فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۰۱ تا ۲٬۲۲۰ مورد از کل ۶٬۳۳۶ مورد.
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴
35-43
حوزههای تخصصی:
اگرچه بارداری عملکردی طبیعی برای زنان به حساب می آید؛ ولی در عین حال تجربه یی پراسترس تلقی می شود. این تجربه با تغییرهای گسترده ی روانی و جسمی همراه است و زنان را از نظر روانی آسیب پذیر می کند . یکی از اجزای زندگی سالم، توجه به نیازهای معنوی است؛ معنویت می تواند سبک زندگی انسان را اعتلا بخشد و رفتارهای آسیب زا را به تدریج کاهش دهد. با توجه به اطلاعات موجود، پژوهشی با عنوان همبستگی بین معنویت و بهزیستی روان شناختی؛ و استرس مختص دوران بارداری در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر دهدشت در سال 1394 انجام شده است. مواد و روش ها: این پژوهش به روش توصیفی- همبستگی، بر روی 450 زن باردار مراجعه کننده به مرکزهای بهداشتی شهر دهدشت انجام شده است. اطلاعات با استفاده از پرسش نامه هایِ فردی- اجتماعی، استرس مختص دوران بارداری؛ معنویت و بهزیستی روان شناختی جمع آوری و داده ها با استفاده از نرم افزار spss(نسخه ی 20)، تحلیل شده است. یافته ها: افته های حاصل از تحقیق نشان داده است که بین معنویت با استرس بارداری(156/0 r=) و همچنین بین بهزیستی روان شناختی با استرس بارداری، همبستگی وجود دارد(294/0 r=). برای تعیین سهم خرده مؤلفه های معنویت در استرس بارداری، یافته ها نشان داده که سلامت مذهبی و سلامت معنوی بر استرس بارداری تأثیر می گذارد. همچنین تعیین سهم خرده مؤلفه های بهزیستی روان شناختی، معلوم شد که بهزیستی هدف دار زندگی و بهزیستی استقلال نیز می تواند روی استرس بارداری تأثیرگذار باشد (01/0 p=). نتیجه گیری: نتیجه ی کار نشان داده است که بین معنویت و بهزیستی روان شناختی؛ و استرس دوران بارداری همبستگی وجود دارد. پیشنهاد می شود با توجه به تأثیر هر دو متغیر معنویت و بهزیستی روان شناختی در مهارت های مقابله با استرس، برای کاهش استرس برنامه ریزی شود.
اعتباریابی آمادگی فرصت یابی حرفه ای مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزئی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تجهیز شدن به مهارت های فرصت یابی حرفه ای منجر به سازگاری بیشتر با تغییرات امروزی مسیر شغلی، بهبود شایستگی تصمیم گیری مسیر شغلی و در نهایت زندگی معنادارتر در قرن 21 می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی، پایایی و روایی مقیاس آمادگی فرصت یابی حرفه ای که به سبک رویکرد تصادفی برنامه ریزی شده میشل و کرومبولتز انجام شد. روش: در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، با روش نمونه گیری خوشه ای 185 نفر از دانشجویان دانشکده پزشکی کرمان انتخاب شدند. الگوریتم تحلیل داده ها به روش حداقل مربعات جزئی که شامل: بررسی مدل های اندازه گیری (آلفا کرونباخ، ، پایایی ترکیبی، روایی همگرا و واگرا) و برازش مدل ساختاری (ضرایب بار عاملی، معناداری ضرایب مسیر و ضریب تعیین، شاخص پیش بینی مدل، نیکوی برازش) است که جهت ارزیابی پنج مؤلفه انعطاف پذیری، خوش بینی، ریسک پذیری، پشتکار و کنجکاوی مقیاس آمادگی فرصت یابی حرفه ای مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: برازش هر دو بخش الگوریتم داده ها و نتایج حاصله از تحلیل عاملی تأییدی نیز نشان دهنده مطلوبیت و قابل قبول بودن ساختار مکنون در سطح شاخص ها و مؤلفه ها بود. نتیجه: با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان گفت که نسخه ی فارسی پرسشنامه ی آمادگی فرصت یابی حرفه ای، در جامعه ی دانشگاهی اعتبار و روایی سازه خوبی دارد و می توان از آن برای سنجش و شناسایی میزان مهارت های فرصت یابی حرفه ای و تسهیل در فهم تأثیر حوادث تصادفی بر رفتار انتخاب شغل (رشته) بهره گرفت.
رابطه مهارت ها و صلاحیت های به کارگیری فن آوری اطلاعات و ارتباطات با توانمندسازی روان شناختی کارکنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف تعیین رابطه مهارت ها و صلاحیت های به کارگیری فن آوری اطلاعات و ارتباطات و توانمندسازی روان شناختی انجام گرفت. این تحقیق، از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، از نوع همبستگی است. جامعه آماری، کلیه کارکنان دارای مدرک فوق دیپلم و بالاتر اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهر اصفهان می باشند که تعداد آنها در سال 1393 مشتمل بر 165 نفر بود. از بین افراد مذکور، با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم جامعه و با استفاده از فرمول کوکران، 103 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته مهارت ها و صلاحیت های به کارگیری فن آوری اطلاعات و ارتباطات با پایایی 85/0 و پرسش نامه استاندارد توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر (1996) با پایایی 81/0، مورد استفاده قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک روش های آمار استنباطی شامل، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل واریانس چندراهه از طریق نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد که بین مهارت ها و صلاحیت های به کارگیری فن آوری اطلاعات و ارتباطات و توانمندسازی روان شناختی کارکنان رابطه معناداری وجود داشت (01/0P<، 269/0=r). هم چنین، بین بعد مهارت های عمومی با توانمندسازی روان شناختی (05/0P<، 247/0=r)، بین بعد مهارت های تخصصی با توانمندسازی روان شناختی (05/0P<، 195/0=r)، صلاحیت های شناختی با توانمندسازی روان شناختی (01/0P<، 283/0=r)، صلاحیت های عملکردی با توانمندسازی روان شناختی (05/0P<، 253/0=r) رابطه معناداری وجود داشت. اما، بین بعد صلاحیت های عاطفی با توانمندسازی روان شناختی (05/0P<، 052/0=r) رابطه معناداری مشاهده نشد.
بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس خردمندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین کفایت شاخص های روانسنجی فرم فارسی مقیاس خردمندی اشمیت، مالدون و پاندرز صورت گرفت. برای این منظور نمونه ای با حجم 278 نفر از دانشجویان دانشگاه مازندران در مقاطع کارشناسی و تحصیلات تکمیلی به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه ها پاسخ دادند. جهت بررسی روایی پرسشنامه از روش های تحلیل عاملی، روایی همگرا و روایی واگرا استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی به شیوه مؤلفه های اصلی، وجود شش عامل را تأیید کرد. پایایی مقیاس و خرده مقیاس ها نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ در دامنه 71/0 تا 80/0 و با استفاده از روش بازآزمایی در دامنه 71/0 تا 78/0 مورد تأیید قرار گرفت. به منظور بررسی تأثیر متغیر جنسیت بر هر یک از ابعاد و نیز بر نمره کل خردمندی، با استفاده از آزمون تی مستقل، نمره دانشجویان دختر و پسر در ابعاد گوناگون و نیز نمره کل مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که در هیچیک از موارد، به لحاظ آماری تفاوت معناداری بین دانشجویان دختر با دانشجویان پسر وجود نداشت. پژوهش نشان داد که ابزار طراحی شده از کفایت لازم برخوردار است و می تواند در پژوهش ها مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی عوامل مؤثر در تصمیم گیری زنان برای سقط عمدی جنین و نگرش اعتقادی و شرعی آنان در این باره(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴
44-54
حوزههای تخصصی:
سقط جنین از نظر علم پزشکی انواعی دارد که شامل سقط جنین طبیعی، طبّی، ضربه یی و جنایی می شود. باوجود افزایش کمّی و کیفی روش های پیشگیری از بارداری و افزایش سطح آگاهی جامعه در این باره ، حاملگی ناخواسته یکی از مشکلات دوران بارداری است. وقتی مادران باردار با حاملگی ناخواسته مواجه می شوند، ناگزیر به سقط جنایی دست می زنند . مواد و روش ها: این پژوهش، از نوع مطالعه ی توصیفی است که در آن به زنان مراجعه کننده به مرکزهای بهداشتی، درمانی و آموزشی منتخب دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، با سابقه ی سقط عمدی در 10 سال اخیر، پرسش نامه ی محقق ساخته، داده شد. روش نمونه گیری به صورت تصادفی و تعداد نمونه ی لازم 369 نفر بوده است. یافته های پرسش نامه با نرم افزار SPSS(نسخه ی 17) مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته ها: یافته های مطالعه نشان می دهد که حدود 26 درصد افراد در زمان انجام سقط 26 سال داشتند و همچنین میزان تحصیلات 8/41 درصد افراد دیپلم بود. شایع ترین علت انجام سقط در حدود 20 درصد افراد مشکلات مالی و در حدود 15 درصد افراد اختلافات خانوادگی بود. حدود 50 درصد واحدهای پژوهش، مهم ترین مشوق شان برای انجام سقط، همسرانشان بودند؛ و نیز 29 درصد واحدهای پژوهش در هفته ی هشتم و 5/17 درصد آنان در هفته ی هفتم بارداری، اقدام به سقط کرده اند. حدود 4/42 درصد افراد سقط جنین را حرام دانسته و تنها 3/4 درصد افراد اقدام کننده به سقط، دیه ی مربوط به آن را پرداخت کرده اند. نتیجه گیری: سقط جنین از موضوع های بحث انگیزی است که می توان آن را نمونه یی از معضل های اجتماعی، فقهی و غیره برشمرد؛ از این رو، ضروری است که در جامعه ی ایرانی- اسلامی، به آن به طور جدی توجه شود. نتایج این مطالعه نشان داد که شایع ترین علت سقط جنین، مشکلات مادی بوده و مهم ترین مشوق به سقط جنین، همسران و نگرش اعتقادی افراد نیز نسبت به سقط جنین ضعیف بوده است.
تحول جهت گیری مذهبی در بزرگ سالی: در جست وجوی سازه ای نو
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲
78 - 99
حوزههای تخصصی:
در پژوهشِ پیش رو، داده های سه تحقیق، با هدف کشف جنبه تحولی احتمالی جهت گیری مذهبی و رابطه آن با هوش هیجانی، سلامت عمومی و سبک های فرزندپروری بررسی شد. از بین چهار بعد جهت گیری مذهبی فقط بعد ارزنده سازی دینی با سن، تحصیلات و تأهل در ارتباط است. دَه پرسش از مقیاس جهت گیری مذهبی، که تشکیل دهنده عامل تحولی هستند، استخراج شد. بررسی مفهوم پرسش ها و ارتباط عامل استخراج شده با سایر متغیرها نشان داد که این عامل سعادت جویی مذهب محور است و دارای دو جزء سرمایه گذاری شناختی- عاطفی و سرمایه گذاری رفتاری است. سعادت جویی مذهب محور از توجه هیجانی مستقل است، اما با تمایز هیجانی و بازسازی خلقی رابطه مستقیم دارد؛ و با سلامت عمومی در تمام ابعاد آن رابطه مستقیم. رابطه جزء سرمایه گذاری رفتاری با این متغیرها قوی تر از جزء دیگر است. صحت نام گذاری عامل مزبور از طریق مصاحبه با پنج نفر متخصص در روان شناسی تأیید شد.
اصول و الگوی تعاملی همسران و خانواده درمانگری مذهبی
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳
106 - 137
حوزههای تخصصی:
عملکرد مطلوب خانواده مستلزم ارتباط مناسب همسران است که این ارتباط الگوی تعاملی مناسبی را طلب می کند. پژوهش حاضر با هدف تدوین اصول تعاملات زوجین و خانواده و عرضه الگوی ارتباطی مناسب انجام شده است. این پژوهش حاصل تحلیل متون دینی (قرآن و روایات) و یافته های روان شناسی است و روش آن، تحلیل محتوا است. طبق نتایج حاصل از پژوهش، اصول حاکم بر روابط همسران و تعامل اعضای خانواده چنین است: «حقیقت مشترک»، «همسانی در استعداد کمال»، «تفاوت های جنسیتی»، «نقش های جنسیتی»، «تعادل گرایی» و «تعالی گرایی». تعامل مناسب همسران و خانواده بر اساس الگوی «مهر و قدرت» شکل می گیرد که مبتنی بر نقش و نیاز است. اقتداربخشی و مهرطلبی، نقش و نیاز زنانه را ترسیم می کند. مهرورزی و اقتدارطلبی، نقش و نیاز مردانه را به تصویر می کشد. این الگوی تعاملی با پذیرندگی و جلوه گری زنان و مهرورزی و تکیه گاه بودن مردان تحقق می یابد. بر اساس این الگو، جایگاه اقتدار خانواده بیشتر نقش مسئولیت پذیرکردن فرزندان فرزندان را بر عهده دارد و جایگاه مهرورزی خانواده بیشتر نیازهای عاطفی آنها را پاسخ می دهد.
مقایسه اثربخشی دو روش درمانی پذیرش/تعهد و روش رفتار درمانی دیالکتیکی بر نافرمانی مقابله ای در یک بیمارستان نظامی
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۷ بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۵
5 - 19
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از رایج ترین اختلالات روان پزشکی در میان کودکان پیش دبستانی اختلالات رفتاری ایذایی هستند که عمدتاً شامل اختلال نافرمانی مقابله ای می باشد. هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر روش درمانی پذیرش/تعهد و روش درمانی دیالکتیکی بر روی کودکان دارای نافرمانی مقابله ای است. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی بود. تعداد 30 کودک 7 تا 12ساله مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای مراجعه کننده به یک بیمارستان نظامی با تشخیص روان پزشک اطفال انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شده و هر یک از گروه ها تحت 8جلسه هفتگی دو ساعته درمان مبتنی بر پذیرش/تعهد و رفتار درمانی دیالکتیکی قرار گرفتند. والدین کودکان یک بار قبل و یک بار بعد از ارائه متغیر مستقل پرسش نامه علائم مرضی کودکان را تکمیل کردند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون T همبسته و تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد که هر دو درمان تعهد/پذیرش و رفتاردرمانی دیالکتیکی به طرز معناداری در سطح 0/001 در درمان اختلال نافرمانی مقابله ای مؤثر هستند (0/001>P) و بین درمان ها تفاوت معناداری به لحاظ اثربخشی وجود نداشت (0/357
اثربخشی درمان گروهی فعال سازی رفتاری بر کاهش علائم افسردگی، اجتناب شناختی رفتاری خانواده های دانشجویان شاهد و ایثارگر
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۷ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۸
75 - 84
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از مشکلات و ناراحتی های روانی شایع بین فرزندان شاهد و ایثارگر، افسردگی و وجود نشانه های آن است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان گروهی فعال سازی رفتاری برکاهش علائم افسردگی و اجتناب شناختی رفتاری دانشجویان فرزند شاهد و ایثارگر بود. روش: در یک طرح آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل، تعداد 30 نفر به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه درمان فعال سازی رفتاری و گروه کنترل قرار گرفتند. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان خانواده های شاهد و ایثارگر دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز بود. ابزارهای مورد استفاده، پرسشنامه افسردگی و پرسشنامه اجتناب شناختی رفتاری بود. داده ها نیز به کمک تحلیل کواریانس چندمتغیره تحلیل شد. نتایج: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که درمان فعال سازی رفتاری بر کاهش علائم افسردگی (0/01>F=11/26,P) و اجتناب شناختی رفتاری (F=7,P
تأثیرآموزش مهارت مثبت نگری بر شادکامی و باورهای غیر منطقی دانش آموزان نابینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش مهارت مثبت نگری بر افزایش شادکامی و کاهش باورهای غیر منطقی دانش آموزان نابینا انجام گرفت. نمونه مورد پژوهش شامل 30 نفر از دانش آموزان نابینا (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه) بود که به صورت نمونه گیری در دسترس از یکی از مراکز نابینایان شهر تهران انتخاب و بطور تصادفی در دو گزوه جایگزین شدند. آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه "شادکامی آکسفورد آرجیل و لو" و پرسشنامه "باورهای غیر منطقی جونز" بعنوان پیش آزمون و پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. مداخله 8 جلسه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. جهت سنجش اثر بخشی برنامه آموزشی مثبت نگری بر شادکامی و باورهای غیر منطقی دانش آموزان نابینا از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد.یافته های پژوهش نشان داد که آموزش گروهی مثبت نگری بر شادکامی و باورهای غیر منطقی (ضرورت تأیید و حمایت دیگران، انتظار بیش از حد از خود، تمایل به سرزنش خود، واکنش به ناکامی، بی مسئولیتی عاطفی، بیش نگرانی توام با اضطراب، اجتناب از مشکلات، وابستگی به دیگران، نامیدی نسبت به تغییر، کمال گرایی) تأثیر دارد. در نتیجه می توان از روش آموزش مهارت های مثبت نگری به عنوان روشی کارآمد برای افزایش شادکامی و کاهش باورهای غیر منطقی دانش آموزان نابینا استفاده نمود.
پیش بینی تاب آوری خانواده بر اساس بخشایش و معنویت در آموزگاران متأهل
حوزههای تخصصی:
یکی از زمینه های برجسته در گستره سلامت، استوار ساختن و توانمندسازی خانواده ها در برابر مشکلات است. هدف از پژوهش حاضر پیش بینی تاب آوری خانواده بر اساس بخشایش و معنویت بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری دربرگیرنده همه آموزگاران متأهل در شهرستان سلسله در سال تحصیلی 1395-1394 بود. نمونه دربرگیرنده 212 نفر (72 زن و 140 مرد) بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب گزینش شدند. ابزار اندازه گیری دربرگیرنده شاخص تاب آوری خانواده، مقیاس بخشایش خانواده و پرسشنامه نگرش و توانایی معنوی بودند. یافته های برآمده از پژوهش نشان داد میان متغیرهای بخشایش و معنویت با متغیر تاب آوری خانواده همبستگی معنادار وجود دارد. افزون بر این میان بخشایش و تاب آوری خانواده همبستگی مثبت و معنادار وجود داشت. یافته ها نشان داد که بخشایش و معنویت می توانند در بالا بردن تاب آوری خانواده نقش داشته باشند.
اثر پیش بین سبک های مقابله ای اجتناب و جبران افراطی بر سلامت عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: طبق مدل طرحواره درمانی یانگ، سه سبک مقابله ای اجتناب، تسلیم و جبران افراطی در مقابل فعال شدن طرحواره ها بکار می روند. نوع سبک مقابله ای غالب در مواجهه با رویدادها، بر میزان سلامت عمومی افراد موثر است. هدف از پژوهش حاضر پیش بینی وضعیت سلامت عمومی (جسم و روان) افراد براساس نوع سبک مقابله ای غالب (اجتناب و جبران افراطی) می باشد. روش: به این منظور فرم کوتاه پرسشنامه زمینه یابی سلامت، پرسشنامه جبران افراطی یانگ-رای و پرسشنامه اجتناب یانگ-رای توسط 120 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران که با نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند، تکمیل گردید. تحلیل نتایج با روش همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه با استفاده از نسخه ۱8 نرم افزار spss صورت گرفت. یافته ها: نتایج بیانگر رابطه ی معنادار سبک های مقابله ای اجتناب و جبران افراطی با وضعیت سلامت عمومی افراد بود (05/0p≤). هم چنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد سبک مقابله ی جبران افراطی بیشترین نقش را در پیش بینی میزان سلامت عمومی افراد دارد. نتیجه گیری: هر دو سبک مقابله ای اجتناب و جبران افراطی تاثیر منفی بر سلامت عمومی دارند، اما درصورت غلبه ی سبک مقابله ای جبران افراطی در مواجهه با مشکلات، آسیب بیشتری از نظر جسمانی و روانی به افراد وارد می شود.
نقش سرمایه روان شناختی و رفتار شهروندی سازمانی در پیش بینی رضایت شغلی معلمان مدارس استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش سرمایه روان شناختی و رفتار شهروندی سازمانی در پیش بینی رضایت شغلی معلمان مدارس استثنایی شهر کرمانشاه بود.
روش: روش پژوهش، از نوع توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه معلمان مدارس استثنایی مقطع ابتدایی شهرکرمانشاه در سال تحصیلی 94-93 بود. حجم جامعه پژوهشی 108 نفربودند و به علت کوچک بودن جامعه، کل آن ها انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از 3پرسش نامه سرمایه روان شناختی لوتانز، رفتار شهروندی سازمانی پودساکف و رضایت شغلی بری فیلد و روث استفاده شد. داده های پژوهش از طریق شاخص های آمار توصیفی، همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام تجزیه وتحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد بین سرمایه روان شناختی و مؤلفه های آن (خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی) با رضایت شغلی، همبستگی مثبت معنی داری وجود دارد. همچنین بین مؤلفه های شهروندی سازمانی، جوانمردی و تواضع با رضایت شغلی به ترتیب همبستگی منفی و مثبت معنی داری وجود دارد. تجزیه و تحلیل رگرسیونی نشان داد مؤلفه جوانمردی و سرمایه روان شناختی کل 25 درصد از واریانس رضایت شغلی را تبیین می کنند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش، نقش و اهمیت سرمایه روان شناختی و 2مؤلفه جوانمردی و تواضع رفتار شهروندی سازمانی را در پیش بینی رضایت شغلی معلمان یادآور می شود.
ارزیابی فرآیندهای آموزشی فاوا- محور: یک چهارضلعی معیوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به ارزیابی نحوه ی استفاده از فاوا در مدارس «هوشمند» می پردازد. بدین منظور، رویکرد کیفی و روش مطالعه ی موردی اتخاذ شده ی کلاس های دبیران رشته ی ریاضی- فیزیک سال دوم متوسطه ی استان زنجان مورد مشاهده قرار گرفت. نمونه گیری به روش هدفمند انجام و ۱۲ کلاس برای مشاهده ی فعالیت های یاددهی-یادگیری انتخاب شد. یافته ها نشان می دهد معلمان از فاوا عمدتاً برای ارائه ی اطلاعات به دانش آموزان استفاده می کنند؛ دانش آموزان کمتر فعال بوده، بیشتر شنونده ی فاوا هستند؛ علی رغم وجود رایانه برای اکثر دانش آموزان، تنها یک رایانه استفاده شده مابقی با روپوشی پوشانده شده اند؛ باوجود جذابیت های بالقوه ی فناوری، رفتارهای حاکی از بی توجهی به درس نسبتاً زیاد است. به طورکلی کاربرد فاوا در مقایسه با آموزش سنتی تفاوتی در کارکردهای معلم، دانش آموزان و فرآیندهای یاددهی- یادگیری ایجاد نکرده، متن و تصاویر کتاب های درسی و صدای معلم را در قالب دیجیتال به همان روش سخنرانی در سبک آموزش سنتی ارائه می کند. فاوا در کنار معلم، محتوا و دانش آموزان اضلاع یک چهارضلعی معیوب هستند.
اثربخشی قصه گویی بر افسردگی و پرخاشگری کودکان پیش دبستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به تاثیر قصه گویی بر مشکلات روان شناختی کودکان، این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی قصه گویی بر پرخاشگری و افسردگی کودکان پیش دبستانی انجام شد.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش، شامل کودکان پیش دبستانی 6-4 ساله ی مهدکودک های شهرستان ساوه در سال 1392 بودند. با استفاده از نمونه گیری در دسترس 40 کودک با نمرات بالای پرخاشگری و افسردگی بر اساس پرسش نامه ی اختلالات رفتاری راتر، انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه برابر آزمون و شاهد تقسیم شدند. پس از انجام پیش آزمون، برنامه ی قصه درمانی به مدت 12 جلسه ی یک ساعته (دو بار در هفته) برای گروه آزمون اجرا شد. پس از اتمام جلسات، پس آزمون و یک ماه بعد نیز پی گیری انجام شد. داده ها با آمار توصیفی، روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که نمرات پیش آزمون افسردگی و پرخاشگری دو گروه تفاوت معنی داری نداشته (05/0<P) در حالی که میزان نمرات افسردگی و پرخاشگری در گروه قصه درمانی نسبت به گروه شاهد کاهش معنی داری نشان داد (01/0=P) که در پی گیری نیز ادامه یافت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، به نظر می رسد که قصه گویی در کاهش پرخاشگری و افسردگی کودکان پیش دبستانی تاثیر دارد و می توان از آن به عنوان یک روش اثربخش در بهبود اختلالات رفتاری کودکان استفاده کرد.
اثربخشی رفتار درمانی شناختی متمرکز بر اصلاح سبک زندگی در بهبود علائم حیاتی و بهزیستی روانشناختی بیماران کرونر قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رفتار درمانی شناختی متمرکز بر اصلاح سبک زندگی در بهبود علائم حیاتی و بهزیستی روانشناختی بیماران کرونر قلبی انجام شد. روش: روش تحقیق حاضر نیمه آزمایشی بود. طرح پژوهشی به صورت پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران قلبی عروقی شهر تبریز در سه ماهه اول سال 1393 بود. نمونه بیماران پژوهش را، 40 نفر از بین افراد مبتلا به بیماری قلبی عروقی که از فروردین تا خرداد سال 1393 به بیمارستان مدنی تبریز مراجعه کرده بودند، تشکیل دادند. در این پژوهش ابتدا از نمونه گیری هدفمند استفاده و سپس از نمونه گیری تصادفی برای جایگزینی در گروههای آزمایش و کنترل استفاده شد. گروه آزمایشی با رفتار درمانی شناختی متمرکز بر اصلاح سبک زندگی به مدت هشت جلسه آموزش دیدند. از هر دو گروه آزمایش و کنترل پیش آزمون و پس آزمون گرفته شد. ابزار تحقیق، پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی و پرسشنامه علایم حیاتی بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین گروه کنترل و آزمایش از نظر بهبود علائم حیاتی و بهزیستی روانشناختی تفاوت وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد روش رفتار درمانی شناختی متمرکز بر اصلاح سبک زندگی در بهبود علائم حیاتی و افزایش بهزیستی روانشناختی بیماران کرونر قلبی موثر است.
آموزش برنامه تربیت کودک اندیشمند به مادران و تأثیر آن بر خشم و رابطه با فرزندان
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، برخی از پژوهشگران شیوه ارتباطی والدین و کودکان و تاثیر آن بر کنترل هیجانات را مورد پژوهش قرار داده اند. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثربخشی آموزش برنامه تربیت کودک اندیشمند بر خشم و رابطه مادران با فرزندان بوده است. در این پژوهش گروه نمونه به صورت در دسترس شامل 50 نفر از مادران دانش آموزان مدارس غیرانتفاعی شهر تهران بود که برای شرکت در کارگاه تربیت کودک اندیشمند اعلام آمادگی نمودند. در این کارگاه ها مادران ضمن آگاهی از روش های مختلف کارآمد و ناکارآمد برخورد با رفتارهای کودک، تمرین هایی را برای بهبود سبک واکنش خود در مقابل رفتارهای چالش برانگیز کودکان انجام دادند. هدف کارگاه، بهبود سبک تربیتی مادران و استفاده از روش های تعاملی کارآمد مانند روش حل مسئله به جای روش های ناکارآمد مانند تنبیه و توبیخ بوده است. کارگاه ها در نُه جلسه بصورت یک جلسه دو ساعته در هفته برگزار می شد. ابزارهای استفاده شده شامل دو پرسشنامه سیاهه رابطه والد- کودک جرارد و سیاهه خشم حالت- صفت اسپیلبرگر بوده است. مادران در یک بررسی اولیه قبل از شروع کارگاه و همچنین در پایان دوره آموزشی به تکمیل پرسشنامه ها پرداختند. داده ها با استفاده از روش اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش برنامه تربیت کودک اندیشمند در بهبود خشم و رابطه مادران با فرزندانشان مؤثر بوده است.
بررسی دانش، نگرش، عملکرد دانش آموزان نسبت به فناوری اطلاعات و موانع استفاده از آن در اوقات فراغت آنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه دانش و فناوری اطلاعات به مدد پرکردن اوقات فراغت انسان آمده اند و این پژوهش با هدف بررسی دانش، نگرش، عملکرد و موانع استفاده از فناوری اطلاعات در اوقات فراغت دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران در سال 84-1383 انجام گرفت. روش کار: در این تحقیق توصیفی در سال 84-1383 با استفاده از یک پرسشنامه محقق ساخته 300 دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای و طبقه ای و با استفاده از جدول مورگان از بین 124000 دانش آموز انتخاب شدند. داده ها با آمار توصیفی و نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: اکثریت دانش آموزان (2/84%) آشنایی کمی نسبت به فناوری اطلاعات داشتند. اکثریت، نگرش مثبتی نسبت به این فناوری از خود نشان داده اند. رابطه بین میزان دانش و نوع استفاده از فناوری اطلاعات، منفی بوده است ( 169/-R= ) و هم چنین رابطه بین میزان دانش و میزان اسنتفاده آنان از فناوری اطلاعات، مثبت (23/0R=) بوده است. اکثریت آنان عدم انگیزه، محدودیت های تکنولوژی و هزینه های بالای فناوری اطلاعات را مانعی در استفاده از آن می دانستند. نتیجه گیری: به نظر می رسد اکثریت دانش آموزان، شناخت پایینی در استفاده از فناوری داشتند و هزینه های بالا و محدودیت های تکنولوژیکی و عدم انگیزه را در استفاده کم از این فناوری، موثر می دانستند.
راهکارهای نهادینه سازی اثربخش سبک زندگی اسلامی در مدارس دوره متوسطه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهکارهای نهادینه سازی اثربخش سبک زندگی اسلامی در مدارس دوره متوسطه انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی با رویکرد کاربردی بوده است. به کمک فرمول کوکران 364 نفر از دبیران دوره های اول و دوم متوسطه در نواحی چهارگانه شهر قم (95-1394( با روش تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته روا و پایا بوده و نتایج پژوهش با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که: 1. از نظر دبیران در میان راهکارهای چهارگانه مؤثر بر سبک زندگی اسلامی در مدارس، به ترتیب عبارت بودند از: راهکارهای آموزشی (با میانگین 17/4)، راهکارهای فرهنگی (با میانگین 56/3)، راهکارهای هنری (با میانگین 62/2) و راهکارهای پژوهشی (با میانگین 08/2)؛ 2. به جز راهکارهای آموزشی و پژوهشی در عامل جنسیت بین نظرات پاسخ گویان از لحاظ سایر عوامل جمعیت شناختی (سابقه، رشته تحصیلی، سطح تحصیلات) تفاوت معناداری در سطح 01/0 < p وجود ندارد.
بررسی رابطه بین سلامت روانی -اجتماعی با هویت ملی و دینی در بین دانش آموزان دبیرستانهای شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر1 با هدف بررسی رابطه میان سلامت روانی- اجتماعی با هویت ملی و دینی در بین دانش آموزان دبیرستانهای شهر یزد و با روش پیمایشی و به صورت مقطعی انجام شده است. برای انتخاب نمونه از شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بهره گیری شده و حجم نمونه 354 نفر بوده است. برای گردآوری داده ها از مقیا س سلامت روان 90- SCL و مقیاس سلامت اجتماعی کیز استفاده شده است. روایی پرسشنامه با روش اعتبار محتوا و پایایی آن با روش انسجام درونی ابزار، با ضریب آلفای کرونباخ 75/0=a تأیید شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تفاوت میانگین، تحلیل واریانس و رگرسیون سلسله مراتبی بهره گیری شده است. یافته ها نشان دادند که میان متغیرهای سلامت روانی و سلامت اجتماعی با هویت دینی و هویت ملی رابطه معنادار وجود دارد و میان پایگاه اقتصادی- اجتماعی با هویت ملی و هویت دینی رابطه معنادار وجود ندارد. با توجه به نتیجه آزمون t دو نمونه مستقل، تفاوت معناداری میان هویت دینی در دو گروه زنان و مردان مشاهده شده است. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که دو متغیر سلامت روانی و سلامت اجتماعی در مجموع 19 درصد از تغییرات متغیر ملاک (هویت دینی و ملی) را تبیین می کنند. باتوجه به مقدار واریانس تبیین شده می توان نتیجه گرفت که در پژوهش های آتی باید به سایر متغیرهای اثرگذار توجه شود.