فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۶۱ تا ۱٬۵۸۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
ارزشیابی وضعیت برنامه درسی ریاضی به منظور بررسی میزان شایستگی و ارزش آن در تأمین نیازهای فردی و اجتماعی امری ضروری است. نتایج مرور منابع در دسترس، نشان می دهد که تمرکز بیشتر ارزشیابی ها بر میزان توفیق برنامه ها بوده و کمتر به تعیین ارزش و شایستگی برنامه ها پرداخته شده است و این وضعیت در درس ریاضی هم کاملاً محسوس است. لذا در راستای پر کردن این خلأ به ویژه ضرورت دستیابی به الگوهای ارزشیابی مبتنی بر شرایط بومی و فرهنگی، هدف این پژوهش تدوین الگوی ارزشیابی مناسب برنامه درسی ریاضی ابتدایی می باشد. روش پژوهش تفسیری یا به عبارتی بررسی و تحلیل نظری است. در این رابطه با توجه به ماهیت برنامه درسی ریاضی و مبانی فلسفی، اعتقادی و خط مشی های آموزش و پرورش و سند برنامه درسی ملی، وضعیت مطلوب عناصر سازنده برنامه یعنی ملاک ها استنباط شد و اساس طراحی الگوی ملاک محور قرار گرفت. این الگو از نظر شفافیت مفهومی، واقعی بودن، جذابیت ساختاری و جنبه اقناعی مورد ارزیابی، اصلاح و سرانجام تأیید 16 نفر از متخصصان آموزش ریاضی و برنامه ریزی درسی قرار گرفته است. نتایج پزوهش نشان می دهد در الگوی ملاک محور پیشنهادی پس از تعیین سطح ارزشیابی برنامه درسی ریاضی باید به تعیین عناصر برنامه درسی و سپس موضوع مورد ارزشیابی در حوزه برنامه پرداخت و بر اساس ملاک های استخراج شده متناسب با حوزه عناصر برنامه درسی، نقاط اشتراک و افتراق برنامه با ملاک های ارزشیابی استخراج شده، بررسی و با بازخورد به مخاطبین به اصلاح و بازسازی برنامه پرداخت.
بررسی مؤلفه های دموکراسی در کتاب های تعلیمات اجتماعی دوره ی ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی میزان برخورداری کتاب های تعلیمات اجتماعی دوره ی ابتدایی از مؤلفه های دموکراسی بر اساس دیدگاه های دیویی، اسکو، شریعتمداری و بشیریه بود. بدین منظور ابتدا با مشخص ساختن ده مؤلفه برای دموکراسی، به تعریف واحدهای تحلیل (پاراگراف، تصاویر و پرسش ها) پرداختیم. در ادامه با شمارش فراوانی واحدهای تحلیل مشمول و غیر مشمول دموکراسی با استفاده از روش ویلیام رُمی، ضریب درگیری فراگیران با متون درسی با استناد به مؤلفه های دموکراسی، محاسبه شد. علاوه بر این از آزمون خی2 برای مقایسه فراوانی ها و نسبت ها، تفاوت بین ضرایب درگیری و نیز نحوه ی توزیع مؤلفه ها در محتوای کتب درسی تعلیمات اجتماعی پایه های سوم، چهارم و پنجم ابتدایی استفادهگردید. با توجه به مقایسه و تحلیل ضرایب درگیری (ISE) به دست آمده از محتوای کتاب های مورد بررسی، می توان اظهار داشت که از لحاظ میزان برخورداری از مؤلفه های دموکراسی، کتاب تعلیمات اجتماعی در پایه ی سوم، دارای عملکردی بسیار ضعیف (24/0=ISE)، کتاب پایه ی چهارم، در حد مطلوب (16/1=ISE) و کتاب پنجم ابتدایی دارای وضعیتی بسیار مطلوب است (23/2=ISE). در بخش پرسش ها، تحلیل ضرایب درگیری بدست آمده مبیّن توجه اندک هر سه کتاب به مؤلفه های دموکراسی است و در بخش تصاویر نیز صرفاً کتاب تعلیمات اجتماعی پنجم از عمل کردی نیمه فعال (91/0=ISE) در زمینه ی جلب توجه دانش آموزان به مؤلفه های دموکراسی برخوردار می باشد. علاوه براین نتایج حاصل از آزمون خی 2 نشان داد که درمجموع بین سه پایه ی تحصیلی مورد بررسی، تفاوت معناداری در توزیع مؤلفه های دموکراسی وجود ندارد. امّا میزان توزیع مؤلفه ها در کل محتوا، به طور معناداری نامتوازن بود.
بررسی شیوه های تامین منابع مالی در آموزش و پرورش از دیدگاه اولیا و کارشناسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاملی بر تمرکزگرایی، تمرکززدایی و رجعت مجدد به تمرکزگرایی و تبیین دلالت های آنها برای نظام برنامه درسی ایران: منظری جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از دوره نسبتاً طولانی تمرکزگرایی و با آغاز تجارب تمرکززدایی از دهه 70 به این سو، تمایل دولتها به نظامهای متمرکز و غیرمتمرکز در حال نوسان بوده است. از آنجایی که تمرکززدایی عمدتاً ریشه در عرصه های سیاسی و اقتصادی دارد، بنابراین تمرکززدایی از این عرصه ها به نظام های برنامه درسی و آموزشی رخنه کرده است. مشکلاتی نظیر کمبود نیروی انسانی متخصص، جهانی شدن و مقاومت از طرف معلمان موجب توجه دوباره دولتها به تمرکزگرایی به منظور ارتقای کیفیت آموزش و رفع این مشکلات شده است. در این مقاله ضمن تبیین تمرکزگرایی و تمرکززدایی، خاصه در عرصه آموزش و پرورش و نظام برنامه درسی، به علل عمده انحراف از هدف اصلی تمرکززدایی، از جمله توجه بیش از حد به مسائل حاشیه ای آن نظیر مسائل مالی، اجرایی و مدیریتی (مواجهه سخت) و توجه کمتر به مسائل کیفی و محتوایی آموزشی و برنامه درسی (مواجهه نرم) اشاره شده است. این دو نوع مواجهه عملاً در تمرکززدایی نظام آموزشی و برنامه درسی پدیدار شده و برداشتهایی غلط و نادقیق از تمرکززدایی و تمرکزگرایی به دنبال داشته است. در پی آن استدلال شده که فهم ویژگیهای درست هر دو نظام و در نتیجه، مواجهه سنجیده و درست با آنها می تواند به روند اصلاح برنامه درسی یاری رساند. و در نهایت، دلالتهای تمرکزگرایی، تمرکززدایی و رجعت مجدد به تمرکزگرایی در مورد نظام برنامه درسی ایران، با توجه به زمینه های تاریخی و فرهنگی منحصر به فرد آن در بخش بحث و نتیجه گیری این نوشتار تشریح شده است.
وضعیت درس تربیت بدنی دانش آموزان استثنایی در مدارس عادی (آموزش تلفیقی)
حوزههای تخصصی:
تحلیل محتوای کتاب های درسی فارسی دوره ی ابتدایی براساس مؤلفه های هوش های چندگانه: روش آنتروپی شانون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۳
157 - 183
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتاب های درسی فارسی دوره ی ابتدایی از منظر تأکید بر مؤلفه های هوش های چندگانه(زبانی-کلامی، ریاضی- منطقی، تصویری- فضایی، جنبشی- بدنی، میان فردی، درون فردی، طبیعت گرایانه، موسیقیایی و هستی گرایانه) است. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع تحلیل محتوا با به کارگیری روش" آنتروپی شانون" است. جامعه آماری شامل کلیه کتاب های درسی فارسی دوره ابتدایی است. نمونه آماری برابر با جامعه آماری است. ابزار پژوهش چک لیست مؤلفه های هوش های چندگانه مبتنی بر مبانی علمی هوش های چندگانه(گاردنر و فلیتهم) بود که محقق آن را تدوین کرد و روایی محتوایی آن توسط 5 نفر از متخصصان احراز شد. پایایی به دست آمده با استفاده از تکنیک اجرای مجدد، برای چک لیست مذکور 86/0 می باشد. نتایج تحلیل محتوا نشان داد که در کتاب های فارسی، ضریب اهمیت هوش زبانی- کلامی و طبیعت گرایانه (115/0)، هوش تصویری- فضایی، ریاضی- منطقی، جنبشی- بدنی، درون فردی، میان فردی و هستی گرایانه (111/0) و هوش موسیقیایی (103/0) بود. به عبارتی، هر یک از مؤلفه های هوش های چندگانه در کتاب های درسی فارسی به صورت متوازن مورد توجه قرار نگرفته و کتاب های درسی فارسی به یک نسبت، مؤلفه های هوش های چندگانه را پوشش نداده اند. با توجه به نقش هوش های چندگانه که در زندگی دانش آموزان دارد و با عنایت به تأکید پژوهشگران بر این سازه، ضروری است که مؤلفان کتاب های درسی فارسی، در ویرایش های بعدی به این امر توجه لازم را داشته باشند.
معرفت شناسی روش تدریس اکتشافی
حوزههای تخصصی:
مقایسه اثربخشی آموزش اسنادی و آموزش راهبردهای فراشناختی- اسنادی بر درک مطلب دانش آموزان نارساخوان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به بررسی تاثیر آموزش اسنادی و آموزش راهبردهای فراشناختی- اسنادی بر درک مطلب دانش آموزان نارساخوان دختر پایه چهارم ابتدایی در دبستان های منطقه 3 آموزش و پرورش اصفهان پرداخته است. روش: این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه مورد مطالعه را همه دانش آموزان نارساخوان دختر پایه چهارم ابتدایی مدارس دولتی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1386-1385 تشکیل می داد. نمونه های پژوهش 30 نفر از دانش آموزان نارساخوان دختر بودند که پس از اجرای آزمون سنجش توانایی خواندن، چک لیست نارساخوانی، آزمون درک مطلب و فرم B آزمون هوشی کتل، بر اساس دو ملاک نارسایی در خواندن و درک مطلب انتخاب شدند و افراد گروه نمونه به طور تصادفی در سه گروه 10 نفری، دو گروه آزمایشی (آموزش اسنادی و آموزش راهبردهای فراشناختی - اسنادی) و یک گروه کنترل جایگزین شدند. سپس دو گروه آزمایشی در 8 جلسه 45 دقیقه ای به مدت یک ماه و نیم تحت آموزش قرار گرفتند و در پایان جلسات، پس آزمون درک مطلب بر روی سه گروه انجام گرفت. یافته ها: تحلیل و مقایسه اطلاعات به دست آمده از نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که بین میانگین نمرات پس آزمون درک مطلب سه گروه آموزش اسنادی، آموزش راهبردهای فراشناختی - اسنادی و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (P<0.001). تفاوت میانگین ها نشان داد که نمرات پس آزمون درک مطلب گروه آموزش راهبردهای فراشناختی - اسنادی از گروه آموزش اسنادی بیشتر بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، می توان این احتمال را مطرح کرد که آموزش راهبردهای فراشناختی - اسنادی در مقایسه با آموزش اسنادی، تاثیر بیشتری بر درک مطلب دانش آموزان نارساخوان داشته است.
ارزشیابی از فرآیند یاددهی- یادگیری، سازماندهی، تحقق اهداف و محتوای برنامه درسی دوره ی پیش دبستانی کم توان ذهنی: مدل هاموند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف ارزشیابی از برنامه درسی دوره پیش دبستانی دانش آموزان کم توان ذهنی صورت گرفت. روش تحقیق ارزشیابانه و جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران، معلمان و اولیای دانش آموزان مراکز استثنایی استان آذربایجان غربی و مشاهده گران از این مراکز بودند. روش نمونه گیری برای مدیران و معلمان به صورت سرشماری و برای اولیای دانش آموزان، خوشه ای چندمرحله ای و مشاهده گر برای هر مرکز دو نفر بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (t تک متغیره) استفاده گردید. برای گردآوری داده ها از ابزارهای پرسش نامه، چک لیست، سؤالات بازپاسخ و نمرات دانش آموزان استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که کیفیت سازماندهی منابع انسانی از نظر مدیران، معلمان و مشاهده گران و اولیا نامطلوب می باشد. کیفیت محتوای برنامه درسی دانش آموزان از نظر تمام گروه ها مطلوب می باشد. کیفیت فرآیند تدریس به صورت تئوری از نظر مدیران و معلمان مطلوب و از نظر اولیا نامطلوب می باشد. کیفیت فرآیند تدریس در بخش عملی از نظر تمامی گروه های شرکت کننده مطلوب می باشد. کیفیت تحقق اهداف حیطه رشد اجتماعی- هیجانی از نظر مدیران و معلمان مطلوب و ارزیابی دفترچه های ارزشیابی نسبتاً مطلوب و از نظر اولیا نامطلوب می باشد و در نهایت کیفیت تحقق اهداف حیطه زبان، برقراری ارتباط و سوادآموزی از نظر مدیران و اولیا نامطلوب، از نظر معلمان مطلوب، و ارزیابی دفترچه های ارزشیابی نوآموزان نسبتاً مطلوب می باشد. در قسمت بحث و نتیجه گیری به تبیین نتایج و ارائه پیشنهاداتی، پرداخته شد.
" مقایسه شیوع برتری دستی در ین دانش آموزان سالم و ناشنوای مادرزاد 18 - 12 ساله شهر تهران"(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" هدف: برتری دستی، بارزترین عدم تقارن رفتاری در انسان است. در مطالعه حاضر، مقایسه شیوع چپ دستی در بین دانش آموزان طبیعی و ناشنوا، تاثیر سن، جنسیت، و توصیه به استفاده از دست راست در اعمال تک دستی بر برتری دستی، فراوانی افراد چپ دست در خانواده دانش آموزان، تاثیر برتری دستی بر توانایی زبان انگلیسی و بررسی دیدگاه افراد جامعه نسبت به چپ دستان، مد نظر بود.
روش بررسی: مطالعه مقطعی- مقایسه ای حاضر از طریق تکمیل پرسشنامه، با استفاده از مقیاس برتری دستی ادینبورگ روی 380 نفر دانش آموز طبیعی با انتخاب احتمالی و 380 نفر ناشنوای شدید یا عمیق حسی- عصبی مادرزادی با انتخاب غیر احتمالی و هدفمند در محدوده سنی 18-12 سال در شهر تهران صورت گرفت. به جز کم شنوایی در دانش آموزان ناشنوا، افراد مورد مطالعه ، هیچ گونه بیماری یا مشکل عصبی «نورولوژیک» تایید شده ای نداشتند. برای تعیین میزان و نوع کم شنوایی، به پرونده وضعیت شنوایی دانش آموزان و تایید شنوایی شناس مدارس ناشنوایان، استناد شد.
یافته ها: در مطالعه حاضر، شیوع چپ دستی در دانش آموزان طبیعی %9.7 و در ناشنوایان 10% و بین آنها تفاوت معناداری وجود نداشت (p=0.901، z=-1.24). در هر دو گروه اگرچه شیوع چپ دستی در پسران بیش از دختران بود، اما جنسیت و سن بر نتایج به دست آمده تاثیری نداشت (P>0.05). توصیه خانواده و یا معلمان به استفاده از دست راست، در دانش آموزان طبیعی 16 درصد و در دانش آموزان ناشنوا 5 درصد بود و هیچ گونه توصیه اکید یا سخت گیری در این زمینه، اعمال نشده بود. فراوانی افراد چپ دست، در خانواده دانش آموزان طبیعی (%22.6) نسبت به دانش آموزان ناشنوا (%13.2) بالاتر و این اختلاف از لحاظ آماری معنادار بود (p=0.003، Z=-2.976). در هر دو گروه بین راست دستان و چپ دستان در امتیازات زبان انگلیسی، تفاوت معناداری وجود نداشت (P>0.05). همچنین، در بررسی دیدگاه افراد جامعه نسبت به چپ دستان، بین دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد (P=0.541، Z=-0.611).
نتیجه گیری: شیوع چپ دستی در بررسی حاضر، به شیوع آن در آمریکای شمالی و اروپای غربی نزدیک بود و با آمار برخی کشورهای آسیایی تفاوت قابل توجهی را نشان داد. مشابهت مقادیر شیوع چپ دستی در دانش آموزان طبیعی و ناشنوا، فرضیه پرویک در خصوص عدم شکل گیری «برتری گوش راست» در ناشنوایان مادرزاد را تایید نکرد.
"
نقش مدیریت و تاثیر تربیتی آن از دیدگاه اسلام
منبع:
پیوند ۱۳۷۰ شماره ۱۴۰
حوزههای تخصصی:
اثر بخشی آموزش مثبت نگری بر افزایش شادکامی و سخت رویی مادران دارای فرزند نابینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی برنامه گروهی آموزش مثبت نگری بر افزایش شادکامی و سخت رویی مادران دارای فرزند نابینا بود. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل همه مادران دارای فرزند نابینا شهر تهران بود که فرزندان شان در مدارس نابینایان مشغول به تحصیل بودند. نمونه شامل 30 نفر از مادران یادشده بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر درگروه کنترل) قرار گرفتند. گروه آزمایش در 10 جلسه تحت آموزش گروهی مثبت نگری قرارگرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش و کنترل در 2 مرحله، پیش آزمون و پس آزمون از طریق پرسشنامه شادکامی و سخت رویی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده هایگردآوری شده با روش آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش گروهی مثبت نگری بر افزایش شادکامی و سخت رویی مادران دارای فرزند نابینارا افزایش (P≤0/05) داده است.نتایج نشان داد بین مثبت نگری با سخت رویی و شادکامی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و افراد سخت رو از میزان شادکامی بالاتری برخوردارند.
رابطه ویژگی روانی و نشانگان ایمپاستر در دانشجویان رشته های پزشکی و داروسازی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
حوزههای تخصصی:
"این پژوهش با هدف اصلی بررسی رابطه ویژگی روانی با نشانگان ایمپاستر بین دانشجویان رشته پزشکی و داروسازی دانشگاه اصفهان در میان 120 نفر از دانشجویان رشته های پزشکی (60=n ) و داروسازی (60=n ) که به شیوه طبقه ای از بین کلیه دانشجویان این دو رشته انتخاب شده بودند، اجرا شد. ابزار تحقیق عبارت بود ازآزمون سنجش ویژگیهای روانی (SCL-90-R) و مقیاس نشانگان ایمپاستر. سنجش ویژگی داده های حاصل از پرسشنامه های پژوهش با توجه به اهداف با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون همبستگی و رگرسیون همزمان) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که از بین ویژگیهای روانی؛ روان پریشی، افکار پارانوئید، ترس، پرخاشگری، اضطراب، افسردگی، حساسیت در روابط متقابل، وسواس و اجبار با نشانگان ایمپاستر دارای رابطه معنادار هستند (01/0P<). همچنین از بین تمامی ویژگیهای شخصیتی SCL-90-R))، ابعاد افکار پارانوئید، پرخاشگری، حساسیت در روابط، وسواس و شکایات جسمانی قادر به پیش بینی معنادار نشانگان ایمپاستر بوده است (01/0P<).
"
تبیین مفهومی تفکر ریاضی: چیستی، چرایی و چگونگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همه دانش آموزان می توانند به صورت ریاضی وار فکر کنند و عمق و پیچیدگی ایده های ریاضی خود را به عنوان هدف مهم آموزش ریاضی، افزایش دهد. هر چند این مهم هنوز به طور گسترده، در کلاس های ریاضی اتفاق نیفتاده است، زیرا ارتقای تفکر ریاضی با چالش هایی روبروست که یکی از آن ها، تبیین مفهومی تفکر ریاضی است. لذا این مطالعه، بر آن است که چیستی، چرایی و چگونگی چالش های تفکر ریاضی را از طریق مرور رویکردهای مختلف به تفکر ریاضی، تبیین کند. ، به طور نظام وار مرور شده و مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند. از بین رویکردهای موجود، توصیف ریاضی دانان از تفکر ریاضی برای تبدیل آن به فعالیت های یاددهی و یادگیری ریاضی، به تفصیل شرح و بسط داده شده است. علاوه براین، چالش های پیش رو برای توسعه تفکر ریاضی نیز بیان شده است. این مقاله، چشم انداز روشنی برای محققان آموزشی در حالت کلی و برای محققان آموزش ریاضی در حالت خاص، ترسیم می کند.
بررسی کاربردی بودن رشته تکنولوژی آموزشی از نظر دانشجویان و محتوای برنامه درسی مصوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش عالی، رسالت سنگینی در تأمین نیازهای مختلف اقتصادی، فرهنگی و سیاسی جامعه دارد. از رسالت های مهم آن، ارتباط با جامعه و رفع نیازهای آن است. متأسفانه علیرغم اهمیَت تجربه و لزوم کاربردی کردن دروس، شاهد اجرای ضعیف واحدهای عملی در نظام دانشگاهی هستیم. نبود صلاحیت لازم در خروجی های آموزش عالی برای رفع نیازهای جامعه و ناکارآمدی دانشگاه ها از جمله عواملی هستند که باعث شده تا متولیان امر آموزش عالی در بسیاری از کشورها مانند ایران، بازنگری برنامه های درسی را آغاز نمایند و با سیاست تمرکززدائی، اختیارات لازم را برای اصلاح برنامه به دانشگاه ها تفویض نمایند. یکی از رشته هائی که بازنگری آن در اولویت قراردارد، رشته تکنولوژی آموزشی است، زیرا این رشته سرویس دهنده بسیاری از رشته های دیگر است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی کاربردی است و از دو بخش مکمَل یکدیگر تشکیل شده است. در بخش اول، سرفصل مصوب رشته تکنولوژی آموزشی با روش تحلیل محتوا مورد بررسی قرارگرفته و در بخش دوم از دانشجویان سال آخر در خصوص تئوری، عملی و یا تلفیقی بودن مباحث دروس تخصصی در یک تحقیق پیمایشی نظرخواهی شده است. نتیجه تحقیق نشان داد در بسیاری از دروس تخصصی بین اهداف دروس، عناوین و زیر عنوان های نوشته شده در سرفصل دروس با واحدهای عملی هم خوانی لازم وجود ندارد. براساس نظر دانشجویان، کاربردی بودن دروس بین دو حد متوسط و خوب در مقیاس لیکرت به دست آمد. این در حالی است که حدود یک سوم از ساعات دروس تخصصی باید به آموزش واحدهای عملی اختصاص یابد.
معلمان و چشم انداز آموزش و پرورش در 20 سال آینده
حوزههای تخصصی:
بررسی پایایی و روایی مقیاس اضطراب هستی در بین دانش آموزان مقطع متوسطه استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی پایایی و روایی مقیاس اضطراب هستی (گود و گود، ) نمونه ای متشکل از 226 دانش آموز دختر و 274 دانش آموز پسر به روش نمونه گیری چند مرحله ای از بین دانش آموزان مقطع متوسطه استان ایلام انتخاب شدند و از آنها خواسته شد که به مقیاس اضطراب هستی و مقیاس اضطراب اجتماعی پاسخ دهند. پایایی ابزار پژوهش با روش هماهنگی درونی (آلفای کرونباخ) و بازآزمایی به ترتیب برابر 86/0و80/0 به دست آمد. همچنین به منظور بررسی روایی همگرایی، همبستگی بین مقیاس اضطراب هستی و مقیاس اضطراب اجتماعی محاسبه شد که این همبستگی برابر 53/0 بود. افزون بر این، بیشترین همبستگی مقیاس اضطراب هستی با عامل بی هدف بودن کارها(66/0=r) و کمترین همبستگی آن با عامل عدم علاقه نسبت به انجام کارها (33/0=r) به دست آمد. تحلیل اکتشافی و چرخش عامل ها به شیوه وریمکس نشان داد که ساختار نظری مقیاس از پنج عامل: بی هدف بودن کارها، بی ارزش بودن معنای زندگی، عدم توانایی در متقاعد کردن دیگران، عدم علاقه نسبت به انجام کارها و عدم احساس مسوولیت نسبت به دیگران تشکیل شده است و روی هم 19/38 درصد واریانس کل مقیاس را تبیین می کند.