فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال اضطراب فراگیر، شایع ترین اختلال اضطرابی است و بالاترین نرخ همبودی را با سایر اختلالات روان پزشکی دارد. نگرانی شدید، معیار تشخیصی اصلی برای اختلال اضطراب فراگیر است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای باورهای فراشناختی و نارسایی تنظیم شناختی هیجان در رابطه ی بین کمال گرایی شناختی و نگرانی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش اکتشافی همبستگی، بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به کلینیک ها و مراکز روان پزشکی شهر تهران و یزد در سال 1391 و 1392 بودند. 100 بیمار مبتلا (74 زن، 26 مرد) به روش مراجعات متوالی و به صورت هدف مند انتخاب شدند. شرکت کنندگان، مقیاس شناخت های کمال گرایانه، پرسش نامه ها ی نگرانی ایالت پنسیلوانیا، باورهای فراشناختی و تنظیم شناختی هیجان را تکمیل کردند. برای تحلیل آماری داده ها از ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل های رگرسیونی دوگامی در نرم افزار SPSS نسخه ی 16 استفاده شد.
یافته ها: کمال گرایی شناختی، باورهای فراشناختی، به ویژه باورهای فراشناختی منفی و نارسایی تنظیم شناختی هیجان با نگرانی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر در سطح 001/0P< رابطه ی مثبت معنی دار دارند. به علاوه، باورهای فراشناختی و نارسایی تنظیم شناختی هیجان در رابطه ی بین کمال گرایی شناختی و نگرانی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر نقش واسطه ای داشتند (001/0P<).
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، رابطه ی بین کمال گرایی و نگرانی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، یک رابطه ی خطی ساده نیست و باورهای فراشناختی و نارسایی تنظیم شناختی هیجان می توانند این رابطه را تحت تاثیر قرار دهند.
اثربخشی آموزش برنامه ی والدگری مثبت به مادران کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی در کاهش مشکلات برونی سازی شده ی کودک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی برنامه ی والدگری مثبت بر کاهش مشکلات برونی سازی شده ی کودکان دارای اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه در خانواده های ترکمن انجام شد.
روش کار: در این کارآزمایی بالینی در سال 1392، 22 نفر از مادران دارای کودک بیش فعال/نقص توجه در شهرستان کلاله از استان گلستان و به طور تصادفی به دو گروه آموزش والدگری مثبت در هشت جلسه (10 نفر) و گروه شاهد (12 نفر) تقسیم شدند. داده ها توسط پرسش نامه ی چک لیست رفتاری کودکان که توسط والدین گزارش داده می شد، جمع آوری و با نرم افزار SPSS نسخه ی 18 و آزمون های تحلیل کوواریانس، تی مستقل و مجذور خی، تحلیل شدند.
یافته ها: در گروه آزمون، کودکان کاهش معنی داری (004/0P<) را در مشکلات برونی سازی شده نسبت به گروه شاهد نشان دادند. برنامه ی والدگری مثبت، توانست اندازه اثر متوسطی را ایجاد کند.
نتیجه گیری: با توجه به این که به نظر می رسد آموزش برنامه ی والدگری مثبت به مادران در کاهش مشکلات برونی سازی شده کودکان موثر است، اجرای این برنامه ی آموزشی در کنار درمان دارویی در کاهش مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه توصیه می شود.
اثربخشی روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر تداوم رفتارهای مراقبتی در مادران کودکان دچار بیماری های مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثر بخشی روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر تدوام رفتارهای مراقبی در مادران کودکان دچار بیماری های مزمن بود. بدین منظور تعداد 4 مادر حائز کودکانی با بیماری های مزمن به شیوه در دسترس از بیمارستان اسدآبادی شهر تبریز انتخاب شده و در هشت جلسه حدوداً 1 ساعته و دو بار در هفته آموزش روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی دریافت نمودند. این پژوهش از نوع طرح آزمایشی تک آزمودنی با استفاده از طرح خط پایه منفرد بود. در این پژوهش به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه رفتارهای مراقبتی استفاده شد. برای تحلیل نتایج، فرمول درصد بهبودی و اندازه اثر برای بررسی معناداری بالینی تغییرات به کار رفت. از این رو نتایج به دست آمده حاکی از تأثیر مداخله روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود رفتارهای مراقبتی است.
اثربخشی اصلاح رفتار شناختی بر کاهش رفتار امتناع از مدرسه رفتن در دانش آموزان دختر: مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش آموزان در مدرسه ممکن است با شرایط آزاردهنده متعددی روبه رو شوند که باعث ایجاد ترس و اضطراب در آن ها می گردد و این مسئله تمایل آنها را به حضور در مدرسه کاهش می دهد، تحقیق حاضر به منظور بررسی اثربخشی اصلاح رفتار شناختی بر کاهش رفتار امتناع از م درسه رفتن دان ش آموزان دختر انجام گردی د. در این پژوهش چهار دانش آموز دارای رفتار امتناع از مدرسه بر اساس مقیاس تجدیدنظرشده امتناع از مدرسه (فرم دانش آموز SRAR-C) و مصاحبه ساختار یافته انتخاب شدند. با استفاده از طرح تک آزمودنیABA ، طی 8 جلسه آموزش اصلاح رفتارشناختی قرار گرفتند و طی دو هفته پس از مداخله نیز همچنان مورد مشاهده قرار گرفته و با داده های خط پایه براساس تحلیل بصری (سطح، روند و تغییرپذیری)، درصد داده های غیرهمپوش با استفاد از شاخص PAND و ضریب اثر مقایسه گردید. نتایج نشان داد که اصلاح رفتار شناختی، رفتار امتناع از مدرسه را به طور معنی دار کاهش داد. می توان نتیجه گرفت که به کارگیری اصلاح رفتارشناختی در کاهش رفتار امتناع از مدرسه مؤثر است.
روش های انطباق و اصلاح اختلال پردازش حس های نزدیک درکودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: توانایی های پردازش حسی، پیش نیاز پاسخ دهی اثر بخش به موقعیت ها، تسهیل یادگیری، رفتار اجتماعی و کارکردهای روزمره شخص هستند، بنابر این اختلال در پردازش حسی می تواند زندگی روزانه فرد را تحت تاثیر قرار دهد. هدف پژوهش حاضر ارایه برخی شیوه های انطباق محیطی با ویژگی های کودکان دارای اختلال پردازش حسی و نیز روش های اصلاح این اختلال بود.
روش: این پژوهش از نوع مروری بود.
یافته ها: درمان اختلال های پردازش حسی در سه بخش عمده؛ اختلال تعدیل حسی، اختلال تمیز و افتراق حسی و اختلال حرکتی مبتنی بر حواس انجام می گیرد اما با توجه به نظریه یکپارچگی حسی، برخی برنامه های درمانی برمبنای هفت حس، در دو دسته حس های نزدیک (تعادل، عمقی و لامسه) و حس های دور ( بینایی، شنوایی، بویایی و چشایی) پی ریزی می شوند.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه حس های نزدیک به شکل ناآگاهانه اطلاعات حسی مهمی را برای ایجاد، حفظ و بازیابی وضعیت و هماهنگی بدن به دست می دهند، پژوهش ها، اثربخشی راهبردهای انطباق و اصلاح اختلال پردازش حس های نزدیک را توضیح داده اند.
نقش خودکارآمدی و هراس اجتماعی در پیش بینی وابستگی به اینترنت در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال اعتیاد اینترنتی جلب توجه فزاینده ای در رسانه های عمومی و در میان پژوهشگران داشته، به عنوان مقوله ای از اعتیاد رفتاری مفهوم سازی شده و معیارهای تشخیصی مختلفی برای آن پیشنهاد گردیده است. هرچند، توافقی درباره درستی تشخیص اختلال اعتیاد اینترنتی وجود ندارد، اولین نگرانی درباره همبودی های آن است. هدف عمده پژوهش حاضر بررسی ارتباط میان وابستگی به اینترنت، هراس اجتماعی و خودکارآمدی در میان دانش آموزان بود. بدین منظور، نمونه ای به روش خوشه ای و به تعداد 100 نفر از دانش آموزان انتخاب شد. تمامی شرکت کنندگان به سوال های سه پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ، پرسشنامه هراس اجتماعی و خودکارآمدی عمومی شرر پاسخ دادند. پس از جمع آوری داده ها نتایج با استفاده از روش های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که میان وابستگی به اینترنت و هراس اجتماعی (791/0=r و 01/0P <) و همچنین میان هراس اجتماعی و خودکارآمدی (752/0- =r و 01/0P <) رابطه معناداری وجود دارد. بعلاوه، نتایج رگرسیون گام به گام مشخص کرد که خودکارآمدی و هراس اجتماعی می توانند در مجموعه 66 درصد از واریانس وابستگی به اینترنت را پیش بینی کنند. با توجه به نتایج پژوهش حاضر بر لزوم توجه به حضور همزمان هر دو اختلال مذکور در یک فرد و تقویت خودکارآمدی دانش آموزان تأکید می شود.
اثربخشی آموزش راهبردهای درمان پردازشی-تجربه ای(هیجان مدار) بر کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان دختر دبیرستان های شهرتهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای درمان پردازشی-تجربه ای/ هیجان مدار (PE-EFT) بر کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان دختر پرداخته است.درمان هیجان مدار یک درمان التقاطی است که از تلفیق درمان های فردمدار، گشتالت و درمان تجربه ای و توسط لسلی گرینبرگ، رابرت الیوت و سوزان جانسون ابداع شده است.تحقیقات EFT نشان می دهد که انسانها دو سیستم پردازش اطلاعات دارند : سیستم منطقی و سیستم تجربه ای. نمونه آماری این پژوهش شامل 70نفر از دانش آموزان دختر دبیرستانهای شهر تهران می باشند که بصورت تصادفی خوشه ای انتخاب و به دو گروه 35 نفره آزمایش و گواه اختصاص یافتند. گروه آزمایش در طی 8 جلسه مداخلات آموزشی PE-EFT را دریافت کرد.ابزار پژوهش پرسشنامه اضطراب امتحان اهواز است. تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق آزمون T و تحلیل کواریانس نشان داد که فرضیه پژوهش مبنی بر اینکه آموزش راهبردهای درمان پردازشی-تجربه ای/ هیجان مدار (PE-EFT) بر کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان دختر مؤثر است با احتمال 99% تأیید شد.
تأثیر آموزش یکپارچگی حسی بر مهارت های عصب روان شناختی دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه- بیش فعالی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکپارچگی حسی، بهبود توانایی کودکان برای پردازش و سازماندهی اطلاعات حسی است. زمانی که مغز بتواند اطلاعات حسی را سازماندهی نماید، نتیجه آن، بهبود عملکرد مهارت های زندگی، رشد عاطفی و رشد عمومی می باشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش یکپارچگی حسی بر مهارت های عصب روان شناختی دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه- بیش فعالی (Attention deficit hyperactivity disorder یا ADHD) بود.
مواد و روش ها: مطالعه آزمایشی حاضر به روش پیش آزمون- پس آزمون و با گروه شاهد انجام گرفت و در آن، ٢٠ نفر از دانش آموزان ابتدایی مبتلا به ADHD شهر اصفهان مورد مطالعه قرار گرفتند. این افراد پس از انتخاب تصادفی، بر اساس معیارهای ورود به پژوهش و در طی روش نمونه گیری چندمرحله ای، به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و شاهد تقسیم شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسش نامه Conners (فرم والد و معلم) و پرسش نامه عصب روان شناختی کودک و نوجوان Conners بود. داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس در نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین عملکرد دو گروه آزمایش و شاهد در مهارت های عصب روان شناختی در مرحله پس آزمون تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0 > P).
نتیجه گیری: آموزش یکپارچگی حسی بر مهارت های عصب روان شناختی کودکان تأثیر دارد و می توان از این روش آموزشی در توان بخشی و آموزش کودکان دارای ADHD بهره برد. علاوه بر این، می توان از این روش در مراکز آمادگی و پیش دبستانی استفاده نمود تا از بروز اختلال ADHD در دوران تحصیلی جلوگیری به عمل آید.
پیش بینی ایده پردازی خودکشی بر اساس راهبردهای مقابله ای و سبک های هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی ایده پردازی خودکشی براساس راهبردهای مقابله ای و سبک های هویت در نوجوانان بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه نوجوانان مشغول به تحصیل در دبیرستان های شهر تبریز بودند که از میان آنها 120 نفر (60 دختر، 60 پسر) انتخاب شدند و به مقیاس ایده پردازی خودکشی بک (BSSI)، مقیاس مقابله با شرایط استرس زا (CISS) و مقیاس سبک های هویت (ISI-6)، پاسخ دادند. نتایج نشان داد که راهبردهای مقابله ای و سبک های هویت می توانند ایده پردازی خودکشی را پیش بینی کنند. هم چنین تحلیل داده ها نشان داد که از بین سبک های هویت، هویت سردرگم و تعهد به ترتیب رابطه مثبت و منفی با ایده پردازی خودکشی دارند. از سوی دیگر، راهبردهای هیجان مدار، رابطه مثبت و راهبردهای مساله مدار، رابطه منفی با ایده پردازی خودکشی داشتند. براساس نتایج، نوجوانان با سبک هویت سردرگم- اجتنابی از درگیری با مباحث مربوط به هویت طفره می روند و از آن اجتناب می کنند. آنها برای زندگی خود برنامه ای ندارند، و به صورت هیجان مدار با مسایل برخورد می-کنند و در صورت عدم موفقیت به افکار پایان دادن به زندگی روی می آورند. بنابراین هدف قرار دادن متغیرهای مهمی مانند سبک های هویت و راهبردهای مقابله ای در پیشگیری و کاهش ایده پردازی خودکشی در نوجوانان، می تواند مفید واقع شود.
نقش دین داری و تاب آوری در پیش بینی استرس زناشویی مادران دارای فرزند پسر با اختلال نارسایی توجه بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات رفتار مخرب و کمبود توجه
- حوزههای تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی مثبت گرا
- حوزههای تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی تعامل روانشناسی و دین
- حوزههای تخصصی روانشناسی مشاوره مشاوره خانواده
هدف این پژوهش بررسی نقش میزان دین داری و تاب آوری در پیش بینی استرس زناشویی درمادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی بود.روش پژوهش از نوع همبستگی بود.جامعه آماری شامل همه مادران دارای فرزند پسر با اختلال نارسایی توجه- بیش فعالیشهر تهران بودند. نمونه آماری شامل 100 مادر دارای فرزند پسر با اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.از آزمون مقیاس سنجش اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی، مقیاس استرس زناشویی استکهلمتهران، پرسشنامهتاب آوریکانرودیویدسون و مقیاس سنجش د ین داری برای جمع آوری داده ها استفاده شد. داده ها از طریق تحلیل رگرسیون چندمتغیره و ضریب همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفتند.نتایج نشان داد که بین استرس زناشویی با دین داری و تاب آوری رابطه منفی معنی داری وجود دارد ( 01/0p<). نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز نشان داد که دین داری و تاب آوری می توانند استرس زناشویی را به طور معکوس پیش بینیکنند. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که میزان دین داری و تاب آوری نقش مهمی در پیش بینی استرس زناشویی دارند.در نتیجه آموزش مؤلفه های تاب آوری و تأکید بر افزایش دین داری می تواند به کاهش استرس زناشویی کمک کند.
اثربخشی آموزش درک روابط فضایی بر عملکرد ریاضی دانش آموزان پسر با ناتوانی یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش درک روابط فضایی بر عملکرد ریاضی دانش آموزان پسر با ناتوانی یادگیری ریاضیانجام شد. روش پژوهش، آزمایشی، از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پایه سوم ابتدایی با ناتوانی یادگیری ریاضی شهر اصفهان در سال تحصیلی91-1390 بود. به منظور انجام این پژوهش، 30 دانش آموز به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس هوش کودکان وکسلر4، آزمون تشخیص حساب نارسایی،و آزمون عملکرد تحصیلی ریاضی بود. از میان دانش آموزان پسری که بر اساس این ابزارها دارای ناتوانی یادگیری ریاضی تشخیص داده شدند، 30 نفر به طور تصادفی انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند. داده های به دست آمده با تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که که بین گروه ها تفاوت معناداری وجود دارد (0001/0>P). بدین ترتیب متغیر مستقل تفاوت معناداری در گروه آزمایش ایجاد کرده، و توانسته به بهبود عملکرد تحصیلی ریاضی کودکان پسر با ناتوانی یادگیری ریاضی در دوره دبستان در مرحله پس آزمون بینجامد. بنابراین پیشنهاد می شود که از آموزش درک روابط فضایی در آموختن ریاضی به دانش آموزان استفاده شود.
مقایسه ی باورهای فراشناختی و نگرانی آسیب شناختی در دانش آموزان مبتلابه نشانگان اختلال اضطراب امتحان و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فراشناخت یک مفهوم چندوجهی است که دربرگیرنده ی دانش، فرآیندها و راهبردهایی است که شناخت را ارزیابی، نظارت و یا کنترل می کنند. هدف این پژوهش بررسی مقایسه ی باورهای فراشناختی و نگرانی آسیب شناختی در دانش آموزان مبتلابه نشانگان اختلال اضطراب امتحان بادانش آموزان عادی بود. روش: در این مطالعه علی- مقایسه ای، تعداد 670 نفر از دانش آموزان دبیرستانی شهر تبریز به صورت تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به پرسشنامه ی اضطراب امتحان اسپیس برگر پاسخ دادند. سپس تعداد 100 دانش آموز که مبتلا به اختلال اضطراب امتحان بودند انتخاب و با 100 دانش آموز عادی همتا شدند. همچنین آنها علاوه بر اطلاعات دموگرافیک، به پرسش نامه های باورهای فراشناختی ولز و کارترایت و نگرانی پنسلوانیا پاسخ دادند. داده ها با روش تحلیل واریانس چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین نمرات دانش آموزان مبتلا به اضطراب امتحان و عادی در مؤلفه های های باورهای فراشناختی و نگرانی آسیب شناختی تفاوت معناداری وجود داشت (P<0.01). بحث و نتیجه گیری: باورهای فراشناختی عوامل موثری در سلامت روانی دانش آموزان است؛ و می توان با تغییر فراشناخت هایی که شیوه تفکر منفی و ناسازگارانه و همچنین باورهای منفی عمومی را زیاد می کنند، سلامت روانی دانش آموزان را بهبود بخشید.
پیش بینی تغییرات ادراک خارش در بیماری های مزمن پوستی بر اساس ویژگی های شخصیتی، اضطراب و افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خارش، علامت اصلی بسیاری از بیماری های پوستی است که تاثیر زیادی بر کیفیت زندگی بیماران دارد. هدف پژوهش حاضر پیش بینی تغییرات ادراک خارش در بیماری های مزمن پوستی بر اساس ویژگی های شخصیتی، اضطراب و افسردگی بود.
روش کار: در این مطالعه با روش نمونه گیری تصادفی تعداد 200 بیمار با تشخیص بیماری های پسوریازیس، درماتیت آتوپیک و کهیر مزمن که طی فصول تابستان و پاییز 1393 به کلینیک پوست بیمارستان های امام رضا (ع) و قائم (عج) مشهد و بخش نوردرمانی مراجعه کرده بودند، در صورت دارا بودن شرایط ورود پس از اعلام رضایت در پژوهش شرکت کردند. داوطلبان به پرسش نامه های تیپ شخصیتیD، خودآگاهی و پرسش نامه ی اضطراب و افسردگی بیمارستانی پاسخ دادند. برای بررسی ادراک خارش از مقیاس آنالوگ دیداری و پرسش نامه ی کیفیت زندگی مبتلایان به خارش استفاده شد. پس از جمع آوری اطلاعات، با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 16 ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری داده ها محاسبه گردید.
یافته ها: ویژگی های شخصیتی و آشفتگی های روان شناختی در مجموع می توانند 5/70 درصد از واریانس ادراک خارش را تبیین نمایند. در این میان افسردگی (0001/0P<)، خلق منفی (0001/0P<)، خودآگاهی عمومی (004/0P<) و بازداری اجتماعی (009/0 P<) بیشترین سهم را داشته اند.
نتیجه گیری: ویژگی های شخصیتی، اضطراب و افسردگی در ادراک خارش اثرگذار هستند.
مقایسه تأثیر آموزش گفتار شخصی بر کارکرد اجرایی دانش آموزان با نارسایی توجه و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر آموزش گفتار شخصی بر کارکرد اجرایی دانش آموزان پسر 9 تا 11 ساله با نارسایی توجه و عادی ، در شهر اصفهان بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه های کنترل بود. روش نمونه گیری دو مرحله ای بود. نمونه نهایی شامل 20 پسر با نارسایی توجه (10 کودک گروه آزمایش و 10 کودک گروه کنترل اول) و 9 کودک عادی در گروه کنترل دوم بود. ابزارهای به کار رفته عبارت بودند از مقیاس خزانه لغات تصویری بریتانیا[1]، فرم کوتاه آزمون هوش وکسلر برای کودکان(ویسک-آر[2]) و خرده آزمون برج از آزمون عصب روانشناختی نپسی[3] . به منظور بررسی گفتار شخصی کودکان، از آن ها حین حل خرده آزمون برج فیلمبرداری شد و فیلم ها توسط سه کدگذار مورد تحلیل محتوا قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که کودکان با نارسایی توجه به طور معناداری خطاهای بیشتری را نسبت به گروه کنترل اول و دوم داشتند؛ در حالیکه هم در گروه آزمایش و هم در گروه کنترل دوم (که هر دو آموزش دریافت کرده بودند) میزان گفتار شخصی به طور معناداری در مقایسه با گروه کنترل اول که آموزش دریافت نکرده بود، افزایش یافت. با توجه به یافته پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که گرچه آموزش گفتار شخصی ، میزان گفتار شخصی کودکان با نارسایی توجه را افزایش می دهد اما این افزایش لزوما باعث افزایش کارکرد کودکان نمی شود، بلکه امکان دارد در مورد تکالیف دشوار نتیجه معکوس بدهد.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری والد محور در نشانه های اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی کودکان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی برای بسیاری از کودکان مشکلات زیادی ایجاد می کند و بر عملکرد شناختی، اجتماعی، هیجانی، خانوادگی و سپس در بزرگ سالی بر عملکرد شغلی و زناشوئی آن ها تاثیر سوء می گذارد. جامعه آماری شامل همه مادران دارای کودک پسر مبتلا به این اختلال در دوره مدارس ابتدائی شهر کاشان بود. روش نمونه گیری، داوطلبانه و جایگزینی اعضای نمونه تصادفی بود. 36 نفر از 80 مادر مراجعه کننده به مراکز که بر پایه ملاک های تشخیص راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی- نسخه چهارم و مقیاس کانرز والدین، دارای کودکان با اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی بودند؛ به صورت تصادفی در 2 گروه آزمایش (18 نفر) و گروه کنترل (18نفر) جایگزین شدند. در مرحله پیش آزمون، مقیاس کانرز والدین برای کل مادران اجرا شد. گروه آزمایش طی هشت جلسه تحت درمان شناختی– رفتاری قرار گرفت. پس از پایان جلسات دوباره مقیاس کانرز والدین برای هر دو گروه اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که نشانه های نارسایی توجه- بیش فعالی در کودکانی که مادران شان در گروه آزمایش قرار داشتند نسبت به گروه کنترل کاهش پیدا کرد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که درمان شناختی- رفتاری والد محور در کاهش نشانه های اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی کودکان موثر است.
پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی بر اساس استرس و شیوه برخورد والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی بر اساس استرس و شیوه برخورد والدین بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی پایه سوم ابتدایی شهر همدان در سال تحصیلی 91-92 بود که از بین آن ها 50 نفر به عنوان شرکت کننده در پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای غربالگری و گردآوری داده ها، پرسشنامه خانواده- مدرسه(میدگت،2000)، مقیاس کانرز والدین)کانرز، 1998(، مقیاس استرس والدین (بری و جونز، 1995)، مقیاس هوشی ریون کودکان و آزمون عملکرد تحصیلی محقق ساخته مورد استفاده قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی مانند میانگین و انحراف استاندارد و آمار استنباطی مانند همبستگی ساده و تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین شیوه برخورد ابزاری والدین با عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی ارتباط مثبت و معنادار و بین شیوه برخورد کنترلی و استرس والدین با عملکرد تحصیلی آن ها ارتباط معکوس و معناداری وجود دارد. نتایج نشان داد که شیوه برخورد کنترلی و استرس والدین توانستند به طور معناداری عملکرد تحصیلی دانش آموزان با نارسایی توجه - بیش فعالی را پیش بینی کنند. همچنین استرس والدین بهترین پیش بینی کننده عملکرد تحصیلی آن ها بود. یافته ها حاکی از آن است که گرچه داشتن کودک با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی چالش های بسیاری برای والدین دارد، اما با آموزش والدین و کمک گرفتن از مشاوران و روانشناسان می توان روابط کودکان و والدین را بهبود داده و آن ها را در کسب نتایج تحصیلی بهتر یاری داد.
پیشگیری مبتنی بر مدرسه؛ بهترین راهبرد برای پیشگیری از اعتیاد
حوزههای تخصصی:
اعتیاد مشکلی جهانی است. هزینه اعتیاد سالانه میلیاردها دلار است. گرچه امروزه اقدامات درمانی، کمک های شایانی به جمعیت های درگیر اعتیاد می کنند، اما بر همگان روشن است که بهترین راهبرد برای مقابله با اعتیاد پیشگیری از آن است. هدف از این مقاله تبیین مبانی نظری و عملی پیشگیری مبتنی بر مدرسه از اعتیاد و در این گذار، پیوند نظریه و عمل است. روش مطالعه حاضر تحلیلی است. یافته های تحقیق نشان می دهد که صرف نظر از عوامل زیست شناختی، سیاست گذاری و اقتصادی، صاحب نظران بر این باورند که عوامل فردی، هم سالان و عوامل خانوادگی، نقش چشم گیری در شکل گیری اعتیاد دارند و شکل گیری اعتیاد دارای الگویی رشدی است و پیشگیری از آن نیز باید متناسب با رشد باشد. کودکان یک سوم از عمر مفید بیداری خود را در مدرسه سپری می کنند و اغلب کودکان به ضرورت وارد مدرسه می شوند و رسالت مهم مدارس، آموزش و آماده سازی کودکان برای زندگی بزرگ سالی است. مدارس محل پیوند خانواده ها با نظام آموزشی و ارتقاء سلامت هستند. بنابراین طراحی مداخله های پیشگیرانه مؤثر در چنین بافتی، به طور قطع بیش از هر نهاد دیگری با پیامدهای مطلوب و درازمدت همراه خواهد بود. در کشور ما به سبب خلأ اساسی در نظریه و عمل، اقدامات این نهاد مهم در زمینه فعالیت های پیشگیرانه قابل اعتنا اما بی ثمر است. نتایج مقاله نشان می دهد که اعتیاد الگویی رشدی دارد که حاصل پیشایندهایی است که به لحاظ رشدی ریشه در مهارت های هیجانی و اجتماعی ضعیف، مشکلات گروه هم سالان و خانواده دارد. این پیشایندها از طریق برنامه های مبتنی بر شواهد برساخته از مبانی نظری و عملی معتبر، قابل رفع و زمینه را برای رشد سالم و مثبت کودکان فراهم می کند.
راهکار های ارتقاء مشارکت اجتماعی دانشجویان در پیشگیری از مصرف مواد مخدر و روان گردان ها
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی راهکار های ارتقاء مشارکت اجتماعی دانشجویان در پیشگیری از مصرف مواد مخدر و روان گردان بود. روش تحقیق حاضر کیفی مبتنی بر روش دلفی است. 30 نفر از خبرگان واجد شرایط از بین اساتید دانشکده های روان شناسی و علوم تربیتی، ادبیات و علوم اجتماعی، اقتصاد و علوم اداری و حقوق دانشگاه اصفهان در سال 1393 به عنوان نمونه آماری شناسایی و انتخاب شدند و در طی دو مرحله و از طریق پرسشنامه به شناسایی و اولویت بندی راهکار اساسی ارتقاء مشارکت اجتماعی دانشجویان در پیشگیری از مصرف مواد پرداخته شد. طبق نتایج به دست آمده براساس نظر خبرگان برای دستیابی به هدف تحقیق، 40 راهکار ارائه و از بین آنها 10 راهکار اساسی اولویت بندی شدند که در آن ها بر راهکارهای افزایش دانش، توانایی و مهارت ها، اعتماد، همدلی، صمیمیت و حمایت، ترویج ارزش های فرهنگی، معنوی و دینی، همکاری، پیوند وتعلق، شأن و منزلت دانشجو و مساوات و برابری، گفتگو، تبادل نظر و نقد مسائل وآسیب های اجتماعی، یکپارچگی و مسئولیت پذیری اجتماعی، حساس سازی دانشجویان نسبت به سلامت جسمی و روانی یکدیگر و الگوبرداری از رفتار های صحیح و ارزش گذاری به آنها در دانشجویان تأکید شده است.
اعتیاد، خانواده و مداخله های خانواده محور
حوزههای تخصصی:
سوء مصرف مواد در والدین یک مسئله جدی است که رفاه کودکان و خانواده را تحت تأثیر قرار می دهد و یک بیماری خانوادگی ناشی از سبک زندگی است که از علل محیطی خانوادگی و ژنتیکی تأثیر می پذیرد. خانواده، نهاد مقدسی است که اساس و ارکان هر جامعه ای بر آن قرار دارد. در واقع، خانواده کوچک ترین نهاد اجتماعی است که وظیفه مهم آن رشد و پرورش فرزندان است و نقش مهمی در پیشگیری از آسیب های روانی و اجتماعی، به ویژه اعتیاد دارد. هم بودی سوء مصرف مواد در والدین و فرزندپروری مشکل ساز، به عنوان یک نگرانی عمده در مورد سلامت عمومی شناخته شده است. متأسفانه علت آشفتگی خانواده، عمیقاً در سوء مصرف مواد است. از این رو برنامه های پیشگیری مبتنی بر توانمندسازی خانواده باید در فعالیت های پیشگیرانه جامع گنجانده شوند و مداخله های پیشگیری مبتنی بر خانواده در پیشگیری از سوء مصرف مواد مدنظر قرارگیرد. هدف اصلی این مقاله مروری، بررسی خانواده و اعتیاد و به دنبال آن مداخله های خانواده محور در این زمینه است.
بررسی ج رایم سازمان یافته با تأکید بر قاچاق مواد مخدر و راهکارهای پیشگیرانه آن
حوزههای تخصصی:
امروزه در پناه جهانی شدن حقوق، بزهکاری و ارتکاب برخی از جرایم نیز ماهیت جهانی به خود گرفته است. جرایم سازمان یافته نیز که از این گونه جرایم است، به معضلی تبدیل شده که در قرن حاضر، جامعه بین المللی با آن مواجه شده است. تردیدی نیست که مبارزه مؤثر و منسجم با جرایم سازمان یافته تنها بر پایه شناخت درست و کافی از ماهیت، ابعاد، دامنه فعالیت ها، جهت گیری ها و شیوه های مورد استفاده در جرایم سازمان یافته امکان پذیر است. بنابراین پدیده مواد مخدر و قاچاق آن به عنوان یکی از مهم ترین چالش های فراروی جمهوری اسلامی ایران است که هدف از این پژوهش نیز شناسایی مصادیق و ارکان تشکیل دهنده جرایم سازمان یافته، نهادهای بین المللی کنترل کننده مواد مخدر و نیز گزارشی از وضعیت مواد مخدر با هدف ارائه راهکارهای علمی و عملی جهت پیشگیری و کاهش نرخ این گونه جرایم است. یافته های تحقیق به شیوه کتابخانه ای- اسنادی به دست آمده و تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز به صورت توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. در نهایت می توان نتیجه گرفت که شناخت و تحلیل جرایم سازمان یافته و تدوین راهبردهای مناسب برای مقابله با آنها جز در سایه پژوهش های علمی میسر نیست و در این زمینه در کشور ایران نیز که با جنبه هایی از جرایم سازمان یافته به ویژه قاچاق مواد مخدر دست به گریبان است و بهای بسیار زیادی را هم برای آن پرداخته و می پردازد، انجام این گونه تحقیقات امری بسیار حیاتی است.