فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۱٬۲۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر به مقایسة اثربخشی دو شیوة ساخت نقشه های مفهومی توسط فراگیران و ارائة نقشه های از قبل آماده شده بر یادداری، درک و حل مسئله برای در نظرگرفتن سبک یادگیری آزمودنی ها پرداخته است. اثرات کاربندی ها از طریق دو آزمون پیشرفت تحصیلی که دارای شاخص های قابل قبول روایی و پایایی بودند، مورد اندازه گیری قرار گرفتند. برای اندازه گیری سبک یادگیری وابسته به زمینه و نابسته به زمینه، آزمودنی ها از آزمون گروهی اشکال نهفته استفاده شد. پژوهش بر اساس طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون طراحی شده است. شش کلاس به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان 4 گروه آزمایشی و 2 گروه کنترل انتخاب شدند. در دو گروه آزمایشی، نقشه های از قبل آماده شده به آزمودنی ها ارائه شد و اعضای دو گروه آزمایشی دیگر به تهیة نقشه های مفهومی پرداختند. در گروه های کنترل نیز آزمودنی ها به شیوة مرسوم به یادگیری متن های درسی مشابه پرداختند. یافته های پژوهش نشان می دهند که ارائة نقشة مفهومی در شرایطی که سبک یادگیری آزمودنی ها وابسته به زمینه باشد نسبت به ساخت تأثیر بیشتری دارد و ساخت نقشة مفهومی در شرایطی که آزمودنی ها دارای سبک نابسته به زمینه باشند بر ارائة نقشة مفهومی برتری دارد. بدون در نظر گرفتن سبک یادگیری هیچ کدام از این دو روش برتری چشم گیری نسبت به هم نداشتند.
راهبردهای روان شناختی: راهبردهای حل مسئله
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش خودکارآمدی حافظه بر عملکرد حافظه رویدادی و معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر، نقش خودکارآمدی حافظه در عملکرد حافظه رویدادی و معنایی دانشجویان دختر و پسر بررسی شده است. بدین منظور، از بین شش گروه روان شناسی، تکنولوژی آموزشی، برنامه ریزی درسی و آموزشی، راهنمایی و مشاوره، بنیادهای آموزش و پرورش، و گروه مدیریت آموزشی، نمونه ای شامل 16 دختر و 16 پسر دانشجوی مقطع کارشناسی از دانشکده روان شناسی دانشگاه تربیت معلم به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. در این پژوهش از دو آزمون یادآوری کلمات پربسامد و کم بسامد، و تصاویر مشهور و غیرمشهور برای حافظه رویدادی؛ و از دو آزمون مقوله های طبقاتی و سیالی واژگان برای حافظه معنایی استفاده شد. طرح عاملی 2×2 استفاده شد (دو جنس و دو سطح کارآمدی) و نتایج تحلیل واریانس نشان داد که تفاوت حافظه رویدادی در دانشجویان دارای سطح خودکارآمدی زیاد و کم حافظه، معنادار است. به عبارت دیگر، سطح بالاتر خودکارآمدی حافظه به عملکرد بهتر حافظه رویدادی منجر می شود. در حافظه معنایی دانشجویان دارای سطح خودکارآمدی زیاد و کم حافظه، تفاوت معنادار مشاهده نشد. کنش متقابل عوامل جنسیت و سطح خودکارآمدی حافظه بر عملکرد حافظه رویدادی و معنایی اثر معناداری نداشت.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس تفکر خلاف واقع برای حوادث منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر، بررسی پایایی و روایی سازه نسخه فارسی مقیاس تفکر خلاف واقع برای حوادث منفی است.
روش: به منظور دست یابی به هدف پژوهش، 265 دانشجوی دانشگاه اصفهان به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و نسخه فارسی مقیاس تفکر خلاف واقع برای حوادث منفی را تکمیل کردند.
یافته ها: نتیجه ساختار عاملی یا روایی سازه با استفاده از تحلیل مؤلفه های اصلی با چرخش واریماکس چهار عامل بود که 42/58 درصد واریانس کل آزمون را تبیین کرد. این عوامل عبارت اند: روبه بالای خودارجاع، روبه پایین بدون ارجاع، روبه بالای دیگرارجاع و روبه بالای بدون ارجاع. پایایی سازه نسخه فارسی این مقیاس و چهار عامل از طریق آلفای کرونباخ و بازآزمایی برآورد شد که همگی رضایت بخش بودند.
نتیجه گیری: برای سنجش تفکر خلاف واقع برای حوادث منفی در ایران می توان از نسخه فارسی مقیاس تفکر خلاف واقع برای حوادث منفی به عنوان یک آزمون معتبر استفاده کرد.
بررسی مقدماتی کارایی راهنمای شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش، تهیه ی یک راهنمای درمانی فشرده و کوتاه مدت بر اساس شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، برای استفاده در مبتلایان به اختلال افسردگی مهاد با افکار خود کشی و بررسی مقدماتی کارآیی آن بود.
روش: راهنمای درمانی حاضر، با در نظر گرفتن اصول بالینی کاربردی در تهیه ی راهنمای درمانی برای مداخلات روان شناسی و مشاوره تهیه، و پس از بررسی مطالعات نظام دار بازنگری در حیطه ی کارآمدی درمان های شناختی – رفتاری بر افسردگی و خودکشی استفاده شده است. این راهنما برای نخستین بار روی یک بیمار افسرده دارای افکار خودکشی اجرا، و نتایج در چارچوب گزارش موردی ارزیابی گردید. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه ی افسردگی بک- ویرایش دوم (BDI-II) و مقیاس بک برای افکار خودکشی BSSI)) و همچنین دو فرم جداگانه ی محقق ساخته بود.
یافته ها: نتایج نشان داد، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اساس راهنمای درمانی حاضر، موجب کاهش معنادار افسردگی (10نمره) ونیز افکار خودکشی (4نمره) در بیمار گردیده است. به علاوه این نتایج در دو نوبت پیگیری 3 ماهه (در مجموع 6ماه) دوام داشت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، می توان نتیجه گرفت که راهنمای درمانی تهیه شده، در کاهش افسردگی و افکار خودکشی بیماران افسرده موثر بوده است.
درآمدی بر دیدمان شور ""یاددهی یادگیری"" در کلاس های زندگی
حوزههای تخصصی:
تفکری کودکانه داشته باشید
حوزههای تخصصی:
نقاش باورهای معرفت شناختی ، سبک های تفکر و راهبردهای یادگیری در عملکرد تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان در بازی ها و ارتباطات اجتماعی کودکان (راهبرد تقویت زبان در دوره ی پیش دبستانی)
حوزههای تخصصی:
ناروانی گفتار و زبان در افراد دو زبانه
حوزههای تخصصی:
آگاهی یا آگهی ؟
حوزههای تخصصی:
جادوی شیوه ی تفکر
حوزههای تخصصی:
مقایسه هوش هیجانی و شناختی مدیران مقاطع سه گانه آموزش و پرورش و رابطه ی آن با عملکرد شغلی آنها در منطقه لنجان اصفهان 1388
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با اهداف - مقایسه هوش هیجانی و شناختی مدیران مقاطع ابتدایی دوره های سه گانه آموزش و پرورش و رابطه آن با عملکرد شغلی آنها در منطقه لنجان اصفهان در سال 1388 انجام شده است. در این مطالعه از روش توصیفی از نوع همبستگی و نیز علی-مقایسه ای به صورت مقطعی استفاده شده است. جامعه آماری مورد پژوهش 306 نفر بود که از میان آنها 146 نفر از مدیران مدارس سه مقطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان منطقه لنجان به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از آزمون هوش هیجانی شیرینگ، پرسشنامه ریون(عباسی، 1384) و پرسشنامه عملکرد شغلی سرپرست (موتوویدلوون اسکاتر1994، به نقل از خاکسار،1384) جمع آوری شدند و با استفاده از شاخص های آماری نظیر میانگین، انحراف معیار، تحلیل واریانس و آزمون توکی و ضریب همبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که؛ بین هوش هیجانی، هوش شناختی و عملکرد شغلی مدیران سه مقطع ابتدایی، راهنمایی و متوسطه تفاوت معنا دار وجوددارد (05/0P<). بین هوش هیجانی درکل و مؤلفه های آن، (خودآگاهی، خودانگیزی، مهارت اجتماعی) با عملکرد شغلی رابطه معنی دار وجود دارد( 05/0(P<. اما بین هوش شناختی و عملکرد شغلی مدیران مقطع ابتدایی رابطه معنا داری در سطح( 05/0P<) وجود نداشت. بین هوش هیجانی و عملکرد شغلی مدیران مقطع راهنمایی نیز رابطه معنا داری در سطح ( 05/0(P< مشاهده نشد.
تاثیر محتوای عاطفی بر حافظه آشکار و ناآشکار به تفکیک جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی اثر جنسیت و محتوای عاطفی بر عملکرد حافظه آشکار و ناآشکار.
روش: این پژوهش با استفاده از نمونهگیری تصادفی خوشهای در 90 دانشجوی فنی و مهندسی دوره کارشناسی دانشگاه علم و فرهنگ انجام شد. برای تکالیف حافظه ناآشکار، متونی با محتوای مثبت، منفی و خنثی به کار رفت. هنگامی که شرکتکنندگان متون را با صدای بلند و تا حد امکان با سرعت میخواندند (البته نه آنقدر سریع که چیزی نفهمند) مدت خواندن آنها اندازهگیری و در پایان آزمون حافظه ناآشکار، تکالیف آشکار، که شامل سؤالهای چند گزینهای (بازشناسی) و معطوف به متون بود، اجرا میشد.
یافته ها: در هر دو حافظه (آشکار و ناآشکار)، بهترین عملکرد در گروه مردان به تکلیف مثبت مربوط میشد، اما به طور کلی، زنان در حافظه آشکار بهتر از مردان عمل میکردند. یافته دیگر، سرعت خواندن متون بود که گروه زنان در متون خنثی از همه گروهها عملکرد بهتری داشتند.
نتیجه گیری: عملکرد حافظه آشکار و ناآشکار در دو جنس، با توجه به تکلیف، با هم تفاوت داشت؛ بدین صورت که در هر دو حافظه، مردان در تکلیف مثبت و زنان در تکلیف منفی بهترین عملکرد را داشتند.
مهارت تفکر انتقادی دانشجویان فنی- مهندسی و علوم انسانی
حوزههای تخصصی:
اهداف. هدف غایی نظام تعلیم و تربیت، پرورش انسانهایی متفکر و تفکر انتقادی، یکی از شاخصترین انواع تفکر است. هدف این مطالعه بررسی و مقایسه مهارتهای تفکر انتقادی دانشجویان دانشکدههای فنی- مهندسی و علوم انسانی دانشگاه شیراز در سال 1387 بود.
روشها. این پژوهش از نوع توصیفی است و با روش نمونهگیری طبقهای تصادفی روی 200 نفر از اعضای جامعه مورد نظر انجام شد. ابزار این پژوهش آزمون فرم «ب» مهارتهای تفکر انتقادی کالیفرنیا بود. روش تجزیه و تحلیل دادهها شامل دو بخش توصیفی و استنباطی بود و در بخش آمار استنباطی از روش تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شد.
یافتهها. میانگین مهارت ارزشیابی در گروه فنی- مهندسی 88/22 و در گروه علوم انسانی 13/20 بهدست آمد. میانگین مهارت تحلیل، در گروه فنی- مهندسی 73/30 و در گروه علوم انسانی 49/24 بود و مهارت استنباط، در گروه فنی- مهندسی 71/25 و در گروه علوم انسانی 39/21 بهدست آمد.
نتیجهگیری. مهارتهای تفکر انتقادی در کل در هر دو گروه مورد مطالعه پایین، اما در دانشجویان فنی- مهندسی از علوم انسانی بیشتر است. علیرغم تفاوتهایی که وجود دارد، بهکارگیری الگوها و روشهای آموزشی متناسب با موضوعات درسی برای پرورش این مهارتها پیشنهاد میشود.
نقش باورها و آگاهی فراشناختی در استفاده از راهبردهای مهارت خواندن در میان دانشجویان زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در مطالعه حاضر رابطه بین باورهای دانشجویان سطح بالای زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم و آگاهی فراشناختی وروش خواندن آنان مورد بررسی قرار گرفت. مطالعه در دو مرحله انجام شد: در مرحله اول با استفاده از سه پرسشنامه سعی در یافتن ارتباط بین آگاهی فراشناختی و باورهای دانشجویان شده است و در مرحله دوم روش خواندن انها از طریق بلند فکر کردن، سوالهای برگشت به متن و مصاحبه مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که ارتباط مستقیمی بین متغیرهای باورهای خواندن و باورهای زبانی دانشجویان وجود دارد. نتیجه ی بخش دوم مطالعه نیز نشان داد که آگاهی فراشناختی نقش مهمی در انتخاب روش خواندن ندارد اما میتواند در تسهیل عمل خواندن موثر باشد. بطور کلی نتایج این مطالعه وجود ارتباط بین متغیرهای مورد تحقیق را ثابت میکند. این موضوع می تواند به این معنا باشد که در تدریس خواندن توجه به این متغیرها میتواند راهگشا باشد.
رویکردی شناختی به یک فعل چندمعنای فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی ارتباط فرایند چندمعنایی یکی از افعال ساده فارسی با عوامل شناختی است. پژوهش حاضر این فرضیه را بررسی کرده است که چندمعنایی به عنوان فرایندی زبانی که طی آن یک عنصر واژگانی (در اینجا یک فعل ساده) چندین معنای مختلف می یابد، رخدادی تصادفی نبوده، بلکه اساس آن قوای شناختی است و تفاوت های روش شناختی بر بررسی معنایی واژگان تاثیر می گذارد. روش: این پژوهش با توجه به هدف، یک تحقیق نظری و براساس جمع آوری داده ها، یک تحقیق توصیفی (غیرآزمایشگاهی) و پس رویدادی (علی- مقایسه ای) است. نمونه های پژوهش به طور تصادفی از آثار کلاسیک، نو و زبان محاوره جمع آوری شدند. یافته ها: از ویژگی های نظام فعلی زبان فارسی، تعداد بسیار محدود افعال ساده (تقریباً 115 تا 130) است، در حالی که در زبا ن هایی مثل انگلیسی و فرانسه این نوع افعال بسیار زیاد ند. چندمعنایی یا در واقع وجود چندین معنی برای یک عنصر واژگانی، جانشین مناسبی برای جبران این کمبود می باشد. در این پژوهش، چندمعنایی فعل ساده «افتادن» براساس مفاهیمی چون مقوله بندی، نمونه نخستین، طرحواره های تصوری و مقوله های شعاعی (مبانی اساسی در زبان شناسی شناختی) بررسی می شود. نتیجه گیری : پس از بررسی نمونه ها، فرضیه تایید و نشان داده شد که گرایش ها و تجارب جسمانی و مادی بشر بر چگونگی مفهوم سازی و درک او از افعال چندمعنایی تاثیر می گذارد. همچنین، معلوم شد که بهترین کاربرد نمونه نخستین، در چندمعنایی است و روابط معنایی در یک واژه رابطه ای مدرج (و نه مطلق) می باشد.
مهارت اشتغالات ذهنی
حوزههای تخصصی: