فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۴٬۴۰۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان شیوع اعتیاد به کار و نقش دلبستگی به خدا و معنویت در کار در پیش بینی آن در میان کارکنان بیمارستانی بوده است. روش پژوهش همبستگی بود. نمونه ی آماری 144 زن و مرد شاغل در بیمارستان های شهرستان ازنا بودند که به روش کل شماری انتخاب شدند. برای جمع آری داده ها از مقیاس کوتاه اعتیاد به کار، فرم کوتاه پرسشنامه ی دلبستگي به خدا و پرسشنامه معنویت در کار استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیری و تحلیل کوریانس چندمتغیری (مانکوا) استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان شیوع اعتیاد به کار در میان کل کارکنان، کارکنان زن و مرد به ترتیب 76/9، 3/11 و 42/10 درصد بود. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه ی دلبستگی به خدا و معنویت در کار با اعتیاد به کار منفی بود و براساس نتایج رگرسیون، دلبستگی به خدا و معنویت در کار در پیش بینی اعتیاد به کار نقش منفی داشته اند. نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری (مانکوا) با کنترل متغیرهای جمعیت شناختی نشان داد که میانگین دلبستگی به خدا در زنان و معنویت در کار در مردان بیشتر بوده است؛ اما بین زنان و مردان در میانگین اعتیاد به کار تفاوت معنی دار وجود نداشت. براساس نتایج، تقویت دلبستگی به خدا و معنویت در کار از طریق آموزش های مبتنی بر معنویت برای کارکنان بیمارستانی جهت کاهش اعتیاد به کار، پیشنهاد می شود.
تجربه زیسته آشفتگی زناشویی در جهان ادراکی زنان؛ مورد مطالعه: کلینیک توحید شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگی زناشویی دستخوش مخاطرات گوناگونی است، حادترین این مخاطرات آشفتگی زناشویی است که منجر به جدایی هیجانی و طلاق می شود. هرچند پژوهش های متفاوت و بعضاً قابل طرحی در این زمینه صورت گرفته است ولی به نظر می رسد لازم است با رویکردهای تئوریک دیگری نیز به این موضوع پرداخته شود؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارائه تصویری از زیست جهان زنانی که آشفتگی زناشویی را تجربه کرده اند با تکیه بر رویکرد پدیدارشناسانه انجام شده است. جامعه پژوهش دربرگیرنده زنان با تجربه آشفتگی زناشویی مراجعه کننده به کلینیک توحید شهر کرمانشاه بوده است. نمونه گیری به صورت هدفمند بوده که نخست با 6 نفر از زنان مصاحبه اکتشافی انجام شده، سپس با شمار 16 نفر از آنان که خودشان یا همسرشان تجربه بیماری روانی آشکاری نداشتند، مصاحبه اصلی صورت گرفته و نمونه گیری به اشباع رسیده است. با استفاده از مصاحبه اپیزودیک و با تکیه بر روش پدیدارشناسی در روانشناسی جیورجی-ورتز جهان ادراکی زنان به تصویر کشیده شده است. پنج ساختار کلی (درون مایه) دربرگیرنده، "قصدمندی متعارض"، "درک متقابل تجربه زیسته"، "همدلی هیجانی"، "تصورات زوجین پیش از ازدواج" و "ابژه گی آموخته شده" توصیفی از تجربه آشفتگی زناشویی در جهان ادراکی زنان موردمطالعه است. بنا بر نتایج مطالعه حاضر به درمانگران بالینی توصیه می شود از این مفاهیم در مشاوره های پیش از ازدواج به منظور آگاهی بیشتر زوجین بهره گیرند.
کشف نگرش های انتخاب همسر در دختران در آستانه ازدواج: تحقیق کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ بهار ۱۳۹۸ شماره ۶۹
133-162
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف کشف نگرش های انتخاب همسر دختران مجرد ایرانی انجام شد. روش: این مطالعه با روش کیفی و با استفاده از رویکرد تحلیل مضمون انجام شد. طی این پژوهش، پژوهشگر با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند تعدادِ 15 نفر از دخترانِ 18 تا 30 ساله مجرد را در شهر تهران شناسایی و مورد مصاحبه قرار داد. تمامی مصاحبه ها ضبط و سپس خط به خط دست نویس شدند و سپس با استفاده از روش تحلیلِ مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها منجر به شناسایی دو مقوله اصلی نگرش های کارآمدِ انتخابی با زیرمقوله های (عقلانیت و منطق گرایی، واقع گرایی، باور به خودشناسی، باور به دیگرشناسی، الزامی تلقی کردن رابطه شناختی، باور به تعادل سنجی، باور به همفکری و مشاوره انتخاب) و نگرش های ناکارآمدِ انتخابی با زیرمقوله های (ایده آل گرایی، محدودکننده دانستن انتخاب و ازدواج، ناموثر و غیرضروری تلقی کردن همفکری در انتخاب و تلقی انتخاب و ازدواج به عنوان پل رهایی مطلق از رنج) در زمینه نگرش های دختران در آستانه ازدواج نسبت به انتخاب شد. نتیجه گیری: یافته های حاصل از این پژوهش با شناسایی نگرش های کارآمد و ناکارآمد دختران نسبت به انتخاب، زمینه را برای تدوین برنامه هایی آموزشی و اصلاحی جهت تقویت نگرش های مثبت در این گروه از افراد فراهم کرد و همچنین با شناسایی نگرش های ناکارآمد زمینه را برای رفع این نگرش ها و انتخابی موفق تر فراهم کرد.
تأثیر آموزش برنامه بهبود رابطه بر افزایش سازگاری زناشویی زنان کم درآمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۲
184-200
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مهم ترین عواملی که بر بقاء، دوام و رشد خانواده اثر می گذارد، سازگاری زناشویی است. سازگاری زناشویی عبارت از وضعیتی است که در آن زن و شوهر در بیشتر مواقع احساس ناشی از خوشبختی و رضایت از همدیگر را دارند و فرآیندی است که در طول زندگی زن و شوهر به وجود می آید. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش برنامه بهبود رابطه بر افزایش سازگاری زناشویی زنان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) انجام شد. روش: برای این منظور از روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. تعداد ۴۰ نفر از زنانی که داوطلب شرکت در جلسات بودند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. سپس گروه آزمایش به مدت ۶ جلسه ۹۰ دقیقه ای تحت آموزش گروهی برنامه بهبود رابطه زناشویی قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. شرکت کنندگان دو گروه قبل و بعد از آموزش فرم ۳۲ سؤالی پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپانیر (۱۹۷۶) را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که جلسات آموزش گروهی برنامه بهبود رابطه به طور معنی داری باعث افزایش سازگاری زناشویی و ابعاد مؤلفه رضایت، همبستگی، توافق و ابراز محبت شده است (۰۵/۰> p ). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان برای افزایش سازگاری و ارتقای رضایت زناشویی خانواده ها از برنامه های آموزشی مهارت _ محور استفاده کرد.
مدل یابی معادلات ساختاری پیش بینی اعتیادپذیری بر اساس طرح واره وابستگی/بی کفایتی و تحمل پریشانی با نقش میانجی گری سیستم های مغزی – رفتاری در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
31 - 57
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر مدل یابی ساختاری پیش بینی اعتیادپذیری بر اساس طرح واره وابستگی/ بی کفایتی و تحمل پریشانی با نقش میانجی گری سیستم های مغزی– رفتاری در بین دانش آموزان کرج بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و بر اساس معادلات ساختاری بود و جامعه ی مورد مطالعه در این پژوهش کلیه دانش آموزان مقطع دوم دبیرستان های پسرانه و دخترانه مناطق چهارگانه شهر کرج در سال تحصیلی 97-1396 مشغول به تحصیل بودند. در پژوهش حاضر از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای استفاده شد. حجم نمونه با توجه به تعداد متغیرهای پژوهش، 200 نفر در نظر گرفته شد. ابزار این تحقیق پرسشنامه های مقیاس اعتیادپذیری، فرم کوتاه پرسشنامه طرح واره ناسازگار اولیه (SQ-SF)، تحمل پریشانی و نسخه کوتاه پرسشنامه سیستم های مغزی–رفتاری گری-ویلسون بود. روش آماری مورد استفاده در پژوهش، تحلیل مسیر بود. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS21 و Lisrel نشان داد که: مدل ساختاری پژوهش برازش مطلوب و قابل قبول با داده های پژوهشی داشت. نتایج نشان داد که تأثیر متغیر تحمل پریشانی بر متغیر سیستم مغزی رفتاری گریز تائید شد. همچنین تأثیر متغیر طرح واره وابستگی/ بی کفایتی بر متغیر سیستم مغزی رفتاری بازداری در سطح تائید شد و تأثیر متغیرهای بازداری رفتاری، جنگ وگریز بر متغیر اعتیادپذیری در سطح تائید شد. نتایج در فرضیه 4 و 5 نیز نشان داد که رابطه مستقیمی بین تحمل پریشانی و طرح واره وابستگی/ بی کفایتی با اعتیادپذیری، وجود دارد. همچنین رابطه ی غیرمستقیم اثر تحمل پریشانی بر اعتیادپذیری غیرمعنادار و اثر متغیر طرح واره وابستگی/ بی کفایتی ازطریق سیستم های مغزی–رفتاری بر اعتیادپذیری معنادار بود (05/0>p). در مجموع نتیجه گرفته شد که تعامل چندگانه متغیرهای طرح واره وابستگی/ بی کفایتی، تحمل پریشانی و سیستم های مغزی-رفتاری نقش مهمی در پیش بینی اعتیادپذیری نوجوانان دارند.
نقش واسطه ای دلبستگی شغلی در رابطه بین تعارض کار- خانواده و حمایت سازمانی ادراک شده با نیت ترک خدمت در کارکنان نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۷
171 - 198
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای دلبستگی شغلی در رابطه بین تعارض کار- خانواده و حمایت سازمانی ادراک شده با نیت ترک خدمت در کارکنان نظامی انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کارکنان مرد متاهل نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران(ناجا) در شهر تهران بود که در سال 96 به خدمت فعالیت داشتند. از این جامعه تعداد 250 نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه تعارض کار – خانواده( نت میر و همکاران، 1996)، مقیاس نیت ترک شغل(اوریلی، چاتمن و کالدول،1991)، پرسش نامه دلبستگی شغلی(کانونگو،1982) و پرسش نامه حمایت سازمانی ادراک شده(ایزنبرگر و همکاران، 1997) گردآوری شد و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد اثر مستقیم تعارض کار- خانواده بر نیت ترک خدمت(22/0=β، 01/0P ) و اثر مستقیم تعارض خانواده-کار بر نیت ترک خدمت(15/0=β، 01/0P) مثبت معنادار؛ اثر مستقیم حمایت سازمانی ادراک شده بر نیت ترک خدمت (34/0-=β، 01/0P ) و اثر مستقیم دلبستگی شغلی بر نیت ترک خدمت ( 16/0- =β، 01/0P) منفی معنادار است. همچنین، نتایج نشان داد که نقش واسطه ای دلبستگی شغلی در رابطه تعارض کار – خانواده و نیت ترک خدمت (008/0 =β، 05/0P>) معنادار نیست، اما نقش واسطه ای دلبستگی شغلی در رابطه تعارض خانواده- کار و نیت ترک خدمت (03/0- =β، 05/0P) معنادار است. در نهایت نتایج نشان داد که نقش واسطه ای دلبستگی شغلی در رابطه حمایت سازمانی ادراک شده و نیت ترک خدمت(07/0- =β، 01/0P) معنادار است.
هم سنجی کارایی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی متمرکز بر هیجان بر سبک های دل بستگی زوجین سازش نیافته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دو رویکرد زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی متمرکز بر هیجان ازجمله رویکردهای ارزشمند و شواهدمحوری هستند که توسط پژوهش های فراوانی موردحمایت قرارگرفته اند. هدف این پژوهش هم سنجی کارایی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی متمرکز بر هیجان بر سبک های دل بستگی زوجین سازش نیافته است. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده همه همسرهای مراجعه کننده به مرکز مشاوره خانواده سینا شهرستان دزفول در سال 1397 بود. نمونه پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند در دسترس انتخاب شد. آزمودنی ها دربرگیرنده 6 زوج (12 نفر) از افراد مراجعه کننده به این مرکز بودند که با توجه به نمره پرسش نامه سازگاری زناشویی در شمار همسرهای سازش نیافته قرار می گرفتند. در این پژوهش از طرح آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهم زمان استفاده شد. پروتکل درمانی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و متمرکز بر هیجان در سه گام خط پایه و 12 نشست (90 دقیقه ای) مداخله و پیگیری دوماهه اجرا شد. آزمودنی ها به سنجه سازگاری زوجی اسپینر (1976) و سب ک دل بستگی بزرگ س ال کولینز و رید (1990) پاسخ دادند. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبود تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد در گروه زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد تراز بهبودی پس از درمان و پیگیری به ترتیب برای دل بستگی ایمن (38/20%، 69/19%) دل بستگی اجتنابی (30/27%، 49/28%) دل بستگی اضطرابی (98/25%، 47/26%) و در گروه زوج درمانی متمرکز بر هیجان تراز بهبودی پس از درمان و پیگیری به ترتیب برای دل بستگی ایمن (93/33%، 32/36%) دل بستگی اجتنابی (37%، 36/40%) دل بستگی اضطرابی (97/35%، 67/33%) است؛ بنابراین نتایج پژوهش نشان می دهد که زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی متمرکز بر هیجان هر دو در کاهش سبک های دل بستگی اجتنابی و دل بستگی اضطرابی زوجین کارایی دارند. ولی فقط زوج درمانی متمرکز بر هیجان در افزایش دل بستگی ایمن زوجین مؤثر است.
اثربخشی واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب بر سرمایه ی روان شناختی دختران نوجوان بی سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۱
36-59
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی واقعیت درمانی مبتنی بر تئوری انتخاب بر بهبود سرمایه روان شناختی دختران نوجوان بی سرپرست صورت گرفت. روش : روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دختران نوجوان ساکن مرکز بهزیستی شهید هاشمی نژاد شهر مشهد بود. نمونه آماری پژوهش 24 نفر از افراد در دسترسی بودندکه نمره پایینی در پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز (۲۰۰۷) کسب نموده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. سپس تئوری انتخاب به صورت گروهی در 8 گام برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد وگروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. درانتها، از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که واقعیت درمانی گروهی بر افزایش سرمایه روان شناختی و مولفه های آن (امیدواری، خوشبینی، خودکارآمدی و تاب آوری) در گروه آزمایش مؤثر بود. - نتیجه گیری : با توجه به یافته های پژوهش می توان از این رویکرد در مراکز نگهداری نوجوانان بی سرپرست و کانون های اصلاح و تربیت استفاده کرد.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر سرمایه روانشناختی نوجوانان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر سرمایه روانشناختی نوجوانان شهر تهران در سال 1397 بود. روش: روش مورد استفاده در این پژوهش برحسب هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و گمارش تصادفی آزمودنی ها بود. جامعه آماری شامل کلیه ی دانش آموز دختر مقطع اول متوسطه بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای تعداد 30 نفراز دانش آموزان در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای آموزش مهارت های زندگی دیدند و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز (2007) استفاده شد. به منظور سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد و مقدار این ضریب برای پرسشنامه بالای 0.7 به دست آمد. هم چنین به منظور سنجش روایی از روایی محتوا استفاده شد که برای این منظور پرسشنامه به تأیید متخصصین مربوطه رسید. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج آزمون فرضیه پژوهش نشان داد آموزش مهارت های زندگی، 7/19 درصد در تبیین خودکارآمدی، 2/23 درصد در تبیین امیدواری و 1/17 درصد در تبیین تاب آوری گروه آزمایش نقش داشته است. اما در خوش بینی گروه آزمایش موثر نبوده است (904/0=P). نتیجه گیری: نتایج کلی حاکی از آن بود آموزش مهارت های زندگی بر سرمایه روان شناختی نوجوانان موثر بوده است.
طراحی الگویی به منظور بازسازی سیستم دانشگاهی در علوم تربیتی، با تاکید بر رویکرد اشتغال زایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین رسالت های دانشگاه و آموزش عالی می تواند آماده سازی افراد برای ورود به دنیای بازارکار باشد، و علوم انسانی به صورت اعم و علوم تربیتی به صورت اخص از این قاعده مثتنی نیست، این در حالی است که به نظر می رسد علوم تربیتی در حوزه اشتغال با چالش هایی روبرو است. در این راستا پژوهش حاضر نیز با هدف طراحی الگویی به منظور بازسازی سیستم دانشگاهی در علوم تربیتی، با تاکید بر رویکرد اشتغال زایی صورت پذیرفت، همچنین پژوهش از نوع کیفی که با استفاده از راهبرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد صورت پذیرفته است، به علاوه با توجه به استفاده از رویکرد هدفمند و بکارگیری معیار اشباع نظری، مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 28 نفر از اعضای هیات علمی و فارغ التحصیلان این رشته انجام شد و اطلاعات جمع آوری شده در نرم افزار ATLAS . ti TM ، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و در نهایت 269 شناسه، 39 مقوله فرعی و 6 مقوله اصلی شناسایی شد، نتایج داده های در طی سه مرحله، کدگذاری باز، محوری و کدگذاری انتخابی حاکی از تاثیر عوامل متعددی بر پدیده محوری پژوهش داشت. همچنین، یافته های مطالعه در چارچوب یک الگو شامل؛ پدیده محوری، شرایط علی، راهبردها، زمینه، شرایط مداخله گر و پیامدها تحلیل شده است.
اثر بخشی درمان تلفیقی پذیرش و تعهد-شناختی رفتاری ( ACT-CBT) و رویکرد آموزش مدیریت والدین (PMT) بر سرمایه عاطفی نوجوانان پسر مبتلا به سوء-استفاده جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
71 - 98
حوزههای تخصصی:
سوءاستفاده جنسی از زمره تروماهای روان شناختی است که سلامت نوجوانان را به طور جدی تهدید نموده و آن ها را نیازمند یاری رسانی حرفه ای می کند. این پژوهش با هدف تعیین اثر بخشی درمان ACT-CBT و رویکرد آموزش مدیریت والدین (PMT) بر سرمایه عاطفی نوجوانان مبتلا به سوء استفاده جنسی اجرا شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح پژوهش، سه گروهی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود. از میان 60 نوجوان پسر 14 تا 17 ساله در شهر اصفهان در تابستان 1397، 45 نوجوان بر مبنای ملاک های ورود و خروج به صورت هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل، هر گروه 15 نفر گمارده شدند. پرسشنامه سرمایه عاطفی گل پرور (1395) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. دو گروه درمان ACT-CBT و آموزش مدیریت والدین (PMT) طی 10 جلسه تحت آموزش و درمان قرار گرفتند و گروه گواه هیچگونه درمانی دریافت ننمود. داده ها از طریق تحلیل واریانس اندازه های تکرار شده و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل گردید. نتایج نشان داد که در سرمایه عاطفی ، فقط گروه درمان ACT-CBT با گروه آموزش مدیریت والدین (PMT) و گروه کنترل دارای تفاوت معنادار هستند (01/0>p)، و بین آموزش مدیریت والدین (PMT) با گروه کنترل تفاوت معناداری به دست نیامد (05/0<p) . در مجموع، یافته های این پژوهش نشان داد، برای کمک به نواجوانان پسر مبتلا به سوء استفاده جنسی، درمان ترکیبی ACT-CBT از زمره درمان هایی است که می تواند سرمایه عاطفی این نوجوانان را ارتقاء دهد. این ارتقاء موجب افزایش سلامت روان این نوجوانان خواهد شد.
اثربخشی برنامه آموزشی فرزندپروری با تاکید بر نظریه انتخاب بر بهبود رابطه والد-فرزندی و رضایت از زندگی مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
99 - 122
حوزههای تخصصی:
دوران کودکی بدلیل شکل گیری شخصیت فرد، از مهم ترین و موثرترین دوران های زندگی هر فرد است. در این پژوهش، هدف، تدوین و بررسی اثربخشی برنامه آموزشی فرزندپروری با تاکید بر نظریه انتخاب، بر بهبود رابطه والد-فرزندی و رضایت از زندگی مادران بود و فرض بر این بود که آموزش برنامه فرزندپروری با تاکید بر نظریه انتخاب، بر بهبود رابطه والد-فرزندی و رضایت از زندگی جامعه هدف موثر است. روش پژوهش مورد استفاده در این پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. در این پژوهش، جامعه آماری شامل کلیه مادران دارای فرزندان زیر شش سال و نمونه آماری، از روش نمونه گیری در دسترس و شامل کلیه مادران دارای فرزندان زیر شش سال مراجعه کننده به خانه های سلامت شهرداری تهران در مناطق 3، 5، 14 و 20 بود. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه های رابطه والد-فرزندی (CPRS) پیانتا (1994) و رضایت از زندگی (SWLS) داینر و همکاران (1985) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و تعمیم یافته-ها، از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش فرزندپروری با تاکید بر نظریه انتخاب، بر بهبود رابطه والد-فرزندی و رضایت از زندگی مادران تاثیر معناداری دارد. مقدار اتا محاسبه شده نشان داد که 62 درصد از تغییرات رابطه والد-فرزندی و 19 درصد از تغییرات رضایت از زندگی، مربوط به عامل آموزش می باشد. بنابراین می توان گفت که این برنامه می تواند در بهبود رابطه والد-فرزندی و رضایت از زندگی، موثر باشد.
اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری (CBT) بر نشانه های روانی (افسردگی و بهزیستی روانشناختی) در سالمندان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سالمندی دوران حساسی از زندگی بشر است و آگاهی از وضعیت روانی سالمندان و مداخلات روان شناختی مؤثر باعث دست یابی به بهداشت روانی این دوره می شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری بر نشانه های روانی (افسردگی و بهزیستی روانشناختی) در سالمندان انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه آزمایش و کنترل بود. در یک پژوهش نیمه تجربی، 24 نفر از زنان سالمند مراجعه کننده به دو مرکز توانبخشی خانه یاس و آرمان شایان شهر تهران در سال 1396 با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی ساده در دو گروه مساوی (هر گروه 12 نفر) جایگزین شدند. گروه مداخله با روش گروه درمانی شناختی رفتاری آموزش دید و گروه شاهد آموزشی دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های افسردگی سالمندان و بهزیستی روانشناختی بودند. داده ها در نرم افزار SPSS-22 با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه درمانی شناختی رفتاری (CBT) باعث بهبود افسردگی و بهزیستی روانشناختی زنان سالمند شد ( 05 / 0 > P). این یافته بدین معنی بود که مداخله درمانی منجر به افزایش میزان بهزیستی روانشناختی در زنان سالمند شد. از سوی دیگر، نگاهی به مقادیر سطح معناداری، مجذور اتا و توان آزمون نشان داد که مداخله درمانی در گروه آزمایش موثر و معنادار و میزان این اثربخشی برابر با 43/0 درصد بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، گروه درمانی شناختی رفتاری (CBT) با بهبود علائم و واکنش های منفی روان شناختی از قبیل افسردگی، احساس فقدان و تنهایی می تواند منجر به افزایش امیدواری زنان سالمند، معنایابی در فقدان، کاهش اضطراب مرگ و بهبود نگرش آنها نسبت به آینده و خود شود.
رهیافتی آسیب شناختی در گستره فرهنگ و خانواده: بررسی برون فکنی های افراد دچار اختلال ملال جنسیتی در آزمون رورشاخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال ملال جنسیتی به معنی داشتن احساس پریشانی درباره جنس زیستی خود است که با آن جنسیتی که فرد تجربه و ابراز می کند هماهنگی ندارد. به همین دلیل این افراد از ابعاد گوناگون در جامعه و خانواده تحت فشار و استرس هستند افزون بر دشواری های اجتماعی، این اختلال زمینه ساز بروز تفاوت های فردی در این افراد نسبت به افراد غیر مبتلا است. هدف از پژوهش حاضر، تعیین تفاوت نتایج مربوط به نمرات متغیرهای محتوای آزمون رورشاخ در افراد دچار اختلال ملال جنسیتی با افراد غیرمبتلا بوده است. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های علی مقایسه ای است. به این منظور 28 بیمار دچار اختلال ملال جنسیتی از میان مراجعین به مراکز تشخیصی و جراحی عمومی در پاییز 1394 و 28 شرکت کننده غیرمبتلا که از نظر ملاک های مختلف ازجمله سن، جنسیت و تحصیلات با گروه مبتلا همتاسازی شده بودند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها با استفاده از آزمون رورشاخ، منطبق با نظام جامع اکسنر، به شکل انفرادی، مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد در متغیرهای: جنسی، طبیعت، جغرافیایی، غذا، گیاهان، خون، آناتومی، چشم انداز، جزئیات بدن انسان، تجارب انسانی افراد مبتلا نمره بالاتری گرفتند و در متغیر وسایل خانگی افراد غیرمبتلا نمره ی بالاتری کسب نمودند. با ملاحظه تفاوت های قابل توجه در برون فکنی های اشخاص دچار اختلال ملال جنسیتی و اشخاص غیر مبتلا که با یافته های پژوهش های انجام گرفته در فرهنگ های گوناگون دنیا همسو بوده است، می توان اهمیت این همسویی را برجسته ساخت؛ برون فکنی اشخاص دچار اختلال مذکور در آزمون رورشاخ فرهنگ بسته نیست، ازاین رو بکار بستن آزمون رورشاخ در کار بالینی با این اشخاص به متخصصین برخوردار از توانش کافی پیشنهاد می گردد.
برنهادی مقدماتی در زمینه مشاوره خانواده با رهیافت مبتنی بر فرهنگ ایرانی- اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده یکی از برجسته ترین نهادهای اجتماعی هر جامعه ای است. بی گمان خانواده در عصر کنونی که عصر تنیدگی است به داشتن خدمات مشاوره ای نیازمند است؛ ولی ازآنجایی که پژوهش های گوناگون نشان داده اند در مسائل خانوادگی نقش فرهنگ در هر جامعه ای بسیار پررنگ است، ازاین رو هدف از پژوهش حاضر برنهادی مقدماتی در زمینه مشاوره خانواده با رهیافت مبتنی بر فرهنگ ایرانی- اسلامی است. طرح پژوهش حاضر کیفی و بر پایه تحلیل محتوا است. محتوای موردپژوهش از طریق جستجوی الکترونیکی در پایگاه های منتخب و با بررسی اولیه کتاب ها و مقالات متناسب با موضوع توسط متخصصین این امر انتخاب شدند. فرایند کدگذاری منجر به سه تم اصلی با عنوان فنون برقراری رابطه، فن های درمانی و غنی سازی روابط زناشویی و 12 طبقه مبتنی بر فرهنگ اسلام و ایرانی منجر شد. از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت مشاوران و روانشناسان خانواده در کشور ما (ایران) می توانند در برنامه ها و کاربست های مشاوره و روان درمانی خانواده از این سه درون مایه اصلی در کارهای درمانی با خانواده ها و زوج های مراجعه کننده خویش استفاده کنند.
پیش بینی جهت گیری مثبت نسبت به مدرسه بر اساس یادگیری اجتماعی- هیجانی و رابطه والد-فرزند با میانجیگری ساختار انگیزشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی جهت گیری مثبت نسبت به مدرسه بر اساس یادگیری اجتماعی- هیجانی، وضعیت اجتماعی اقتصادی و رابطه والد-فرزند با میانجیگری ساختار انگیزشی انجام شد. روش: روش پژوهش در مطالعه حاضر توصیفی-همبستگی با تاکید بر روابط علی ممکن بر پایه معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1397-1396 بودند. در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای حجم نمونه معادل 481 نفر براورد شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های جهت گیری مثبت نسبت به مدرسه احمدی (1396)، یادگیری اجتماعی-هیجانی کسل (2008)، وضعیت اجتماعی-اقتصادی تیمز (2007)، رابطه والد-فرزند فاین، مورلند و شوبل (1983) و ساختار انگیزشی کاکس و کلینگر (2002) بودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار spss و Amos انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که همه ضرایب مسیر به جز یادگیری اجتماعی-هیجانی به ساختار انگیزش انطباقی، یادگیری اجتماعی-هیجانی به نگرش مثبت به مدرسه و ساختار انگیزش غیر انطباقی به نگرش مثبت به مدرسه، در سطح 0/01 معنی دار بودند. نتیجه گیری: یادگیری اجتماعی-هیجانی و رابطه والد-فرزند با نقش میانجی ساختار انگیزشی تاثیر چشم گیری بر جهت گیری مثبت نسبت به مدرسه در دانش آموزان دارد.
تعیین رابطه بین جهت گیری انگیزاننده هدف با گرایش به مسیرهای شغلی بدون مرز و متنوع (موردمطالعه: شرکت پروژه های نیروگاهی ایران (مپنا))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیایی که هرساله میلیون ها شغل به دلیل تغییرات تکنولوژی از بین رفته و میلیون ها شغل جدید ایجاد می شود، مسئله اشتغال و افزایش بهره وری شغلی به یکی از مهم ترین مسائل برای افراد تبدیل شده است؛ ازآنجاکه مسیر شغلی بدون مرز و مسیر شغلی متنوع به عنوان یکی از عوامل مهم در افزایش بهره وری شغلی شناخته شده اند، در این مقاله به بررسی نقش انگیزاننده جهت گیری هدف بر مسیر شغلی بدون مرز و مسیر شغلی متنوع پرداخته شده است. تحقیق حاضر ازنظر هدف کاربردی، ازنظر رویکرد و ماهیت پژوهش علی-معلولی، ازنظر روش جمع آوری داده، توصیفی پیمایشی و ازنظر نوع داده، کمی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران پروژه های شرکت مپنا به تعداد 414 نفر است. حجم نمونه با استفاده از رابطه کوکران 201 نفر برآورد شد. چهار فرضیه این پژوهش با استفاده از روش تحلیل عاملی و مدل سازی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان دهنده آن است که گرایش به یادگیری تأثیر مثبت و معناداری بر مسیر شغلی متنوع و مسیر شغلی بدون مرز داشته و بدین ترتیب مسیر شغلی متنوع و مسیر شغلی بدون مرز شامل توسعه مهارت ها بوده و گرایش به یادگیری به افراد کمک می نماید تا به توسعه و تقویت مهارت های موردنیاز محیط شغلی بپردازند. همچنین نتایج نشان دهنده این بود که گرایش به عملکرد تأثیر منفی بر مسیر شغلی متنوع و مسیر شغلی بدون مرز دارد. دغدغه اصلی افراد عملکرد محور حفظ موفقیت در شغل فعلی بوده و یادگیری اهمیت خاصی ندارد نگرانی در مورد حفظ شغل ممکن است باعث تمایل به حفظ ثبات شده و به امنیت شغلی کمک نماید. افراد با گرایش به عملکرد ممکن است به دلیل تجربه کردن عدم امنیت شغلی در جستجوی ثبات سازمانی باشند.
تأثیر گروه تعلیمی و گروه حساسیت آموزی بر میزان اشتباهات ناشی از انتقال متقابل منفی مشاوران/ رواندرمانگران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۲
201-224
حوزههای تخصصی:
هدف : مشاور شدن بدون رشد کردن، خودآگاهی و کمال یافتن، امکان پذیر نیست و خودکاوی و خود اکتشافی از طریق دریافت مشاوره و روان درمانی ؛ فرصت های بی نظیری را در این زمینه در اختیار مشاور می گذارد. هدف این پژوهش بررسی و تعیین تأثیر روان درمانی گروهی با رویکرد تعلیمی و رویکرد حساسیت آموزی بر میزان اشتباهات ناشی از انتقال متقابل روان نژندانه مشاوران و رواندرمانگران است. روش : برای این منظور ۴۵ نفر (۲۸ زن و ۱۷ مرد) از مشاوران دارای تحصیلات تکمیلی و شاغل در مراکز مشاوره دانشگاهی شهر تهران بطور تصادفی از میان جامعه آماری (۱۳۵ نفر) انتخاب و به طور مساوی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل قرار داده شدند. یافته ها : مقایسه نتایج اجرای مداخله های گروهی (هرکدام ۸ جلسه ۹۰ دقیقه تا ۲ ساعت) روی مشاوران به وسیله «سیاهه اشتباهات درمانی مشاوران» در پیش آزمون و پس آزمون، نشان داد که هر دو گروه تعلیمی و حساسیت آموزی در مقایسه با گروه کنترل، بر کاهش میزان اشتباهات ناشی از انتقال متقابل منفی مشاوران تأثیر معناداری داشته اند. نتیجه گیری : دریافت مشاوره و روان درمانی و نظارت شخصی و گروهی در کاهش اشتباهات مشاوران در فرایند کار با مراجعان مؤثر است.
تدوین مدل مفهومی موفقیت تحصیلی : یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل مفهومی موفقیت تحصیلی برای دانش آموزان سال اول دبیرستان بوده است. روش پژوهش کیفی و ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه و مطالعه متون بوده است. جامعه پژوهش، والدین دانش آموزان موفق، معلمان و متخصصان مشاوره و روانشناسی و متون مرتبط با موضوع بوده است. نمونه گیری به صورتبه صورت هدفمند بوده به این صورت که تا جایی که دیگر به اطلاعات جدیدی دست پیدا نمی شد، نمونه گیری نیز پایان می پذیرفت؛ بنابراین نمونه شامل 40 نفر از والدین دانش آموزانِ موفق، 15 نفر از معلمان و 15 نفر از متخصصان رشته های روان شناسی و مشاوره بوده که در یک مصاحبه نیمه ساختاریافته شرکت کردند. متون مرتبط نیز شامل کتب، پایان نامه ها و مقالاتِ منتشرشده و قابل دسترس در سال های 1990 تا 2014 بود. داده های حاصل از مصاحبه با روش نظریه زمینه ای و متون به روش تحلیلِ محتوای کیفی، تحلیل شدند و مقوله های اصلی موفقیت تحصیلی استخراج شد. بدین ترتیب عوامل موفقیت تحصیلی در چهار مقوله اصلی کدگذاری شده که هرکدام دارای مقوله های فرعی دیگری می شد. مقوله های اصلی به دست آمده عبارت اند از: 1- عوامل فردی پایدار شامل مقوله های فرعی هوش، شخصیت و رغبت؛ 2- عوامل فردی ناپایدار شامل خودپنداره تحصیلی، خودکارآمدی تحصیلی، اشتیاق تحصیلی، اهمال کاری تحصیلی، مهارت های تحصیلی، انگیزه پیشرفت، انطباق پذیری مسیر شغلی و هوش هیجانی؛ 3-عوامل خانوادگی شامل شیوه فرزندپروری، مشارکت والدین، دلبستگی و وضعیت اجتماعی اقتصادی؛ 4- عوامل مربوط به جو تحصیلی شامل ادراک از جو مدرسه و جامعه. به طورکلی موفقیت تحصیلی از عوامل متعددی چون فرد، خانواده، مدرسه و جامعه متأثر است.
اثر بخشی ماندالا درمانی در کاهش اضطراب نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
99 - 112
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر ماندالا درمانی در کاهش اضطراب نوجوانان انجام شد. پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون گسترش یافته با یک گروه آزمایش و دو گروه مقایسه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان مقطع دبیرستان شهرستان گرمی با دامنه سنی 15 تا 18 سال تشکیل می دادند که از میان آن ها 45 نفر به تصادف انتخاب شد و در سه گروه، یک گروه آزمایش (15 نفر) و دو گروه مقایسه (هر گروه 15 نفر) به تصادف گمارده شدند. آزمودنی ها پرسشنامه اضطراب موقعیتی اشپیلبرگر (1983) را در دو نوبت (پیش آزمون و پس آزمون) تکمیل کردند. از گروه آزمایش خواسته شد که به مدت 20 دقیقه به رنگ آمیزی طرح ماندالا بپردازند، همچنین از گروه اول مقایسه خواسته شد که به مدت 20 دقیقه به رنگ آمیزی صفحه شطرنجی مشغول شوند و از گروه دوم مقایسه نیز خواسته شد به مدت 20 دقیقه به کشیدن نقاشی آزاد بپردازند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که تفاوت میان گروه ها در پس آزمون اضطراب از لحاظ آماری معنادار است، به این معنی که هر سه روش رنگ آمیزی ماندالا، رنگ آمیزی صفحه شطرنجی و نقاشی آزاد در کاهش اضطراب مؤثر بوده اند. در ادامه نتایج حاصل از آزمون تعقیبی بنفرونی نشان داد روش رنگ آمیزی ماندالا نسبت به دو روش دیگر تأثیر بیشتری داشته است. این تفاوت می تواند بر اثر فراخوانی کنش های خود برای یکپارچه سازی فعالیت ها در جریان درگیر شدن آزمودنی ها در رنگ آمیزی ماندالا تفسیر شود.