فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۱٬۷۴۷ مورد.
نقش سبک های مقابله ای و ویژگی های شخصیتی در رفتارهای خوردن آشفته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سبک های مقابله ای و ویژگی های شخصیتی در رفتارهای خوردن آشفته انجام شد.
روش: بدین منظور، 331 دانشجوی دانشگاه تهران با روش خوشه ای به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. کلیه شرکت کنندگان به پرسشنامه های نگرش های خوردن، پرسشنامه راهبردهای مقابله ای، و پرسشنامه ویژگی های شخصیتی نئو فرم کوتاه پاسخ دادند. قد و وزن و شاخص توده بدنی اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و روش رگرسیون چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج بیانگر رابطه معنادار رفتار خوردن آشفته با سبک های مقابله هیجان مدار، مساله مدار، و ویژگی های شخصیتی توافق، نورزگرایی و با وجدان بودن بود. به طوری که نتایج تحلیل رگرسیون نیز حاکی از تبیین 5/17 درصد از تغییرات رفتارخوردن آشفته با سبک مقابله ای هیجان مدار، و ویژگی های شخصیتی با وجدان بودن و توافق بود.
نتیجه گیری: این یافته ها بیانگر آن است که به واسطه تعامل سبک های مقابله ای و ویژگی های شخصیتی، افراد از رفتارخوردن آشفته به عنوان وسیله ای برای رویارویی با مسایل و مشکلات استفاده می کنند. این نتایج حاصل می تواند در برنامه ریزی پیشگیرانه و شناسایی افراد در معرض خطر و طراحی مداخله های روان شناختی مفید باشد.
مقایسه تمرینات ذهنی، فیزیکی و ترکیبی بر تعادل ایستا و پویای سالمندان سالم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
بررسی ارتباط بین تیپ های شخصیت، بنیه قوی و استرس در بیماری های عروق تغذیه ای قلب و افراد عادی
حوزههای تخصصی:
در زمینه نقش عوامل روانی و اجتماعی در ظهور بیماری عروقی قلب، بعضی از پژوهش ها وجود ارتباط مثبت بین شخصیت، استرس و بیماری عروقی قلب را گزارش کرده اند. در پژوهش حاضر ارتباط بین استرس، تیپ شخصیتی 2، ویژگی شخصیتی، بنیه قوی و بیماری عروق تغذیه ای قلب مورد بررسی قرار گرفته است....
بررسی اثربخشی آموزش ابراز وجود بر میزان رضایت زناشویی دانشجویان زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش ابراز وجود بر میزان رضایت زناشویی دانشجویان زن تنظیم شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان زن متأهل دانشگاه های دولتی تهران در سال 1388 بود. روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری در دسترس و گمارش تصادفی بود. نمونه 30نفر را شامل بود که به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره (آزمایش ، کنترل) گمارده شدند. برای گروه آزمایش کلاس مهارت ابراز وجود برگزار شد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که میزان رضایت زناشویی با میزان ابراز وجود رابطه معناداری دارد. آموزش مهارت ابراز وجود در افزایش ابراز وجود دانشجویان زن از طریق کاهش درجه ناراحتی مؤثر است ، آموزش مهارت ابراز وجود در افزایش ابراز وجود دانشجویان زن از طریق افزایش احتمال بروز رفتار مؤثر است، مؤلّفه های ابراز وجود باهم ارتباط معناداری دارند و آموزش مهارت ابراز وجود بر افزایش میزان رضایت زناشویی دانشجویان زن مؤثر است . شایان ذکر است که بعد از ٢ ماه پیگیری انجام شد و نتایج نشان داد که آموزش مهارت ابراز وجود همچنان اثر خود را حفظ کرده است.
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی عملکرد جنسی و رضایت مندی زناشویی در زنان با و بدون سابقه ی زایمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رابطه ی جنسی، کششی طبیعی در فضای مناسب خانواده است که پذیرش و احساس رضایت از آن در حفظ نظام خانوادگی موثر است اما به دنبال زایمان به خاطر شرایط خاص این دوران، رفتار جنسی دچار تغییراتی می شود. با توجه به شیوع مشکلات جنسی و ارتباط آن با تولد فرزند در زنانی که برای اولین بار مادر شدن را تجربه می کنند این پژوهش با هدف بررسی عملکرد جنسی و رضایت مندی زناشویی در زنان نخست زا و زنان بدون فرزند انجام شد.
روش کار: در این پژوهش توصیفی، 120 نفر از زنان متاهل (60 نفر دارای فرزند و60 نفر بدون فرزند) در محدوده ی سنی 30-20 سال با روش نمونه گیری تصادفی ساده از میان مراجعین به مراکز بهداشتی و مطب های متخصص زنان و زایمان شهر مشهد در سال 1388 انتخاب شدند. نمونه ها پرسش نامه های رضایت زناشویی اینریچ و رضایت جنسی و مشخصات جمعیت شناختی را تکمیل کردند. داده ها با نرم افزار SPSS و آمار توصیفی، مجذور خی و آنووا تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد زنانی که هنوز تجربه ی بارداری و زایمان را پشت سر نگذاشته اند از عملکرد جنسی بهتر (017/0=P) و رضایت مندی زناشویی بالاتر برخوردار بوده اند (005/0=P). هم چنین نمره ی میانگین عملکرد جنسی در زنان بدون فرزند 6/3 و برای زنان دارای فرزند 3/3 است.
نتیجه گیری: زنان متاهل بدون تجربه ی زایمان، میانگین نمره ی رضایت جنسی و رضایت مندی زناشویی بالاتری نسبت به زنانی که زایمان را تجربه کرده اند به دست آورده اند و این امر نشان ده نده ی نقش عامل جنسی بر عامل جنسی بر رضایت زناشویی و لزوم توجه به مشکلات جنسی در دوره ی پس از زایمان است.
مفاهیم و اهداف بهداشت روانی
حوزههای تخصصی:
همه گیری شناسی اختلالات روانپزشکی در استان کهگیلویه و بویراحمد 1380
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: بار اختلالات روانپزشکی در کشورهای پیشرفته تا حد زیادی به وسیله پزسشنامههای غربالگری و مصاحبه بالینی ساختار یافته شناسایی شده است، ولی بررسی بار اختلالات روانپزشکی در کشور ما محدود و تعداد مطالعات انجام شده کم میباشد. برنامهریزی برای ارایه خدمات اساسی بهداشت روان به افراد، نیازمند آگاهی از وضعیت موجود بیماری روانی در جامعه است. این مطالعه با هدف بررسی همهگیریشناسی اختلالات روانی در افراد 18 سال به بالاتر مناطق شهری و روستایی استان کهکیلویه و بویراحمد انجام گرفت.
مواد و روشکار: این مطالعه توصیفی به صورت مقطعی در سال 1380 انجام گردید. نمونه مورد مطالعه با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای و سیستماتیک از بین خانوارهای موجود استان کهکیلویه و بویراحمد انتخاب گردید و از طریق تکمیل پرسشنامه اختلالات عاطفی و اسکیزوفرنیا به وسیله کارشناسان روانشناسی در استان، جمعاً 327 نفر مورد مطالعه قرار گرفتند. تشخیصگذاری اختلالات براساس معیارهای طبقهبندی DSM-IV (چاپ چهام کتابچه تشخیصی و آماری اختلالات روانی)میباشد. اطلاعات جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS و روشهای اماری توصیفی مورد تجزیه و تحلیلی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج این بررسی نشان داد که شیوع انواع اختلالات روانپزشکی در استان 23.17 درصد میباشد که این شیوع در زنان 36.73 درصد و در مردان 9.92 درصد بوده است. اختلالات اضطرابی و عصبی شناختی به ترتیب با 13.37 و 5.04 درصد، شایعترین اختلالات روانپزشکی دراستان بودند. شیوع اختلالات پسیکوتیک در این مطالعه 1.49 درصد، اختلالات خلقی 1.19 درصد و اختلالات تجزیهای 2.08 درصد بوده است. در گروه اختلالات عصبی شناختی، صرع با 4.15 درصد و در گروه اختلالات اضطرابی، اختلال فوبی با 7.43 درصد شیوع بیشتری داشتهاند.
نتیجهگیری: در این مطالعه 11.28 درصد افراد مورد مطالعه دچار یک اختلال روانپزشکی بودهاند. شییوع اختلالات روانپزشکی در استان در افراد گروه سنی 65-56 سال با 17.65 درصد، افراد متأهل با 14.02 درصد، افراد ساکن در مناطق شهری با 15.38 درصد، افراد بیسواد با 14.68 درصد و افراد خانهدار با 14.53 درصد بیش از گروههای دیگر بوده است. لذا نتایج این تحقیق مسؤولیت سیاستگذاران و برنامهریزان بهداشتی استان کهکیلویه و بویراحمد و کشور در رابطه با تدوین برنامههای عملی و اجرایی بهداشت روان را بیش از پیش روشن میسازد.
شناخت مقبولیت روش های موجود پیشگیری از اعتیاد و ارائه الگوی مطلوب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" هدف: تحقیق حاضر شیوه های موجود پیشگیری از اعتیاد را مورد مطالعه قرار داده و نگرش افراد مختلف را نسبت به روش های پیشگیری بررسی کرده است.
روش بررسی: در این تحقیق از روش توصیفی و پیمایشی (survey) استفاده شد، یعنی با استفاده از پرسشنامه نسبت به سنجش آگاهی و نگرش افراد مورد مطالعه در مورد روش های پیشگیری پیشنهادی و موجود و مقبولیت آنها اقدام گردید. برای طراحی پرسش نامه ابتدا با متخصصان و صاحب نظران این حوزه مصاحبه های باز صورت گرفت و با توجه به نظرات آنان پرسش نامه نهایی با 60 سوال بسته و 2 سوال باز طراحی شد. نمونه های تحقیق 2500 نفر از افراد 13 تا 35 ساله کل کشور می باشند که با نمونه گیری تصادفی از 15 استان که استان ها هم تصادفی انتخاب شده بودند گزینش شدند.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که نگرش کلی افراد نسبت به روش های پیشگیری مطرح شده در پژوهش و مقبولیت آنها مثبت است، هر چند بین میزان مقبولیت روش ها تفاوت هایی وجود دارد که بنا بر نظر آزمودنی ها روش های رشد و توسعه فرهنگی، آموزش مهارت های زندگی و ارایه مشاوره به مردم از مقبولیت بیشتری برخوردارند.
نتیجه گیری: آزمودنی ها مقبولیت روش های موجود و پیشنهادی پیشگیری از اعتیاد را تعاملی می دانند که بر یکدیگر تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم دارند که با توجه به این یافته ها الگوی مطلوب الگویی تلفیقی است.
"
مقایسه بخشودگی و مؤلفه های آن و سلامت روانی در زوجین عادی و در شرف طلاق شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بررسی مؤلفه های بخشودگی می تواند بر ابعاد سلامت روان زوجین و در نهایت خانواده مؤثر باشد. هدف این مقایسه بخشودگی و مولفه های آن و سلامت روانی در زوجین عادی و در شرف طلاق شهر اصفهان بود.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع مورد و شاهد است. نمونه پژوهش از دو گروه متشکل از گروه زوجین عادی (100 زوج) وگروه طلاق تعداد (100 زوج) بودند. گروه اول زوجین بصورت تصادفی از بین مراجعین به مراکز تفریحی (پارک ها) و گروه دوم نیز از بین مراجعه کنندگان به مراکز طلاق شهر اصفهان انتخاب گردیدند. برای سنجش بخشودگی و مؤلفه های آن از پرسشنامه بخشودگی (FFS) و برای سنجش سلامت روان از پرسشنامه سلامت روان (GHQ) استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس چند عاملی (MANOVA) ، نشان داد که میزان بخشودگی و مولفه های آن (درک واقع بینانه، تصدیق خطا، جبران عمل ارتکابی، دلجویی کردن، احساس بهبودی و سبکبالی) در زوجین عادی بطور معنی داری بالاتر از زوجین طلاق است. این یافته در ارتباط با سلامت روان و خرده مقیاس های آن (علائم جسمانی، اضطراب و اختلال خواب، اختلال در کنش اجتماعی، افسردگی اساسی) نیز بدست آمد.
نتیجه گیری: در مجموع نتایج پژوهش حاضر مؤید آن است که،توجه به میزان بخشودگی و سلامت روانی زوجین در موارد ارجاعی برای طلاق می تواند حایز اهمیت باشد.
مقایسة کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی پسران فلج مغزی فعال و غیرفعال شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، مقایسه کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی پسران فلج مغزی 13 تا 18 ساله فعال و غیر فعال شهر تهران بود. به این منظور، از بین 150 نفر دانش آموز فلج مغزی مقاطع راهنمایی و دبیرستان، 28 نفر به شکل تصادفی انتخاب و بر اساس پرسشنامه فعالیت بدنی در دو گروه فعال (14 نفر) و غیرفعال (14 نفر) طبقه بندی شدند. از پرسشنامه غربالگری کودکان، شامل 10 خرده مقیاس بهزیستی جسمی، بهزیستی روانی، احساسات و خلق و خو، خودپنداره، خودمختاری، روابط با والدین و خانه، حمایت اجتماعی و همسالان، محیط مدرسه، پذیرش اجتماعی و منابع مالی برای آزمون فرضیات استفاده شد، روایی و پایایی این ابزار مورد تأیید قرار گرفت (85/0p=). برای تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. آزمون فرضیه های تحقیق نشان داد، پسران فلج مغزی فعال از کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی بهتری برخوردارند (05/0P<). در سطح خرده مقیاس ها نیز افراد فعال در بهزیستی بدنی، احساسات و خلق وخو، بهزیستی روانی، منابع مالی و حمایت اجتماعی و همسالان از پسران فلج مغزی غیر فعال برتر بوده (05/0P<)، اما تفاوت معنی داری بین دو گروه در خرده مقیاسهای خود پنداره، خود مختاری، پذیرش اجتماعی، محیط مدرسه، و روابط با والدین و خانه مشاهده نشد (05/0P>). نتایج تحقیق حاضر نشان داد، دیدگاه مثبت کودکان فعال نسبت به خود ناشی از فعالیت بدنی مستمر بوده است.
مقایسه سلامت روانی بین دانشجویان رشته های تحصیلی مختلف دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه سلامت روانی دانشجویان با رشته های تحصیلی مختلف در دانشگاه آزاد اسلامی کرج می باشد. در چهارچوب طرح توصیفی و از نوع علی – مقایسه ای با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 330 دانشجو از یازده دانشکده دانشگاه آزاد واحد کرج( دامپزشکی، تربیت بدنی، الهیات، ادبیات، پرستاری، مدیریت، روانشناسی، کشاورزی، حقوق، فنی و علوم) انتخاب شدند. به منظور سنجش سلامت روانی دانشجویان از پرسشنامه سلامت عمومی((GHQ، (1997) استفاده شده است. برای تحلیل داده از روش تحلیل مانووا و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. نتایج نشان داد که در تمام زیر مقیاس های سلامت عمومی و مقیاس کلی بین دانشجویان یازده رشته تحصیلی تفاوت معناداری وجود دارد.
بررسی ارتباط تناوب دعا با سلامت معنوی در بیماران تحت درمان با همودیالیز مراجعهکننده به مراکز همودیالیز وابسته به دانشگاه علوم پزشکی استان گلستان در سال 1388(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فقدان سلامت معنوی زمینهساز بسیاری از مشکلات روانی، عوارض جسمی و اجتماعی خصوصا در بیماریهای مزمن خواهد بود. معنویت به همراه نیروهای مذهبی مثل دعا، نقش مهمی را در قبول بیماریها ایفا میکنند. لذا این مطالعه با هدف بررسی ارتباط تناوب دعا با سلامت معنوی بیماران همودیالیزی انجام گرفت.
روشکار: در این پژوهش توصیفیتحلیلی 245 بیمار که جهت انجام همودیالیز در سال 1388 به بیمارستانهای استان گلستان مراجعه نموده بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند. اطلاعات از طریق پرسشنامهی تناوب دعای مراویگلیا و سلامت معنوی پولوتزین و الیسون جمعآوری شد. دادهها در نرمافزار آماری SPSS نسخهی 16 توسط آمار توصیفی و آمار استنباطی (کروسکال والیس، ضریب همبستگی اسپیرمن و آنالیز واریانس و آزمون تعقیبی توکی) تحلیل گردیدند.
یافتهها: میزان تناوب دعا در 98 درصد آزمودنیها در سطح بالا گزارش گردید. اکثر بیماران دعا را در ابعاد نگرش (78%)، تجربهی دعا (81 %) و آداب دعا (98%) در سطح بالایی بیان داشتند. سلامت معنوی 72 درصد بیماران در سطح بالا بود. همچنین بین تناوب دعا با سلامت معنوی، قومیت، سطح تحصیلات و شغل ارتباط معنیداری وجود داشت (05/0P<).
نتیجهگیری: بیماران همودیالیزی که تناوب دعای بیشتری داشتند از سلامت معنوی بالاتری برخوردار بودند. لذا با توجه به فرهنگ غالب مذهبی در جامعهی ایرانی، توجه به بعد معنوی و مذهبی بیماران ضروری به نظر میرسد.
جو سازمانی دانشگاه صنعتی اصفهان و ارتباط آن با سلامت روان دانشجویان در سال تحصیلی 88 1387
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی جو سازمانی دانشگاه صنعتی اصفهان (در 5 بعد فرهنگ سازمانی، نظام اجتماعی، روابط انسانی، امکانات و خدمات جنبی و نظام آموزشی) و ارتباط آن با سلامت روان دانشجویان کارشناسی این دانشگاه در سال تحصیلی 88 ـ 87 صورت پذیرفت. نوع تحقیق حاضر توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان کارشناسی (6994 نفر) دانشگاه صنعتی اصفهان در سال 88 ـ 87 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 500 نفر از آنان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار اصلی جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته جو سازمانی شامل 52 سؤال و پرسشنامه معیار سلامت روانی با90 سؤال بود که هر کدام از دانشجویان گروه نمونه به هر دو پرسشنامه پاسخ دادند. پایایی پرسشنامه های جو سازمانی و سلامت روانی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 86/0 و 97/0 تعیین شد. روایی محتوایی پرسشنامه ها با نظر استادان مربوط و کارشناسان مرکز مشاوره دانشگاه صنعتی تایید گردید. در این پژوهش از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیره، آزمون t مستقل، آزمون تحلیل واریانس، آزمون شفه و آزمون همبستگی کونیکال) استفاده شد. یافته های به دست آمده از این پژوهش نشان داد بین همه مؤلفه های جو سازمانی (بجز مؤلفه نظام آموزشی) با سلامت روان دانشجویان در سطح 05/0P≤ ارتباط معنادار آماری وجود دارد و براساس ضریب بتا از میان مؤلفه های جو سازمانی بیشترین قدرت پیش بینی کنندگی برای سلامت روان دانشجویان در مرتبه اول مربوط به مؤلفه فرهنگ سازمانی و در مرتبه دوم مربوط به نظام اجتماعی بوده است.
بررسی رابطه سلامت عمومی و رضایتمندی زناشویی در کارمندان دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تغییرات چند دهه اخیر در الگوهای زندگی زناشویی، چالش هایی در روابط زوج ها پدید آورده است که احساس امنیت روانی و دلبستگی زوجین به همدیگر را تحت تأثیر قرار می دهد و عامل مهمی برای تولید اضطراب و افسردگی و در نتیجه ضعیف شدن یا از بین رفتن رضایتمندی زناشویی شده است. هدف این پژوهش، بررسی ارتباط سلامت عمومی زوجین با رضایتمندی زناشویی آنان بود.
روش پژوهش: در این پژوهش توصیفی که از نوع همبستگی است و به منظور بررسی رابطه سلامت عمومی و رضایتمندی زناشویی انجام شده است، صد نفر از کارمندان مرد دانشگاه فردوسی مشهد که در محدوده سنی 45-25 سال و دارای تحصیلات دیپلم تا لیسانس بودند، در سال 1388 با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پرسش نامه های سلامت عمومی (28GHQ- یا 28General health questionnaire-) و رضایتمندی زناشویی به آنان داده شد. سپس داده ها با استفاده از مدل رگرسیون سلسله مراتبی و همچنین همبستگی بین خرده مقیاس های پرسش نامه ها، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: به منظور پیش بینی میزان جاذبه از روی سلامت روان پس از کنترل سن، جنس و سابقه خدمت، نتایج رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که افزایش در میزان افسردگی با کاهش میزان کلی خرده مقیاس جاذبه رضایتمندی زناشویی همراه است. همچنین برای پیش بینی میزان خرده مقیاس تفاهم بر اساس عوامل سلامت روان پس از کنترل سن، جنس و سابقه خدمت، عامل معنی دار افسردگی بود، به این معنی که افزایش در میزان افسردگی با کاهش میزان کلی خرده مقیاس تفاهم همراه است. همچنین نتایج نشان دهنده معنی داری عوامل اضطراب و افسردگی بود، بدین صورت که افزایش اضطراب و افسردگی با کاهش در خرده مقیاس طرز تلقی همراه است. در رابطه با خرده مقیاس سرمایه گذاری، نتایج نمایانگر معنی داری عوامل جسمانی، اضطراب و افسردگی بود، به این صورت که با افزایش نمره کلی عامل جسمانی، نمره خرده مقیاس سرمایه گذاری نیز افزایش یافت و افزایش میزان عوامل اضطراب و افسردگی با کاهش عامل سرمایه گذاری همراه است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که بین خرده مقیاس های جاذبه، تفاهم، طرز تلقی و سرمایه گذاری رضایتمندی زناشویی و اضطراب و افسردگی با علایم جسمانی، افسردگی و اضطراب سلامت روانی رابطه وجود دارد و ما از طریق عوامل سلامت روانی می توانیم رضایتمندی زناشویی افراد را پیش بینی کنیم.
ارتباط مؤلفه های فراشناختی خلاقیت با سلامت روان در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه به منظور تعیین میزان ارتباط مؤلفههای فراشناختی خلاقیت با سلامت روان در یک نمونه غیربالینی از دانشجویان اجرا شد. روش: پژوهش با روش همبستگی انجام شد و شامل یک نمونه 400 نفری از دانشجویان رشتههای مختلف تحصیلی علوم انسانی، فنی و مهندسی، علوم پایه و کشاورزی، و علوم دامپزشکی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار بود. ابزار پژوهش شامل آزمون تفکر خلاق تورنس (فرم ب تصویری) و پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ بود. یافتهها: تحلیل روابط همبستگی و رگرسیون بیانگر روابط منفی معنیدار بین خلاقیت با نشانههای آسیبهای روانی بود. از بین مؤلفههای فراشناختی خلاقیت دو مؤلفه سیالی و ابتکار ذهنی 46 تا 57 درصد از واریانس سلامت روان را تبیین میکرد. میزان خلاقیت و سلامت روان در بین رشتههای مختلف متفاوت بود. دانشجویان گروه علوم انسانی نسبت به بقیه رشتهها از خلاقیت و سلامت روان بالاتری برخوردار بودند. نتیجهگیری: یافتههای پژوهش نشان داد که در حوزه سلامت روان، خلاقیت متغیری تأثیرگذار است. بنابراین با تحریک و تقویت آن میتوان به ارتقای سلامت روان کمک کرد. یافتههای پژوهش نشاندهنده یک الگوی توانمندسازی خلاق برای دانشجویان است. الگو در شکل کاربردی شامل آموزشهای سیال سازی و ابتکاری سازی ذهن و شخصیت است که باعث میگردد دانشجویان بتواند از قدرت حل مساله و انطباق روانی بالاتری برای رویارویی با مشکلات برخوردار شوند.
اثربخشی آموزش تاب آوری گروهی بر مؤلّفه های سلامت عمومی دانش آموزان دختر دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور اثربخشی آموزش تاب آوری گروهی بر سلامت عمومی دانش آموزان دختر دبیرستانی انجام شد. پس از اجرای پرسشنامه های تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و سلامت عمومی گلدبرگ (1972)، تعداد 30 دانش آموز دختر سال اول دبیرستانی با میانگین سنی 15 سال و 2 ماه (دامنه سنی17-15) انتخاب شدند که نمرات تاب آوری و سلامت عمومی پایین را در پرسشنامه های مذکور کسب کرده بودند و به طور تصادفی در دو گروه 15 نفره جایگزین شدند. آزمودنی های هر گروه به کلیه گویه های پرسشنامه های تاب آوری و سلامت عمومی در دو وهله قبل از مداخله و پس از مداخله پاسخ دادند. روش این پژوهش آزمایشی و طرح این پژوهش دو گروهی، پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. پس از اجرای 10 جلسه آموزش تاب آوری گروهی کراگر(2006)، تحلیل یافته ها با استفاده از آزمون t حاکی از افزایش معنادار تاب آوری و سلامت عمومی آزمودنی ها بود. با توجه به یافته های فوق می توان گفت آموزش تاب آوری گروهی به واسطه تغییر سازه های روان شناختی به افزایش سلامت عمومی منجر می شود. بنابراین، به نظر می رسد آموزش تاب آوری برای مدیریت مؤلّفه های سلامت عمومی اثربخش است.
خلاقیّت و سلامت روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی رابطهی خلاّقیّت و سلامت روان و همچنین تعیین این مطلب که هر یک از عناصر خلاّقیّت(ابتکار، بسط، انعطاف پذیری و سیّالی) تا چه حد می توانند ملاک های سلامت روان را پیش بینی کنند،248 دانشجوی دختر و پسر به روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند و از نظر میزان خلاّقیّت و ملاک های سلامت روانی به ترتیب توسط آزمون خلاّقیّت و مقیاس های اضطراب و افسردگی، حرمت خود و تنیدگی ادراک شده، مورد ارزیابی قرار گرفتند. ضرایب همبستگی نشان دادند که خلاّقیّت با سلامت روان رابطهی معنادار دارد؛ به عبارت دیگر افرادی که سطح خلاّقیّت بالاتری داشتند، اضطراب، افسردگی و تنیدگی کمتری را تجربه می کردند و در ضمن, ارزش بیشتری برای خود قائل بودند. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که تنها، متغیّر ابتکار، توان پیش بینی نمرات افسردگی و تنیدگی ادراک شده را داشت. علاوه بر آن، نتیجه ی تحلیل واریانس نمره های خلاّقیّت آزمودنی های دانشکده های مختلف، بیانگر این مطلب بود که دانشجویان رشتهی هنر نسبت به دانشجویان رشته ی ادبیّات و علوم انسانی به طور معنادار، خلاّق تربودند. کلید واژهها: خلاّقیّت. سلامت روان. دانشجو. هنر. ادبیّات و علوم انسانی