مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
حافظه ناآشکار
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: بهمنظور بررسی تفاوت تاثیر رویدادهای خوشایند و ناخوشایند در حافظه، این پژوهش به بررسی تاثیر محتوای عاطفی تکالیف بر عملکرد حافظه آشکار و ناآشکار دانشجویان پرداخت. روش: این پژوهش از نوع آزمایشی است و با انتخاب و تخصیص تصادفی 90 نفر از دانشجویان بهصورت انفرادی اجرا شد. به هر آزمودنی یکی از تکالیف دارای بار عاطفی مثبت، خنثی یا منفی داده شد. سپس با دو روش برای سنجش حافظه آشکار و حافظه ناآشکار، میزان یادآوری تکالیف عاطفی اندازهگیری شد. یافتهها: تکلیف عاطفی (مثبت، منفی و خنثی) تاثیر متفاوتی بر عملکرد حافظه آشکار و ناآشکار داشتند. در حافظه آشکار، بهترین عملکرد مربوط به تکالیف عاطفی مثبت و کمترین عملکرد حافظه، در تکلیف منفی بود. عملکرد حافظه ناآشکار در هر دو نوع تکالیف عاطفی مثبت و منفی بهتر از تکلیف خنثی بود.
نتیجهگیری: حافظه آشکار نسبت به مسایل عاطفی مثبت و خوشایند بیشترین کارآیی را دارد؛ کمترین میزان کارآیی حافظه مربوط به مسایل عاطفی ناخوشایند و منفی است. در حافظه ناآشکار خوشایند (مثبت) یا ناخوشایند (منفی) بودن مسایل عاطفی موجب بهتر بهخاطر سپردن اطلاعات میشود، اما مطالبی که دارای محتوای خنثی هستند، کمترین میزان تاثیرگذاری را بر حافظه ناآشکار دارند."
اثر تعاملی نوع اطلاعات و تفاوت های سنی بر عملکرد حافظه آشکار و ناآشکار: شواهدی برای دیدگاه پردازشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تفاوت های سنی و نوع اطلاعات (آزمایشگاهی و معمولی) بر عملکرد حافظه آشکار و ناآشکار انجام شد. به عبارت دیگر هدف پژوهش حاضر بررسی این موضوع بود که تفاوت در عملکرد حافظه آشکار و ناآشکار به دلیل عوامل پردازشی است یا عوامل ساختاری (سیستم های متفاوت).
روش: 240 آزمودنی از دو گروه سنی بزرگسالان و کودکان به صورت تصادفی انتخاب شدند؛ گروه کودکان و بزرگسالان به ترتیب از دانش آموزان و دانشجویان بودند. ابزار آزمون شامل اطلاعات معمولی و آزمایشگاهی بود که جهت سنجش حافظه آشکار (بازشناسی) و ناآشکار (تکمیل کلمه با حروف نخستین) بر گروه های سنی مختلف به صورت آزمایشگاهی اجرا گردید. هر آزمون معمولی و آزمایشگاهی شامل 32 واژه بود که در تجارب معمولی با فراوانی بالا و پایین استفاده گردید. داده های به دست آمده از طریق تحلیل واریانس و نرم افزار SPSS بررسی شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که عملکرد حافظه آشکار و ناآشکار تحت تأثیر تفاوت های سنی و نوع اطلاعات است. همچنین بین تفاوت های سنی و نوع اطلاعات اثر تعاملی وجود داشت.
نتیجه گیری: مهمترین نتیجه پژوهش حاضر این بود که تفاوت در عملکرد حافظه آشکار و ناآشکار به دلیل عوامل پردازشی است، نه صرفاً این نکته که این دو حافظه از دو سیستم یا ساختار متفاوت برخوردار هستند.
تاثیر محتوای عاطفی بر حافظه آشکار و ناآشکار به تفکیک جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی اثر جنسیت و محتوای عاطفی بر عملکرد حافظه آشکار و ناآشکار.
روش: این پژوهش با استفاده از نمونهگیری تصادفی خوشهای در 90 دانشجوی فنی و مهندسی دوره کارشناسی دانشگاه علم و فرهنگ انجام شد. برای تکالیف حافظه ناآشکار، متونی با محتوای مثبت، منفی و خنثی به کار رفت. هنگامی که شرکتکنندگان متون را با صدای بلند و تا حد امکان با سرعت میخواندند (البته نه آنقدر سریع که چیزی نفهمند) مدت خواندن آنها اندازهگیری و در پایان آزمون حافظه ناآشکار، تکالیف آشکار، که شامل سؤالهای چند گزینهای (بازشناسی) و معطوف به متون بود، اجرا میشد.
یافته ها: در هر دو حافظه (آشکار و ناآشکار)، بهترین عملکرد در گروه مردان به تکلیف مثبت مربوط میشد، اما به طور کلی، زنان در حافظه آشکار بهتر از مردان عمل میکردند. یافته دیگر، سرعت خواندن متون بود که گروه زنان در متون خنثی از همه گروهها عملکرد بهتری داشتند.
نتیجه گیری: عملکرد حافظه آشکار و ناآشکار در دو جنس، با توجه به تکلیف، با هم تفاوت داشت؛ بدین صورت که در هر دو حافظه، مردان در تکلیف مثبت و زنان در تکلیف منفی بهترین عملکرد را داشتند.
اثر توجه، سطوح پردازش و سبک های یادگیری بر حافظه آشکار و ناآشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی اثر توجه، سطوح پردازش و سبک های یادگیری بر حافظه آشکار و ناآشکار بود. به این منظور 200 دانشجوی مقطع کارشناسی دانشکده فنی و مهندسی و علوم انسانی دانشگاه پیام نور مرکز اهواز با روش نمونه گیری تصادفی بر اساس لیست اسامی دانشجویان هر رشته/ گرایش انتخاب شدند. این پژوهش نوعی مطالعه تجربی به روش طرح مربع بودن بود. که اجرای آن طی چهار مرحله به صورت انفرادی اجرا شد. در مرحله اول آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه سبک های یادگیری به چهار گروه تقسیم شدند. در مرحله دوم، برنامه رایانه ای مشتمل بر 20 واژه پربسامد نشان داده شد و سپس در مرحله سوم گروه آزمودنی ها در شرایط توجه متمرکز یا تقسیم شده و پردازش سطحی یا معنایی، آزمون بازشناسی برای سنجش حافظه آشکار انجام شد و در مرحله چهارم نیز آزمون تکمیل کردن ریشه کلمات برای سنجش حافظه ناآشکار را تکمیل نمودند. نتایج بدست آمده نشان داد که: بالاترین عملکرد حافظه آشکار مربوط به توجه متمرکز درسطح پردازش معنایی سبک یادگیری واگرا است و کمترین عملکرد حافظه آشکار در گروه توجه تقسیم شده درسطح پردازش سطحی سبک یادگیری انطباق یابنده است. برخلاف حافظه آشکار، عملکرد حافظه ناآشکار از توجه و سطوح پردازش تأثیر نپذیرفته است و در سبک های مختلف متفاوت می باشد و این در حالی است که حافظه آشکار در شرایط توجه تقسیم شده و پردازش سطحی به کمترین میزان می رسد.
مقایسه سوگیری حافظه آشکار وحافظه ناآشکار در افراد مبتلا به نشانگان هراس اجتماعی و عادی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه سوگیری حافظه آشکار و حافظه ناآشکار در بیماران مبتلا به اختلال هراس اجتماعی و گروه عادی انجام شده است. در این مطالعه که از نوع علی- مقایسه ای است آزمودنی های پژوهش را 50 فرد مبتلا به هراس اجتماعی و 50 فرد عادی تشکیل داده اند. که به روش نمونه گیری در دسترساز بین دانشجویان دانشگاه تبریز انتخاب شدند.گردآوری داده ها به کمک مقیاس های هراس اجتماعی،آزمون یادآوری نشانه ایو آزمون تکمیل کردن ریشه واژهانجام گرفت و داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شد.این بررسی نشان داد که در هر دو واژه مثبت و منفی در حافظه ناآشکارتفاوت معناداری بین دو گروه افراد مبتلا به هراس اجتماعی و افراد عادی بدست آمد و در حافظه آشکاربرای واژه های مثبت و منفی بین گروه های موردمطالعه تفاوت معنی داری وجود نداشت.نتایج پژوهش نشان داد که افراد مبتلا به هراس اجتماعی سوگیری حافظه ناآشکار برای واژه های منفی دارند و واژه های منفی و اضطراب برانگیز را بیشتر به خاطر می آورند و واژه های مثبت را در مقایسه با افراد عادی کمتر به خاطر می آورند. و در حافظه آشکار دچار سوگیری نمی باشند
رابطه مدت و میزان مصرف مواد با سوگیری حافظه آشکار و ناآشکار در بیماران وابسته به مواد مخدر و محرک
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه، سوء مصرف مواد به عنوان یک پدیده ی چند وجهی، به یکی از مشکلات اساسی در جوامع تبدیل شده و اشکال مختلفی به خود گرفته است. هدف : هدف از پژوهش حاضر، تعیین رابطه مدت و میزان مصرف مواد با سوگیری حافظه آشکار و ناآشکار در بیماران وابسته به مواد مخدر و محرک بود. روش: طرح پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران وابسته به مواد مخدر و محرک شهرستان تکاب در سال ۱۳۹۶ بود، که از بین آن ها ۳۰ فرد وابسته به مواد مخدر (تریاک) و ۳۰ فرد وابسته به مواد محرک (مت آمفتامین) به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و از لحاظ برخی متغیرهای جمعیت شناختی همتاسازی شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون کامپیوتری حافظه ی آشکار، آزمون کامپیوتری تکمیل ریشه ی کلمات، مصاحبه بالینی ساختار نایافته و پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر آماره های توصیفی از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t و نرم افزار SPSS نسخه ۱۷ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین مدت مصرف مواد و سوگیری حافظه آشکار و ناآشکار در بیماران وابسته به مواد مخدر (۰/۶۸+= r ) و مواد محرک (۰/۷۹+= r ) و نیز بین میزان مصرف مواد و سوگیری حافظه آشکار و ناآشکار در گروه وابسته به مواد مخدر (۰/۷۳+= r ) و مواد محرک (۰/۸۱+= r ) رابطه وجود دارد (۰/۰۵> P )، به طوری که با افزایش مدت مصرف و میزان مصرف، افراد وابسته به مواد مخدر و محرک سوگیری حافظه آشکار و ناآشکار بیشتری نشان می دهند، هرچند که این سوگیری در بین بیماران وابسته به مواد محرک بیشتر از گروه دیگر بود (۰/۰۵> P ). نتیجه گیری: تأکید بر فرآیندهای شناختی در بیماران وابسته به مواد از جمله سوگیری حافظه، یکی از مواردی است که می تواند در پیشگیری و مداخلات درمانی مدنظر قرار گیرد.