فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۹۰۱ تا ۹٬۹۲۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
«روایت شناسی» دانشی جدید و نتیجه انقلاب ساختارگرایی در عرصه داستان است. در تحلیل ساختارگرایانه «روایت»، سازوکارهای درونی متن ادبی بررسی می گردند؛ تا واحدهای ساختاری بنیادین کشف شوند. هدف پژوهش حاضر، تحلیل و بررسی ساختار «روایت» در سه شعر بلند رواییِ «مهدی اخوان ثالث»: «قصه شهر سنگستان»، «اژدها عفریته ای منحوس» و «خوان هشتم» است. در این مقاله تلاش گردیده است، تا بر اساس دیدگاه «ژرار ژنت» به بررسی مؤلفه های روایی؛ یعنی «زمان دستوری»، «وجه» و «صدا» پرداخته شود و بر آن است تا یکی از جنبه های تحولِ منظومه های رواییِ معاصر برشمرده شود. نتیجه این بررسی نشان می دهد: «اخوان» در سرودن اشعار رواییِ خود، از ظرفیت های«روایت» و «روایت گری» بهترین استفاده را نموده است. روایت های او به شکل لحظه ای و خطی بیان نشده؛ بلکه اغلب با «رجوع به گذشته» شکل گرفته اند. وی از «شتاب مثبت» و «ثابت» بهره می برد. بسامد حاکم بر این سه منظومه، «بسامد مفرد» است. افعال و کنش های هر سه اثر روایی، در زمان گذشته روی داده است. «فاصله» در دو منظومه اخوان، چشمگیر است؛ زیرا راویان آن ها «داخل در روایت خود» هستند.
استعاره و کارکرد آن در گفتار روزمره ی گویشوران فارسی (با تکیه بر دانشجویان فارسی زبان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
استعاره،از مهم ترین پدیده های زبانی است که مورد توجه علما، فلاسفه و اُدبا و اخیراً زبانشناسان واقع شده است. با توجه به اهمیّت موضوع، دراﯾﻦﻣﻘﺎﻟﻪﮐﻪﺑﺨﺸﯽازﭘﮋوﻫﺸﯽوﺳﯿﻊدرﺑﺎره ی بررسیﮐﺎربردﻧﻈﺮیه یمعاصر استعاره [1](1992) لیکاف [2]درﺗﺒﯿﯿﻦساختارهای استعاری زبان روزمره است، ﻣﯽﮐﻮﺷﯿﻢﺑﺎﺗﻮﺟﻪﺑﻪﻣﺒﺎﻧﯽاین چارچوب نظری که بر درک مفاهیم انتزاعی از طریق کاهش در مقیاس بشری تاکید دارد، کارکرد فرایند استعاره را در گفتار روزمره ی گویشوران فارسی با تکیه بر جامعه ی آماری پژوهش محک بزنیم. بدین منظور، نگارندگان به صورت تصادفی، پنجاه نفر از دانشجویان را گزینش کرده، به روش میدانی30 ساعت از مکالمه ی آنان را در سه بافت زبانی متفاوت و در طول 3 ماه ضبط و گردآوری کردند.پس از نگارش داده های زبانی، تعداد 122 عبارت استعاری استخراج گردید که با تحلیل داده ها، مشخص گردید؛ بخش قابل توجّهی از گفتار نمونه ی آماری تحقیق، استعاری است و انواع استعاره های مفهومی در گفتار آنان دیده می شود؛ در این میان استعاره ی ساختار رویداد، بیشترین بسامد وقوع و استعاره جهتی کمترین بسامد وقوع را داشته است. در نتیجه، ادعای لیکاف (1992) مبنی بر جهانی بودن این نظریه در مورد زبان فارسی تأیید شد. در نهایت معلوم گردید بافت زبانی[3]، تأثیری مستقیم بر کاربرد استعاره در گفتار روزمره دارد.به عبارت دیگر هر چه بافت جنبه رسمی تری داشته باشد، استعاره در گفتار کمتر و هر چه جنبه ی غیر رسمی یابد استعاره بیشتر می شود. 1.The contemporary theory of metaphor 2. George Lakoff 3. Linguistic context
بررسی تحلیل ساختاری رمان سووشون بر اساس نظریّة برمون(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نگاه ساختاری به آثار ادبی به سبب بررسی عناصر درون متنی و کشف الگوی پیوند آنها، زمینه های دریافت شایسته تر از ماهیّت ادبیات را فراهم می آورد و با ارائة شگردهای خلق آثار برتر ادبی می تواند به ساختارگرا به بررسی عناصر داستان، فرم های روایی و قوانین ترکیب آنها پرداخته اند. که در این میان"کلود برمون" با ابداع یک نظام مبتنی بر نمایش شکل واره ای، طرحی را پیشنهاد می کند که بر پایة چگونگی روابط بین کوچک ترین واحدها استوار است. رمان مشهور«سووشون»، اثری تو در تو و گسترده است که محورها و جریان های چندگانه، آن را شکل داده اند. برای بررسی ساختارهای متن این رمان، ناچار باید طرح کلی آن را استخراج کرد و سپس به تحلیل آن پرداخت. در تجزیة رمان به طرح اولیة، شخصیت ها، به میزان شرکت در زنجیرة حوادث و نقششان در ساختن نقاط اوج در درجة اهمیت قرار می گیرند. قدرت یک رمان واقع گرا چون سووشون در تعداد پی رفت های کامل و چگونگی چینش و روابط علّی و معلولی برقرار شده در میان آنهاست. تعداد پی رفت های اصلی معمولاً به تعداد نقاط اوج داستانی وابسته اند. هر شخصیّت در طول رمان با پی رفت های متعدد ایفای نقش می کند ولی همة آنها در ایجاد ساختمان اصلی داستان نقش محوری ندارند. بنابراین رمان سووشون، ترکیبی منطقی از پی رفت های محوری است که در ارتباطی معنادار با پی رفت های فرعی و ثانوی هستند و تعداد شخصیت های آن تحت تأثیر عواملی چون تعداد روایت های اصلی ساختمان قدرتمند روایت ها، ارتباط هدفدار آنها با یکدیگر، فضای کلی و موضوع قرار دارد.
بررسی تفسیر آیه پنجاه و چهار سوره مائده در متون عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف در این پژوهش، نشان دادن جریانی است که در آن مفهوم حبّ الهی تبیین می شود. این بررسی همراه با تأویل عارفان از قرآن کریمو تحلیل نوشته های متون تفسیری و غیرتفسیری عرفانی دربارة آیه پنجاه و چهار سوره مائده (معروف به آیه ارتداد) است. آثار بررسی شده در این مقاله از ابتدا تا قرن چهاردهم هجری، به ترتیب تاریخ نگارش است. نویسندگان عارف، باتوجه به «یحبّهم و یحبّونه»، آیه ارتداد را مجوز حبّ الهی دانسته اند. صوفیان از قرن سوم در آثار غیرتفسیری کوشیدند درستی اعتقاد به حبّ الهی را ثابت کنند. آنان از قرن ششم به بعد دیدگاه های گذشتگان را تکرار و تبیین می کنند. از قرن هشتم با توجه به روشن شدن مسئله حبّ الهی، توجه به تأویل برای آیه ارتداد در این آثار کم می شود. شیوه نگارش در آثار تفسیری صوفیه همراه با پروا و دوراندیشی بیشتری است و به همین سبب مراحل بالا در این آثار به کندی رخ می دهد. تفسیرهای عرفانی تا قرن پنجم هجری، دربارة آیه ارتداد سکوت کردند. این آثار تا قرن نهم کوشیدند روابودن حبّ حق را اثبات کنند و پس از آن تأویل های پیشینیان را با زبان تازه تکرار کردند.
کارآفرینی در آثار تمثیلی نظامی گنجوی و نظامی عروضی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۹ بهار ۱۳۹۶ شماره ۳۱
180 - 203
حوزههای تخصصی:
انسان از آغاز آفرینش برای گذران زندگی مجبور به کار و کارآفرینی بوده و فرهنگ، مجموعه آداب و رسوم و باورهای حاکم بر جامعه است که از دیدگاه "شیوه زندگی" جدایی ناپذیر از کار و کارآفرینی است. در این مقاله با مطالعه برخی آثار بی نظیر و تمثیلی ادب فارسی، با بیان بیش از صدها تمثیل از شغل و حرفه و ارائه راهکارهای مفید و مثمر ثمری که در جهت بسط و گسترش این مشاغل در بطن جامعه ارائه شده، پی می بریم که کار و کارآفرینی و ایجاد خلاقیت در چند هزار سال پیش بین ایرانیان کهن از راه های توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگ و تمدن کشور محسوب می شده است.
بررسی استعاره های جهت گیرانه و طرح واره های تصویری در اشعار ناصرخسرو با تکیه رویکرد معنی شناسی شناختی جورج لیکاف و جانسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره به عنوان یکی از مهم ترین پدیده های مطالعاتی رویکرد معنی شناسی شناختی، ابزاری برای بیان مفاهیم و تجارب انتزاعی براساس تجربه های عینی و ملموس تر بشر به شمار می رود. جورج لیکاف و جانسون در سال 1980 در کتاب استعاره هایی که با آن ها زندگی می کنیم، دیدگاه تازه ای را در زمینه ی استعاره مطرح ساختند و با ارائه ی شواهد تجربی نظراندیشمندان سنت بلاغی را که استعاره را صرفا وسیله ای برای زینت گفتار و صورکلام می دانستند،مورد تردید قرار دادند. تحقیقات جدید لیکاف و جانسون، در باب استعاره ثابت کرد که استعاره فقط یکی از صور کلامی و مختص زبان ادبی نیست؛بلکه استعاره ها نقشی مهم تر از زبان در زندگی آدمی دارند و نظام شناختی انسان اساسا استعاری بوده و به اندیشه، رفتار و زبان او جهت می دهد. به بیان دیگر نقش استعاره در بررسی ویژگی های سبکی و میزان نوآوری یک شاعر بسیار حائز اهمیت است؛ چرا که خلاقیت و نوآوری، بیش از هرچیزی با خلق استعاره امکان پذیر است. ازاین روی، با توجه به این نظریه و تاکید بر اشعار ناصرخسرو و با تمرکز بر استعاره های جهت دار، به روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی و تحلیل اشعار ناصرخسرو خواهیم پرداخت و با عرضه ی شواهدی از شعر او و بررسی زیرساخت های شناختی استعاره های اشعار وی، نشان داده می شود که چگونه استعاره ی شناختی به استعاره ای بدیع وادبی تبدیل می شود. کلیت بررسی و تحلیل این مقاله نشان می دهد که استعاره های طرح واره های تصویری و جهت دار در اشعار ناصرخسرو قابل تامل است که تاکنون مورد بررسی و تحلیل قرار نگرفته است.
بررسی و تحلیل نظریه ی چندصدایی درحکایت افشین و بودلف از تاریخ بیهقی
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
151 - 167
حوزههای تخصصی:
چندصدایی، یکی از مهم ترین نظریات «میخاییل باختین» در حوزه ی نقد و نظریه های ادبی است. برمبنای این نظریه، متون چندصدایی، متونی هستند که شخصیت های حاضر در آن ها هرکدام به یک میزان، حقّ اظهار نظر دارند و آزادانه تفکّرات خود را بیان می کنند؛ بدون این که صدایی بر صدای دیگر، برتری داشته باشد. باختین با مطالعه ی آثار «داستایوسکی» به این کشف، نائل شد و متون قبل از او را متونی تک صدایی نامید که فقط صدای راوی یا نویسنده ی داستان به گوش می رسید. گرچه از نظر منتقدان ادبی، متون چندصدایی عمدتاً مربوط به روزگار معاصر هستند امّا بررسی متون کهن نیز از این منظر، نشان دهنده ی حضور رگه هایی از خصلت چند صدایی است که در این بررسی ها همواره باید احتیاط را درنظرگرفت تا نظریه ها بی وجه و بی دلیل بر متن ها تحمیل نشوند. تاریخ بیهقی، یکی ازمتن های مهمّ ادب فارسی است که در برخی از داستان هایش رگه هایی از چندصدایی دیده می شود. داستان«افشین و بودلف»یکی از این داستان هاست که با تأمّل در گفتار و مکالمه ی شخصیت ها می توان برخی از مشخصه های چندصدایی را درآن مشاهده کرد. این پژوهش به بررسی و تحلیل این داستان از منظر نظریه ی چندصدایی می پردازد. یافته های پژوهش حاضر، نشان دهنده ی آن است که گرچه برخی از داستان های بیهقی از خصلت تک صدایی به دور نیستند امّا در حکایت افشین و بودلف، آواها و صداهای مختلفی به گوش می رسد که حاوی جهان بینی و طرز تفکّر اشخاص این داستان است.
هویت انسانی و ماهیت زندگی در اشعار نازک الملائکه و فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تطبیقی به بررسی مجموعه اشعار فرخزاد و الملائکه برای آشنایی با افکارشان پرداخته می شود. بررسیها نشان می دهد که تعاریف مشابهی درمورد هویت انسان و ماهیت جهان در اشعار این دو شاعر ارائه شده است که می تواند ناشی از قرابت جنسیتی و جغرافیایی آنها باشد . برخی تعاریف فروغ و نازک از هویت شامل شکفتگی و طراوت، اسارت، پژمردگی و خداگونگی است با این تفاوت که شعر فروغ برخلاف نازک به دو دوره تقسیم می شود. زندگی از نظر فروغ و نازک گاهی زندان است و گاه پوچ و بی ارزش. فروغ برخلاف نازک در نهایت با ادعای نامشخص بودن مفهوم زندگی آن را مجموعه ای از رفتار روزمره می داند.
سیمای شادی و تحوّلات آن در عرفان اسلامی از آغاز تا سده ی پنجم هجری
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳
107 - 129
حوزههای تخصصی:
در اندیشه ی شمار زیادی از عارفان، شادی به حق تعالی در سیر الی الله از اثر ارتقابخش و تعالی دهنده ی بسیار برخوردار است و سالک را به دریافت حقایقی نائل می کند که با سال ها نماز و روزه و مجاهده به دست نمی آید. با وجود اهمّیّت این موضوع و تأثیرگذاری آن بر سلوک بسیاری از عارفان، آنچه عمدتاً از عرفان اسلامی انعکاس یافته و برجسته شده، تأکید بر اندیشه ی سلبی و حزن مدارانه ی شماری از متصوّفه است که پیوسته اوقات خود را در ترس و اندوه سپری می کنند و از هرگونه خوشی رویگردان و از هر لذّتی بی بهره اند. همین امر، باعث شده که سیمای درست و دقیقی از عرفان اسلامی ارائه نگردد و بخش مهم و زیبایی از این جریان فکری و عملی، مخفی بماند. در این مقاله، سیمای شادی در عرفان اسلامی از آغاز تا سده ی پنجم بررسی شده و تحوّلات آن در قرون مختلف و عوامل مؤثر بر آن تبیین گردیده است. رویکرد غالب بر اذهان زاهدان و صوفیان نخستین به دلایلی آکنده از خوف و اندوه است؛ امّا سیر تطوّر شادی در عرفان، نشان می دهد که با ورود مباحث عمیق عرفانی و طرح موضوعاتی چون معرفت و قرب الهی، رجا و رضا، سکر و فنا، تجلّی جمالی، انس و عشق ورزی با خدا، نگرش اخروی محض و خوف مدارانه در نزد عارفان به تدریج رنگ باخته و ایشان در همین دنیا از لذّت محبّت و شادی معرفت و مشاهده ی جمال حق بهره مند شده و بهشت و دوزخ خود را در پیوستگی به حق یا جدایی از او دیده اند.
بررسی و مقایسه ی ریاضت در آثار و مقامات شیخ احمد جام نامقی
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
169 - 187
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، آرای شیخ احمد جام درباره ی چیستی ریاضت در آثار و مقامات موجود از وی، بازیابی و با یکدیگر مقایسه شده است؛ زیرا ریاضت، یکی از مهم ترین اصول در طریقت بوده و پیران و کاملان در ابتدای سلوک، این مرحله را پشت سر می گذاشته و مریدان خود را نیز بدان سفارش می کرده اند. شیخ احمد جام نامقی، معروف به ژنده پیل(536– 441 ه.ق.) از مشایخ نامدار تصوّف است که روایت های گوناگونی در مورد چگونگی توبه و درآمدن او به حلقه ی صوفیان و سلوک فردی و اجتماعی اش به دست ما رسیده و آرای صاحب نظران تاریخ ادبیات و عرفان در باب وی، گاه در تقابل با هم است؛ ازجمله مطالب شگفت در تذکره ها و مقامات، حکایات مربوط به ریاضت های اوست امّا روایات مقامات در این باره تا چه حد قابل اعتماد است و آیا سخنان شیخ احمد جام در آثارش، گزارش های مقامات نویسان را تأیید می کند؟ بررسی تطابق یا عدم تطابق روایت های مقامات با سخنان شیخ جام از سویی، موجب کسب اطّلاع نظر این صوفی درباره ی این دو اصطلاح تصوّف می شود و از سوی دیگر، معیاری برای سنجش اعتبار مطالب مقامات است. نگارنده در این پژوهش دریافته است که شیخ جام بیش از ریاضت به مجاهدت توجّه داشته و مریدان را به ریاضات غیر معمول، توصیه نکرده است. همچنین ریاضات غریب منسوب به وی در مقامات ژنده پیل و خلاصهُ المقامات، در هیچ یک از آثار به جا مانده از شیخ جام، ذکر نشده است. گمان می رود، مقامات نویسانِ شیخ جام، پیر خود را با چنان ریاضاتی، پسندیده و او را نه آن چنان که بوده بلکه مطابق با تصویر دلخواه خود، معرّفی کرده اند.
تقابل زیست جهان «سوژه» در چند داستان مدرن و پسامدرن فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم زیست جهان از مفاهیم بنیادین در فلسفه معاصر، بویژه پدیدارشناسی هوسرل است. در چنین فضایی موضوعات فلسفه مدرن قوام می یابد. موضوعاتی از قبیل سوژه، فضای میان ذهنی، دیگری، آگاهی و.... از طرفی وجوه عمده تمایز میان ادبیّات مدرن و ادبیّات پسامدرن، همین موضوعاتِ ذکرشده است. بنابراین توجّه به زیست جهان و تفاوت سوژه ای که در زیست جهان حضور دارد با سوژه ای که فارغ از این فضاست، مبنای مناسبی برای تحلیل سیر ادبیّات داستانی ایران از مدرن به پسامدرن است. برای رسیدن به این مقصود، سه داستان مدرن و سه داستان پسامدرن ایران، از منظر موضوعات مطرح در مفهوم زیست جهان در این مقاله بررسی شده است. رمان ها و داستان مدرن عبارت است از: "مونالیزای منتشر"، "شبیه عطری در نسیم" و "وقتی مادر کل کشید". داستان های پسامدرن عبارت است از: "داستان دودقیقه ای"، "نون و قلم" و "دختر و جنگ". به نظر می رسد عوامل سازنده زیست جهانِ مدرنِ سوژه، در گذار به ادبیّات پسامدرن، از بین رفته یا تغییر ماهیّت داده اند؛ عواملی چون دیگری، انسجام هویّت، و میان ذهنیّت. درنتیجه می توان گفت که زیست جهان در پسامدرنیسم فلسفه وجودی خود را از دست داده است. بنابراین سوژه در ادبیّات پسامدرن، در فضایی نامحدود قرار گرفته، رو به هیچ مرکز یا غایتی ندارد. ماهیّت وجودی چنین سوژه ای نیز مورد تردید جدّی است.
تأثیرپذیری متقابل مکتب تصوف و فتوت دربارة نقش و کارکرد پیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فتوت یا جوانمردی عنوان یک مکتب دینی است که در طول تاریخ، ارتباط نزدیکی با مکتب تصوف برقرار کرد. این دو مکتب بر یکدیگر تأثیر متقابل گذاشتند. از اصول مهم تصوف و فتوت، در زمینة هدایت مریدان، انتخاب پیر و اطاعت و فرمانبرداری از او در طریقت است. پیر فردی نیک سرشت و آزاد از تعلقات است که با پیمودن راه معرفت و رستگاری، راهنمای سالکان در مسیر دشوار سلوک می شود. پیر با حمایت خود از مرید، مرتبة او را در نزد پروردگار بالا می برد. او با همت خود، مرید را از سستی ورزیدن در مسیر سلوک بازمی دارد؛ همچنین او را از هواهای نفسانی و دام های شیطان نجات می دهد و تا زمانی که مرید را به رستگاری نرساند از رسالت خود بازنمی ایستد. این مقاله می کوشد تأثیر متقابل این مسئله را در دو مکتب تصوف و فتوت بررسی کند؛ همچنین برای پژوهشگران آینده که در این زمینه پژوهش خواهند کرد، مسیری را هموار کند. این مقاله افزون بر واکاوی جایگاه پیر در مکتب تصوف و فتوت، تأثیر این دو مکتب را بر یکدیگر با توجه به سه وجه مشترک آنها در زمینة پیر بررسی می کند؛ این سه وجه عبارت است از: نقش و تأثیر پیران در تربیت مریدان، شرایط پیران واقعی، طبقه بندی پیران.
فرهنگ تحفه السعاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی نسخه های خطی، سبب شناخت بیشتر فرهنگ اجتماعی، زبان و واژگان پرکاربرد قدیمی، اصطلاحات متداول و تحوّلات تاریخی قرون گذشته می شود. در این مقاله ابتدا به اهمیّت گرد آوری لغت و جایگاه فرهنگ نامه ها در زبان فارسی اشاره شده و سپس به معرفی نسخه خطی «فرهنگ تحفه السعاده » و جایگاه آن در گستره فرهنگ نویسی در هند پرداخته شده است. این فرهنگ چند زبانه(فارسی، عربی، ترکی و هندی) تالیف « مولانا محمود بن شیخ ضیاء الدین محمد» است که در سال 916 هجری نوشته شده است. این نویسنده در زمان اسکندر شاه بن بهلول لودهیپادشاه دهلی زندگی می کرده است. مولف این اثر با ذکر لغت ها با ترتیب الفبایی به شرح وتفسیر آنها می پردازد و در بیشتر مدخل ها، معادل هندی، ترکی یا عربی واژه را ذکر می کند؛ آنچه این فرهنگ و شناخت آن را مهم جلوه می دهد، ذکر شواهد و مثال هایی است که مولف از شاعران قرن ششم، هفتم و هشتم می آورد. این اثر به لحاظ اشتمال بر واژگان چند زبانه و گستردگی واژگان معادل به عنوان یکی از حلقه های فرهنگ نویسی در هند، قابل توجه است که به روش توصیفی معرفی می شود.
سرقت ادبی جدید با روش کهن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال دهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۹
199-210
حوزههای تخصصی:
در شماره بیست و هشتم از فصلنامه علمی پژوهشی مطالعات شبه قاره دانشگاه سیستان و بلوچستان مقاله ای با عنوان «ضرورت تصحیح دیوان امیرخسرو دهلوی» (پاییز 1395: سال هشتم، صص 91- 106)، نوشته دکتر غلامرضا مستعلی پارسا و حمیدرضا حافظیان به چاپ رسیده است که تقریباً کل این مقاله به شیوه بسیار تازه و ماهرانه ای از مقاله نگارنده با عنوان «بررسی دیوان غزلیات امیرخسرو دهلوی بر اساس چند دستنویس معتبر» که در فصلنامه متن شناسی دانشگاه اصفهان منتشر شده (پاییز 1392: سال پنجم، صص 69- 86)، سرقت شده است. با توجه به اینکه شیوه منتحلان این مقاله برای متولیان نشریات گونه گون، اعم از سردبیر و داور و نیز استادان راهنمای دانشجویان، ممکن است راهگشا باشد. در این مقاله، روش سرقت ادبی مذکور، نقد و بررسی شده است.با توجه به اینکه شیوه منتحلان این مقاله برای متولیان نشریات گونه گون، اعم از سردبیر و داور و نیز استادان راهنمای دانشجویان، ممکن است راهگشا باشد. در این مقاله، روش سرقت ادبی مذکور، نقد و بررسی شده است.
«محمود و ایاز» و« لیلی و مجنون» در عرفان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شخصیت ها و داستان های محمود و ایاز و لیلی و مجنون، بازتاب گسترده ای در عرفان داشته اند و از آنها برای بیان مفاهیم عرفانی استفاده شده است. این دو داستان به دلیل قابلیت های فراوانی که در تأویل پذیری عرفانی در درون خود دارند نسبت به سایر داستانهای عاشقانه دیگر نظیر: ویس و رامین، خسرو و شیرین و ...بیشتر مورد توجه عرفا قرار گرفته اند. هر یک از شخصیت های محمود و ایاز و لیلی و مجنون نمادهای خاص عرفانی هستند که از آنها برای بیان مفاهیمی چون: لطف و قهر حق، عاشق و معشوق عرفانی و بنده و سالک مطیع اوامر الهی و ...استفاده می شود. به علاوه از حکایت های این دو داستان برای بیان مفاهیم عرفانی دیگری نظیر: اتحاد عاشق و معشوق و بنده و حق، غیرت حق، عشق مجازی، بندگی حق، ظهور وحدت در کثرت، کرامات عرفا، فنا و بقا ،تغییر جایگاه عاشق و معشوق و ... استفاده می شود. در این پژوهش ضمن بررسی علت توجه عرفا به این دو داستان، مقایسه ای بین این دو داستان و شخصیت های آنها در آثار عرفانی صورت می گیرد و مفاهیم عرفانی حاصل از حکایت ها و شخصیت های آنها در برخی از آثار عرفانی ذکر و بررسی و تحلیل می گردند.
وجوه نقیضه پردازی در اشعار نظام الدین قاری یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقیضه پردازی یکی از کهن ترین روش های طنزپردازی در ادبیات فارسی است. اگرچه پیشینه و بسامد کاربرد این تکنیک در ادبیات ما بسیار کمتر از پارودی در ادبیات انگلیسی است؛ اما همین تعداد معدود نیز چندان که بایسته بوده، برررسی نشده است. اشعار نظام الدین قاری یکی از نمونه های نقیضه پردازی در ادبیات ماست که از دو جنبة ساختار نقیضه و نیز محتوای فولکلور آن متنی ارزشمند شمرده می شود. هدف نگارنده در این مقاله پرداختن به ساختار، اغراض، اشکال و محتوای این اثر با استفاده از روش تحلیل و توصیف است. در این تحقیق سعی بر این است با رویکردی جزء نگر، وجوه گوناگون نقیضه پردازی در این اثر بررسی شود. پژوهش حاضر نشان می دهد نقیضه تا چه میزان در شناخت دیگر متون، درک ما از مفهوم طنز نزد قدما و آشنایی با شیوه های مختلف نقیضه پردازی در متون نقیضی مفید خواهد بود. از منظر چنین مطالعاتی است که می توان به معنا و مفهوم نقیضه در ادبیات فارسی و کارکرد آن پی برد.
ساختار منسجم آغاز حکومت در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامهدر عین تعدد و گستردگی منابع، به صورتی منظم ومنسجم در یک کلّ یگانه و یک پارچه سروده شده است. انعکاس این انسجام و یک پارچگی را در پنجاه دوره حکومتی در کلّ اثر می توان مشاهده کرد. دوره های پادشاهی از ساختاری هم آهنگ و مشترک برخوردار است. محقق با این فرض که آغاز حکومت در شاهنامهدارای ساختاری یک پارچه و یک سان است به روش تحلیلی و تطبیقی به بررسی و تطبیق این دوره های پادشاهی پرداخته است. برآیند حاصل از پژوهش نشان می دهد که ساختار آغاز حکومت ها در شاهنامهاز هشت الگوی مشترک پیروی می کند. سعی فردوسی در اثر پای بندی و استواری به این الگوهاست. گویا این شیوه برای بیان تفکّر اصلی شاهنامهبه صورت خط یا رشته ای در خلال اثر کشیده شده و موقعیّت های مهم را به هم پیوند داده است. این الگوها عبارت اند از:1- بر تخت نشستن پادشاه؛ 2- مجلس آراستن؛ 3- سخن رانی کردن؛ 4- منشور حکومت پادشاه؛ با نام یزدان آغازکردن؛ 5- فرّه ایزدی داشتن؛ 6- آفرین خواندن بزرگان پادشاه را؛ 7- مدّت حکومت پادشاه.
جایگاه گونه های تمثیل در حکایات تمثیلی مصیبت نامه عطار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
قهرمان مصیبت نامه «سالک فکرت» است که به دنبال شناخت حقیقت است. آنچه در مصیبت نامه نشان داده شده تلاش روح و فکر آدمی در جهت پی بردن به حقیقت و کنه معنی وجودی خداست که آن را در خود می یابد. در لابه لای این حکایات تمثیلی مواردی نغز از تشبیه، تمثیل، مثل، استعاره تمثیلیه و اسلوب و معادله به چشم می خورد. در این تحقیق محققان در پی یافتن آنند که عطار در مصیبت نامه چگونه از تمثیل بهره برده و از چه انواعی بهره گرفته است، انواع تمثیل چه تأثیری در بیان شاعر داشته، ساختار تمثیل در حکایات تمثیلی مصیبت نامه چگونه است به شیوه کتابخانه ای و از طریق فیش برداری به توصیف و تحلیل داده ها پرداخته شده است.