۱.
کلیدواژهها:
نظریه انتخاب قربانی قلدری
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مشاوره گروهی براساس نظریه انتخاب ویلیام گلاسر با دانش آموزان قربانی، به منظور افزایش توان مقابله با رفتارهای قلدرانه دانش آموزان پسر مقطع راهنمایی شهر تهران انجام شده است. روش پژوهش، نیمه تجربی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان مناطق 22 گانه آموزش و پرورش شهر تهران را شامل بود که به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای ابتدا یکی از مناطق انتخاب و سپس از آن منطقه یکی از مدارس انتخاب شد و سپس با اجرای مقیاس قربانی قلدری (B.V.S) از میان دانش آموزانی که بالاترین نمره را کسب کردند و به عنوان قربانی قلدری شناخته شده بودند، 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل جای گرفتند، سپس مشاوره گروهی به شیوه نظریه انتخاب به مدت 10 جلسه 60 دقیقه ای در میان گروه آزمایش اجرا شد. گرد آوری داده ها به کمک مقیاس قربانی قلدری، پیش از جلسات و پس از آن انجام شد و درباره نتایج بحث و بررسی شد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون (t) گروه های مستقل، تجزیه و تحلیل شد و تفاوت معناداری بین میانگین نمرات در گروه آزمایش و کنترل مشاهده شد. مشاوره گروهی به شیوه نظریه انتخاب،برای مقابله با رفتارهای قلدرانه اثربخش بوده است و کاهش قربانی شدن دانش آموزان در مقابل رفتارهای قلدرانه را در پی داشته است.
۲.
کلیدواژهها:
آموزش راهبرد خودنظارتی
هدف پژوهش حاضر، مطالعه اثربخشی آموزش راهبرد خودنظارتی به کودکان در کاهش علائم مرضی دختران 12-6 ساله مبتلا به ADHD می باشد. برای تعیین اثربخشی این روش آموزشی، از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. فرم معلم پرسشنامه CSI-4 را معلمان برای 326 دانش آموز دختر دبستانی تکمیل کردند و بر اساس آن 41 دانش آموز انتخاب شدند که در این مقیاس نمره برش بالاتر از 8 کسب کرده بودند. فرم والد پرسشنامه مذکور را نیز مادران این دانش آموزان منتخب تکمیل کردند و بر اساس آن از میان این دانش آموزان 25 دانش آموز انتخاب شد که در این مقیاس نیز نمره برش بالاتر از 8 را کسب کرده بودند. این کودکان بر اساس مؤلفه هایی نظیر سطح تحصیلات مادر و نمره کسب شده در پیش آزمون همتا شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایشی تحت کاربندی متغیر مستقل(6 جلسه آموزش راهبرد خودنظارتی به کودکان) قرار گرفت و گروه کنترل تحت کاربندی خاصی قرار نگرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، ابتدا نمره تفاوت پیش آزمون و پس آزمون هر یک از آزمودنی های دو گروه محاسبه و سپس برای مقایسه میانگین های نمرات متغیر وابسته، از آزمون t برای گروه های مستقل استفاده شد. یافته ها بیان کننده این بود که طبق گزارش مادران، گروه آزمایشی که از آموزش راهبرد خودنظارتی به کودکان بهره برده بودند، نسبت به گروه گواه، کاهش معناداری در علائم مرضی ADHD نشان دادند، اما طبق گزارش معلمان تفاوت مشاهده شده بین دو گروه، از نظر آماری معنادار نبود. بنابراین، می توان براساس گزارش مادران نتیجه گرفت که آموزش راهبرد خودنظارتی به کودکان می تواند به عنوان مداخله ای سودمند در جهت کاهش علائم مرضی ADHD در دختران در نظر گرفته شود.
۳.
کلیدواژهها:
محیط کار هیات علمی درگیری شغلی
هدف اساسی این مطالعه، بررسی ارتباط ادراک اعضاء هیات علمی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی از محیط کار و سطح درگیری شغلی آنها است. برپایه مفروضه تحقیقات همبستگی و با اجرای پرسشنامه محقق ساخته محیط کار (مشتمل بر 11مؤلفه) و پرسشنامه درگیری شغلی (کانونگو، a 1982) در میان 214 عضو هیات علمی تمام وقت و نیمه وقت 5 واحد دانشگاهی که با روش تصادفی مرحله ای و طبقه ای انتخاب شده بودند، اطلاعات لازم جمع آوری شد. به طور کلی، نتایج حاکی از آن بود که ضرایب مربوط به مؤلفه های هویت تکلیف، سبک نظارتی و چالش شغلی همگی مثبت و معنادار است. به سخن دیگر، از بین 11 بعد محیط کار، تنها 3 بعد هویت تکلیف (001/0 P و 367/0=)، سبک نظارتی (001/0 P و 320/0=) و چالش شغلی (01/0 P و 188/0=) با درگیری شغلی اعضاء هیات علمی همبستگی معنی دار داشتند. بنابراین، براساس مؤلفه های محیط کار می توان مدلی را برای پیش بینی درگیری شغلی ارائه کرد.
۴.
کلیدواژهها:
سبک های تفکر بهزیستی شخصی
هدف اصلی پژوهش حاضر تحلیل رابطه سبک های تفکر با بهزیستی شخصی بود. بدین منظور 200 نفر از دانش آموزان با تکمیل مقیاس سبکهای تفکر- بعد کارکرد (استرنبرگ و واگنر، 1991) و نشانگر بهزیستی شخصی مقیاس بزرگسالان (کامینز، 2005) در این پژوهش شرکت کردند. برای تحلیل آماری داده های پژوهش از شاخص ها و روشهای آماری شامل میانگین، آزمون t ، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین سبکهای تفکر قانونگذار و قضایی با بهزیستی شخصی همبستگی مثبت و رابطه معناداری وجود دارد، ولی نتایج رگرسیون نشان داد که سبک تفکر اجرایی پیش بینی کننده مناسبی برای بهزیستی نیست. در مجموع نتیجه گرفتیم با افزایش بهزیستی شخصی، دانش آموزان بیشتر به سبک های تفکر خلاق و تحلیل گر و کمتر به سبک تفکر اطاعت پذیر گرایش دارند.
۵.
کلیدواژهها:
خلاقیت گفتار خصوصی
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین گفتار خصوصی و خلاقیت در میان کودکان 6-4 ساله شهر تهران انجام شد. بدین منظور 111کودک (55 پسر و 56 دختر) 6-4 ساله، براساس روش نمونه گیری خوشهای چند مرحلهای از بین مهد کودکهای خصوصی شهر تهران انتخاب شدند. خلاقیت با استفاده از آزمون تفکر خلاق در عمل و حرکت (TCAM) سنجیده شد. گفتارخصوصی هر کودک بر اساس طرح رمز گردانی مانینگ به چهار طبقه گفتار نامربوط به تکلیف، گفتار مربوط به تکلیف غیر تسهیل گر، گفتار تقویتی/ مقابله ای و گفتار راه حلی طبقه بندی شد. نتایج به دست آمده از این پژوهش با استفاده از آزمون خی دو نشان داد که بین گفتارخصوصی و خلاقیت رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین، بین دو جنس از نظر گفتار خصوصی تفاوت معناداری مشاهده نشد، اما پسران درمقیاس خلاقیت نمرات بالاتری به دست آوردند. براساس نتایج به دست آمده از این پژوهش، به نظر می رسد، متغیرهای دیگری غیر از گفتار خصوصی در پدیدآیی خلاقیت نقش دارند.
۶.
کلیدواژهها:
عزت نفس مکان کنترل زنان با مجرمیت منکرات
پژوهش حاضر در پی مقایسه ویژگی های روانی زنان زندانی (مجرمیت منکرات) با دیگر زنان زندانی (مواد مخدر و قتل) و همچنین زنان عادی بود. ویژگی های روانی مورد سنجش در این پژوهش شامل عزت نفس، مکان کنترل و اختلالات شخصیت (افسردگی، جامعه ستیزی، خودبیمارانگاری) بود. به همین منظور تمامی زنان زندانی در بند نسوان زندان مرکزی ارومیه به علت ارتکاب جرایم منکراتی، مواد مخدر و قتل بازداشت و نگهداری می شدند، انتخاب و آزمون شدند. تعداد زنان زندانی در زمان اجرای تحقیق 60 نفربود که 10 نفر با مجرمیت قتل، 31 نفر با مجرمیت مواد مخدر و 19 نفر با مجرمیت منکرات آزمون شدند. تحقیق حاضر از نوع علی- مقایسه ای بود. به همین دلیل از گروه کنترل استفاده شد. آزمودنی های گروه کنترل(25 نفر) از لحاظ متغییرهای سن، تحصیلات و شرایط اقتصادی-اجتماعی با گروه آزمایش همتا شدند. پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت، پرسشنامه مکان کنترل جولیان راتر، پرسشنامه اختلال شخصیت(MMPI) و پرسشنامه جمعیت شناختی محقق ساخته در گروهها اجرا شد. نتایج تحلیل واریانس و آزمون های تعقیبی تفاوتهای معناداری را در متغیرهای عزت نفس، افسردگی، رفتار ضد اجتماعی، پارانویید، خستگی روانی و خودبیمارانگاری زنان زندانی با زنان عادی نشان داد، اما مکان کنترل زنان زندانی با زنان عادی تفاوتی را نشان نداد.
۷.
کلیدواژهها:
خانواده شخصیت مرزی عوامل جمعیت شناختی
شناسایی تفاوت های جمعیت شناختی در شیوع شخصیت مرزی در جمعیت عمومی در تشخیص عواملی کمک کننده می باشد که سیر و سبب شناسی آن را تحت تاثیر قرار می دهند. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر برخی از مؤلفه های جمعیت شناختی از قبیل تحصیلات والدین، تعداد اعضاء خانواده، تاهل، سن و ترتیب تولد بر شخصیت مرزی بود. بدین منظور نمونه ای به حجم 749 نفر (380 نفرگروه مذکر و 369 نفر گروه مؤنث) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از دانشکده های مختلف دانشگاه شیراز انتخاب و با مقیاس شخصیت مرزی (STB) آزمون شدند. یافته ها نشان داد که صفات شبه روان گسستگی مرزی در میان فرزندان متعلق به پدران با تحصیلات پایین، خانواده های پر جمعیت و گروه مجرد بیشتر دیده می شود. همچنین، سن، تحصیلات مادر و ترتیب تولد با صفات مرزی رابطه ای نشان ندادند. این یافته ها نقش عوامل جمعیت شناختی به ویژه عوامل خانوادگی در پدیدآیی یا تشدید صفات مرزی را خاطرنشان می کند.