فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۱٬۱۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: درگیری تحصیلی یک مفهوم جدید در حوزه روان شناسی یادگیری است که کمتر در پژوهش های دانشگاهی مورد توجه قرارگرفته است. لذا هدف پژوهش حاضر، پیش بینی ابعاد درگیری تحصیلی بر اساس مؤلفه های سرمایه روان شناختی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی لرستان بود.\nروش بررسی: روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان مشغول به تحصیل در سال 94-1393 بود. روش نمونه گیری به صورت طبقه ای نسبی بود و 369 نفر بر اساس فرمول کوکران انتخاب گردید. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه سرمایه روان شناختی و درگیری تحصیلی استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و از آزمون های آمار استنباطی (تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام) استفاده گردید.\nیافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که خودکارآمدی، امیدواری و خوش بینی توانایی پیش بینی ابعاد درگیری شناختی دانشجویان را دارند (01/0=p) و 24 درصد از واریانس درگیری شناختی را تبیین می کنند. همچنین این مؤلفه ها 11 درصد از واریانس درگیری انگیزشی دانشجویان را پیش بینی کردند (0/01=p)، ولی هیچ کدام از مؤلفه های سرمایه روان شناختی توانایی پیش بینی درگیری رفتاری دانشجویان را نداشتند.\nنتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از اهمیت نقش سرمایه روان شناختی و مؤلفه های خودکارآمدی، امیدواری و خوش بینی در پیش بینی درگیری تحصیلی دانشجویان علوم پزشکی است. با توجه به نتایج به دست آمده اجرای برنامه هایی به منظور افزایش سرمایه روان شناختی دانشجویان می تواند به بهبود و افزایش درگیری تحصیلی دانشجویان کمک نماید.
مقایسه باورهای غیر منطقی، خودکارآمدی و بهزیستی روانشناختی در بیماران مبتلا به سردردهای میگرنی و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه مقایسه باورهای غیر منطقی، خود کارآمدی و بهزیستی روانشناختی در بیماران مبتلا به سردرد های میگرنی و افراد سالم بود. این پژوهش پس رویدادی از نوع(مقطعی – مقایسه ای) است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان و مردان مبتلا به سردرد میگرن و کلیه زنان و مردان سالم شهر اردبیل در سال1390 تشکیل می دهند. آزمودنی های پژوهش 30 نفر از مبتلایان به سردرد میگرنی مراجعه کننده به کلینیک های روانپزشکی و مغز و اعصاب شهر اردبیل بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و 30 فرد سالم بود که به شیوه همتا سازی( بر اساس سن، سطح تحصیلات و وضعیت اجتماعی اقتصادی) انتخاب شدند.نتایج نشان داد که بین دو گروه میگرنی و سالم در سه متغیر خود کارآمدی، باورهای غیر منطقی و بهزیستی روان شناختی در سطح (01/0≥P) تفاوت معنادار وجود دارد.
اعتماد به نفس و چگونگی تقویت آن در فرزندان
منبع:
پیوند ۱۳۸۱ شماره ۲۸۱
حوزههای تخصصی:
مدل علّی پیش بینی راهبردهای یادگیری خود تنظیمی دانشجویان دانشگاه پیام نور: نقش باورهای هوشی، خودکارآمدی تحصیلی و اهداف پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی روابط بین متغیرهای باورهای هوشی، خودکارآمدی تحصیلی و اهداف پیشرفت با یکدیگر و نیز نقش آنها بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی(راهبردهای شناختی و فراشناختی) دانشجویان دانشگاه پیام نور در قالب مدل علّی و به روش تحلیل مسیر می باشد. به منظور آزمون فرضیه ها، نمونه ای شامل 600 نفر دانشجو از مراکز دانشگاه پیام نور کل کشور با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و روش نمونه گیری طبقه ای بطور تصادفی انتخاب و به پرسشنامه خودگزارشی متشکل از خرده مقیاس های باورهای هوشی، اهداف پیشرفت و مقیاس خودکارآمدی تحصیلی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی از پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری پاسخ دادند. نتایج حاکی از آن است که مدل علّی مفروض، پس از اصلاح از برازش مناسبی برخوردار بوده و متغیرهای پژوهش در مجموع 34 و 30 درصد از کل واریانس راهبردهای شناختی و فراشناختی را تبیین نمودند. بطور کلی، نتایج نشان داد که باورهای هوشی علاوه بر تأثیر مستقیم، به واسطه اهداف پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلی، بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانشجویان تأثیر غیرمستقیم نیز دارند. یافته ها نشان داد که باورهای هوشی دانشجویان بخصوص باورهای هوشی افزایشی، می توانند از طریق واسطه گری اهداف پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی فراگیران و نهایتاً عملکرد تحصیلی آنها موثر باشند. لذا، ضروری است که زمینه لازم جهت ارتقاء این باورها از طریق غنی تر کردن محیط زندگی و محیط یادگیری و آموزش فراهم گردد.
بررسی رابطه عزت نفس مدیران زن و اثربخشی آنان در مدارس منطقه چناران در سال تحصیلی 86 - 85(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر آموزش ترکیبی بر موفقیت و رضایت فراگیران نظام آموزش فنی و حرفه-ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش ترکیبی بر موفقیت و رضایت فراگیران نظام آموزش فنی و حرفه ای انجام گردید. ازنظر روش، مطالعه ی کنونی شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه ی آماری پژوهش، کار آموزان نظام فنی و حرفه ای استان فارس بوده که از میان آن ها دوره ی نصاب سامانه مدیریت هوشمند ساختمان که دارای دو کلاس بود به صورت هدفمند، با روش در دسترس انتخاب گردیده و به صورت تعیین تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. تعداد اعضای نمونه در گروه آزمایش 18 نفر و در گروه کنترل 19 نفر تعیین گردید. به منظور مقایسه ی نمرات آزمون و هم چنین رضایت دو گروه از دوره ی آموزشی از آزمون تی مستقل استفاده و بر این اساس نتایج تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که میزان یادگیری محتوا در دوره ی آموزشی که با رویکرد یادگیری ترکیبی اجرا شده بود به صورت معناداری از یادگیری در گروه سنتی (رودررو) بیش تر بود. افزون بر آن میزان رضایت فراگیران دوره از یادگیری به شیوه ی ترکیبی به صورت معنا داری از رضایت مندی فراگیران در گروه سنتی (رودررو) بیش تر می باشد. بنابراین باتوجه به جایگاه ارزشمند آموزش ترکیبی در افزایش رضایت و موفقیت یادگیرندگان دوره های آموزش فنی و حرفه ای، به کارگیری این رویکرد آموزشی می تواند جزء برنامه های توسعه ی آموزش فنی و حرفه ای قرار گیرد.
الگوئی برای محاسبه تعداد تارکان تحصیل: بررسی وضعیت ترک تحصیل در دوره متوسطه در سال تحصیلی 68 - 1367
پیش بینی ابعاد خودکارآمدی بر اساس الگوی ارتباطات خانوادگی و ساختار کلاس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر میزان پیش بینی ابعاد خودکارآمدی (تحصیلی، اجتماعی و هیجانی) توسط جهت گیری های ارتباطات خانواده (گفت و شنود و همنوایی) و ابعاد ساختار کلاس (تکلیف، سخت گیری در ارزشیابی، تأکید در ارزشیابی و مرجعیت) مورد بررسی قرا گرفت. شرکت کنندگان پژوهش شامل 657 دانش آموز پسر (331) و دختر (326) بودند که به روش خوشه ای چند مرحله ای تصادفی از مدارس متوسطه ی شهر شیراز انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات، از مقیاس ابعاد خودکارآمدی موریس، مقیاس تجدیدنظر شده الگوی ارتباطات خانواده کوئرنر و فیتزپاتریک، زیر مقیاس های ساختار کلاس الیوت و چرچ و همچنین زیر مقیاس مرجعیت از پرسشنامه ی آیمز استفاده شد. روایی پرسش نامه ها با استفاده از روش تحلیل عامل و پایایی آنها به روش آلفای کرونباخ احراز گردید. جهت پاسخگویی به سؤالات پژوهش از روش آماری رگرسیون به شیوه ی همزمان استفاده شد. نتایج نشان داد: جهت گیری گفت و شنود به صورت مثبت ابعاد خودکارآمدی را پیش بینی می کند. بعد تکلیف پیش بینی کننده ی مثبت خودکارآمدی تحصیلی، بعد سخت گیری در ارزشیابی پیش بینی کننده ی منفی خودکارآمدی تحصیلی و هیجانی و بعد مرجعیت پیش بینی کننده ی مثبت خودکارآمدی اجتماعی بودند. یافته در مجموع بیانگر آن بود که جهت گیری های ارتباطی خانواده نقش مهمتری در خودکارآمدی در مقایسه با ابعاد ساختارکلاس دارند.
تاثیر شبیه سازی های ذهنی ساده و توام فرایندی و فراورده ای بر عملکرد و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
الگوی علّی خود ناتوان سازی تحصیلی در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: هدف پژوهش حاضر آزمون متغیرهای مرتبط با خود ناتوان سازی تحصیلی در بین دانشجویان بود. روش بررسی: جهت انجام پژوهش 305 نفر از دانشجویان (پسر 142، دختر 163)، با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای این تحقیق مقیاس ترس از ارزیابی منفی؛ پرسشنامه جهت گیری اهداف پیشرفت گرایش مدار، پرسشنامه جهت گیری اهداف پیشرفت اجتناب مدار، مقیاس ارزیابی هیجان پیشرفت تحصیلی، مقیاس تعهد تحصیلی، مقیاس فرسودگی تحصیلی، پرسشنامه خود ناتوان سازی تحصیلی بودند. به منظور آزمون الگوی روابط علی خود ناتوان سازی تحصیلی از روش مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل نسخه 8 استفاده شد.
مقایسه خودکارآمدی در تعامل با همسالان و شایستگی اجتماعی در دانش آموزان پسر با رفتارهای پرخاشگرانه و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از اختلالات رفتاری که شیوع آن به طور هشداردهنده ای بالا است، پرخاشگری است. کودکان دارای رفتارهای پرخاشگرانه خانواده، مدرسه و اجتماع را با مسائل گوناگونی مواجه می کنند که آن ها را در برابر آشفتگی های روانی-اجتماعی دوران نوجوانی و حتی بزرگسالی آسیب پذیر می سازد. هدف این پژوهش مقایسه خودکارآمدی در تعامل با همسالان و شایستگی اجتماعی در دانش آموزان پسر پرخاشگر و عادی پایه های پنجم و ششم دوره ابتدایی شهر اهواز در سال تحصیلی 94-1393 بود. روش: نمونه این پژوهش شامل 250 دانش آموز پسر (125 دانش آموز پرخاشگر و 125 دانش آموز عادی) بود که به روش تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. طرح پژوهش، علی-مقایسه ای بود. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس خودکارآمدی کودکان در تعامل با همسالان، مقیاس شایستگی اجتماعی و پرسشنامه پرخاشگری کودک در مدرسه بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه از لحاظ خودکارآمدی در تعامل با همسالان و شایستگی اجتماعی تفاوت معنی داری وجود دارد. به علاوه، میزان خودکار آمدی در تعامل با همسالان و شایستگی اجتماعی در گروه پرخاشگر نسبت به گروه عادی کمتر بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعه ی حاضر، نقصان در خودکار آمدی در تعامل با همسالان و شایستگی اجتماعی می تواند به عنوان یکی از عوامل مهم در بروز رفتارهای پرخاشگرانه مورد توجه قرار گیرد.