فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۴٬۴۰۰ مورد.
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
121 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف: خانواده در ایران در چند دهه اخیر به دلیل اجرای سیاست های مبتنی بر نوسازی در معرض چالش های عمده ای قرارگرفته است. از این منظر هدف اصلی این پژوهش تبیین شاخص های گسست در خانواده ایرانی متأثر از فرایند نوسازی است. روش: به این منظور به شیوه فرا تحلیل کیفی و با بهره گیری از تکنیک کدگذاری در پژوهش کیفی، از طریق فرایندهای طبقه بندی نظام مند، مفهوم سازی و مقوله بندی، نتایج تحقیقات گذشته با هدف تبیین شاخص های گسست در خانواده ی ایرانی در قالب جدید با استفاده از مراحل کدگذاری باز، محوری و گزینشی، از طریق مرور تمام منابع و پژوهش هایی که درزمینه مصداق های ایجاد گسست در خانواده با کلیدواژه های «طلاق»، «طلاق عاطفی»، «خیانت خانوادگی» و «اختلافات و تعارضات خانوادگی» در بانک های اطلاعاتی داخل کشور شامل sid، noorrmags،magiran،ensani در سال های 1389-1397 موجود بوده، تبیین شد. یافته ها: پس از تحلیل اطلاعات، 66 شناسه آزاد شناسایی شد که کدهای محوری و نظری حاصل از آن نشان می داد"اختلال در کارکرد عاطفی و جنسی خانواده" متأثر از عوامل سطح کلان "تغییرات ساختاری"،"تغییرات ارزشی"و"تغییرات معنایی"و عوامل سطح خرد شامل "عدم صلاحیت های پیش از ازدواج" و "عدم مهارت های پس از ازدواج"، زمینه ساز کاهش استحکام خانواده ایرانی شده است. در این میان تسهیل کننده این فرایند، "عدم آگاهی خانواده ها پیرامون قدرت گفتمان های غالب در خلق تجارب جدید ارزشی، معنایی و ساختاری" بوده است. نتیجه گیری: یافته ها بیانگر آن اند که به منظور ایجاد پایداری و استحکام در خانواده ایرانی، باید به رویکرد درمانی و تربیتی متوسل شد که هم زمان علاوه بر توجه به پویایی های فردی و بین فردی زوجین، رفتار آن ها را در زمینه تغییرات ارزشی و معنایی ایجاد شده در اجتماع و گفتمان های دربرگیرنده خانواده ها نیز بررسی کند.
تأثیر تنیدگی های عمودی و افقی خانواده های گسسته بر نشانه های مرضی روانی برآمده از گسترش اخبار کووید-19: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش اخبار کووید-19، تنیدگی غیرمنتظره ای را در همه جنبه های جامعه به وجود آورده و چه بسا در بسیاری از نقاط جهان اختلالات مربوط به تنیدگی را افزایش خواهد داد. با توجه به شکاف های پژوهشی در صورت عدم توجه به این چالش بی سابقه، جهان با مشکلات بسیار جدی رویارو خواهد شد. ازاین روی پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تنیدگی های عمودی و افقی خانواده های گسسته بر نشانه های مرضی روانی برآمده از گسترش اخبار کووید-19 انجام شد. جامعه پژوهش دربرگیرنده همه دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 1398-1399 بود؛ که به منظور انجام این پژوهش کیفی، 12 خانواده گسسته به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت غربالگری از سنجه انطباق پذیری و همبستگی خانواده استفاده شد. روش اصلی جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختارمند با سؤالات باز بود و داده ها با روشSmith (1995) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. صحت و اعتبار پژوهش حاضر ریشه در چهار محور «باورپذیری، انتقال پذیری، تصدیق پذیری و اطمینان پذیری» داشت. یافته های برآمده از تجربیات خانواده ها در پنج مضمون اصلی «عوامل تنش زا در دوره قرنطینه خانگی»، «سازوکار توزیع مسئولیت»، «سازوکار حمایت خانواده»، «مشکلات انطباقی» و « نشانه های مرضی روانی » و چندین مضمون فرعی خلاصه شد. به طورکلی نتایج نشان داد، برخی از عوامل خانواده های گسسته مانند سازوکار توزیع مسئولیت و حمایت خانوادگی ناسازگار، آن ها را هنگامی که تنیدگی های افقی (وجود بیماری های زمینه ای در افراد خانواده ، مشکلات تحصیلی و مشکلات شغلی) و تنیدگی های عمودی (گسترش اخبار کووید-19 و بحران اقتصادی جامعه) به صورت هم زمان رخ داده بود، با تنیدگی مضاعف روبرو کرده و در چنین خانواده هایی نشانه هایی از آسیب شناسی روانی (ایجاد، عود و تشدید) و مشکلات انطباقی (خانوادگی) وجود داشت.
تأثیر درمان مبتنی بر امید بر سلامت روان و معناداری زندگی دانش آموزان دختر افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۳
122-144
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی تأثیر درمان مبتنی بر امید بر سلامت روان شناختی و معناداری زندگی دختران نوجوان افسرده بود. روش: روش پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دختران مقطع متوسطه شهر اصفهان در سال 1395 بود و نمونه آماری پژوهش 24 نفر از افرادی بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده و نمره آنها در پرسشنامه افسردگی بک 2 دربازه 16 تا46 بوده واز طریق مصاحبه بالینی تشخیص افسردگی گرفتند. این افراد به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. سپس امید درمانی گروهی در 8 گام برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد وگروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. از پرسشنامه های سلامت روان ( GHQ ) و معناداری زندگی ( MLQ ) در مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد و جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده گردید . یافته ها: یافته ها نشان داد که امید درمانی گروهی بر افزایش سلامت روان و معناداری زندگی دختران افسرده گروه آزمایش تأثیر معناداری داشته است. نتیجه گیری: میتوان نتیجه گرفت که امید درمانی گروهی میتواند مداخله ای مؤثر در ارتقای سلامت روان و معناداری زندگی دختران نوجوان افسرده باشد.
مدل یابی اهمال کاری تحصیلی، براساس طرحواره های ناسازگار و ویژگی های شخصیتی با میانجی گری تنظیم هیجانی و خودتعیین گری در دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
47 - 60
حوزههای تخصصی:
هدف: اهمال کاری تحصیلی بیانگر تأخیر در فعالیت های تحصیلی است که می تواند عمدی، اتفاقی و یا عادتی بوده و با عوامل متعددی مرتبط باشد. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اهمال کاری تحصیلی بر اساس طرحواره های ناسازگار و ویژگی های شخصیتی با میانجی گری تنظیم هیجانی و خودتعیین گری در دانش آموزان انجام شد. روش: روش پژوهش توصیف از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر تهران در سال 99-1398 تشکیل داد. 350 نفر از دانش آموزان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و پرسشنامه های اهمالکاری تحصیلی سولومون و راثبلوم (1984)، طرحواره های ناسازگار یانگ )1998)، ویژگی های شخصیتی مک کری و کاستا (1985)، تنظیم هیجانی گراس و جان (2003) و خودتعیین گری گاردیا، دسی و ریان (2000) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: براساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی روابط علّی بین متغیرهای مذکور، از برازش قابل قبولی برخوردار بود. به طور کلی، در مدل پیشنهادی پژوهش، نتایج نشان دادند که طرحواره های ناسازگار و ویژگی های شخصیتی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق تنظیم هیجانی و خودتعیین گری در دختران دانش آموز با اهمال کاری تحصیلی رابطه دارند. همچنین، نتایج نشان داد که رابطه بین تنظیم هیجانی و خودتعیین گری با اهمال کاری تحصیلی در دختران دانش آموز منفی و معنادار است. نتیجه گیری: توصیه می شود روانشناسان تربیتی و مشاوران تحصیلی برای کاهش اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان برنامه آموزشی مناسبی را تدوین کرده و راهکارهای بهبود طرحواره های ناسازگار، ویژگی های شخصیتی، تنظیم هیجان و خودتعیین گری را به آنان آموزش دهند.
آموزش و بهبود شایستگی های رهبری: تعیین اثربخشی شایستگی های تحول گرایی، تیم سازی و تفکر استراتژیک با روش بوت استرپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۴)
187 - 208
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، آموزش و بهبود شایستگی های رهبری تحول گرایی، تیم سازی و تفکر استراتژیک با استفاده از اصول یادگیری فعال و تعیین اثربخشی آن بر مبنای مدل ارزشیابی مبتنی بر تصمیم بود. روش پژوهش، روش تجربی شبه آزمایشی با گروه پیش آزمون – پس آزمون بود. به منظور اجرای مداخله آموزشی، تعداد 10 نفر از مدیران یک شرکت دولتی در مجموعه وزارت نفت با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابتدا آنها به مقیاس های خودکارآمدی رهبری، دانش رهبری و سناریوهای موقعیتی رهبری در قالب تست های پیش آزمون پاسخ دادند. بعد از آن، برنامه آموزشی ساختارمند به مدت یک روز برگزار و شایستگی های رهبری هدف به مشارکت کنندگان آموزش داده شد. نهایتاً یک ماه بعد، تست های پس آزمون توسط مشارکت کنندگان تکمیل گردید. با توجه به محدودیت تعداد نمونه پژوهش، داده های حاصله با روش آماری ناپارامتریک بوت استرپ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد: آموزش و بهبود شایستگی رهبری تحول گرایی در هر سه بعد عاطفی، شناختی و رفتاری مدل ارزشیابی مبتنی بر تصمیم اثربخش بوده است. با این وجود، آموزش و بهبود شایستگی رهبری تیم سازی در هر سه بعد عاطفی، شناختی و رفتاری مدل ارزشیابی تاثیر معناداری نداشته است. در خصوص شایستگی رهبری تفکر استراتژیک هم برنامه آموزش و بهبود فقط در بعد عاطفی مشارکت کنندگان موثر بوده است. بحث و نتیجه گیری: این آموزش ساختاری مبنایی را برای توسعه صلاحیت های رهبری فراهم می کند. با توجه به این یافته ها و طراحی یک مداخله آموزشی، توصیه می شود با توجه به این یافته ها، در حالی که ما یک مداخله آموزشی را طراحی می کنیم، توصیه می شود قابلیت ارتقا در صلاحیت های رهبری در نظر گرفته شود.
مروری بر مغز اخلاقی
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات اصلی در بحث زیست شناسی قرن بیست و یکم ترقی و پیشرفت انسانی است که از مزیت های زیادی همچون رشد شناختی و زیباشناسی برخوردار است. با این حال یکی از رویکردهای مهم در این عرصه «تقویت اخلاق» است. جامعه ای با اکثریت مردم اخلاق مدار، یک رویای تاریخی برای بشریت محسوب می شود. افراد از نظر استدلال اخلاقی با یکدیگر متفاوت هستند، اما فرایند دخیل در این تفاوتها در مغز تا حدودی شناخته شده است؛ به عبارتی تنوع افراد در درک ارزشهای اخلاقی ممکن است با تغییرات منطقه ای در ساختار مغزی مرتبط باشد. در این مقاله مروری کلیه مقالات چاپ شده ده سال اخیر در حیطه اخلاق مورد بررسی قرار گرفت . این جستجو از طریق پایگاههای علمی معتبر گوگل اسکولر، اسکوپوس و پاب مد انجام شده و اطلاعات لازم استخراج گردید. اخلاق در سطح عملکرد یکپارچه است، نه در سطح شناختی به این معنی که «هسته اخلاقی» وجود ندارد و هیچ ناحیه و یا ساختار معلوم و معینی که بتواند اخلاق و یا حتی ایده پردازی و برنامه ریزی رفتار اخلاقی را در فرد نشان دهد، وجود ندارد اطلاعات اخلاقی در مناطق گوناگونی از مغز همچون گیجگاهی، آهیانه جلویی و پیشانی پردازش می شوند، اما می توان اخلاق را به عنوان تابعی از ادغام حداکثری با احساسات، شناخت اجتماعی و سایر حساسیتها در نظر گرفت که با استفاده از سازمان دهی ساختارهای شناختی، یک جهان مشترک از روابط انسانی را به تصویر می کشد و در زندگی اجتماعی به کار گرفته می شود.
مدل یابی معادلات ساختاری رابطه بین سبک های مدیریت کلاس معلمان با ابعاد مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
137 - 154
حوزههای تخصصی:
هدف :پژوهش حاضر باهدف طراحی و تبیین الگوی روابط سبک های مدیریت کلاس معلمان با ابعاد مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان مدارس ابتدایی شهر کرمانشاه انجام شده است. روش: پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی استفاده شده است و جامعه آماری شامل دانش آموزان نواحی 1، 2 و 3 شهر کرمانشاه به تعداد 11777 نفر و معلمان نواحی 1، 2 و 3 شهر کرمانشاه به تعداد 403 نفر بوده است. حجم نمونه در بخش کمی بر اساس فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 394 نفر دانش آموز و تعداد 197 نفر از معلمان به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های سبک های مدیریت کلاس درس، مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان استفاده شده است. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها به تأیید متخصصین و روایی سازه از طریق تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن ها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 928/.904/؛ و 94/. محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری SPSS24، AMOS23 استفاده شده است. یافته ها: پژوهش نشان داد، همبستگی بین سبک های مدیریت کلاس معلمان و مهارت های اجتماعی (37/0= r) و همبستگی بین مهارت های اجتماعی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان (55/0=r) و همبستگی میان سبک های مدیریت کلاس معلمان با عملکرد تحصیلی دانش آموزان برابر (45/0=r) و از لحاظ آماری در سطح (001/0=p) معنی دار است؛ نتیجه گیری: بنابراین متغیر سبک های مدیریت کلاس معلمان بر عملکرد تحصیلی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان و عملکرد تحصیلی دانش آموزان تأثیرگذار بوده است. لذا، سبک های مدیریت کلاس معلمان با تأکید بر مهارت های اجتماعی؛ مهارت مکالمه؛ فعالیت های گروهی؛ مهارت دوست یابی؛ خود تنظیمی و مدیریت بحران و تعارض می تواند بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان تأثیرگذار می باشد.
تأثیر مدیریت دولتی نوین بر رفتار شهروندی سازمانی با توجه به نقش میانجی اعتماد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین تاثیر مدیریت دولتی نوین بر رفتار شهروندی سازمانی با توجه به نقش میانجی اعتماد سازمانی صورت گرفت. روش: روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان گمرک منطقه آزاد تجاری_صنعتی قشم بودند که از این میان با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 270 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. روش جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه های استاندارد رفتار شهروندی سازمانی مقیمی (1390)؛ اعتماد سازمانی پاین (2003) و پرسشنامه عوامل مدیریت دولتی نوین محقق ساخته انجام گرفت. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، توصیف داده ها از طریق میانگین، انحراف معیار، درصد، فراوانی و جدول از طریق نرم افزار Spss و استنباط آماری داده ها از طریق مدل سازی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار lisrel انجام پذیرفت. ویژگی های فنی پرسشنامه شامل پایایی، روایی همگرا و روایی واگرا بررسی گردید. ضرایب مسیر و ضرایب معناداری نرم افزار برای بررسی فرضیه های پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد، درجه تناسب مدل ارائه شده با توجه به مؤلفه های پژوهش مناسب بود؛ هم چنین مدیریت دولتی نوین بر رفتار شهروندی سازمانی با نقش میانجی اعتماد سازمانی به میزان 0.82 تأثیر داشت، مدیریت دولتی نوین بر رفتار شهروندی سازمانی به میزان 0.61، مدیریت دولتی نوین بر اعتماد سازمانی به میزان 0.48 و اعتماد سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی به میزان 0.45 تأثیر داشت. نتیجه گیری: بنابراین مدیریت دولتی نوین بر رفتار شهروندی سازمانی با توجه به نقش میانجی اعتماد سازمانی تاثیر دارد.
پیش بینی گرایش به طلاق بر اساس دلزدگی زناشویی و تحمل پریشانی با میانجیگری احساس تنهایی در زنان متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
121 - 141
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: پیچیدگی پدیده طلاق و آمار رو به رشد آن در تمام جوامع حاکی از لزوم مطالعه همه جانبه عوامل زمینه ساز این معضل اجتماعی است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی گرایش به طلاق بر اساس دلزدگی زناشویی و تحمل پریشانی با میانجیگری احساس تنهایی در زنان متقاضی طلاق در شهر کرمانشاه، انجام گرفته است. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی بود که در قالب تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر انجام شد. جامعه مورد پژوهش کلیه زنان متقاضی طلاق در شهر کرمانشاه بود که از میان آنها تعداد 100 نفر به عنوان نمونه و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند . ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش عبارت بود از: مقیاس دلزدگی زناشویی (MDS)، مقیاس تحمل پریشانی هیجانی و مقیاس احساس تنهایی اجتماعی عاطفی برای بزرگسالان (SELSA-S). دادههای حاصل در سطح توصیفی با استفاده از میانگین و انحراف استاندارد و در سطح استنباطی با استفاده از دو نرم افزار SPSS و AMOS تحلیل شدند. یافته ها:تحلیل داده ها نشان داد که مقیاسهای دلزدگی زناشویی و تحمل پریشانی اثر مستقیمی بر احساس تنهایی داشته اند. رابطه احساس تنهایی با گرایش به طلاق به صورت مستقیم معنادار بوده و همچنین اثر غیرمستقیم دلزدگی زناشویی و تحمل پریشانی بر گرایش به طلاق به واسطه ی احساس تنهایی معنادار است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان با آموزش و مشاوره در زمینه بهبود دلزدگی زناشویی، تحمل پریشانی و احساس تنهایی در زنان متقاضی طلاق مانعی برابر گرایش به طلاق در ایشان ایجاد کرد.
مقایسه اثربخشی آموزش گروهی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و ایماگوتراپی برصمیمیت جنسی زوج ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۶
24-47
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، هم سنجی اثربخشی دو رویکرد زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و ایماگوتراپی بر صمیمیت جنسی زوج ها بود. روش: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. تعداد 45 زوج بطورت داوطلبانه از میان زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر کرمانشاه در سال 1397 در این پژوهش شرکت کردند و در سه گروه 15 زوجی مبتنی بر پذیرش و تعهد، ایماگوتراپی و کنترل، به صورت تصادفی جایگزین شدند. در 8 جلسه 90 دقیقه ای یکی از گروه های آزمایش در معرض آموزش گروهی زوج درمانی مبتنی بر اکت و گروه دیگر در معرض آموزش گروهی ایماگوتراپی قرار گرفتند. داده ها بوسیله پرسشنامه صمیمیت جنسی برگرفته از مقیاس اینریچ جمع آوری شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد(در سطح معنی داری پنج درصد) زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و تکنیک های ایماگوتراپی در بهبود صمیمیت جنسی زوج ها مؤثر بود و از میان این دو زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد مؤثرتر بود. این یافته ها نشان داد، بکارگیری تکنیک های زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد، باعث پذیرش روانی فرد در مورد تجارب ذهنی و کاهش اعمال کنترل ناموثر می گردد.
مقایسه اثربخشی آموزش ورزش مغزی و فرزند درمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک بر مشکلات رفتاری دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعات نشان می دهد که شیوع مشکلات عاطفی-رفتاری در دانش آموزان ابتدایی بالا می باشد که این می تواند زمینه ساز عوارض و مشکلات بسیاری برای آنان و خانواده هایشان باشد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش ورزش مغزی و فرزنددرمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک بر کاهش مشکلات عاطفی-رفتاری دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی انجام شد. روش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر 11-7 ساله مشغول به تحصیل در مقطع ابتدایی شهرستان گرگان بود. با روش در دسترس تعداد 30 دانش آموز که در پرسشنامه مشکلات رفتاری راتر- فرم والدین (فرم A) نمره بالا کسب کرده بودند، انتخاب و در سه گروه مساوی 10 نفری گمارش شدند. برای گروه ورزش مغزی 8 جلسه 1 ساعته به صورت 1 جلسه در هفته و برای گروه فرزنددرمانی 10 جلسه 5/1 ساعته به صورت 1 جلسه در هفته انجام شد اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی و کوواریانس یکراهه با اندازه گیری مکرر با SPSS نسخه 22 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در مرحله پس آزمون بین میانگین نمرات پرخاشگری، افسردگی، اضطراب و ناسازگاری در آزمودنی های سه گروه تفاوت آماری معنادار است (05/0>P). همچنین، نتایج نشان داد که در مرحله پیگیری دوماهه این اثربخشی پابرجا بوده و میزان تأثیر ورزش مغزی بر کاهش ابعاد مشکلات عاطفی-رفتاری نسبت به فرزنددرمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک مؤثرتر بوده است (05/0>P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت برنامه آموزش ورزش مغزی و فرزند درمانی والدین راهبردهای مؤثری برای کاهش مشکلات عاطفی-رفتاری کودکان هستند. بر مبنای نتایج این پژوهش به مشاوران و روانشناسان کودک پیشنهاد می شود با استفاده از این برنام های آموزشی در کاهش مشکلات عاطفی-رفتاری کودکان بکوشند.
رابطه ذهنیت فلسفی و سرمایه روانشناختی با کیفیت تدریس معلمان ابتدایی آموزش و پرورش بجنورد
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
87 - 111
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این مقاله بررسی رابطه ذهنیت فلسفی و سرمایه روانشناختی با کیفیت تدریس معلمان ابتدایی آموزش و پرورش بجنورد بود. این مقاله از نظر ماهیت و هدف از نوع مقالات بنیادی و از نظر نحوه گردآوری داده ها مقاله توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی می باشد. جامعه هدف در این مقاله تمامی معلمین دوره ابتدایی ناحیه 1 و 2 شهر بجنورد(1814 نفر) می باشند، که از نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب استفاده شد. ابزارهای مقاله شامل پرسشنامه ذهنیت فلسفی (جهانگیری، 1393)، مقیاس سرمایه روانشناختی لوتانز(2007) و پرسشنامه کیفیت تدریس(2003) بوده و جهت تجزیه و تحلیل داده از آمار توصیفی و آزمون های استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون، آزمونt مستقل و رگرسیون گام به گام با کمک نرم افزار SPSS نسخه 23 استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که همبستگی بین سرمایه روانشناختی و ذهنیت فلسفی معلمان با ۰/۱۸ و بین ذهنیت فلسفی با کیفیت تدریس معلمان برابر با ۰/۱۴ بوده که با توجه به سطح معناداری زیر ۵ درصد می توان گفت در سطح اطمینان ۹۵درصد معنادار می باشد، ولی همبستگی بین سرمایه روانشناختی با کیفیت تدریس معلمان برابر با ۰/۷ بوده که با توجه به سطح معناداری زیر ۵ درصد می توان گفت در سطح اطمینان ۹۵ درصد، معنادار نمی باشد. از طرفی مطابق آزمون رگرسیون گام به گام، نتایج نشان می دهد که کیفیت تدریس معلمان مقطع ابتدایی شهرستان بجنورد تنها به وسیله مؤلفه ذهنیت فلسفی قابل پیش بینی است.
اثربخشی آموزش رفتار درمانی دیالکتیک به شیوه گروهی بر نشخوار فکری و تنظیم شناختی هیجان در مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: اختلال اضطراب فراگیر یکی از شایع ترین اختلالات اضطرابی مشاهده شده در مراکز بالینی و همچنین، جمعیت عمومی است که غالباً مزمن می باشد. بنابراین این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش رفتاردرمانی دیالکتیک به شیوه گروهی بر نشخوار فکری و تنظیم شناختی هیجان مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر انجام شد. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مراجعان بزرگسال با شکایت در زمینه اضطراب مراجعه کننده به یکی از مراکز تخصصی روان پزشکی و روان درمانی در سطح شهر تهران در سال 1398 بود، که از بین آنان به شیوه در دسترس تعداد 24 نفر انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. در گروه آزمایش، آموزش رفتاردرمانی دیالکتیکی در 10 جلسه و به صورت هفته ای 1 جلسه و هر جلسه به مدت 1 ساعت اجرا گردید. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس اختلال اضطراب فراگیر (اسپیتزر و همکاران، 2006)، مقیاس پاسخ نشخواری (نولمن-هوکسما و مارو، 1991) و مقیاس تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2002) بود. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS نسخه 21 تحلیل شد. یافته ها: میانگین سنی در گروه آزمایش 54/39 و کنترل 76/38 سال بود. براساس نتایج آزمون مجذور کای مشخص شد میان گروه های آزمایش و کنترل از نظر مشخصات جمعیت شناختی (سطح تحصیلات، وضعیت تأهل و جنسیت) تفاوت آماری معنا داری وجود ندارد (05/0<P). نتایج نشان داد که آموزش رفتاردرمانی دیالکتیک بر کاهش نشخوار فکری و بهبود تنظیم شناختی هیجان آزمودنی های گروه آزمایش مؤثر می باشد (05/0>P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج، توصیه می شود که مشاوران و روانشناسان از روش رفتاردرمانی دیالکتیک در کنار سایر روش های درمانی برای کاهش نشخوار فکری و بهبود راهبردهای تنظیم هیجان در مبتلایان به اختلل اضطراب فراگیر استفاده نمایند.
الگوی تحول «مایی» در زوج های موفق بر مبنای نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۵
252-289
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر ارایه مدلی جهت تبیین تحول مایی در زوج ها بود. روش: به منظور نیل به این هدف با توجه به ویژگی های خاص سازه مایی، رویکرد پژوهش کیفی و روش نظریه زمینه ای بکار گرفته شد. جمعیت مورد مطالعه شامل کلیه زوج های ساکن شهر تهران بود که بنا به اظهار خودشان زندگی زناشویی موفقی داشتند. روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری هدفمند بود و تعداد شرکت کنندگان در این پژوهش بعد از رسیدن به نقطه اشباع نظری، 7 نفر از زوج ها موفق بود که با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد مصاحبه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل اطلاعات بر اساس سه روش کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی انجام شد. یافته ها: نتایج حاصل از مصاحبه با زوج های موفق نشان داد که سازه مایی شامل دو دسته راهبرد های تعاملی درون زوجی و برون زوجی است. عوامل سوق دهنده مایی نیز شامل سه دسته سوق دهنده های شناختی، حمایتی و انگیزشی هستند. پیامد مایی نیز در قالب دو مولفه محوری حفظ فردیت در هویت زوجی و منیت زدایی در هویت زوجی اتفاق می افتد. نتیجه گیری: سه دسته عوامل شناختی، انگیزشی و حمایتی وجود دارند که زوج ها را به سمت ما شدن حرکت می دهند. همچنین زوج ها در فرایند ما شدن از دو دسته راهبردهای درون زوجی و برون زوجی استفاده می کنند. در صورت ترکیب و تعامل مناسب این عوامل، فرایند ما شدن در زوج ها محقق خواهد شد که به موجب آن منیت زدایی در هویت زوجی و حقظ فردیت در هویت زوجی را به عنوان پیامدهای ما شدن شاهد خواهیم بود.
طراحی شاخص های ارزیابی عملکرد مدیران سازمان بازرسی کل کشور با رویکرد مشاوره شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سهم مدیران و شایستگی آنان در راهنمایی و مشاوره شغلی و کاری پرسنل برای ارزیابی عملکرد کار و عملکرد ایشان همواره یکی از دغدغه های جدی سازمان ها به خصوص سازمان های نظارتی است. براین اساس، پژوهش حاضر درصدد تعیین شاخصه های ارزیابی عملکرد مدیران سازمانی با رویکرد مشاوره شغلی است و از روش پژوهش، آمیخته اکتشافی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی مشارکت کنندگان در پژوهش از روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند به شیوه زنجیره ای و در بخش کمی از روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی (170 نفر) شامل مدیران در سطوح مختلف (عالی، میانی و پایه) سازمان بازرسی کشور در مرکز (تهران) (240 نفر) در سال 1397 بوده استفاده شد. در گردآوری داده ها، در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختار یافته با 15 نفر از مطلعین کلیدی و گروه کانونی استفاده شده و از تحلیل مصاحبه ها شاخص های ارزیابی عملکرد مدیران در سه مؤلفه اصلی مهارت های فردی، تحلیلی و تخصصی مورد شناسایی قرار گرفت که الگوی تدوین شده دارای سه مؤلفه اصلی و 17 زیرمؤلفه می باشد. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی است که در ارزیابی عملکرد مدیران سازمان بازرسی کل کشور، مهارت تخصصی به عنوان اصلی ترین شاخص و مهارت های فردی و تحلیلی به عنوان پس شاخص های اصلی، برای ارزیابی مدیران کارایی و اثربخشی دارد.
اثربخشی آموزش مولفه های تربیت جنسی به مادران بر اضطراب دختران پایه پنجم و ششم شهرستان قدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
117 - 138
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مؤلفه های تربیت جنسی به مادران بر اضطراب دختران پایه پنجم و ششم صورت گرفت. روش پژوهش تجربی با پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر پایه پنجم و ششم شهرستان قدس در سال تحصیلی 93-94 بودند. ابزار تحقیق نیز پرسشنامه اضطراب حالت _ صفت اشپیل برگر (STAI) بود. نمونه پژوهش حاضر 30 نفر از دانش آموزان مدارس ابتدایی شهرستان قدس بودند که به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و سپس به روش تصادفی ساده در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. ابتدا از تمام افراد نمونه پیش آزمون گرفته شد. در ادامه مادران دانش آموزان گروه آزمایش طی شش جلسه تحت آموزش مؤلفه های تربیت جنسی قرار گرفتند و در انتها پس آزمون از اعضای نمونه گرفته شد. نتایج تجزیه وتحلیل با استفاده از آزمون ANCOVA (تحلیل کوواریانس تک متغیری) نشان دهنده تفاوت معناداری بین دو گروه با 99 در صد اطمینان بود. میانگین تعدیل شده متغیر اضطراب در گروه آزمایش و در گروه کنترل نشانگر اضطراب کمتر در گروه آزمایش بود. در متغیر اضطراب صفت و متغیر اضطراب حالت نیز میانگین تعدیل شده در گروه آزمایش و در گروه کنترل نشان داد که اضطراب صفت و حالت در گروه آزمایش کاهش یافته است؛ بنابراین در پژوهش حاضر محقق به این نتیجه رسید که آموزش مؤلفه های تربیت جنسی به مادران بر کاهش اضطراب دختران مؤثر بوده است.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی مسئله محورجنسی مبتنی بر رویکرد اسلامی و زوج درمانی تلفیقی فراشناختی- فراهیجانی بر تعهد زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
173 - 204
حوزههای تخصصی:
مقدمه : پایین بودن میزان تعهد زناشویی می تواند به مشکلات عمیق در روابط زوجین و ایجاد تنفر از همسر، دلخوری، حسادت، رقابت، حس انتقام گیری، تحقیر، نبود اعتماد به نفس و نظایر آن منجر شود. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی زوج درمانی مسئله محورجنسی مبتنی بر رویکرد اسلامی و زوج درمانی تلفیقی فراشناختی- فراهیجانی بر تعهد زناشویی در زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر سنندج می باشد . روش شناسی: طرح پژوهش حاضر از نوع پژوهش های مداخله ای و نیمه آزمایشی (پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه) می باشد و از لحاظ هدف، جزء تحقیقات کاربردی است . جامعه آماری موردنظر شامل زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان سنندج می باشند . با توجه به ماهیت جامعه موردپژوهش، برای انتخاب نمونه این پژوهش از روش نمونه گیری داوطلبانه استفاده شد و پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1978) روی آنها اجرا گردید . برای تحلیل آماری داده ها از تحلیل کوواریانس (ANCOVA) استفاده شد . یافته ها : نتایج به طور کلی نشان دهنده اثربخشی هر دو روش زوج درمانی مسئله محور جنسی مبتنی بر رویکرد اسلامی و زوج درمانی تلفیقی فراشناختی - فراهیجانی بر تعهد زناشویی است . نتیجه گیری : بنابراین می توان از این رویکردها به عنوان یک الگوی درمانی و نیز یک الگوی آموزشی به منظور پیشگیری از تعمیق تعارضات و نیز بهبود روابط زوج ها در قالب درمان های زوجی و یا کارگاه های آموزشی بهره گرفت.
مؤلفه های کیفیت زندگی زناشویی: یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به ارتقای کیفیت زندگی اصلی مهم در سلامت و بهداشت فرد، خانواده و جامعه است. پژوهش حاضر با هدف ترکیب نتایج مطالعات انجام شده درباره مؤلفه های کیفیت زندگی زناشویی زوجین انجام شد، بدین منظور از رویکرد کیفی و رویکرد فراترکیب استفاده شد. اسناد مورد مطالعه با استفاده از جستجوی کلیدواژه های در پیوند با کیفیت زندگی و کیفیت زندگی زناشویی در بازه زمانی میان ساله ای 1383 تا 1398 در پایگاه های داده از جمله پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، بانک اطلاعات نشریات کشور و سیویلیکا گردآوری شد. یافته ها نشان داد که با بررسی 50 مقاله از 2069 مقاله اولیه 10 بعد اعم از فردی، خانوادگی و محیطی و 46 مؤلفه را همچون عوامل مؤثر روی کیفیت زندگی زناشویی که در پژوهش های گوناگون داخلی شناسایی کرده اند. نتیجه گیری می شود که بر پایه پژوهش های گوناگون عوامل ناهمسان و فراوانی در کیفیت زندگی زوجین نقش دارد که با شناسایی این عوامل می توان زمینه بالا بردن کیفیت زندگی را فراهم نمود و همچنین می توان کارآموزان مشاوره خانواده را آموزش داد که در امر بالا بردن کیفیت زندگی به شیوه علمی اقدام نمایند.
معنویت و تعالی خود در حرفه مشاوره: یک تحلیل کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
79 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ابعاد معنویت و تعالی خود در مشاوران بود. جامعه این پژوهش کیفی، شامل تمامی مشاوران استان یزد در سال 1398 بود. نمونه به شیوه هدفمند صرفاً در مشاورانی انتخاب شد که انگیزش شغلی بالا و فرسودگی پایینی داشتند. از 10 مشاور مصاحبه به عمل آمد و حجم نمونه بر اساس اشباع نظری در تحقیقات کیفی انتخاب شد. برای تحلیل داده ها از شیوه نظریه مبنایی، شامل کدگذاری باز، محوری و انتخابی، استفاده شد. نتایج نشان داد که ابعاد معنویت و تعالی خود در شغل مشاوران شامل 5 بعد شخصی، بین فردی، حرفه ای، نظام هستی و الهی است. بعد شخصی به این معنا بود که معنویت و تعالی مشاوران در شغلشان نمود داشت و زمینه را برای رشد شخصی مشاور و رضایت از شغل فراهم می کرد. بعد بین فردی اشاره به ارتباط مشاوران با مراجعان داشت و بیان می کرد که مشاور به واسطه فراتر رفتن از خود و نوع دوستی، موجبات رضایت مراجع را فراهم می آورد. بعد حرفه ای به این نکته اشاره داشت که مشاوران با وجود سختی ها و چالش های شغلی به دلیل نگاه معنوی از شغل خود لذت می بردند. بعد نظام هستی نشان دهنده اثرموج در مشاوران بود که به واسطه تعالی و معنویت آنان اتفاق افتاده و منجر به اثرگذاری در جامعه و سرنوشت افراد می شد. بعد الهی اشاره به حضور خداوند در شغل مشاوران و الگوگیری آن ها از اصول دینی داشت. بر اساس این یافته ها، می توان نتیجه گرفت که تعالی و معنویت در شغل موجب بالارفتن کیفیت زندگی مشاور چه در شغل و چه در زندگی شخصی می شود.
اثربخشی آموزش مهارت های زناشویی به روش گاتمن بر الگوهای ارتباطی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
253 - 278
حوزههای تخصصی:
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زناشویی مبتنی بر مدل گاتمن بر الگوهای ارتباطی زنان انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و به شیوه پیش آزمون -پس آزمون با گروه گواه می باشد. نمونه پژوهش حاضر را 15 زن واجد شرایط از زنان شهرستان شهریار در سال 1397 تشکیل می دادند که به شیوه داوطلبانه انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. در مرحله پیش آزمون، دو گروه بوسیله پرسشنامه الگوهای ارتباطی کریستنسن و سالاوی (1984) مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس مهارت های ارتباطی مبتنی بر مدل گاتمن در 10 جلسه، 90 دقیقه ی برای گروه آزمایش اجرا گردید، اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. پس از پایان جلسات آموزشی از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین زنان دو گروه آزمایش و گواه از لحاظ سبک الگوهای ارتباطی تفاوت معناداری وجود دارد و آموزش مهارت های زناشویی مبتنی بر مدل گاتمن باعث بهبود الگوهای ارتباطی و مولفه های آن ها در زنان گروه آزمایش شده است. آموزش مهارت های زناشویی مبتنی بر مدل گاتمن باعث بهبود الگوهای ارتباطی زنان می گردد. می توان از این شیوه آموزشی در جهت بهبود مهارت-هایی ارتباطی در بین زوج ها استفاده کرد.