مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
حافظه آشکار
حوزه های تخصصی:
" هدف: لکنت یکی از شایع ترین اختلالات گفتاری است. با این وجود علت آن به درستی مشخص نیست. آسیب عملکردهای شناختی همچون حافظه هیجانی و توجه یکی از عوامل مهم آن به شمار می رود. در این تحقیق بعنوان هدف اصلی، عملکرد حافظه آشکار و حافظه ضمنی بین افراد مبتلا به لکنت و افراد عادی مورد مقایسه قرار گرفته و همچنین بصورت جنبی میزان اضطراب و افسردگی در این دو گروه مقایسه شده است.
روش بررسی: این مطالعه ازنوع تحلیلی مورد- شاهدی تحلیلی می باشد. تعداد 30 نفر افراد مبتلا به لکنت به عنوان آزمودنی با انتخاب هدفمند از نمونه های در دسترس و مراجعه کننده به کلینیک های گفتار درمانی تهران و 30 نفر افراد عادی به عنوان گروه شاهد از طریق همتاسازی با گروه مورد بر اساس سن، جنس، تحصیلات و دوزبانگی مورد مقایسه قرار گرفتند. برای بررسی عملکرد حافظه آشکار از آزمون «یادآوری نشانه ای» و برای بررسی عملکرد حافظه ضمنی از آزمون «تکمیل کردن ریشه واژه» و برای سنجش میزان اضطراب و افسردگی افراد از پرسشنامه سلامت عمومی (28 GHQ) استفاده شد. سپس متغیرهای تعداد واژه های با بار عاطفی مثبت و منفی در حافظه آشکار و حافظه ضمنی و نیز نمره میزان اضطراب و افسردگی با استفاده از آزمونهای آماری تی مستقل، تی زوجی، من ویتنی و ویلکاکسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که افراد مبتلا به لکنت واژه های با بار عاطفی مثبت درحافظه آشکار را به طور معنی داری نسبت به افراد عادی کمتر بازشناسی می کنند. همچنین افراد مبتلا به لکنت در آزمون های حافظه آشکار وحافظه ضمنی، واژه های با بار عاطفی منفی را بیشتر از واژه های با بار عاطفی مثبت بازشناسی می کنند. علاوه بر این مشخص شد که میزان اضطراب افراد مبتلا به لکنت به طور معناداری بیشتر از افراد عادی بود، همچنین میزان افسردگی افراد مبتلا به لکنت بیشتر از افراد عادی بود ولی تفاوت آنها معنادار نبود .
نتیجه گیری: با توجه به نقش عملکردهای شناختی از جمله حافظه هیجانی در برنامه ریزی حرکتی گفتار و مشاهده تفاوت درعملکرد حافظه هیجانی مثبت و منفی بین افراد لکنتی و عادی در این مطالعه، به نظر می رسد که توجه به مقوله حافظه هیجانی در بازتوانی افراد مبتلا به لکنت می تواند مؤثر واقع شود."
اثر محتوای عاطفی تکالیف بر عملکرد حافظه آشکار و ناآشکار دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: بهمنظور بررسی تفاوت تاثیر رویدادهای خوشایند و ناخوشایند در حافظه، این پژوهش به بررسی تاثیر محتوای عاطفی تکالیف بر عملکرد حافظه آشکار و ناآشکار دانشجویان پرداخت. روش: این پژوهش از نوع آزمایشی است و با انتخاب و تخصیص تصادفی 90 نفر از دانشجویان بهصورت انفرادی اجرا شد. به هر آزمودنی یکی از تکالیف دارای بار عاطفی مثبت، خنثی یا منفی داده شد. سپس با دو روش برای سنجش حافظه آشکار و حافظه ناآشکار، میزان یادآوری تکالیف عاطفی اندازهگیری شد. یافتهها: تکلیف عاطفی (مثبت، منفی و خنثی) تاثیر متفاوتی بر عملکرد حافظه آشکار و ناآشکار داشتند. در حافظه آشکار، بهترین عملکرد مربوط به تکالیف عاطفی مثبت و کمترین عملکرد حافظه، در تکلیف منفی بود. عملکرد حافظه ناآشکار در هر دو نوع تکالیف عاطفی مثبت و منفی بهتر از تکلیف خنثی بود.
نتیجهگیری: حافظه آشکار نسبت به مسایل عاطفی مثبت و خوشایند بیشترین کارآیی را دارد؛ کمترین میزان کارآیی حافظه مربوط به مسایل عاطفی ناخوشایند و منفی است. در حافظه ناآشکار خوشایند (مثبت) یا ناخوشایند (منفی) بودن مسایل عاطفی موجب بهتر بهخاطر سپردن اطلاعات میشود، اما مطالبی که دارای محتوای خنثی هستند، کمترین میزان تاثیرگذاری را بر حافظه ناآشکار دارند."
بررسی جنسیت و اثر درخشندگی در حافظه آشکار و حافظه ضمنی
حوزه های تخصصی:
اثر تعاملی نوع اطلاعات و تفاوت های سنی بر عملکرد حافظه آشکار و ناآشکار: شواهدی برای دیدگاه پردازشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تفاوت های سنی و نوع اطلاعات (آزمایشگاهی و معمولی) بر عملکرد حافظه آشکار و ناآشکار انجام شد. به عبارت دیگر هدف پژوهش حاضر بررسی این موضوع بود که تفاوت در عملکرد حافظه آشکار و ناآشکار به دلیل عوامل پردازشی است یا عوامل ساختاری (سیستم های متفاوت).
روش: 240 آزمودنی از دو گروه سنی بزرگسالان و کودکان به صورت تصادفی انتخاب شدند؛ گروه کودکان و بزرگسالان به ترتیب از دانش آموزان و دانشجویان بودند. ابزار آزمون شامل اطلاعات معمولی و آزمایشگاهی بود که جهت سنجش حافظه آشکار (بازشناسی) و ناآشکار (تکمیل کلمه با حروف نخستین) بر گروه های سنی مختلف به صورت آزمایشگاهی اجرا گردید. هر آزمون معمولی و آزمایشگاهی شامل 32 واژه بود که در تجارب معمولی با فراوانی بالا و پایین استفاده گردید. داده های به دست آمده از طریق تحلیل واریانس و نرم افزار SPSS بررسی شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که عملکرد حافظه آشکار و ناآشکار تحت تأثیر تفاوت های سنی و نوع اطلاعات است. همچنین بین تفاوت های سنی و نوع اطلاعات اثر تعاملی وجود داشت.
نتیجه گیری: مهمترین نتیجه پژوهش حاضر این بود که تفاوت در عملکرد حافظه آشکار و ناآشکار به دلیل عوامل پردازشی است، نه صرفاً این نکته که این دو حافظه از دو سیستم یا ساختار متفاوت برخوردار هستند.
تاثیر محتوای عاطفی بر حافظه آشکار و ناآشکار به تفکیک جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی اثر جنسیت و محتوای عاطفی بر عملکرد حافظه آشکار و ناآشکار.
روش: این پژوهش با استفاده از نمونهگیری تصادفی خوشهای در 90 دانشجوی فنی و مهندسی دوره کارشناسی دانشگاه علم و فرهنگ انجام شد. برای تکالیف حافظه ناآشکار، متونی با محتوای مثبت، منفی و خنثی به کار رفت. هنگامی که شرکتکنندگان متون را با صدای بلند و تا حد امکان با سرعت میخواندند (البته نه آنقدر سریع که چیزی نفهمند) مدت خواندن آنها اندازهگیری و در پایان آزمون حافظه ناآشکار، تکالیف آشکار، که شامل سؤالهای چند گزینهای (بازشناسی) و معطوف به متون بود، اجرا میشد.
یافته ها: در هر دو حافظه (آشکار و ناآشکار)، بهترین عملکرد در گروه مردان به تکلیف مثبت مربوط میشد، اما به طور کلی، زنان در حافظه آشکار بهتر از مردان عمل میکردند. یافته دیگر، سرعت خواندن متون بود که گروه زنان در متون خنثی از همه گروهها عملکرد بهتری داشتند.
نتیجه گیری: عملکرد حافظه آشکار و ناآشکار در دو جنس، با توجه به تکلیف، با هم تفاوت داشت؛ بدین صورت که در هر دو حافظه، مردان در تکلیف مثبت و زنان در تکلیف منفی بهترین عملکرد را داشتند.
تاثیر سطح پردازش و دستور عمل و نوع آزمون بر آماده سازی در آ زمون های حافظه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر سه عامل سطح پردازش (خطی - معنایی) دستور عمل و نوع آزمون بر آماده سازی د رآزمون های حافظه است با توجه به الگوی پردازش متناسب با انتقال (TAP) و ملاک عمدی بودن بازیابی (RIC) و با توجه به ویژگی های آزمون های تکمیل ستاک واژه و پاره لغت پیش بینی شده است که در موقعیت دستورعمل نهان آْزمودنی ها متفاوت پاسخ دهند آزمودنی ها 80 دانشجوی دوره کارشناسی دوره کارشناسی بودند که به طور تصادفی در هشت گروه آزمایشی قرار گرفتند آزمون های تکمیل پاره لغت و ستاک واژه شامل 40 ماده آماج و 40 ماده پر کننده بودند یافته ها نشان داد که هر یک از سه عامل مورد نظر به طور معنا داری بر آماده سازی تاثیر داشته و بویژه در موقعیت دستور عمل نهان آزمودنی ها به آزمون های مورد نظر یکسان پاسخ ندادند عامل سطح پردازش بر پاره لغت اثر داشت ولی بر تکلیف ستاک واژه تاثیر نداشت همچنین تکلیف پاره لغعت یک آزمون نهان ادراکی خالص نیست و آزمون ستاک واژه با دستور عمل آشکار یک آزمون یادآوری معطوف به نشانه و با دستور عمل نهان یک آزمون نهان ادراکی است
رابطه صفات شخصیتی مرتبط با نظام های بازداری/ فعال سازی رفتاری با سوگیری حافظه ناآشکار مفهومی و آشکار براساس پردازش انتقال مناسب (TAP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین صفات شخصیتی مرتبط با نظام های بازداری/ فعال سازی رفتاری و سوگیری حافظه آشکار و ناآشکار مفهومی براساس چارچوب پردازش انتقال مناسب (TAP) بود. طرح پژوهشی به کار گرفته شده در این تحقیق از نوع طرح نیمه آزمایشی پس آزمون با گروه کنترل به طور ترکیبی درون آزمودنی و بین آزمودنی بود. بدین منظور 60 نفر آزمودنی (30 نفر افراد افسرده سرپایی و 30 نفر گروه کنترل) براساس مصاحبه روانپزشکی مطابق با معیارهای DSM-IV به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای بررسی نظام های بازداری/ فعال سازی رفتاری از مقیاس BIS/BAS (کارور و وایت، 1994)، برای بررسی سوگیری حافظه ناآشکار از تکلیف تولید کردن (رمزگردانی مفهومی) و تکلیف تصمیم واژگانی و برای بررسی سوگیری حافظه آشکار از تکلیف یادآوری آزاد استفاده شد. آزمودنی ها به طور انفرادی آزمونها را انجام می دادند. نتایج نشان داد که افراد با نمره های بالا در نظام بازداری رفتاری نسبت به افراد با نمره های بالا در نظام فعال سازی رفتاری سوگیری حافظه ناآشکار و آشکار بیشتری نسبت به کلمات منفی در سطح پردازش مفهومی نشان می دهند. افراد با نمره های بالا در نظام فعال سازی رفتاری نسبت به افراد با نمره های بالا در نظام بازداری رفتاری سوگیری حافظه ناآشکار و آشکار بیشتری نسبت به کلمات مثبت در سطح پردازش مفهومی نشان می دهند. این یافته ها در مجموع نشان داد که اگر در سوگیری حافظه ناآشکار پردازش مفهومی، فرضیه خلق ـ همخوان، فرضیه صفت ـ همخوان و پردازش انتقال مناسب را با هم در نظر بگیریم، به فهم بهتر سوگیری حافظه ناآشکار منجر خواهد شد.
بررسی اثرات سوگیری حافظه منطبق با خلق بر حافظه آشکار و ضمنی در بیماران افسرده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش از نوع پژوهش های علّی (پس رویدادی) ـ مقایسه ای و توصیفی است که با هدف بررسی تأثیر سوگیری حافظه منطبق با خلق بر حافظه آشکار و ضمنی در بیماران افسرده انجام شده است. روش بررسی: بدین منظور از بین بیماران افسرده نمونه ای به حجم 32 نفر به صورت تصادفی انتخاب نمودیم. آزمودنیهای بهنجار از بین دانش آموزان پیش دانشگاهی و دانشجویان انتخاب شدند. در دو مرحله متفاوت آزمایش، آزمون های متفاوت حافظه آشکار، ضمنی و آزمون حافظه وکسلر اجرا گردید و نتایج با استفاده از روش های تحلیل واریانس (F)، t استیودنت، X2 و آزمون تعقیبی شفه تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان دادند که گروه های پژوهشی تنها در پاسخ به آزمونهای حافظه آشکار تفاوت معناداری با یکدیگر دارند، اما عملکرد آنها در حافظه ضمنی تفاوت معناداری نداشت. (تأیید فرضیه اول) گروه ها در بازیابی واژه های خوشایند و ناخوشایند تفاوت معناداری با هم داشتند، اما در بازیابی واژه های خنثی و تهدیدکننده تفاوتی با یکدیگر نداشتند. (تأیید فرضیه دوم) در فرضیه سوم مشخص شد که گروه ها در بهر حافظه و خرده مقیاس های کنترل ذهنی، حافظه بینایی و تداعیها تفاوت معناداری دارند، اما در سایر مقیاس ها با یکدیگر تفاوت نداشتند. نتایج همچنین نشان داد که حافظه منطبق با خلق تنها بر حافظه آشکار اثر میگذارد. (تأیید فرضیه چهارم) نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که در بیماران افسرده تنها حافظه آشکار دچار اختلال میشود. همچنین، این بیماران در بازیابی واژه های دارای بار عاطفی با گروه های دیگر تفاوت معناداری دارد.
سوگیری حافظه در افراد مضطرب غیر بالینی و مقایسه آن با افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اثر توجه، سطوح پردازش و سبک های یادگیری بر حافظه آشکار و ناآشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی اثر توجه، سطوح پردازش و سبک های یادگیری بر حافظه آشکار و ناآشکار بود. به این منظور 200 دانشجوی مقطع کارشناسی دانشکده فنی و مهندسی و علوم انسانی دانشگاه پیام نور مرکز اهواز با روش نمونه گیری تصادفی بر اساس لیست اسامی دانشجویان هر رشته/ گرایش انتخاب شدند. این پژوهش نوعی مطالعه تجربی به روش طرح مربع بودن بود. که اجرای آن طی چهار مرحله به صورت انفرادی اجرا شد. در مرحله اول آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه سبک های یادگیری به چهار گروه تقسیم شدند. در مرحله دوم، برنامه رایانه ای مشتمل بر 20 واژه پربسامد نشان داده شد و سپس در مرحله سوم گروه آزمودنی ها در شرایط توجه متمرکز یا تقسیم شده و پردازش سطحی یا معنایی، آزمون بازشناسی برای سنجش حافظه آشکار انجام شد و در مرحله چهارم نیز آزمون تکمیل کردن ریشه کلمات برای سنجش حافظه ناآشکار را تکمیل نمودند. نتایج بدست آمده نشان داد که: بالاترین عملکرد حافظه آشکار مربوط به توجه متمرکز درسطح پردازش معنایی سبک یادگیری واگرا است و کمترین عملکرد حافظه آشکار در گروه توجه تقسیم شده درسطح پردازش سطحی سبک یادگیری انطباق یابنده است. برخلاف حافظه آشکار، عملکرد حافظه ناآشکار از توجه و سطوح پردازش تأثیر نپذیرفته است و در سبک های مختلف متفاوت می باشد و این در حالی است که حافظه آشکار در شرایط توجه تقسیم شده و پردازش سطحی به کمترین میزان می رسد.
مقایسه سوگیری حافظه آشکار وحافظه ناآشکار در افراد مبتلا به نشانگان هراس اجتماعی و عادی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه سوگیری حافظه آشکار و حافظه ناآشکار در بیماران مبتلا به اختلال هراس اجتماعی و گروه عادی انجام شده است. در این مطالعه که از نوع علی- مقایسه ای است آزمودنی های پژوهش را 50 فرد مبتلا به هراس اجتماعی و 50 فرد عادی تشکیل داده اند. که به روش نمونه گیری در دسترساز بین دانشجویان دانشگاه تبریز انتخاب شدند.گردآوری داده ها به کمک مقیاس های هراس اجتماعی،آزمون یادآوری نشانه ایو آزمون تکمیل کردن ریشه واژهانجام گرفت و داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شد.این بررسی نشان داد که در هر دو واژه مثبت و منفی در حافظه ناآشکارتفاوت معناداری بین دو گروه افراد مبتلا به هراس اجتماعی و افراد عادی بدست آمد و در حافظه آشکاربرای واژه های مثبت و منفی بین گروه های موردمطالعه تفاوت معنی داری وجود نداشت.نتایج پژوهش نشان داد که افراد مبتلا به هراس اجتماعی سوگیری حافظه ناآشکار برای واژه های منفی دارند و واژه های منفی و اضطراب برانگیز را بیشتر به خاطر می آورند و واژه های مثبت را در مقایسه با افراد عادی کمتر به خاطر می آورند. و در حافظه آشکار دچار سوگیری نمی باشند
مقایسه حافظه آشکار (حافظه یادآوری و بازشناسی) در زنان مبتلا به پراشتهایی عصبی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رابطه تن و شناخت ازجمله مباحث مربوط به یکپارچگی جنبه های مختلف انسان است و به نظر می آید جنبه های مختلف عصبی روان شناختی جدا از هم نیستند. هدف: این پژوهش با هدف مقایسه حافظه آشکار (حافظه های یادآوری و بازشناسی) زنان مبتلا به پراشتهایی عصبی و زنان عادی انجام شد. روش: این یک مطالعه توصیفی از نوع پس رویدادی بود. نمونه آماری شامل دو گروه، 20 نفر زن مبتلا به پرخوری روانی، از بین مراجعه کنندگان به کلینیک های درمانی جهت درمان اختلال پُرخوری و 20 نفر زن بهنجار بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند. آزمون پژوهشگر ساخته پرخوری روانی (با پایایی از طریق دونیمه سازی و بازآزمایی و روایی مناسب) و آزمون حافظه آشکار (حافظه بازشناسی و حافظه یادآوری) بر روی افراد دو گروه اجرا شدند. داده های جمع آوری شده توسط تحلیل واریانس چند متغیری، با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های: یافته ها این پژوهش نشان داد که دو گروه موردمطالعه در حافظه بازشناسی تفاوت معناداری باهم داشتند و افراد مبتلا به پرخوری روانی در این نوع حافظه به طور معنی داری ضعیف تر از گروه عادی عمل کردند. در متغیر حافظه یادآوری تفاوت معنی داری بین دو گروه به دست نیامد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که زنان مبتلایان به پرخوری روانی در جنبه هایی از حافظه از افراد عادی ضعیف تر عمل می کنند.
رابطه مدت و میزان مصرف مواد با سوگیری حافظه آشکار و ناآشکار در بیماران وابسته به مواد مخدر و محرک
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه، سوء مصرف مواد به عنوان یک پدیده ی چند وجهی، به یکی از مشکلات اساسی در جوامع تبدیل شده و اشکال مختلفی به خود گرفته است. هدف : هدف از پژوهش حاضر، تعیین رابطه مدت و میزان مصرف مواد با سوگیری حافظه آشکار و ناآشکار در بیماران وابسته به مواد مخدر و محرک بود. روش: طرح پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران وابسته به مواد مخدر و محرک شهرستان تکاب در سال ۱۳۹۶ بود، که از بین آن ها ۳۰ فرد وابسته به مواد مخدر (تریاک) و ۳۰ فرد وابسته به مواد محرک (مت آمفتامین) به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و از لحاظ برخی متغیرهای جمعیت شناختی همتاسازی شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون کامپیوتری حافظه ی آشکار، آزمون کامپیوتری تکمیل ریشه ی کلمات، مصاحبه بالینی ساختار نایافته و پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر آماره های توصیفی از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t و نرم افزار SPSS نسخه ۱۷ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین مدت مصرف مواد و سوگیری حافظه آشکار و ناآشکار در بیماران وابسته به مواد مخدر (۰/۶۸+= r ) و مواد محرک (۰/۷۹+= r ) و نیز بین میزان مصرف مواد و سوگیری حافظه آشکار و ناآشکار در گروه وابسته به مواد مخدر (۰/۷۳+= r ) و مواد محرک (۰/۸۱+= r ) رابطه وجود دارد (۰/۰۵> P )، به طوری که با افزایش مدت مصرف و میزان مصرف، افراد وابسته به مواد مخدر و محرک سوگیری حافظه آشکار و ناآشکار بیشتری نشان می دهند، هرچند که این سوگیری در بین بیماران وابسته به مواد محرک بیشتر از گروه دیگر بود (۰/۰۵> P ). نتیجه گیری: تأکید بر فرآیندهای شناختی در بیماران وابسته به مواد از جمله سوگیری حافظه، یکی از مواردی است که می تواند در پیشگیری و مداخلات درمانی مدنظر قرار گیرد.
اثربخشی مداخله شناختی رایانه محور بر حافظه آشکار و نهان و توانایی نگهداری ذهنی در کودکان مبتلا به اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
199 - 205
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال اوتیسم به عنوان یک اختلال عصبی-تحولی همواره با ضعف هایی در کودکان مبتلا به این اختلال در حافظه و نگهداری ذهنی همراه است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله شناختی رایانه محور بر حافظه آشکار و نهان و توانایی نگهداری ذهنی در کودکان مبتلا به اوتیسم انجام شد.روش: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه مراجعان کودک مبتلا به اختلال اوتیسم در سال 1402 به مراکز درمانی شهر تهران بودند. که از بین آن ها 30 کودک به طور هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15) و گواه (15) قرار داده شدند. مداخله شناختی رایانه محور به صورت انفرادی در 10 جلسه 50 دقیقه ای در طول چهار هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. در صورتی که گروه کنترل هیچ مداخله ای در زمینه توانبخشی شناختی رایانه محور دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل آزمون حافظه آشکار و نهان و تکلیف نگهداری ذهنی مایع بود. تحلیل داده ها با بهره گیری از آزمون های تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS نسخه 26 صورت گرفت.یافته: نتایج نشان داد مداخله شناختی رایانه محور بر بهبود حافظه آشکار و نهان و نگهداری ذهنی در کودکان مبتلا به اوتیسم معنادار بود. (0/001>P).نتیجه گیری: یکی از مهم ترین اهداف آموزشی و توانبخشی کودکان مبتلا به اوتیسم ارتقای شناختی آن ها است. به کارگیری مداخله شناختی رایانه محور برای ارتقای حافظه آشکار و نهان و توانایی نگهداری ذهنی ایشان مفید خواهد بود.