحله کیفی تنظیم گردیده بود مورد آزمون قرار گرفتند. جهت تعیین روایی صوری و سازه پرسشنامه در بخش کمی از نظرات خبرگان و تحلیل عاملی تاییدی و پایاییآن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 91/0 برآورد گردید. نتایج پژوهش نشان داد که وضعیت عوامل آموزشی، پرورشی، نگرشی و اعتقادی در حد مطلوبی قرار دارند و عامل مالی در حد متوسط و عامل ساختاری در حد مطلوبی نیست و نتایج آزمون فریدمن نشان داد که عامل آموزشی از میان عوامل موثر فرهنگ کارآفرینی در بالاترین رتبه و عوامل پرورشی، نگرشی و اعتقادی، مالی و ساختاری در رتبه های بعدی قرار دارند.
تحلیل برنامه درسی مطالعات اجتماعی پایه های چهارم، پنجم و ششم ابتدایی بر اساس سبک های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدفتحلیل برنامه درسی مطالعات اجتماعی پایه های چهارم، پنجم و ششم ابتدایی بر اساس سبک های یادگیری وارک انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع تحلیل محتوا با بکارگیری روش آنتروپی شانون است.جامعه آماری شامل برنامه های درسی(هدف، محتوا، روش تدریس و ارزشیابی) پایه های چهارم، پنجم و ششم ابتدایی است. نمونه آماری برنامه های درسی مطالعات اجتماعی است. برای تحلیل برنامه های درسی(قصد شده) با هر یک از سبک های یادگیری ابتدا اهداف مندرج در کتاب های درسی، سپس محتوا کتاب درسی و برای بررسی روش های پیشنهادی به تحلیل کتاب راهنمای تدریس پرداخته شد. در بخش ارزشیابی، سوالات کتاب های درسی و راهنمای تدریس تحلیل گردید. ابزار پژوهش، چک لیست وارسی سبک های یادگیری وارک(1998) بود که براساس پیشینه و پرسشنامه سبک های یادگیری وارک تدوین و به تأیید 6 نفر از متخصصان حوزه مطالعات برنامه درسی و روانشناسی تربیتی رسید و نظرات آنها در طراحی نهایی چک لیست اعمال و روایی محتوایی چک لیست تأیید شد. به منظور حصول اطمینان از پایایی، کدگذاری های تحلیل در اختیار سه پژوهشگر قرار داده شد و درصد توافق آن ها 88/ برآورد شد. نتایج نشان داد در برنامه درسی مطالعات اجتماعی(هدف، محتوا، روش تدریس و ارزشیابی) چهارم ابتدایی سبک شنیداری رتبه اول و دیداری رتبه پنجم، در برنامه درسی پنجم ابتدایی سبک شنیداری رتبه اول و سبک ترکیبی رتبه پنجم است و در نهایت در ششم ابتدایی سبک خواندن/ نوشتن رتبه اول و سبک دیداری رتبه پنجم است. بنابراین سبک ارجح برنامه های درسی مطالعات اجتماعی چهارم و پنجم ابتدایی سبک شنیداری و ششم ابتدایی سبک خواندن/ نوشتن است.
ارزیابی کیفی معماری سازمانی وضعیت موجود دانشگاه آزاد اسلامی و ارایه الگوی سرویس های معماری در وضع مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد[1] معماری سازمانی، به عنوان الگوی مسلط در حوزه برنامه ریزی فناوری اطلاعات، هر روز بیش از پیش در سازمان های دولتی و خصوصی کشور، مورد استفاده قرار می گیرد. هدایت و کنترل صحیح تغییرات در راستای اهداف سازمان، نیازمند داشتن اطلاعات دقیق از وضعیت فعلی سازمان، نگرشی صحیح نسبت به وضعیت آتی آن و برنامه ای روشن جهت حرکت از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب است که با معماری سازمانی محقق خواهد شد. دانشگاه آزاد اسلامی سازمانی است که با توجه به گستردگی و پراکندگی واحدهای آن، لزوم داشتن یک نقشه و طرح کلی جهت هماهنگی با اهداف سازمان و کنترل تغییرات ضروری است. جامعه آماری پژوهش دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 4 است که به عنوان نمونه دانشگاه آزاد اسلامی واحد دهاقان و دبیرخانه مرکزی منطقه 4 انتخاب شدند. تحلیل های صورت گرفته، به صورت کیفی بوده است که در قالب شیوه های تحلیل اسناد (جهت ارزیابی معماری موجود) و روش دلفی (جهت ارزیابی مدل سرویس های مطلوب)، با رویکرد تطبیقی و قیاسی انجام پذیرفته است. بدین صورت که جهت ارزیابی معماری موجود، اطلاعات لازم از طریق مصاحبه حضوری با معاونین، مدیران و کارمندان دو نمونه انتخابی و مطالعه اسناد بالادستی سازمان، جمع آوری گردید. سپس مدل های توصیفی و ماتریس های تقابلی لازم بر اساس مدل ارزیابی معماری سازمانی مرجع از لحاظ ویژگی های کیفی همراستایی، همگرایی، یکپارچگی، قابلیت نگهداری و توسعه، کارآیی و امنیت تهیه شد و با شیوه تحلیل اسناد، معیارهای فنی جهت ارزیابی محاسبه شد. نتایج این ارزیابی نشان می دهد که وضعیت جاری در اکثر ویژگی ها دارای ضعف بوده و باید بهبود پیدا نماید. از این رو مدل جدیدی مبتنی بر سرویس گرایی جهت ترسیم وضعیت آتی طراحی و با استفاده از روش دلفی ارزیابی شد. نظرات بدست آمده حاکی ازآن است که مدل ارایه شده تا حدود زیادی مناسب بوده و مورد قبول معماران و متخصصان ایرانی هست.
استنباط های رهبری آموزشی مبتنی بر شناخت خدا وانسان در تفسیر المیزان علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارتقا و گسترش نظریه ی تعلیم و تربیت اسلامی، به ارائه ی اقتضائات رهبری آموزشی ازطریق شناخت ویژگی ها و صفات خدا و انسان در این حوزه ی خطیر، می پردازد. راهبرد این پژوهش کیفی برای ارائه ی استنباط های رهبری آموزشی، تحلیل مضمون آیات مربوط به صفات خدا درحیطه ی هدایت و تکامل بشر و همینطور آیات ارائه شده در باب چگونگی رهبری پیامبر در جهت سوق افراد به سوی این هدف عالی است. بنابراین که تفسیرالمیزان یکی از کامل ترین تفاسیر ارائه شده از قرآن محسوب می گردد، آرا علامه طباطبایی در این تفسیر، به عنوان اصلی ترین و اساسی ترین منبع گردآوری داده ها مورد مطالعه قرارگرفت و سپس داده های جمع آوری شده با روشی استنباطی مورد تجزیه و تحلیل واقع شد. نتایج بررسی ها دربرگیرنده نکاتی ناب و کاربردی در حوزه مدیریت آموزشی بود. براساس استنباط های مبتنی برخدا شناسی، رهبر آموزشی باید بداندکه به واسطه روح الهی دمیده شده در انسان، خداوند امکان پرورش صفات خود را نیز در وجود انسان قرار داده است که با تقویت آن ها می توان در رهبری آموزشی نیز از آن ها بهره برد. صفاتی مانند علیم و قیوم از جمله ی این صفات است که به ترتیب بیانگر لزوم تسلط علمی و تخصصی مدیر، تدبیر و توانایی مدیریتی وی و در نهایت آگاهی و هوشیاری وی نسبت به مسائل مبتلی به است. صفات رزاق و رب مقتضی تلاش برای بهبود توان مالی و پرورش فکری فراگیران بوده و صفت رحیم ایجاب می نماید که نسبت به آن ها تا حد امکان مهربان باشد. از مطالعات درحوزه انسان شناسی نیز، لزوم برخورداری رهبر آموزشی از ویژگی هایی چون ایمان، عمل صالح، محبت، مشورت، توکل، اعتدال، عدالت و مساوات و همینطور استقامت و پایداری استنباط می گردد.
الگوی فراکتالی برنامه درسی دکترای رشته مطالعات برنامه درسی آموزش عالی ایران با رویکرد بین فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی واعتباریابی الگوی برنامه درسی دکترای رشته مطالعات برنامه درسی آموزش عالی ایران با رویکرد بین فرهنگی انجام شد.. روش تحقیق،کیفی، از نوع تحلیل محتوای کیفی استقرایی، و بررسی سیستماتیک چهارده مقاله کیفی منتخب با هدف استخراج مقوله های اصلی و فرعی و ابعاد وطیف الگوی فراکتالی برنامه درسی دکترای رشته مطالعات برنامه درسی آموزش عالی ایران با رویکرد بین فرهنگی بود. ابتدا عناوین 300 کتاب و مقاله بررسی گردید. سپس 47 مقاله معتبر در سطح بین المللی توسط پژوهشگر انتخاب و در نهایت تعداد 14 مقاله کیفی در راستای موضوع پژوهش از بین آن ها به دست آمد که بعد از مراحل کدگذاری، مقوله های اصلی و فرعی این فرایند، استخراج گردید.. بر اساس مضامین موجود در محتوای مقاله ها 295 مضمون اولیه (کد) و 44 مقوله و 9 بعد و 7 طیف از تم ها حاصل گردید. نتایج پژوهش حاکی از مقوله های کلی شناسایی شده در قالب یک مدل فراکتالی شامل الزامات (ابعاد نرم افزار و سخت افزار درطیف کاربرد- عدم کاربرد)، اهداف (ابعاد اهداف کلی و اهداف جزیی در طیف قابل دسترس- غیرقابل دسترس)، ویژگی های محتوا (بعد کیفیت در طیف مرتبط - غیر مرتبط)، روش های یاددهی یادگیری (بعد همخوانی روش های یاددهی- یادگیری با رویکرد بین فرهنگی در طیف تناسب - عدم تناسب)، ویژگی های استاد (ابعاد قدرت فرهنگی در طیف زیاد-کم و مرتبه علمی در طیف برخوردار غیربرخوردار)، ارزشیابی (بعد کیفیت ارزشیابی درطیف مطلوب - غیرمطلوب) بود که مؤلفه های طراحی الگوی فراکتالی برنامه درسی دکترای رشته مطالعات برنامه درسی با رویکرد بین فرهنگی در آموزش عالی ایران را نمایان کرد. در پایان، فرایند اعتباریابی الگو، با بهره گیری از متخصصان این حوزه و روش اعتباریابی سه سویه حداقل 89/0و حداکثر99/0 به دست آمد.
انجمن ها و تعطیلات مدارس
منبع:
پیوند ۱۳۶۸ شماره ۱۱۹
حوزههای تخصصی:
رابطه عزت نفس با عملکرد سازمانی وسازگاری شغلی مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی نو در مدیریت آموزشی سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
207 - 224
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین عزت نفس سازمانی با عملکرد سازمانی وسازگاری شغلی مدیران هنرستان های شهرستان های ازنا و الیگودرز بود. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را همه مدیران و معاونین بخش اجرای هنرستان های شهر ازنا و الیگودرز تشکیل داده است که تعداد آنان به 75 نفر رسیده و در سال تحصیلی 95-96 مشغول به کار بودند. باتوجه به تعداد کم جامعه آماری ازروش نمونه گیری تمام سرشماری استفاده شد و تمامی اعضا جامعه آماری به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. از سه ابزار پژوهشی، پرسشنامه استاندارد عزت نفس سازمانی پیرس و همکاران(1989)، پرسشنامه عملکرد سازمانی «Achieve» هرسی و گلداسمیت(2003) و پرسشنامه سازگاری شغلی دیﻮیﺲ و ﻻﻓکﻮایﺴﺖ (2006) جهت گردآوری داده ها استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار spss و از آزمون لوین جهت همگنی واریانس ها، آزمون کلموگروف – اسمیرنف جهت برابری واریانس ها و آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون جهت آزمون فرضیه ها استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین عزت نفس سازمانی با عملکرد سازمانی و سازگاری شغلی، رابطه مثبت ومعناداری وجود دارد که فرضیات تحقیق تایید شد. لذا بین عزت نفس سازمانی با عملکرد سازمانی و سازگاری شغلی، رابطه مستقیم و مثبت وجود دارد، یعنی با افزایش هرچه بیشتر عزت نفس در مدیران در سازمان عملکرد افراد و سازگاری شغلی آنان افزایش می یابد و در فرضیات فرعی یعنی در مولفه های عزت نفس سازمانی(پذیرش توسط دیگران، معتمد بودن و با کفایت بودن)با هر دو متغیر سازگاری شغلی و عملکرد سازمانی رابطه معنادار تائید شد.
طراحی الگوی شایستگی مدیران آموزشی [ij استفاده در مرکز ارزیابی و توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
139 - 118
حوزههای تخصصی:
تربیت امری بسیار پیچیده و حساس است که پایداری یک جامعه تا حد زیادی وابسته به کارآمدی نظام آموزشی است. به طوری که اگر نظام آموزشی بتواند مأموریت و رسالت خود مبنی بر توسعه فردی و اجتماعی را به درستی انجام دهد، زمینه مساعدی نیز برای رشد فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در جامعه فراهم می شود. پیداست که بخش عظیمی از پیچیدگی و حساسیت نظام آموزشی به فعل یا رفتار مدیران آموزش وپرورش و مدیران مدارس برمی گردد. یکی از چالش های مدیریت منابع انسانی سازمان ها به خصوص در آموزش وپرورش، نحوه انتخاب و ارتقاء مدیران است. در این راستا فرآیند کانون ارزیابی، به عنوان یک دستورالعمل برای ارزیابی و توسعه اثربخش شایستگی ها در شرایطی شبیه محیط کار مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل شایستگی مدیران آموزش و پرورش جهت استفاده در مرکز ارزیابی طراحی شد. برای انجام پژوهش از رویکرد کیفی استفاده گردید. جامعه پژوهش، کلیه صاحب نظران، اساتید و مدیران ارشد حوزه منابع انسانی در آموزش وپرورش بود که با استفاده از نمونه گیری هدفمند مبتنی بر گلوله برفی با 17 نفر از صاحب نظران مصاحبه شد. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. نتایج پژوهش داد مولفه های الگوی شایستگی مدیران آموزش و پرورش جهت استفاده در کانون ارزیابی عبارتند از: شایستگی دانشی، شایستگی حرفه ای، شایستگی شخصیتی، شایستگی اجرای اجرایی، شایستگی رهبری و هدایت، شایستگی ارتباطی و شایستگی ادراکی. که هر کدام از این مولفه ها شامل زیرمولفه ها و شاخص هایی هستند که بیشتر آنها در بین مدیران مدارس، میانی و عالی آموزش مشترک است و در بعضی شاخص ها هم متمایز هستند.
بازنمایی عوامل، ملاک ها و نشانگرهای مدارس اثربخش دوره ی ابتدایی: یک مطالعه ی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
190 - 162
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر مبتنی بر رویکرد تحقیق کیفیو با روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری ملاکی و مصاحبه ی نیمه ساختاریافته با 15 مشارکت کننده، داده ها گردآوری شد و به روش کُلایزی تحلیل گردید. به منظور باورپذیری یافته ها از سه روش ممیزی بیرونی، بازبینی نتایج توسط اطلاع رسان ها و درگیری طولانی مدتاستفاده شد. نتایج پژوهش، به شناسایی و دسته بندی 6 عامل، 16 ملاک و 111 نشانگر برای اندازه گیری اثربخشی مدارس در دوره ی ابتدایی منتج گردید. یافته ها بر نقش سازنده ی مدیر مدرسه، تعامل بین مدیر، معلمان، والدین و دانش آموزان، مشارکت معلمان در تصمیم گیری ها و تعامل مؤثر بین جامعه و مدرسه تأکید داشتند. به نظر می رسد با توجه به جامعیت و تناسب عوامل، ملاک ها و نشانگرهای شناسایی شده با وضعیت مدارس دوره ی ابتدایی، استفاده از آن بتواند زمینه ی لازم برای ساخت ابزار مناسب اندازه گیری کیفیت مدارس دوره ی ابتدایی، تعیین وضعیت این مدارس و ارائه ی راهکارهای بهبود را فراهم سازد.
تدوین استراتژی توسعه حوزه پژوهش دانشگاه آزاد اسلامی با استفاده از روش SWOT، SPACE و QSPM(مطالعه واحدهای استان تهران و البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مدیریت دانشگاهی به فعالیتی پویا مبدل شده، چنانچه مدیران بخواهند راهبردها و اهداف مناسبی اتخاذ کنند، باید به برنامهریزی استراتژیک اقدام کرده.لذا در ابتدا، نیازمند آگاهی و شناخت وضعیت حاضرخود هستند. هدف از این مطالعه، شناخت حوزه پژوهش دانشگاه آزاداسلامی از طریق تحلیل درونی و بیرونی است. در این پژوهش از روش آمیخته کمی- کیفی استفاده شد. جامعه پژوهش همه مدیران و معاونان پژوهش، دانشجویان و استادان عضو باشگاه پژوهشگران جوان استانهای تهران و البرز بودند که 370 نفر نمونه به صورت تصادفی طبقهای متناسب با حجم انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، مصاحبه نیمهساختاریافته و پرسشنامه محققساخته شامل74 گویه در چهار حوزه SWOT میباشد. براساس ضریب آلفای کرانباخ پایایی پرسشنامه 98/0 برآورد شد و روایی محتوایی براساس نظرات اساتید و متخصصین دانشگاهی مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و تحلیل SWOT استفاده شد. با توجه به نتایج حاصل از تشکیل ماتریس عوامل داخلی، خارجی و امتیاز کسب شدهIFE=2/60) ،،(EFE=2/59 ، استراتژی حوزه پژوهش دانشگاه آزاد اسلامی در منطقه تهاجمی(SO) قرار گرفت. بدین معنی که قوتهای پیش روی حوزه پژوهش بر ضعفهای آن غلبه دارد. بنابراین حوزه پژوهش دانشگاه آزاد میتواند زمینه توسعه فعالیتهای مطلوب پژوهشی را فراهم آورد.
پژوهش محوری چندلایه:ارائه مدل پارادایمی مدرسه پژوهش محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه ی مدل پارادایمی مدرسه پژوهش محور به روش کیفیِ از نوع نظریه زمینه ای انجام شد. مشارکت کنندگان پژوهش همه متخصصان و کارشناسان مدیریت آموزشی و برنامه ریزی درسی در استان اصفهان تشکیل بود. بر مبنای روش نمونه گیری هدفمند (گلوله برفی) و نمونه گیری نظری (به منظور رسیدن به اشباع نظری) و با تکنیک مصاحبه ی نیمه ساخت یافته با ۲۴ نفر از کارشناسان و متخصصان مدیریت آموزشی و برنامه ریزی درسی در استان اصفهان مصاحبه انجام شد. یافته های پژوهش بیانگر این بود که ناکارآمدی ساختار آموزش محور، نگرش توسعه گرایانه، الزام به پژوهش محوری در سند تحول بنیادین، الزام به پژوهش محوری در قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه و توسعه تفکر آینده نگرانه به عنوان عوامل علی مطرح هستند که بر پژوهش محوری تأثیر گذاشته و به نوعی ضرورت آن را توجیه می کنند. تغییر سیاست های یادگیری، بسترسازی چندوجهی و حمایت گری نهادی نیز زمینه ها و بسترهایی هستند که تحقق پژوهش محوری را تسهیل می کنند. همچنین، برخی عوامل کلان (اجتماعی – فرهنگی، تنازع نهادهای قدرت) و عوامل خرد (سرمایه روان شناختی اجتماعی، گفتمان نمایشی آموزش) بر راهبردهای تحقق پژوهش محوری که شامل احیاء رسالت مدرسه و بازآرایی عناصر آموزشی تاثیر می گذارند. در صورت تحقق پژوهش محوری، می توان شاهد پیامدهای مثبتی در دو سطح فردی (توسعه عمل گرایی فردی، پویایی ذهنی) و اجتماعی – سازمانی (توسعه دانایی محوری اجتماعی، بهسازی سازمانی) بود.
اخلاق و مسئولیت اجتماعی درمدیریت آموزشی
حوزههای تخصصی: