فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۸۱ تا ۱٬۸۰۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی مدل ساختاری رابطه سرمایه معنوی اسلامی، با احساس انرژی در کار و عملکرد شغلی اجرا شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان یک هتل در اصفهان در بهار 1394 بودند که از میان آنان، 188 نفر به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسش نامه سرمایه معنوی اسلامی، پرسش نامه احساس انرژی در کار و پرسش نامه عملکرد شغلی بودند. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادله ساختاری (SEM) تحلیل شد. نتایج نشان داد که احساس انرژی در کار و عملکرد شغلی، با هر چهار مؤلفه سرمایه معنوی اسلامی دارای رابطه مثبت و معنادار (01/0>p) هستند. نتایج مدل یابی معادله ساختاری نیز نشان داد که سرمایه معنوی اسلامی، با احساس انرژی در کار و احساس انرژی در کار با عملکرد شغلی دارای رابطه معنادار هستند (01/0p<). همچنین سرمایه معنوی اسلامی از طریق ایجاد احساس انرژی در کار، موجب افزایش عملکرد شغلی می شود. بنابراین، می توان از سرمایه معنوی اسلامی در راستای افزایش احساس انرژی و عملکرد شغلی افراد در محیط های کاری ایران استفاده کرد.
تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر کاهش اعتیادپذیری دانش آموزان دوره متوسطه مدارس شاهد (فرزندان ایثارگران، شهدا و کارکنان نظامی) تبریز
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۸ بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۹
65 - 75
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سوءمصرف مواد در نوجوانی یک نگرانی عمده درباره سلامت عمومی است که با انواع متعددی از اختلالات روانی از قبیل اختلالات افسردگی، اختلالات اضطراب، اختلال بیش فعالی- نقص توجه و اختلال سلوک همراه شده است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی در کاهش اعتیاد پذیری دانش آموزان پسر مدارس متوسطه شاهد بود. روش: روش تحقیق، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری شامل پسران دبیرستانی مدارس شاهد شهر تبریز بود که با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، دو گروه به صورت کاملاً تصادفی و هر گروه شامل 30 نفر به عنوان گروه آزمایش و گروه انتخاب شدند.گروه آزمایش به طور منظم به مدت 8 جلسه در دوره آموزش مهارت های زندگی حضور یافتند و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه پذیرش اعتیاد استفاده شد. نتایج: تجزیه وتحلیل داده ها بیانگر آن است که آموزش مهارت های زندگی باعث کاهش اعتیادپذیری در دانش آموزان می شود. بحث: مهارت های زندگی و ارتقای آن می تواند در پیشگیری از گرایش افراد به سوءاستفاده از مواد تأثیرگذار باشد.
پیش بینی رضایت از زندگی در دانشجویان براساس سبک زندگی اسلامی و هوش معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هپژوهش حاضر با هدف پیش بینی رضایت از زندگی در دانشجویان براساس سبک زندگی اسلامی و هوش معنوی انجام شد. پژوهش همبستگی و جامعه ی آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه خوارزمی در سال تحصیلی 94-1393 بود. نمونه ی مورد بررسی 300 نفر از دانشجویان بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سبک زندگی اسلامی، پرسشنامه هوش معنوی و پرسشنامه رضایت از زندگی استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه گام به گام استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که سبک زندگی اسلامی، هوش معنوی با رضایت از زندگی دانشجویان رابطه مثبت و معنادار دارند و رضایت از زندگی دانشجویان از طریق ترکیب خطی مولفه های سبک زندگی اسلامی و هوش معنوی قابل تبیین می باشد و نتایج پژوهش حاضر با توجه به هدفهای مطرح شده می تواند در جامعه دانشگاهی قابل استفاده باشد.
درنگی در نسبت «اراده» با «تربیت اخلاقی» و اشاره ای به «روش های پرورش اراده اخلاقی»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، معلوم ساختن «مقدار بهره مندی انسان از آزادی اراده»، و «میزان اختیاری بودن رفتار او»، و نسبت این امور با «تربیت اخلاقی»، و «روش های پرورش اراده برای تحقق تربیت اخلاقی» بوده است. پرسش این پژوهش عبارت است از اینکه: «آیا آزادی اراده وجود دارد» و «آیا آزادی اراده، قابلیت کاربردی دارد؟»، «آیا میان پرورش اراده با تربیت اخلاقی نسبتی هست؟» «چه روش هایی برای تقویت اراده اخلاقی مفید است؟» برای پاسخ گوئی به این سؤالات، از روش پژوهشی توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که «درباره آزادی اراده در آدمی، دیدگاه واحدی وجود ندارد». محقق با تکیه بر دیدگاه اسلام، به دو گروه روش کلیِ «سلبی» و «ایجابی» برای تقویت اراده اخلاقی دست یافته است
اثربخشی آزمون مشاهده مستقیم مهارت های بالینی (SDOP) بر یادگیری مهارت های عملی دانشجویان پرستاری در بخش مراقبت های ویژهICU(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف:ارزشیابی بالینی دانشجویان به شکل مشاهده مستقیم در موقعیت های عملی و واقعی، باعث اطمینان از توانمندی آنان در رویارویی و پیش بینی اتفاقات بالینی در شرایط خاص بیمار خواهد شد. این پژوهش باهدف تعیین و مقایسه اثربخشی آزمون داپس با روش های سنتی بر میزان یادگیری مهارت های بالینی دانشجویان در بخش مراقبت های ویژه انجام شد.
نقش پیش بینی کنندگی حمایت اجتماعی ادراک شده در رشد و تحول پس از سانحه جانبازان نابینا
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۸ بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۹
29 - 38
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش پیش بینی کنندگی حمایت اجتماعی ادراک شده در رشد و تحول پس از سانحه جانبازان نابینا بود. روش: شرکت کنندگان در پژوهش 110 نفر از جانبازان نابینا بودندکه از طریق نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده زیمن و همکاران (1988) و پرسشنامه رشد و تحول پس از سانحه تدسکی و کالهون (1996) را با کمک پرسشگر تکمیل کردند. داده ها با استفاده از SPSS و آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شد. نتایج: یافته ها نشان داد که بین حمایت اجتماعی ادراک شده با رشد و تحول پس از سانحه، رابطه وجود دارد که مقدار آماره F به دست آمده برابر با 234/067 است که در سطح آلفای کوچکتر از 0/01 معنا دار است و مقدار ضریب رگرسیونی استانداردشده (Beta) برای مولفه های حمایت اجتماعی ادراک شده هم این گونه به دست آمد: حمایت خانواده برابر با 0/376، حمایت دوستان برابر با 0/183 و حمایت دیگران برابر با 0/429 است. بنابراین باتوجه به مقدار آماره های t به دست آمده، همه مؤلفه ها در سطح آلفای 0/01 معنا دارند. بحث: حمایت اجتماعی ادراک شده به طور معنا داری قادر است رشد و تحول پس از سانحه را پیش بینی کند. همچنین هرکدام از مؤلفه های حمایت اجتماعی ادراک شده به طور مجزا، رشد و تحول پس از سانحه را پیش بینی می کنند.
تدوین و اعتباریابی الگوی بومی منزلت معلمان در نظام آموزش و پرورش ایران - رویکرد ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه و تدوین الگوی بومی منزلت معلمان در نظام آموزش و پرورش کشور بود. روش پژوهش ترکیبی اکتشافی دو مرحله ای از نوع ابزارسازی بود. روش پژوهش در مرحله کیفی، مطالعه موردی کیفی و مشارکت کنندگان بالقوه شامل معلمان با تجربه آموزش و پرورش بودند. رویکرد نمونه گیری، هدفمند و روش نمونه گیری صاحب نظران کلیدی بود. گردآوری اطلاعات تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. ابزار پژوهش، مصاحبه عمیق نیمه ساختمند بود و تحلیل مضمون در این بخش، دو مضمون فراگیر منزلت درونی و بیرونی، چهار مضمون سازمان دهنده باور و اندیشه معلم در مورد منزلت معلمی و باور و اندیشه وی در مورد رفتار و عملکرد جامعه(درونی) و باور و اندیشه جامعه نسبت به منزلت معلمی و رفتار و عملکرد جامعه نسبت به معلم(بیرونی) و شصت و نه مضمون پایه را درباره منزلت معلمان کشف نمود. در بخش کمی روش تحقیق توصیفی - پیمایشی بود و جامعه آماری شامل معلمان نواحی چهارگانه شهر شیراز بودند که برای اعتباریابی الگو، با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش صاحب نظران کلیدی، 55 نفر انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در بخش کمی، مقیاس محقق ساخته بر اساس شبکه مضامین بخش کیفی بود. تحلیل بخش کمی با تحلیل عامل تاییدی برای تعیین اعتبار الگو انجام شد. نتایج بخش کمی با استفاده از تحلیل عامل مرتبه اول و دوم نشان داد که الگوی بومی منزلت معلم دارای روایی سازه است.
راه کارهای ارتقای شایستگی های مدیران گروه های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تبیین راه کارهای ارتقای شایستگی های مدیران گروه های آموزشی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان (15724 نفر) و اعضای هیأت علمی (239 نفر) دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان و نیز اساتید و صاحب نظران حوزه مدیریت می باشند. روش پژوهش به صورت آمیخته است. روند تحقیق مشتمل بر سه مرحله کلی شامل تحلیل شکاف بین وضع موجود و مطلوب شایستگی های مدیران گروه های آموزشی؛ اولویت بندی شایستگی ها؛ و شناسایی و اولویت بندی راه کارهای ارتقای شایستگی ها بود. روش نمونه گیری در بخش اول به صورت تصادفی طبقه ای و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه دوسویه وضع موجود و مطلوب شایستگی های مدیران گروه های آموزشی بود. در بخش دوم، روش نمونه گیری به صورت هدفمند و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه مقایسه های زوجی شایستگی ها بود. در بخش سوم نیز، روش نمونه گیری به صورت هدفمند و ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه گسترش عملکرد کیفیت بود. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون t برای دو گروه همبسته، تکنیک تحلیل سلسله مراتبی، تحلیل محتوا و تشکیل ماتریس خانه کیفیت صورت گرفت. بخشی از یافته ها بیانگر شکاف منفی و معنادار بین وضع موجود و وضع مطلوب شایستگی های مدیران گروه های آموزشی بود. مهم ترین یافته ها نیز شناسایی و اولویت بندی 69 راه کار عملیاتی جهت ارتقای شایستگی های مدیران گروه های آموزشی بود. در پایان این نتایج به بحث گذاشته شده اند
پیش بینی بهزیستی روانشناختی براساس مؤلفه های سرمایه روانشناختی و مؤلفه های نگرش معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی بهزیستی روانشناختی براساس مؤلفه های سرمایه روانشناختی (خودکارآمدی، خوش بینی، تاب آوری و امیدواری) و مؤلفه های نگرش معنوی (نگرش معنوی و توانایی معنوی) انجام شد. آزمودنی ها شامل 354 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه قم بودند که با روش تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند؛ بدین گونه که از هر دانشکده، نمونه ای مستقل متناسب با حجم آن دانشکده انتخاب شد و به پرسش نامه های بهزیستی روانشناختی ریف، سرمایه روانشناختی لوتانز و سنجش نگرش معنوی شهیدی و فرج نیا پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند خودکارآمدی، خوش بینی و توانایی معنوی، توانایی پیش بینی بهزیستی روانشناختی را داشتند؛ اما تاب آوری، امیدواری و نگرش معنوی قادر به پیش بینی بهزیستی روانشناختی نبودند؛ بنابراین می توان با برنامه ریزی های صحیح در راستای تقویت خودکارآمدی، خوش بینی و معنویات، سطح بهزیستی روانشناختی افراد را ارتقا داد.
بررسی اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی کارکنان در یک واحد نظامی
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۸ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۰
5 - 17
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی در کارکنان در یک واحد نظامی است. روش: طرح پژوهش نیمه تجربی همراه با گروه کنترل و ارزیابی به صورت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه است. بدین منظور 60 نفر از کارکنان یک واحد نظامی دارای ملاک های ورود (جنسیت مرد، دامنه سنی بین 20 تا 40 سال، با حداقل تحصیلات دیپلم) به صورت نمونه گیری هدف مند انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. آزمودنی های گروه آزمایش، آموزش گروهی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را به مدت 8 جلسه نود دقیقه ای دریافت کردند. ابزار پژوهش، پرسشنامه کیفیت زندگی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد که آموزش درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث افزایش معنادار کیفیت زندگی در مراحل پس آزمون و پیگیری شده است (p
تدوین مدل ساختاری مؤلفه های صبر و امید در دانشجویان دانشگاه شیراز
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تدوین مدل ساختاری مؤلفه های صبر و امید در دانشجویان دانشگاه شیراز است. روش پژوهش همبستگی است و مشارکت کنندگان شامل 527 دانشجوی دانشگاه شیراز بودند که برای انتخاب آنها از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای استفاده شد و پرسش نامه های مقیاس صبر خرمایی و همکاران و پرسش نامه امید اشنایدر را تکمیل کردند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که مدل پیشنهادی با داده های این پژوهش برازش مناسبی دارد و رابطه مستقیم صبر با امید تأیید شد. یافته های این تحقیق نشان داد که صبوریِ افراد سبب افزایش توان تعیین هدف در زندگی (مؤلفه عاملی امید) و توان برنامه ریزی برای دست یابی به اهداف (مؤلفه مسیر امید) می شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد با آموزش صبر از طریق مؤلفه های آن (متعالی شدن، شکیبایی، پذیرش، استقامت و درنگ)، می توان امید را در دانشجویان افزایش داد.
مقایسه رضایت زناشویی، کیفیت زندگی، بهزیستی روان شناختی و تاب آوری روانی زنان شاغل فرهنگی، شاغل غیرفرهنگی و زنان خانه دار شهر بوشهر
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با عنوان مقایسه رضایت زناشویی، کیفیت زندگی، بهزیستی روان شناختی و تاب آوری روانی زنان شاغل فرهنگی، شاغل غیرفرهنگی و زنان خانه دار شهر بوشهر انجام گرفته است. روش پژوهش علی- مقایسه ای از نوع پس رویدادی است. در این پژوهش جامعه آماری کلیه زنان شاغل فرهنگی، شاغل غیرفرهنگی و زنان خانه دار شهر بوشهر بودند را تشکیل داد که تعداد 1900 نفر زنان شاغل فرهنگی، 7269 نفر زنان شاغل غیرفرهنگی و 38504 نفر زنان خانه دار بودند. نمونه آماری بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای شامل تعداد 60 نفر از زنان شاغل فرهنگی و 60 نفر زنان شاغل غیرفرهنگی و همچنین 60 نفر زنان خانه دار را تشکیل می دهد. ابزارهای مورداستفاده پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ، مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون، کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و بهزیستی روان شناختی می باشد. نتایج پژوهش نشان دادند که زنان خانه دار نسبت به سایر گروه ها از رضایت زناشویی بیشتری برخوردار بودند. زنان شاغل فرهنگی نسبت به سایر گروه ها از کیفیت زندگی بالاتری برخوردار بودند. زنان شاغل فرهنگی نسبت به سایر گروه ها از بهزیستی روان شناختی بیشتری برخوردار بودند. زنان شاغل فرهنگی نسبت به سایر گروه ها از تاب آوری بالاتری برخوردار بودند.
پیش بینی کیفیت زندگی سالمندان بر اساس انسجام درونی، ذهن آگاهی و هوش معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سالمندی یکی از مراحل مهم زندگی است که با پیشرفت علم و بهبود شرایط بهداشتی، آمار سالمندان در جوامع گوناگون رو به افزایش است؛ ازاین رو برای ارتقای سازگاری سالمندان، توجه به رضایت از زندگی آنان لازم است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش انسجام درونی، ذهن آگاهی و هوش معنوی در پیش بینی کیفیت زندگی سالمندان انجام شد. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. از بین سالمندان شهر تهران در سال 1396 به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، 237 نفر انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه حس انسجام آنتونوسکی، پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ، پرسشنامه هوش معنوی کینگ و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت بود. داده ها با روش رگرسیون گام به گام تحلیل شد. نتایج رگرسیون نشان داد هوش معنوی، ذهن آگاهی و ادراک پذیری 24 درصد تغییرات کیفیت زندگی را در سالمندان پیش بینی می کنند؛ بنابراین، به منظور افزایش سطح کیفیت زندگی سالمندان پیشنهاد می شود زمینه ارتقای سطح انسجام درونی، ذهن آگاهی و هوش معنوی آنان فراهم شود.
شاخص های الگوی مواجهه با مشکلات اقتصادی در سبک زندگی اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر مشکلات اقتصادی در بسیاری از مناطق ایران اسلامی افزایش یافته است و یکی از مهم ترین مسائل بسیاری از خانواده ها، نحوه مواجهه با مشکلات مالی است. هدف این پژوهش، تدوین الگوی مواجهه با مشکلات اقتصادی در سبک زندگی اسلامی است. بدین منظور، کلیدواژه های معیشت، رزق و فقر در قرآن و کتب حدیثی کافی، بحارالانوار و وسائل الشیعه و مقالات مرتبط با کلیدواژه های روزی، مشکلات اقتصادی، مالی، اسلامی در پایگاه داده های گوگل اسکالر، نورمگز و SID جست وجو شد و شاخصه های الگوی مواجهه با مشکلات اقتصادی جمع آوری و دسته بندی شد. جست وجو و جمع آوری شاخصه ها تا اشباع اطلاعات ادامه یافت. یافته های پژوهش نشان داد، شاخص های مدل مواجهه با مشکلات مالی در سبک زندگی اسلامی شامل بهره مندی از عوامل افزایش رزق، اجتناب از عوامل کاهش رزق، به کارگیری رویکرد مسئله مدار معنوی و به کارگیری رویکرد هیجان مدار معنوی می باشد. دستاوردهای این پژوهش بستر مناسبی برای تدوین پرسش نامه جهت ارزیابی سبک های مواجهه با مشکلات اقتصادی با رویکرد اسلامی را فراهم کرده است. همچنین، تدوین و ارائه بسته های آموزش در جهت تعمیق مواجهه با مشکلات اقتصادی بر اساس سبک زندگی اسلامی را تسهیل کرده است.
درآمدی بر اقتصاد مقاومتی در حوزه ی سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اقتصاد مقاومتی [1] ، در سال های اخیر (به طور جدی از سال های 95 و 96)، الگویی مناسب برای برون رفت از چالش های کلی کشور معرفی شده است؛ هر چند شروع این حرکت را می توان از سال 88 و با شعار اصلاح الگوی مصرف در نظر گرفت [1] Resistive Economy = Resilient Economy
تبیین رفتارهای مذهبی مادران دارای کودک بستری: مطالعه ی کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳
31-42
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: یکی از منابع اصلی تنش و اضطراب خانواده ها، بحران ناشی از بیماری و بستری شدن کودکان است. امروزه توجه به نیازهای عاطفی و معنوی خانواده در فرایند مراقبت، یکی از اولویت های اساسی بهسازی شرایط مراقبت از کودک در بیمارستان شناخته شده است. شناخت باورها و رفتارهای مذهبی مادران طی بیماری و بستری شدن کودک می تواند زمینه ی تأمین نیازهای معنوی خانواده و والدین را فراهم سازد. ازاین رو، این پژوهش با هدف تبیین رفتارهای مذهبی مادران، حین بستری کودکشان در بیمارستان انجام شده است. روش کار: این پژوهش از نوع کیفی؛ و محیط اجرای آن مرکز آموزشی - درمانی کودکان (سانترال) دانشگاه علوم پزشکی گلستان است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه های نیمه ساختار جمع آوری شد و نمونه گیری پژوهش نیز مبتنی بر هدف و با حداکثر تنوع بود. 19 مادر دارای یک کودک بستری در بخش های اطفال، وارد پژوهش شدند. ملاک اتمام نمونه گیری نیز اشباع داده ها بود. علاوه براین، مصاحبه ها ضبط و سپس دست نویس؛ و مطابق رویکرد تحلیل محتوای کیفی مرسوم تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: تحلیل داده ها به شکل گیری دو مضمون اصلی «بهبودی - حفظ سلامتی» و «پذیرش - سازگاری»؛ و مضامین فرعی «دستیابی به آرامش، امیدواری و تحمل روحی» منجر شد. قرآن خواندن، ذکر گفتن، دعا و نذر کردن از رفتارهای اعتقادی مادران بوده که در مصاحبه ها بارها به آنها اشاره شده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که اعتقادات و رفتارهای مذهبی می تواند عاملی مؤثر برای ارتقای سلامت روانی مادران دارای کودک بستری در بیمارستان باشد.
تأثیرآموزش مثبت نگر گروهی بر پیوند با مدرسه در دانش آموزان دختردوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی تأثیر مداخله مثبت نگر گروهیبر پیوند با مدرسه در دانش آموزان دختر بود. روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای 60 نفر انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (گروه آزمایش 30 نفر و گروه کنترل 30 نفر). مداخله مثبت نگرگروهیدر گروه آزمایش به مدت 8 جلسه گروهی 5/1 ساعته اجرا شد و یک ماه بعد از اتمام جلسه ها آزمون پیگیری اجرا شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه پیوند با مدرسه رضایی شریف استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد مداخله مثبت نگر گروهیمیزان پیوند با مدرسه و مؤلفه های آن را در دانش آموزان دختر در مرحله پس آزمون و پیگیری افزایش داده است. براساس یافته های پژوهش می توان گفت مداخله مثبت نگربه شیوه گروهی در افزایش پیوند با مدرسه در دانش آموزان دختر مؤثر بود.
نقش عفو، سپاسگزاری و تواضع در پیش بینی بهزیستی روانی سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهزیستی روانی یکی از مولفه های مهم سلامت روانی در سالمندان است که بررسی عوامل موثر بر آن اهمیت دارد. این پژوهش با هدف بررسی نقش عفو، سپاسگزاری و تواضع در پیش بینی بهزیستی روانی سالمندان انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی از نوع همبستگی بود. از میان سالمندان دو محله شهر اهواز 103 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. همه سالمندان پرسشنامه های عفو، سپاسگزاری، تواضع و بهزیستی روانی را تکمیل کردند. نتایج داده ها با روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل گام به گام نشان داد عفو، سپاسگزاری و تواضع با بهزیستی ذهنی سالمندان رابطه مثبت و معنادار داشتند. عفو، سپاسگزاری و تواضع 5/30 از تغییرات بهزیستی روانی در سالمندان را پیش بینی کردند. عفو قوی ترین نقش را در پیش بینی بهزیستی روانی در سالمندان داشت. با توجه به نتایج متغیرهای عفو، سپاسگزاری و تواضع به ترتیب نقش موثری در پیش بینی بهزیستی ذهنی سالمندان داشتند. بنابراین پیشنهاد می شود برای بهبود بهزیستی روانی سالمندان در کنار درمان های روانشناختی متداول، عوامل عفو، سپاسگزاری و تواضع مورد توجه قرار گیرند.
طراحی و اعتبار یابی الگوی آموزش مبتنی بر موبایل برای خود مراقبتی بیماران دیابتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتبار یابی الگوی آموزش مبتنی بر موبایل برای خود مراقبتی بیماران دیابتی است . روش بررسی: برای رسیدن به هدف پژوهش، از روش تحقیق ترکیبی استفاده شد. در بخش کیفی برای به دست آوردن الگوی طراحی آموزشی، از تحلیل محتوای استقرایی و در بخش کمی برای اعتباریابی درونی ازنظر متخصصان به روش پیمایشی پرسش نامه ای استفاده شد. به منظور انتخاب مقالات برای تحلیل محتوای کیفی ، ابتدا کلیدواژه ها، برای جستجوی مقالات مشخص گردید. در بخش کیفی، جامعه ی آماری کلیه ی مقالاتی بودند که از بانک های اطلاعاتی مرتبط به موضوع مانند ساینس دایرکت، پروکوئست، ابسکو در بازه زمانی 1990 تا 2016، قابل دانلود بودند و در بخش کمی، 20 نفر از متخصصان تکنولوژی آموزشی، آموزش مبتنی بر موبایل، آموزش پزشکی و برنامه ریزی آموزش الکترونیکی بودند. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده، حجم نمونه 40 مقاله و واحد تحلیل محتوا در این پژوهش، مضمون بود. یافته ها: طبق تحلیل محتوای انجام شده بر روی مقالات،7 طبقه به این شرح به دست آمد: تجزیه وتحلیل، تعیین هدف، طراحی محتوا، توسعه محتوای الکترونیکی، انتخاب ابزار سیار، طراحی و اجرا آموزشی و ارزشیابی. درنهایت، نتیجه ی تمامی تحلیل محتواهای انجام شده بر روی مقاله ها، در قالب الگو ارائه گردید. نتایج حاصله از اعتبار یابی درونی بر اساس نظر متخصصان نشان داده است که الگوی آموزشی ارائه شده بر مبنای یادگیری سیار، از اعتبار مناسب و خوبی برخوردار است و اثربخشی لازم را برای آموزش به بیماران دیابتی دارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود مجریان این امر از یادگیری مبتنی بر موبایل در توانمندسازی و خود مراقبتی بیماران دیابتی به دلیل تسهیل در دسترسی بهره گیرند.