فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
نظریه تحول روانی اجتماعی اریکسن یکی از معروف ترین نظریه های رشد و شخصیت است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش مذهب و معنویت در نظریه اریکسن و ارزیابی نظریه وی بر اساس منابع اسلامی صورت گرفته است. در این پژوهش از روش اجتهادی استفاده شده است که نوعی تحلیل محتوای کیفی است و بر اساس آن، منابع اسلامی و روان شناسی مرتبط بررسی و تحلیل شده است. یافته های حاصل از تحلیل متون روان شناسی و دینی حکایت از آن دارد که مذهب و معنویت در رشد انسان نقشی مهم ایفا می کند. یازده مفروضه انسان شناختی در نظریه اریکسن قابل استخراج است که در بسیاری از موارد با مفروضه های انسان شناسی اسلامی همسو است. یافته دیگر این پژوهش نشان می دهد از بین مراحل هشت گانه، سه مرحله از مراحل روانی اجتماعی اریکسن؛ اعتماد در برابر بی اعتمادی، هویت در برابر گم گشتگی هویت و یکپارچگی در برابر نومیدی، به طور ویژه با مذهب و معنویت در ارتباط است. این مسئله بر اساس منابع اسلامی هم مورد تأیید قرار گرفته است.
طلاق عاطفی: نقش ویژگی های شخصیتی و دلبستگی به خدا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان پیش بین کنندگی ویژگی های شخصیتی و دلبستگی به خدا برای طلاق عاطفی انجام شد. طرح پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. بدین منظور 238 نفر از جامعه طلاب و دانشجویان مرد و زن متأهل شهر قم در سال تحصیلی 1399-1398 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های طلاق عاطفی، دلبستگی به خدا و ویژگی های شخصیتی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی برون گرایی و موافق بودن، روان آزردگی و گشودگی با طلاق عاطفی ارتباط وجود دارد. همچنین رابطه بین همه مؤلفه های سبک دلبستگی به خدا با طلاق عاطفی منفی و معنادار بود. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام نشان داد که ویژگی های شخصیتی برون گرایی و موافق بودن به صورت منفی و ویژگی های شخصیتی باوجدان بودن و روان آزردگی به صورت مثبت در مجموع 12 درصد از واریانس طلاق عاطفی را پیش بینی می کنند. همچنین مؤلفه دید مثبت از خدا و جوارجویی از مؤلفه های دلبستگی به خدا نیز در مجموع 15 درصد از واریانس طلاق عاطفی را تبیین می کنند. این یافته ها نقش مهم ویژگی های شخصیتی و دلبستگی به خدا در پیش بینی طلاق عاطفی بین زوجین را نشان می دهد.
اثربخشی آموزش خانواده درمانی ساختاری به شیوه گروهی بر عملکرد خانواده و رضایت زناشویی زنان دارای همسر جانباز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
61 - 73
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خانواده، قدیمی ترین نهاد اجتماعی است که از زمان پیدایش بشر وجود داشته و اساس تشکیل جامعه است. لذا پژوهش حاضر به اثربخشی آموزش خانواده درمانی ساختاری به شیوه گروهی بر عملکرد خانواده و رضایت زناشویی زنان دارای همسر جانباز می پردازد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با استفاده از طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه در سال 1397 انجام گرفت. ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ زﻧﺎن ﻫﻤﺴﺮ ﺟﺎﻧﺒﺎزان 25 ﺗﺎ 40 درﺻﺪ شهر زاهدان ﺑﻮدﻧﺪ که پس از بررسی ویژگی های دموگرافیک بیماران و انجام مصاحبه بالینی، تعداد 50 نفر از مراجعان دارای شرایط لازم برای پژوهش موردنظر مشخص شدند که ﭘﺲ از ﭘﺎﺳﺦ دادن ﺑﻪ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ عملکرد خانواده اپستاین، بالدوین و بیشاب (1983) و رضایت زناشویی السون و فورز (1989) و مصاحبه بالینی ساختاریافته برای اختلالات محور I و II و DSM- IV، درنهایت از ﻣﯿﺎن آنها 48 ﻧﻔﺮ ﮐﻪ در آزﻣﻮن عملکرد خانواده و رضایت زناشویی کم ترین نمره را ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮدﻧﺪ، انتخاب شده و به صورت ﺗﺼﺎدﻓﯽ در دو ﮔﺮوه آزﻣﺎﯾﺶ و گواه (ﻫﺮ ﮔﺮوه 24 ﻧﻔﺮ) ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ. ﺟﻠﺴﺎت آﻣﻮزش ﻃﯽ نه ﺟﻠﺴﻪ ﻫﻔﺘﮕﯽ (ﻫﺮ ﺟﻠﺴﻪ 90 دﻗﯿﻘﻪ) ﺑﺮای ﮔﺮوه آزﻣﺎﯾﺶ اﻧﺠﺎم ﺷﺪ. ﮔﺮوه گواه ﺗﺤﺖ ﻫﯿﭻ آﻣﻮزﺷﯽ ﻗﺮار ﻧﮕﺮﻓﺘﻨﺪ و در ﺟﻠﺴﻪ آﺧﺮ ﻫﻢ پس آزمون ﺑﺮای ﻫﺮ دو ﮔﺮوه اﺟﺮا شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها آزمون شاپیرو ویلک، آزمون لوین، آزمون باکس، لامبدای ویلکز و تحلیل کواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS-20 استفاده شد. نتایج: یافته ها نشان داد که آموزش خانواده درمانی ساختاری به شیوه گروهی موجب بهبود و ارتقای عملکرد خانواده و رضایت زناشویی زنان دارای ﻫﻤﺴﺮ ﺟﺎﻧﺒﺎز شده است و نیز تفاوت نمره حاصله در گروه آزمایش و کنترل معنی دار بود (05/0< p). بحث: در خانواده درمانی ساختاری به شیوه گروهی به زنان کمک شد تا هم زمان با آشکار ساختن تعارضات موجود، امکان حل وفصل تضادها و تعارض های موجود فراهم شود و عملاً روش درست حل آنها را آموخته و آن را در زندگی واقعی به کار ببرند که این امر باعث ارتقا و بهبود عملکرد خانواده و رضایت زناشویی در آنها شد.
اثربخشی درمان یکپارچه توحیدی بر مؤلفه های اضطراب وجودی، صبر و امید در زنان افسرده(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که افسردگی جزء شایع ترین اختلالات روانی در زنان به شمار می رود و مؤلفه های صبر و امیدواری نقش مهمی در تسکین این اختلال دارند، هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان یکپارچه توحیدی بر بهبود سه مؤلفه صبر، امید و اضطراب وجودی در زنان افسرده بود. طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون−پس آزمون و گروه گواه است. گروه نمونه را 40 نفر از زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه آزاد بندرعباس تشکیل می دهند که براساس مقیاس افسردگی بک، افسرده تشخیص داده شدند. سپس این افراد به شیوه گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. برای گردآوری داده های مورد نیاز از مقیاس های افسردگی بک، امید، صبر و اضطراب وجودی استفاده شد. اعضای گروه آزمایش طی دوازده جلسه مشاوره فردی، تحت درمان یکپارچه توحیدی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل آماری داده های حاصل از پیش آزمون و پس آزمون، تحلیل کوواریانس انجام شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد پس از مداخله، در متغیرهای صبر (37/376=F و 0001/0=p)، امید (91/22=F و 0001/0=p) و اضطراب وجودی (37/27=F و 0001/0=p)، بین گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معنا داری حاصل شده است؛ بنابراین با توجه به نتایج پژوهش می توان ادعا کرد که درمان یکپارچه توحیدی در بهبود مؤلفه های صبر، امید و اضطراب وجودی در زنان افسرده مؤثر بوده است.
واکاوی تعیین گرهای فرهنگی سلامت با رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
63 - 86
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در دنیای معاصر، بررسی سلامت در سیر مطالعاتی خود از بعد زیستی به بعد اجتماعی و فرهنگی رسیده است. بسیاری از اندیشمندان بر این باورند که برداشت و تعریف سلامتی انعکاسی از پیشینه فرهنگی و اجتماعی افراد می باشد. هدف پژوهش حاضر واکاوی تعیین گرهای فرهنگی سلامت می باشد. روش: در تحقیق حاضر از روش کیفی و رویکرد تحلیل ساختاری استفاده شده است. شیوه گردآوری داده ها، مصاحبه بوده که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری، با 40 نفر از مطلعین کلیدی استان آذربایجان شرقی صورت گرفته است. اطلاعات حاصل از مصاحبه ها به وسیله نرم افزار micmac تحلیل شده است. یافته ها: کدگذاری یافته های مصاحبه نشان داد که مقولاتی چون فرهنگ تغذیه ای سلامت، سواد سلامت، اصلاح الگوی مصرف، سبک زندگی ورزشی، تصورات قالبی پزشکی، فشار پنهان رسانه ای، تقدم ارزش های مادیگرانه بر غیرمادیگرانه، تضادهای فرهنگی، تمایزطلبی و پرداخت به بیماری ها برحسب درجه شمولیت از تعیین گرهای فرهنگی مهم سلامت می باشد . نتیجه گیری: نتایج تحلیل ساختاری نشان می دهد که مطلعین کلیدی از بین مضامین اصلی، بیشترین و کمترین اولویت را به ترتیب به سواد سلامت و پرداخت به بیماری ها براساس درجه شمولیت داده اند
تأثیر باورهای دینی بر افزایش میزان تاب آوری و عزت نفس همسران افراد معتاد به مواد مخدر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر باورهای دینی بر تاب آوری و عزت نفس همسران افراد معتاد به مواد مخدر است. روش مطالعه نیمه تجربی، از نوع پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری، همسران افراد معتاد به مواد مخدر در شهر قم، که به صورت نمونه گیری گلوله برفی، تعداد 40 نفر انتخاب شدند و در دو گروه 20 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای گرآوری داده ها از پرسش نامه تاب آوری فرایبرگ و عزت نفس کوپر اسمیت استفاده شد. گروه آزمایش در 10 جلسه تحت آموزش باورهای مذهبی قرار گرفتند. سپس پس آزمون اجرا گردید. تجزیه و تحلیل داده ها، با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره انجام شد. یافته ها حاکی از این است که باورهای دینی موجب اختلاف بارز در میانگین نمرات گروه آزمایش در مراحل پس آزمون و پیگیری نسبت به مرحله پیش آزمون می گردد و در افزایش تاب آوری و عزت نفس شرکت کنندگان مؤثر بوده است. نتیجه اینکه آموزش باورهای دینی روش مناسبی برای افزایش میزان تاب آوری و عزت نفس همسران افراد معتاد به مواد مخدر است.
تجربه های روانشناختی بیماران مبتلا به سرطان در آستانه مرگ با تأکید بر دغدغه ها و نیازها: یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیماران مبتلا به سرطان پیشرفته که در مراحل نهایی بیماری و واپسین روزهای زندگی خود هستند، دغدغه ها و نگرانی های مهم و غیرقابل انکاری دارند که می توانند اطلاعات ارزشمندی را برای مراقبان فراهم کنند تا بتوانند جهت برنامه ریزی و ارتقا مراقبت از آن ها بر پایه نیازهای شان اقدام کنند. هدف پژوهش حاضر دستیابی به تجربه های روان شناختی به خصوص دغدغه ها، نیازها و نگرانی های این بیماران در مسیر بیماری بود. در این پژوهش از طرح تحقیق کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. از بین بیماران تحت مراقبت تسکینی در بیمارستان فیروزگر و مرکز کنترل و پیشگیری از سرطان آلاء، 11 نفر به روش هدفمند انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و تفسیر داده ها به روش کلایزی انجام شد. نتایج این مطالعه در 5 خوشه اصلی "دغدغه های مرتبط با خانواده و دوستان"، "دغدغه های اجتماعی- اقتصادی"، "دغدغه های مرتبط با خود"، "دغدغه های مرتبط با کادر و فرایند درمان در بیمارستان" و "دغدغه های مذهبی-معنوی" و 34 خوشه فرعی دسته بندی شد. بیماری سرطان و مرگ قریب الوقوع، دغدغه ها، نگرانی ها و نیازهایی را در ابعاد مختلف زندگی فرد و خانواده او به وجود می آورد که در صورت غفلت از آن ها، بهزیستی فرد و کیفیت زندگی او مختل می شود. شناسایی و تأیید احساسات و نگرانی های بیماران و پرداختن به نیازهای شان، آرامش و اطمینان بیشتری برای آنان فراهم خواهد کرد تا در مواجهه با این تجربه دشوار، موفقیت بیشتری کسب کرده و به پذیرش برسند.
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه انعطاف پذیری روان شناختی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انعطاف پذیری روان شناختی یک صفت چندوجهی است که در بسیاری از حوزه های زندگی از جمله سلامت روان نقش دارد. با توجه به نقش انعطاف پذیری روان شناختی، پژوهشگران به بررسی این خصوصیت علاقمند شدند؛ اما برای بررسی آن ابزاری که به صورت تخصصی انعطاف پذیری روان شناختی را مورد سنجش قرار دهد، در اختیار ندارند. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی روایی و پایایی نسخه فارسی پرسشنامه انعطاف پذیری روان شناختی بود تا در نبود یک مقیاس منسجم، کوتاه و مختص به اندازه گیریِ انعطاف پذیریِ روان شناختی بتواند در سنجش این خصوصیت در پژوهش های روان شناسی کمک کند. به منظور جمع آوری داده ها، 400 دانشجوی دختر و پسر دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 98-99با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه انعطاف پذیریِ روان شناختی را تکمیل کردند. برای بررسی روایی سازه از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده شد و به منظور بررسی اعتبار محاسبه ضریب آلفای کرونباخ صورت گرفت. تحلیل عاملی نشان داد که این پرسشنامه 5عامل دارد که عبارتند از: تفسیر مثبت از تغییر، در نظر گرفتن خود به عنوان فردی منعطف، در نظر گرفتن خود به عنوان فردی گشوده و خلاق، تفسیر واقعیت به عنوان پویا و قابل تغییر بودن، و تفسیر واقعیت به عنوان چندوجهی بودن که پنج عامل بر روی هم 83/59% از واریانس کل پرسشنامه را تبیین می کردند. همسانی درونی گویه های پرسشنامه انعطاف پذیری روان شناختی برابر ضریب آلفای 89/0 به دست آمد که بیانگر پایایی مطلوب این پرسشنامه است. بر اساس نتایج تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی در این پژوهش پرسشنامه انعطاف پذیری روان شناختی از روایی و اعتبار قابل قبول در دانشجویان برخوردار است .
رابطه التزام عملی به اعتقادات مذهبی و سرسختی روان شناختی با فرسودگی شغلی در معلمان مدارس استثنایی کودکان شهر کرمان در سال 1394(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
47-59
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: معلمان آموزش و پرورش استثنایی در شرایط کاری بسیار پراسترسی مشغول به کار هستند که زمینه ساز ایجاد فرسودگی شغلی است؛ در این پژوهش به بررسی عوامل مؤثر بر آن پرداخته شده است. هدف از این پژوهش تعیین رابطه بین التزام عملی به اعتقادات مذهبی و سرسختی روان شناختی با فرسودگی شغلی در معلمان مدارس کودکان استثنایی شهر کرمان در سال 1394 بود. روش کار: این پژوهش مطالعه ای توصیفی از نوع همبستگی است که برای اجرای آن 182 معلم شاغل در مدارس کودکان استثنایی شهرستان کرمان در سال 1394 به صورت سرشماری انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از پرسش نامه های التزام عملی به اعتقادات مذهبی، سرسختی روان شناختی اهواز؛ و فرسودگی شغلی ماسلاچ جمع آوری؛ و داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد بین التزام عملی به اعتقادات مذهبی و سرسختی روان شناختی با فرسودگی شغلی معلمان در سه بُعد خستگی عاطفی، درگیری شغلی و مسخ شخصیت رابطه منفی معنی دار؛ و بین التزام عملی به اعتقادات مذهبی و سرسختی روان شناختی با فرسودگی شغلی معلمان در بُعد عملکرد شخصی رابطه مثبت معنی دار وجود داشت (05/0P < ). همچنین، نتایج به دست آمده از رگرسیون خطی چندگانه نشان داد که التزام عملی به اعتقادات مذهبی و سرسختی روان شناختی معلمان کودکان استثنایی توانست فرسودگی شغلی را به صورت معنی داری پیش بینی کند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش می تواند راهنمایی در جهت رشد و تعالی عملی اعتقادات و باورهای مذهبی و همچنین گنجاندن مؤلفه های سرسختی روان شناختی در آموزش های رسمی و غیررسمی معلمان مدارس کودکان استثنایی باشد تا آسیب پذیری آنان را در برابر استرس کاهش دهد و میزان فرسودگی شغلی را کنترل کند.
اثربخشی بسته آموزش ویژگی های زندگی اسلامی بر تاب آوری دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
45-56
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: تاب آوری یکی از اهداف پرورشی نظام های تربیتی است و آموزش ویژگی های زندگی اسلامی که عامل مهم ایجاد آرامش روانی و سازگاری فردی در برابر موانع و مشکلات زندگی به حساب می آید در تاب آوری فراگیران مؤثر تلقی می شود. ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش ویژگی های زندگی اسلامی بر تاب آوری دانشجویان بود. روش کار: این پژوهش، شبه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه صنعتی سهند بود که در سال 1397 مشغول به تحصیل بودند و از میان آنان نمونه ای به تعداد 60 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (30 نفر) و کنترل (30 نفر) قرار گرفتند. آموزش ویژگی های زندگی اسلامی به مدت 10 جلسه در گروه آزمایش اجرا شد، اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل واریانس تک متغیّره (ANCOVA) تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد که متغیّر تاب آوری (001/0P<) و مؤلفه های آن بین دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری داشت و آموزش ویژگی های زندگی اسلامی در بهبود تاب آوری از نظر آماری مؤثر بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان استنباط نمود که تاب آوری از ویژگی های فردی محسوب می شود که از طریق فرایند به کارگیری ویژگی های زندگی اسلامی تعدیل و تغییرپذیر است. بنابراین، آموزش ویژگی های زندگی اسلامی می تواند در حوزه های مختلف برای دانشجویان مؤثر واقع شود.
پیش بینی بهزیستی روان شناختی بر اساس مؤلفه های نگرش مذهبی و حرمت خود در سالمندان شهر اهواز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
88-100
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: بی توجهی به جنبه های اجتماعی سلامت سالمندان در عصر ارتباطات و جهانی سازی، موجب افزایش آسیب پذیری این قشر از افراد جامعه در ابعاد جسمی، روانی، خودکشی، گرایش به مصرف دخانیات و آسیب های اجتماعی دیگر می شود. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین نگرش مذهبی و حرمت خود با بهزیستی روان شناختی سالمندان شهرستان اهواز انجام شده است. روش کار: این پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی سالمندان شهرستان اهواز بودند که در بهار سال 1397، به روش نمونه گیری تصادفی ساده و با توجه به جدول مورگان، 80 نفر از آنان برای نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه های نگرش مذهبی، حرمت خود کوپر اسمیت و بهزیستی روان شناختی ریف استفاده شده است. داده های حاصل از پرسش نامه ها نیز با استفاده از آماره های توصیفی چون فراوانی، میانگین و انحراف معیار و آزمون های آماری استنباطی چون همبستگی و رگرسیون چندمتغیّری تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بین نگرش مذهبی و خرده مقیاس های آن با بهزیستی روان شناختی؛ و همچنین بین حرمت خود و خرده مقیاس های آن با بهزیستی روان شناختی رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت که مذهب نقش پیشگیری دارد و منبع مهمی برای پیشگیری از وقوع بیماری ها است. همچنین، ارزش های مذهبی و قومی رابطه و همبستگی مثبتی با بهداشت روانی دارد؛ زیرا هر دو رفتارهای اجتماعی مطلوب در فرهنگ را تشویق می کند. بسیاری از اشکال مذهب با رشد فرد هماهنگ است؛ ازجمله پیشرفت، پایداری و ثبات، اجتناب از شیوه های زندگی مضر، پیوستگی استحکام خانواده و خودشکوفایی.
رابطه بین محیط خانواده، تعهد زناشویی، حمایت همسر و رفتارهای خود مراقبتی در بیماران قلبی: یک مطالعه معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
87 - 112
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری قلبی نه تنها خود فرد بلکه خانواده وی را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین محیط خانواده، تعهد زناشویی، حمایت همسر و رفتارهای خود مراقبتی در بیماران قلبی بود. روش: مطالعه حاضر، یک مطالعه همبستگی بود که با روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری این پژوهش بیماران قلبی مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر کرمان در سال 1397 بود که ازاین بین نمونه ای به حجم 200 نفر به شیوه در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های رفتارهای خود مراقبتی جارسما و همکاران (2003)، تعهد زناشویی استنلی و مارکمن (1992)، جو خانوادگی موس و موس (1986) و حمایت همسر سالیس و همکاران (1987) جمع آوری و با آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که محیط خانواده و حمایت همسر قادر به پیش بینی معنی دار رفتارهای خود مراقبتی در بیماران قلبی بودند (05/0>p)، اما نقش پیش بین تعهد زناشویی معنی دار نبود (05/0<p). یافته های تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که محیط خانواده خوب از طریق افزایش حمایت همسر بر رفتارهای خود مراقبتی بیمار تأثیر می گذارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که حمایت همسر در ارتباط بین محیط خانواده و رفتارهای خود مراقبتی بیماران قلبی نقش میانجی معنی داری دارد و تعهد زناشویی نقش معنی داری در مدل پیش بینی رفتارهای خود مراقبتی ندارد.
مقایسه مولفه های شخصیت، نشخوار فکری و خودشفقت ورزی در بیماران مبتلا به میاستنی گراویس و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
133 - 150
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف مقایسه مؤلفه های شخصیت، نشخوار فکری و خودشفقت ورزی در بیماران مبتلا به میاستنی گراویس و افراد عادی انجام شد. پژوهشحاضر از نوع کاربردی و علی-مقایسه ای است. روش: جامعه آماری شامل کل بیماران دارای اختلال میاستنی گراویس شهر تهران بود. با استفاده از روش نمونه برداری در دسترس 100 نفر (50 بیمار مبتلا به میاستنی گراویس و 50 فرد عادی) در نظر گرفته شد. ابزارهای پژوهش شامل سیاهه شخصیتی نئو (کوستا و مک کریف 1985)، سیاهه نشخوار فکری (نولن-هوکسما، 1991) و مقیاس خودشفقت ورزی (نف و براتوس، 2003) بود. برای تحلیل داده ها از روش آزمون تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین بیماران مبتلا به میاستنی گراویس و افراد عادی از لحاظ مؤلفه های شخصیت، نشخوار فکری و خودشفقت ورزی تفاوت معنادار وجود دارد (01/0>P). نتیجه گیری: بنابراین تلاش در راستای بررسی نشخوار فکری و روان آزرده می تواند گامی مهم جهت ارتقای سلامت روانی بیماران میاستنی /گراویس باشد.
Anxiety and Depression among Tertiary Level Students in Bangladesh during COVID-19 Outbreak(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to find out anxiety and depression among tertiary level students in Bangladesh during COVID-19 outbreak. Method: The online survey design was used in this study. To measure anxiety and depression, the Generalized Anxiety Disorder-7 (GAD-7) and Patient Health Questionnaire-9 (PHQ-9) scales were used. Binary logistic regression was performed to assess the impact of several factors on the likelihood that respondents would report that they had a problem with anxiety and depression. Results: The strongest predictor of binary logistic regression of reporting anxiety was gender (OR: 2.848; 95% CI; 1.836-4.417; p < .001) indicating female students had about 2.9 times more likely to report anxiety than male students controlling for all other factors. The duration of using social media (OR: 0.567; 95% CI; 0.329-0.978; p < 0.05) was also affecting the level of anxiety of the students. Depression was getting affected by the present living place (OR: 0.507; 95% CI; 0.316-0.814; p=.005). Conclusion: This study showed that students were having different level of anxiety and depression. Gender, the present living place and the duration of using social media were the significant factors for anxiety disorder. Depression was also getting affected by the present living place and the duration of using social media.
مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و روان درمانی معنوی-مذهبی مبتنی بر آموزه های اسلامی بر کیفیت و معنای زندگی زنان مطلقه سرپرست خانوار شهر فسا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
74-88
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: پژوهش های پیشین اثر بخشی دو رویکرد واقعیت درمانی و روان درمانی معنوی-مذهبی را بر غنی سازی روابط و تعارضات زناشویی تأیید کرده است، اما پژوهشی درباره مقایسه و اثر بخشی این دو رویکرد درمانی بر دو متغیّر وابسته کیفیت و معنای زندگی در جامعه زنان مطلقه سرپرست خانوار مشاهده نشده است. ازاین رو، هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و روان درمانی معنوی-مذهبی مبتنی بر آموزه های اسلامی بر کیفیت و معنای زندگی زنان مطلقه سرپرست خانوار شهر فسا بود. روش کار: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پس آزمون چندگروهی است. جامعه آماری پژوهش زنان مطلقه سرپرست خانوار شهر فسا بودند که با فراخوان به همکاری دعوت شدند و به صورت جایگزینی تصادفی در سه گروه آموزش گروهی واقعیت درمانی (30 نفر)، روان درمانی معنوی-مذهبی مبتنی بر آموزه های اسلامی (27 نفر) و گروه کنترل (25 نفر) قرار گرفتند. متغیّرهای وابسته تحقیق کیفیت و معنای زندگی بود که با پرسش نامه های معنای زندگی (PMI) و کیفیت زندگی والتون سنجیده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی گیمز-هاول نشان داد که هر دو متغیّر مستقل آزمایشی بر متغیّرهای وابسته در مقایسه با گروه کنترل اثربخشی معناداری داشت اما بین دو روش آزمایشی تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: اثربخشی معنادار رویکرد واقعیت درمانی و روان درمانی معنوی-مذهبی مبتنی بر آموزه های اسلامی در مقایسه با گروه کنترل بر کیفیت و معنای زندگی زنان مطلقه سرپرست خانوار در این پژوهش تأیید شد؛ هرچند بین این دو رویکرد درمانی تفاوت معناداری مشاهده نشد.
بررسی رابطه هوش معنوی و هوش هیجانی با عملکرد پرستاران زن بیمارستان های شهر تبریز در سال 1396(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
19-35
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: مهم ترین هدف هر سازمانی دستیابی به بهره وری بهینه است. یکی از عوامل کارآمدی در بهره وری، نیروی انسانی است. عملکرد شغلی پرستاران، که یکی از مهم ترین منابع انسانی بیمارستان ها محسوب می شوند، متأثر از عوامل متعددی ازجمله هوش معنوی و هوش هیجانی است که موجب افزایش کیفیت خدمات و بهره وری می شود. این پژوهش با هدف بررسی رابطه هوش معنوی و هوش هیجانی با عملکرد پرستاران زن شهر تبریز در سال 1396 صورت گرفته است. روش کار: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل همه پرستاران زن شهر تبریز بود که از میان آنان 360 نفر با استفاده از جدول مورگان به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای برای نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه های هوش هیجانی سیبریا شرینگ، هوش معنوی کینگ و عملکرد پیترسون؛ و برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده و مؤلف مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین مؤلفه های هوش معنوی و هوش هیجانی با عملکرد پرستاران؛ و همچنین بین مؤلفه های هوش هیجانی با مؤلفه های هوش معنوی پرستاران رابطه معنادار وجود داشت (05/00>P). بر اساس نتایج رگرسیون، هوش هیجانی 18/19 درصد از واریانس هوش معنوی؛ و مؤلفه های هوش هیجانی 8/5 درصد و مؤلفه های هوش معنوی 2/1 درصد از واریانس عملکرد را پیش بینی کردند (05/00>P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت که از طریق هوش هیجانی و هوش معنوی می توان عملکرد پرستاران را افزایش داد؛ زیرا برخورداری پرستاران از مهارت های هوش معنوی و هیجانی تأثیرات چشمگیری در افزایش عملکرد شغلی آنان خواهد داشت و کیفیت خدمت رسانی به بیماران را بهبود خواهد بخشید. بنابراین، لازم است مدیران بیمارستان ها برای ارتقای هوش معنوی و هیجانی پرستاران تدابیر لازم را اتخاذ نمایند.
The role of social support in suppressing the effect of job stress on personality traits(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: the present study aimed at studying the relationship between job stress and personality traits and also if the effect of job stress on personality traits was moderated by social support. Method: The populations consisted of offshore personnel working in Iranian Offshore Oil Company (IOOC) in Kharg Island. 234 participants using convenience sampling answered three questionnaires (job stress, very brief NEO-form, and perceived social support of family-scale). Four main hypotheses using structural equation analysis were examined. Results: The findings showed a predictive effect between the personality traits and job stress except for openness to experience such that job stress had an increasing effect on neuroticism and a decreasing effect on extraversion, agreeability, and conscientiousness. Social support, on the other hand, as a moderator decreased the effects of job stress on personality traits except for openness to experience, extraversion, and agreeability such that it decreased neuroticism and increased conscientiousness. Conclusion: the results generally revealed the predictive effects of job stress on personality traits and showed that social support, as a buffer, can reduce the effects of job stress on personality traits. The results were discussed based on the existing models on personality changes.
رابطه فرسودگی شغلی با سلامت روان با توجه به نقش تعدیل گر سرسختی روان شناختی و عزت نفس سازمان محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه فرسودگی شغلی با سلامت روان با توجه به نقش تعدیل گر سرسختی روان شناختی و عزت نفس سازمان محور بود. روش پژوهش پیمایشی از نوع توصیفی است. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان شاغل در بخش ستاد و عملیات شرکت گاز خوزستان- اهواز بود (320N = ). بر همین اساس، تمامی اعضای جامعه به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های سلامت روان گلدبرگ و هیلر، فرسودگی شغلی مسلچ، سرسختی روان شناختی کیامرثی و عزت نفس سازمان محور پیرس و همکاران استفاده شد. تحلیل داده ها از طریق تحلیل رگرسیون چندگانه و با استفاده از نرم افزار SPSS-22 انجام گرفت. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که فرسودگی شغلی با سلامت روان رابطه منفی و معنی داری دارد. علاوه بر این، سرسختی روان شناختی و عزت نفس سازمان محور توانستند رابطه میان فرسودگی شغلی و سلامت روان را تعدیل کنند.
آیا صبر همان تاب آوری است؟ مفهوم سازی کاربردی صبر برای شرایط بحرانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر دو اصطلاح «تابآوری» و «صبر» پژوهش های زیادی را به سوی خود جلب کرده اند. اکنون پرسش این است که آیا این دو متغیر دارای یک سازه هستند یا دو سازه مختلف دارند؟ چه شباهت و تفاوت هایی بین این دو وجود دارد؟ این مطالعه از نوع کیفی (تحلیلی) است که به روش مروری انجام شد که ترکیبی از روش مرور سیستماتیک، تحلیل محتوا و مرور ادبیات بود. اطلاعات از منابع کتاب و مقاله جمع آوری شد. نتایج نشان داد که صبر شامل تاب آوری و فراتر از آن است. به لحاظ سازه های مفهومی صبر شامل بازداری از خشم، بازداری از شهوات، شکیبایی، استقامت، انتظار و گشایش عقل است؛ در حالی که سازه های مفهومی تاب آوری شامل تحمل پذیری، انطباق، بازگشت، سازگاری، افزایش ظرفیت و تغییر و بازسازی است. به همین ترتیب فرایند رشد صبر عبارتند از: بازداری هیجانی؛ شکیبایی؛ استقامت؛ انتظار و کمال. پس می توان نتیجه گیری کرد که روش صبر بهعنوان یک مدل در سبک زندگی اسلامی می تواند هم در پیشگیری و مداخله و هم در رشد و تکامل آدمی، به ویژه در مداخلات مرتبط با بحران به کار رود. این رویکرد می تواند جایگزین مناسبی برای دیدگاه های هیجان مدار و تاب آوری باشد.
تأثیر برنامه تمرین ورزش هوازی بر سلامت روان و نگرانی تصویر بدنی زنان دارای انگ چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
137 - 154
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نه تنها خود چاقی، بلکه آورده های چاقی نیز مسائلی مؤثر بر سلامت روانی و اجتماعی است که گاهی در کمک به افراد، بر درمان چاقی مقدم شمرده می شوند. انگ چاقی به عنوان نگرش های پیش داورانه نسبت به افراد چاق که می تواند با سلامت روان و نگرانی تصویر بدن زنان با انگ چاقی در ارتباط باشد، از آورده های مقدم در درمان چاقی است. ورزش و به طور مشخص برنامه تمرین ورزش هوازی به عنوان تقویت کننده های کارکردهای روان شناختی و فیزیولوژیک می تواند عاملی مؤثر بر سلامت روان و نگرانی تصویر بدن زنان دارای انگ چاقی تلقی شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه تمرین ورزش هوازی بر سلامت روان و نگرانی تصویر بدن زنان دارای انگ چاقی انجام شد . روش: روش تحقیق حاضر نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون –پس آزمون تک گروهی است. بدین منظور، 20 نفر زن جوان دارای انگ چاقی بر طبق مصاحبه تشخیصی DSM - 5 برای اختلالات خوردوخوراک و پرسشنامه انگ-خود مرتبط با وزن (لیلس و همکاران، 2010) با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در ابتدا و انتها برنامه تمرین ورزش هوازی با پرسشنامه سلامت عمومی-28 گویه (گلدبرگ و هیلر، 1979) و پرسشنامه نگرانی تصویر بدن (لیتلتون، 2005) ارزیابی شدند. یافته ها: با استفاده از آزمون تحلیل واریانس تک و چند متغیری، نتایج نشان داد برنامه تمرین ورزش هوازی منجر به افزایش سلامت روان و کاهش نگرانی تصویر بدن زنان دارای انگ چاقی می شود . نتیجه گیری: ازاین رو می توان نتیجه گرفت، برنامه های ورزشی می توانند در کنار مداخلات روان شناختی، در انگ چاقی زنان و ابعاد مرتبط با آن تأثیرگذار باشند.