فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۴٬۳۹۲ مورد.
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۰
۳۴-۵
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل کیفی عوامل بسترساز روابط فرازناشویی در زنان با تجربه روابط فرازناشویی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش اجرا پژوهشی با رویکرد کیفی می باشد. جامعه ی هدف را زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر یزد که سابقه خیانت زناشویی داشتند تشکیل می دهند که از میان آن ها تعداد ۱۵ نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شد و با استفاده از شیوه مصاحبه نیمه ساختار یافته از آن ها مصاحبه به عمل آمد. کدگذاری با استفاده از شیوه تحلیل مضمون انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که عوامل بسترساز روابط فرازناشویی در سه بعد قابل شناسایی هستند. در بعد خانواده و فرهنگ دو مضمون اصلی بدست آمد که شامل خانواده و سبک فرزند پروری و طرحواره های جنسیتی-فرهنگی بود. همچنین در بعد مسائل درون فردی نیز سه مضمون اصلی شامل عزت نفس، احساس حقارت و انسجام شخصیت و رفتار بدست آمد و در بعد مسائل بین فردی نیز مضامین اصلی شامل چالش های رابطه و معیارهای زیبا شناسی بود. نتیجه گیری: عوامل بسترساز روابط فرازناشویی از نظر زنان تحت تأثیر مسائل فرهنگی، تربیتی، و طرح واره هایی است که در طول سال های ابتدایی توسط آن ها تجربه می شود. نتایج همچنین نشان داد که روابط فرازناشویی سازه ای چندوجهی است که نمی توان در بعد سبب شناسی آن را تنها به عوامل روان شناختی مرتبط دانست و برای شناخت عوامل بسترساز آن با توجه به تنوع فرهنگی در جامعه ایران باید این متغیرها نیز مورد توجه قرار گیرد.
فراتحلیل همبسته های روانشناختی کارآفرینی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر فراتحلیل همبسته های روانشناختی کارآفرینی در ایران بود.روش: روش پژوهش حاضر از نوع فراتحلیل است. از این رو با استفاده از پایگاه های اطلاعاتی داخلی همچون جهاد دانشگاهی، پایگاه اطلاعاتی نور و پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات به بررسی مطالعات و پژوهش های مربوط پرداخته شد. نمونه مطالعات مورد استفاده 36 مورد که از سال 1387 تا 1396 در ایران انجام شده بود. ابزار اندازه گیری این پژوهش چک لیست فراتحلیل بود. داده های حاصل از مطالعه با استفاده از روش اندازه اثر برای مدل اثرهای ثابت با استفاده از نرم افزار فراتحلیل (ویرایش دوم) مورد تحلیل قرار گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از ویرایش دوم نرم افزار جامع فراتحلیل انجام شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین اندازه اثر کلی برابر 0.30 که در سطح 0.001 معنادار است. بنابراین میانگین اندازه اثر پژوهش حاضر (0.307) را میتوان مطابق با جدول تفسیر اندازه اثر کوهن متوسط ارزیابی نمود.نتیجه گیری: بین عوامل رفتاری، جایگاه مهار و تحمل ابهام، نوآوری، ویژگی های روانشناختی، کیفیت زندگی کاری و رفتار شهروندی، اضطراب اجتماعی و خودباوری، هوش هیجانی، ویژگی های شخصیتی و روانشناختی، آموزش کارآفرینی بر رشد صفات شخصیتی، خودرهبری، کیفیت زندگی، مدیریت دانش و سلامت سازمانی، درگیری شغلی، هوش شناختی و تحمل ابهام، هوش سازمانی، خودکارآمدی و عملکرد تحصیلی، سرمایه اجتماعی، سلامت روحی و جسمی، عزت نفس و خلاقیت، مولفه های هوش هیجانی، عوامل روانشناختی توانمندسازی، سبکهای تفکر، انگیزه پیشرفت، پیشرفت تحصیلی و خلاقیت با کارآفرینی اندازه اثر معنادار وجود دارد.
تأثیر روان نمایشگری با محتوای مهارتهای زندگی بر احساس تنهایی، شادکامی، روابط عاطفی و حمایت اجتماعی والدین در دختران نوجوان وابسته به تلفن همراه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
239 - 268
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر روان نمایشگری با محتوای مهارتهای زندگی بر احساس تنهایی، شادکامی، روابط عاطفی و حمایت اجتماعی والدین در دختران نوجوان وابسته به تلفن همراه بود. طرح این پژوهش، آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر، دانش آموزان دختر دبیرستانی شهرستان خمینی شهر بودند. نمونه آماری این پژوهش 30 نفر از دانش آموزان وابسته به تلفن همراه بودند که به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل به صورت تصادفی گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس وابستگی به تلفن همراه MPAI لونگ (2007)، جو عاطفی خانواده هیلبرن (1964)، حمایت اجتماعی والدین پرسیدانو و هلر (1983)، شادکامی OHQ (1987) و احساس تنهایی UCLA (1980) استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که جلسات روان-نمایشگری با محتوای مهارتهای زندگی بر کاهش احساس تنهایی، افزایش شادکامی، بهبود روابط عاطفی نوجوانان و حمایت اجتماعی والدین آنان موثر بود و این تأثیرات در دوره پیگیری نیز پایدار بودند (05/0>p). بنابراین مداخله روان نمایشگری با محتوای مهارتهای زندگی، مداخله ای مؤثر برای بهبود وضعیت روانشناختی نوجوانان وابسته به تلفن همراه است.
"ما ازدواج کرده ایم، اما زیر یک سقف زندگی نمی کنیم": تجارب زیسته افراد متاهل در دوران عقدبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
55 - 100
حوزههای تخصصی:
دوران عقد، از اولین مراحل چرخه زندگی خانواده های ایرانی به شمار می رود. ازآنجاکه دوران عقدبستگی، دورانی ست که افراد متأهل هستند اما هنوز زندگی مشترک در زیر یک سقف را آغاز نکرده اند، توجه به این دوران به عنوان اولین مرحله تأهل، امری ضروری به نظر می رسد. هدف از پژوهش فوق، شناسایی تجارب زیسته زنان و مردان متأهل ایرانی در طول دوره عقد بود. پژوهش حاضر که در سال 1399 انجام شد، یک پژوهش کیفی بود که 13 شرکت کننده (بر اساس اصل اشباع داده ها) با روش نمونه گیری هدفمند، از میان جمعیت موردمطالعه که شامل افراد عقد کرده ساکن شهر تهران بودند انتخاب شده و با آن ها مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام شد تا تجارب زیسته آن ها شناسایی شود. درنهایت مصاحبه ها با روش تحلیل تماتیک مورد تحلیل قرار گرفتند و مضامینی تحت عنوان چالش ها و تکالیف تحولی استخراج شدند چالش ها، شامل چالش های مربوط به خانواده مبدأ و خانواده همسر و همچنین چالش های بین همسران بود. تکالیف تحولی نیز طبق گفته های مشارکت کنندگان به سه دسته تکالیف تحولی مربوط به زوج، تکالیف تحولی مربوط به خانواده ها در قبال زوج و تکالیف تحولی فردی تقسیم شد. درنهایت، می توان گفت که نتایج مربوط به این پژوهش و پژوهش های مشابه می تواند در طراحی بسته های آموزش پیش از ازدواج بر اساس چالش ها و تکالیف تحولی دوران عقد، مورداستفاده قرار گیرد.
مطالعه وضعیت سواد رسانه در جوانان استان چهارمحال و بختیاری و بررسی نقش آن در کیفیت زندگی
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
115 - 134
حوزههای تخصصی:
امروزه استفاده از رسانه ها بخش جدایی ناپذیر زندگی اغلب انسان ها شده است و لذا سواد رسانه ای مبحثی جدید در زمینه استفاده از فناوری و رسانه است. مطالعه حاضر با هدف بررسی وضعیت سواد رسانه در جوانان استان چهارمحال و بختیاری و بررسی نقش آن در کیفیت زندگی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع مقطعی بود. حجم نمونه شامل 429 جوان در دامنه سنی 19 تا 35 سال در استان چهارمحال و بختیاری بود که به روش طبقه ای انتخاب شدند. جهت گرداوری داده ها از پرسشنامه های جمعیت شناختی، سواد رسانه ای و کیفیت زندگی استفاده شد. داده ها در دو سطح توصیفی (فراوانی، میانکین، انحراف استاندارد، همبستگی) و استنباطی (تی مستقل و تحلیل واریانس) مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد 5/2 % از جوانان سواد بسیار پائین، 8/15 % ضعیف، 30% کمتر از متوسط، 4/35 % بالاتر از متوسط، 8/12 % بالا و 9/2 % بسیار بالا بوده اند. همچنین، نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین سواد رسانه و کیفیت زندگی رابطع مثبت معناداری وجود دارد (05/0>P). این یافته ها مورد بحث قرار گرفتند.
رابطه قاطعیت، نگرش به مسئولیت و جهت گیری زندگی با ماندگاری در درمان اعتیاد مددجویان مرد مراکز ترک اعتیاد شهر زنجان
حوزههای تخصصی:
اعتیاد به مواد مخدر از مهم ترین مشکلات عصر مدرن است که موجب ناکارآمدی افراد جامعه شده و با ایجاد مشکلات عمده در زمینه های سلامتی، رفتاری و اقتصادی، باعث از بین رفتن زندگی و بودجه ملی برای مبارزه یا جبران صدمات ناشی از آن شده است.این پژوهش با هدف تعیین رابطه قاطعیت، نگرش به مسئولیت و جهت گیری زندگی با ماندگاری در درمان اعتیاد مددجویان مرد مراکز ترک اعتیاد شهر زنجان انجام شد. پژوهش حاضر با هدف کاربردی و روش توصیفی و با گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه و از نمونه آماری به تعداد 153 نفر به صورت نمونه گیری نسبتی در دسترس از جامعه آماری مددجویان مرد مراکز ترک اعتیاد زنجان بررسی شد. جهت بررسی مدل مفهومی و آزمون فرضیه ها نیز از ضرایب همبستگی پیرسون و مدل تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. بر اساس نتایج آزمون ضریب همبستگی روابط بین متغیرهای ماندگاری درمان اعتیاد، قاطعیت، نگرش به مسئولیت و جهت گیری زندگی مددجویان به صورت مثبت و معنادار بوده و ضرایب تأثیر مسیرهای مرتبط با قاطعیت، نگرش به مسئولیت و جهت گیری زندگی مددجویان بر ماندگاری درمان اعتیاد مددجویان به صورت مثبت و معنادار گزارش شد.بنابراین قاطعیت، نگرش به مسئولیت و جهت گیری زندگی از عوامل مؤثر در پیش بینی ماندگاری درمان اعتیاد مددجویان مرد است.
نقش واسطه ای صمیمیت زناشویی در رابطه بین سبک های دلبستگی و نگرش به خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۷
122-140
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از عوامل مهم در ازدواج پایدار صمیمیت زناشویی زوجین است. در صورتیکه صمیمیت زناشویی زوجین از بین برود بر نگرش آن ها به روابط فرازناشویی تاثیر می گذارد. علاوه بر این از عوامل مؤثر بر نگرش افراد به روابط فرازناشویی سبک های دلبستگی زوجین است. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای صمیمیت زناشویی در رابطه بین سبک های دلبستگی و نگرش به خیانت زناشویی در زوجین در شهر تهران بود. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی توصیفی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مردان و زنان متاهل شهر تهران در سال 1396 تشکیل می دادند نمونه پژوهش از جامعه حاضر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.ابزارها شامل؛ پرسشنامه نگرش نسبت به روابط فرازناشویی مارک واتلی (2006)، پرسشنامه سبک های دلبستگی کالینز و رید (1990) و پرسشنامه صمیمیت زناشویی تامپسون و والکر (2002) بود. حجم نمونه این پژوهش 650 نفر شامل 357 زن و 293 مرد بود.تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار AMOS توسط شرکت SPSS نسخه20 انجام شد. یافته ها: بررسی ضرایب مسیر و مقادیر استاندارد شده آنها و همچنین کمیت های t مربوط به آن ها نشان داد که اثر مستقیم سبک دلبستگی اضطرابی بر صمیمیت زناشویی معنادار است ( P ≤0/05 ). همچنین اثر مستقیم صمیمیت زناشویی بر نگرش به خیانت زناشویی معنادار است ( P ≤0/05 ). همچنین اثر غیر مستقیم سبک دلبستگی اضطرابی بر نگرش به خیانت زناشویی معنا دار است ( P ≤0/05 ). نتیجه گیری: از آنجایی که ازدواج و انتخاب همسر یکی از تصمیمات مهم زندگی می باشد و با توجه به نقش پیش بینی کننده سبک های دلبستگی ناایمن و نقش صمیمیت زناشویی در نگرش افراد به خیانت زناشویی باید بر لزوم بررسی این دو متغیر در مشاوره های پیش از ازدواج و همچنین آموزش والدین در زمینه تربیت کودک و سبک های دلبستگی تاکید کرد.
هنجاریابی پرسشنامه معنای اجتماعی در رویدادهای زندگی (SMILES) در افراد دارای تجربه سوگ به دلیل بیماری کرونا
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر هنجاریابی پرسشنامه معنای اجتماعی در رویدادهای زندگی (SMILES) در افراد دارای تجربه سوگ به دلیل بیماری کرونا بود. این پژوهش بر روی 309 نفر که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند و از بین افرادی که یکی از نزدیکان خود را به دلیل ابتلا به بیماری کرونا از دست داده بودند انجام شد. تحلیل داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی تأییدی و ضریب آلفای کرونباخ و از طریق نرم افزارهای SPSS-22 و AMOS-23 تحلیل شدند. نتایج ضریب آلفای کرونباخ برای خرده مقیاس بی اعتباری اجتماعی (SI) با مقدار 941/0 و برای اعتبار اجتماعی (SV) با مقدار 917/0 و برای کل پرسشنامه با مقدار 835/0 گزارش شد. همچنین ضرایب گویه های پرسشنامه برای دو خرده مقیاس بی اعتباری اجتماعی (SI) بین 589/0 تا 862/0 و برای اعتبار اجتماعی (SV) بین 534/0 تا 899/0 قرار دارد که نشانگر روایی سازه این مقیاس است. همچنین نتایج نشان داد با توجه به مقدار شاخص های برازندگی تطبیقی (926/0)، شاخص توکر-لوییس (917/0)، شاخص برازندگی فزاینده (927/0)، شاخص برازش تطبیقی مقتصد (826/0)، شاخص برازش هنجار شده مقتصد (785/0)، شاخص برازندگی ریشه خطای میانگین مجذورات تقریب (068/0) و شاخص نسبت خی دو به درجه آزادی (42/2) نشان می دهد مدل از برازش مناسبی برخوردار است. بین بی اعتباری اجتماعی با اعتبار اجتماعی (352/0-) حمایت اجتماعی (227/0-)، افسردگی (612/0)، اضطراب (510/0) و استرس (599/0) رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین اعتبار اجتماعی با حمایت اجتماعی (710/0)، افسردگی (475/0-)، اضطراب (597/0-) و استرس (643/0-) رابطه معناداری وجود دارد (01/0 >p) که این نتایج نشان می دهد مقیاس معنای اجتماعی در رویدادهای زندگی (SMILES) از روایی همگرایی مناسبی نیز برخوردار است.
اثربخشی درمان تلفیقی شناختی رفتاری - ذهن آگاهی بر تعارض زناشویی و اضطراب زنان دارای حسادت بیمارگون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۹
249-228
حوزههای تخصصی:
هدف: حسادت بیمارگون نسبت به همسر، یکی از شایع ترین شکایات زوج های مراجعه کننده برای زوج درمانی است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان تلفیقی شناختی رفتاری- ذهن آگاهی بر کاهش تعارض زناشویی و اضطراب زنان دارای حسادت بیمارگون انجام گرفت. روش: بدین منظور از روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه استفاده شد. نمونه پژوهش شامل 34 زن دارای حسادت بیمارگون بود که به شیوه نمونه گیری هدفمند از بین زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره اصفهان انتخاب شد. روش مداخله شامل 10 جلسه ی گروهی درمان تلفیقی شناختی رفتاری-ذهن آگاهی بود که برای گروه آزمایش اجرا شد. به منظور سنجش متغیرها از پرسشنامه تعارض زناشویی (براتی و ثنایی، ۱۳۷۹) و اضطراب حالت-صفت (اشپیلبرگر و همکاران، 1983) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری با کنترل پیش آزمون انجام گرفت. یافته ها: نتایج کاهش معناداری را در میانگین نمرات گروه آزمایش در هر دو متغیر اضطراب و تعارض زناشویی در مراحل پس آزمون و پیگیری نشان داد، لیکن در نمرات گروه گواه تغییر محسوسی مشاهده نشد. ( 0005 /0 p < ) نتیجه گیری: بنابراین درمان تلفیقی شناختی رفتاری- ذهن آگاهی در کاهش اضطراب و تعارض زناشویی زنان دارای حسادت بیمارگون مؤثر بوده و می تواند مورد استفاده ی متخصصان زوج درمانی و روان درمانگران قرار گیرد.
مقایسه سبک های دلبستگی، سطح تمایزیافتگی در دانشجویان متأهل دارای رابطه و فاقد رابطه قبل از ازدواج و نحوه نگرش آنان نسبت به ازدواج
حوزههای تخصصی:
همزمان با ورود جامعه ایرانی به نظام مدرن، نهاد خانواده و ازدواج تحولات مهمی را از سر گذرانده است ازجمله این تحولات، افزایش رابطه دوستی قبل از ازدواج است. هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه سبک های دلبستگی و سطح تمایزیافتگی در دانشجویان متأهل دارای رابطه و فاقد رابطه قبل از ازدواج و نحوه نگرش آنان نسبت به ازدواج بود. روش پژوهش حاضریک مطالعه توصیفی از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه پژوهش شامل تمامی دانشجویان متأهل دانشگاه ازاد اسلامی کرمانشاه درسال 1397-98 (براساس آمار دانشگاه حدوداً 2000 نفر) که باتوجه به روش پژوهش از میان آنان به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 80 نفر در دوگروه دارای تجربه رابطه قبل از ازدواج (40نفر) وفاقد تجربه رابطه قبل از ازدواج (40نفر) به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. از پرسشنامه های دلبستگی بزرگسال کولینز و رید (1990)، تمایزیافتگی اسکورن و دندی (1998)و نگرش به نحوه انتخاب همسر لارسون (1993) استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس ANOVA و توسط نرم افزار SPSS نسخه 25 انجام شد. نتایج حاکی از آن بود که درمیان دانشجویان متأهل دارای رابطه و فاقد رابطه قبل از ازدواج تفاوت معناداری میان سبک های دلبستگی و سطح تمایزیافتگی (05/0≤P) وجود ندارد. و همچنین در نحوه نگرش به انتخاب همسر در میان دانشجویان تفاوت معناداری وجود دارد (05/0≥P). می توان نتیجه گرفت روانشناسان و مشاوران در فرایندهای مشاوره ی قبل از ازدواج به میزان تمایزیافتگی و دلبستگی افراد و نحوه نگرش آنان نسبت به ازدواج توجه ویژه ای داشته باشند.
بررسی اثربخشی مداخلات زوج درمانی مبتنی بر واقعیت درمانی و هیجان مدار بر شادکامی و تاب آوری زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۷
89-121
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مداخلات زوج درمانی مبتنی بر واقعیت درمانی با رویکرد هیجان مدار بر شادکامی و تاب آوری زوجین می باشد. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه ی چندگانه همزمان بود. جامعه آماری، زوجین ناسازگار مراجعه کننده به مرکز زوج درمانی طلیعه مهر در شهر تهران (149 زوج) بود، که با روش نمونه گیری هدفمند و داوطلبانه 6 زوج به عنوان نمونه انتخاب شد. سپس رویکردهای زوج درمانی در دوگروه واقعیت درمانی و هیجان مدار برای هر زوج به همراه پیگیری دو ماهه انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها، مقیاس شادکامی آکسفورد آرگایل، مارتین و کراس لند (1989) و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) بود. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که زوج درمانی مبتنی بر واقعیت درمانی به ترتیب باعث افزایش شادکامی و تاب آوری زوج ها شده (۰۶/%۶۱ و 31/49% بهبودی) و اثر آن به ترتیب تا پایان دوره پیگیری دو ماهه حفظ شد (۰۵/%۶۰ و 88/51% بهبودی). همچنین زوج درمانی هیجان مدار به ترتیب باعث افزایش شادکامی و تاب آوری زوج ها شده (۰۶/%۲۸ و 87/28% بهبودی) و اثر آن به ترتیب تا پایان دوره پیگیری دو ماهه حفظ شد (۸۱/۲۶% و 73/29% بهبودی). شاخص تغییر پایای آنها هم حاکی از معنی دار بودن این تغییرات بود (05/0> p ). نتیجه گیری: نتایج گویای اثربخشی مداخلات زوج درمانی مبتنی بر واقعیت درمانی و هیجان مدار در افزایش شادکامی و تاب آوری زوجین ناسازگار بود و رویکردهای یاد شده می تواند میزان مطلوبی از تغییر پذیری شادکامی و تاب آوری زوجین را در شرایط ناسازگاری زوج ها تبیین نماید.
مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر درمان فراشناخت (MCT) و ذهن اگاهی مبتنی بر شفقت به خود بر تاب آوری در برابر استرس پرستاران در همه گیری کووید -19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر درمان فراشناختی (MCT) و ذهن اگاهی مبتنی بر شفقت به خود بر تاب آوری در برابر استرس پرستاران در همه گیری کووید -19 بود. روش : طرح پژوهش حاضر، یک طرح نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل غیر معادل همراه با پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران بیمارستان تامین اجتماعی شهرستان شهریار در سال 1399-1400بود. ۶۰ نفر از پرستاران انتخاب شدند و در سه گروه به طور تصادفی جایگرین شدند. که شامل: 20 نفر برای برنامه آموزشی مبتنی بر فراشناخت، 20 نفر برای برنامه آموزشی مبتنی بر ذهن اگاهی مبتنی بر شفقت و 20 نفر برای گروه گواه است. از پرسشنامه تاب آوری در برابر استرس کونور و دیویدسون (۲۰۰۳) برای گرد آوری داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج در کل نشان داد که آموزش مبتنی بر درمان فراشناخت (MCT) و ذهن اگاهی مبتنی بر شفقت به خود بر تاب آوری در برابر استرس پرستاران در همه گیری کووید -19 تاثیر دارد و تاثیر هر دو روش نیز نسبت به مرحله پیش ازمون پایدار بوده است. هرچند پایداری مداخله مبتنی بر درمان فراشناخت (MCT) بیشتر از ذهن اگاهی مبتنی بر شفقت ارزیابی شده است.
مقایسه تأثیر مشاوره گروهی مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیک و فراشناخت درمانی بر کاهش پرخاشگری نوجوانان پسر فرزند طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۰
۱۰۵-۷۷
حوزههای تخصصی:
هدف: پرخاشگری نوجوانان مایه ی آشفتگی چشمگیر زندگی فردی و میان فردی می شود و در صورت عدم کنترل، موجب تغییر سرنوشت آنان می گردد. هدف از انجام این پژوهش مقایسه میزان تأثیر درمان فراشناخت و رفتاردرمانی دیالکتیکی بر کاهش پرخاشگری فرزندان نوجوان پسر طلاق بود. روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع گروه گواه نامعادل با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری اجرا شد. نمونه پژوهش شامل 36 نفر از دانش آموزان پسر فرزند طلاق بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه پرخاشگری (باس و پری، 1992) بود. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره (ANCOVA) و تحلیل کواریانس چند متغیره (MANCOVA) تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس در نوجوانان تحت مداخله های رفتار درمانی دیالکتیک(05/0p<) و فراشناخت درمانی (01/0>P) را نشان داد. هر دو گروه، پرخاشگری کمتری از نوجوانان گروه کنترل نشان دادند و تفاوت معنی داری بین تأثیر این دو نوع مداخله در کاهش پرخاشگری مشاهده نشد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش و پیگیری دو ماهه می توان گفت که رفتاردرمانی دیالکتیک از طریق آموزش مؤلفه ی تنظیم هیجانی و فراشناخت درمانی، به شیوه ی تغییر شناخت های منفی و غیرمنطقی موجب کاهش پرخاشگری در بین فرزندان طلاق گردید.
اثربخشی مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانواده های ازدواج مجدد بر روابط فرزند با والدخوانده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۷
45 - 55
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانواده های ازدواج مجدد بر روابط فرزند با والدخوانده انجام شد. روش: این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش همه خانواده های ازدواج مجدد شهر خرم آباد در سال 1398 بودند. نمونه پژوهش 20 خانواده بودند که پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی (هر گروه 10 خانواده) جایگزین شدند. گروه آزمایش 12 جلسه 2 ساعته (هفته ای دو جلسه) تحت مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانواده های ازدواج مجدد قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. داده ها با فرم اطلاعات جمعیت شناختی و مقیاس تعارض والد- نوجوان (پرینز و همکاران، 1979) جمع آوری و با روش های آزمون تی مستقل و تحلیل کوواریانس تک متغیری در نرم افزار SPSS-26 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج آزمون تی نشان داد که گروه های آزمایش و کنترل در مرحله پیش آزمون از نظر روابط فرزند با والدخوانده تفاوت معناداری نداشتند (05/0P>)، اما در مرحله پس آزمون از نظر آن تفاوت معناداری داشتند (05/0p <). نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانواده های ازدواج مجدد باعث بهبود معنادار روابط فرزند با والدخوانده شد (001/0p <). نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانواده های ازدواج مجدد بر بهبود روابط فرزند با والدخوانده، استفاده از این شیوه در کنار سایر روش های آموزشی و درمانی جهت بهبود روابط فرزند با والدخوانده ضروری است. در نتیجه، متخصصان سلامت و درمانگران می توانند از روش مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانواده های ازدواج مجدد برای بهبود ویژگی های روانشناختی از جمله روابط فرزند با والدخوانده استفاده کنند.
تدوین و اعتبارسنجی ابزار سنجش سلامت معنوی مبتنی بر متون اسلامی مرتبط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
165 - 196
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین جنبه های سلامت انسان، سلامت معنوی است که بر دیگر ابعاد آن، تأثیر بسزایی دارد. با توجه به لزوم ارائه تعریفی جامع از سلامت معنوی و تعیین مؤلفه ها و سنجش آن منطبق با فرهنگ و دین جامعه ایرانی، پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل مفهومی و ابزار سنجش سلامت معنوی مبتنی بر متون اسلامی انجام شده است. مطالعه حاضر به روش ترکیبی از نوع اکتشافی (کیفی، کمی) انجام شد. در مرحله کیفی، به روش تحلیل محتوای کیفی با نظام مقوله بندی استقرایی، متغیرها و مؤلفه های ناشناخته سلامت معنوی کشف شده و الگوی مفهومی سلامت معنوی ترسیم شد. جهت استحکام و اعتباربخشی به داده ها، از روش ممیّزان بیرونی یا تأیید متخصصان مرتبط، استفاده شد. سپس ابزار سنجش سلامت معنوی در قالب پرسشنامه ای با طیف لیکرت در 70 گویه تدوین شد. در مرحله کمی، در فرآیند اعتبارسنجی پرسشنامه، جهت آزمون روایی پرسشنامه از شاخص های روایی محتوا و جهت سنجش پایایی آن از روش های آزمون-آزمون مجدد و سنجش هماهنگی درونی استفاده شد. در مرحله کیفی، مؤلفه های سلامت معنوی در سه مقوله هسته ای مبدأشناسی، راهنماشناسی و معادشناسی طبقه بندی شدند. مؤلفه مبدأشناسی شامل 6 مفهوم نگرش توحیدی، یقین، اخلاص، انقطاع، توکل و ذکر بود. مؤلفه راهنماشناسی، شامل دو مقوله اصلی ادب تطبیقی با قرآن کریم (الگوی نظری) و ادب تطبیقی با انبیاء و چهارده معصوم (الگوی عملی) بود. مقوله اول شامل دو مفهوم انس با قرآن و عمل به قرآن؛ و مقوله دوم شامل 22 مفهوم تسلیم و رضاء، صبر، عمل به واجبات، ترک محرمات، شکر، قناعت، لذت مادی، لذت معنوی، وفای به عهد، صدق الکلام، اداء امانت، حسن خلق، سخاوت، مروت، خدمت، عفو، عدالت، شجاعت، غیرت، حلم، حیاء و کسب روزی حلال بود. آخرین مؤلفه سلامت معنوی، معادشناسی است که شامل سه مفهوم معادباوری، یاد مرگ و زهد می باشد. درنهایت ابزار سنجش سلامت معنوی بر اساس الگوی مفهومی طراحی شد. در مرحله کمی در مجموع 70 گویه از سوی متخصصین، ضروری، مرتبط و ساده و واضح تشخیص داده شدند و روایی محتوا از سوی خبرگان تأیید شد. ضرایب آلفای کرانباخ، نشان دهنده هماهنگی درونی در تمامی سازه ها و زیر سازه های پرسشنامه بود و نتایج حاصل از آزمون- بازآزمون نیز در تمامی مؤلفه ها، پایایی پرسشنامه را تأیید نمود .در مطالعه حاضر، بانگاهی جامع به یک انسان کامل با هویت توحیدی ذکرشده در متون اسلامی، مؤلفه های سلامت معنوی استخراج، الگوی مفهومی آن طراحی و ابزار سنجش آن تدوین و اعتبارسنجی شده است که درمجموع با مطالعات پیشین در این زمینه همسو است.
اثربخشی روش آموزش چندحسی روسنر بر کاهش میزان اختلال نوشتن املاء دانش آموزان ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
26 - 35
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر اثربخشی روش آموزش چندحسی روسنر بر کاهش میزان اختلال نوشتن املاء دانش آموزان ابتدایی شهر تهران بود. روش : طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مدارس ابتدایی دوره سوم و چهارم مناطق 6 و 11شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 با تعداد 3123 نفر بود که از این تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و بصورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی(15نفر) و کنترل( 15نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل آزمون املاء فلاح چای(1974)، پروتکل آموزش 9 جلسه ای روش چندحسی روسنر بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات در دوسطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار spss-21 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که روش آموزش چندحسی روسنر بر دانش اموزان دارای اختلال نوشتن املاء اثربخش بوده است 0/05) ( P<. نتیجه گیری : بنابراین توجه به این روش چند حسی نقش مهمی در بهبود اختلال نوشتن بویژه املاء دانش آموزان دارد.
تأثیر مداخله آموزش مهارت حل مسئله در پرخاشگری رابطه ای مادران دارای فرزند پسر پرخاشگر
حوزههای تخصصی:
افزایش توانایی والدین در مهارت حل مسئله در زمینه تعامل کارآمد بابا کودکان پرخاشگر سبب کاهش سطح پرخاشگری کودکان آن ها می شود. پژوهش حاضر با هدف آشکار ساختن تأثیر مداخله آموزش مهارت حل مسئله در پرخاشگری رابطه ای مادران دارای فرزند پسر پرخاشگر انجام شد. روش پژوهش حاضر، آزمایشی با طرح پژوهشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره ی پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل مادران کلیه دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی در سال تحصیلی 1400 -1399 شهر کرمانشاه بود (90 هزار نفر). پس از غربالگری و تکمیل پرسشنامه توسط دانش آموزان با همکاری مادران و مربیان، از میان مادرانی که فرزندان آن ها ازنظر پرخاشگری یک انحراف معیار بالاتر از میانگین بودند، تعداد 60 نفر به روش تصادفی انتخاب و در دو گروه 30 نفر آزمایش و 30 نفر کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه پرخاشگری رابطه ای و آشکار استفاده شد (Shahim,2007). مادران گروه آزمایش به مدت 5 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه گواه هم تا پایان جلسات بدون مداخله بود، جهت تحلیل داده های آماری از تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها حاکی از تأثیرگذاری مداخله بر مؤلفه های پرخاشگری رابطه ای در پس آزمون (30/16 F= و 01/0p< ) و پیگیری (24/11 F= و 01/0p< ) و پرخاشگری کلامی-واکنشی در پس آزمون (25/19 F= و 01/p< ) و پیگیری (95/9 F= و 01/0p< ) بود؛ اما در مؤلفه پرخاشگری جسمانی تأثیرگذاری مشهود نبود؛ پس آزمون (20/1 F= و 05/0 p> ) و پیگیری (75/1 F= و 05/0 p> ). با توجه به یافته های پژوهش می توان آموزش مهارت حل مسئله را به عنوان یک مداخله روان شناختی جهت کنترل و کاهش رفتارهای پرخاشگرانه در کودکان به کاربرد.
بررسی مقایسه ای انگیزش تحصیلی، نگرش به مدرسه فرزندان طلاق با همتایان عادی در همه گیری کرونا
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال چهارم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
95 - 111
حوزههای تخصصی:
تنش های ناشی از شروع همه گیری کرونا و تغییرات قابل ملاحظه ایجادشده در خانواده، باعث بروز مشکلات فراوانی برای فرزندان طلاق می شود. ط لاق و جدای ی والدی ن زمینه ساز مش کلات عدیده ای اس ت ک ه ازجمله آن ها اخت لال در عملکرد تحصیلی فرزندان است. هدف مطالعه حاضر بررسی مقایسهای انگیزش تحصیلی، نگرش به مدرسه فرزندان طلاق با همتایان عادی در همه گیری کرونا بود. جامع ه آم اری پژوه ش ش امل کلی ه دانش آموزان مقط ع متوس طه در سال تحصیلی 1400-1399 بودند ک ه از می ان آن ها 25 نفر خانواده های ع ادی و 25 نفر خانواده های ط لاق با روش نمونه گیری تصادفی ساده قرار گرفتند. طرح تحقیق حاضر علی مقایسهای بود و تمام آزمودنی ها ابزارهای مورداستفاده، انگیزش تحصیلی عبدخدایی (1387)، نگرش نسبت به مدرسه مک کوچ (2001) را تکمیل نمودند. نتایج با استفاده از نرم افزار spss و آزمون کوواریانس، بین دو گروه آزمایش و گواه تجزیه وتحلیل شد. یافتههای پژوهش حاکی از این بود که بین دو گروه آزمایش و گواه، در همه مؤلفه های انگیزش تحصیلی و مؤلفه های نگرش نسبت به مدرسه، تفاوت معناداری وجود دارد.
نقد مبانی انسان شناختی نظریه مراجع محور راجرز با نگرش به منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر نقد مبانی انسان شنا ختی نظریه ی مراجع محوری کارل رانسوم راجرز بوده است. راجرز نسبت به انسان نگاه خوش بینانه و مثبتی داشت. از نظر راجرز انسان اصولا موجوی منطقی، اجتماعی، پیش رونده و واقع بین است که مهم ترین انگیزه اش نیل به خودشکوفایی است. در این مسیر مبنا و ملاک عمل کردن خود نظمی ارگانیزمی است. نیازی نیست که نگران کشش های ضداجتماعی انسان باشیم زیرا ذاتی انسان نیستند و عرضی هستند. هم چنین انسان قادر به کسب معرفت قطعی نسبت به واقعیت بیرونی نیست و هرکسی برداشت خود را از واقعیت دارد. این در حالی است که از نظر اسلام انسان ماهیتاً ارزشمند است و کرامت ذاتی دارد و می تواند به کرامت اکتسابی برسد. در کنار جنبه های مثبت، انسان جنبه های دانی و سفلی نیز دارد که باید آن را در سایه عقل مبتنی بر دین و فطرت متعادل کند. همچنین نیل به معرفت و کسب آن نیز امری میسر و شدنی است و دستورات دین درباره کسب علم و تفکر و تفقه مبین همین امر است. همچنین خودشکوفایی در نظریه راجرز متوجه جنبه های سرشتی بیولوژیک انسان است در حالیکه از نظر اسلام حرکت در مسیر بندگی و هدف خلقت با انگیزه ای الهی موجب خودشکوفایی انسان و قرب الی الله خواهد شد.
اثربخشی درمان حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد بر اضطراب سخنرانی و خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان دارای اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
269 - 294
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین میزان اثربخشی درمان حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد بر خودکارآمدی تحصیلی و اضطراب سخنرانی دانشجویان دارای اضطراب اجتماعی است. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه تحقیق 30 دانشجوی دارای اضطراب اجتماعی بودند که از بین دانشجویان دانشگاه خلیج فارس به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایشی و گواه جای گرفتند. قبل و بعد از اجرای درمان، پرسشنامه های اضطراب سخنرانی، خودکارآمدی تحصیلی و اضطراب اجتماعی بر روی دو گروه اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که بین میانگین نمرات پس آزمون تعدیل شده گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (001/0>P)، به نحوی که آموزش حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد باعث کاهش اضطراب سخنرانی، اضطراب اجتماعی و بهبود خودکارآمدی تحصیلی شده است؛ بنابراین نتیجه می گیریم درمان حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد در بهبود خودکارآمدی تحصیلی و اضطراب سخنرانی و علائم اضطراب اجتماعی دانشجویان دارای اختلال اضطراب اجتماعی اثربخش است.