فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۸۱ تا ۱٬۸۰۰ مورد از کل ۴٬۴۰۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی درمان دلبستگی محور با استفاده از روش پسخوراند ویدیویی در کاهش استرس والدینی در مادران دارای کودکان پیش دبستانی واجد رفتارهای برونی سازی و همچنین کاهش این نوع مشکلات رفتاری در کودکان بود. برای این منظور 25 زوج مادر- کودک 3 تا 5 ساله انتخاب و به دو گروه آزمایش (12 زوج) و گواه (13 زوج) تقسیم شدند. مادران فهرست رفتاری کودک (CBCL) و پرسشنامه استرس والدینی (PSI) را تکمیل کردند. مداخله گروه آزمایش شامل 8 جلسه انفرادی و هفتگی به مدت 60 دقیقه بود و مادران گروه گواه بسته آموزشی متمرکز بر افزایش مهارت های شناختی کودکان را دریافت کردند. نتایج پژوهش نشان داد که استرس والدینی در مادران گروه آزمایش در هر دو حیطه شاخص های مربوط به والدین و کودک کاهش معناداری داشت. مشکلات برونی سازی کودکان، شامل رفتارهای مقابله ای، پرخاشگری و بیش فعالی- نقص توجه نیز کاهش معناداری در گروه آزمایش داشت. با توجه به مولفه های دلبستگی محور بسته مداخله ای، به نظر می رسد که افزایش حساسیت مادرانه و بهبود الگوی رابطه مادر- کودک موجب کاهش استرس والدینی و مشکلات رفتاری در کودکان شده باشد.
مقایسه ی اثربخشی درمان گروهی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان گروهی شناختی رفتاری بر عزت نفس دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش، مقایسهی اثربخشی درمان گروهی شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی و درمان گروهی شناختیرفتاری بر عزت نفس دانشآموزان دختر میباشد.
روشکار: پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی بالینی میباشد. جامعهی آماری شامل تمام دانشآموزان دختر پایهی اول دبیرستانهای دولتی شهرستان سرخس در سال 1391 میباشد. آزمودنیها به شیوهی تصادفی، انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه قرار گرفتند. دو گروه به مدت دوماه تحت درمان شناختیرفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی قرار گرفتند (هشت جلسهی دو ساعتی) در حالی که گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت نکردند. پرسشنامهی عزت نفس کوپراسمیت قبل و بعد از آموزش به آزمودنیها داده شد. دادههای حاصل با استفاده از تحلیل واریانس یکسویه، آزمون تعقیبی دانکن و نرمافزار SPSS تحلیل گردید.
یافتهها: درمان گروهی شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی و درمان شناختیرفتاری در مقایسه با گروه شاهد، تاثیر مثبتی بر بهبود عزت نفس داشتهاند (0001/0P< و 56/21=F) اما تفاوت این دو گروه به صورت معنیداری نبوده است.
نتیجهگیری: به نظر میرسد درمان شناختیرفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی در افزایش عزت نفس موثر میباشند.
اثربخشی زوج درمانی تلفیقی رفتاری گروهی بر افزایش رضایت شغلی مردان شاغل در شرکت ملی نفت تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی زوج درمانی تلفیقی رفتاری گروهی بر افزایش رضایت شغلی مراجعان مرد شاغل در شرکت ملی نفت اجرا شد. روش در این پژوهش از طرح تجربی و پیش آزمون، پس-آزمون با گروه کنترل استفاده شد. شرکت کنندگان در پژوهش شامل20 زوج بودند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده از جامعه انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. افراد دو گروه قبل و بعد از مداخله (زوج درمانی تلفیقی رفتاری گروهی)، پرسشنامه شاخص توصیف شغل را تکمیل کردند. برنامه درمانی شامل 12 جلسه 45 دقیقه ای بود که هفته-ای یک بار برگزار گردید. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهشی از آزمون لون ، t استودنت و تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها: نمرات دو گروه آزمایش و کنترل با استفاده از تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون نشان داد که تفاوت آماری معناداری بین نمرات گروه آزمایش و کنترل در خرده مقیاس های ماهیت کار، رضایت از سرپرست و رضایت از همکاران وجود دارد. اما تفاوت معناداری در سطح 01/0 در خرده مقیاس های رضایت از حقوق دریافتی و شرایط ترفیعات بین نمرات گروه آزمایش و کنترل مشاهده نشد. نتایج پژوهش نشان داد که زوج-درمانی تلفیقی رفتاری گروهی، رضایت از همکاران، سرپرست و ماهیت کار را به گونه معناداری افزایش داده در حالی که روی رضایت از حقوق دریافتی و رضایت از شرایط ترفیعات تاثیر مثبت نداشته است. از این رو یکی از راه های افزایش رضایت شغلی (رضایت از ماهیت کار، سرپرست و همکاران) توجه به زوج درمانی به خصوص زوج درمانی تلفیقی رفتاری گروهی می باشد و رضایت از حقوق دریافتی و شرایط ترفیعات نیز از عوامل دیگری هم چون مقدار حقوق و شرایط ترفیعات بیشتر تاثیر می-پذیرد.
تأثیر برنامه غنی سازی ارتباط بر سازگاری زناشویی زوج ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سازگاری زناشویی حالتی است که در آن برای زن و شوهر احساس رضایت و شادی از ازدواج و از یکدیگر وجود دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر برنامه غنی سازی ارتباط بر سازگاری زناشویی زوج ها انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش متشکل از کلیه زوج های داوطلب شهرستان بردسکن بود. نمونه شامل پژوهش 12 زوج (6 زوج در گروه کنترل و 6 زوج در گروه آزمایش) بودند که به روش نمونه گیری داوطلب با جایگزینی تصادفی انتخاب شدند. گروه آزمایش در 6 جلسه مشاوره گروهی به شیوه رویکرد غنی سازی شرکت کردند، در حالی که گروه کنترل تحت هیچ مداخله ای قرارنگرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه سازگاری دونفری اسپانیر (1976) بود که زوج های گروه آزمایش و کنترل در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون آن را تکمیل کردند. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها توسط آزمون آماری تحلیل کواریانس انجام شد. نتایج تفاوت معناداری را بین دو گروه در سازگاری زناشویی، رضایت زناشویی، همبستگی دو نفری و توافق دو نفری نشان داد، اما در متغیر ابراز محبت تفاوت معناداری بین دو گروه مشخص نشد. نتیجه گیری: از یافته های پژوهش حاضر می توان درراستای مداخلات بالینی و درمانی استفاده کرد و سازگاری زوج ها را افزایش داد.
بررسی اثربخشی زوج درمانی سیستمی – رفتاری بر افزایش سازگاری زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: خانواده بافت سالمی برای رشد و اصلاح است و وظیفه اصلی آن حمایت از فردیت یابی و در عین حال، ایجاد حس تعلق در بین اعضاء است. در واقع هر شخصیت در ماتریس اجتماعی خانواده متولد شده و پرورش می یابد و تنها در این چهارچوب تجربی است که فرد بالغ شده و به ثبات می رسد.از آنجایی که بروز ناسازگاری زناشویی یکی از مقدمات جدایی و طلاق می باشد و با توجه به اینکه اگر این مسأله به گونه ای حل و کنترل شود، ازدواج به جدایی ختم نمی شود، پژوهش حاضر بر آن است تا با توجه به ابعاد مختلف ناسازگاری زناشویی در زوج ها مدلی کارآمد را برای درمان آن ها ارائه دهد. روش: بر همین اساس، 20 نفر (دو گروه 10 نفری، 5 زوج در هر گروه) از زوج های داوطلب به عنوان نمونه، از بین جامعه زوج های ساکن تهران، انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند و پس از اجرای پرسشنامه ناسازگاری زناشویی به عنوان پیش آزمون روی افراد هر دو گروه، افراد گروه آزمایش در معرض درمان سیستمی– رفتاری، قرار گرفتند. پس از اتمام هر دو گروه آزمایش و کنترل به پس آزمون پاسخ گفتند. یافته ها: نتایج حاصل در اجرای این تحقیق نشان دهنده آن است که زوج درمانی سیستمی – رفتاری بر میزان ناسازگاری زناشویی مؤثر است (001.P>). نتیجه گیری:این مطلب مؤید آن است که مشکلات رابطه ای را می توان با درمان های رابطه ای از میان برد. با توجه به رویکرد ارتباط مدار درمان های سیستمی- رفتاری می توان معناداری این فرض را تبیین کرد. این نتیجه با اصول درمان های سیستمی همخوان است.
اثربخشی درمان گروهی راه حل مدار بر کاهش تعارضات مادر- دختر در مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: روش تعامل مادر با دخترش به خصوص هنگام تعارض بر نحوه زندگی، عشق ورزی و کار او تأثیر به سزایی دارد و پایه و اساس ارتباط های او در آینده خواهد بود. در این راستا این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان راه حل مدار به شیوه گروهی بر کاهش تعارضات مادر- دختر در مادران انجام گرفت. روش: طرح تحقیق حاضر از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش، مادران دختران نوجوان مقطع متوسطه منطقه 13 شهر تهران بودند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه راهبردهای تعارض اشتراس (CT)، فرم تعارض با فرزند، استفاده شد. از بین مادران، 30 نفر که نمراتشان بالاتر از سایرین بود، انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایش در هشت جلسه درمان راه حل مدار به شیوه ی گروهی شرکت نمودند. از آزمون تحلیل کوواریانس جهت آزمون اختلاف میانگین های گروه ها استفاده گردید. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت درمان نامبرده منجر به افزایش مهارت استدلال و کاهش پرخاشگری کلامی و فیزیکی در مادران شده و در مجموع تعارضات مادر- دختر را کاهش می دهد(05/0>p). نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که از این روش درمان می توان برای کاهش تعارضات مادر- دختر بهره مند شد#,
نقش امید، احساس تنهایی و مؤلفه های آن در پیش بینی رضایت از زندگی سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۲ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۴۷
99-114
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضربررسی نقش امید، احساس تنهایی و مؤلفه های آن در پیش بینی رضایت از زندگی سالمندان بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. بدین منظورنمونه ای به حجم 300 سالمند با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه احساس تنهایی، رضایت از زندگی و امید روی آنها اجرا شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین امیدواری با رضایت از زندگی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. همچنین بین احساس تنهایی و مؤلفه های آن با رضایت از زندگی رابطه منفی معنی دار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که احساس تنهایی ناشی از خانواده و احساس تنهایی عاطفی به ترتیب نقش مهم و معناداری در رضایت از زندگی دارند و در مجموع 28 درصد از واریانس رضایت از زندگی را تبیین می کنند. همچنین، دو متغیر احساس تنهایی و امید به ترتیب نقش معناداری در پیش بینی رضایت از زندگی دارند. نتایج حاکی از آن است که کاهش احساس تنهایی و افزایش امید در سالمندان می تواند به بهداشت، سازگاری و رضایت از زندگی انها کمک کند توجه به این متغیرها در برنامه ریزی ها می تواند مفید واقع شود.
نقش پیش بینی کنندگی عملکرد جنسی و کیفیت ارتباط بر تعهد زناشویی زوجها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۲ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴۸
122-142
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش پیش بینی کنندگی عملکرد جنسی و کیفیت ارتباط بر تعهد زناشویی به روش توصیفی- همبستگی بود. بر این اساس گروه نمونه ای شامل 115 زوج (230 نفر) به شیوه نمونه گیری تصادفی در دسترس از طریق مراجعه به مراکز خرید، کیلینیک ها و مراکز آموزشی مناطق 5، 6 و 11 تهران، انتخاب شده و به وسیله پرسشنامه های کیفیت ارتباط زوج ها، تعهد زناشویی و عملکرد جنسی زناشویی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های پژوهش با روش محاسبه ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد بررسی قرار گرفتند که نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد بین هر سه متغییر پژوهش رابطه مثبت وجود دارد و بر اساس تحلیل رگرسیون گام به گام، بین نقش پیش بینی کنندگی کیفیت ارتباط و عملکرد جنسی بر تعهد زناشویی، توان پیش بینی کنندگی قوی تر برای کیفیت ارتباط در مقایسه با عملکرد جنسی بدست آمد به این صورت که کیفیت ارتباط به تنهایی12درصد واریانس تعهد را تبیین می کرده و عملکرد جنسی در حضور کیفیت ارتباط 8درصد از واریانس تعهد را تبیین میکند. همچنین از بین مولفه های عملکرد جنسی، تنها مولفه تحقق جنسی (25/0 R=) و از بین مولفه های کیفیت ارتباط، تنها مولفه سبکهای ارتباطی (43/0R=) دارای نقش پیش بینی کنندگی برای تعهد شخصی زناشویی بودند. از نتایج بدست آمده می توان به منظور تعیین اولویت های درمانی برای زوج های دارای رابطه آشفته و در شرف طلاق، و همچنینی تعیین برنامه های آموزشی و درمانی با هدف کمک به تحکیم پیوند زناشویی بهره برد.
اثر بخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر تحول بلوغ عاطفی دانشجویان دختر در آستانه ی ازدواج(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شایعترین مشکل مطرح توسط زوجهای ناراضی، عدم موفقیت در برقراری ارتباط است. یکی از مهمترین عوامل موفقیت در زندگی زناشویی، رشد و بلوغ عاطفی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی بر تحول بلوغ عاطفی دانشجویان دختر در آستانهی ازدواج بوده است.
روشکار: پژوهش حاضر یک کارآزمایی بالینی با طرح پیشآزمون و
پسآزمون با گروه شاهد است. جامعهی پژوهش شامل تمام دانشجویان دختر در آستانهی ازدواج (نامزد و عقدکرده) دانشگاههای شهر ابرکوه در سال تحصیلی 90-1389 بودند. در این مطالعه روش نمونهگیری به شکل تصادفی بود. به این ترتیب که از میان دانشجویان 26-21 ساله در آستانهی ازدواج، آزمون بلوغ عاطفی گرفته شد و سپس از میان کسانی که در این آزمون نمرهای بین 89-106 (نشاندهندهی بیثبات بودن از لحاظ عاطفی) کسب نمودند، به شکل تصادفی 30 نفر انتخاب و در دو گروه آزمون و شاهد به شکل تصادفی جایگزین شدند. سپس گروه آزمون در 10 جلسهی90 دقیقهای در برنامهی آموزش مهارتهای ارتباطی شرکت کردند. ابزار مورد استفاده، مقیاس بلوغ عاطفی (EMS) بود. پس از اجرای آموزش از گروههای شاهد و آزمون، پسآزمون به عمل آمد. دادهها توسط آمارههای توصیفی و آزمون تی مستقل، تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد، آموزش مهارتهای ارتباطی بر بلوغ عاطفی دانشجویان موثر بوده است (001/0=P).
نتیجهگیری: با توجه به اهمیت مهارتهای ارتباطی و بلوغ عاطفی در ازدواج جوانان، برگزاری دورههای آموزشی برای جوانان به منظور آگاهی بهتر نحوهی ارتباط با دیگران به خصوص قبل از ازدواج، میتواند مفید باشد.
اثر بخشی آموزش مهارت های پرسشگری به معلمان بر تفکر انتقادی دانش آموزان متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش مهارت های پرسشگری به معلمان بر میزان تفکر انتقادی دانش آموزان پسر دوره متوسطه بود. طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون باگروه کنترل است. جامعه آماری راکلیه دانش آموزان پسر دوره متوسطه شهرستان ملایر تشکیل می دادند، از این جامعه 219 دانش آموز سال دوم و سوم رشته های علوم انسانی و الکتروتکنیک به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه (113کنترل، 106 آزمایشی) در قالب 8 کلاس مورد بررسی قرار گرفتند. دبیران 4 کلاس (درس های فلسفه، منطق، دینی، الکترونیک کاربردی) به عنوان گروه آزمایشی دوره مهارت های پرسشگری را دریافت و دبیران 4 کلاس دیگر به عنوان گروه کنترل در این دوره شرکت نکردند. برای گردآوری اطلاعات پژوهش از آزمون مهارت های تفکر انتقادی کالیفرنیا فرم«ب» (فاشیون و فاشیون، 1997) استفاده شد. داده ها با آزمون های t و تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که دانش آموزان هردوگروه از نظر سن، معدل، بهره هوشی و تفکر انتقادی و زیر مقیاس های آن باتوجه به نمره های پیش آزمون همگن بودند. تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مهارت های پرسشگری به معلمان باعث افزایش 12 درصدی تفکر انتقادی دانش آموزان شده است. در پنج زیر مقیاس تفکر انتقادی؛ تحلیل 9 درصد، ارزیابی 12درصد، استنتاج 4 درصد، استدلال قیاسی 6 درصد واستدلال استقرایی 5 درصد افزایش یافته بود. تفاوت میانگین نمره مهارت های تفکر انتقادی به طور کلی و پنج زیر مقیاس آن در دانش آموزان رشته های الکتروتکنیک وعلوم انسانی معنادار نبود.
بررسی رابطه کلاس ها ی آموزش پیش از ازدواج و استحکام خانواده از دیدگاه زوجین در شهر بوشهر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین و کاربردی ترین روش های افزایش آگاهی های عمومی در خصوص مسایل اجتمایی توجه به آموزش های عمومی در قالب کارگاه هایی است که می توان تغییرات اجتماعی برانامه ریزی شده ای نظیر کنترل جمعیت، آموزش مهارت های زندگی، اموزش مهارت های ارتباطی و رشد نگرش ها و... را توسط متخصصان به عموم مردم آموزش داد. برپایی کارگاه های پی از ازدواج نیز روشی است که در این راستا برنامه ریزی شده است. اما این که در این کارگاه ها به چه چیز پرداخته می شود و تا چه حد توانسته در استحکام خانواده موثر باشد مسأله ای است که لازم است مرتبا پژوهش شود و نتایج آن در اختیار متخصصان برنامه ریزی قرار گیرد. پژوهش حاضر نیز با همین هدف انجام شده و 4 متغیر آگاهی از مسایل جنسی، آگاهی از مهارتهای زندگی، آگاهی از مسایل روان شناختی و مهارتهای ارتباطی و آگاهی از مسایل اجتماعی مورد آزمون قرار گرفته و با توجه به میزان همبستگی و تحلیل رگرسیون مشخص شد که آموزش این متغیرها از نظر شرکت کنندگان در کلاس ها ی فوق در استحکام خانواده می تواند تاثیر گذار باشد. اما نتایج آمار توصیفی نشان داد که در این کلاس ها به آموزش این متغیرها توجه لازم نشده است.
اثربخشی ذهن آگاهی و مشاوره کاهش آسیب بر پیشگیری از عود مجدد مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی ذهن آگاهی بر پیشگیری از عود مجدد مصرف مواد مخدر صورت گرفت. روش: در یک مطالعه نیمه تجربی 90 نفر از مردان سوءمصرف کننده مواد که طی یک هفته اخیر سم زادیی کرده بودند از میان کلیه افراد سم زدایی کرده در مراکز ترک اعتیاد شهر تهران انتخاب شدند و به صورت تصادفی در یکی از سه گروه مداخله ذهن آگاهی، مشاوره رفتاری کاهش آسیب ایدز و مصرف مواد، کنترل جایگزینی شدند. دو هفته بعد از اتمام مداخله و همچنین دو ماه بعد از پس آزمون، آزمون پیگیری به عمل آمد. تشخیص سوءمصرف مواد با استفاده از مصاحبه بالینی ساختار یافته برای اختلال های محور یک و همچنین آزمایش مرفین صورت گرفت. از آزمون دقیق فیشر برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: هر دو روش ذهن آگاهی و مشاوره رفتاری کاهش آسیب ایدز و مصرف مواد در جلوگیری از عود سوءمصرف مواد اثربخشی داشت. آموزش ذهن آگاهی و مشاوره رفتاری کاهش آسیب ایدز و مصرف مواد در جلوگیری از عود سوءمصرف مواد اثربخشی یکسانی داشتند. افراد با و بدون سابقه سوءمصرف مواد و همچنین مردان مجرد و متاهل تأثیرپذیری یکسانی از سوءمصرف مواد داشتند. نتیجه گیری: آموزش ذهن آگاهی و مشاوره رفتاری کاهش آسیب ایدز و مصرف مواد از قابلیت های عملی خوبی برای مداخلات بالینی در جلوگیری از عود سوءمصرف مواد دارند.
بررسی تأثیرآموزش به شیوه تحلیل رفتار متقابل بر سبک های عشق ورزی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش به شیوه تحلیل رفتار متقابل بر سبک های عشق ورزی زوجین شهر خرم آباد بود. این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر خرم آباد در سال 89 - 1388 بودند. نمونه پژوهش30 زوج (60 نفر) بودند که از بین افراد در دسترس انتخاب شده، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. زوجین گروه آزمایش، به مدت 8 جلسه تحت آموزش به شیوه تحلیل رفتار متقابل قرار گرفتند. در پایان از هر دو گروه، پس آزمون به عمل آمد. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه سبک های عشق ورزی «لی» بود. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد آموزش به شیوه تحلیل رفتار متقابل بر سبک های عشق ورزی رمانتیک، دوستانه، واقع گرایانه، شهوانی و فداکارانه تأثیر دارد (05/0>p) ولی بر سبک عشق ورزی بازیگرانه تأثیر ندارد(05/0<p). بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش به شیوه تحلیل رفتار متقابل توانسته است که سبک های عشق ورزی رمانتیک، دوستانه، واقع گرایانه، شهوانی، و فداکارانه زوجین را بهبود بخشد.
بررسی تأثیرآموزش به شیوه تحلیل رفتار متقابل بر سبک های عشق ورزی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش به شیوه تحلیل رفتار متقابل بر سبک های عشق ورزی زوجین شهر خرم آباد بود. این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر خرم آباد در سال 89 - 1388 بودند. نمونه پژوهش30 زوج (60 نفر) بودند که از بین افراد در دسترس انتخاب شده، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. زوجین گروه آزمایش، به مدت 8 جلسه تحت آموزش به شیوه تحلیل رفتار متقابل قرار گرفتند. در پایان از هر دو گروه، پس آزمون به عمل آمد. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه سبک های عشق ورزی «لی» بود. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد آموزش به شیوه تحلیل رفتار متقابل بر سبک های عشق ورزی رمانتیک، دوستانه، واقع گرایانه، شهوانی و فداکارانه تأثیر دارد (05/0>p) ولی بر سبک عشق ورزی بازیگرانه تأثیر ندارد(05/0<p). بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش به شیوه تحلیل رفتار متقابل توانسته است که سبک های عشق ورزی رمانتیک، دوستانه، واقع گرایانه، شهوانی، و فداکارانه زوجین را بهبود بخشد.
مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و آمیختگی اندیشه-کنش در زوجین متقاضی طلاق و زوجین عادی: با میانجی گری نقش جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:با توجه به اهمیت تنظیم شناختی هیجان و آمیختگی اندیشه-کنش در حیات اجتماعی، پژوهش حاضر به منظور مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مؤلفه های آمیختگی اندیشه-کنش بین زوجین متقاضی طلاق و زوجین عادی صورت گرفت. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های مقایسه ای است، و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 زوج متقاضی طلاق (30 نفر زن و 30 نفر مرد) و 30 زوج به عنوان زوجین عادی از طریق همتاسازی انتخاب، و دو پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (CERQ) و آمیختگی فکر - عمل تجدید نظر شده (TAF-R) بر روی آنها اجرا، و برای آزمون فرضیه ها از تجزیه تحلیل واریانس دو طرفه بین گروهی استفاده شد. یافته ها: نتایج اولأ نشان داد که زوجین متقاضی طلاق در برخورد با تجربه منفی از راهبردهای منفی و زوجین عادی از راهبردهای مثبتِ تنظیم شناختی هیجان استفاده می کنند، و همچنین از نظر تمام مؤلفه های آمیختگی اندیشه- کنش به جزء مؤلفه های احتمال خطر و TAFاخلاقی، بین دو گروه از زوجین تفاوت مشاهده شد که در سطح (05/0 > p) معنادار می باشد، و دوم این که بین دو گروه از زوجین از نظر تمام راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مؤلفه های آمیختگی اندیشه – کنش با اعمال نقش جنسیت در سطح (05/0 > p) تفاوت معناداری بدست آمد، و در نهایت F (F اثر متقابل) به غیر از راهبردهای (نشخوارگری، پذیرش، تمرکز مجدد مثبت و فاجعه انگاری) و مؤلفهِ TAF اخلاقی در سایر راهبردها و مؤلفه ها در سطح (05/0 >p) معنادار می باشد.. نتیجه گیری: یافته ها حاکی از تفاوت معنادار بین زوجین متقاضی طلاق و عادی از نظر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مؤلفه های آمیختگی اندیشه-کنش می باشد، این نتایج نقش و اهمیت چنین متغیرهای را در پایداری روابط زناشویی خاطر نشان می سازد.
رابطه بین احساس انسجام و عملکرد شغلی با میانجی گری سلامت روان و راهبردهای مقابله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی بین متغیرهای احساس انسجام و عملکرد شغلی با میانجیگری راهبردهای مقابله و سلامت عمومی انجام شد. این پژوهش از نوع همبستگی است.روش نمونه گیری پژوهش تصادفی ساده بود. از پرسشنامه های احساس انسجام فلسنبرگ، عملکرد شغلی پاترسون، راهبردهای مقابله ای بلینگز و موس و سلامت عمومیGHQ به عنوان ابزار پژوهش استفاده گردید. نمونه ی مورد پژوهش 244 نفر از کارمندان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز در سال 89 بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که احساس انسجام هم به واسطه ی راهبردهای مقابله ای هیجان مدار و مساله مدار و سلامت عمومی و هم به طور مستقیم با عملکرد شغلی رابطه دارد. به عبارت دیگر احساس انسجام از طریق راهبردهای مقابله ای و سلامت عمومی به عنوان میانجی، می تواند تاثیرگذاری بیشتری بر عملکرد شغلی داشته باشد.
ساختار عاملی پرسشنامه فرسودگی تحصیلی ماسلاخ در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه فرسودگی تحصیلی ماسلاخ (MBI-SS) در دانشجویان دختر دارای مدرک کارشناسی ارشد بود. به منظور تکمیل پرسشنامه فرسودگی تحصیلی، با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 124 دانشجوی دختر کارشناسی ارشد شرکت کردند. تحلیل مؤلّفه های اصلی سه عامل (بدبینی، خستگی هیجانی و ناکارآمدی) نشان داد که در مجموع 70/53 درصد واریانس مقیاس را تبیین کردند. همچنین نتایج نشان داد که بر اساس تحلیل ساختار عامل تأییدی، هر دو مدل سه عاملی مبتنی بر یافته های تحلیل مؤلّفه های اصلی و مبتنی بر یافته های سازنده اصلی، نسبت به مدل یک عاملی برازش بیشتری با داده ها داشت. نتایج به دست آمده درباره همسانی درونی کل مقیاس و عامل های آن بیان کننده پایایی مقبول مقیاس بود. همبستگی بین هر یک از ماده های مقیاس با نمره کل از 33/0 تا 75/0 متغیر و معنادار بود. همبستگی بین مقیاس فرسودگی تحصیلی و ابعاد آن با کیفیّت تجارب یادگیری و خودکارآمدی معنادار بودند. با توجه به روایی و پایایی مقیاس فرسودگی تحصیلی می توان از این مقیاس برای سنجش فرسودگی تحصیلی استفاده کرد.
اثربخشی درمان فراشناختی بر عقاید وسوسه انگیز و باورهای مرتبط با مواد در بیماران وابسته به مواد صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی درمان فراشناخت بر عقاید وسوسه انگیز و باورهای مرتبط با مواد در بیماران وابسته به مواد صنعتی بود. روش: پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری دو ماهه همراه با گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری عبارت بود از تمامی افراد وابسته به مواد صنعتی که به مراکز درمانی ترک اعتیاد در سطح شهر اصفهان مراجعه کرده بودند. از جامعه آماری 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس از سه مرکز انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر وابسته به کراک هرویین و 15 نفر وابسته به شیشه) و یک گروه گواه (15 نفر) قرار گرفتند. گروه های آزمایش 8 جلسه درمان گروهی فراشناخت دریافت کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان فراشناختی در اصلاح عقاید وسوسه انگیز و باورهای مرتبط با مواد در هر دو گروه وابسته به مواد کراک هرویین و شیشه تأثیر معناداری داشته است. همچنین، اثربخشی این درمان در پیگیری دو ماهه از ثبات برخوردار بود. نتیجه گیری: فراشناخت متغیری میانجی و مهم در پیشگیری، کنترل و درمان وابستگی به مواد صنعتی نوین است.
اثربخشی آموزش ابراز هیجانات کارآمد در کاهش نارضایتی زناشویی زنان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ابراز هیجانات کارآمد به زنان در کاهش نارضایتی زناشویی آن ها انجام شد. نمونه ای متشکل از 34 آزمودنی زن بر اساس شکایت آن ها، مصاحبه تشخیصی و نمرات مربوط به پرسشنامهرضایتزناشوییانریچ (ENRICH) انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش در هشت جلسه آموزشی-مداخله ای « ابراز هیجانات کارآمد » شرکت کردند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که پس از اجرای برنامه آموزشی، هریک از دو گروه آزمایش و کنترل در نمره کل رضایت زناشویی و نیز در چهار مؤلّفه موضوعات شخصیتی، ارتباط زناشویی، حل تعارض و روابط جنسی متمایز بودند. بر این اساس می توان گفت ابراز هیجانات کارآمد می تواند سطح رضایت زناشویی را تا حد جالب توجهی افزایش دهد.