فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۲۱ تا ۳٬۷۴۰ مورد از کل ۴٬۴۲۲ مورد.
منبع:
پیوند ۱۳۵۸ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
بررسی مدل توسعه پایدار با محوریت سلامت خانواده و تأکید بر نقش وابستگی به مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش چالش وابستگی به مصرف مواد مخدر سلامت خانواده و جامعه را به خطر انداخته و تأثیر سوئی نیز بر توسعه پایدار ایجاد نموده است. ازاین رو با توجه به اهمیت موضوع، این پژوهش با هدف فراهم آوری مدل توسعه پایدار با محوریت سلامت خانواده و تأکید بر نقش وابستگی به مصرف مواد مخدر در چارچوب یک پژوهش اکتشافی- توصیفی (پس رویدادی) و در دو مرحله کیفی-کمی (آمیخته) انجام گرفته است. در روش کیفی، با استفاده از فن دلفی فازی 12 مؤلفه و 86 شناسه در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی جهت تدوین مدل استخراج گردید و در روش کمی، پرسشنامه ای میان نمونه 201 نفری از مدیران، کارشناسان مبارزه با مواد مخدر استان تهران پخش گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون فریدمن و آزمون t در نرم افزارهای SPSS22 و LISREL انجام گرفت. برآیندهای آزمون t نشان داد بیشترین تأثیر به ترتیب مربوط به ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی با میانگین 02/4 و 58/3 و 28/3 است. درباره مؤلفه ها و شناسه ها به ترتیب بیش ترین تأثیر مربوط به مؤلفه توانمندسازی خانواده با میانگین 24/4 و یکی از برجسته ترین شناسه ها به نام آموزش و توسعه مهارت های اجتماعی، مهارت زندگی و ارتباطی خانواده با میانگین 35/4 بوده است. از این رو این پژوهش به منظور شناخت بهتر پیامدهای وابستگی به مصرف مواد مخدر بر سلامت خانواده و توجه به این معضل در سند چشم انداز بیست ساله کشور و تأثیر تباهگر آن بر توسعه پایدار، می کوشد تا به با تکیه بر نقش خانواده به زدایش شکاف ایجادشده در راستای تحقق سؤالات پژوهش راهکارهایی را ارائه نماید.
بررسی کیفی محتوای لازم برای دوره های آموزش کارآفرینی از نظر کارآفرینان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۵
214-251
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی کیفی محتوای لازم برای دوره های آموزش کارآفرینی از نظر جوانان کارآفرین استان یزد به منظور ارائه آموزش های مؤثرتر بود. روش: این مطالعه از نوع پژوهش های کیفی بود که با استفاده از نظریه زمینه ای انجام شد. جامعه ی آماری متشکل از زنان و مردانی بود که در دوره های کارآفرینی برگزار شده در استان یزد در سال های 97-1392 شرکت کرده بودند و در حال حاضر نیز به عنوان کارآفرین مشغول فعالیت بودند. نمونه گیری به صورت هدفمند و تا اشباع نظری مصاحبه ها انجام شد. در نهایت، 20 نفر (16 مرد و 4 زن) به شیوه نیمه ساختاریافته مورد مصاحبه قرار گرفتند و مصاحبه ها با استفاده از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که برای بهبود اثربخشی آموزش های کارآفرینی باید در بعد درون فردی، مهارت هایی مانند مدیریت فردی، م هارت های اجتماعی، عوامل انگیزش ی، استقلال طلبی، کن ترل و جهت دهی مشکلات، ویژگی های شخصیتی ک ارآفرینی، خود نظم دهی عواطف و هیجان ها و شناسایی و اصلاح خطاهای شناختی مورد توجه قرار گیرد. در بعد بین فردی، ابعادی مانند مقابله با رفتارهای مخرب، روابط بین فردی کارآمد و انگیزاننده های اجتماعی و سازمانی دارای اهمیت بیشتری است. در بعد شغلی، اطلاعات و مهارت هایی مانند دانش قانونی، دانش اقتصادی، دانش تکنولوژی و شبکه سازی باید مد نظر قرار گیرد. در نهایت در بعد آموزشی محتوای آموزشی، پیش نیاز های آموزش و عوامل ساختاری و قانونی برای هرچه بهتر برگزار کردن دوره های آموزش کارآفرینی بایستی مورد توجه قرار گیرد. در پایان پژوهش نیز مدل پارادایمی محتوای دوره های آموزش کارآفرینی ارائه شد. نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که در محتوای آموزشی دوره های فعلی آموزش کارآفرینی بایستی تجدید نظر صورت گیرد.
تأثیر آموزش خود دفاعی در سازش یافتگی زناشویی و همبستگی خانواده زنان درگیر خشونت خانگی مراجعه کننده به دادگستری شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشونت خانگی در زمره عوامل اثرگذار در آشفتگی خانواده و جدایی زوجین است و نرخ گسترش نوع بدنی آن در شهر اردبیل چشمگیر است. ازاین رو پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش خود دفاعی بر سازش یافتگی زناشویی و همبستگی خانوادگی در زنان درگیر خشونت خانگی این شهر انجام شد. روش این پژوهش نیمه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش حاضر دربرگیرنده همه زنانی بود که در سال 1394 به دلیل خشونت خانگی به دادگستری شهر اردبیل مراجعه کرده بودند. تعداد 30 نفر از این افراد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) به تصادف گمارده شدند. گروه آزمایش برای زمانی برابر 6 گردهمایی 75 دقیقه ای، تحت آموزش خود دفاعی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از سنجه تجدیدنظر شده سازش یافتگی زوجی (بوسبی، کران، لارسون و کریستینسن، 1995) و پرسش نامه همبستگی خانوادگی (سامانی، 1381) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با به کارگیری آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد آموزش خود دفاعی مایه افزایش سازش یافتگی زناشویی (02/0>p؛05/12=F) و همبستگی خانوادگی (01/0>p؛ 92/40=F) در زنان درگیر خشونت خانگی می شود؛ این برآیندها نشان می دهد که آموزش خود دفاعی می تواند با توانمندسازی روانی و کاهش رخداد خشونت خانگی به بهبود سازش یافتگی و همبستگی خانوادگی منجر شود.
بررسی کیفی مشکلات روان شناختی - فرهنگی و اجتماعی اعتیاد به شبکه های مجازی و اینترنت بر روی روابط زناشویی زوجین شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
275 - 303
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی مشکلات روانشناختی - فرهنگی و اجتماعی اعتیاد به شبکه های مجازی و اینترنت بر روی روابط زناشویی زوجین شهر اصفهان بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند . ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که در طول کار با 14 نفر ( هفت زوج ) به مرحله اشباع رسید. مصاحبه ها ضبط و پیاده سازی و عبارات مهم با روش کلایزی کد گذاری، تحلیل و مشکلات روانشناختی - فرهنگی و اجتماعی مرتبط با شبکه هاى مجازى در دو طبقه مشکلات روان شناختی (شامل دو مقوله مشکلات رفتاری و مشکلات عاطفی –شناختی ) و طبقه فرهنگی - اجتماعی ( شامل 3 مقوله تغییر در سبک زندگی، انحطاط فرهنگی و تغییر ارزشهای مذهبی) قرار گرفت. نتایج نشان داد وابستگی به شبکه های مجازی و اینترنت موجب مشکلات رفتاری شامل "پرخاشگری، اهمال کاری و تکانشگری"، مشکلات عاطفی –شناختی شامل "افسردگی، اضطراب، وسواس فکری و عملی، فقدان همدلی و حساسیت بین فردی" ، مقوله تغییر در سبک زندگی شامل "اعتیاد به اینترنت، انزوای اجتماعی، مد پرستی، مشکلات شغلی و مالی"، انحطاط فرهنگی شامل م"گسست از هنجارها و فردیت باختگی فرهنگی" و مقوله تغییر ارزشهای مذهبی شامل"تزلزل در ارزشهای اخلاقی و مذهبی و انحراف از اززشها می گردد. لذا پیشنهاد می شود استفاده درست از شبکه هاى اجتماعى به عنوان بخشى از مهارت هاى زندگى و آموزش پیش از ازدواج مورد توجه مشاران، روانشناسان و زوج درمانگران قرار گیرد.
بررسی نقش واسطه ای جو جهت گیری هدف در تعیین اثر هدف گذاری بر برخی متغیرهای شغلی در کارکنان یک سازمان خدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثر جهت گیری هدف یادگیری فردی با میانجی گری جو جهت گیری هدف یادگیری و نیز اثر جهت گیری هدف عملکردی گرایشی فردی و اجتنابی با میانجی گری جو جهت گیری عملکردی گرایشی و اجتنابی بر عملکرد شغلی و موفقیت شغلی بود. الگوی پیشنهادی در یک نمونه 175 نفری از کارکنان یک سازمان خدماتی مورد آزمون قرار گرفت. جهت ارزیابی الگوی پیشنهادی از الگویابی معادلات ساختاری و AMOS ویراست 18 و SPSS ویراست 18 استفاده شد. جهت آزمون اثرهای واسطه ای در الگوی پیشنهادی از روش بوت استراپ در برنامه ماکرو پریچر و هیز (2008) استفاده گردید. یافته ها حاکی از برازش مناسب الگوی پیشنهادی با داده ها داشت. براساس نتایج حاصله برای افزایش عملکرد شغلی و موفقیت شغلی کارکنان، سازمان ها باید جو جهت گیری یادگیری و عملکردی –گرایشی را فراهم آورند تا جهت گیری یادگیری و عملکردی – گرایشی کارکنان تسهیل گردد. هم چنین برای کاهش اثرات منفی جهت گیری عملکردی-اجتنابی فردی بر عملکرد شغلی و موفقیت شغلی سازمان ها باید جو جهت گیری عملکردی اجتنابی را کاهش دهند.
اثربخشی زوج درمانی متمرکز بر هیجان بر طلاق هیجانی و کیفیت رابطه با خانواده همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طلاق هیجانی بین زن و شوهر و عدم رابطه مناسب با خانواده همسر، می تواند باعث بروز طلاق شود؛ ازاین رو ضروری است روش هایی برای بهبود طلاق هیجانی و رابطه با خانواده همسر یافت شود. بنابراین، این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی متمرکز بر هیجان بر کاهش میزان طلاق هیجانی و کیفیت رابطه با خانواده همسر انجام شد. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه همسران مراجعه کننده به مرکز مشاوره جامعه القرآن مرکزی کرج در سال 97 بودند. نمونه موردمطالعه شامل 12 زن و شوهر (24 نفر) بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند و اعضای گروه آزمایش در مرکز مشاوره جامعه القرآن مرکزی در سال 97 تحت زوج درمانی متمرکز بر هیجان قرار گرفتند. از مقیاس طلاق هیجانی (EDS) و بررسی کیفیت رابطه با خانواده همسر برای جمع آوری داده ها استفاده شد. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس چندمتغیری و نرم افزار SPSS-22 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که به غیراز کیفیت رابطه زن و شوهر با خانواده اصلی (053/0 F= ، 820/0 P-value = )، بین گروه آزمایش و کنترل در طلاق هیجانی (56/92 F= ، 001/0 P-value = )، و سایر ابعاد کیفیت رابطه با خانواده همسر (05/0 p<) تفاوت معناداری وجود دارد. با توجه به یافته های این پژوهش، زوج درمانی متمرکز بر هیجان می تواند به عنوان یک روش مؤثر در بهبود طلاق هیجانی و کیفیت رابطه با خانواده همسر در مشاوره های زناشویی مورداستفاده قرار گیرد.
تدوین مدل شکوفایی بر اساس خودکارآمدی با واسطه گری امید در مشاوران و روانشناسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
81 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی امید در رابطه خودکارآمدی و شکوفایی در میان مشاوران و روانشناسان بود. روش پژوهش از نوع همبستگی با استفاده از روش های مدل یابی معادلات ساختاری بود. نمونه مورد مطالعه 407 نفر از مشاوران و روانشناسان بودند که به شیوه اینترنتی و از طریق شبکه های اجتماعی در پژوهش شرکت داشتند (319 زن، 88 مرد). ابزارهای به کار رفته شامل مقیاس خودکارآمدی عمومی ، مقیاس امید و مقیاس شکوفایی بود. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS-24 وAMOS-24 انجام شد. نتایج معادلات ساختاری نشان داد مدل روابط بین خودکارآمدی، امید و شکوفایی از برازش مناسبی برخوردار است. بر اساس نتایج، سطوح بالاتر خودکارآمدی و امید پیش بینی کننده سطح بالاتری از شکوفایی است، بعلاوه نقش میانجی کامل امید در رابطه خودکارآمدی و شکوفایی تایید شد. این مطالعه نشان داد که سطح بالاتر خودکارآمدی و امید باعث ارتقای سطح شکوفایی مشاوران و روانشناسان می-شود و هدف قراردادن آنها می تواند بهزیستی مشاوران و روانشناسان را تقویت نماید.
نقش پیش بینی کنندگی عملکرد جنسی و کیفیت ارتباط بر تعهد زناشویی زوجها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۲ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴۸
122-142
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش پیش بینی کنندگی عملکرد جنسی و کیفیت ارتباط بر تعهد زناشویی به روش توصیفی- همبستگی بود. بر این اساس گروه نمونه ای شامل 115 زوج (230 نفر) به شیوه نمونه گیری تصادفی در دسترس از طریق مراجعه به مراکز خرید، کیلینیک ها و مراکز آموزشی مناطق 5، 6 و 11 تهران، انتخاب شده و به وسیله پرسشنامه های کیفیت ارتباط زوج ها، تعهد زناشویی و عملکرد جنسی زناشویی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های پژوهش با روش محاسبه ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد بررسی قرار گرفتند که نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد بین هر سه متغییر پژوهش رابطه مثبت وجود دارد و بر اساس تحلیل رگرسیون گام به گام، بین نقش پیش بینی کنندگی کیفیت ارتباط و عملکرد جنسی بر تعهد زناشویی، توان پیش بینی کنندگی قوی تر برای کیفیت ارتباط در مقایسه با عملکرد جنسی بدست آمد به این صورت که کیفیت ارتباط به تنهایی12درصد واریانس تعهد را تبیین می کرده و عملکرد جنسی در حضور کیفیت ارتباط 8درصد از واریانس تعهد را تبیین میکند. همچنین از بین مولفه های عملکرد جنسی، تنها مولفه تحقق جنسی (25/0 R=) و از بین مولفه های کیفیت ارتباط، تنها مولفه سبکهای ارتباطی (43/0R=) دارای نقش پیش بینی کنندگی برای تعهد شخصی زناشویی بودند. از نتایج بدست آمده می توان به منظور تعیین اولویت های درمانی برای زوج های دارای رابطه آشفته و در شرف طلاق، و همچنینی تعیین برنامه های آموزشی و درمانی با هدف کمک به تحکیم پیوند زناشویی بهره برد.
تأثیر تنیدگی های عمودی و افقی خانواده های گسسته بر نشانه های مرضی روانی برآمده از گسترش اخبار کووید-19: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش اخبار کووید-19، تنیدگی غیرمنتظره ای را در همه جنبه های جامعه به وجود آورده و چه بسا در بسیاری از نقاط جهان اختلالات مربوط به تنیدگی را افزایش خواهد داد. با توجه به شکاف های پژوهشی در صورت عدم توجه به این چالش بی سابقه، جهان با مشکلات بسیار جدی رویارو خواهد شد. ازاین روی پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تنیدگی های عمودی و افقی خانواده های گسسته بر نشانه های مرضی روانی برآمده از گسترش اخبار کووید-19 انجام شد. جامعه پژوهش دربرگیرنده همه دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 1398-1399 بود؛ که به منظور انجام این پژوهش کیفی، 12 خانواده گسسته به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت غربالگری از سنجه انطباق پذیری و همبستگی خانواده استفاده شد. روش اصلی جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختارمند با سؤالات باز بود و داده ها با روشSmith (1995) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. صحت و اعتبار پژوهش حاضر ریشه در چهار محور «باورپذیری، انتقال پذیری، تصدیق پذیری و اطمینان پذیری» داشت. یافته های برآمده از تجربیات خانواده ها در پنج مضمون اصلی «عوامل تنش زا در دوره قرنطینه خانگی»، «سازوکار توزیع مسئولیت»، «سازوکار حمایت خانواده»، «مشکلات انطباقی» و « نشانه های مرضی روانی » و چندین مضمون فرعی خلاصه شد. به طورکلی نتایج نشان داد، برخی از عوامل خانواده های گسسته مانند سازوکار توزیع مسئولیت و حمایت خانوادگی ناسازگار، آن ها را هنگامی که تنیدگی های افقی (وجود بیماری های زمینه ای در افراد خانواده ، مشکلات تحصیلی و مشکلات شغلی) و تنیدگی های عمودی (گسترش اخبار کووید-19 و بحران اقتصادی جامعه) به صورت هم زمان رخ داده بود، با تنیدگی مضاعف روبرو کرده و در چنین خانواده هایی نشانه هایی از آسیب شناسی روانی (ایجاد، عود و تشدید) و مشکلات انطباقی (خانوادگی) وجود داشت.
سبکهای شوخ طبعی و تعارض زناشویی در دانشجویان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۴ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۵۵
23-39
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی رابطه سبک های شوخ طبعی و تعارض های زناشویی در دانشجویان متأهل انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان متأهل دانشگاه پیام نور ساری می باشند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان (1970) 314 دانشجوی متأهل (183 زن و 131 مرد) دانشگاه پیام نور ساری به روش تصادفی طبقه ایی انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های سبکهای شوخ طبعی (مارتین، پالیک - دوریس، لارسن، گری و ویر ، 2003) و تعارض زناشویی (ثنایی، 1379) پاسخ دادند. یافته ها: یافته ها وجود همبستگی معنادار و منفی بین سبک شوخ طبعی سازش یافته (شوخ طبعی پیوندجویانه 214 /.- = r و شوخ طبعی خود ارزنده سازانه 116/.- = r) با تعارض زناشویی را نشان داد، و نیز نشان داد بین سبک شوخ طبعی سازش نایافته (شوخ طبعی پرخاشگرانه 052/. = r و شوخ طبعی خود تحقیرانه 088/. = r ) رابطه معنی داری با تعارض زنا شویی وجود ندارد. سطح معناداری 05/0P < و 01/0 P <می باشد. همچنین آزمون T تفاوت بین دو جنس از نظر سبکهای شوخ طبعی سازش نایافته (پرخاشگرایانه و خود تحقیرگرایانه) معنادار نشان داد (000/0 < P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان دادند که سبکهای شوخ طبعی سازش یافته با تعارض زناشویی و بعضی از مؤلفه های آن، همبستگی منفی دارند و بین سبکهای شوخ طبعی سازش نایافته و تعارض زناشویی و مؤلفه های آن، همبستگی معناداری وجود ندارد؛ افزون بر این، بین دانشجویان مرد و زن از نظر به کارگیری سبکهای شوخ طبعی تفاوت معناداری به دست آمد.
تاثیر درمان پذیرش و تعهد بر بهبود کیفیت خواب و فشار خون سالمندان مبتلا به بی خوابی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۷
56 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف تعیین تاثیر درمان پذیرش و تعهد بر بهبود کیفیت خواب و فشار خون سالمندان مبتلا به بی خوابی انجام شد. روش: مطالعه حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش سالمندان مبتلا به بی خوابی مرکز روزانه سالمندی جهان دیدگان شهر شیراز در سال 1398 بودند که از میان آنها تعداد 40 نفر با توجه به ملاک های ورود به مطالعه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای دو جلسه) تحت درمان پذیرش و تعهد قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. داده ها با شاخص کیفیت خواب پیتزبورگ (بویسی و همکاران، 1989) و دستگاه فشارسنج خون جمع آوری و با روش های خی دو، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS-23 نسخه 23 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه های آزمایش و کنترل از نظر جنسیت، تحصیلات و تأهل تفاوت معناداری نداشتند (05/0P>). همچنین، درمان پذیرش و تعهد باعث بهبود کیفیت خواب و فشار خون سیستولیک سالمندان مبتلا به بی خوابی شد (05/0P<)، اما بر فشار خون دیاستولیک آنها تاثیر معناداری نداشت (05/0P>) و نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ شد. نتیجه گیری: طبق نتایج، برنامه ریزی برای استفاده از روش درمان پذیرش و تعهد در حیطه سالمندی جهت بهبود کیفیت خواب و فشار خون سیستولیک ضروری است. بنابراین متخصصان سلامت و درمانگران می توانند از درمان پذیرش و تعهد در کنار سایر روش های درمانی جهت بهبود کیفیت خواب و فشار خون سیستولیک استفاده کنند.
تاثیر آموزش ذهن آگاهی بر بلوغ عاطفی دختران در دوره بلوغ
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۲
147 - 165
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که از بین دوره های مختلف زندگی انسان، دوران کودکی و نوجوانی از مهم ترین و حساس ترین مراحل زندگی هر فرد به شمار می رود از این رو هدف پژوهش حاضر " تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر بلوغ عاطفی دختران دردوره بلوغ" بود. روش پژوهش نیمه تجربی و طرح انتخابی برای اجرا نیز طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دختران پایه متوسطه اول شهر تهران در سال تحصیلی 98-1399 تشکیل می دادند. 30 نفر از این افراد با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند (15 نفر برای هر گروه). گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش ذهن آگاهی به شیوه گروهی شرکت کردند، در حالی که گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس های بلوغ عاطفی سینگ و بهارگاوا (1974) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و با آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین میانگین نمرات گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد و نتیجه گیری می کنیم که آموزش ذهن آگاهی به طور معناداری در افزایش بلوغ عاطفی دختران نوجوان مفید بوده است.
مقایسه اثربخشی مشاوره مسیر شغلی شناختی- اجتماعی و مشاوره مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرزندگی و خودکارآمدی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مشاوره مسیر شغلی شناختی- اجتماعی و مشاوره گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرزندگی و خود کارآمدی در دانش آموزان دختر پایه نهم بود. روش پژوهش، نیمه آزما یشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر پایه نهم دوره اول متوسطه منطقه 2 شهر اصفهان بودند که از میان آنها ، از 3 مدرسه که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، 60 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به سه گروه گمارده شدند. از مقیاس سرزندگی (دهقانی زاده و حسین چاری، 1391) و خود کارآمدی (مک ایلروی و بانتینگ، 2001) برای سنجش متغیر وابسته استفاده شد. مشاوره مسیر شغلی شناختی- اجتماعی و مشاوره گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد هر یک به مدت 6 جلسه 75 دقیقه ای (شش هفته و هر هفته یک جلسه)، تحت مشاوره قرار گرفتند. داده ها از طریق محاسبه فراوانی و درصد فراوانی متغیرهای جمعیت شناختی، محاسبه انحراف معیار و میانگین، تحلیل واریانس اندازه های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین مشاوره مسیر شغلی شناختی- اجتماعی و مشاوره گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد با گروه کنترل در سرزندگی (01/0>p؛ 66/26=F) و خود کارآمدی (01/0>p؛ 58/9=F) تفاوت معنا دار وجود دارد. بین اثربخشی مشاوره مسیر شغلی شناختی- اجتماعی و مشاوره مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرزندگی و خود کارآمدی تفاوت معناداری به دست نیامد (05/0<p).
بررسی اثربخشی مداخله ی پیشگیری خانواده-محور مبتنی بر دلبستگی بر بهبود رابطه ی والد-فرزند، انگیزه ی پیشرفت تحصیلی و هوش هیجانی نوجوانان دچار اختلال سلوک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مداخله ی پشگیری خانواده-محور مبتنی بر دلبستگی بر بهبود رابطه ی والد-فرزند، انگیزه ی پیشرفت تحصیلی و هوش هیجانی نوجوانان دچار اختلال سلوک (CD) در شهر اهواز بود. روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با گروه کنترل و به روش تحلیل کواریانس چندمتغیره بود. جامعه ی پژوهش حاضر شامل کلیه ی دانش آموزان دچار اختلال سلوک شهر اهواز بود که با روش نمونه گیری هدفمند، 30 دانش آموز دچار CD انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه مساوی درمان یا کنترل تخصیص یافتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس رفتار متعارض، آزمون انگیزه ی پیشرفت هرمنز و مقیاس هوش هیجانی ونگ-لاو هستند. برای گروه آزمایش، 11 جلسه ی 50 دقیقه ای هفتگی برنامه ی مداخله ی پیشگیری خانواده-محور مبتنی بر دلبستگی اجرا شد ولی گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار استنباطی تحلیل کواریانس چندمتغیری (MANCOVA) و تک متغیری (ANCOVA) استفاده شد. تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار آماری 25-SPSS انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله ی به کار رفته باعث کاهش میزان تعارض والد-فرزندی و افزایش انگیزه ی پیشرفت تحصیلی و هوش هیجانی دانش آموزان دچار CD می شود. نتیجه گیری: به طور کلی، می توان گفت که مداخله ی پشگیری خانواده-محور مبتنی بر دلبستگی برای کمک به دانش آموزان دچار CD، اثربخش است و توصیه می شود.
بررسی رابطه میان راهبردهای رویارویی و استرس شغلی با خشنودی شغلی استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه ی بین راهبردهای رویارویی و استرس شغلی با خشنودی شغلی مدیران مدارس استان قم بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه مدیران مدارس استان قم (816 نفر) بودند. نمونه پژوهش شامل 228 مدیر که از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند، و به آزمون های راهبردهای رویارویی اندلر و پارکر (1990)، استرس شغلی و پرسشنامه توصیف شغل پاسخ دادند. داده ها به روش همبستگی و رگرسیون گام به گام که مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد استرس شغلی و راهبرد رویارویی مسأله مدار همراه با راهبرد رویارویی اجتناب مدار توان پیش بینی تغییرات واریانس خشنودی شغلی را دارد. متغیر راهبرد رویارویی اجتناب مدار توان پیش بینی تغییرات واریانس خشنودی شغلی را ندارد و متغیر راهبرد رویارویی هیجان مدار و مسأله مدار توان پیش بینی تغییرات واریانس خشنودی شغلی را دارند. هم چنین استرس شغلی توان پیش بینی تغییرات واریانس خشنودی شغلی را دارد و متغیر راهبرد رویارویی مسأله مدار توان پیش بینی تغییرات واریانس استرس شغلی را دارد. نتیجه گیری: آموزش مهارت های رویارویی با مشکلات می تواند در کاهش استرس شغلی و افزایش خشنودی شغلی نقش مهمی داشته باشند.
اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سبک های فرزند پروری مادران کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۰
۲۰۹-۱۸۴
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد برسبک های فرزندپروری مادران کودکان کم توان ذهنی بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح دو گروهی ناهمسان با پیش آزمون –پس آزمون بود. جامعه آماری کلیه مادران دارای فرزند کم توان ذهنیِ محصل (سال تحصیلی 98 -1397) در مقطع ابتدایی شهر بجنورد بود. با نمونه گیری در دسترس 24 نفر انتخاب و به طور غیر تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (12 نفره) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سبک های فرزندپروری بامریند استفاده شد. برای گروه آزمایش برنامه ی آموزشِ فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد به صورت هفتگی در 8 جلسه ی90 دقیقه ای اجرا و داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره و تک متغیره مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد منجر به افزایش سبک فرزندپروری مقتدرانه و کاهش سبک فرزندپروری سهل گیرانه شده (p≤0/01) و بر سبک فرزندپروری مستبدانه مادران گروه آزمایش تأثیر معنی داری نداشته است (p≥0/05). نتیجه گیری: برنامه ی آموزشِ فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند باعث بهبود سبکهای فرزند پروری مادران کودکان کم توان ذهنی شود.
اثربخشی مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانواده های ازدواج مجدد بر روابط فرزند با والدخوانده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۷
45 - 55
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانواده های ازدواج مجدد بر روابط فرزند با والدخوانده انجام شد. روش: این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش همه خانواده های ازدواج مجدد شهر خرم آباد در سال 1398 بودند. نمونه پژوهش 20 خانواده بودند که پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی (هر گروه 10 خانواده) جایگزین شدند. گروه آزمایش 12 جلسه 2 ساعته (هفته ای دو جلسه) تحت مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانواده های ازدواج مجدد قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. داده ها با فرم اطلاعات جمعیت شناختی و مقیاس تعارض والد- نوجوان (پرینز و همکاران، 1979) جمع آوری و با روش های آزمون تی مستقل و تحلیل کوواریانس تک متغیری در نرم افزار SPSS-26 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج آزمون تی نشان داد که گروه های آزمایش و کنترل در مرحله پیش آزمون از نظر روابط فرزند با والدخوانده تفاوت معناداری نداشتند (05/0P>)، اما در مرحله پس آزمون از نظر آن تفاوت معناداری داشتند (05/0p <). نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانواده های ازدواج مجدد باعث بهبود معنادار روابط فرزند با والدخوانده شد (001/0p <). نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانواده های ازدواج مجدد بر بهبود روابط فرزند با والدخوانده، استفاده از این شیوه در کنار سایر روش های آموزشی و درمانی جهت بهبود روابط فرزند با والدخوانده ضروری است. در نتیجه، متخصصان سلامت و درمانگران می توانند از روش مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانواده های ازدواج مجدد برای بهبود ویژگی های روانشناختی از جمله روابط فرزند با والدخوانده استفاده کنند.
بررسی نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در رابطه سبک های دلبستگی و سواد عاطفی با گرایش به روابط فرازناشویی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: گرایش به روابط فرازناشویی از بحرانی ترین مسائل زوج ها محسوب می گردد و بنظر می رسد روابط زناشویی بر پایه دلبستگی شکل می گیرد و هیجان و نحوه تنظیم آن بخش جدایی ناپذیر آن است. هدف پژوهش بررسی نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در رابطه سبک های دلبستگی و سواد عاطفی با گرایش به روابط فرازناشویی بود. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل جمعیت تقریبا 10 هزار نفری زنان با تجربه خیانت به شوهران بود که به دادگاه خانواده و مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی شهر تهران در سال 1398 مراجعه کرده بودند. با توجه به جدول کرجسی و مورگان تعداد 373 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از؛ مقیاس نگرش به روابط فرازناشویی واتلی (2008)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001)، خرده مقیاس سواد عاطفی از مقیاس کارکردهای روان شناختی خانواده ایرانی کیمیایی و همکاران (2012) و پرسشنامه دلبستگی بزرگسالان هازان و شاور (1987). تحلیل داده ها با معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS-25 و Amos-24 انجام گرفت. یافته ها: مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. اثر مستقیم سبک های دلبستگی بر گرایش به روابط فرازناسویی معنادار بود (01/0>P). اثر غیرمستقیم سبک های دلبستگی و سواد عاطفی با میانجی گری تنظیم هیجان منفی و اثر غیرمستقیم دلبستگی اجتنابی با میانجی گری تنظیم هیجان مثبت بر گرایش به روابط فرازناشویی معنادار بود (05/0>P). نتیجه گیری: افزایش تنظیم شناختی هیجان مبتنی بر دلبستگی و سواد عاطفی، می تواند راهی برای کاهش گرایش به روابط فرازناشویی باشد.
زمینه یابی ساختارهای شکل دهنده ی نگرشهای مسیر شغلی بی مرز در کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۱
80-111
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، زمینه یابی نگرش های مسیرشغلی بی مرز در کارکنان بود که با استفاده از پژوهش ترکیبی تبیینی از نوع مدل انتخاب شرکت کننده انجام شد. روش: جامعه آماری پژوهش، کلیه ی کارکنان شرکت های مهندسی شهر اصفهان بود. در مرحله ی کمی، 200 نفر از کارکنان به روش نمونه گیری خوشه ای و در مرحله ی کیفی، 15 نفر از کارکنان به روش هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس نگرش های مسیرشغلی بی مرز، مقیاس شخصیت پیشتاز و مصاحبه عمیق بود. در بخش کمی پژوهش ابتدا ویژگی های روان سنجی مقیاس و ساختار عاملی آن با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی مورد بررسی و افراد بی مرز و سنتی انتخاب شدند. در بخش کیفی، داده ها با استفاده از نظریه ی زمینه ای در سه سطح کد گذاری باز، کد گذاری محوری و کد گذاری گزینشی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان دهنده ی تایید مدل اندازه گیری دو عاملی مرتبه اول بود. بدین معنا که ذهنیت بی مرز و ترجیح تحرک سازمانی دو عامل مجزا و مستقل از یکدیگر می باشند. واکاوی داده ها در بخش تحلیل کیفی نشان داد که سازه های فردی مهمترین ساختار شکل دهنده ی نگرش های مسیرشغلی بی مرز است. این سازه ها شامل 28 مقوله در کارکنان بی مرز و 5 مقوله در کارکنان سنتی بود. نتیجه گیری: سازه های فردی، مهمترین ساختار شکل دهنده ی نگرش های مسیرشغلی بی مرز است که در غالب علل، راهبرد و پیامد قابل تبیین است.