فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۶٬۳۳۶ مورد.
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
45 - 62
حوزههای تخصصی:
اختلال استرس پس از ضربه، یکی از مشکلات حاد و مزمن اختلالات روانی جانبازان جنگ تحمیلی به شمار می رود که علاوه بر ایجاد چالش در زندگی آن ها، می تواند بر سلامت روانی همسران آن ها نیز تأثیر بگذارد. هدف این مطالعه، بررسی رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده با استرس ثانویه و سلامت روانی در همسران جانبازان اعصاب و روان بیمارستان روانپزشکی صدر تهران بود. نمونه آماری پژوهش، 192 نفر از همسران جانبازان اعصاب و روان مراجعه کننده به بیمارستان روانپزشکی صدر تهران در سال 1399 تشکیل دادند که به صورت نمونه گیری تصادفی سیستماتیک از بین این جامعه آماری انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت، داهلم، زیمت و فارلی، 1988)، پرسشنامه استرس ثانویه (موتا، ژوسف، رز، سوزی و لیدرمن، 1997) و پرسشنامه 28 سوالی سلامت عمومی (گلدبرگ و هیلیر، 1979) بود. برای آزمون فرضیه ها، از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه استفاده گردید. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد حمایت اجتماعی ادراک شده، قادر به پیش بینی استرس ثانویه و سلامت روانی در افراد مورد مطالعه بوده و به تنهایی توانسته است 3/33 درصد از تغییرات استرس ثانویه و 8/ 35 درصد از تغییرات استرس ثانویه و سلامت روانی را پیش بینی کند. لذا می توان گفت، حمایت اجتماعی ادراک شده، پیش بینی کننده معنی داری برای استرس ثانویه و سلامت روانی همسران جانبازان اعصاب و روان بوده و ارائه خدمات حمایت روانی به این گروه آسیب پذیر می تواند نقش بسزایی در تأمین سلامت روانی آن ها داشته باشد.
تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب، خواب و شدت درد در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
111 - 130
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شیوع فیبرومیالژیا در زنان و اختالالات روانشناختی همبود مانند اختلالات اضطرابی و خواب منجر به خلل در درمان جسمانی و کاهش کارکرد زندگی سالم بیماران می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب، خواب و شدت درد بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا انجام شد. روش: در این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه تعداد 34 نفر از مراجعه کنندگان مبتلا به فیبرومیالژیا بیمارستان بوعلی شهر تهران در سال 1397 از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل (لیست انتظار) منتسب شدند. از طریق 8 جلسه، آموزش گروهی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای گروه آزمایش انجام شد. همزمان گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. آزمودنی ها قبل و بعد از آموزش به پرسشنامه های اضطراب بک، درد مک گیل و اختلال خواب کولین اسپایت پاسخ دادند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس و اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس و اندازه گیری مکرر نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش علائم اضطراب، خواب و شدت درد در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا تأثیر معناداری دارد (001/0>p-value). نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد از طریق ایجاد و توسعه پذیرش و انعطاف پذیری روانشناختی، می تواند از آسیب های روانشناختی بیماران بکاهد و منجر به کاهش شدت درد، اختلال خواب و اضطراب گردد.
اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر حس انسجام، خودکارآمدی، بهزیستی روانشناختی و تاب آوری در پرستاران بیمارستان های تأمین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
171 - 190
حوزههای تخصصی:
مقدمه: روانشناسی مثبت گرا یک رویکرد علمی نوین با تمرکز بر نقاط قوت به جای نقاط ضعف و ایجاد خوبی در زندگی به جای ترمیم بدی ها است. لذا پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر حس انسجام، خودکارآمدی، بهزیستی روان شناختی و تاب آوری در پرستاران انجام گرفت. روش: این پژوهش به صورت آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه پیگیری و کنترل انجام گرفت. در این پژوهش 30 پرستار زن با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مساوی قرار گرفتند و قبل و بعد از مداخله و در مرحله پیگیری با استفاده از پرسشنامه های خودکارآمدی شرر، حس انسجام آنتونوفسکی، تاب آوری کانر و بهزیستی روانشناختی ریف مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که روان درمانی مثبت گرا به صورت معنی داری بهزیستی روانشناختی، تاب آوری و حس انسجام را در پرستاران زن افزایش داد؛ اما نتایج این مداخله بر خودکارآمدی معنی دار نبود. همچنین نتایج آزمون بن فرونی نشان داد که افزایش در متغیرهای حس انسجام، بهزیستی روانشناختی و تاب آوری در طول زمان ماندگار است. نتیجه گیری: آموزش مبتنی بر روانشناسی مثبت گرا به نحو مؤثری سبب بهبود حس انسجام، بهزیستی روانشناختی و تاب آوری در پرستاران می گردد.
اثربخشی مشاوره گروهی رشدمحور بررضایت زناشویی زنان و اثر غیرمستقیم بر رضایت زناشویی همسران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد روزافزون آمارهای رسمی طلاق و آمارهای غیررسمی طلاق عاطفی و نارضایتی زوجین در دنیای امروز، جهان، نیاز به تحولی جدی در حوزه های نظری به عنوان ضرورتی اجتناب ناپذیر است. اکنون زمان آن رسیده تا با چشم اندازی متفاوت بهبود روابط زناشویی را پیگیری کرد. هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی مشاوره گروهی رشدمحور، بر بهبود رضایت زناشویی زن و اثر غیرمستقیم آن بر افزایش رضایت زناشویی همسران آنها بود. روش پژوهش، شبه آزمایشی و از نوع طرح دوگروهی ناهمسان با پیش آزمون پس آزمون و گروه گواه بود. بخشی از نمونه ها، شامل ۳۰ نفر زن متأهل و داوطلب در سنین ۳۰ تا ۴۰ سال بودند که گروه آزمایش در ۹۰ دقیقه مشاوره گروهی رشدمحور، به مدت ۱۲ جلسه شرکت کرده و پرسش نامه رضایت زناشویی را طی دو مرحله پیش آزمون پس آزمون، تکمیل کردند. بخش دیگر نمونه ها، همسران این زنان بودند که تنها پرسش نامه رضایت زناشویی را در همین دو مرحله پاسخ دادند. یافته ها حاکی از این است که مشاوره گروهی رشدمحور، بر رضایت زناشویی زنان و رضایت زناشویی همسران آنها، با استفاده از تحلیل کوواریانس معنادار شد. همچنین، ارتباط بین رضایت زناشویی زنان و رضایت زناشویی مردان و از طریق آزمون همبستگی پیرسون معنادار شد. در نتیجه، به نظر می رسد بتوان با به کارگیری بسته مشاوره گروهی رشدمحور، که بر پایه تدبر بر سوره هایی از قرآن کریم و فطرت الهی تمام انسان ها ساخته شده، ضمن بهبود، زمینه افزایش رضایت زناشویی و استحکام خانواده را فراهم آورد.
مقایسه اثربخشی آموزش اتوژنیک و آموزش نظم دهی عاطفه بر تنظیم شناختی هیجان زنان مبتلا به کمردرد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
91 - 110
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کمردرد مزمن وضعیت پیچیده ای است که عوامل روانشناختی در آن دخیل هستند و فرد را مستعد مزمن شدن ناتوانی ناشی از آن و عدم پاسخ دهی به درمان های معمول می کنند. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش اتوژنیک و آموزش نظم دهی عاطفه بر تنظیم شناختی هیجان زنان مبتلا به کمردرد مزمن بود. روش: پژوهش از نوع طرح های نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. از بین 60 نفر از بیماران مراجعه کننده به کلینیک درد که مایل به شرکت در پژوهش بودند؛ تعداد 33 نفر به روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و به طور تصادفی در 3 گروه 11 نفره جایگزین شدند. ابزارهای به کاررفته در این پژوهش شامل بسته کامل آموزش نظم دهی عاطفه (ART) و بسته آموزش اتوژنیک (AT) و همچنین پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) بود. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از کاهش نمرات تنظیم شناختی هیجان منفی و زیرمقیاس های آن (سرزنش خود و دیگران، نشخ وار فک ری، فاج عه آمیز کردن و پذیرش) در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد هر دو مداخله ART و AT از طریق مکانیزم های یکسانی با ایجاد تغییرات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی بدن توانسته اند باعث نظم دهی هیجان های منفی در افراد مبتلا به کمردرد شوند.
پیش بینی صداقت در روابط زناشویی براساس کفایت اجتماعی و سلامت معنوی با نقش واسطه ای امید در دانشجویان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی صداقت در روابط زناشویی براساس کفایت اجتماعی و سلامت معنوی با نقش واسطه ای امید در دانشجویان متأهل انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. شرکت کنندگان، دانشجویان متأهل در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران در سال تحصیلی 98-97 بودند. 250 شرکت کننده به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های صداقت، کفایت اجتماعی، امیدواری و سلامت معنوی را تکمیل کردند. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون به شیوه سلسله مراتبی و آزمون سوبل تحلیل شدند. نتایج نشان دادند ابعاد کفایت اجتماعی (آغازگر روابط، اظهارنظر مخالف، خودافشایی، حمایت عاطفی و مدیریت تعارض) و ابعاد سلامت معنوی (ارتباط با خدا، رضایت از زندگی و احساس هدفمندی) در پیش بینی صداقت در روابط زناشویی دانشجویان متأهل سهم معناداری دارند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان دادند امیدواری در پیش بینی صداقت در روابط زناشویی براساس کفایت اجتماعی و سلامت معنوی وساطت می کند. کفایت اجتماعی و سلامت معنوی ازطریق تأثیرگذاری بر امیدواری، صداقت در روابط زناشویی را قوی تر پیش بینی کردند. به منظور ارتقای صداقت در روابط زناشویی، علاوه بر توجه به کفایت اجتماعی و سلامت معنوی، لازم است به امیدواری همسران توجه شود؛ بنابراین، آموزش و بهبود امیدواری در همسران پیشنهاد شد.
تبیین کارایی پرتوهای نماز در ساختار سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
172-186
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه سلامت انسان ها بیش از پیش یکی از مهم ترین نگرانی های قرن 21 شناخته می شود. این در حالی است که توجه محققان به ابعاد مختلف سلامت انسان ها جلب شده است و تنها سلامت جسمانی مد نظر نیست. در این زمینه، نماز یکی از فرائضی به شمار می رود که می تواند نقش مهمی در سلامت روانی، جسمانی، اجتماعی و معنوی انسان ها داشته باشد. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف تبیین کارایی پرتوهای نماز در ساختار سلامت انجام گرفته است. روش کار: پژوهش حاضر از نوع مطالعات مروری است. بر اساس منابع کتابخانه ای آثار و پرتوهای نماز بر ابعاد سلامت بر مبنای اسناد موجود تفسیر و نتایج با یافته های مربوط به پژوهش های صورت گرفته، توصیف شد. داده های لازم از طریق اسناد بایگانی شده افزون بر قرآن و نهج البلاغه؛ کتاب های تخصصی دیگر، مقالات و منابع دست اول اسلامی، روایی و فقهی به دست آمد. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر مبنای نتایج این تحقیق مشخص شد که نماز رابطه مستحکم و مثبتی با ابعاد چهارگانه سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی دارد که تحقیقات میدانی نیز این تأثیر را تأیید می کند و در موارد اندکی رابطه بین نماز و سلامت ضعیف گزارش شده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، نماز در افزایش رضایتمندی و سلامت نقش مهمی ایفا می کند و می توان توجه به این مسئله مهم را با توسعه برنامه های تربیتی مناسب در نظام ساختاری و محتوایی کتب درسی و رشته های مختلف در سطح آموزش عالی بیش از پیش گسترش داد. همچنین با پدیدآوردن توان و ظرفیت مقابله با مشکلات و سختی ها، تقویت نظام ارزشی مطلوب، برنامه های فرهنگی و کارگاه های مناسب تا حد امکان از ابتلا به بیماری های مختلف جلوگیری کرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر کاهش نشخوار فکری، تحمل پریشانی و احساس انسجام در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (ام اس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر کاهش نشخوار فکری، تحمل پریشانی و احساس انسجام در بیماران مبتلا به ام اس بود. طرح این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش اجرا طرح نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی بیماران زن مراجعه کننده به انجمن ام اس تهران در سال 1398 بودند که با توجه به ملاک های ورود و خروج به مطالعه و پس از غربالگری اولیه (تکمیل پرسشنامه های مرحله پیش آزمون)، 30 بیمار زن به شیوه در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های نشخوار ذهنی- تامل نیما قربانی (RRS)، تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (DTS) و حس انسجام آنتونووسکی (SOC) بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره و نرم افزار 25spss انجام گرفت. نتایج پژوهش بیانگر آن است که میان گروه آزمایش و کنترل از لحاظ نشخوار ذهنی، تحمل پریشانی و حس انسجام تفاوت معنی داری در سطح (0.001> P) وجود دارد. درمان مبتنی بر شفقت یکی از درمان های حوزه روان شناسی موج سوم است که موجب کاهش نشخوار ذهنی و افزایش در تحمل پریشانی و احساس انسجام بیماران مبتلا به ام اس شده است.
مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برخودشفقتی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
83 - 108
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودشفقتی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود.جامعه پژوهش را بیماران زن مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک مراجعه کننده به کلینیک روماتولوژی بیمارستان امام خمینی (ره) و کلینیک طوبی شهر ساری در نیمه اول سال 1398 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 60 بیمار بودند که به شیوه در دسترس انتخاب و با تخصیص تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل جایگزین شدند. هر سه گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با استفاده از مقیاس خودشفقتی نف (2003) و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1998) مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایشی اول درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه آزمایشی دوم درمان متمرکز بر شفقت را در 8 جلسه 120 دقیقه ای به شیوه گروهی دریافت نمودند. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان متمرکز بر شفقت در بهبود خودشفقتی و کیفیت زندگی در مراحل پس آزمون و پیگیری مؤثر بوده اند (01/0 > p). یافته ها اثربخشی بیشتر درمان متمرکز بر شفقت در بهبود خودشفقتی بیماران را تأیید نمود. در متغیر کیفیت زندگی بین دو شیوه درمانی تفاوت معنی داری مشاهده نشد (01/0>p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده توصیه می گردد روان شناسان و متخصصان سلامت از این دو مدل درمانی جهت کاهش مشکلات روان شناختی بیماران مبتلا به لوپوس استفاده نمایند.
بازنمایی فرآیند نمود باور به خدا و روز قیامت در تاب آوری زلزله زدگان: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
به دلیل افزایش بلایای طبیعی و آثار آن بر افراد، تأکید بر نقش عوامل معنوی در مواجهه با آنها افزایش یافته است؛ ولی هنوز پژوهش ها به روشنی به تبیین این عوامل نپرداخته اند. پژوهش حاضر با هدف بازنمایی فرآیند نمود باور به خدا و روز قیامت در تاب آوری زلزله زدگان سرپل ذهاب انجام شد. رویکرد این پژوهش کیفی و از نوع داده بنیاد بود. بدین منظور 27 نفر از زلزله زدگان کرمانشاه به روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از مصاحبه عمیق مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها پس از جمع آوری، ثبت و کدگذاری در قالب مقوله های اصلی دسته بندی و از راه فنون کدگذاری اشتراوس و کوربین، کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی تحلیل شدند. براساس نتایج به دست آمده، باور به خدا و روز قیامت به عنوان مقوله هسته ای انتخاب شد. شرایط علّی عبارت از معرفت و توکل به خدا، اعتقاد به قضا و قدر الهی و اجرای عدالت بود. اتحاد و انسجام به عنوان شرایط زمینه ای و انجام فعالیت های مذهبی به عنوان شرایط واسطه ای انتخاب شد. راهبردهای مورد استفاده زلزله زدگان برای مقابله با زلزله و پیامدهای آن عبارت بود از: نوع دوستی و الگوگیری؛ درنهایت پذیرش و نگاه به زندگی به عنوان وسیله نه هدف به عنوان پیامد این الگو معرفی شد. این مطالعه تصویری روشن از فرایندها، پاسخ ها و بهبودی پس از بلایا ارائه کرد. یافته های این پژوهش می تواند به ایجاد پاسخ های مؤثر و سریع در بازماندگان بلایا کمک کند.
عناصر دینی و روان شناختی کارآمد در فرایند پیش گیری از بیماری کرونا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بیماری کرونا، بیماری همه گیر، نگران کننده و خطرناکی است که تمامی جوامع را درگیر کرده است. پژوهش پیش رو، با هدف بررسی عناصر دینی و روان شناختی سودمند در فرایند پیش گیری از بیماری کرونا انجام شد. روش پژوهش حاضر، توصیفی - تحلیلی و اجتهادی بود. در این پژوهش، به بررسی و تبیین عناصر روان شناختی و معنوی مؤثر در پیش گیری و بهبود بیماری کرونا، پرداخته شده است. از تتبع و ژرف اندیشی در آموزه های روان شناختی و اسلامی می توان نتیجه گرفت که عوامل مختلفی می تواند در پیش گیری، بهبود و تسهیل فرایند درمان کرونا مؤثر باشد. مهم ترین عوامل روان شناختی و معنوی تأثیرگذار در پیش گیری و تسهیل فرایند درمان کرونا عبارت اند از:1. برنامه های ورزشی متناسب با شرایط زیستی؛ 2. حمایت اجتماعی؛ 3. افزایش صمیمیت و همدلی؛ ۴. ایجاد امیدواری و مثبت اندیشی؛ ۵. تقویت تاب آوری و افزایش آستانه تحمّل؛ ۶. تقویت باورهای معرفتی و شناختی؛ 7. افزایش ارتباط معنوی خداسو.
پیش بین های کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی مادران دانش آموزان کم توان ذهنی با میانجیگری ذهن آگاهی مادر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی پیش بین های کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی مادران دانش آموزان کم توان ذهنی با میانجی گری ذهن آگاهی مادر انجام شد. در این پژوهش توصیفی همبستگی، با نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 298دانش آموز (از 878دانش آموز) از مدارس ابتدایی دانش آموز کم توانی ذهنی استان گلستان، در سال تحصیلی 1399 1398، انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده عبارتنداز: پرسشنامه مشکلات رفتاری کودکان راتر، مقیاس مهارت های اجتماعی ماتسون، پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی، پرسشنامه کوتاه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف. داده ها با آمار توصیفی، آزمون همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد همبستگی مثبت معناداری بین مهارت های اجتماعی و ذهن آگاهی با کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی وجود دارد. همچنین همبستگی منفی معناداری بین مشکلات رفتاری با کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی وجود دارد. بعلاوه نقش میانجی ذهن آگاهی در رابطه مهارت های اجتماعی و مشکلات رفتاری با کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی مورد تأیید قرار گرفت (01/0>P). براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت افزایش مهارت های اجتماعی و کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان در مدرسه موجبات ارتقاء کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی مادران آن ها را فراهم می سازد.
بایسته های مشاوره با جنس مخالف با رویکرد اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی بایسته های مشاوره با جنس مخالف با رویکرد اسلامی به روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد مشاوره باجنس مخالف با شرایطی مجاز است. بررسی دیدگاه اسلامی در این خصوص در مقابل دو دیدگاه سخت گیرانه و سهل گیرانه، «رویکردی معتدلانه» به مشاوره با جنس مخالف دارد. همچنین یافته های پژوهش در بررسی بایسته های مشاوره با جنس مخالف حاکی از آن است که مواردی همچون «تقوامداری»، «انتخاب مکان مناسب»، «التزام به نگاه عفیفانه»، «التزام به پوشش مناسب»، «پرهیز از آرایش»، «التزام به گفتگوی عفیفانه»، «اختصار و اکتفا به حد ضرورت»، «کنترل روابط همدلانه» از جمله مهم ترین بایسته مشاوره با جنس مخالف است. بنابراین رویکرد اسلامی در مشاوره تفاوت محسوسی از باید و نبایدهای تحقق سالم مشاوره با جنس مخالف را نتیجه می دهد.
بررسی رابطه شخصیت ایثارگر با احساس خودارزشمندی با نقش واسطه ای هوش معنوی در بین دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خودارزشمندی از مهم ترین احساسات انسان است که در جنبه های مختلف زندگی مانند مسائل انگیزشی، افسردگی و... تأثیر دارد. به نظر می رسد که بروز رفتارهای ایثارگرانه با نقش واسطه ای هوش معنوی بر این احساس تأثیر داشته باشد. هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین شخصیت ایثارگر و خودارزشمندی با درنظر گرفتن نقش هوش معنوی است. جامعه این تحقیق دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان بودند که تعداد 329 نفر به صورت در دسترس، به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از اعضای نمونه خواسته شد تا به پرسشنامه های شخصیت ایثارگر راشتون (1980)، هوش معنوی کینگ (2008) و خودارزشمندی کروکر و همکاران (2003) پاسخ دهند. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از رویکرد معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS ویراست 23 و AMOS ویراست 23 استفاده شد. نتایج نشان داد که بین شخصیت ایثارگر و خودارزشمندی ارتباط معنادار مستقیمی وجود ندارد، اما شخصیت ایثارگر از راه هوش معنوی با خودارزشمندی ارتباط دارد و هوش معنوی رابطه بین این دو متغیر را میانجی گری می کند.
تحلیل روان شناختی رشد قرآنی و نشانه های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد از مسائل اساسی و واژگان پرکاربردِ دانش هایی چون روان شناسی و علوم تربیتی است. در دانش روان شناسی، رشد به ابعاد جسمی، جنسی، عقلی، اقتصادی، اخلاقی، عاطفی، اعتقادی و... تقسیم می شود؛ در آموزه های قرآنی نیز رشد در معانی یادشده به کار رفته است. هدف این پژوهش، تحلیل روان شناختی رشد عاطفی در قرآن با تأکید بر آیه 7 سوره حجرات و بررسی نسبت آن با رشد عاطفی در دانشِ روان شناسی است. رشد عاطفی−قرآنی، تحول و تعالی عواطف انسانی در پرتوی تربیت قرآنی است که با دوست داشتنِ خوبی ها و میل به انجام آنها و نفرت از بدی ها بروز می کند. باریابی به مقام رشد عاطفی، هدف نزول قرآن (جن، 2) و تربیت قرآنی، فرایند دستیابی به رشد عاطفی است. از رشد عاطفی می توان به رشد قرآنی، متعالی، معنوی، اخلاقی نیز تعبیر کرد. شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و گستره آن، قرآن و داده های روان شناختی درباره دو مفهوم رشد و عاطفه است؛ روشِ پژوهش، تحلیلِ مفهومی به سه گونه تحلیلِ سیاقی، تحلیلِ مفاهیم متضاد و تحلیلِ شبکه معنایی است.
عوامل سازمانی مؤثر بر خلاقیت سازمانی: یک مطالعه فراتحلیل در برخی سازمان های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیطِ در حال تغییر و دگرگونی، سازمان ها را ملزم به توجه به خلاقیت و نوآوری می کند. سازمان ها باید به طور مداوم خلاق باشند تا بتوانند مزیت رقابتی داشته باشند. هدف تحقیق حاضر بررسی عوامل مؤثر بر خلاقیت به روش فراتحلیل در سازمان های ایرانی است، تا از این طریق بتوان با یکپارچه سازی پژوهش های مجزای انجام شده در زمینه خلاقیت، عوامل مؤثر بر آن را شناسایی و اندازه اثر هریک از عوامل و میزان همگنی مطالعات انجام شده را مشخص نمود. روش پژوهش، فراتحلیل است. بدین منظور از نرم افزار CAM2 استفاده شده است. در جستجوی اولیه با معیارهای ورود سال پژوهش و زبان پژوهش از پایگاه های داده مورد بررسی 1687 سند مرتبط با موضوع یافت گردید. پس از آن، با معیارهای درون گنجی 170 پژوهش گزینش و در فرایند فراتحلیل وارد شده است. یافته های پژوهش نشان داد که در سطح اطمینان 95 درصد عوامل سازمانی تأثیر معنی داری بر خلاقیت سازمانی داشته و توانسته 52/0 درصد از تغییرات خلاقیت سازمانی را تبیین کند. همچنین، نتایج آزمون ناهمگونی نشان دهنده آن بود که بین مطالعات مورد بررسی ناهمگنی وجود دارد که به همین جهت از اندازه اثر تصادفی استفاده شد. نمودار قیفی نیز حاکی از آن است که خطای استاندارد پایین و سوگیری نسبتاً کم است، که درواقع بیانگر توزیع نرمال و تصادفی است و خطای مشاهده شده نیز ناشی از انواع اریب احتمالی می باشد. نتایج این پژوهش نشان دهنده آن بود که از میان متغیرهای بررسی شده فرهنگ بوروکراسی، فرهنگ سلسله مراتبی، پیچیدگی شغل، راهبرد رفتارمحور، تفویض اختیار با مقدار معنی داری P>0.05، بدون تأثیر بر خلاقیت سازمانی گزارش شده است. همچنین متغیرهای استراتژی و سیاست های دانش محور و فرهنگ قبیله ای با اندازه اثرهای 65/0 و 63/0، بیشترین درصد تغییرات خلاقیت در سازمان های ایرانی، و متغیر رهبری عملگرا با اندازه اثر 17/0 کمترین درصد تغییرات خلاقیت در سازمان های ایرانی را تبیین کرده است. نتایج نشان می دهد تلاش برای بهبود فرهنگ سازمانی به ویژه غنی سازی فرهنگ قبیله ای و هم چنین تدوین استراتژی های مدیریت دانش سازمانی و برنامه ریزی برای اجرای این استراتژی ها تأثیر قابل توجهی بر توسعه خلاقیت سازمانی در سازمان های ایرانی خواهد داشت.
رابطه تناسب شخص- سازمان و شخص- شغل با فرسودگی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه تناسب شخص- سازمان و شخص- شغل با فرسودگی شغلی کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهر کرج انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی کارکنان شاغل در ادارات آموزش و پرورش شهر کرج بود (382 نفر). از این تعداد از طریق فرمول کوکران 200 نفر به عنوان نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. روش پژوهش کاربردی و از نوع همبستگی با هدف پیش بینی بود. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسش نامه های تناسب فرد-سازمان اسکروگینس و پرسش نامه فرسودگی شغلی مسلش بود. داده های به دست آمده با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تناسب شخص-سازمان و شخص-شغل با فرسودگی شغلی کارکنان دارای رابطه منفی و معنی داری می باشد (01/0p<). هم چنین، تناسب شخص-سازمان و شخص-شغل با فرسودگی عاطفی رابطه منفی و معنی داری داشت (01/0p<)، اما رابطه تناسب شخص-سازمان و شخص-شغل با ابعاد شخصیت زدایی و فقدان موفقیت فردی کارکنان معنی دار نبود (05/0p>). در مجموع، با توجه به یافته های این پژوهش، هر چقدر که تناسب شخص-سازمان و شخص-شغل بیشتر باشد فرسودگی شغلی کارکنان کمتر خواهد شد.
بررسی عناصر اسلامی - فرهنگی در سرفصل برنامه درسی رشته روان شناسی در مقطع کارشناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
توجه روزافزون به عامل فرهنگ در ایجاد علم روان شناسی در ایران و آموزش آن رشته به ایرانیان، با برنامه ریزی درسی حساس به فرهنگ همخوان است. برنامه درسی رشته روان شناسی در مقطع کارشناسی (مصوب سال 1391) یکی از سندهای مهم آموزش روان شناسی در ایران است که طراحان آن به فرهنگ توجه ویژه کرده اند؛ اما با گذشت 10 سال از تصویب این سرفصل، بازبینی در آن لازم می نماید. پژوهش حاضر با روش تحلیل محتوای کمّی به بررسی مؤلفه های اسلامی - فرهنگی در برنامه یادشده پرداخت. نتایج پژوهش حاضر نشان داد گرچه جای درسی با عنوان «روان شناسی فرهنگی» در این برنامه خالی است سه عنوان درسی فرهنگی با محوریت آموزه های اسلامی و دانشمندان مسلمان در آن گنجانده شده است. حدود نیمی از کل 69 درس این برنامه (شامل دروس اصلی / پایه، تخصصی و اختیاری) حاوی دست کم یک عنصر اسلامی - فرهنگی است؛ گرچه، توجه به فرهنگ و اسلام در بسیاری از موارد صرفاً با گنجاندن واژه های فرهنگ و اسلام ناتمام مانده است. افزون بر این، جای خالی نام نظریه پردازان ایرانی معاصر و نظریه هایشان، ابزارهای روان سنجی ساخته شده توسط ایرانیان و مواردی ازاین دست در برنامه درسی ای که بومی سازی را سرلوحه خود قرار داده است جلب توجه می کند. بازنگری در برنامه درسی یادشده که فراتر از برنامه درسی صرف، سندی آموزشی در رشته روان شناسی است، نه فقط اقتضای افزودن درس روان شناسی فرهنگی را دارد بلکه توجه به محتوای واقعی روان شناسی فرهنگی در سرفصل سایر دروس و اهداف کل برنامه را می طلبد.
Comparing the Effectiveness of Emotional Regulation Training and Autogenic Training on Perceived Anxiety Control in Women with Type 2 Diabetes(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۴, Issue ۳ - Serial Number ۹, September ۲۰۲۱
55 - 66
حوزههای تخصصی:
Type 2 diabetes is conceptualized as a complex interaction of psycho-physiological factors, so it is necessary to consider the factors against this chronic disease. Accordingly, the present study aimed to compare the effectiveness of emotional regulation training and autogenic training on the perceived anxiety control in women with type 2 diabetes. Using a quasi-experimental method with pretest-posttest design, 33 women with type 2 diabetes were selected through purposive sampling from Tehran and randomly assigned in two experimental groups and one control group. Members of each experimental group received emotional regulation training and autogenic training in ten 90-minute sessions, separately. All respondents were asked to answer the items of demographic information and the Percieved Anxiety Control Questionnaire (ACQ) before and after interventions. To analyze data, MANOVA and Schefee post hoctest were used as statistical methods. The results of analysis showed that both interventions were effective in increasing the perceived anxiety control (p <0.05), but the difference between the two groups was not significant (p> 0.05). Explaining the effectiveness of the interventions, it can be said that both trainings have been able to increase the perceived anxiety control through special techniques, hence using them along with medical treatments is recommended.
تأثیر آموزش مبتنی بر هنردرمانی بر نشانه های اضطراب، افسردگی و خستگی مزمن بیماران مالتیپل آسکلروزیس (MS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر هنردرمانی بر علائم اضطراب آشکار و پنهان، افسردگی و خستگی مزمن در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) بود. این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل کوواریانس تک متغیری استفاده شد. جامعه مورد مطالعه کلیه بیماران (319 نفر) مراجعه کننده به درمانگاه بیماری های خاص بیمارستان علّی ابن ابیطالب (ع) رفسنجان در محدوده سنّی 18 تا 55 سال بودند. در مرحله غربالگری، نمونه ای متشکل از 40 نفر در نظر گرفته شد که به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. کلاس های آموزشی مبتنی بر هنردرمانی گروه آزمایش در 12 جلسه 45 دقیقه ای در روزهای دوشنبه و چهارشنبه و کلاس های گروه گواه در 14 جلسه (45 دقیقه ای) با محتوای متفاوت در روزهای یکشنبه و دوشنبه برگزار شد. نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر هنر علائم اضطراب، افسردگی و خستگی را کاهش می دهد. به عبارتی، 14 جلسه آموزش مبتنی بر هنردرمانی، 30، 11، 22 و 10 درصد از واریانس اضطراب آشکار، اضطراب پنهان، افسردگی و خستگی را توضیح داد. نتیجه گیری می شود که آموزش مبتنی بر هنر در کاهش علائم اضطراب، افسردگی و خستگی در بیماران ام اس مؤثر است. پیشنهاد می شود با هدف بهبود عملکرد شناختی، عاطفی و حرکتی بیماران ام اس، آموزش مبتنی بر هنر در کلینیک های روان شناسی و کلینیک های تخصصی به عنوان درمان فرعی همراه با دارودرمانی مورد استفاده قرار گیرد.