فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۶۱ تا ۲٬۵۸۰ مورد از کل ۷٬۲۷۵ مورد.
کانت در متن آثارش
برهان تغییر تدریجی علیه سازگار گرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
چگونه مراسم اعدام را به طور زنده از تلویزیون تماشا کنیم؟
حوزههای تخصصی:
اخلاق در فضای سایبر
پژوهشی در « مسئله آدام اسمیت » : سازگاری یا ناسازگاری نظام اخلاقی و اقتصادی اسمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درآمدی بر شک و شکاکیت از منظر عقل و نقل(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار، ماهیت شک و شکاکیت از منظر عقل و قرآن کریم بررسی شده است. برای این منظور، به موضوع هایی همچون چیستی شک و شکاکیت، اقسام شک وشکاکیت، پیشینه شکاکیت، ادله شکاکیت، نقد ادله شکاکیت و شکاکیت از منظر قرآن کریم، منشا شکاکیت و راه های رفع و دفع شکاکیت پرداخته شده است.
همچنین به مسئله اساسی شک و شکاکیت، یعنی امکان دستیابی به علم و معرفت، توجه ویژه شده است.
کانت و قوه تخیل
پل هورویچ؛ تئوری حداقلی صدق و مسئله واقع گرایی علمی
حوزههای تخصصی:
در سنت فلسفی، همواره مفهوم صدق در ضمن مؤلفه سمانتیکی واقع گرایی و در تعاریف متعددی که از آن و نقطه مقابل، یعنی ضد واقع گرایی، ارایه شده مورد بحث قرار گرفته است؛ هر چند این تعاریف، تاکنون به دلایل متعددی نتوانسته اند جامع و مانع باشند و انتظارات همه فیلسوفان را برآورده سازند. بسیاری از تئوری ها، از جانب ابداع کنندگان آن ها واقع گرایانه بوده اند اما با توجه به برخی از تعاریف واقع گرایی، ضد واقع گرا هستند. در این مقاله، تعریفی بنیادین از واقع گرایی ارایه می شود که مبتنی بر نوع رویکردی است که یک فیلسوف دارد. از سوی دیگر، تئوری حداقلی صدق که از سوی پل هورویچ ارایه شده است و از جمله تئوری های فروکاهشی محسوب می شود، معرفی می گردد. این تئوری، با کمترین ابزارهای نظری و مفهومی قادر است علت و چگونگی کاربرد محمول «صادق است» را تبیین کند.
در این مقاله، سه ادعای اصلی بررسی و نقد می شوند: اول این که استدلال می شود تئوری حداقلی، به راستی حداقل تئوری ممکن در باب صدق است و باید در دل تمام تئوری های دیگر صدق نیز وجود داشته باشد. ادعای دوم چنین است که اگر در نظر فیلسوفی، نوعی ناسازگاری و تضاد میان موجودیت مستقل فاکت ها و دست رسی معرفتی به آن ها وجود داشته باشد، تئوری او ضد واقع گرا خواهد بود؛ چه درصدد رفع این ناسازگاری باشد و چه آن را اصیل و حل ناشدنی بداند. اما در نظر فیلسوف واقع گرا، چنین تضادی وجود ندارد. ادعای سوم این است که اگر تعریف فوق از واقع گرایی قبول شود، آنگاه می توان تبیین کرد که هیچ رابطه ای میان صدق و بحث واقع گرایی وجود ندارد؛ و اگر چه استقلال مفهوم صدق از واقع گرایی، در مورد تئوری حداقلی صدق نیز درست است اما این تئوری صدق، حداقل ترین تئوری ای می باشد که باید توسط واقع گرایان پذیرفته شود؛ زیرا می تواند علت حضور و کاربرد مفهوم صدق را در تمام تعاریف دیگری که از واقع گرایی شده است تبیین کند.
فلسفـه تـاریخ یعقوبی
حوزههای تخصصی:
آیا هنوز دربارهی واقعیت و صدق چیزی برای گفتن هست؟
حوزههای تخصصی:
فیلسوف آمریکایی هیلاری پاتنم (متولد 1926) در دهه های اخیر نویسنده ی بزرگی در زمینه ی فلسفه ی ذهن، فلسفه ی زبان و فلسفه ی شناخت بوده است. پاتنم که در ابتدا مدافع روی کردی «کارکردگرایانه» به ذهن و ارجاع بود، بعدها تحت تأثیر پیرس و جیمز به نفع نوعی «واقع گرایی درونی» یا «عمل گرایانه» استدلال آورد، که به موجب آن وابستگی ارجاع به نظریه ای که توسط انسان بنا شده است، آسیبی بر یک توضیح واقع گرایانه از صدق وارد نمی سازد. همان طور که پاتنم در این سخن رانی (1985) شرح داده است، از نظر وی هیچ حقیقتی درباره ی جهان نمی تواند مستقل از شاکله ای مفهومی وجود داشته باشد؛ اما با وجود در نظر گرفتن چنین شاکله ای، ارجاع ثابت است و صرفاً «قراردادی» نیست. به این معنا، اختلاف او با پست مدرنیسمِ ریچارد رورتی آموزنده است. هر دوی آن ها مبناگرایی را بر اساس عمل گرایی رد می کنند. با این حال، از نظر پاتنم با ناامید شدن از یک «نگاه از چشم خدا» به واقعیت، عمل گرایی یک توضیح تعدیل یافته، اما در عین حال واقع گرایانه و فلسفی از صدق در اختیار ما می گذارد.