فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۲٬۸۹۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
تجربه دینی از منظر جیمز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پراگماتیسم پیش از هر چیز، روش است- روشی جهتِ روی آوردن به تجربه؛ چه به معنای فرایندی آن و چه به معنای فرآورده ای آن. از این منظر، مفهوم تجربه در اندیشه پراگماتیکی جیمز جایگاهی ویژه می یابد. به گونه ای که می توان کل اندیشه او را در هر زمینه به آن برگرداند و بر مبنای آن فهمید. این نکته در مورد نگاه او به ""دین"" نیز صادق است. جیمز در پی بررسی دین در حدود زندگی آدمی، کنشها و تجارب اوست و برای این منظور، اصطلاح تجربه دینی را به کار می گیرد، اما چون منظور جیمز از این اصطلاح به روشنی بیان نگردیده، می کوشد منظور او را در سه گام متمایز اما به هم پیوسته ( خلوت فرد با امر قدسی، احساس حضور آن و واکنش متاثر از آن در برابر جهان و انسان) دریابد. سپس بسترهای وقوع این تجربه را، که در نگاه جیمز منجر به ""انواع تجربه دینی"" خواهد شد، کاویده و مهمترین بستر آن، یعنی بستر روانی- عاطفی را که منظور نظر جیمز است، شرح خواهد داد. در نهایت مقاله به بررسی کاربردهای اندیشه جیمز و نقدهای وارد شده بر آن پرداخته و مهمترین نقد را بی توجهی او به مولفه اجتماعی و سنت دینی می داند.
بررسی تحلیلی تطوّر مفهوم نفس از افلاطون تا ملاصدرا
حوزههای تخصصی:
در حالیکه افلاطون، بر اساس اعتقادش به جهان ایده ها، نفس را مربوط به جهانی دیگر و امری مفارق از بدن معرفی می کند، ارسطو که توجه خود را به تفحص و چگونگی کارکرد واقعی موجودات این جهان معطوف داشته، بر نظر ورزی محض در باره ماهیت و سرشت آن ها تاکید دارد. وی در تعریف نفس نیز به تحلیل مو جو دات جاندار پرداخته و نفس را صورت بدن معرفی می کند. در اندیشه فلوطین، نفس جزئی از نفس کلی است که یکی از اقانیم سه گانه است و یک رویش به قلمرو نوس است و روی دیگرش به عالم خاکی و بدن مرتبط است به طوریکه حلقه اتصال جهان معنوی و مادی است. ابن سینا بر اساس دغدغه های دینی اش دراثبات جاودانگی به صورت روحانی، نفس را ا مری مجرد و کمال بدن معرفی می کند. سهروردی، فیلسوف اشراق مسلک جهان اسلام، با الهام از دید گاه فلوطین و حکمای ایران باستان نفس را موجودی معنوی واز انوار مدبره دانسته به آن نور اسفهبدیه نام نهاد که مسئو لیت فرماندهی دژ (بدن ) را به عهده دارد. همه این فلاسفه در نحوه ارتباط نفس با بدن با معضلات و تناقضاتی روبرو بوده اند. ملاصدرا با تاثیر از این متفکران و بر اساس مبانی ابداعی اش در حکمت متعالیه تعریف خود را از نفس به گو نه ای دیگر ارائه میدهد که در عین صحت واستحکام از مشکلات مر بوطه مبراست.
تحلیل اگزیستنسیال هیدگر در آینه فلسفه عملی ارسطو «خوانشی» نو از اخلاق نیکوماخوس ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک ۱۳۸۸ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
این مقاله در صدد بیان این موضوع است که مهمترین مقومات فلسفه عملی ارسطو در تحلیل اگزیستنسیال هیدگر صبغه هستی شناختی می یابد. انحاء نسبت آدمی در قبال موجودات Verhaltenweisen آن گونه که در کتاب ششم از اخلاق نیکوماخوس ارسطو مطرح شده، در خوانش نوین هستی و زمان هیدگر تبدیل به انحا وجودی آدمیSeinsweise می گردد. آنچه برای هیدگر بسیار اهمیت دارد، احیای قوه انتولوژیک نهفته در تعینات سه گانه ارسطویی است که در آن پراکسیس بر دو نحوه رفتاری کاشف از موجودات؛ یعنی تئوری و پویسیس اولویت می یابد. هیدگر در بحث ارسطو از فضایل عقلانی، تعاریف و تعینات متناسبی را از زندگی انسانی در آرای ارسطو کشف می کند که در فلسفه جدید و برای مثال، در فلسفه هوسرل شناخته نشده و موضوعیت نیافته اند. اگر تحلیل اگزیستنسیال در پرتو تفسیر پدیدار شناختی ارسطو و بخصوص مطالب وی در اخلاق نیکوماخوس بازخوانی گردد، شاید بتوانیم برنامه فلسفی هیدگر را بهتر بفهمیم
مغالطات عقل محض در نظر کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نظر کانت، معرفت مشتمل بر مادهای و صورتی است. مادهی آن از طریق حس به دست می آید و صورت را، ما در دو مرحله ادراک حسی و فهم بدان میبخشیم: درمرحله ادراک حسی، مکان و زمان را، و در مرحله فهم دوازده مقوله را. و آنچه از این رهگذر می شناسیم، پدیدار است نه شیء فی نفسه. اما عقل ما به اقتضای طبیعت خود، پا را از حوزهی پدیدار بیرون مینهد و تصوراتی را می سازد که در واقع توهّمند. یکی از این تصورات، تصور نفس است. عقل میخواهد با چهار استدلال مغالطی، چهار مطلب را در خصوص نفس اثبات کند: جوهریت، بساطت، شخصیت و تمایزش از ماده (نفس وجودی یقینی دارد و ماده وجودی مشکوک). ریشهی همه این مغالطات این است که «من می¬اندیشم» یا «من» که در نظر کانت یک شرط پیشینی و صوری شناخت است، یکی شیء عینی و یک متعلق معرفت شناخته میشود. در ضمن کانت در مغالطهی چهارم با طرح نظریه ایده-آلیسم استعلایی به مخالفت با ایدهآلیسم به معنی متعارف آن میپردازد و تصورات موجود در ذهن را به معنی خاصی بیرونی میداند.
صفات الهی از نگاه ابن سینا و توماس آکوئیناس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیلسوفان موحد در کنار تمایلات فطری که بشر برای شناخت خداوند دارد، هریک تلاش نمودهاند، راهی استدلالی برای شناخت ذات و صفات الهی بیان نمایند، ارایه دلایل گوناگون از سوی فیلسوفان و متکلمان دربارهی خالق هستی بیش از آنکه درباره تصدیق به ذات خدا باشد، درباره تصور درست از خداوند بوده است و بر همین اساس، کوشش دانشمندان همواره در راستای شناخت درست از خالق هستی بوده است، در این میان، تلاش ابنسینا به عنوان رییس فلاسفه مشایی در جهان اسلام و توماس آکوئیناس به عنوان برجستهترین متکلم الهی مسیحی در قرون وسطی بسیار قابل توجه است، به ویژه اینکه هریک از این دو دانشمند برجسته درباره صفات الهی دیدگاهی خاص ارایه نمودهاند، ابنسینا با طرح نظریه اتحاد مصداقی و مفهومی صفات با یکدیگر و آکوئیناس با طرح نظریه آنالوژی، تلاش نمودهاند، در بین نزاعهای گسترده افراطی و تفریطی درباره ذات و صفات خداوند، راهی را برگزینند که ساحت ربوبی را از راهیابی کثرتها حتی کثرت حیثیات منزه بدارند، دیدگاه ابنسینا در بین فلاسفه مسلمان به خصوص ملاصدرا با مخالفت جدی روبه رو شده است.
بررسی تطبیقی اختیار انسان در فلسفه اسپینوزا و استاد مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار به مقایسه نظریات دو فیلسوف اسلامی و غربی استاد مطهری و اسپینوزا درباره اختیار انسان می پردازد. هر یک از این دو فیلسوف نظریات عمیقی درباره اراده آزاد و اختیار انسان عرضه کرده اند که بررسی تطبیقی این نظریات می تواند در فهم عمیق تر دیدگاه های هر یک از دو منشا اثر قرار گیرد. هدف این جستار روشن کردن شباهت ها و تفاوت های موجود در دیدگاه های آنان درباره این پرسش ها می باشد که آیا انسان واقعاً آزاد است؟ آیا اختیار و آزادی او صرفاً به معنی قدرت انتخاب است؟ آیا حس اختیار در او بدیهی است، یا نتیجه جهل و غفلت او از علل و عوامل مؤثر بر اعمالش می باشد؟ دامنه و حدود اختیار انسان چه اندازه است؟
این دو فیلسوف در مباحث مهمی نظیر عقل، آزادی انسان، انسان، اراده، نسبت عقل و اراده، تعریف جبر و اختیار، و ملاک اختیار دارای دیدگاه های عمیقی هستند که در این جستار به روش تطبیقی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.