مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
وضعیت اجتماعی- اقتصادی
حوزههای تخصصی:
خودپنداره بدنی تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند وضعیت اجتماعی-اقتصادی، شاخص توده بدنی و فعالیت بدنی قرار میگیرد. هدف این تحقیق؛ آزمودن یک مدل از ارتباطات بین وضعیت اجتماعی-اقتصادی، شاخص توده بدنی، فعالیت بدنی و خودپنداره بدنی دختران نوجوان بود. از میان دانش آموزان دختر 8-18ساله منطقه 11شهرتهران (میانگین=89/12سال و انحراف استاندارد=64/2) 652 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی انتخاب شدند و پرسش نامه های خودتوصیفی بدنی و بین المللی فعالیت بدنی را تکمیل کردند. روش تحقیق از نوع همبستگی است. مدل با استفاده از روش آماری تحلیل مسیر و مدلیابی معادلات ساختاری با نرم افزار ایموس بررسی شد. نتایج تحلیل مسیر و مدلیابی معادلات ساختاری حاکی از برازش خوب مدل بود و نشان داد که وضعیت اجتماعی-اقتصادی اثر مستقیم بر خودپنداره بدنی مرتبط با توانایی بدنی دارد و همچنین اثر غیرمستقیم با میانجیگری فعالیت بدنی بر خودپنداره بدنی مرتبط با توانایی بدنی و هم خودپنداره بدنی مرتبط با ظاهر بدنی دارد. همچنین، شاخص توده بدنی بر خودپنداره بدنی مرتبط با توانایی بدنی و خودپنداره بدنی مرتبط با ظاهر بدنی اثر مستقیم دارد. در مجموع نتایج نشان میدهد که خودپنداره بدنی تحت تأثیر متغیرهای وضعیت اجتماعی-اقتصادی، فعالیت بدنی و شاخص توده بدنی است. بنابراین، دانش آموزان برای ارتقاء سطح خودپنداره بدنی باید به عوامل وضعیت اجتماعی-اقتصادی، شاخص توده بدنی و فعالیت بدنی توجه کند.
رابطه میان پایگاه اجتماعی –اقتصادی٬ تعهد سازمانی و فرسودگی شغلی معلمان راهنمایی و متوسطه شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی رابطه میان پایگاه اجتماعی –اقتصادی، تعهد سازمانی و فرسودگی شغلی معلمان مدارس راهنمایی و متوسطه شهرستان رشت است. از میان 2596 معلم، 503 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و پرسشنامه های پایگاه اقتصادی – اجتماعی، تعهد سازمانی و فرسودگی شغلی مسلش را با حضور محقق در مدارس و در مدت 15 -20 دقیقه تکمیل کردند. داده های تحقیق با آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن و در سطح (05/0 p ≤), (01/0 p ≤) تحلیل شدند. توصیف نتایج نشان داد که تعهد سازمانی معلمان در سطح بالایی (34/11±28/83) قرار دارد و میزان فرسودگی شغلی آنها در حد متوسط (14/12±45/73) است. تحلیل نتایج نشان داد رابطه ای مثبت و معنادار میان وضعیت اجتماعی - اقتصادی با تعهد سازمانی (618/0 R= ) و رابطه ای منفی و معنا دار میان وضعیت اجتماعی – اقتصادی با فرسودگی شغلی معلمان (68/0-R=) وجود دارد. از میان ویژگیهای فردی، رابطه سن با تعهد سازمانی بسیار پایین و مثبت و معنادار (067/0 R= ) و با فرسودگی شغلی معلمان، منفی و معنادار (105/0 R= - ) است، بنابراین توجه به وضعیت اقتصادی – اجتماعی معلمان برای افزایش تعهد سازمانی و کاهش فرسودگی شغلی در معلمان جوان و کم سابقه اهمیت بسیاری دارد.
شاخص های اجتماعی سلامت و مصرف کنندگان مواد
حوزههای تخصصی:
شاخص های اجتماعی سلامت عبارتند از شرایط و محیطی که افراد در آن متولد شده، رشد یافته، زندگی و کار می کنند و با بیماری ها مقابله می کنند. شاخص های اجتماعی سلامت عبارتند از: شیب اجتماعی، مراحل ابتدایی زندگی، استرس، محرومیت های اجتماعی، محیط کار، بیکاری، حمایت اجتماعی، غذای سالم، حمل و نقل و اعتیاد. عوامل اجتماعی و اقتصادی بر رفتارهای پر خطر و سلامت افراد مصرف کننده تاثیر گذار است. مصرف مواد مخدر یک رفتار پرخطر است که با عوارض کوتاه مدت و درازمدت سلامتی همراه است. عوامل خطر فردی با پیامدهای سلامتی مرتبط است و عوامل اجتماعی، تعیین کننده رفتار پرخطر و عواقب سلامتی در مصرف مواد است. این عوامل سلامت افراد مصرف کننده را به صورت غیر مستقیم از طریق شکل دهی رفتارهای فردی و به صورت مستقیم از طریق دسترسی به منابع و امکانات و سیستم های رفاه اجتماعی، حاشیه نشینی و عدم تمکین از درمان تحت تأثیر قرار می دهد. هدف مداخلات، ارتقاء سلامت مصرف کنندگان مواد است که باید در آن ها عوامل اجتماعی لحاظ شود. ارتقاء سلامت در افراد محروم و آسیب پذیر از طریق برنامه های متناسب برای این اقشار از جوامع، کاهش شکاف بین گروه های فقیر و غنی و ایجاد شیب سلامتی مثبت برای تمام اقشار اجتماعی- اقتصادی، امکان پذیر است. البته مؤلفه های اجتماعی سلامت در هر کشور و بسته به شرایط خاص آن کشور متفاوت است و بر اساس شواهد موجود در مورد آن ها تصمیم گیری می شود. این مقاله تأثیر عواملی چون وضعیت اجتماعی- اقتصادی پایین، بی خانمانی و زندانی شدن را بر سلامت مصرف کنندگان مواد مورد بررسی قرار می دهد.
سیستم خودهای انگیزشی زبان دوم و مهارت در زبان انگلیسی: نقش وضعیت اجتماعی- اقتصادی در زبان آموزان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۴ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۳۳
115-138
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر 1 آزمون مدل سیستم خودهای انگیزشی زبان دوم در بستر آموزش رسمی زبان خارجه در ایران است تا با توجه به سایر ویژگیهای این حوزه، تصویری روشن تر از تأثیرات سیستم خودهای انگیزشی بر میزان مهارت زبان آموزان به دست آید. شرکت کنندگان این پژوهش، شامل 892 دانش آموز و دانشجو بودند که از طریق نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش پرسشنامه های سیستم خودهای انگیزشی زبان دوم (دورنیه و تاگوچی، 2010)، آزمون استاندارد مهارت در زبان انگلیسی نلسون (300D) و پرسشنامه موقعیت اجتماعی- اقتصادی بود که میزان انگیزش و سطح مهارت انگلیسی این شرکت کنندگان را مورد سنجش قرار داد. نتایج نشان داد که مهارت در زبان انگلیسی را به ترتیب نگرش به یادگیری زبان انگلیسی، خودِ آرمانی و خودِ بایسته تبیین می کنند و اینکه انگیزش از طریق خودِ بایسته و انتظارات اطرافیان در جهت یادگیری زبان شکل نمی گیرد بلکه براساس نگرشی است که محیط یادگیری فراهم می کند. همچنین، وضعیت اجتماعی-اقتصادی خودِ آرمانی را تعدیل کرده و بر یادگیری زبان دوم تاثیرگذار است، یعنی افراد طبقه اجتماعی- اقتصادی بالا، خودِ آرمانی بالاتری داشتند، به طوری که این امر عملکردشان را بهبود بخشیده بود. در صورتی که افراد طبقه اجتماعی- اقتصادی پایین از مزایای انگیزشی خودِ آرمانی زبان دوم بی بهره بودند.
پیش بینی جهت گیری مثبت نسبت به مدرسه بر اساس یادگیری اجتماعی- هیجانی و رابطه والد-فرزند با میانجیگری ساختار انگیزشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی جهت گیری مثبت نسبت به مدرسه بر اساس یادگیری اجتماعی- هیجانی، وضعیت اجتماعی اقتصادی و رابطه والد-فرزند با میانجیگری ساختار انگیزشی انجام شد. روش: روش پژوهش در مطالعه حاضر توصیفی-همبستگی با تاکید بر روابط علی ممکن بر پایه معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1397-1396 بودند. در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای حجم نمونه معادل 481 نفر براورد شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های جهت گیری مثبت نسبت به مدرسه احمدی (1396)، یادگیری اجتماعی-هیجانی کسل (2008)، وضعیت اجتماعی-اقتصادی تیمز (2007)، رابطه والد-فرزند فاین، مورلند و شوبل (1983) و ساختار انگیزشی کاکس و کلینگر (2002) بودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار spss و Amos انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که همه ضرایب مسیر به جز یادگیری اجتماعی-هیجانی به ساختار انگیزش انطباقی، یادگیری اجتماعی-هیجانی به نگرش مثبت به مدرسه و ساختار انگیزش غیر انطباقی به نگرش مثبت به مدرسه، در سطح 0/01 معنی دار بودند. نتیجه گیری: یادگیری اجتماعی-هیجانی و رابطه والد-فرزند با نقش میانجی ساختار انگیزشی تاثیر چشم گیری بر جهت گیری مثبت نسبت به مدرسه در دانش آموزان دارد.
اثر جنسیت کودک، شغل و تحصیلات والدین، تک فرزندی و سبک های فرزندپروری بر رشد معناشناسی، نحو و تولید کلمه در کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد زبان در کودکان تفاوت هایی با هم دارد و عوامل مرتبط با کودک و خانواده ممکن است روی تسهیل یا تضعیف رشد زبان اثر بگذارد. هدف مطالعه حاضر، بررسی اثر جنسیت کودک، تعداد فرزندان خانواده، شغل والدین (پدر و مادر)، تحصیلات والدین و سبک های فرزندپروری بر روی رشد مؤلفه های زبانی (معناشناسی، نحو و تولید کلمه) بود. جامعه شامل کودکان پیش دبستانی و خانواده هایشان در شهر کرج بودند. از 98 خانواده و کودک نمونه گیری انجام شد. آزمون رشد زبانی (نسخه سوم) روی کودک اجرا شد و پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی و پرسش نامه اقتدار والدگری روی والدین اجرا شد. یافته ها نشان داد عملکرد دختران در مؤلفه های درکِ نحوی، تکمیل دستوری و استفاده از واژگان ربطی بهتر از پسران بود. تفاوتی بین خانواده های تک فرزند و چند فرزند در مؤلفه های رشد زبانی وجود نداشت. شغل پدر تأثیر معنا داری بر روی شاخص های رشد زبانی نداشت، اما عملکرد کودکانی که مادرانشان شغل بیرون از خانه داشتند نسبت به مادران خانه دار، بهتر بود. کودکانی که والدینشان تحصیلات بالاتری داشتند عملکرد بهتری در خرده آزمون های درک نحو، تکمیل دستوری و استفاده از واژگان ربطی داشتند. به علاوه، سبک های فرزندپروری مقتدرانه و سهل گیر رابطه مثبت با رشد نحو و معنا شناسی داشتند، در حالی که سبک فرزندپروری مستبدانه رابطه منفی با درک نحو و معنا شناسی داشت. می توان گفت وضعیت اقتصادی اجتماعی خانواده (به صورت خاص سطح تحصیلات والدین و شاغل بودن مادر) و سبک های فرزندپروری روی اکتساب زبان کودکان اثرگذار است و توانایی زبانی در حوزه معنا شناسی و نحو در دختران، در دوره پیش دبستانی، بهتر از پسران است.
تحلیل نواحی اجتماعی شهری در منطقه 7 شهر اصفهان بر پایه استفاده از مدل سه ساخت و فن نقشه های همپوش
حوزههای تخصصی:
گسترش شهرنشینی و تغییر در شیوه زندگی در قرن بیستم، شهروندان را با مشکلات زیادی روبه رو ساخته است. بر این اساس یافتن راهکارهای مناسب برای تحلیل مشکلات می تواند نقش مهمی در تداوم پویایی و توسعه شهر ایفا کند. منطقه ۷ شهر اصفهان به عنوان یکی از مناطق این کلانشهر با مشکلات جدی در ساختار فضایی و فعالیتی خود مواجه است که منجر به نارضایتی و مهاجرت ساکنین بومی شده است. بر این اساس شناسایی مشکلات ساختار فضایی و فعالیتی منطقه برپایه رهیافت مشکل یابی-مشکل گشایی به عنوان هدف اصلی این مقاله در نظر گرفته شده و از ۴ مسیر تحلیل ساختار فضایی، تحلیل برنامه های فرادست، ممیزی های اجتماعی و مصاحبه با مسئولین به دست آمده است. در این راستا پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و با روش کتابخانه ای- میدانی اقدام به جمع آوری داده های مورد نیاز کرده است. داده های مربوط به مبانی نظری و شناسایی مشکلات در اسناد فرادست با روش کتابخانه ای و داده های مشکلات ساختار فضایی و فعالیتی با روش میدانی و تکمیل ۱۳۹ پرسشنامه در بین ساکنان و انجام ۱۰ مصاحبه با مسئولین جمع آوری شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که مهمترین مشکلات در این منطقه شامل توسعه های بدون برنامه، تبدیل اراضی کشاورزی به مسکونی، قراگیری فعالیت های فراتر از سطح منطقه، تجمع کاربری های مزاحم، کمبود سطح و سرانه فضاهای خدماتی و پراکنش نامناسب آن، بلندمرتبه سازی، مشکلات ترافیکی، خشک شدن مادی ها و اراضی کشاورزی، درآمد پایین شهرداری، عدم هماهنگی نهادهای مدیریت شهرداری، عدم پاسخگویی شهرداری به خواست ها و نیازهای مردم، پایین بودن حس تعلق و میزان مشارکت است.
نقش عوامل اجتماعی-اقتصادی روی رفتار بهداشتی زنان در ارتباط با بیماری کووید-19 (مطالعه موردی: منطقه ۴ و ۸ شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این مطالعه بررسی و تحلیل نقش عوامل اقتصادی-اجتماعی روی رفتار بهداشتی زنان در ارتباط با بیماری کووید-19 در دو منطقه ۴ و ۸ شهرداری تهران بوده است. داده و روش: این مطالعه به صورت مطالعه موردی با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی روی 120 زن بزرگسال تهرانی (60 نفر از منطقه 4 و 60 نفر از منطقه 8 شهرداری تهران) انجام شده است. اطلاعات وضعیت اجتماعی-اقتصادی و همچنین اطلاعات عملکردهای بهداشتی افراد برای مقابله با کووید-19 با استفاده از پرسشنامه استاندارد جمع آوری شده است. ضریب همبستگی بین متغیرها با استفاده از تست پیرسون گزارش شده است.یافته ها: زنان منطقه 8، وضعیت اجتماعی-اقتصادی بهتر شامل وضعیت درامد، مساحت مسکن و سطح سواد آکادمیک بالاتری نسبت به زنان منطقه 4 داشتند. همچنین بعد خانوار در زنان منطقه 8 کوچکتر از زنان منطقه 4 بود. زنان منطقه 8 نسبت به زنان منطقه 4، عملکرد بهتری در مورد شاخص های مربوط به رفتارهای بهداشتی از جمله استفاده از ماسک، دستکش و مواد ضدعفونی کننده، رعایت فاصله اجتماعی، ایجاد محدودیت در رفت وآمدهای خانوادگی، ایجاد محدودیت در سفرهای خارج شهری داشتند. همچنین ضریب همبستگی بین متغیرها هم نشان داد که در منطقه 8، ضریب همبستگی بالاتری بین وضعیت درآمد، قومیت (فارس)، مساحت مسکن، سطح تحصیلات و اشتغال با عملکرد بهتر شاخص های بهداشتی ذکر شده در بالا برای جلوگیری از کووید -19 در مقایسه زنان منطقه 4 مشاهده شد.نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که رفتارها، دیدگاه ها و عملکردهای بهداشتی زنان منطقه 4 و 8 براساس موقعیت جغرافیایی متفاوت است که دلایل عمده ی آن می تواند تفاوت در وضعیت اجتماعی و اقتصادی آنها باشد.