فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۸۵۱ مورد.
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۸)
93 - 124
حوزههای تخصصی:
نیروی انسانی، به عنوان سرمایه با ارزش سازمان ها مطرح است که انتخاب، نگهداری و حفظ آن برای هر سازمانی ضروری و با اهمیت است که این مهم با استفاده از پرسشنامه های شغلی میسر خواهد شد. به همین منظور پژوهش حاضر با هدف بررسی روایی و پایایی پرسشنامه تیپ شنای شغلی پانیکار انجام شده. روش: برای بررسی اولیه پرسشنامه، نسخه اولیه پرسشنامه بر روی یک نمونه 50 نفری (25 نفر دختر، 25 نفر پسر متوسطه دوم) اجرا شد. سپس پرسشنامه در اختیار 10 تا از متخصصین در حوزه روان شناسی و روانسنجی (7 روان شناس و 3 روان سنج) قرار گرفت و روایی محتوایی و صوری آن نیز بررسی شد. سپس برای بررسی تحلیل عاملی تأییدی از میان افراد بین 14 تا 24 سال 600 نفر به صورت روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه تیپ شنای شغلی پانیکار پاسخ دادند. یافته ها: در مطالعه حاضر، بعد از تحلیل داده ها توسط روش روایی محتوایی و تحلیل عاملی تأییدی، در نهایت یک پرسشنامه 312 سؤالی به دست آمد که 8 تیپ شغلی را از هم مجزا می کند و مؤلفه های هر تیپ نیز از نقطه اتکا، لذت، برنامه ریزی، هویت، ریسک، انگیزه و چارچوب تشکیل شده است. نتایج حاصل از اعتبارسنجی براساس آلفای کرونباخ نیز 77/0 به دست آمد که مقداری مناسب است. نتیجه گیری: از نتایج این مطالعه، چنین حاصل می شود که این پرسشنامه، ابزاری قابل اعتماد و روا برای ارزیابی تیپ های شغلی در محل کار است.
اثربخشی آموزش گروهی ذهن آگاهی برتنیدگی و فرسودگی شغلی کارکنان شرکت گاز استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۹)
169 - 186
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش گروهی ذهن آگاهی بر تنیدگی و فرسودگی شغلی کارکنان شرکت گاز استان گلستان در سال 1401 انجام شد. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان ستادی شرکت گاز استان گلستان بود. نمونه پژوهشی شامل 36 کارمند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش(18) و گواه (18) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه استرس شغلی موسسه سلامت وایمنی انگلستان و مقیاس فرسودگی شغلی مزلاج بود که در سه مرحله پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری توسط هر دو گروه تکمیل شد. سپس به گروه آزمایش طی 8 جلسه (هرهفته یک جلسه 90 دقیقه ایی) مهارت ذهن آگاهی آموزش داده شد. داده ها این تحقیق با استفاده ازتحلیل کوواریانس چند متغیری اندازه گیری مکرر به کمک SPSS-26تحلیل شد. نتایج نشان داد آموزش ذهن آگاهی در مرحله پس آزمون و پیگیری برکاهش تنیدگی و فرسودگی شغلی کارکنان درگروه آزمایشی اثر معنادار دارد. لذا با توجه به اثربخش بودن آموزش ذهن آگاهی، از آن می توان برای آموزش کارکنان شرکت گاز استان گلستان به طور خاص و سایرکارکنان سازمان ها به طور عام، جهت کاهش استرس و فرسودگی شغلی درمحیط سازمانی، استفاده کرد.
اثر عدم تعادل تلاش- پاداش بر درگیری شغلی معلمان با نقش میانجی سلامت معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۹)
145 - 168
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، تعیین میزان برازش مدل مفهومی درگیری شغلی معلمان بر اساس عدم تعادل تلاش- پاداش با میانجیگری سلامت معنوی با مدل تجربی است. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان زن و مرد مدارس دخترانه متوسطه دوم ناحیهی یک شهرستان کرمانشاه به تعداد 313 نفر که از این تعداد 265 نفر زن و 48 نفر مرد بود. به روش نمونهگیری تصادفی از نوع طبقهای تعداد 142 نفر زن و 27 نفر مرد بهعنوان نمونه آماری انتخاب شد. برای گردآوری دادهها از سه پرسشنامه عدم تعادل تلاش- پاداش (ERIQ) سیگریست (2013)، سلامت معنوی سایه میری و همکاران (1395) و درگیری شغلی کانونگو (1982) استفاده شد. بهمنظور تحلیل دادهها، از مدلیابی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار SPSS و AMOS استفاده شد. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که عدم تعادل تلاش-پاداش بر سلامت معنوی و درگیری شغلی اثر معناداری دارد. سلامت معنوی بر درگیری شغلی اثر معناداری دارد. همچنین متغیر سلامت معنوی نقش میانجی بر اثر عدم تعادل تلاش-پاداش بر درگیری شغلی را دارد. همچنین شاخصهای برازندگی مدل حاکی از آن بود که مدل ارائهشده از برازش مناسبی برخوردار است. نتیجهگیری: با توجه به وجود اثر عدم تعادل تلاش-پاداش و سلامت معنوی معلمان بر درگیری شغلی، میتوان نتیجه گرفت که با تعادل تلاش-پاداش و ارتقای سطح سلامت معنوی معلمان، درگیری شغلی بهبود مییابد.
پیش بینی رفتار کاری غیرمولد توسط صفات مثلث تاریک شخصیت با نقش میانجی رویدادهای خرد روزانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی پیش بینی رفتار کاری غیرمولد توسط صفات مثلث تاریک شخصیت و نقش میانجی گری رویدادهای خرد روزانه انجام شده است تا به درک بهتری از عوامل مؤثر بر بهره وری سازمانی برسد و راهکارهای عملی برای بهبود محیط کار و کاهش رفتارهای مخرب ارائه دهد.روش: جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه کارکنان بخش خصوصی و دولتی شهر مشهد در نیمه اول سال 1402 و گروه نمونه شامل 250 نفر از این افراد بود که به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس رضایت به همکاری انتخاب شدند. استفاده از روش نمونه گیری در دسترس ممکن است قابلیت تعمیم یافته ها به کل جمعیت هدف را محدود کند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های ابعاد تاریک شخصیت جنیسون و ویستر (2010)، رفتارهای غیرمولد گل پرور و خاکسار (1387) و رفتارهای خرد روزانه جونکا سیلوا و همکاران (2020) جمع آوری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS-28 و Smart-PLS تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که صفات مثلث تاریک شخصیت اثر مستقیم و معناداری بر رفتارهای کاری غیرمولد دارد (β=0.45). همچنین، رویدادهای خرد روزانه نقش میانجی معناداری بین صفات مثلث تاریک شخصیت و رفتارهای کاری غیرمولد ایفا می کند (β=0.32). مدل پژوهش از برازش مناسبی برخوردار بود (NFI=0.910, SRMR=0.045).نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که توجه به ویژگی های شخصیتی منفی و رویدادهای روزمره می تواند در پیشگیری از رفتارهای کاری غیرمولد و بهبود بهره وری سازمانی مؤثر باشد. بنابراین، پیشنهاد می شود سازمان ها برنامه های آموزشی برای مدیریت صفات شخصیتی منفی و کاهش استرس ناشی از رویدادهای روزمره طراحی کنند تا بهره وری و محیط کار بهبود یابد.
هویت شغلی دانشجویان دکتری: بازیگر اجتماعی یا عامل با انگیزه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۸)
145 - 172
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش هویت دکتری دانشجویان دانشگاه اصفهان مورد بررسی قرار گرفت تا کشف شود که دانشجویان دکتری در تعریف خود به دنبال چیستند و چه عواملی در شکل گیری هویت شغلی آنها نقش داشته است. روش: پژوهش بر اساس رویکرد کیفی، نظریه زمینه ای و روش چارمز انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دکتری دانشگاه اصفهان است. از روش نمونه گیری نظری و هدفمند برای انتخاب نمونه پژوهش استفاده شد. داده ها از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با 17 دانشجوی در حال تحصیل و فارغ التحصیل دوره دکتری دانشگاه اصفهان به دست آمد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار MAXQDA نسخه 20 استفاده شد. یافته ها: بر اساس تحلیل داده های حاصل از مصاحبه، مدل مفهومی هویت دکتری دانشجویان استخراج شد که فرایند ساخت هویت دکتری دانشجویان را نشان می دهد. نتیجه گیری: هویت دکتری نتیجه بافت فرهنگی و اجتماعی است که دانشجویان در آن مشغول به تحصیل هستند. در بافت جامعه ایران، دانشجویان هویت دکتری خود را به عنوان «بازیگر اجتماعی» تعریف نمودند. به منظور رشد هویت دکتری دانشجویان به سوی عامل باانگیزه، نیاز به فضایی تأملی (به صورت دوره های رسمی یا غیررسمی) در سیستم آموزشی دوره دکتری است.
فراتحلیلی بر مطالعات آموزش شغلی با تاکید بر مهارت های کارآفرینانه برای دانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۰)
119 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف فراتحلیل مطالعات آموزش شغلی مهارت های کارآفرینانه برای دانش آموزان دوره دوم متوسطه انجام شد. روش: روش پژوهش فراتحلیل بود. بر اساس کلیدواژه های کارآفرینی، برنامه شغلی، آموزش شغلی، کارآفرین و کارآفرینانه، بوسیله گوگل اسکالر مقالات بین سال های 1388-1401 در ایران جستجو شدند. 35 مقاله دارای ملاک های ورود، انتخاب و با روش فراتحلیل کریپندروف (2023) تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که پژوهش های حوزه آموزش کارآفرینی روی برنامه های کاربردی تمرکز نکرده اند و بیشتر به جنبه های نظری و محتوایی پرداخته اند. آموزش کارآفرینی میان رشته ای است و بیشتر فعالیت های کارآفرینی توسط گروه های اقلیت زنان، مهاجران، جوانان، اقلیت های مذهبی و افراد معلول انجام می شود. همچنین بیشتر پژوهش ها بوسیله پژوهشگران دارای تخصص های گوناگون، گروهی، تک مقطعی و با موضوعات متنوع انجام شده اند و داده ها در یک مقطع زمانی گردآوری شده اند. نتیجه گیری: آموزش کارآفرینی فرآیندی پویا است بنابراین پژوهش کارآفرینی باید طولی و چندمقطعی انجام شود. تنوع رشته های پژوهش گران حاکی از میان رشته ای بودن کارآفرینی است و پژوهش های گروهی در موضوعات متنوع، بر مشارکت هدفمند و متمرکز پژوهش گران تاکید دارد. لذا به این موضوع بسیار مهم باید توجه کرد. داشتن دیدگاه علمی نظام مند و همه جانبه در آموزش کارآفرینی بسیار مهم است و در برنامه های آموزش کارآفرینی، بخش های گوناگون باید توسعه یابند. بومی سازی برنامه های آموزش کارآفرینی در سطوح نگرشی، راهبردی و عملیاتی می تواند یک راهکار عملی در آموزش شغلی کارآفرینی باشد.
ارائه مدل ساختاری – تفسیری شادمانی سازمانی مبتنی بر ارزش های کار تیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۹)
115 - 144
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه با توجه به چالش هایی که سازمان ها با آن مواجه هستند، ایجاد سازمان شاد یکی از نیازهای استراتژیک برای موفقیت سازمان می باشد. هدف از این مطالعه ارائه مدل ساختاری - تفسیری شادمانی سازمانی مبتنی بر ارزش های کارتیمی (موردمطالعه شرکت گاز استان اردبیل) بود. روش شناسی: این تحقیق از نظرهدف کاربردی از لحاظ ماهیت، آمیخته با طرح ترکیبی اکتشافی – متوالی است. بخش کیفی با روش تحلیل تماتیک مبتنی بر ترید -استرلینگ (2001) و بخش کمی نیز با بهره گیری از تکنیک مدلسازی ساختاری – تفسیری (ISM) انجام شد. جامعه هدف پژوهش، خبرگان آگاه به موضوع تحقیق بودند که در بخش کیفی نمونه ای با رویکرد هدفمند تا مرحله اشباع (18نفر) انتخاب شد و در بخش کمی نمونه ای به تعداد 5 نفر پیشنهاد شد. به منظور جمع آوری و تحلیل داده ها در بخش کیفی از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمی از پرسشنامه های محقق ساخته استفاده شد و برای این منظور از نرم افزارهای Maxqda10 و Matalab2016a استفاده گردید. یافته ها: بعد از تحلیل مصاحبه ها، به استخراج 227 مضمون پایه، 35 مضمون سازمان دهنده و درنهایت 13 مضمون فراگیر تاثیرگذار بر شادمانی سازمانی مبتنی بر ارزش های کارتیمی منجر شد و این عوامل شناسایی شده در هفت سطح مدل ساختاری – تفسیری قرار گرفتند.نتیجه گیری: این نتایج می تواند مبنایی برای تصمیم های مدیران و برنامه ریزان در شرکت گاز استان اردبیل در راستای ارتقای شادمانی سازمانی مبتنی بر ارزش های کارتیمی باشد.
اثربخشی حکایت درمانی مسیرشغلی کوکران بر پریشانی روان شناختی و امید شغلی در دانش آموزان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۰)
95 - 118
حوزههای تخصصی:
مقدمه: انتخاب شغل یکی از دغدغه های همیشگی دانش آموزان بوده است. این امر باید در نهایت آگاهی و شناخت از خود و توانمندی ها انجام شود. در صورت انتخاب نامناسب و ناآگاهانه در زمینه تحصیلی و شغلی، فرد امید شغلی خود را از دست داده و هیجان های منفی مانند استرس و اضطراب را تجربه خواهد کرد. هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مداخله مبتنی بر حکایت درمانی مسیر شغلی کوکران بر پریشانی روان شناختی و امید شغلی در دانش آموزان مقطع متوسطه انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان اصفهان در سال تحصیلی 1403-1402 بودند که از بین آن ها 30 دانش آموز به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هرگروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش به صورت هفتگی در هفت جلسه (90 دقیقه ای) تحت آموزش مشاوره مسیر شغلی کوکران قرار گرفتند. داده ها با استفاده از پرسشنامه افسردگی، اضطراب، استرس و پرسشنامه امید شغلی گردآوری شدند و با استفاده از نرم افزار SPSS-26 و روش تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله مبتنی بر حکایت درمانی مسیر شغلی کوکران منجر به کاهش پریشانی روان شناختی و بهبود امید شغلی در دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به دانش آموزان گروه کنترل گشته است (05/0p<). نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که حکایت درمانی مسیر شغلی کوکران برای افزایش امید شغلی و کاهش پریشانی روان-شناختی در دانش آموزان تأثیرگذار بوده است.
مدل سازی بهزیستی روانشناختی بر مبنای حمایت سازمانی ادراک شده، رضایت شغلی و ارضای نیازهای بنیادی با میانجی گری تاب آوری در محیط شغلی در بین کارکنان بهزیستی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش مدل سازی بهزیستی روانشناختی کارکنان بر مبنای حمایت سازمانی ادراک شده، رضایت شغلی و ارضای نیازهای بنیادی با میانجی گری تاب آوری در محیط شغلی در بین کارکنان بهزیستی استان تهران بود. روش: این پژوهش بر اساس هدف، جزء پژوهش های توصیفی- همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری، کلیه کارکنان ادارات بهزیستی استان تهران بودند. تعداد 385 نفر بر اساس قاعده کلاین (2011) به روش تصادفی، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی ریف (1989)، حمایت سازمانی ادراک شده وطن خواه و همکاران (2017)، رضایت شغلی ویس و همکاران (1967)، نیازهای بنیادین روانشناختی گارسیا و همکاران (2000) و تاب آوری سازمانی کانر و دیویدسون (2003) بود. در بخش تجزیه و تحلیل توصیفی و بررسی پیش فرض ها از نرم افزار Spss نسخه 21 و برای اجرای معادلات ساختاری از نرم افزارPLS استفاده شد.یافته ها: میانگین واریانس استخراج شده5666/0، پایایی 7712/0، اعتبار افزونگی 362/0 و ضریب تعیین 374/0 بدست آمد. جز مسیر حمایت سازمانی ادارک شده (آماره تی 644/0 و معنی داری 520/0)، مسیرهای دیگر در سطح 05/0 معنی دار بودند. تاب آوری سازمانی در رابطه بین ارضای نیازهای بنیادی (آماره تی 365/3) و رضایت شغلی (آماره تی 983/1) و بهزیستی روانشناختی نقش میانجی دارد. نتیجه گیری: متغیرهای رضایت شغلی و ارضای نیازهای بنیادی با میانجی گری تاب آوری سازمانی قادر به پیش بینی بهزیستی روانشناختی می باشند. بنابراین برای ارتقای بهزیستی روانشناختی می بایست به متغیرهای ارضای نیازهای بنیادی، رضایت شغلی و تاب آوری سازمانی توجه بیشتری شود.
شناسایی دلایل و پیامدهای پدیده حاشیه نشینی در سازمان های دولتی با روش FCM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: حاشیه نشینی سازمانی اثربخشی و کارایی سازمان را با آسیب رساندن به روابط انسانی و پیوندهای اجتماعی در محیط سازمانی به خطر می اندازد. بر این اساس، پژوهش حاضر به دنبال شناسایی دلایل و پیامدهای حاشیه نشینی در سازمان های دولتی است.روش: پژوهش حاضر از لحاظ نوع داده، آمیخته و بر مبنای پژوهش کیفی و کمی است که از نظر فلسفه پژوهش در زمره پژوهش های قیاسی استقرایی می گنجد. از نظر هدف، کاربردی و از حیث گردآوری اطلاعات، اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش حاضر مدیران و کارکنان سازمان های دولتی استان لرستان می باشند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و به تعداد 27 نفر انجام شد. تعیین حجم نمونه با استفاده از اصل اشباع نظری صورت گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی آن ها به ترتیب با استفاده از روایی محتوایی و روایی نظری و روش پایایی سنجی درون کدگذار و برون کدگذار برای مصاحبه انجام شده و روایی محتوایی و پایایی باز آزمون برای پرسشنامه های توزیع شده، تائید شده است. داده های کیفی با نرم افزار "اطلس تی" و روش تحلیل محتوا و داده های کمی با روش نقشه شناختی فازی تحلیل شده است.یافته ها: یافته های این پژوهش حاکی از آن است که مهم ترین علل حاشیه نشینی کارکنان در سازمان های دولتی رهبران استثمارگر و مدیران اقتدارگرا، سیاسی کاری و انحرافات سیاسی و نابرابری های جنسیت محور هستند. هم چنین پیدایش انزوای سازمانی، کاهش سرمایه روانشناختی و کاهش تمایل به ارتباطات آتی با سازمان نیز به عنوان مهم ترین پیامدهای حاشیه نشینی کارکنان شناسایی شدند.
قانون شکنی خیرخواهانه در سایه سبک رهبری خدمت گزار با نقش واسطه ای اخلاق حرفه ای در کسب و کارهای خرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:پژوهش حاضر باهدف تبیین قانون شکنی خیرخواهانه در سایه سبک رهبری خدمت گزار با واسطه ای اخلاق حرفه ای در مدیران کسب وکارهای خرد انجام گرفته است. روش:روش تحقیق به لحاظ ماهیت، توصیفی-همبستگی و ازحیث هدف کاربردی بود. جامعه آماری کلیه کارکنان کسب وکارهای خرد در شهر ارومیه به تعداد 14218 نفر بود که از بین آنان براساس جدول مورگان تعداد 375 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در این پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد رهبری خدمتگزار، قانون شکنی خیرخواهانه و اخلاق حرفه ای استفاده شد.روایی محتوایی و صوری ابزار با استفاده ازنظر صاحب نظران و روایی سازه با روش تحلیل عاملی تأییدی تأیید شد ونیز پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی مطلوب ارزیابی شد. تجزیه وتحلیل داده ها در دوسطح آمار توصیفی و آمار استنباطی و با استفاده از نرم افزار آماری smart-pls انجام گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بوده و حاکی از آن است که رهبری خدمتگزار بر اخلاق حرفه ای تأثیر مثبت و معنی داری دارد(81/0). اثر رهبری خدمتگزار بر قانون شکنی خیرخواهانه مثبت و معنی دار است (24/0). اخلاق حرفه ای بر قانون شکنی خیرخواهانه اثر مثبت و معنی داری دارد (57/0). و در نهایت نقش میانجی قانون شکنی خیرخواهانه در رابطه بین رهبری خدمتگزار و اخلاق حرفه ای تایید شد (46/0-). نتیجه گیری: بنابراین با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهاد می گردد ویژگی های رهبری خدمت گزار توسط مدیران کسب و کارهای خرد در شهر ارومیه بکارگرفته شود تا شاهد افزایش اخلاق حرفه ای و تمیز بین قانون شکنی با قانون شکنی خیرخواهانه در این کسب و کارها باشیم.
فراتحلیل پیامدهای مداخلات مسیر شغلی در رشد مسیر شغلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۸)
173 - 198
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثر مداخلات مسیرشغلی در رشد مسیرشغلی دانشجویان ایران با رویکرد فراتحلیل انجام شده است. روش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی و برحسب نوع داده ها کمی و از نظر شیوه پردازش داده ها مبتنی بر روش فرا تحلیل می باشد. جامعه مورد مطالعه شامل مقالات و پژوهش های چاپ شده در مجلات معتبر علمی در زمینه مورد پژوهش در سال های 1380 تا 1402 است که با جستجوی کلمات کلیدی در پایگاه های اطلاعاتی با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند و با در نظر گرفتن معیارهای غربالگری های تعداد 17پژوهش به عنوان مطالعات منتخب وارد فرآیند فراتحلیل شدند. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز در مطالعات نظام مند مبتنی بر فرا تحلیل شامل استفاده از چک لیست می باشد. پایایی اندازه های اثر متغیرهای استخراج شده از مطالعات منتخب از طریق بررسی سطح معنی داری و آماره T در روش فرا تحلیل به دست آمد. برای تحلیل داده ها از شاخص های آماری روش فرا تحلیل و نرم افزارSTATA استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که اندازه های اثر مداخلات مسیرشغلی در رشد مسیرشغلی همه پژوهش ها در سطوح مختلف معنادار است و بیشترین اندازه اثر مربوط به پژوهش ملکیها و علیانسب (1399) برابر 9.23 و کمترین اندازه اثر مربوط به پژوهش حیدرنیا و همکاران (1397) برابر1.30- می باشد. همچنین طبق یافته های پژوهش اندازه اثر کل برابر 1.80 بوده که در سطح (05/0>P) معنادار می باشد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه می توان نتیجه گرفت که مداخلات مسیرشغلی تأثیر مثبت و معناداری بر رشد مسیرشغلی دانشجویان در دانشگاه های ایران داشته است
مدل یابی نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه بین تعارض کار-خانواده با فرسودگی شغلی در کارکنان اقماری شرکت راه اندازی و بهره برداری صنایع نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۸)
125 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر با هدف مدل یابی نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه بین تعارض کار-خانواده با فرسودگی شغلی در کارکنان اقماری شرکت راه اندازی و بهره برداری صنایع نفت صورت پذیرفت. پژوهش حاضر جز تحقیقات توصیفی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کارکنان اقماری شرکت راه اندازی و بهره-برداری صنایع نفت(اُیکو) در سه ماهه بهار سال 1402 به تعداد 4500 نفر بودند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران و با روش نمونه گیری در دسترس 500 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از سیاهه فرسودگی شغلی مسلاچ(MBI) مسلاچ، جکسون، لیتر، اسچافلی و اسچواب(1986)، پرسشنامه تعارض کار-خانواده(WFCQ) کارلسون، کاکمار و ویلیامز (2000) و مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده(MSPSS) زیمت، داهلم، زیمت و فارلی(1988) استفاده شد. داده ها با استفاده از معادلات ساختاری با نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 28 تجزیه و تحلیل شدند. یافته های این پژوهش حاکی از آن بود تعارض کار-خانواده (59/0=β و 001/0=sig) بر فرسودگی شغلی اثر مستقیم و معنادار دارد. در نهایت حمایت اجتماعی ادراک شده(19/0- =β و 05/0>p) دارای اثر مستقیم و معنادار بر فرسودگی شغلی بود و توانست در رابطه بین تعارض کار-خانواده با فرسودگی شغلی نقش میانجی معنادار ایفا کند. همچنین مدل نهایی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود (018/0=RMSEA و 05/0>p) و 52 درصد فرسودگی شغلی تبیین می شود. می توان نتیجه گیری کرد که با توجه به نقش میانجی معنادار حمایت اجتماعی ادراک شده، می توان با به کارگیری مداخلات خانواده محور از بروز فرسودگی شغلی در کارکنان اقماری پیشگیری کرد.
شناخت و فهم پدیده سرایت هیجانی در سازمان های دولتی؛ تحلیل عوامل اثرگذار و پیامدها با روش FCM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هیجانات و احساسات افرادی که در تعامل با یکدیگر هستند، منجر به شکل گیری مجموعه رفتارها و اعمالی خواهند شد که همگی بر دنیا تاثیر می گذارند. یکی از موضوعاتی که زندگی کاری کارکنان در سازمان ها را تحت تاثیر قرار می دهد، پدیده سرایت هیجانی می باشد. سرایت هیجانی به این موضوع اشاره دارد که هیجانات و احساسات افراد در محیط های کاری سازمانی به یکدیگر منتقل می شود و بر رفتار و عملکرد آن ها تاثیر می گذارد. لذا پژوهش حاضر با هدف شناخت و فهم پدیده سرایت هیجانی در سازمان های دولتی: تحلیل عوامل اثرگذار و پیامدها صورت پذیرفت. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی و اکتشافی است و دارای فلسفه پژوهشی قیاسی استقرایی می باشد. جامعه آماری پژوهش، خبرگان مشتمل بر مدیران ارشد و مدیران حوزه منابع انسانی سازمان های دولتی هستند که اعضای نمونه آن با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری انتخاب شده اند. ابزارگردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی ابزارها به ترتیب با استفاده از روایی محتوایی و پایایی درون کدگذار میان کدگذار برای مصاحبه و روایی محتوایی پایایی بازآزمون برای پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت. در این پژوهش برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و کدگذاری و در بخش کمی از روش نقشه شناختی فازی بهره گرفته شده است.یافته ها: یافته های بخش کیفی مشتمل بر شناسایی انواع عوامل موثر و پیامدهای پدیده سرایت هیجانی است و یافته های بخش کمی مرتبط با اولویت یابی این عوامل است.
نقش مسئولیت پذیری اجتماعی، هوش سازمانی و عزت نفس در پیش بینی خودکارآمدی شغلی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیدههدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش مسئولیت پذیری اجتماعی، هوش سازمانی و عزت نفس در پیش بینی خودکارآمدی شغلی معلمان بود. روش: طرح این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش را معلمان مناطق 22 گانه شهر تهران تشکیل دادند و از این بین، 300 نفر بر اساس نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه-های خودکارآمدی شغلی ریگز و نایت (1994)، مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان کارول (1991)، هوش سازمانی آلبرشت (2003) و عزت نفس روزنبرگ (1965) پاسخ دادند. داده ها با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل هم زمان در نرم افزار SPSS-27 تحلیل شدند. یافته ها: بر اساس یافته ها، مسئولیت پذیری اجتماعی، هوش سازمانی و عزت نفس با خودکارآمدی شغلی معلمان همبستگی مثبت و معنی-دار داشتند (01/0>p). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد متغیر مسئولیت پذیری اجتماعی به میزان 19 درصد، هوش سازمانی به میزان 27 درصد و عزت نفس به میزان 14 درصد (در مجموع 60 درصد) قدرت پیش بینی کنندگی خودکارآمدی شغلی معلمان را داشتند (01/0>p). نتایج: طبق این نتایج برای بهبود خودکارآمدی شغلی معلمان می توان زمینه را برای بهبود مسئولیت پذیری اجتماعی، هوش سازمانی و عزت نفس آنان فراهم ساخت.
طراحی و اعتباریابی الگوی یادگیری مشارکتی به منظور پرورش مهارت های رهبری در کودکان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرور ادبیات نشان می دهد توسعه مهارت های رهبری دانش آموزان از طریق رویکردهای فعال یاددهی-یادگیری نظیر یادگیری مشارکتی کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. این مطالعه آمیخته قصد دارد چگونگی پرورش مهارت های رهبری دانش آموزان در محیط یادگیری مشارکتی را مورد واکاوی قرار دهد. ابتدا 39 سند علمی بر اساس روش سندلوسکی و باروسو بررسی شده و داده ها با استفاده از نرم افزار اطلس تی کدگذاری شده است. به منظور توسعه داده ها از گروه های کانونی استفاده شده و الگوی به دست آمده از دو مطالعه کیفی از طریق تحلیل عاملی تأییدی ارزیابی شده است. نتایج مدل معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل نشان داد الگو از برازش لازم برخوردار است. یافته ها نشان داد وابستگی درونی مثبت و متقابل به عنوان یکی از عناصر یادگیری مشارکتی مهارت گوش دادن، احترام به دیگران، همکاری، ارتباط، مقبولیت و همدلی را تقویت می کنند. مسئولیت پذیری به عنوان دومین عنصر، مهارت اعتمادبه نفس، عزت نفس، رعایت حقوق دیگران را بهبود می بخشد. مهارت بین فردی در توسعه مهارت های تعاملی و ارتباطی نقش دارد و مهارت حل مسئله، حل تعارض، هدایت و هوشیاری گروهی را در دانش آموزان توسعه می دهد. همچنین تعامل به عنوان چهارمین عنصر مهارت برقراری ارتباط و حل مسئله را بهبود می بخشد. نتایج می تواند ضمن افزایش تمایل معلمان به استفاده از رویکرد یادگیری مشارکتی، سیاست گذاران آموزشی را ترغیب کند تا محتوای درسی را با تمرکز بر این رویکرد تنظیم کنند و در طراحی سرفصل دوره های آموزش معلمان این رویکرد را موردتوجه قرار دهند.
تأثیر مشاوره شغلی مبتنی بر رویکرد سازه گرایی بر برنامه ریزی، تصمیم گیری و انطباق پذیری مسیر شغلی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تأثیر مشاوره گروهی مبتنی بر سازه گرایی مسیر شغلی بر برنامه ریزی، تصمیم گیری و انطباق پذیری مسیر شغلی نوجوانان انجام گرفت. پژوهش حاضر آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل نوجوانان دختر و پسر (دامنه سنی بین 14 تا 18 سال) شاغل به تحصیل در سال 96-1395 شهرستان سنندج بود. با استفاده از روش نمونه گیری، چندمرحله ای تصادفی 60 نفر انتخاب گردید. ابزارهای سنجش، شامل پرسشنامه های انطباق پذیری، تصمیم گیری و برنامه ریزی مسیر شغلی بود. گروه های آزمایش (یک گروه از دختران و یک گروه از پسران) در 8 جلسه 90 دقیقه ای ، مشاوره گروهی مبتنی بر رویکرد سازه گرایی شغلی شرکت کردند در حالی که گروه های کنترل، هیچ مشاوره ای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که به کارگیری مشاوره گروهی مبتنی بر سازه گرایی شغلی، برنامه ریزی و انطباق پذیری و تصمیم گیری مسیر شغلی نوجوانان دختر و پسر را بهبود بخشید و ماندگاری این تأثیر نیز در آزمون پی گیری حفظ شده است. (05/0>P). با توجه به یافته های این پژوهش مشاوره شغلی مبتنی بر سازه گرایی برای برنامه ریزی و تصمیم گیری مسیر شغلی نوجوانان و همچنین انطباق پذیر بودن آن ها در این مسیر مؤثر است.
اعتماد و تعهد سازمانی در نسل های مختلف کارکنان: شباهت یا تفاوت؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۰)
145 - 168
حوزههای تخصصی:
هدف:هدف اصلی این پژوهش، بررسی تاثیر شکاف نسلی کارکنان برمؤلفه های اعتماد سازمانی و تعهد سازمانی است. روش: این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان یک شرکت نیمه دولتی در تهران است. حجم نمونه آماری براساس فرمول کوکران، 335 نفر محاسبه گردید و روش نمونه گیری نیز شیوه تصادفی طبقه ای در میان طبقات مختلف نسلی کارکنان بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی به روش تحلیل واریانس چند متغیری با استفاده از نرم افزار SPSS24 صورت گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد بین اعتماد سازمانی و تعهد سازمانی رابطه قوی، مثبت و معنا داری وجود دارد. همچنین شکاف نسلی تفاوت معنا داری در تعهد سازمانی، تعهد عاطفی، تعهد مستمر و تعهد هنجاری و همچنین اعتماد سازمانی، اعتماد جانبی، اعتماد عمودی و اعتماد نهادی بین نسل های مختلف موجود در محل کار ایجاد می کند و موجب تفاوت شدت رابطه اعتماد سازمانی با تعهد سازمانی در میان نسل های مختلف کارکنان نیز می گردد. در ضمن نتایج پژوهش حاکی از آن است که اعتماد سازمانی و تعهد سازمانی نسل مسن تر بیشتر از نسل جوان تر است.نتیجه گیری: نتایج تحقیق برای مدیران سازمانی و کارفرمایان ره گشا خواهد بود تا انتظارات خود در زمینه اعتماد و تعهد سازمانی را بر اساس نگرش کارکنان خود در نسلهای مختلف تنظیم نموده و بر این اساس رفتار کارکنان خود را پیش بینی نمایند.
الگوهای متفاوت رابطه ی سرریزشدگی کار-خانواده با اشتیاق کاری و شادکامی: نقش میانجی استرس ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، الگویابی رابطه سرریزشدگی منفی و مثبت کار-خانواده با اشتیاق کاری و شادکامی با نقش میانجی استرس ادراک شده در شاغلین شهر اصفهان بود.روش: این پژوهش از نوع مقطعی-توصیفی و الگویابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری آن شاغلین شهر اصفهان بودند (1589044 نفر) که با استفاده از فرمول بنتلر و چو (1987) برای تعیین حجم نمونه در پژوهشهای معادلات ساختاری، 279 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس سرریزشدگی مثبت و منفی کار-خانواده گرزیواچ ومارکز(2000)، مقیاس استرس ادراک شده فرم4 سوالی وارتیگ، فورشاو، ساث و وایت (2013)، فهرست شادکامی آکسفورد هیلزوآرگایل (2002) و مقیاس اشتیاق کاری اوترخت- فرم کوتاه شافلی، باکروسالانووا (2006) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 24 تحلیل شدند.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که استرس ادراک شده در رابطه بین سرریزشدگی منفی کار-خانواده با اشتیاق کاری نقش میانجی کامل و در رابطه با شادکامی نقش میانجی جزئی دارد. رابطه مستقیم سرریزشدگی منفی وشادکامی نیزمعناداربود (17/0-β= و 01/0p<). رابطه مستقیم سرریزشدگی مثبت کار-خانواده بااشتیاق کاری (31/0+β= و 01/0p<) وشادکامی (35/0+β= و 01/0p<) معناداربود واسترس ادراک شده نقش میانجی دراین رابطه ایفانکرد. الگوی نهایی پژوهش، برازش مطلوبی باداده ها داشت (075/0+RMSEA= و 01/0p<) و 28درصدواریانس اشتیاق کاری و20 درصدواریانس شادکامی راتبیین کرد.نتیجه گیری: با توجه به مسیرهای متفاوت رابطه سرریزشدگی مثبت ومنفی بااشتیاق کاری وشادکامی ونقش متفاوت استرس ادراک شده دراین روابط،سازمانها باید اقدامات خودرا برمبنای این الگوها برای تاثیرگذاری حداکثری روی اشتیاق کاری و شادکامی تنظیم کنند.
ارائه مدل توانایی نوآوری اعضای هیأت علمی بر اساس مرزگستری دانشگاهی با میانجیگری بازآفرینی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش ارائه مدل توانایی نوآوری اعضای هیأت علمی بر اساس مرزگستری دانشگاهی با میانجیگری بازآفرینی شغلی بود. روش: روش پژوهش آمیخته- اکتشافی متوالی (کیفی- کمی) بود. جامعه پژوهش اعضای هیأت علمی دانشگاه های دولتی شهر تهران به تعداد 2189 نفر در سال 1402 بود که با فرمول کوکران حجم نمونه به تعداد 327 نفر تعیین و با استفاده از روش تصادفی طبقه ای نمونه گیری انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته مرزگستری دانشگاهی، پرسشنامه توانایی نوآوری و پرسشنامه بازآفرینی شغلی گردآوری شد. تحلیل داده ها با آزمون همبستگی پیرسون و تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد، مرزگستری به میزان 344/0 و بازآفرینی شغلی به میزان 388/0 بر توانایی نوآوری تأثیر مثبت و معنادار دارد، مرزگستری به میزان 425/0 بر بازآفرینی شغلی تأثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین اثر غیرمستقیم مرزگستری بر توانایی نوآوری به واسطه بازآفرینی شغلی 165/0 است. نتیجه گیری: نتیجه نهایی پژوهش عبارت است از این که به منظور بهبود توانایی نوآوری اعضای هیأت علمی باید توسعه مرزگستری دانشگاهی مورد توجه مدیران دانشگاهی و بازآفرینی شغلی مورد توجه اعضای هیأت علمی قرار گیرد.