فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱٬۹۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطة بین عوامل هوش معنوی با اضطراب و افسردگی در دانش آموزان رشتة «معارف و علوم اسلامی» و سایر رشته های تحصیلی انجام شده است. گروه نمونه شامل 38 دانش آموز رشتة علوم و معارف اسلامی (کل جامعه) و 196 دانش آموز از رشته های گوناگون تحصیلی در پایة چهارم دبیرستان های شهرستان خرم آباد (ناحیة 2 آموزش و پرورش) بود که به روش «نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای» انتخاب شدند. در این پژوهش، از 3 پرسش نامة «هوش معنوی ناصری»، پرسش نامه «اضطراب بک» و پرسش نامه «افسردگی گلدبرگ» استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که اضطراب در هر دو گروه به طور معنا داری از طریق عامل شکیبایی (در هوش معنوی) قابل پیش بینی بود. همچنین افسردگی از طریق عامل شکیبایی و بخشش در گروه معارف و علوم اسلامی و از طریق عوامل شکیبایی و تجارب معنوی در سایر دانش آموزان قابل پیش بینی بود. اما عامل شکیبایی پیش بینی کنندة بهتری بود. همچنین در گروه «معارف و علوم اسلامی» این عوامل پیش بینی کننده های قوی تری بودند.
انسان و فرشته خویی
حوزههای تخصصی:
انسان دارای جنبه های مشترکی با حیوان و فرشته است؛ بیشترین اشتراک انسان با حیوان، در جنبه های جسمی و مادی؛ و جنبه ی مشترک انسان با فرشتگان در عقلانیت است. ازآنجایی که موضوع علم پزشکی بدن انسان و آثار طبیعی و مادی آن است، به ناچار به جنبه های مشترک درمانی بین انسان و حیوان اندیشیده و در این باره به آزمایش و پژوهش می پردازد؛ ولی پرداختن به این موضوع به طور طبیعی ممکن است انسان را از نگاهی متعالی به دیگر ابعاد وجودی خویشتن باز دارد. اگر نگاهمان را اندکی از بُعد خاکی برگرفته و نگاهی آسمانی و ملکوتی به انسان بیفکنیم، درخواهیم یافت که انسان جنبه های مشترکی نیز با ملائک دارد که آن جنبه ها، در بُعد روحانیِ وجود او جلوه گر شده است، همان بخشی که در باور و اعتقاد ما تأمین کننده ی سلامت معنوی به معنای واقعی کلمه نیز است.
مقایسه ی شاخص های سلامت عمومی زنان حافظ قرآن و زنان غیرحافظ شهر کرمانشاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ بهار ۱۳۹۶ شماره ۲
43-52
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سلامت عمومی انسان ها همواره از موضوع های بسیار مهم در جوامع بشری بوده است. در این میان به نقش عامل های مؤثر دین و قرآن و آموزه های آن در سلامت عمومی افراد، بسیار توجه می شود. بنابراین، هدف از این پژوهش بررسی شاخص های سلامت عمومی و مقایسه ی ابعاد آن در دو گروه از زنان حافظ قرآن و زنان غیرحافظ شهر کرمانشاه است. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی- مقایسه یی است. تعداد 106 نفر از زنان حافظ قرآن کریم به روش هدفمند از مرکزهای جامعه القرآن واحد خواهران شهر کرمانشاه؛ و 91 نفر از زنان غیرحافظ، از کارآموزهای واحد خواهران سازمان فنی و حرفه یی شهر کرمانشاه، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه ی سلامت عمومی (GHQ-28)؛ و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون مقایسه ی میانگین ها استفاده شده است. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داده که بین دو گروه زنان حافظ قرآن و زنان غیرحافظ، در مقیاس های سلامت عمومی، علائم اضطراب، اختلال خواب، افسردگی، علائم جسمانی؛ و همچنین در مقیاس کارکرد اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: از آنجایی که سطح سلامت عمومی حافظان قرآن نسبت به افراد دیگر (غیرحافظ) بیشتر است، می توان نتیجه گرفت که ترویج فعالیت های قرآنی و شناخت هر چه بیشتر تأثیرهای قرآن بر سلامت عمومی انسان ها، می تواند به ما در شناخت بهتر قرآن و استفاده ی بیشتر از آن در درمان بیماری های روانی و ارتقای سلامت روحی و روانی کمک کند.
بررسی رابطه انواع افسردگی از منظر قرآن با جهت گیری مذهبی
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶
145 - 171
حوزههای تخصصی:
افسردگی از بیماری های بسیار رایج روانی است که زندگی فردی و اجتماعی بسیاری از افراد را تحت الشعاع قرار داده است. مطالعات بسیاری حاکی از نقش تأثیرگذار مذهب بر سلامت روان است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه انواع افسردگی از منظر قرآن با جهت گیری مذهبی بود. نمونه آماری 214 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات بود که تقریباً از هر دو جنس زن و مرد به نسبت مساوی انتخاب شدند. در این پژوهش سن دانشجویان بین 20 تا 40 سال بود و به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای سنجش در این تحقیق، پرسش نامه افسردگی از منظر قرآن (فیاض و همکاران، 1394) و مقیاس جهت گیری مذهبی (بهرامی احسان، 1380) بود. یافته ها نشان داد جهت گیری مذهبی با انواع افسردگی از منظر قرآن همبستگی منفی دارد و این بدان معنا است که افرادی که جهت گیری مذهبی قوی تری دارند کمتر به افسردگی مبتلا هستند. بنا بر داده های رگرسیون، ابعاد جهت گیری مذهبی علاوه بر همبستگی، قدرت پیش بینی انواع افسردگی را دارند. نتیجه این پژوهش نشان داد ابعاد جهت گیری مذهبی با افسردگی از منظر قرآن ارتباط دارد و می تواند آن را پیش بینی کند.
برشماری راهبردهای جسمانی - رفتاری به منظور مدیریت میل و رفتار جنسی در پسران نوجوان بر اساس منابع اسلامی (قرآن و روایات) و مطالعات تجربی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱
93-103
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: میل جنسی از مهم ترین غرایز انسانی است که پاسخ درخور و مناسب به آن، موجبات ارتقای سلامت روان را در فرد فراهم می کند. اما در سنین نوجوانی که آغاز تجربه ی این میل در انسان است، زمینه برای پاسخ مناسب به این میل فراهم نیست و از این مجرا لازم است نوجوان با برگزیدن راهبردهای مختلف، نسبت به مدیریت این میل اقدام کند. این مقاله با هدف برشماری راهبردهای جسمانی - رفتاری به منظور مدیریت میل و رفتار جنسی بر اساس آموزه های دینی و مطالعات تجربی انجام شده است. روش کار: به منظور تحقق اهداف مطالعه، در منابع اسلامی (قرآن و روایات) و مطالعات تجربی جستجو شد. عوامل جسمانی - رفتاری مؤثر بر میل و رفتار جنسی از این منابع استخراج؛ و در قالب دو گروه کلی افزاینده و کاهنده ی میل و رفتار جنسی طبقه بندی شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: در مجموع 49 عامل جسمانی - رفتاری مؤثر بر میل و رفتار جنسی از منابع مورد مطالعه استخراج شد. عمده ی این عوامل مرتبط با غذا، دسته جات غذایی و رفتارهای تغذیه بود. دیگر عوامل مرتبط نیز شامل فعالیت فیزیکی، رفتارهای مرتبط با بهداشت فردی، رایحه ها و رنگ های مختلف بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد مهم ترین راهبردهای جسمانی و رفتاری برای مدیریت میل و رفتار جنسی در نوجوانان پسر عبارت است از: تمرکز بر رفتارها، عادت های غذایی شامل کم خوری، کاهش دریافت انرژی، حذف اجزای غذایی افزاینده ی میل و رفتار جنسی در رژیم غذایی نوجوان، محدویت مصرف مکمل های غذایی، افزایش فعالیت فیزیکی و برخی ملاحظات در محیط آرایی فضاهای حضور نوجوانان.
مفهوم شوخ طبعی: دیدگاه ها و ملاحظات(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نظریات مفهوم شوخ طبعی است. روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی بوده و با استفاده از منابع موجود، پنج نظریه عمده در ماهیت شوخ طبعی؛ یعنی برتری جویی، عدم تجانس، تسکین، معکوس و نظریه روان شناسی مثبت بررسی شد. نظریه برتری جویی، منشأ شوخ طبعی را فخر ناگهانی از مقایسه خود با دیگران و درک نقصی در افراد دیگر و تحسین خود به خاطر عدم وجود آن نقص می داند. نظریه عدم تجانس، مشخصه ادراک پذیر شوخ طبعی را لذت از تجربه و تفکر نامتجانس معرفی می کند. نظریه تسکین، در واقع تبیین های فیزیولوژیکی را به نظریه عدم تجانس اضافه نمود و نتوانست اشکالات نظریه عدم تجانس را رفع کند. نظریه معکوس، تجربه شوخ طبعی را بر اساس نظریه گسترده تری تبیین نمود که اشکالات آن بررسی شد. در روان شناسی مثبت نیز تعریفی از شوخ طبعی ارائه شده است که به رغم برطرف شدن اشکالات نظریات دیگر، نقش فرهنگ جوامع مختلف را در تبیین شوخ طبعی لحاظ نکرده بود. اندیشمندان مسلمان نیز با دارا بودن نگاه هنجاری به شوخ طبعی، اساساً ورودی جامع و کامل به تعریف شوخ طبعی نداشتند. در نهایت، اینکه هرچند الگوی اسلامی شادکامی، درصدد تعیین جایگاه شوخ طبعی در منظومه معارف اسلامی برآمده است، اما به نظر می رسد نتیجه روشنی درباره تعیین حد و مرز آن و تبیین تفاوت ها و اشتراک های آن با مفاهیم دیگر ارائه نکرده است.
چشم اندازی بر مساجد ارتقادهنده ی سلامت: مطالعه یی مروری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴
103-116
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: پژوهش های متعدد نشان داده که اماکن مذهبی می تواند نقش مهمی در ارتقای سلامت جامعه داشته باشد. ازاین رو، پژوهش حاضر به بررسی نقش اماکن مذهبی در ارتقای سلامت جامعه و پیشنهاد راهکار آزمایشی برای تدوین نظام نامه ی جامع مساجد ارتقادهنده ی سلامت پرداخته است. روش کار: این پژوهش مروری بر اساس دیاگرام پریزما و با جستجوی علمی در پایگاه های اطلاعاتی مانند پابمد و ساینس دایرکت صورت گرفته است. بدین صورت که تعداد 20 مقاله ی علمی مربوط به ده سال اخیر بررسی شد و همه ی اطلاعات مورد نیاز بر اساس اهداف پژوهشی در جدول مناسبی وارد و تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی فارسی، پژوهشی مرتبط با مساجد ارتقادهنده ی سلامت به زبان فارسی یافت نشد. همه ی مطالعات یافت شده به زبان انگلیسی بود که در کشورهای هلند، آمریکا، آفریقا، کنیا و کنگو صورت گرفته بود. بر اساس یافته های به دست آمده در این مطالعات، اماکن مذهبی و روحانیون نقش مهمی در اعتلای همه جانبه ی سلامت داشتند. محور اصلی همه ی این مطالعات ارتقای سلامت بود که در شاخه های مختلفی از جمله توسعه ی سلامت معنوی، پیشگیری از انواع سرطان ها، ترویج فعالیت بدنی و ورزش، بهداشت فردی، سلامت خانواده، اهدای عضو، ارتقای سلامت اجتماعی، بهداشت تغذیه و مواد غذایی، سلامت مردان و زنان، مراقبت معنوی از بیماران در حال مرگ، بیماری های مزمن، سبک زندگی سالم، سرمایه های اجتماعی و خودمراقبتی انجام شده بود. نتیجه گیری: به منظور طراحی نظام نامه ی مساجد ارتقادهنده ی سلامت، انجام مطالعه یی مقدماتی (پایلوت) ضروری است؛ زیرا آنچه در مطالعات خارجی از آن به اماکن مذهبی تعبیر شده، از نظر محتوای فرهنگی و اعتقادی با کشور ما متفاوت است. از سویی دیگر ایجاد کمیته یی مشترک بین وزارت بهداشت و دیگر نهادهای مرتبط با مساجد نیز می تواند بسیار راهگشا باشد.
نقش میانجی خودکارآمدی و تاب آوری در رابطه ی هوش معنوی و اضطراب امتحان دانش آموزان دبیرستانی شهر قم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: هوش معنوی در کاهش اضطراب امتحان که موجب کاهش عملکرد تحصیلی می شود، مؤثر است. کشف متغیّرهای واسطه در رابطه ی هوش معنوی و اضطراب امتحان، زمینه ی تدوین بسته های آموزشی مناسب تر هوش معنوی را برای کاهش این اضطراب فراهم می کند. هدف این پژوهش، بررسی نقش میانجی خودکارآمدی و تاب آوری در رابطه ی هوش معنوی و اضطراب امتحان است. روش کار: این پژوهش توصیفی ازنوع همبستگی است و جامعه ی آماری آن را تمامی دانش آموزان دبیرستانی شهر قم در سال تحصیلی 95 - 96 تشکیل می دهند. نمونه گیری پژوهش به روش خوشه یی تصادفی انجام شده است. بدین منظور سه مدرسه ی دخترانه و سه مدرسه ی پسرانه به طور تصادفی انتخاب؛ و 380 پرسش نامه در برخی کلاس ها توزیع شد که پس از جمع آوری آنها، 269 پرسش نامه (127 پسر و 142 دختر) پذیرفتنی بود. شرکت کنندگان پرسش نامه های اضطراب امتحان ساراسون، هوش معنوی عبدالله زاده، خودکارآمدی شرر و همچنین پرسش نامه ی تاب آوری کونور و دیویدسون را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر بر اساس مدل بارون و کنی استفاده شده است. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داده که رابطه ی اضطراب امتحان با هوش معنوی (267/0)، خودکارآمدی (475/0-) و تاب آوری (330/0-) معنادار (01/0< P) است. علاوه براین، نتایج تحلیل مسیر بر اساس مدل بارون و کنی نشان داده که خودکارآمدی (17/0) و تاب آوری (09/0) رابطه ی اضطراب امتحان و هوش معنوی را به طور کامل میانجیگری می کند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، هوش معنوی از راه خودکارآمدی و تاب آوری موجب کاهش اضطراب امتحان می شود. ازاین رو، پیشنهاد می شود برای کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان، بسته های آموزشی هوش معنوی با تأکید بر افزایش خودکارآمدی و تاب آوری آنان تدوین شود.
«سبک زندگی» با رویکرد تطبیقی بین دیدگاه «علامه طباطبایی» و «دالایی لاما»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف معلوم ساختن تفاوت ها و شباهت های سبک زندگی از دیدگاه «علامه طباطبایی» و «دالایی لاما» انجام شده است و رویکردی میان رشته ای بین اخلاق و روان شناسی، و نیز رویکردی علمی- دینی دارد؛ و با روش تحلیل نظریِ متون دینی و روان شناختی به انجام رسیده است. نتایج نشان داد که علامه طباطبائی «گستره سبک زندگی» را در چهار مقوله ارتباط با «خدا»، «خود»، «دیگران» و «طبیعت» تعریف می کند و سه مقوله دیگر را زیل «ارتباط با خدا» جای می دهد؛ اما دالایی لاما، فقط به سه حیطه ارتباط با «دیگران»، «خود» و «طبیعت» توجه کرده و ارتباط با «خدا» را توجه نمی کند. هر دو اندیشمند به خودشناسی، مهرورزی، احترام به والدین، عشق به همسر، حفظ محیط زیست و نقد تکنولوژی پرداخته اند، اما در ناحیه مبانی و اهداف تفاوت های اساسی دارند؛ در واقع، علامه نگرشی اعتقادی اخلاقی دارد، اما دالایی لاما، نگرش «اخلاق سکولار» دارد.
کارآمدی مشاوره مبتنی بر آموزه های دینی بر کاهش تعارضات والد - نوجوان در دختران پایه دهم خمینی شهر
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی کارآمدی مشاوره مبتنی بر آموزه های دینی بر کاهش تعارضات والد- نوجوان در دختران پایه دهم خمینی شهر بود. این پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری، دختران پایه دهم خمینی شهر بود که به روش نمونه گیری هدفمند، 30 دانش آموز انتخاب شدند و والدین این دانش آموزان به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند، به طوری که هر گروه شامل 15 زوج از والدین بود. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه تعارض والد- نوجوان پرینز استفاده شد که در مرحله قبل و بعد از برگزاری جلسات مشاوره، نوجوانان دختر پایه دهم آزمون را تکمیل کردند. بسته مشاوره والدین، با استفاده از آموزه های دینی و با تأکید بر نظرات دو نفر از متخصصان حوزه تربیت دینی تهیه شد. داده های پژوهش در سطح استنباطی تحلیل شد. آزمون فرضیه ها با روش تحلیل کوواریانس نشان داد که مشاوره مبتنی بر آموزه های دینی در رابطه والد- فرزند با والدین، بر کاهش تعارضات والد- نوجوان مؤثر است.
رابطه ی بین جهت گیری مذهبی با مؤلفه های هوش هیجانی در دانشجویان دانشکده ی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱
79-92
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: جهت گیری مذهبی (درونی و بیرونی) یکی از عوامل تأثیرگذار بر رفتار و شناخت است و نقش تعیین کننده یی در مؤلفه های هوش هیجانی دارد. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین جهت گیری مذهبی با مؤلفه های هوش هیجانی در دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است. روش کار: این پژوهش توصیفی ازنوع همبستگی است. جامعه ی آماری آن را همه ی دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در سال تحصیلی 94 - 95 تشکیل می دهد. روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده بود. بدین صورت که نمونه یی به حجم 63 نفر (32 دختر و 31 پسر) از دانشجویان در حال تحصیل از میان همه ی دانشجویان دانشکده ی پزشکی انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه ی جهت گیری مذهبی آلپورت (ROS) و پرسش نامه ی هوش هیجانی بار-آن (EQ – I) بود. داده ها نیز با استفاده از روش های آماری توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و تحلیل رگرسیون بررسی شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: 51 درصد از نمونه های پژوهش زن و 49 درصد از آنان مرد بودند؛ 7/31 درصد در گروه سنی 18 تا 20 سال، 4/52 درصد 21 تا 23 سال و 9/15 درصد در گروه سنی 24 تا 29 سال قرار داشتند. همچنین 7/93 درصد از افراد نمونه مجرد و 3/6 درصد نیز متأهل بودند. یافته های پژوهش بیانگر این است که جهت گیری مذهبی بیرونی و درونی بر مؤلفه های هوش هیجانی در سطح 5 درصد تأثیر معناداری دارد. علاوه براین، جهت گیری مذهبی دانشجویان توانایی پیش بینی 19 درصد از مؤلفه های هوش هیجانی را دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که جهت گیری مذهبی می تواند نقش مؤثری در پیش بینی هوش هیجانی دانشجویان ایفا کند. دانشجویانی که جهت گیری مذهبی بالایی دارند، دارای انعطاف پذیری، تحمل استرس و شادکامی بالایی نیز هستند و در موقعیت های اجتماعی مسؤلیت پذیری بالایی دارند.
رابطه پایبندی مذهبی و سبک های هویت با کارآمدی خانواده(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه پایبندی مذهبی و سبک های هویت با کارآمدی خانواده است. این پژوهش، از نوع توصیفی است که با استفاده از روش همبستگی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه طلاب مرد و زن و دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهر قم می باشند. نمونه پژوهش، 388 نفر به صورت در دسترس، انتخاب شد. شرکت کنندگان ضمن ارائه برخی مشخصات جمعیت شناختی، به پرسش نامه های پایبندی مذهبی (JRAQ)، سبک های هویت (ISI-6G) و کارآمدی خانواده (SFEQI) پاسخ دادند. یافته ها نشان می دهد که کارآمدی خانواده با پایبندی مذهبی و سبک های هویت اطلاعاتی و هنجاری همبستگی مثبت و با ناپایبندی و دوسوگرایی مذهبی همبستگی منفی دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که پایبندی مذهبی و دوسوگرایی مذهبی و همچنین سبک هویت اطلاعاتی، توان پیش بینی کارآمدی خانواده را دارند.
نگرش های مربوط به انتخاب همسر: نقش کمال گرایی و طرح واره های ناسازگار اولیه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش کمال گرایی و طرح واره های ناسازگار اولیه در پیش بینی نگرش های مربوط به انتخاب همسر در میان دانشجویان و طلاب شهر قم است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. بدین منظور، از میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه دولتی شهر قم و طلاب حوزه علمیه قم 163 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسش نامه های نگرش های مربوط به انتخاب همسر (ARMSS)، کمال گرایی (TPI) و طرح واره های ناسازگار اولیه (YSQ-SF) پاسخ دادند. در تحلیل داده ها از آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها نشان داد بین حوزه های بریدگی و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، دیگر جهت مندی، محدودیت های مختل، مؤلفه های تلاش برای عالی بودن، نیاز به تأیید و فشار از سوی والدین با نگرش های مربوط به انتخاب همسر رابطه همبستگی معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام نشان داد که حوزه بریدگی و طرد طرح واره های ناسازگار اولیه و مؤلفه های فشار از سوی والدین، نشخوار فکری و تلاش برای عالی بودن از مهم ترین پیش بینی کننده های نگرش های مربوط به انتخاب همسر هستند. این یافته ها نقش مهم کمال گرایی و طرح واره های ناسازگار اولیه را در شکل گیری نگرش های مربوط به انتخاب همسر نشان می دهد.
نقش ایمان در سلامت روانی و شکل گیری شخصیت سالم بر اساس متون دینی و روان شناسی
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تبیین چگونگی تأثیر ایمان در سلامت روانی و شکل گیری شخصیت سالم بر اساس متون دینی و روان شناختی است. این پژوهش با استفاده از روش تحقیق کیفی از نوع تحقیق توصیفی- تحلیلی- تفسیری انجام گرفت. ابتدا مفاهیم اساسی پژوهش مانند «ایمان»، «شخصیت» و «سلامت روانی» توصیف، و تحلیل شد. سپس با مراجعه به متون دینی و روان شناسی نحوه تأثیرگذاری ایمان در سلامت روانی و سالم سازی شخصیت، بررسی شد. نتایج پژوهش نشان داد که در پرتو ایمان، سازمان روانی فرد مؤمن از نوعی غنای معرفتی برخوردار می شود و قدرت بینش او افزایش می یابد، به گونه ای که تعاملات بین فردی او با دیگران اصلاح می شود. همچنین، بُعد گرایشی فرد مؤمن، در مسیر شرع و عقل، جهت دهی می شود و در پی آن، رفتارهای وی نیز، که متأثر از بینش ها و گرایش های او است، اصلاح می شود و بدین طریق نوعی انسجام و یکپارچگی در ابعاد شخصیت فرد مؤمن به وجود می آید.
بنیادهای نظری سبک زندگی از دیدگاه قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، عبارت است از استخراج بنیادهای نظری سبک زندگی از دیدگاه قرآن کریم؛ سوال اصلی پژوهش این است که «سبک زندگی تجویزی قرآن، بر چه بنیادهائی بنا می شود و آن بنیادها، چگونه به یک مدل رفتاری امتداد می یابد؟» به منظور پاسخ گوئی به این سوال، با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی به روش اسنادی در منابع قرآنی و بارویکرد تفسیریِ استنطاق از قرآن، بنیادهای نظری سبک زندگی مورد واکاوی واقع شده است. بعضی از دستاوردهای پژوهش عبارت است از اینکه مبانی سبک زندگی از دیدگاه قرآن کریم را می توان در چهار دسته: معرفت شناختی، هستی شناختی، انسان شناختی و ارزش شناختی مورد بررسی قرار داد؛ از بررسی مبانی هستی شناختی و انسان شناختی، «جهان بینی توحیدی» و از واکاوی مبانی ارزش شناختی، «چارچوب نظام ارزشی توحیدی» به دست آمد. با تبیین جهان بینی و نظام ارزشی توحیدی، «نگرش های سبک زندگی، جهت گرایش ها و استانداردهای انتخاب» شکل یافت که الگوهای رفتاری خاصی را شکل می دهد. در نهایت، رابطه بین مبانی و الگوهای رفتاری، در قالب یک مدل نمادین نمایش داده شد.
ملاک انسان سالم از نگاه متون دینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱
104-117
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: بحث سلامت در انسان به قرآن کریم بازمی گردد که نگاهی فراتر از سلامت جسمی به انسان دارد و سلامت معنوی را بخش مهمی از سلامت در انسان قلمداد می کند. هدف از این مقاله نشان دادن معیار انسان سالم از نگاه متون دینی است؛ ازاین رو تلاش شد معیار انسان سالم از منظر دین اسلام شناسایی و معرفی شود. در این راستا از نظر اندیشمندان دینی نیز بهره برده شد. روش کار: این پژوهش توصیفی، ازنوع تحلیل محتوا و با استناد به آیات قرآن و تفسیرهایی است که مفسران با توجه به آیات مطرح شده درباره ی سلامت انسان بیان کردند. در کنار آن با بررسی روایاتی که از اهل بیت (علیهم السلام) در راستای تفسیر آیات قرآن رسیده، تلاش شده است معیار و ملاک سلامت انسان به ویژه در بخش معنوی معرفی شود و برای تأیید آن از سخنان صاحب نظران معاصر نیز بهره جسته شده است. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت انسانی سالم است که هر دو جنبه ی سلامت (مادی و معنوی) را دارا باشد، ولی باید توجه داشت وجود یکی از این دو ملازم وجود دیگری نیست، بدین معنا که ممکن است انسانی از نظر جسمی سالم باشد ولی از نظر معنوی سالم نباشد و نیز ممکن است از نظر معنوی انسان سالمی باشد ولی به دلایلی جسم او سالم نباشد. آنچه در سعادت انسان ارزش بیشتری دارد، سلامت معنوی او است. نتیجه گیری: همان گونه که صاحب نظران ابراز داشته اند، انسانیت به جنبه ی روحی انسان مربوط می شود نه به جنبه ی جسمی و مادی او؛ ازاین رو، سلامت روح انسان مهم تر از سلامت جسم او؛ و بیماری روح و دل انسان مهم تر از بیماری جسم او است. بنابراین، وقتی از انسان سالم سخن به میان می آید دو بُعد از جنبه های سلامت به ذهن می رسد، یکی انسان سالم از نظر مادی و دیگری انسان سالم از نظر معنوی که در حوزه ی علم دین به آن توجه می شود.
اعمال نیک در دیدگاه کودکان پیش دبستانی؛ مطالعه پدیدارشناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
کودکان، در فرایند رشد، در کانون خانواده و از طریق نهادهای اجتماعی و آموزشی، با ارزش های حاکم بر جامعه و خانواده آشنا شده، و در حد امکان به آنها عمل می کنند. برای دستیابی به دیدگاه کودکان در ارتباط با اعمال نیک، از روش کیفی و نظریه برخاسته از داده ها استفاده شد. در این راستا، بیست و پنج نفر از کودکان پیش دبستانی شهرستان ملایر، به صورت تصادفی انتخاب و سؤالات نیمه ساختاریافته، در مورد کارهای نیک از دیدگاه کودکان، رسیدن به مرحله اشباع مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل یافته ها از طریق کدهای باز و مشخص شدن گزاره ها اصلی و فرعی، نشان داد که در این گروه، به ترتیب، یاری رساندن، اطاعت از والدین و پرهیز از اذیت دیگران، جزء رفتارهای خوبی محسوب می شوند که کودکان گزارش می کنند. این امر نشان می دهد که حمایت از هم نوع و پرهیز از خشونت و ویژگی های الگوپذیر، در فرایند رشد کودکان از اهمیت خاصی برخوردار است و در نظام های آموزشی و فرهنگی جامعه ایرانی، به آن بیشتر توجه شده است.
رابطه ابعاد هوش معنوی و سبک های حل مسئله با تاب آوری در میان دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة ابعاد هوش معنوی و سبک های حل مسئله با تاب آوری، در میان دانشجویان دانشگاه ایلام انجام شد. طرح تحقیق از نوع همبستگی است. بدین منظور، تعداد 186 نفر از دانشجویان به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پرسش نامه های «هوش معنوی»، «سبک های حل مسئله» و «مقیاس تاب آوری» را تکمیل کردند. داده های تحقیق با ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش ارتباط مثبتی میان تمام ابعاد هوش معنوی با تاب آوری نشان داد. همچنین میان متغیرهای خلاقیت در حل مسئله، اعتماد در حل مسئله، و گرایش به حل مسئله با تاب آوری رابطة مثبت، و بین درماندگی در حل مسئله و مهارگری در حل مسئله با تاب آوری رابطة منفی وجود داشت. بالاترین ضریب همبستگی مربوط به معناداری شخصی است که مهم ترین متغیر پیش بین در این پژوهش است. بین اجتناب از حل مسئله با تاب آوری رابطة معناداری به دست نیامد. ازآن رو، که افراد با هوش معنوی بالا و سبک های حل مسئلة سازگارانه تاب آوری بالاتری دارند، می توان نتیجه گرفت که فراهم نمودن عوامل حمایتی (مانند مذهب و معنویت) به منظور افزایش هوش معنوی افراد، می تواند منجر به افزایش تاب آوری آنها گردد.
نقش جهت گیری مذهبی و صفات شخصیت در پیش بینی نشانه های اختلال شخصیت دستة «ب»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش جهت گیری مذهبی و صفات شخصیت در پیش بینی نشانه های اختلال شخصیت دستة «ب» بود. برای این منظور، تعداد 290 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و به وسیلة پرسش نامه «میلون-3»، پرسش نامة کوتاه «شخصیت نئو»، و «مقیاس جهت گیری مذهبی» ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از روش «تحلیل رگرسیون چندگانه» تحلیل شد. نتایج نشان داد عامل روی آوری به مذهب با اختلالات شخصیت به صورت مثبت همبسته است و توانست نشانه های اختلال شخصیت نمایشی، ضداجتماعی و مرزی را پیش بینی کند. همچنین صفات شخصیت تجربه پذیری، توافق جویی، برون گرایی و روان نژندی با اختلالات شخصیت به صورت متفاوت همبسته بود و توانست نشانه های آنها را پیش بینی کند. جهت گیری مذهبی و صفات شخصیت با اختلالات شخصیت مرتبط است و می تواند نشانه های اختلال شخصیت را پیش بینی نماید.