فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۶۱ تا ۲٬۱۸۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از مهم ترین عوامل تاثیرگذار در پیشرفت هر سازمان، سلامت روان کارکنان آن است. از آنجاکه پرستاران نقش مهم و حیاتی در بهبود سلامت جامعه دارند هدف این پژوهش، بررسی رابطه سلامت روان پرستاران می باشد. روش کار: مطالعه ی حاضر، یک پژوهش توصیفی-تحلیلی است که از میان پرستاران شهرستان های بهبهان 93 نفر (61 زن و 32 مرد) به صورت تصادفی ساده از بین بخش های مختلف انتخاب شدند و به پرسش نامه ی سلامت عمومی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 22 و آمار توصیفی و آزمون همبستگی تی مستقل تحلیل شدند. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان دادکه 75 درصد پرستاران غیر سالم و 35 درصد، سالم بودند. بین سلامت عمومی پرستاران زن ومرد، تفاوت معنی داری وجودداشت. بین میزان افسردگی و اضطراب، عملکرد اجتماعی و جسمانی در زنان و مردان پرستار، تفاوت معنی داری وجود داشت. نتیجه گیری: باتوجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که اکثر پرستاران دارای میزان سلامت روان پایینی داشتند و سلامت روان پرستاران زن در مقایسه با پرستاران مرد، بیشتر در خطر بودند.
نقش عملکرد خانواده، دلبستگی به همسالان و عملکرد تحصیلی در پیش بینی شادکامی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی نقش عملکرد خانواده، دلبستگی به همسالان و عملکرد تحصیلی در پیش بینی شادکامی دختران نوجوان صورت گرفت. بدین منظور، 344 نفر از دانش آموزان دختر دبیرستان های شهرستان یزد در سال تحصیلی 1394-1393 با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه پژوهش در نظر گرفته شدند. ابزارهای جمع آوری داده ها شامل ابزار سنجش عملکرد خانواده، پرسشنامه شادکامی آکسفورد و پرسشنامه دلبستگی به والدین و همسالان بود و معدل دانش آموزان به عنوان شاخصی از عملکرد تحصیلی آنان در نظر گرفته شد. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که تمامی خرده مقیاس های دو متغیر عملکرد خانواده و دلبستگی به همسالان و همچنین عملکرد تحصیلی با شادکامی همبستگی معناداری دارند لیکن در تحلیل رگرسیون تنها مولفه های نقش ها و ارتباط از عملکرد خانواده و دلبستگی به همسالان قدرت پیش بینی نمرات شادکامی را داشتند و قویترین ضریب متعلق به دلبستگی به همسالان بود. عملکرد تحصیلی نقش معناداری در پیش بینی شادکامی دانش آموزان نداشت. هماهنگ با یافته های روانشناسی تحولی، همسالان و خانواده به عنوان دو بافت روانشناختی مهم بیشترین نقش را در پیش بینی شادکامی دختران نوجوان نشان دادند. عدم نقش عملکرد تحصیلی در پیش بینی شادکامی دانش آموزان می تواند باور عمومی جامعه و نظام آموزشی در زمینه رابطه قوی عملکرد تحصیلی با بهزیستی ذهنی و شادکامی بالاتر را به چالش بکشد.
وسعت دادن به گستره روان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلابی که بواسطه فناوری دیجیتال و علم ارتباطات بوجود آمده، نگرش و سبک زندگی فردی واجتماعیِ انسان امروز را دستخوش تغییرات جدی کرده است. دراین فضا، پاسخ دادن به مسایل فردی واجتماعی و امور خاص روانی درحوزه بهنجار ونابهنجار، ضرورتی است که نمی توان آن را نادیده گرفت. ازسوی دیگر، رشد علوم بین رشته ای، حضور موثرتر علم روان شناسی را در تحقیقات مشترک بین رشته ای ایجاب می کند.
چشم انداز شکل گیری روان شناسی بر اساس مبانی قرآنی: رویکردی مقایسه ای- تحلیلی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به هدف ارائه چشم اندازی از روان شناسی اسلامی بر اساس مبانی قرآنی در مقایسه با رویکردهای عمده روان شناسی به انجام رسید. بدین منظور به منابع اسلامی به خصوص قرآن مراجعه شد. مبانی روان شناسی اسلامی در گستره هستی شناختی، انسان شناختی، معرفت شناسی، الهیاتی، ارزش شناختی و روش شناختی استخراج گردید. سپس این مبانی با مبانی روان شناسی موجود به روش توصیفی – تحلیلی مقایسه و تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که روان شناسی اسلامی در شش بعد اساسی با روان شناسی موجود تفاوت بنیادین دارد: الف) موضوع، ب) عوامل و فرایندهای تغییر روان شناختی ج) گستره د) هدف ه ) مسأئل و) و روش بررسی.
پیش بینی سلامت عمومی دختران با توجه به سه شیوه فرزند پروری دایانا بامرید و فرزند پروری متناسب با آموزه های دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پزوهش حاضر پیش بینی سلامت عمومی دختران با توجه به چهار شیوه فرزند پروری می باشد. از بین دانش آموزان مقطع اول دبیرستان شهر ری تهران (90-91)، تعداد 100 دانش آموز دختر به همراه مادرانشان به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پزوهش سه پرسش نامه بود که به ترتیب ، به دختران پرسش نامه (GHQ) سلامت عمومی گلدنبرگ (1972) و به مادران آن ها پرسش نامه شیوه فرزندپروری دیانا بامریند (1972) و پرسش نامه محقق ساخته سبک فرزند پروری متناسب با آموزه های دینی داده شد. نتایج همبستگی، نشان داد که سبک فرزندپروری «اقتدار منطقی» و «سلامت عمومی» رابطه معناداری دارند. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که این سبک و سبک متناسب با آموزه های دینی می توانند سلامت عمومی را پیش بینی کتتد. در صورت استفاده از این دو سبک، سلامت عمومی فرزند افزایش می یابد. البته سبک فرزند پروری مبتنی بر آموزه های دینی به نحو معنادارتری سلامت عمومی را پیش بینی می کند.
اولویت بندی عوامل مؤثر بر انتخاب رشته دانشجویان دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، عوامل مؤثر بر انتخاب رشته دانشجویان دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران (229 نفر) بود که با استفاده از نمونه گیری تصادفی، نمونه ای به حجم 100 نفر مورد بررسی قرار گرفت. به منظور گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شد. نتایج تحلیل آماری حاکی از آن بود که عوامل تأثیرگذار بر انتخاب دانشجویان دانشکده کارآفرینی به ترتیب عوامل فردی-زیستی، موسسه ای-آموزشی، عوامل اقتصادی، عوامل کنکوری-آزمونی و عوامل اجتماعی-فرهنگی بوده است و بین تأثیر هر یک از عوامل با یکدیگر تفاوت معنی داری مشاهده شد.
مدل سازی گرایش دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به تربیت دینی، بر اساس نظریه ی آیزن و فیش باین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴
25-34
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه، باور و رفتارهای مذهبی پزشک در نحوه ی درمان او مؤثر است؛ از این رو، تحقیق حاضر با هدف مدل سازی گرایش دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به تربیت دینی انجام شده است. مواد و روش ها: در این مطالعه ی توصیفی- همبستگی، 154 دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با شیوه ی نمونه گیری تصادفی ساده وارد مطالعه شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه ی محقق ساخته ی روا و پایا (92/0α=) بر اساس متغیرهای مدل آیزن و فیش باین استفاده شد. برای بررسی داده ها نیز از تحلیل عاملی تأییدی بر پایه ی معادله های ساختاری، با استفاده از نرم افزار آماری AMOS استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد مؤلفه ی گرایش به تربیت دینی، با بار عاملی 41/0، بر مؤلفه ی رفتار دینی تأثیرگذار است. افزون بر این، میزان همبستگی بین مؤلفه ی گرایش با هنجارهای ذهنی نیز معنادار است(58/0). همچنین حیطه ی هنجارهای ذهنی نیز با بار عاملی 78/0، بر مؤلفه ی قصد از تربیت دینی و در نهایت همین حیطه نیز با بار عاملی 31/0، بر مؤلفه ی رفتار دینی اثر گذار است. بر اساس نتیجه ی پژوهش، مشخص شد عامل آموزش؛ با بار عاملی 77/0، بیش ترین اهمیت را در میان عامل های گرایش به تربیت دینی دارد؛ و مؤلفه های دوستان و آشنایان، خانواده و رسانه نیز به ترتیب در رتبه های بعدی اهمیت در مؤلفه ی گرایش به تربیت دینی قرار گرفت. نتیجه گیری: با توجه به اینکه در این تحقیق عامل آموزش، تأثیرگذارترین بوده، بنابراین، توجه به این عامل در تربیت دینی پزشکان بسیار ضروری است.
الگوی چندبُعدی مقابله دینی با تکیه بر آموزه های مهار خشم
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲
133 - 157
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور معرفی الگوی چندبُعدی مقابله دینی با تکیه بر آموزه های مهار خشم طراحی شد. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی بود و به شیوه اجتهاد دینی انجام گردید. یافته های پژوهش نشان داد که از تحلیل آموزه های دینی، دو الگوی تک بُعدی مقابله و الگوی چندبُعدی مقابله استخراج می شود. در الگوی چندبُعدی مقابله دینی، که مبتنی بر «تلفیق گرایی تکنیکیِ نظریه محور» است، ابعاد شناختی، رفتاری، هیجانی، زیستی، ارتباطی و معنوی با تکیه بر دیدگاه اسلام لحاظ شده است. در کنار الگوی چندبُعدی مقابله، الگوی تک بُعدی مقابله وجود دارد که ناظر به یکی از ابعاد چندبُعدی مقابله است و می تواند در غلبه بر مشکلات روان شناختی که شدت کمتری دارند، به کار گرفته شود. در مهار خشم و مدیریت آن، هر دو الگوی مقابله تک بُعدی و چندبُعدی به کار گرفته می شود. در صورتی که هیجان خشم، شدت و مدت بیشتری داشته باشد بر به کارگیری الگوی چندبُعدی مقابله نسبت به الگوی تک بُعدی، تأکید بیشتری شده است.
ارتباط استرس ادراک شده با صفات شخصیتی کارکنان فوریت پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کارکنان فوریت پزشکی در محیطی پرتنش به مراقبت از مصدومین بدحال می پردازند. مشخص نیست در این کارکنان چه صفات شخصیتی با درک استرس کمتری ارتباط دارند. هدف پژوهش حاضر شناسایی صفات کارکنانی است که در روبه رویی با شرایط تنش زا، عملکرد شغلی بالایی نشان می دهند.
روش کار: این مطالعه ی توصیفی-مقطعی از فروردین تا شهریور 1394 بر روی کارکنان فوریت پزشکی استان خراسان رضوی به روش همبستگی و به شکل میدانی انجام گرفت. تعداد 190 نفر مرد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل فرم مشخصات جمعیت شناختی، پرسش نامه ی شخصیت نئو-فرم کوتاه (NEO-FFI) و مقیاس استرس ادراک شده ی کوهن بودند. داده ها با شاخص های توصیفی و استنباطی (همبستگی و رگرسیون) و با کمک نرم افزار SPSSنسخه ی 16 تحلیل شدند.
یافته ها: از بین صفات شخصیتی، رگه ی شخصیتی روان رنجوری، همبستگی معنی دار مثبت اما برون گرایی و توافق و باوجدان بودن، همبستگی معنی دار منفی با استرس ادراک شده دارند (001/0P<). هم چنین روان رنجوری، گشودگی نسبت به تجربه، توافق و باوجدان بودن 5/59 درصد تغییرات در استرس ادراک شده را تبیین کردند.
نتیجه گیری: به نظر می رسد آن دسته ازکارکنان فوریت پزشکی که سطح بالاتری از رگه های شخصیتی مرتبط با ثبات هیجانی، تمایل به یاری رساندن، تلاش برای موفقیت و احساس مسئولیت دارند، می توانند در روبه رویی با شرایط تنش زا و بحرانی، استرس ادراک شده ی کمتر و کارآمدی بیشتری داشته باشند.
نقش سلامت معنوی، خودکارآمدی، و استعداد اعتیاد برای پیش بینی افراد معتاد و غیر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش سلامت معنوی، خودکارآمدی، و استعداد اعتیاد برای پیش بینی افراد معتاد و غیر معتاد شهرستان جیرفت بود. روش: مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش تمامی معتادان مرد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد سرپایی و افراد مرد غیر معتاد شهرستان جیرفتدر سال 1394 بودند. روش نمونه گیری به ترتیب تصادفی ساده و در دسترس بود که 136 نفر معتاد و 147 نفر غیرمعتاد به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافته ها: نتایج رگرسیون لجستیک نشان داد که هر سه متغیر سلامت معنوی (P<0/04)، خودکارآمدی (P<0/001) و استعداد به اعتیاد (P<0/03) توانستند بطور معناداری دو گروه را از هم تفکیک کنند. نتیجه گیری: بنابراین در کنار روش های معمول ترک، آموزش سلامت معنوی و دینداری وآموزش خودکارآمدی به ویژه در افراد مستعد اعتیاد می تواند در کاهش وابستگی به اعتیاد نقش ایفا کند.
بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس خردمندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین کفایت شاخص های روانسنجی فرم فارسی مقیاس خردمندی اشمیت، مالدون و پاندرز صورت گرفت. برای این منظور نمونه ای با حجم 278 نفر از دانشجویان دانشگاه مازندران در مقاطع کارشناسی و تحصیلات تکمیلی به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه ها پاسخ دادند. جهت بررسی روایی پرسشنامه از روش های تحلیل عاملی، روایی همگرا و روایی واگرا استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی به شیوه مؤلفه های اصلی، وجود شش عامل را تأیید کرد. پایایی مقیاس و خرده مقیاس ها نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ در دامنه 71/0 تا 80/0 و با استفاده از روش بازآزمایی در دامنه 71/0 تا 78/0 مورد تأیید قرار گرفت. به منظور بررسی تأثیر متغیر جنسیت بر هر یک از ابعاد و نیز بر نمره کل خردمندی، با استفاده از آزمون تی مستقل، نمره دانشجویان دختر و پسر در ابعاد گوناگون و نیز نمره کل مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که در هیچیک از موارد، به لحاظ آماری تفاوت معناداری بین دانشجویان دختر با دانشجویان پسر وجود نداشت. پژوهش نشان داد که ابزار طراحی شده از کفایت لازم برخوردار است و می تواند در پژوهش ها مورد استفاده قرار گیرد.
نقش سرمایه های روان شناختی مثبت و عملکرد خانواده در پیش بینی شادکامی در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش تعیین نقش سرمایه های روان شناسی مثبت و عملکرد خانواده در پیش بینی شادکامی نوجوانان بود. روش پژوهش همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 290 نفر از دانش آموزان بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از پرسش نامه های امید اشنایدر، خودکارآمدی نظامی و همکاران، خوش بینی شی یر و کارور، عملکرد خانواده مک مستر، تاب آوری کانر و دیویدسون و پرسش نامه شادکامی آکسفورد به عنوان ابزارهای پژوهش استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفت. تحلیل داده ها نشان داد که مولفه های عملکرد خانواده و سرمایه های روان شناسی مثبت با شادکامی رابطه مثبت معنادار دارند. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که نقش ها، تاب آوری، خودکارآمدی، خوش بینی و ابراز عواطف به ترتیب نقش معناداری در پیش بینی شادکامی دارند و در مجموع 35 درصد از واریانس شادکامی را تبیین کردند. در مجموع نتایج حاکی از اهمیت نقش خانواده و سرمایه های روان شناختی مثبت در شادکامی نوجوانان بود.
بررسی وتحلیل آموزش کارآفرینی درکتب کار وفناوری درپایه ششم ، هفتم وهشتم بر اساس الگوی پیشنهادی \#آینده شمادرلوای کارآفرینی\# (NFTE)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف ازتحقیق حاضرتبیین ضرورت آموزش کارآفرینی در مدارس و بررسی چگونگی اجرای آن وارائه پیشنهادهایی درجهت آموزش این مهارتها براساس الگوی ذکر شده می باشد. به این منظورکتب کار وفناوری، براساس کتاب\# آینده شما در لوای کارآفرینی\#(NFTE) که یک بسته آموزشی است و برای آموزش کارآفرینی در مدارس در پایه های (12-5) طراحی شده (به عنوان الگو)، مورد تحلیل قرار گرفت. روش تحقیق توصیفی است. جامعه آماری کتب کار و فناوری می باشد که با نمونه آماری برابر است. برای جمع آوری داده ها،از روش فیش ثبت مطالعات و داده ها (تحلیل محتوا) استفاده شده است. مبنای تحلیل محتوا، مقوله های مرتبط با دانش واطلاعات کارآفرینی است.این تحقیق به مقایسه کمی وکیفی نتایج حاصل ازتحلیل محتوای کتب کار وفناوری، والگومورد نظرپرداخته است. نتایج آماری نشان دادند که: در مجموع، فراوانی مقوله های مرتبط با دانش واطلاعات کارآفرینی در تصاویر و متون کتب کار و فناوری به ترتیب (7و13مورد) و درالگوی مورد نظر به ترتیب(32و51 مورد)است و در سطح استنباطی مقایسه فراوانی ها در تصاویر و متون به ترتیب(74/14و92/19) در سطح (01/0>P) معنی دار می باشندواین میزان در الگوبسیاربیشتر است. نتایج کیفی حاصل ازتحقیق، توجه به مفاهیم: کارآفرینی،ویژگیهای کارآفرینان موفق،مزایا ومخاطرات کارآفرینی وآموزش راه اندازی کسب وکاربه دانش آموزان میباشد. پیشنهاد میشود کتب کار وفناوری به لحاظ آموزش کارآفرینی بر اساس الگوی ارائه شده مورد بازبینی قرار بگیرد.
طراحی و ساخت ابزار میزان و نگرش به استفاده از شبکه های اجتماعی و بررسی رابطه آن با عملکرد تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ساخت و اعتباریابی مقیاس میزان و نگرش به استفاده از شبکه های اجتماعی، و ارتباط آن با عملکرد تحصیلی بود. بدین منظور تعداد ۳50 نفر (۱87 دختر و 163 پسر) از دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان منطقه پنج شهر تهران که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شده بودند، به پرسش نامه محقق ساخته میزان استفاده از شبکه های اجتماعی جواب دادند. داده های به دست آمده از طریق تحلیل عاملی اکتشافی با روش مؤلفه اصلی و چرخش واریماکس، ضریب آلفای کرانباخ و همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس تحلیل گردید. در مرحله ساخت مقیاس، پس از تأیید روایی صوری، روایی محتوایی، تحلیل اکتشافی با روش مؤلفه اصلی و چرخش واریماکس، ابزار نهایی 30 سؤال شده که منجر به استخراج دو عامل نگرش به استفاده از شبکه های اجتماعی و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی گردید. اعتبار مقیاس از طریق ضریب آلفای کرانباخ برای خرده مقیاس نگرش به استفاده از شبکه های اجتماعی 81/0 و برای میزان استفاده از شبکه های اجتماعی 88/0 و برای کل مقیاس نیز 91/0 به دست آمد. عملکرد تحصیلی به عنوان روشی برای اعتبار همگرا در نظر گرفته شد. نتایج رگرسیون نشان داد که میزان استفاده از شبکه های اجتماعی توانست 18/0 از واریانس عملکرد تحصیلی را پیش بینی کند. نتایج به دست آمده نشان داد که مقیاس میزان استفاده از شبکه های اجتماعی از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار است و میزان و نگرش به استفاده از این گونه شبکه ها در دانش آموزان، نقش تعیین کننده در عملکرد تحصیلی آنها دارد.
الگوی روابط علّی پیشایندها و پسایندهای رفتارهای سلامت در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف آزمون نقش واسطه ای رفتارهای سبک زندگی ارتقادهنده سلامت در رابطه جهت گیری های مذهبی درونی/بیرونی و حمایت اجتماعی ادراک شده با بهزیستی هیجانی و رضایت از زندگی در دانشجویان انجام شد. روش: 410 دانشجو (157 پسر و 253 دختر) به جهت گیری مذهبی درونی بیرونی آلپورت (I/EROS)، مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS)، نسخه تجدید نظر شده دوم نیمرخ سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت (HPLP-II)، فهرست عواطف مثبت و منفی (PANAS) و رضایت از زندگی (SWLS) پاسخ دادند. در این مطالعه، به منظور آزمون نقش واسطه ای رفتارهای سبک زندگی ارتقادهنده سلامت در رابطه جهت گیری های مذهبی درونی/بیرونی و حمایت اجتماعی ادراک شده با بهزیستی هیجانی و رضایت از زندگی در دانشجویان از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که رابطه بین جهت گیری مذهبی درونی و حمایت اجتماعی ادراک شده با رفتارهای سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت مثبت و معنادار و رابطه بین جهت گیری مذهبی بیرونی با رفتارهای سبک زندگی سالم مثبت و غیرمعنادار بود. همچنین، رابطه بین رفتارهای سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت با عاطفه مثبت و رضایت از زندگی مثبت و معنادار و با عاطفه منفی، منفی و معنادار بود.علاوه بر این،نتایج روش آماری معادلات ساختاری نشان داد که رابطه بین جهت گیری مذهبی درونی و حمایت اجتماعی با عاطفه مثبت و منفی و رضایت از زندگی از طریق از رفتارهای سبک زندگی سالم به طور نسبی میانجیگری می شود. در نهایت، در مدل مفروض، 29 درصد از پراکندگی نمرات رفتارهای سبک زندگی از طریق جهت گیری های مذهبی درونی/بیرونی و حمایت اجتماعی ادراک شده تبیین شد. همچنین، در مدل مفروض به ترتیب 64 ، 16 و 38 درصد از پراکندگی نمرات عاطفه مثبت، عاطفه منفی و رضایت از زندگی از طریق رفتارهای سبک زندگی تبیین شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که بخشی از پراکندگی نمرات بهزیستی هیجانی و رضایت از زندگی در بافت پیش بینی این مولفه های شناختی و هیجانی بهزیستی از طریق ابعاد درونی و بیرونی جهت گیری های مذهبی و حمایت اجتماعی ادراک شده، به کمک تفاوت در میزان استفاده از رفتارهای سبک زندگی سالم قابل تبیین است.
بررسی رابطه ی بین سبک های دلبستگی با اعتیاد به اینترنت در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به شیوع اعتیاد به اینترنت در بین قشر جوان و عواقب ناشی از آن و هم چنین تاثیرپذیری از سازه های مختف روان شناسی، مطالعه ی حاضر با هدف بررسی رابطه ی سبک های دلبستگی با اعتیاد به اینترنت در دانشجویان انجام شد.
روش کار: جامعه ی آماری این مطالعه ی توصیفی-همبستگی شامل تمام دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 95-1394 بودند که حداقل یک ترم از کل دوره ی تحصیل را گذرانده بودند. 354 نفر با روش نمونه گیری طبقه ای تناسبی و تصادفی ساده وارد مطالعه شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسش نامه های اعتیاد به اینترنت یانگ، سبک دلبستگی کولینز و رید و چک لیست اطلاعات جمعیت شناختی انجام شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSSنسخه ی 19 و آزمون های آماری تحلیل واریانس و تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه ی همزمان انجام شد.
یافته ها: به طور کلی سبک های دلبستگی قادر به پیش بینی اعتیاد به اینترنت هستند (001/0=P، 98/7=F) و 07/0واریانس نمرات اعتیاد به اینترنت از طریق سبک های دلبستگی، قابل تبیین است. به علاوه، سبک های ایمن (002/0=P) و اجتنابی (02/0=P) در جهت مستقیم و سبک دوسوگرا (002/0=P) در جهت معکوس، قادر به پیش بینی اعتیاد به اینترنت دانشجویان می باشند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این تحقیق، سبک دلبستگی ایمن با نمره ی کل اعتیاد به اینترنت و شش مولفه ی آن، همبستگی مثبت معنی داری دارد و بالا بودن نمرات سبک دلبستگی ایمن در دانشجویان با اعتیاد آنان به اینترنت همراه است.
ساخت و اعتباریابی آزمون اولیه مهارت حل مسئله بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ساخت آزمون اولیه مهارت حل مسئله، بر اساس مبانی نظری اسلامی انجام گرفت. همچنین از روش تحلیل محتوا و از روش پیمایشی با انتخاب تصادفی طبقه ای، نمونه 100 نفری از میان طلاب علوم دینی بهره گرفت. ساختار متغیرهای به دست آمده از منابع اسلامی برای حل مسئله عبارتند از: کنترل هیجان، شناخت و تعریف مسئله، شناسایی اهداف و موانع، تفکر خلاق و مشورت، تصمیم گیری، توکل و توسل، ارزیابی فرایند، سبک های ناکارآمد عجله ای و اجتنابی، اعتقاد به آزمایش یا تهدید دانستن مسائل و خوش بینی یا بدبینی. روایی این ساختار از نظر کارشناسان دین و روان شناسی، طبق ساختار لیکرت چهار گزینه ای با میانگین کل 62/3 و واریانس 2/0 محاسبه شد. روایی گویه ها با میانگین 51/3 و واریانس 37/0 به دست آمد. نتیجه همبستگی 88/0 با معناداری 01/0 را نشان داد. اعتبار آزمون بواسطه بررسی همسانی درونی پرسش نامه، با ضریب آلفای کرونباخ در سطح 96/0 به دست آمد. دونیمه سازی نیز اعتباری در حد 93/0 و 95/0 برای دونیمه را نشان داد، که بیانگر اعتبار و روایی مناسب این آزمون است.
بررسی تأثیر انیمیشن های داستانی بر رشد و سازگاری اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر انیمیشن های داستانی بر رشد اجتماعی و سازگاری اجتماعی در دانش آموزان کم توا ن ذهنی آموزش پذیر 14- 8 ساله شهرستان دزفول در سال تحصیلی 94-1393 است. روش پژوهش، شبه تجربی بود که با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر مشغول به تحصیل در مدرسه استثنایی سوده به تعداد 70 نفر بود. نمونه پژوهش، 40 نفر از دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر دختر و پسر با طیف بهره هوشی 60 الی 74 بود که به صورت تصادفی ساده، انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل آزمون ریون رنگی کودکان، مقیاس رشد اجتماعی وایلند و پرسش نامه سازگاری اجتماعی کودکان بود. پایایی آزمون های رشد اجتماعی و سازگاری اجتماعی از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب 0/75 و 0/77 به دست آمد. گروه آزمایش 22 جلسه مداخله گروهی (تماشای داستان های الکترونیکی با انیمیشن) دریافت کرده و در مقابل، گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل تحلیل واریانس مانکوا انجام شد. مقایسه نتایج آزمودنی ها در پس آزمون، نشان داد که میانگین رشد اجتماعی و سازگاری اجتماعی گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه افزایش معنی داری یافته بود. بنابراین، نتیجه گرفته می شود که انیمیشن های داستانی بر رشد و سازگاری اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر تأثیر مثبتی دارند.
مقایسه مراکز یادگیری دانشگاهی در سطح جهانی با مراکز یادگیری دانشگاهی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه مراکز یادگیری دانشگاهی در سطح جهان با مراکز یادگیری دانشگاهی در ایران انجام شده است. در این تحقیق مؤلفه ها و ویژگی های محتوای آموزشی، منابع انسانی، محیط فیزیکی، تشکیلات، رسانه ها و تجهیزات، موردمطالعه و تجزیه وتحلیل قرارگرفته اند. روش پژوهش تطبیقی از نوع توصیفی بوده و روش نمونه گیری نیز هدفمند می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مراکز یادگیری دانشگاهی است که در سطح جهانی طراحی شده و در سایت اینترنت قابل دسترسی می باشند. علاوه بر این، مراکز یادگیری دانشگاهی ایران (دانشگاه علامه طباطبایی تهران) جزء جامعه آماری می باشند. همچنین همه کارشناسان شاغل در دانشگاه ها و مدیران، اساتید و کارشناسان نیز جزء جامعه آماری می باشند. برای جمع آوریداده ها نیز از چک لیست محقق ساخته استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که تفاوت بین مراکز یادگیری دانشگاهی در سطح جهانی و مراکز یادگیری دانشگاهی موجود در ایران ازنظر محتوای آموزشی، محیط فیزیکی، نیروی انسانی، تشکیلات، رسانه ها، مواد و تجهیزات، معنی دار می باشد. با توجه به یافته های این پژوهش یافته های مطالعه مراکز یادگیری دانشگاهی ایران نشان می دهد که این مراکز در مؤلفه های محتوای آموزش، نیروی انسانی، تشکیلات، محیط فیزیکی و رسانه ها، مواد و تجهیزات نسبتاً ضعیف می باشد. به عبارتی بین مراکز یادگیری دانشگاهی ایران و مراکز یادگیری دانشگاهی در سطح جهانی تفاوت معناداری وجود دارد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که مراکز یادگیری دانشگاهی موجود در ایران در مؤلفه های ذکرشده از وضعیت مطلوبی برخوردار نمی باشند و نیازمند توجه بیشتر به مراکز از سوی مسئولان امر می باشند.
نقش واسطه ای توانمندسازی در ارتباط با هوش سازمانی و کیفیت زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تبیین نقش واسطه ای توانمندسازی در ارتباط با هوش سازمانی و کیفیت زندگی کاری می باشد. جامعه آماری تمامی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم تعداد90 نفرانتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش سه پرسش نامه هوش سازمانی آلبرخت[1]، کیفیت زندگی کاری قاسم زاده و توانمندسازی اسپریتزر[2] بوده است. برای تجزیه و تحلیل از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و در سطح آمار استنباطی از روش تحلیل مسیر به شیوه بارون و کنی با کاربرد از روش رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد. نتایج نشان دادند: توانمندسازی نقش واسطه ای بسیار ضعیفی ایفا می کند. با توجه به نتایج مقدار بتای هوش سازمانی برای پیش بینی توانمندی که معادل با همبستگی مرتبه صفر این دو متغییر است با توجه به ناچیز بودن تاثیر غیرمستقیم هوش سازمانی از راه توانمندسازی برای کیفیت زندگی می توان به این نتیجه رسید که به احتمال قوی متغییر توانمندسازی برای رابطه هوش سازمانی و کیفیت زندگی یک متغییر تعدیل گر است.