فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۲٬۰۴۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی «الگوی روابط بین قابلیت یادگیری سازمانی و هوش سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی در بین کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان (اصفهان)» پرداخته است. روش پژوهش همبستگی علّی مدل معادلات ساختاری است. جامعه مورد مطالعه، کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان (اصفهان) به تعداد 321 نفر بودند که با استفاده از جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان (1970) تعداد 176 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. ابزارهای اندازه گیری پرسشنامه های قابلیت یادگیری سازمانی چیوا و همکاران (2007)، هوش سازمانی آلبرخت (2003) و رفتار شهروندی سازمانی کرنودل (2007) بودند. نتایج پژوهش نشان داد بین قابلیت یادگیری سازمانی و مؤلفه های آن با رفتار شهروندی سازمانی و هم چنین بین هوش سازمانی و مؤلفه های آن با رفتار شهروندی سازمانی رابطه معنادار وجود دارد. نتایج مدل سازی معادله ساختاری نشان داد که قابلیت یادگیری سازمانی بر هوش سازمانی اثر مستقیم و بر رفتار شهروندی سازمانی اثر غیر مستقیم داشته است.
ارائه مدل آموزش اقتصاد خانواده برای دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور ارائه مدل آموزش اقتصاد خانواده برای دانش آموزان می باشد. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نوع، توصیفی- پیمایشی است. پس از بررسی سوابق تحقیقات انجام شده در خصوص مبحث آموزش اقتصاد خانواده برای دانش آموزان، مؤلفه ها و عناصر الگو استخراج و بر مبنای آنها، الگوی آموزش اقتصاد خانواده برای دانش آموزان تدوین گردید. 8 مؤلفه شناسایی و در قالب یک پرسشنامه محقق ساخته تنظیم شد. پس از تعیین روایی پرسشنامه توسط متخصصان، ضریب پایایی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ 94/0 بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه متخصصان و کارشناسان (حوزه برنامه ریزی آموزشی، مدیریت آموزشی، تحقیقات آموزشی، اقتصاد، روانشناسی، جامعه شناسی و حسابداری) می باشد که از این تعداد 500 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به دلیل پراکندگی جامعه و محدود بودن تعداد افراد از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی و شاخص های معادلات ساختاری و نقش عوامل اصلی و از همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش اقتصاد خانواده برای دانش آموزان با 8 عامل قابل مدل سازی است که عبارتند از: مهارت زندگی، تبیین عوامل اجتماعی، آموزش مفاهیم اقتصادی، رویکرد اقتصادی جامعه، محتوای آموزشی مناسب برای درک بهتر مفاهیم اقتصادی، محیط آموزشی، آموزش خانواده، تبیین عوامل فردی و مهارت زندگی. که عامل "مهارت زندگی" بیشترین نقش را در تبیین آموزش اقتصاد خانواده برای دانش آموزان دارد.
آموزشگاههای قدیم
حوزههای تخصصی:
رابطه ی خود کارآمدی با اثربخشی رهبری در بین مدیران دبیرستان های استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلاصه به فارسی:
این پژوهش، با هدف بررسی رابطه خود-کارآمدی با اثربخشی رهبری در بین مدیران مدارس استان گیلان در سال تحصیلی 89-1388 انجام گرفته است. روش انجام پژوهش، توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی و جامعه آماری، شامل تمامی مدیران و دبیران مدارس دولتی متوسطه استان گیلان بوده است. نمونه انتخاب شده در برگیرنده تعداد 230 نفر مدیر و 690 نفر دبیر بود که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شد. ابزار اندازه گیری دو پرسشنامه محقق ساخته شامل 49 پرسشی خود-کارآمدی و 48 پرسشی اثربخشی رهبری بود. با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، پایایی 87/0 برای پرسشنامه خود-کارآمدی و 86/0 برای پرسشنامه اثربخشی رهبری به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t، تحلیل واریانس و رگرسیون چند متغیره سلسله مراتبی استفاده شده است. نتایج نشان داد که، همبستگی معناداری بین خود-کارآمدی مدیران متوسطه استان گیلان و اثربخشی رهبری وجود دارد. نتایج نشان داد که، از لحاظ جنسیت تفاوت معناداری بین خود-کارآمدی مدیران وجود ندارد. اما سابقه مدیریت باعث تفاوت معناداری بین میانگین ها گردید. به علاوه، نتایج نشان داد در خصوص اثربخشی مدیران با توجه به جنسیت و سابقه مدیریت نیز تفاوت معناداری وجود ندارد. هم چنین نتایج پژوهش حاکی از آن بود که تفاوت معناداری بین مقدار خود-کارآمدی مدیران و رشته تحصیلی و منطقه محل خدمت وجود دارد.
ارزیابی مدل مدیریت استراتژیک در آموزش های فنی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف ارزیابی مدل مدیریت استراتژیک در آموزش های فنی وحرفه ای انجام گرفت. نوع طرح تحقیق، کمّی و روش تحقیق از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی- همبستگی و از نظر هدف، کاربردی بود. جامعه آماری تحقیق شامل کارکنان اداره کل آموزش فنی و حرفه ای استان کهگیلویه و بویراحمد و مراکز آموزشی به تعداد 553 نفر بودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران محاسبه گردید. این تعداد 227 نفر بودند و به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. به منظور توصیف نمونه و جامعه از آمار توصیفی استفاده گردید، جهت تحلیل داده ها و ارزیابی مدل از روش مدل یابی معادلات ساختاری و تکنیک حداقل مربعات جزیی (PLS) استفاده شد. بر اساس یافته های تحقیق، تمامی بارهای عاملی در سطح اطمینان 95 درصد معنادار شده اند و در اندازه گیری سازه های خود سهم معناداری ایفا کرده اند. مدل از نظر اعتبار همگرا، روایی واگرا، پایایی سازگاری درونی، پایایی مرکب، توان پیش بینی و برازش از سطح مطلوبی برخوردار متناسب در آموزش های مهارتی فراهم کند. و پیشنهاد می شود مدیران سازمان آموزش فنی و حرفه ای بستری را مهیا سازند که مدیریت و تفکر استراتژیک در سازمان نهادینه و مبنای عمل قرار گیرد.
رابطه خلاقیت و مشارکت با توانمندسازی اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی (مطالعه موردی واحد مرودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی رابطه خلاقیت و مشارکت با توانمندسازی اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت در سال تحصیلی90- 1389 به تعداد 211 نفر تشکیل داده اند و حجم نمونه مورد پژوهش بر اساس جدول مورگان 136 نفر انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خلاقیت تورنس (2001) با پایایی 81/0، مشارکت کاری لاداهل و کجنر (1965) با پایایی70/0 و توانمندسازی شورت و راینهارت (1995) با پایایی90/0 بهره گرفته شده است و برای تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از روش های آماری میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه استفاده شده است. نتایج حاصله نشان داد که بین خلاقیت و مشارکت با توانمندسازی اعضای هیئت علمی دانشگاه رابطه مثبت معناداری وجود دارد. بین ابعادانعطاف پذیری، بسط و اصالت با توانمندسازی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. بین ابعاد درگیری بالای شغلی، حس وظیفه شناسی و تغییرپذیری با توانمندسازی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. خلاقیت و مشارکت می توانند توانمندسازی را پیش بینی نمایند. مؤلفه بسط و مؤلفه حس وظیفه شناسی می توانند توانمندسازی را پیش بینی نمایند.
مقایسه اثربخشی دو روش مداخله آموزش کیفیت زندگی والدین و آموزش یادگیری اجتماعی- هیجانی دانش آموزان بر کاهش علایم اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور مقایسه اثربخشی دو روش مداخله آموزش کیفیت زندگی والدین و آموزش یادگیری اجتماعی هیجانی دانشآموزان بر کاهش علایم اختلال سلوک دانشآموزان انجام شد. این پژوهش به روش نیمهتجربی با طرح پیشآزمون، پسآزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، دانش آموزان پسر پایه های چهارم، پنجم و ششم ابتدایی مبتلا به اختلال سلوک، شهر شیراز، درسال تحصیلی 97-96 بودند. نمونه پژوهش شامل؛ 45 نفر از این دانش آموزان بود که با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه قرار گرفتند. گروه آزمایشی اول؛ والدین 15 نفر از این دانش آموزان دارای، که برنامه آموزشی مبتنی برکیفیت زندگی درمانی را طی 8 جلسه 2 ساعتی، دریافت نمودند. گروه آزمایشی دوم 15 نفر از دانش آموزان دارای اختلال سلوک که برنامه آموزشی یادگیری اجتماعی – هیجانی را ، طی 8 جلسه 1 ساعتی، دریافت نمودند و گروه سوم؛ گروه کنترل که دانش آموزان و والدین آنها هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. پساز انجام مداخلات آموزشی، پرسشنامه علایم مرضی کودکان، به عنوانپسآزمون توسط والدین، تکمیلگردید. در تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس استفاده شد. براساس نتایج بهدست آمده، درگروههای آزمایش، نسبت به گروه گواه، در مرحله پسآزمون، کاهش معنادار علایم اختلال سلوک مشاهده شد(001/0 P). هر دو مداخله بر بهبود علایم اختلال سلوک تاثیر مثبت داشته است. اما مداخله به روش یادگیری اجتماعی- هیجانی دانش آموزان، نسبت به آموزش کیفیت زندگی در مادران، اثربخشی بیشتری داشته است.
تعلیم و تربیت: مدارس ایران و تحصیل در اروپا
حوزههای تخصصی:
بررسی کارکردهای شاخص توانمند ساز مدل تعالی سازمانی در آم وزش و پ رورش شهرستان ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ب ررسی کارکردهای شاخص توانمند ساز مدل تعالی سازمانی درآموزش و پرورش شهرستان ساری انجام شده است. این پژوهش ازنوع کاربردی ودرچارچوب روش توصیفی از نوع زمینه یابی بوده وجامعه آماری پژوهش شام ل کلیه کارکنان آم وزش و پ رورش شهرستان ساری به تعداد 300نفر بوده است. نمونه شامل کارکنان آموزش و پ رورش شهرستان ساری، مدیریت آموزش و پرورش ناحیه ی 1و 2، مناطق چهاردانگه، دودانگه و میاندرود بوده است. در ضمن، با توجه به ج دول کرجسی و مورگان حجم نمونه 170نف ر انتخاب گردید. روش نمونه گیری آن به صورت تصادف ی ساده است. برای گردآوری داده ها نیز از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. در روش میدانی پرسشنامه بسته پاسخ با 25 گویه در مقیاس رتبه ای 1 تا 9 تنظیم گردید که معیارهای توانمندساز را مورد سنجش و اندازه گیری قرار داده است. داده های جمع آوری شده نیز در محیط SPSS طبقه بندی و برای تأیید یا رد فرضیه پژوهش از آزمونT تک نمونه ای استفاده شد. نتایج نشان دادند کارکردهای شاخص توانمندساز (رهبری، خط مشی و استراتژی، منابع انسانی، شراکت ها و منابع، فرآیندها در آموزش و پرورش مثبت و از وضعیت مطلوب برخوردار است.
عوامل سازمانی و زمینه ای توسعه حرفه ای معلمان ابتدایی در مدارس استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
73 - 92
حوزههای تخصصی:
موفقیت بخش های آموزشی در تربیت دانش آموزان، به طور معنی داری از راه دسترسی معلمان و مشارکت آنها در فعالیت های توسعه حرفه ای با کیفیت، تحت تاثیر قرار می گیرد. تحقیق حاضر با هدف" شناسایی عوامل سازمانی و زمینه ای توسعه حرفه ای معلمان ابتدایی مدارس استثنایی گروه کم توان ذهنی" انجام شد. روش پژوهش، آمیخته بود. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل کلیه خبرگان آموزش و پرورش و علوم تربیتی بود. نمونه آماری برابر 15 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید. در بخش کمی، جامعه آماری کلیه معلمان ابتدایی گروه کم توان ذهنی شهر تهران به تعداد 347 نفر بودند. بر اساس فرمول کوکران تعداد200 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های کیفی، با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از روش حداقل مربعات جزئی استفاده گردید. نتایج حاصل از یافته ها نشان داد که 8 عامل سازمانی و زمینه ای بر توسعه حرفه ای معلمان موثر است، که عبارتند از: دانش آموزان و نیازهای یادگیری آنان، معلمان و نیازهای یادگیری آنان، هنجارهای نظام آموزشی- فرهنگ سازمانی، نظام برنامه ریزی درسی و آموزشی، سیاست های ملی و محلی، منابع مالی و زمانی(تخصیص زمان)، خانواده و جامعه، مدیریت مدرسه و محیط های یادگیری. این عوامل، حدود 94 درصد تغییرات توسعه حرفه ای معلمان را تبیین نمودند.
تجارب زیسته متخصصان علوم تربیتی از برنامه درسی تربیت شهروندی فعال برای دوره راهنمایی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف سنجش تجارب زیست شده متخصصان علوم تربیتی از برنامه درسی تربیت شهروند فعال برای دوره ی تحصیلی راهنمایی در کشور ایران انجام گرفته است. این پژوهش یک پژوهش کیفی از نوع تجربه زیست شده یا همان پدیدار شناختی بوده است. شرکت کنندگان در این پژوهش شامل متخصصان علوم تربیتی کشور بوده که مطالعاتی در حوزه ی تربیت شهروندی داشته اند. روش نمونه گیری با استفاده از تکنیک گلوله برفی انجام گرفته که در مصاحبه ای با 6 نفر متخصص آغاز شده و تا زمان اشباع اطلاعات ادامه پیدا کرد. جمع آوری اطلاعات، به وسیله ی مصاحبه ی نیمه ساختار یافته توسط دستگاه ضبط صدا انجام شده و داده ها با رویکرد توصیفی- تفسیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. از مهم ترین یافته های این پژوهش، تدوین چهارچوب برنامه ی درسی شهروندی فعال با استفاده از مدل کلایزی می باشد که حداقل 4 عنصر اهداف، محتوا، روش تدریس و شیوه های ارزشیابی برنامه درسی تربیت شهروندی فعال برای دوره تحصیلی راهنمایی را پوشش می دهد. در عنصر اهداف، رئوس هدف های تربیت شهروندی فعال در سه حیطه ی شناختی، عاطفی و روان حرکتی مطرح شده است. همچنین در عنصر محتوا نیز تاکید صاحب نظران بر لحاظ کردن موضوعات و مصادیقی بوده که به کسب دانش، نگرش و توانش در حوزه ی شهروندی فعال منجر شود و در عنصر روش های تدریس نیز بر روش های فعال و مشارکتی تاکید شده است. در رابطه با عنصر ارزشیابی نیز بر تلفیقی از شیوه-های ارزشیابی کیفی و کمی، بر خود ارزشیابی و ارزشیابی مستمر به عنوان شیوه های ارزشیابی مطلوب برای تربیت شهروندی فعال تاکید شده است
چگونگی افزایشی بهروری در فعالیتهای پرورشی
منبع:
تربیت ۱۳۷۵ شماره ۱۱۴
حوزههای تخصصی:
راهبردهایی جهت انجام فعالیتهای تربیتی در نظام جدید متوسطه
منبع:
تربیت ۱۳۷۵ شماره ۱۱۶
حوزههای تخصصی:
رابطه ی بین هوش هیجانی و آگاهی فراشناختی از راهبردهای خواندن با عملکرد تحصیلی دانشجویان گروه علوم تربیتی دانشگاه شهید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه ی بین هوش هیجانی و آگاهی فراشناختی از راهبردهای خواندن با عملکرد تحصیلی دانشجویان بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه ی آماری شامل تمامی دانشجویان دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد گروه علوم تربیتی دانشگاه شهید بهشتی تهران بود که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 127 نفر به عنوان نمونه ی آماری انتخاب و به پرسشنامه ی هوش هیجانی شرینگ و پرسشنامه آگاهی فراشناختی از راهبردهای خواندن مختاری و ریچارد پاسخ دادند. معدل کل دانشجویان نیز به عنوان شاخص عملکرد تحصیلی در نظر گرفته شد. یافته ها نشان دادند که بین مؤلفه های هوش هیجانی (به جز مؤلفه ی همدلی) و تمام مؤلفه های آگاهی فراشناختی از راهبردهای خواندن با عملکرد تحصیلی دانشجویان رابطه ی معنادار و مثبت وجود دارد. در متغیر هوش هیجانی، مؤلفه های مهارت های اجتماعی و خود کنترلی و در متغیر آگاهی فراشناختی از راهبردهای خواندن، راهبردهای حل مسئله و راهبرهای کلی خواندن به ترتیب بیش ترین سهم را در تبیین عملکرد تحصیلی داشتند. در متغیرهای پژوهش بین دانشجویان به تفکیک جنسیت تفاوتی معنادار وجود نداشت، اما به تفکیک دوره ی تحصیلی در زیر مؤلفه ی همدلی، نمره ی هوش هیجانی دوره ی تحصیلی کارشناسی بیش-تر از دوره ی ارشد بود. میزان آگاهی فراشناختی از راهبردهای خواندن نیز در راهبرد کلی خواندن و راهبرد حمایت خواندن، نزد دانشجویان ارشد بیش تر از دانشجویان کارشناسی بود. در حالی که در مؤلفه ی راهبرد حل مسئله، از لحاظ آماری تفاوتی معنادار بین دو گروه وجود ندارد.
بهبود وضع دانشگاههای کشور بطور عموم
منبع:
وحید مرداد ۱۳۴۴ شماره ۲۰
حوزههای تخصصی:
آموزشی، کمک آموزشی یا مفهومی؟
حوزههای تخصصی:
پرورش از راه آموزش
حوزههای تخصصی:
رابطه ی پیچیدگی اینترنت بر سهولت کاربرد و سودمندی ادراک شده ی اینترنت در بین مدیران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی میان ادراک پیچیدگی اینترنت بر سهولت کاربرد و سودمندی دریافتی اینترنت در بین مدیران مدارس شهرستان انار انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه ی آماری 210 نفر از مدیران مدارس شهرستان انار بودند، باتوجه به جدول مورگان 149 نفر به عنوان نمونه ی آماری به شیوه ی تصادفی ساده انتخاب شدند. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه ی مدل پذیرش داده ها که به وسیله ی ( پوالد رز،2004 ، هآنگ و همکاران،2004، سنج و پاتن ،2002و گاردنر و آموروسو ،2004) طراحی شده بود، گرد آوری شد و با استفاده از روش آماری همبستگی و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که رابطه ی پیچیدگی ادراک شده ی اینترنت بر کاربرد واقعی اینترنت و سهولت کاربرد ادراک شده اینترنت منفی و معنادار می باشد، اما بر سودمندی ادراک شده اینترنت معنادار نمی باشد. هم چنین، نتایج نشان دادند که سهولت کاربرد ادراک شده اینترنت با سودمندی ادراک شده اینترنت و نگرش نسبت به کاربرد اینترنت رابطه مثبت و معنادار دارد. سودمندی ادراک شده ی اینترنت با نگرش نسبت به کاربرد اینترنت و نیت رفتاری کاربرد اینترنت رابطه ی مثبت و معنادار دارد. نگرش نسبت به کاربرد اینترنت با نیت رفتاری کاربرد اینترنت رابطه ی مثبت و معنادار دارد و نیت رفتاری کاربرد اینترنت با کاربرد واقعی اینترنت رابطه ی مثبت و معنادار دارد.