فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۱٬۲۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه باورهای فراشناختی با نشانه های اضطراب اجتماعی در جمعیت غیربالینی انجام شده است. نمونه پژوهش شامل 300 (166زن و 134 مرد) دانشجوی دانشگاه ایلام بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای از میان افراد جامعه مزبور انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های فرم کوتاه پرسشنامه باورهای فراشناختی ولز و سیاهه فوبیای اجتماعی را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد که باورهای فراشناختی با نشانه های اضطراب اجتماعی رابطه مثبت و معناداری دارد(05/0P<). همچنین، نتایج ضریب رگرسیون گام به گام نشان داد که قوی ترین پیش بینی کننده ها برای نشانه های اضطراب اجتماعی؛ برای مؤلفه اجتناب، خرده مقیاس های کنترل ناپذیری فکرو خطر و خود آگهی شناختی؛ برای مؤلفه ترس، باورهای منفی در مورد کنترل ناپذیری فکر و خطر؛ برای مؤلفه ناراحتی فیزیولوژیک، باورهای منفی در مورد کنترل ناپذیری فکر وخطر، باورهای مثبت در مورد نگرانی و اعتماد شناختی هستند(05/0P≤). یافته های حاضر باحمایت از مدل فراشناختی ولز و میتوز برای اضطراب اجتماعی نشان می دهد که باورهای فراشناختی در ارتباط با علایم اضطراب اجتماعی نقش مهمی دارند. بنابراین، تغییر باورهای فراشناختی با توجه به اهمیت نقش آنها در مؤلفه های اجتناب، ترس و ناراحتی فیزیولوژیکی می تواند به عنوان مانعی در تشدید و تداوم علائم اضطراب اجتماعی باشد.
سبک های ابراز هیجان و باورهای فراشناختی بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال افسردگی اساسی، دارای تأثیر همه جانبه ی جسمی و روان شناختی بر روی مبتلایان به آن اختلال می باشد. از جمله حوزه های این تأثیر که در روابط درون فردی و بین فردی مبتلایان نقش حایز اهمیتی دارد، سبک های ابراز هیجان و باورهای فراشناختی است. هدف مطالعه حاضر بررسی سبک های ابراز هیجان و تأثیر آنها بر راهبردهای فراشناختی در مبتلایان به اختلال افسردگی اساسی بود.
مواد و روش ها: در یک مطالعه مورد- شاهد که در پاییز 1388 در شهر سمنان انجام شد، تعداد 47 بیمار با تشخیص افسرگی اساسی بر اساس معیارهای DSM IV-TR دچار اختلال افسردگی اساسی به صورت پی در پی انتخاب و با 40 نفر به عنوان گروه شاهد از میان دانشجویان بومی دانشگاه سمنان که هیچ نشانه ای از افسردگی نداشتند، مقایسه شدند. کلیه ی آزمودنی ها به کمک پرسشنامه های فراشناخت، ابرازگری هیجانی، کنترل هیجانی و دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها به کمک روش های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یک راهه تحلیل شدند.
یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، بین باورهای فراشناختی و سبک های ابراز هیجان افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و دانشجویان غیر افسرده، تفاوت معنی دار وجود داشت (05/0 >P ). همچنین، مؤلفه های ابراز هیجان منفی، نشخوار یا مرور ذهنی، دوسوگرایی در ابراز هیجان مثبت و دوسوگرایی در ابراز استحقاق و سایر مؤلفه های باورهای فراشناختی، بین دو گروه مورد مطالعه، تفاوت معنی دار داشتند (05/0 >P).
نتیجه گیری: بر اساس این پژوهش به نظر می رسد ناکارامدی افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی، مربوط به چگونگی باورهای فراشناختی و نحوه ی ابراز هیجانشان می باشد. بنابراین، با توجه به این که بیماران یاد شده، به تحریف وقایع و پدیدهها می پردازند و از طرفی فاقد مهارت های مورد نیاز برای تعبیر احساسات خود هستند، در کشمکش درونی بین نحوه ی باورهای فراشناختی و ابراز هیجان گرفتار شده، نه تنها در درک احساسات خود با مشکل مواجه می شوند، بلکه طی پردازش هیجانی از تمایلاتشان برای عمل بر اساس هیجان، خودآگاهی دقیقی ندارند.
نقش واسطه ای طرحواره های شناختی ناسازگار در ارتباط با فرآیند و محتوای خانواده و شیوه های مقابله با تعارض نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی نقش واسطه ای طرحواره های شناختی ناسازگار در ارتباط با فرآیند و محتوای خانواده و شیوه های مقابله با تعارض 400 نفر (240 دختر و 160 پسر) از دانش آموزان دوره دبیرستان شهر شیراز به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. داده ها به کمک پرسش نامه شیوه مقابله با تعارض رحیم (1995)، پرسشنامه طرحواره های یانگ (1999) و پرسشنامه فرآیند و محتوای خانواده سامانی (1387) گردآوری شد. تحلیل مسیر در AMOSنشان داد که ، مدلهای مفروض با متغیر مستقل محتوای خانواده در رابطه با شیوه های حل تعارض با مادر (به استثنای شیوه سلطه گرانه) و شیوه حل تعارض با پدر (به استثنای شیوه مهربانانه، سلطه گرانه و مصالحه گرانه) همگی تائید شدند. مابقی مدل ها تایید نشد.به منظور پیش بینی طرحواره های شناختی ناسازگار بر اساس فرآیند و محتوای خانواده در نوجواناننیز به ترتیب ابعاد تصمیم گیری و حل مسئله، انسجام و احترام متقابل و باورهای مذهبی از فرآیند خانواده، پیش بینی کننده های معنی داری برای طرحواره های شناختی ناسازگار (0001/0 >P) و به ترتیب ابعاد زمان برای با هم بودن، ظاهر بدنی و منزلت اجتماعی، شغل وتحصیلات و تسهیلات تحصیلی از محتوای خانواده پیش بینی کننده های معنی دار برای طرحواره های شناختی ناسازگار (0001/0 >P) بودند.
تأثیر چند رسانه ای بر میزان یادگیری و یادداری درس لوحه نویسی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی «تأثیر چند رسانه ای بر میزان یادگیری و یادداری درس لوحه نویسی فارسی» انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش عبارت است از: کلیه دانش آموزان پایه اول ابتدایی شهر تهران که در سال تحصیلی 90-89 مشغول به تحصیل بوده اند و از بین جامعه مذکور به منطقه ی یک به صورت تصادفی انتخاب و سپس نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای 40 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که 20 نفر در گروه آزمایش و 20 نفر در گروه کنترل قرارگرفتند. روش انجام این پژوهش، شبه آزمایشی و طرح پژوهشی مورد استفاده، طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل بوده است. ابتدا محققان با استفاده از آزمون محقق ساخته از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آورد؛ سپس در گروه آزمایش به آموزش لوحه نویسی با استفاده از چند رسانه ای محقق ساخته مبتنی براصول طراحی چند رسانه ای، پرداخته و در گروه کنترل معلم همان لوحه مورد نظر را با روش سنتی تدریس کرد. در پایان از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. نتایج پژوهش دال بر افزایش یادگیری سمت شناسی، افزایش یادداری سمت شناسی، افزایش یادگیری مهارت هماهنگی چشم و دست، افزایش یادگیری تشخیص شکل لوحه در مقایسه با گروه کنترل است و در نهایت تأثیر چند رسانه ای را بر یادگیری تأیید می کند؛ در حالی که آزمون فرضیه ها، افزایش یادداری هماهنگی چشم ودست، افزایش یادداری تشخیص شکل لوحه را تأیید نمی کند. بر این اساس تأثیر چند رسانه ای بر یادداری تأیید نشد. بنابراین چند رسانه ای ها می توانند بر یادگیری درس لوحه نویسی فارسی مؤثر باشند اما لزوماً بر یادداری آن در دراز مدت تأثیری ندارند.
تأثیر بافت مفهومی سئوال ها بر عملکرد حافظه روزمره در آزمون های بازشناسی و یادآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اطمینان به حافظه در افراد دچار حالت های وسواسی– اجباری در مقایسه با افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اطمینان به حافظه در افراد دچار حالت های وسواسی- اجباری در مقایسه با افراد بهنجار می باشد. روش این پژوهش از نوع طرح نیمه آزمایشی بود که در آن نمونه ای شامل 100 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تبریز مورد بررسی قرار گرفتند. پس از اجرای تست مادزلی افراد در پنج گروه 20 نفره شامل چهار گروه حالت های وسواسی (شستشو، وارسی، کندی و تردید) و یک گروه بهنجار تقسیم شدند. تکلیف رایانه ای اطمینان به حافظه بر روی این افراد اجرا گردید. نتایج حاصل از روش تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که بین هریک از گروه های وسواسی و آزمودنی های بهنجار در میزان اطمینان به حافظه تفاوت معنی داری وجود دارد. اما هیچ تفاوت معنی داری بین گروه های وسواسی در میزان اطمینان به حافظه وجود ندارد.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که افراد دچارحالت های وسواسی- اجباری نسبت به افراد بهنجار اطمینان به حافظه پایین تری دارند.
فراگیری استعاره های شناختی در دوزبانه های انگلیسی – فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه کارکردهای اجرایی دانش آموزان دارای اختلال ریاضیات با دانش آموزان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
توسعه دانش محتوایی و مهارت تدریس دانشجو معلمان از طریق مدل تلفیق یادگیری مسأله محور و فن آوری اطلاعات و ارتباطات(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر تلفیق یادگیری مسأله محور با فن آوری اطلاعات و ارتباطات در توسعه دانش محتوایی و مهارت تدریس دانشجو معلمان مرکز تربیت معلم بود. کلیه دانشجو معلمان مرکز تربیت معلم شهید باهنر استان همدان در سال 1389 به عنوان جامعه تحقیق انتخاب شدند و از بین آنها دو گروه آموزش ابتدایی به عنوان نمونه انتخاب شدند. تحقیق حاضر، از نوع شبه تجربی و طرح مورد استفاده، طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. در گروه کنترل، برنامه ای با نرم افزار پاور پوینت توسط مدرس تهیه شد و از طریق آن برنامه، نحوه تدریس مفاهیم ریاضی با استفاده از روش های حل مسأله و اکتشافی، آموزش داده شد. در گروه آزمایش نیز از دانشجو معلمان خواسته شد بعد از جمع آوری اطلاعات و تنظیم طرحی بر اساس روش های حل مسأله و اکتشافی، در محیط پاور پوینت، مفاهیم ریاضی را آموزش دهند. در واقع مسأله ای که آنها با آن درگیر بودند، این بود که چگونه برنامه ای پویا بسازند که از طریق آن برنامه، دانش آموزان به کشف مفاهیم ریاضی بپردازند. بدین ترتیب در پایان اجرا، طی یک جلسه، آزمون تئوری و عملی از هر دو گروه در حوزه دانش محتوایی و مهارت تدریس به عمل آمد. تجزیه و تحلیل نتایج دو آزمون (تئوری و عملی) با استفاده از آزمونt گروه های مستقل، نشان داد که عملکرد دانشی و مهارتی دانشجو معلمانی که یادگیری مسأله محور را با فاوا به منظور حل مسأله، تلفیق کرده بودند، بهتر از گروهی بود که فقط از فاوا استفاده کرده بودند.
راهبردهای یادگیری زبان دوم:در جستجوی نمایه ای برای زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از نوع کاربردی می باشد و به شناسایی راهبردهای یادگیری زبان فارسی (به عنوان زبان دوم) در میان فارسی آموزان خارجی می پردازد. راهبردهای یادگیری زبان عملکردهایی هستند که استفاده از آنها از سوی دانش آموز فرآیند یادگیری را آسان تر، سریع تر، لذت بخش تر و موثرتر ساخته، انتقال یادگیری به موقعیت های جدید را ممکن می سازد (آکسفورد، 1990). بر اساس پژوهش های مختلف، استفاده از این راهبردها در یادگیری مهارت های زبان تاثیر بسزایی دارد. در حوزه آموزش و یادگیری زبان انگلیسی و همچنین در زبان های مختلف راهبردهای یادگیری زبان مورد بررسی و شناسایی قرار گرفته اند ولی در زبان فارسی به بررسی راهبردهای شناختی و فراشناختی (و اکثرا در میان فارسی زبانان) اکتفا شده است. لذا ضروری به نظر می رسید که در حوزه آموزش زبان فارسی (به عنوان زبان دوم) به خارجی ها نیز راهبردهای یادگیری شناسایی شوند. در این خصوص، پژوهش حاضر بر مبنای پرسشنامه راهبردهای یادگیری زبان آکسفورد (1990) انجام شد.ابتدا نسخه 50 سوالی پرسشنامه به زبان فارسی ترجمه گردید. سپس طی یک آزمون آزمایشی و با استفاده از 30 فارسی آموز پایایی آن محاسبه شد. آلفاکرونباخ کل آزمون 0.80 بود.به دلیل پایین بودن میزان آلفاکرونباخ در برخی از بخش ها، اصلاحاتی در پرسشنامه صورت گرفت. بدین منظور، واژه های دشوار را در برخی سوالات (با توجه به نظر زبان آموزان) حذف و از واژه های آسان تری استفاده کردیم. لذا در پژوهش اصلی از پرسشنامه اصلاح شده استفاده گردید. در این خصوص، 156 فارسی آموز خارجی از دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) به پرسشنامه اصلی پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده به کمک نرم افزار اس پی اس اس تحلیل گردید. نتایج نهایی پژوهش نشان داد که فارسی آموزان راهبردهای یادگیری زبان فارسی را گاهی (به طور متوسط) به کار می برند. همچنین طبق نتایج پژوهش می توان دریافت که فارسی آموزان برای یادگیری زبان فارسی (به عنوان زبان دوم) راهبردهای فراشناختی را بیشتر به کار می برندو از راهبردهای حافظه ای کمتر از راهبردهای دیگر استفاده می کنند.
حافظه کاری کودکان یک زبانه و دوزبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ظرفیت حافظه کاری کودکان دوزبانه و یک زبانه انجام شد. به این من ظور60 کودک دوزبانه (30 دختر و 30 پسر) و 60 کودک ی ک زبانه (30 دختر و 30 پسر) از میان دانش آموزان پایه سوم مدارس دولتی شهرهای ت هران (یک زبانه) و زن جان (دوزبانه) به صورت تصادفی انتخاب و با تکالیف فراخنای ارقام مستقیم، فراخنای ارقام وارونه، فراخنای کرسی، فراخنای شمارش و استروپ مورد آزمون قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t گروه های مستقل و تحلیل واریانس دوراهه نشان داد که عملکرد کودکان دوزبانه در آزمون های فراخنای ارقام وارونه، فراخنای کرسی، فراخنای شمارش و استروپ بهتر از کودکان یک زبانه بود ولی در آزمون فراخنای ارقام مستقیم تفاوت معناداری بین دو گروه یافت نشد. علاوه بر این، تفاوت های جنسیتی چندانی نیز بین دو گروه مشاهده نشد، به جز اینکه دختران یک زبانه در آزمون فراخنای ارقام مستقیم نسبت به پسران عملکرد بهتری داشتند. در کل نتایج این تحقیق نشان داد که کودکان دوزبانه از مجری مرکزی و بخش دیداری - فضایی بهتری نسبت به کودکان یک زبانه همسان خود برخوردارند اما در مورد مدار آوایی که تفاوتی بین دو گروه یافت نشد، نیاز به تحقیقات بیشتری است. علاوه بر این، هر دو جنس دارای ظرفیت حافظه کاری یکسانی هستند و جنس نقشی در این میان ندارد.
اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی بر حافظه فعال دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر آموزش راهبردهای فراشناختی بر حافظه فعال دانشجویان بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری بود که در نیمسال اول تحصیلی در دانشگاه مذکور ثبت نام کرده و داوطلب شرکت در دوره آموزش راهبردهای فراشناختی بودند. روش نمونه گیری تصادفی-طبقه ای بود. ابتدا افرادی که برای این دوره ثبت نام کرده بودند با توجه به دو ملاک دانشکده محل تحصیل و جنسیت به زیر طبقه هایی تقسیم شدند. سپس سهم هر طبقه محاسبه شده و به هر آزمودنی یک کد از 1 تا 183 اختصاص یافت. سپس نمونه ای به تعداد 90 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب و در نهایت افراد انتخاب شده با گمارش تصادفی به 2 گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش دوره آموزش راهبردهای فراشناختی را در ترکیب با متن درسی در قالب 9 جلسه به صورت گروهی گذراند و گروه گواه آموزش خاصی دریافت نکرد. جهت سنجش حافظه دانشجویان از آزمون حافظه وکسلر استفاده شد و آزمودنی ها آن را در سه نوبت، ابتدا و انتهای ترم و بعد از پنج ماه پیگیری تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش راهبردهای فراشناختی تنها بر خرده مقیاس های حافظه تداعی و بینایی آزمون حافظه وکسلر دانشجویان، اثر مثبت داشته است هر چند این اثر مثبت در آزمون پیگیری حفظ نشد و تفاوت معناداری در هیچ یک از خرده مقیاس ها بین دو گروه مشاهده نشد.
مدل یادگیری معنادار دانشجویان در تبدیلات لاپلاس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور یافتن مفاهیم تشکیل دهنده تبدیلات لاپلاس و رابطه بین آنها جهت ارائه مناسب آموزش این مبحث و یادگیری معنادار دانشجویان انجام گرفته است. روش: این پژوهش از نوع بنیادی به شمار می آید. جامعه آماری تحقیق کلیه دانشجویان رشته های علوم پایه و فنی- مهندسی دانشگاه آزاد نجف آباد در سال تحصیلی 90-89 است. با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای 108 دانشجو انتخاب و در آزمون شرکت کردند. مطابق با سطوح یادگیری بلوم، جدول هدف- محتوا تنظیم و سؤالات آزمون براساس این جدول طراحی گردید. روایی سؤالات آزمون توسط سه نفر از اساتیدی که تجربه تدریس مبحث مربوطه را داشتند، مورد تأیید قرار گرفت. پایایی این سؤالات با توجه به آلفای کرونباخ (817/0) برای هماهنگی درونی سؤالات مورد بررسی قرار گرفت. سپس مدل ساختاری مفاهیم تشکیل دهنده مبحث تبدیلات لاپلاس و روابط بین آن ها مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: آنالیز داده ها نشان داد که اثرات مستقیم بین مؤلفه های دانش تعاریف و دانش قوانین (05/0>p)، دانش تبدیل معکوس و قضایای تکمیلی (05/0>p)، دانش تبدیل معکوس و کاربردها (05/0>p)؛ و قضایای تکمیلی و کاربردها (05/0>p) معنادار است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهند که برای رسیدن به یادگیری معنادار توجه به ارتباط این مفاهیم و به خصوص مفهوم کاربردها حائز اهمیت است، زیرا زمانی یادگیری به شکل معنادار صورت می گیرد که بتوان مفاهیم یادگرفته شده را به صورت کاربردی و عملی استفاده کرد.