فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۸۷ مورد.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر خشونت علیه زنان (مطالعة موردی: شهرستان روانسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشونت خانوادگی شایع ترین شکل خشونت علیه زنان با بیشترین عوارض اجتماعی، روانی و اقتصادی است؛ لذا مطالعة حاضر بنا دارد به بررسی رابطة بین همسرآزاری (خشونت علیه زنان در خانواده) و برخی عوامل مؤثر بر آن بپردازد. هدف این تحقیق شناخت میزان همسرآزاری و انواع خشونت اعمال شده علیه زنان در شهر روانسر (استان کرمانشاه) است. برای بررسی برخی از عوامل مؤثر بر خشونت، نظریه ها ی مربوط به هویت فرهنگی، پدرسالاری، انتقال بین نسلی و شیوه های جامعه پذیری نقش های جنسیتی مورد استفاده قرار گرفته است. این تحقیق به صورت پیمایشی و به کمک ابزار پرسش نامه در مورد200نفراز زنان متأهل شهر روانسر که دست کم یک سال از ازدواج آن ها گذشته باشد و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای و سیستماتیک اجرا شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد خشونت در جامعة مورد نظر در ابعاد مختلف وجود دارد. بیشترین میزان خشونت رایج، خشونت روانی و خشونت جنسی و کمترین میزان خشونت، خشونت اقتصادی است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین تصور اقتدارگرایانة مرد از نقش خود و خشونت علیه زنان رابطة مستقیم و معنی داری وجود دارد و بین کمک و همکاری شوهر در کارهای منزل با خشونت علیه زنان رابطة معکوس و معنی داری مشاهده شد. همچنین یافته ها حاکی از آن است که بین تجربة خشونت زن و مرد در خانوادة مبدأ و خشونت علیه زنان رابطة مستقیم و معنی داری وجود دارد.
بررسی رابطه عملکرد خانواده اصلی و کیفیت زندگی در بین دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر تعیین رابطه عملکرد خانواده اصلی و کیفیت زندگی است. روش تحقیق از نوع توصیفی است. نمونه مورد مطالعه شامل 317 دانشجو که به روش نمونه گیری خوشه ای از بین کلیه دانشجویان انتخاب شدند. بـرای گردآوری داده ها از پرسشنامه ابزار سنجش خانواده (FAD) و پرسشنامه کیفیت زندگی (SF-36) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان دادند که بین اختلال در عملکرد خانواده و کیفیت زندگی دانشجویان رابطه معکوس وجود دارد (381/0-r= ). بین اختلال در هر یک از ابعاد عملکرد خانواده (عملکرد کلی، حل مشکل، ارتباط، نقش ها، همراهی عاطفی، کنترل رفتار و آمیزش عاطفی) و کیفیت زندگی دانشجویان رابطه معکوس وجود دارد (r به ترتیب 369/0-، 272/0-، 251/0-، 32/0-، 247/0-، 328/0-، 29/0-).
به منظور پیش بینی کیفیت زندگی از روی ابعاد عملکرد خانواده از تحلیل رگرسیون گام با گام استفاده شد که نتیجه نشان داد حدود 14درصد از تغییرات کیفیت زندگی در دانشجویان را ابعاد عملکرد کلی و کنترل رفتار تبیین می کنند. برای ارتقای کیفیت زندگی دانشجویان می توان عملکرد خانواده آن ها را از طریق برنامه های آموزشی و مشاوره ای بهبود بخشید
بررسی ارتباط سبک فرزندپروری ادراک شده، راه های دانستن و مباحثه طلبی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقریباً در همه روابط بین فردی در متن زندگی اجتماعی می توان ردپایی از مباحثه یافت. با توجه به نقش سازنده ای که خصیصه مباحثه طلبی در زندگی فردی و اجتماعی افراد ایفا می کند، این نکته حائز اهمیت به نظر می رسد، عواملی که موجب رشد و بازداری این ویژگی می شوند مورد شناسایی قرار گیرند. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط سبک فـرزنـدپـروری ادراک شـده، راه هـای دانستن و مباحثه طلبی دانشجویان در نمونه ای متشکل از 401 آزمودنی دختر و پسر صورت گرفت. آزمودنی ها به مقیاس های مباحثه طلبی، نگرش به یادگیری و تفکر و پرسشنامه سبک های فرزندپروری پاسخ دادند.
یافته های پژوهش نشان دادند، فرزندان والدین مقتدر در مقایسه با والدین مستبد گرایش بیشتری به مباحثه طلبی و دانستن مجزا دارند. نتایج پژوهش هم چنین تفاوت معنادار افراد دو جنس را در متغیر راه های دانستن نشان می دهد؛ مطابق این یافته پسران در مقایسه با دختران میانگین بالاتری در دانستن مجزا دارند، این در حالیست که بین جنس افراد و مباحثه طلبی ارتباطی یافت نشد. مطابق یافته های فوق سبک فرزندپروری والدین و راه های دانستن هر دو در تعیین میزان مباحثه طلبی فرزندان تاثیرگذار می-باشد.
رابطه مشکلات دلبستگی دختران با سبک دلبستگی مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مادر به عنوان چهره دلبستگی اصلی تاثیر غیر قابل انکاری در تحول عاطفی کودک دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان رابطه و پیش بینی مشکلات دلبستگی دختران از طریق سبک دلبستگی مادران انجام شده است.
روش: نمونه مورد بررسی در این تحقیق 388 نفر از دانش آموزان دختر مقطع دوم و چهارم دبستان بودند که بر اساس نمونه گیری خوشه ای چند مرحله انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این مطالعه به منظور سنجش مشکلات دلبستگی دختران، پرسشنامه اختلال دلبستگی کودکان راندولف ((RADQ بود. سبک دلبستگی مادران نیز از طریق پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسالان (AAS) ارزیابی شد. داده های به دست آمده از طریق روش همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان دهنده رابطه معنا دار بین سبک دلبستگی اجتنابی، دوسوگرا و ایمن در مادران با ضریب همبستگی 32/0، 28/0 و 16/0- و مشکلات دلبستگی دختران بود. نتیجه نهایی تحقیق نشان داد که سبک دلبستگی اجتنابی مادران بیشترین قدرت پیش بینی کنندگی را برای ایجاد مشکلات دلبستگی در دختران دارد. بر این اساس دلبستگی اجتنابی مادر توانایی پیش بینی 10 درصد از مشکلات دلبستگی در کودک را دارد. از سوی دیگر سبک های دلبستگی دوسوگرا و ایمن مادران نیز هر یک به میزان 3 درصد توان پیش بینی ایجاد مسائل و مشکلات دلبستگی در دختران را دارا هستند.
نتیجه گیری: یافته های حاضر با حمایت از نظریه دلبستگی، اهمیت تعامل مادر- کودک را نشان می دهند. دلبستگی اجتنابی مادران می تواند پیش بینی کننده مهمی برای ایجاد مشکلات دلبستگی در دخترانشان باشد. درمان های مبتنی بر دلبستگی می توانند روش های مفیدی برای کمک به بهبود مشکلات دلبستگی باشند.
سرمایه ای به نام جوانی
حوزه های تخصصی:
عوامل مؤثر در خوداثرمندی والدینی مادران کودکان 6-2 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر در خوداثرمندی والدینی مادران کودکان 6-2 ساله است. این مطالعه در زمره مطالعـات توصیفی ـ پس رویدادی قرار دارد. بدین منظور پس از انتخاب خوشه ای چندمرحله ای 15 مهدکودک از سه منطقه شهر تهران، 350 مادر به پرسش های پژوهش پاسخ دادند. از پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ، پرسشنامه پیوند والدینی، شاخص استرس والدینی، مقیاس منابع حمایت اجتماعی، پرسشنامه اثرمندی مادرانه و فهرست رفتاری کودکان پیش دبستانی جهت جمع آوری داده ها استفاده شد.
نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد استرس والدینی، مشکلات رفتاری کودک، عزت نفس مادر و خرده مقیاس آشفتگی والدینی در شاخص استرس والدینی، در چهار گام، حدود 32 درصد واریانس خوداثرمندی والدینی مادران را تبیین می کنند. لذا برنامه های آموزشی و پیشگیرانه با در نظر گرفتن این متغیرها می تواند سطح خوداثرمندی در مادران را افزایش داده و از ناسازگاری های بعدی پیشگیری کند.
رابطه ابعاد دلبستگی و عوامل پنجگانه شخصیت از منظر فردی و زوجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه های دلبستگی و پنج عامل بزرگ شخصیت در تبیین تفاوت های فردی، ویژگی های مشترکی دارند. تحقیقات مختلفی رابطه ابعاد دلبستگی و عوامل شخصیتی را بررسی کرده اند. هدف از این پژوهش بررسی همبستگی ساده ابعاد دلبستگی و عوامل شخصیتی، و نیز بررسی رابطه ابعاد دلبستگی و عوامل پنجگانه شخصیت در سطح فردی و در سطح زوجی بود. جامعه پژوهش شامل همسران ساکن در شهر اصفهان بود که از این جامعه 180 نفر (90 زوج) به صورت در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه تجدید نظر شده تجارب در روابط نزدیک (ECR-R) و پرسشنامه پنج عاملی نئو (NEO-FFI) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها علاوه بر روش های توصیفی از ضریب همبستگی ساده و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی به روش گام به گام استفاده شد.
نتـایج نشـان داد که اضطـراب دلبستـگی بـا روان رنجوری خود، روان رنجوری همسر، و ابعاد دلبستگی همسر، رابطه مثبت معنادار و با برون گرایی همسر رابطه منفی معنادار دارد. اجتناب دلبستگی با برون گرایی، توافق پذیری، وجدان گرایی خود، و برون گرایی همسر رابطه منفی، و با ابعاد دلبستگی همسر رابطه مثبت معنادار دارد. در سطح فردی اضطراب دلبستگی عمدتاً توسط روان رنجوری خود، و اجتناب دلبستگی توسط برون گرایی و توافق پذیری تبیین می شود. در سطح زوجی اضطراب دلبستگی به ترتیب توسط روان رنجوری خود و اجتناب دلبستگی همسر پیش بینی می شود. هم چنین اجتناب دلبستگی به ترتیب توسط برون گرایی خود، اضطراب دلبستگی همسر، و برون گرایی همسر تبیین می گردد. به طور کلی ابعاد دلبستگی هم جزء ویژگی افراد و هم جزء ویژگی رابطه است.
ادراکمادران از انگیزه های زیربنایی رفتار کودکدر موقعیت های دلبستگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
کیفیت روابط کودکو مراقب او، مفهومی محوری در ارتباط با عوامل موثر در تحول کودکاست . از آنجا که پاسخدهی مثبت مادر به کودکاز مولفههای مهم شکلگیری دلبستگی ایمن در اوست، ادراکمادر از علت رفتار کودکاز اهمیت زیادی برخوردار است. هدف این پژوهش بررسی ادراکمادران ایرانی از انگیزههای زیربنایی رفتار کودکدر موقعیتهای دلبستگی و دیدگاه آنان نسبت به پاسخدهی مناسب به این رفتارها، و همچنین مقایسه بین فرهنگی این پدیده بود.
روش: این پژوهش کیفی توصیفی در سال 1388 روی 30 مادر ایرانی دارای کودکان 3 تا 5 سال که به روش نمونهگیری تصادفی از سه مهدکودکشهر تهران انتخاب شدند، انجام شد. 5 موقعیت برای آزمودنیها توصیف و از آنها خواسته شد که علت رفتار کودکدر هر موقعیت و پاسخ مناسب به این رفتار را ذکر کنند. دادهها به روش کیفی تحلیل شد.
یافتهها: بین ادراکمادران از انگیزه رفتار کودکو پاسخدهی مناسب رابطه وجود داشت. در موقعیت خواب بیش از سایر موقعیتها به مقوله ایمنی و وابستگی متقابل توجه شد و پاسخ مثبت بیشتری به این موقعیت داده شد. در مقایسه بین فرهنگی، بین ادراکمادران ایرانی و ژاپنی شباهت بیشتری وجود داشت و آنان بیش از مادران آمریکایی به جستجوی ایمنی و وابستگی متقابل توجه میکردند.
نتیجهگیری: رفتارهایی که بیشتر به انگیزه جستجوی ایمنی و وابستگی متقابل نسبت داده میشوند، پاسخ مثبتتری از سوی مادران دریافت میکنند. بنابر ارزشها و باورهای فرهنگی، ادارکمادران از انگیزههای رفتار کودکو پاسخدهی به رفتارهای کودکمتفاوت است.
رابطه سبک های دلبستگی، رضایت مندی زناشویی و احساس گناه جنسی با میل جنسی در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش شناسایی رابطه سبک های دلبستگی، رضایت مندی زناشویی و احساس گناه جنسی با میل جنسی در زنان بود.
روش: آزمودنیها ۱۹۲ دانشجوی زن متاهل در رده سنی ۴۰-۱۸ ساله در دانشگاه های علوم بهزیستی و توانبخشی، تربیت مدرس و دانشگاه آزاد اسلامی بودند که با تکمیل مقیاس دلبستگی بزرگسالان، پرسشنامه رضایت مندی زناشویی انریچ، مقیاس تجدید نظر شده احساس گناه جنسی موشر و شاخص میل جنسی هرلبرت، در این پژوهش شرکت کردند. روش نمونه گیری، خوشه ای چند مرحله ای بود. برای تحلیل داده های پژوهش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به کار برده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین میل جنسی و سبک دلبستگی ایمن (01/0P<، 283/0r=)، سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی (01/0P<، 321/0- r=)، سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا (05/0P<، 144/0r=)، رضایت مندی زناشویی (01/0P<، 512/0r=) و احساس گناه جنسی (01/0P<، 422/0- r=) رابطه معنادار وجود دارد. همچنین بین میل جنسی و سن آزمودنیها (r=-۰/۵۵۳) و مدت زمان ازدواج (349/0- r=) رابطه منفی معناداری (P<۰/۰۱) مشاهده شد. از بین متغیرهای پژوهش، رضایت مندی زناشویی، سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا و احساس گناه جنسی 8/49 درصد از واریانس میل جنسی را تبیین نمودند.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان می دهند که زنان دارای سبک دلبستگی ایمن، دوسوگرا و رضایت مندی زناشویی بالا، میل جنسی بالاتری دارند. از طرف دیگر زنان دارای سبک دلبستگی اجتنابی احساس گناه جنسی بیشتری می کنند، سنشان بالاتر است و مدت زمان بیشتری از ازدواجشان می گذرد، میل جنسی پایین تری را گزارش می نمایند.
یائسگی و مردان
" آیا فربهی یک اختلال تغذیه است ؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی: