طرحواره حجمی یکی از اصلی ترین طرحواره های تصویری است و در تبیین نگرش عرفانی نسبت به هستی، از مهم ترین طرحواره ها به شمار می رود. با طرحواره حجمی می توان مفاهیم انتزاعی و تجربه های عرفانی را که بر بودن چیزی درون چیز دیگر دلالت دارد، در قالب استعاره شناختی بررسی کرد. اساس طرحواره حجمی بر این است که انسان به کمک تجربه ای که از بودن خود در چیزی یا بودن چیزی در خود دارد، برای مفاهیم انتزاعی نیز بتواند حجم قائل شود. هدف ما در این پژوهش، تبیین شواهدی در مثنوی مولوی است. برخی تجربه ها و مفاهیم عرفانی که انتزاعی است، در قالب طرحواره حجمی بیان شده است. مولوی در بسیاری از ابیات از طرحواره حجمی برای تبیین مفاهیم عرفانی بهره جسته است. زمانی که عشق را به مکان و مأمن و خلوتخانه ای تشبیه می کند که از نور دلدار، لبریز و سرشار است ، در واقع به کمک طرحواره حجمی برای عشق که مفهومی انتزاعی است، حجم و ظرف قائل شده است. آنچه باعث ساخت چنین عبارات استعاری می شود، ساخت های مفهومی و طرحواره های تصویری است که شاعر به کمک آن ها و الگوبرداری از حوزه مبدأ (عینی و تجربی) و تعمیم آن به حوزه مقصد (فراحسی و باطنی) در تبیین مفهوم انتزاعی عشق سود می جوید. مولوی، کلام را نیز مکان واره ای می داند که دارای مظروف است. ظرفِ آن، صورت و الفاظ و حروف آن است و مظروف آن، معنی و حقیقت کلام است که درون ظرف الفاظ و تعابیر نزول می کند.
مهدی حمیدی شیرازی در میان شاعران سنت گرای معاصر در حوزة ادب غنایی، در فرم و ساختار و در معنا و محتوا، سبکی خاص ومنحصر بفرد دارد. در تمامی آثار وی ـ بویژه «اشک معشوق» ـ همة عناصر زبانی، آرایه های ادبی، وزن، موسیقی شعر، واژگان، ترکیبات، تصاویر، فرم و ساختار در خدمت عنصر «عاطفه» قرار دارد. در این جستار سعی شده است، یکی از شیوه های ساختاری و تصویرسازی وی، که بهره گیری از تشبیهات تلمیحی از جمله: اساطیری، حماسی، دینی، عاشقانه و تاریخی، مورد بررسی قرار گیرد. وی از عناصر اساطیری، مذهبی، عاشقانه و تاریخی برای ابراز احساسات عاشقانة خویش در عاطفی ترین ساختار بهره می گیرد و علاوه بر، برجسته سازی تصویری، با دم جان بخش خود، آن ها را جانی تازه بخشیده است. پیوند مناسب میان این عناصر تشبیهی، تلمیحی و جریان عشق میان او و محبوب؛ از ویژگی های اصلی شعر اوست.
ابن هانیء (320-363 ه.ق ) یکی از بزرگترین شاعران شیعی و متبحرترین شاعر اندلسی است. کسانی که درکتب مختلف ادبی‘مختصری از ابن هانیء نگاشته اند ‘ وی را به سبب افراط در مدح متهم به کفر وارتداد نموده ‘ و بی بند وبار شمرده ومعتقدند که دست به کارهای حرام می زده است . و عده ای بیان می دارند او تا زمانی که در اندلس می زیسته هیچ اعتقادی به مذهب شیعه اسماعیلی نداشته است ‘ و مرگ اورا ناشی از میگساری و اعمال ناشی از آن شمرده اند . این مقاله برآن است تا به ابهامها و اتهامها وسؤالهای برآمده از آنها پاسخ گوید.
حکومت ایران در عصر صفویه و سلاطین بعد از آن توجه بسیاری از سیاحان اروپائی مثل شاردن˛ تاورونیه˛ تِوِنو ... را برانگیخته است. ایران در این دوره به شیوة مستبدانه و سلطنتی اداره می شده و شاه و حاکمان شهرها از قدرتی مطلق و بیچون و چرا برخوردار بودند. سلسلة صفویه به دو دوره تقسیم می شود. از یک سو دورهای که تمام قرن 17 را تشکیل می دهد و سیاحان از ایران تصویری بسیار زیبا و جالب توجه از جانشینان صوفی کبیر ارائه می دهند اما از سوئی دیگر و در قرن 18 نوعی خشونت و بی رحمی کم نظیر از شاهان صفوی به نمایش گذاشته می شود. دربار ایرانی بارها توسط این سیاحان به دربار فرانسه تشبیه شده است. اما تضادی بزرگ میان دربار ایران که تحت سلطة شاه عباس بوده و بسیار مورد تحسین شاردن قرار گرفته با دربار فرانسه وجود دارد. دربار ایران بعد از سلطنت شاه عباس دچار موقعیتی بسیار غم انگیز می شود. در حالی که دربار فرانسه بعد از 30 سال جنگ مداوم که در زمان لوئی 14 بوده بالاخره در قرن 18 میلادی 77 سال سرشار از صلح و آرامش را می بیند.