فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۹۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
ادبیات موجود در زمینه خودشکوفایی نشان می دهد که خودشکوفایی یکی از شاخص های موثر مشاوره موثر است. شواهدی مبنی بر ارتباط امنیت دلبستگی با خودشکوفایی و بعضی ابعاد آن وجود دارد. این پژوهش به منظور تعیین نمودن رابطه سبک های دلبستگی با خودشکوفایی در شاغلین روان درمانگر انجام شده است. جامعه آماری شامل شاغلین روان درمانگر شهر تهران بوده است. از این جامعه 145 نفر به روش نمونه گیری غیر احتمالی چندمرحله ای انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از دو پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسال هازان و شیور (1993)-AAQ و مقیاس شکوفایی استعداد-MAP استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون، کروسکال-والیس، t گروه های مستقل و کای دو استفاده شد. یافته-های به دست آمده از پژوهش نشان داد که نمرات خودشکوفایی و زیرمقیاس گشودگی با سبک دلبستگی اجتنابی شاغلین روان درمانگر رابطه منفی معنا دار و نمره گشودگی به خود با سبک دلبستگی آزمودنی های اجتنابی روان درمانگر رابطه مثبت معنادار داشت. نتایج پژوهش مورد بحث قرار گرفته اند.
رابطه تیپ های شخصیتی A و B با درگیری شغلی در اعضای هیات علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: پژوهش حاضر با هدف شناسایی رابطه تیپ های شخصیتی (A وB) با میزان درگیری شغلی در اعضای هیات علمی انجام شد. روش تحقیق به کار رفته بر مبنای مفروضه تحقیقات همبستگی بود. جامعه آماری متشکل از کلیه اعضای هیات علمی زن و مرد دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول بود. حجم نمونه مورد مطالعه (66 نفر) بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های الف) درگیری شغلی کانونگو و ب) پرسشنامه تیپ های شخصیتی A وB بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های ضریب همبستگی ساده، رگرسیون و آزمون t برای گروه های مستقل استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که بین تیپ شخصیتی A و درگیری شغلی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. اما بین تیپ شخصیتی B و درگیری شغلی رابطه معنی داری وجود ندارد. مقایسه اساتید زن و مرد از نظر سطح درگیری شغلی نشان داد که بین این دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد. نتایج اهمیت نقش ویژگی های شخصیتی را در درگیری شغلی اساتید خاطر نشان می سازد.
نگرش زنان دانشآموخته به عوامل مؤثر بر اشتغال و بیکاری آن ها در بازار کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل روان¬شناختی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر اشتغال و بیکاری دانش¬آموختگان رشته-های روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه الزهراء (س) از دیدگاه خود آن¬ها است. روش تحقیق، توصیفی و استنباطی و از نوع پس¬رویدادی است. تجزیه و تحلیل دادههای تجربی، از طریق - پرسشنامه محقق-ساخته (عوامل مؤثر بر اشتغال و بیکاری دانشآموختگان)، عوامل روان¬شناختی از طریق دو پرسشنامه - خودکارآمدی عمومی شرر و - منبع مهار شغلی اسپکتور، به¬دست آمده است. در این تحقیق، میزان اشتغال دانش¬آموختگان تهرانی و شهرستانی و میزان اشتغال به کار مرتبط با رشته تحصیلی آن¬ها بررسی شد. هم¬چنین، نگرش دانشآموختگان در رابطه با عوامل روانشناختی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر اشتغال و بیکاری دانش¬آموختگان، مورد آزمون قرار گرفت. گروه نمونه تحقیق، شامل 130 نفر از دانشآموختگان رشتههای روانشناسی و علوم تربیتی، طی سا¬های 1374 تا 1386 بود. یافته¬ها نشان میدهد دانشآموختگان تهرانی بیش از دانشآموختگان شهرستانی، اشتغال به¬کار دارند،2/77 درصد نیز مشاغل مرتبط با رشته تحصیلی خود را به¬دست آوردهاند. هم¬چنین بین نگرشهای دانشآموختگان (شاغل و بیکار) نسبت به عوامل اقتصادی و اجتماعی تفاوت معناداری وجود ندارد. در حالی¬که در نگرشهای دانشآموختگان نسبت به عوامل روانشناختی و فرهنگی، تفاوت معناداری وجود دارد. هم¬چنین مهار شغلی دانشآموختگان بیکار از طریق خودکارآمدی آن¬ها قابل پیشبینی است. از این¬رو، راهنمایی حرفهای، مشاوره شغلی، آموزشهای آماده¬سازی شغلی و کسب مهارت¬های مناسب برای ورود موفقیت¬آمیز به بازار کار برای دانشآموختگان دانشگاهی پیشنهاد می¬گردد.
بررسی رابطه بین جو سازمانی با روحیه کارآفرینی (مورد شرکت “ایران خودرو دیزل”)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین جوّ سازمانی با روحیه کارآفرینی در کارکنان شرکت “ایران خودرو دیزل”می¬باشد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه مورد پژوهش، کلیه کارکنان ستادی شرکت “ایران خودرو دیزل” هستند که با روش نمونه¬گیری تصادفی ساده، 196 نفر از آنان انتخاب شده¬اند. ابزار پژوهش شامل: پرسشنامه محقق¬ساخته (پرسشنامه روحیه کارآفرینی) که بر اساس مبانی نظری و تجربی طراحی و مولفه های روحیه کارآفرینی اندازه گیری شد و برای اندازه¬گیری جوّ سازمانی از پرسشنامه استاندارد جوّ سازمانی برگرفته از نظرات و تحقیقات هالپین و کرافت است، استفاده شده است. داده¬های حاصل از ابزار پژوهش، به دو شیوه توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره، تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون شفه) تحلیل آماری شده¬اند. نتایج بدست آمده از پژوهش حاکی از آن است که بین جوّ سازمانی و روحیه کارآفرینی در بین کارکنان شرکت “ایران خودرو دیزل” رابطه معناداری وجود دارد و این رابطه به¬صورت مثبت و مستقیم است. هم¬چنین بین مؤلفه¬های جوّ سازمانی و مؤلفه¬های روحیه کارآفرینی در شرکت “ایران خودرو دیزل” به¬صورت مثبت و مستقیم رابطه معناداری وجود دارد. در خصوص تاثیر مدرک تحصیلی و سابقه کار کارکنان در افزایش روحیه کارآفرینی آنان نتایج بیانگر آن است افراد دارای مدرک تحصیلی لیسانس در مقایسه با افراد دارای مدرک تحصیلی فوق¬دیپلم از روحیه کارآفرینی بالاتری برخوردارند. سابقه کار کارکنان در افزایش روحیه کارآفرینی آنان تاثیر ندارد. به¬عبارت دیگر افرادی که دارای تجربیات بیشتری بودند، لزوماً دارای روحیه کارآفرینی بالایی نبودند.
مدلیابی معادلات ساختاری یادگیری وابسته به شغل با تقاضای شغلی برای یادگیری:بررسی نقش واسطه ای نیاز به پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه پژوهشی برای بررسی نقش واسطه ای نیاز به پیشرفت در رابطه بین تقاضای شغلی برای یادگیری و یادگیری وابسته به شغل بود. در این مطالعه علّی همبستگی از مدل رگرسیون چندگانه و مدل معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را همه مدیران و رؤسای ادارات تربیت بدنی استان های اصفهان، فارس و یزد تشکیل دادند. نمونه این مطالعه 248 مدیر بود که به روش تصادفی منظم و با استفاده از فرمول حجم نمونه کوهن و همکاران (2000) انتخاب شدند. ابزار اصلی گردآوری اطلاعات این پژوهش براساس پرسشنامه لون و کاسیمیر (2008) است که شامل سه مقیاس تقاضای شغلی برای یادگیری، یادگیری وابسته به شغل و نیاز به پیشرفت است. یافته ها نشان دهنده رابطه معنادار تقاضای شغلی برای یادگیری با یادگیری وابسته به شغل است. همچنین رابطه این دو متغیر با نیاز به پیشرفت مثبت ومعنادار بوده است. نقش واسطه ای نیاز به پیشرفت در رابطه با یادگیری وابسته به شغل و تقاضای شغلی برای یادگیری نیز در این پژوهش تأیید شد. یافته های رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که تقاضای شغلی برای یادگیری در حضور نیاز به پیشرفت 16 درصد واریانس یادگیری وابسته به شغل را تبیین می کند. در پایان مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد ومدل مذکور برازش شد.
بررسی مقایسه ای رابطه بین سبک زندگی و سبک های مقابله با استرس با فرسودگی شغلی آموزگاران آموزش و پرورش استثنایی و عادی شهر بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی مقایسه ای رابطه بین سبک زندگی وسبک های مقابله با استرس با فرسودگی شغلی آموزگاران آموزش وپرورش استثنایی و عادی شهر بیرجند می باشد. پژوهش حاضر به دلیل این که به دنبال یافتن رابطه ی بین متغیرهاست از نوع همبستگی می-باشد. جامعه آماری، تمامی آموزگاران مقطع ابتدایی مدارس عادی و استثنائی مقطع ابتدایی شهر بیرجند در سال تحصیلی 90-89 می باشند که شامل 507 نفر زن و 126 مرد در آموزش و پرورش عادی و 39 زن و 4 مرد در مقطع ابتدایی آموزش و پرورش استثنایی می باشند. به علت کم بودن تعداد آموزگاران استثنایی، کل آنها انتخاب شدند. در گروه معلمان مدارس عادی براساس جدول مورگان تعداد 170 زن و 39 مرد انتخاب شدند. در گروه معلمان عادی، نمونه به صورت خوشه ای انتخاب شد. داده ها از طریق سه پرسشنامه سبک زندگی کرن (Kern)، شاخص مقابله با شرایط پر استرس فرم کوتاه (CISS-21) و پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش به دست آمد. نتایج پژوهش نشان دادکه بین مؤلفه کنترل با متغیر مسخ شخصیت و بین کمال گرایی با احساس کفایت شخصی در آموزگاران استثنائی رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین بین مؤلفه انتظار و کمال گرایی باخستگی هیجانی، بین مؤلفه های کمال گرایی وکنترل با احساس کفایت شخصی در آموزگاران عادی رابطه معنی داری به دست آمد. بین میانگین سبک های مقابله با استرس، فرسودگی شغلی و سبک زندگی در آموزگاران مذکر ومونث تفاوت معنی داری مشاهده نشد. میانگین احساس کفایت شخصی، سبک زندگی ومؤلفه های انتظار وعزت نفس در آموزگاران عادی نسبت به استثنایی به طور معنی داری بیشتر بود ولی تفاوت میانگین سبک های مقابله با استرس در آموزگاران استثنایی و عادی معنی دار نبود. پیشنهاد گردید مدیریت استرس به عنوان یک برنامه ی ثابت و دائمی برای معلمان جهت پیشگیری از فرسودگی شغلی در نظر گرفته شود.
بررسی رابطه بین سلامت سازمانی مدارس متوسطه شهرستان کلیبر و ناحیه 2 تبریز با رضایت شغلی معلمان در سال تحصیلی 90-89
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین سلامت سازمانی مدارس متوسطه شهرستان کلیبر و ناحیه 2 تبریز با رضایت شغلی معلمان در سال تحصیلی 90-89 بود. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان به تعداد 871 نفر بود که حجم نمونه از طریق جدول مورگان 346 نفر برآورد وبه روش تصادفی نسبتی انتخاب و آزمون سلامت سازمانی OHI و رضایت شغلی JDI بر روی آنان اجرا شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون و t تست نشان داد که: بین سلامت سازمانی در سطح نهادی، با رضایت شغلی معلمان رابطه معنی داری وجود ندارد ولی در سطح اداری وفنی رابطه معنی داری وجود دارد. هم چنین بین سلامت سازمانی شهرستان کلیبر و ناحیه 2 تبریز و مدارس دخترانه و پسرانه تفاوت معنی داری وجود داشته ولی از نظر رضایت شغلی بین این دو منطقه تفاوت وجود نداشت.
ارزشیابی عملکرد اساتید توسط دانشجویان پرستاری؛ دانشگاه علوم پزشکی ارومیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف ارزشیابی اساتید توسط دانشجو سنجش اثربخشی تدریس و ارتقای کیفیت آموزش است . این مطالعه با هدف ارزشیابی عملکرد اساتید توسط دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی ارومیه انجام شد.
روش ها: این پژوهش توصیفی پیمایشی در همه 382 دانشجوی مقطع کارشناسی رشته پرستاری دانشگاه علوم پزشکی ارومیه در سال 92-1391 انجام شد و 73 دانشجو با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته ارزشیابی عملکرد آموزشی اساتید حاوی 30 گویه در 4 مولفه روش تدریس، تسلط و توان علمی، انضباط آموزشی و ویژگی های فردی و اجتماعی استاد استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار آماری SPSS 16 و با استفاده از آزمون T تک متغیره انجام شد.
یافته ها: میانگین امتیاز مولفه روش تدریس 07/1±32/3 (60/2=t؛ 01/0=p)، تسلط و توان علمی 15/1±32/3 (39/2=t؛ 01/0=p)، انضباط آموزشی 19/1±34/3 (44/2=t؛ 01/0=p) و ویژگی های فردی و اجتماعی استاد 08/1±34/3 (71/2=t؛ 008/0=p) به دست آمد که همگی اختلاف معنی داری با حد فرضی 3 داشته و در وضعیت نسبتاً مطلوب قرار داشتند.
نتیجه گیری: از دیدگاه دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، چهار مولفه ویژگی های فردی و اجتماعی، روش تدریس، انضباط آموزشی و تسلط و توان علمی و حرفه ای در ارزشیابی اساتید مهم هستند.
بررسی رابطه علی تطابق در محیط کار با رفتارهای مدنی سازمانی و رفتارهای ضدتولید در محیط کار با میانجی گری انگیزش شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه علّی تطابق در محیط کار (تطابق فرد- سازمان، فرد- گروه و فرد- شغل) با رفتارهای مدنی سازمانی و رفتارهای ضدتولید با میانجی گری انگیزش شغلی در کارکنان شرکت گاز شیراز است. جامعه آماری مورد مطالعه، کلیه کارکنان شرکت گاز شیراز می باشد که از بین آن ها تعداد 170 نفر، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تطابق فرد، سازمان پیاسنتین و چپمن، پرسشنامه تطابق فرد، گروه واگل و فلدمن، پرسشنامه تطابق فرد، شغل کیبل و درو، پرسشنامه انگیزش شغلی رابینسون، پرسشنامه رفتار مدنی فردی پودساکف، مکنزی، مورمن و فتر، پرسشنامه رفتار مدنی سازمانی وان داین، گراهام و دینش و پرسشنامه رفتار ضدتولید بنت و رابینسون می باشند. از روش الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و براساس نرم افزار AMOS ویرایش 16 برای ارزیابی مدل پیشنهادی استفاده شد. مدل ارزیابی شده از شاخص های برازندگی خوبی برخوردار بود. براساس نتایج مدل معادلات ساختاری، تطابق فرد- سازمان و فرد- گروه هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم از طریق انگیزش شغلی باعث افزایش رفتارهای مدنی سازمانی و کاهش رفتارهای ضد تولید می شوند. از سوی دیگر تطابق فرد، شغل تنها به صورت غیرمستقیم و از طریق انگیزش شغلی با رفتارهای مدنی سازمانی و رفتارهای ضدتولید رابطه داشت. نتایج به دست آمده از پژوهش، نقش میانجی انگیزش شغلی را در خصوص رابطه بین انواع تطابق با رفتارهای مدنی سازمانی و رفتارهای ضدتولید تأیید کردند. روی هم رفته از میان 12 فرضیه مطرح شده، 10 فرضیه مورد تایید قرار گرفتند.
بررسی وضعیت مهارت های ارتباطی کارکنان اداری و رابطه ی آن با رضایت ارباب رجوع(معلمان) آموزش پرورش ناحیه یک شهر اردبیل سا ل90
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین وضعیت مهارت های ارتباطی کارکنان اداری و رابطه ی آن با رضایت ارباب رجوع (معلمان) آموزش و پرورش ناحیه یک شهر اردبیل با استفاده از روش تحقیق توصیفی-همبستگی، صورت گرفته است. حجم نمونه مورد مطالعه 292 نفر از میان کلیه معلمان آموزش و پرورش ناحیه یک، از طریق نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، براساس فرمول کوکران انتخاب شد. ابزار اندازه گیری شامل، پرسشنامه رضایت شغلی سروکوال و پرسشنامه محقق ساخته ی مهارت های ارتباطی کارکنان بر گرفته از پرسشنامه ی نیم رخ مدیریتی بود. پایایی طی یک مطالعه جانبی بر روی 25 نفر از معلمان با استفاده از روش آلفای کرونباخ، مقدار آلفای پرسشنامه های مهارت های ارتباطی و رضایت به ترتیب 96/0 و 93/0، به دست آمد. تحلیل ها با استفاده از نرم افزارspss و استفاده از آمار توصیفی، رگرسیون گام به گام و ضریب همبستگی پیرسون صورت گرفت. یافته های تحقیق حاکی از آن است که؛ وضعیت مهارت های ارتباطی کارکنان اداری و رضایت ارباب رجوع در حد متوسط می باشند. تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد، به ترتیب با افزایش همدلی، بازخورد، کلامی/غیرکلامی و اطلاع رسانی، میزان رضایت نیزافزایش می یابد. بین مهارت ارتباطی( اطلاع رسانی، شنودی و. . . ) کارکنان اداری بارضایت ارباب رجوع(معلمان) همبستگی مثبت معنی داری(01/0>P) وجود دارد.
رابطه راهبردهای رهبری مثبت گرا و مولفه های سازمان کوانتومی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: اندیشه های کنونی پیرامون پویایی محیطی و سازمان های حیاتی، ظهور سازمان های کوانتومی را به همراه داشته است. نقش رهبری در این سازمان های تغییریافته، حفظ تعادل بین تنش و نظم است. این پژوهش با هدف تحلیل راهبردهای رهبری مثبت گرا و ارتباط آن با میزان کاربست مولفه های سازمان کوانتومی انجام شد.
روش ها: این پژوهش توصیفی- همبستگی در کلیه 575 عضو هیات علمی دانشگاه اصفهان طی سال های 1391 و 1392 انجام شد و 101 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. از پرسش نامه های رهبری مثبت گرا و سازمان کوانتومی برای گردآوری داده ها استفاده شد. از نرم افزار آماری SPSS 15 و آزمون های همبستگی پیرسون، T تک نمونه ای، رگرسیون گام به گام و تحلیل واریانس یک طرفه برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.
یافته ها: بالاترین میانگین در راهبردهای رهبری مثبت گرا مربوط به جو مثبت (31/0±97/3) و در مولفه های سازمان کوانتومی مربوط به تفکر جمعی (32/0±90/3) بود. از میان راهبردهای رهبری مثبت گرا، ""جو مثبت"" (21/3-=t؛ 002/0=p) و ""معنی گرایی مثبت"" (72/4=t؛ 0001/0=p) قابلیت پیش بینی سازمان کوانتومی را داشتند.
نتیجه گیری: میانگین راهبردهای رهبری مثبت گرا و مولفه های سازمان کوانتومی در دانشگاه اصفهان در حد نسبتاً مطلوب است. بین راهبردهای رهبری مثبت گرا و مولفه های سازمان کوانتومی رابطه مثبت وجود دارد.
بررسی اثر بخشی آموزش مهارت های زندگی در محیط کار بر افزایش کنترل استرس کارکنان کارخانه ماشین سازی تبریز
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش گروهی مهارت زندگی (مقابله با استرس) در افزایش کنترل استرس کارکنان کارخانه ماشین سازی تبریز انجام شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه کارکنان کارخانه ماشین سازی تبریز بود. نمونه آماری پژوهش حاضر 60 نفر از کارکنان کارخانه ماشین سازی تبریز می باشند، که به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شده اند. ابزار گردآوری داده ها، مقیاس استرس کوهن 1983 می باشد که یک بار پیش از آغاز برنامه ی آموزش مهارت زندگی و یک بار نیز در پایان دوره ی آموزشی توسط کارکنان تکمیل شدند. داده های بدست آمده با روش های آمار توصیفی از جمله فراوانی، درصد، میانگین و انحراف استاندارد و فرضیه های تحقیق با استفاده از تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد برنامه آموزش گروهی مهارت زندگی در محیط کار در افزایش مدیریت استرس کارکنان مؤثر است.
بررسی نقش آموزش ضمن خدمت ICDL بر عملکرد کارکنان و معلمان آموزش و پرورش شهر مریوان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر، به منظور بررسی نقش دوره آموزشی ضمن خدمت ICDL بر عملکرد فردی، شغلی و سازمانی کارکنان و معلمان آموزش و پرورش شهر مریوان صورت گرفته است. روش تحقیق، پیمایشی و اطلاعات پژوهش از طریق پرسش نامه گردآوری شده است. پرسش نامه از نوع محقق ساخته بسته پاسخ و با طیف پنج تایی لیکرت می باشد. جهت تعیین روایی پرسش نامه از نظر گروه خبرگان استفاده شد. پایایی ابزار پژوهش، با روش آلفای کرونباخ برای مجموع کل سؤالات پرسش نامه 897/0 به دست آمد. جامعه آماری، کلیه کارکنان و معلمان آموزش و پرورش شهر مریوان بودند که از طریق جدول مورگان نمونه ای به اندازه 291 نفر از بین آنها انتخاب شد. برای آزمون فرضیه ها از روش تحلیلی تی تک نمونه و آزمون فرید من استفاده شد. نتایج یافته های پژوهش نشان داد که دوره آموزشیICDL باعث بهبود عملکرد فردی، شغلی و سازمانی کارکنان و معلمان آموزش و پرورش شده است. هم چنین، نرم افزارهای Word و Excel به عنوان کاربردی ترین مهارت ها از نظر کارکنان و معلمان انتخاب شدند. از طرف دیگر بالا بردن دانش رایانه ای و بهبود عملکرد کاری بیشترین اهداف معلمان و کارکنان از گذراندن دوره آموزشی ICDL بود.
روش مجازی (مبتنی بر وب) رویکرد نوین روحیه ی کارآفرینی برای افراد با ناتوانی جسمی - حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی روش مجازی (مبتنی بر وب) به عنوان رویکرد نوین کار و رابطه ی آن بر روحیه ی کار آفرینی در بین افراد با ناتوانایی جسمی - حرکتی بوده و روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بوده است. نمونه های آماری شامل ۵۰ نفر افراد با ناتوانایی جسمی - حرکتی استان مرکزی بوده که از طریق نمونه گیری تصادفی ساده بدون جایگزین انتخاب شده اند. به منظور بررسی این رابطه از یک پرسشنامه محقق ساخته ی روحیه کار آفرینی استفاده شد و بعد از اطمینان از روایی و پایایی آن ، در اختیار افراد با ناتوانایی جسمی و حرکتی گذاشته شد. یافته ها نشان داد که روش مبتنی بر وب، منجر به افزایش روحیه ی کارآفرینی در افراد دارای ناتوانی جسمی - حرکتی می شود و همچنین شاخص های روحیه ی کارآفرینی در این افراد بالاتر از میانگین بوده است.
رابطه نوع ساختار سازمانی و میزان هوش هیجانی در بین مدیران مناطق آموزش و پرورش شهر تهران
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین رابطه بین نوع ساختار سازمانی و میزان هوش هیجانی در بین مدیران مناطق آموزش و پرورش شهر تهران انجام شده است. روش تحقیق از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی (همبستگی) و از نظر هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران مناطق آموزش و پرورش شهر تهران به تعداد 192 نفر بوده است که حجم نمونه مطابق با جدول «مورگان» 127 نفر برآورد شد و این تعداد به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی طبقه ای ساده از بین جامعه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، دو پرسشنامه محقق ساخته بر مبنای مدل ساختار سازمانی ریچارد هال، مشتمل بر 24 سؤال با ضریب آلفای 81/0 و هوش هیجانی گلمن مشتمل بر 25 گویه با ضریب آلفای 85/0 در طیف 5 درجه ای لیکرت بوده است. داده های گردآوری شده به کمک روش های آمار توصیفی و استنباطی هم چون آزمون کالموگروف اسمیرنف، tتک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون، نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج بدست آمده نشان داد که بین نوع ساختار سازمانی و میزان هوش هیجانی در بین مدیران مناطق آموزش و پرورش شهر تهران، رابطه معنی داری وجود دارد. ساختار سازمانی مناطق آموزش و پرورش شهر تهران به میزان زیادی بر قواعد و مقررات و به میزان کمی بر شایستگی فنی استوار است. میزان هوش هیجانی مدیران مناطق آموزش و پرورش شهر تهران در حد بالایی می باشد.
رابطه عدالت سازمانی ادراک شده با رضایت شغلی و تعهد سازمانی دبیران مدارس متوسطه دولتی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه عدالت سازمانی ادراک شده با رضایت شغلی و تعهد سازمانی دبیران بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری کلیه دبیران مدارس متوسطه دولتی شهر همدان در سال تحصیلی 91 –90 بود. نمونه آماری شامل 297 دبیر(112 مرد و 185 زن) بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه های عدالت سازمانی نیهوف و مورمن، رضایت شغلی ویسوکی و کروم و تعهد سازمانی آلن و می یر انجام شد و به کمک روش-های آماری از قبیل: آزمون t تک گروهی، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های آماری نشان داد که میزان ادراک عدالت سازمانی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی دبیران بالاتر از سطح متوسط است. بین ادراک عدالت سازمانی و رضایت شغلی دبیران رابطه مثبت و معنادار (05/0 p<و 655/0r=)، هم چنین بین ادراک عدالت سازمانی و تعهد سازمانی دبیران رابطه مثبت و معنادار (05/0p< و333/0r=) وجود دارد. تحلیل رگرسیون نشان داد که از طریق عدالت تعاملی و عدالت توزیعی می توان رضایت شغلی و تعهد سازمانی دبیران را پیش بینی کرد
بررسی مشکلات اجرای ارزشیابی کیفی توصیفی از دیدگاه معلمان و مدیران مدارس ابتدائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی مشکلات اجرای ارزشیابی کیفی توصیفی در پایه های اول تا سوم مدارس ابتدایی، به روش توصیفی- پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش محدود به معلمان و مدیران آموزشگاه های مجری ارزشیابی کیفی توصیفی در ناحیه ی چهار اصفهان (663 نفر) است. نمونه آماری پژوهش شامل 113 نفر معلم و 27 نفر مدیر آموزشگاه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب گردید. داده ها از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد. روایی پرسشنامه توسط افراد صاحب نظر تأیید و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ به میزان 875/0 تعیین گردید. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و به کمک آزمون t مستقل و نیز t تک متغیره برای متغیرهای دو سطحی و آزمون تحلیل واریانس برای متغیرهای چند سطحی انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد: میزان مشکلات اجرای ارزشیابی کیفی توصیفی در ارتباط با هر چهار مؤلفه مورد بررسی بالاتر از حد متوسط است. همچنین، بین دیدگاه پاسخگویان با توجه به عوامل جمعیت شناختی(جنس، سمت، تحصیلات و سابقه خدمت)تفاوت معناداری ملاحظه نشده است. مؤلفه های بررسی شده عبارتند از: 1) عناصر برنامه درسی شامل: اهداف، محتوا، روش های یاددهی یادگیری و زمان؛ 2) فراهم سازی پیش نیازها، شرایط، امکانات محیط و منابع آموزشی؛ 3) دانش، مهارت های فعلی معلمان و مدیران و آموزش های ضمن خدمت و 4) روش ها و ابزارهای گردآوری، نگهداری و سامان دهی داده ها هستند.
بازپژوهی نقش نگرش های شغلی معلمان در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان: نگاهی نو به نقش علی یک متغیر نهفته برونزا و یک متغیر نهفته درونزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: اهمیت نگرش¬های شغلی مثبت در شغل معلمی و نقش آن در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در پژوهش¬های مختلف مورد تأکید قرار گرفته است، اما کمتر پژوهشی به نقش علی و توأمان «احساس کارآمدی» و «خشنودی شغلی» توجه کرده است. در پژوهش حاضر، در قالب یک الگوی مفروض، نقش احساس¬کارآمدی معلم (به¬عنوان یک متغیر نهفته برونزا) با میانجیگری خشنودی شغلی (به¬عنوان یک متغیر نهفته درونزا) در پیشرفت¬تحصیلی دانش آموزان مورد بررسی گرفته است. بدین منظور 184 دبیر درس شیمی دبیرستان¬های استان لرستان فرم¬های کوتاه «مقیاس احساس کارآمدی معلم» (شانن ـ موران و وولفولک هوی، 2001) و «پرسشنامه رضایت شغلی مینوسوتا» (ویس و همکاران، 1967) را تکمیل کرده اند. برای اندازه¬گیری پیشرفت تحصیلی، از میانگین نمرات دانش آموزان دبیران منتخب در آزمون نهایی درس شیمی استفاده شده¬ است. پس از بررسی پایایی و روایی سازه ابزارها، فرضیه های پژوهش با روش¬های آماری همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه استاندارد و تحلیل مسیر مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاکی از آن¬ است که رابطه مثبت و معناداری میان احساس کارآمدی و خشنودی شغلی معلم با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان وجود دارد. هم¬چنین خرده مقیاس-های احساس کارآمدی (کارآمدی در عجین کردن دانش¬آموز، کارآمدی در راهبردهای تدریس، کارآمدی در مدیریت کلاس) و خرده مقیاس¬های خشنودی شغلی (خشنودی درونی، بیرونی و عمومی) تبیین معناداری از پیشرفت تحصیلی داشته اند. آزمون الگوی مفروض نشان می دهد که احساس کارآمدی هم به¬طور مستقیم و هم با میانجیگری خشنودی شغلی می تواند بر پیشرفت تحصیلی اثرگذار باشد. این الگو برازش خوبی با داده ها داشته است. یافته¬های این پژوهش اهمیت تقویت احساس کارآمدی معلمان را مورد تأکید قرار می دهد. در فرجام پیشنهاداتی مطرح شده است.
بررسی رابطه بین هوش فرهنگی با سازگاری شغلی و اعتماد سازمانی اعضای هیات علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین هوش فرهنگی با سازگاری شغلی و اعتماد سازمانی اعضای هیات علمی در سال تحصیلی 1391-1390 است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی بوده و به شیوه همبستگی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه شیراز است. که تعداد آن¬ها 350 نفر می¬باشد. از این تعداد 178 نفر با استفاده از جدول مورگان به¬عنوان حجم نمونه انتخاب شده¬اند. در این تحقیق از آمار توصیفی و استنباطی شامل فراوانی، درصد، درصد تراکمی، نمودارها، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس و رگرسیون استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می¬دهد بین هوش فرهنگی با سازگاری شغلی رابطه معنی¬داری وجود دارد. هم¬چنین نتایج نشان داد که ارتباط معنی¬داری بین هوش فرهنگی با اعتماد سازمانی و بین سازگاری شغلی و اعتماد سازمانی وجود دارد اما رابطه بین ابعاد رفتاری هوش فرهنگی و اعتماد سازمانی معنی¬دار نبود. هم¬چنین رابطه بین ابعاد رفتاری هوش فرهنگی و سازگاری شغلی معنی¬دار نبود. براساس یافته¬های پژوهش تا حدود 26 درصد از روی متغیرهای مستقل هوش فرهنگی و اعتماد می¬توان سازگاری شغلی اعضای هیئت علمی را پیش بینی کرد.
بررسی میزان توجه به مهارت های عمومی اشتغال زا در محتوای کتب درسی دوره آموزش راهنمایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف توصیف میزان توجه به مولفه-های مهارت های عمومی اشتغال زا در محتوای کتب درسی دوره آموزش راهنمایی ایران انجام شده است. بدین منظور با بهره گیری از روش تحلیل محتوی، 30 جلد کتاب درسی دوره آموزش راهنمایی سال 1389-1388 که شامل 3794 صفحه بوده، مورد بررسی، تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از کتب درسی، از روش تحلیل محتوا به نام آنتروپی شانون برای به دست آوردن ضریب اهمیت هر یک از مولفه های مهارت های عمومی اشتغال زا و مقایسه ضرایب آن ها استفاده شده است. براساس یافته های پژوهشی، از 3794 صفحه درس کتاب های مورد بررسی، 167صفحه به مولفه های مهارت های پایه، 535 صفحه به مولفه های مهارت های درون شخصی و 174 صفحه به مولفه های مهارت های مدیریت فردی توجه شده است. و در میان صفحات کتب درسی این دوره، بیشترین ضریب اهمیت مربوط به مولفه های مهارت های پایه و کمترین ضریب اهمیت مربوط به مولفه های مهارت های مدیریت فردی می باشد. هم-چنین براساس ضرایب اهمیت به دست آمده از فراوانی ها، بیشترین ضریب اهمیت در کلیه کتب مورد بررسی مربوط به مهارت کار با دیگران و کمترین ضریب اهمیت مربوط به مهارت تطبیق پذیری، میل به تغییر و وقت شناسی می باشد.