مطالب مرتبط با کلیدواژه

اختلالات روانی مزمن


۱.

تأثیر خدمات کاردرمانی روانی – اجتماعی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به اختلالات روانی مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی اختلالات روانی مزمن خدمات کاردرمانی روانی - اجتماعی پرسشنامه کیفیت زندگی مراجع ویسکانسین

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سلامت
تعداد بازدید : ۲۶۸۶ تعداد دانلود : ۱۷۷۲
هدف : ارتقاءء کیفیت زندگی هدفی مهم از مراقبتهای بهداشتی در روانپزشکی شناخته می شود. در تحقیق حاضر با انجام مداخلات کاردرمانی روانی- اجتماعی بر روی بیماران دچار اختلالات روانی مزمن، به بررسی کیفیت زندگی آنها پرداخته شد. روش بررسی: این مطالعه مداخله ای به صورت شبه تجربی می باشد و بر روی 24 بیمار مبتلا به اختلالات روانی مزمن مراجعه کننده به مرکز روزانه سینا به عنوان گروه مداخله و 50 بیمار دارای اختلالات روانی مزمن که خدمات کاردرمانی دریافت نمی کردند به عنوان گروه مقایسه انجام شد. نمونه ها از طریق نمونه گیری ساده و در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش «پرسشنامه کیفیت زندگی مُراجع ویسکانسین» بود که شامل ۸ خرده مقیاس می‌باشد. خدمات کاردرمانی که شامل گروه درمانی، فعالیت درمانی و هنردرمانی بود، طبق برنامه مرکز هفته ای 2 بار، به مدت ۹۰ دقیقه و به طول 3 ماه بر روی گروه مداخله انجام شد. در این مدت هر دو گروه تحت نظر روانپزشک و دارودرمانی قرار داشتند. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون‌های تی مستقل و تی زوجی استفاده شد. یافته ها: قبل از مداخله در هیچ یک از حیطه ها و کیفیت زندگی کل بین دو گروه تفاوت معناداری وجود نداشت، ولی بعد از مداخله میانگین نمره رضایت از زندگی، فعالیت اشتغالی، سلامت و آسایش روانی، سلامت جسمانی و کیفیت زندگی کل (۰/۰۰۱>P) و همچنین روابط اجتماعی (۰/۰۰۵=P) و وضعیت مالی (۰/۰۰۳=P) دو گروه تفاوت معناداری داشت. میانگین نمره علائم (۰/۲۲۷=P) و فعالیت روزمره زندگی (۰/۰۲۰=P) دو گروه بعد از مداخله نیز تفاوت معناداری نشان نداد. نتیجه گیری: خدمات کاردرمانی روانی- اجتماعی بر میزان رضایتمندی و کیفیت زندگی بیماران اختلالات روانی مزمن مؤثر است.
۲.

بررسی ارتباط «خودپنداره» با «خداپنداره» در درمان مذهبی (معنوی) اختلالات روانی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: اختلالات شخصیت خودپنداره اختلالات روانی مزمن درمان مذهبی (معنوی) خداپنداره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۹
هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط «خودپنداره» با «خداپنداره» در درمان مذهبی (معنوی) اختلالات روانی است. روش کار بررسی ارتباط مفاهیم مربوط به خودپنداره و خداپنداره در منابع اسلامی و تحقیقات تجربی بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد در درمان مذهبی (معنوی)، حضور و غنی شدن شناخت ها و باورهای مذهبی مربوط به تصور از خدا، در همه افراد منجر به اصلاح خداپنداره و سلامت روانی نمی شود. برخی آیات قران مجید به ساختارهای مقاوم، غیرقابل نفوذ، انعطاف ناپذیر و پایدار در مقابل حضور و نفوذ شناخت ها و باورهای دینی اشاره دارند. روایات متعددی رشد معنوی و خداپنداره صحیح را تابع اصلاح خودپنداره می دانند. تحقیقات تجربی و مشاهدات بالینی مؤلفان نیز ارتباط این دو را نشان می دهند. بنابراین، در درمان مذهبی (معنوی) به ویژه در اختلالات روانی مزمن و اختلالات شخصیت که در آن ها خودپنداره معیوب (فرض های بنیادین و روان بنه های ناسازگار) وجود دارد، اصلاح و تعدیل خودپنداره، مقدمه و زمینه مهمی برای اصلاح خداپنداره و سلامت روانی افراد است.
۳.

تأثیر آموزش مهارت های زندگی با رویکرد اسلامی بر افسردگی، اضطراب و استرس زنان مبتلا به اختلالات روانی مزمن(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: مهارت های زندگی رویکرد اسلامی افسردگی اضطراب استرس اختلالات روانی مزمن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۳ تعداد دانلود : ۶۲۱
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مهارت های زندگی با رویکرد اسلامی بر افسردگی، اضطراب و استرس بیماران مبتلا به اختلالات روانی مزمن است. روش پژوهش نیمة آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون است. جامعة آماری بیماران زن مراجعه کننده به مرکز توان بخشی بیماران اعصاب و روان «پرستو» شهرستان نجف آباد هستند که از زمستان 1392 در این مرکز بستری شده بودند. تعداد 24 نفر زن، به روش نمونه گیری در دسترس، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که پس از کنترل نمرات پیش آزمون، تفاوت معناداری بین میانگین نمرات افسردگی، اضطراب و استرس دو گروه آزمایش و کنترل در مرحلة پس آزمون وجود دارد (01/0> P). با توجه به نتایج پژوهش، آموزش مهارت های زندگی با رویکرد اسلامی در کاهش افسردگی، اضطراب و استرس زنان مبتلا به اختلالات روانی مزمن مؤثر است و می تواند به عنوان یک مداخلة درمانی مناسب در کنار درمان دارویی این بیماران به کارگرفته شود.