فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۵۶۱ تا ۹٬۵۸۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰
47 - 72
حوزههای تخصصی:
الحزن من الظواهر الشائعه فی قصائد کثیر من شعراء العرب فی العصر الحدیث؛ لمناسبته لطبیعه الظروف الحضاریه التی تمرّ بها الأمه، وغلبه الهزائم علیها، ممّا جعلت ظاهره الحزن تمثل قیمه تعبیریه واضحه أضافت إلی التجربه الشعریه بعامه آفاقاً جدیده، زادتها ثراءً وخصباً وإذا کان الحزن سمه عامه فی الشعر العربی الحدیث فإنّه فی الشعر الرومانسی اکثر وضوحا. بما أنّ إبراهیم ناجی یعدّ من أعلام الشعراء فی الحزن والألم ومن الشعراء المصریین المجددین. جری مجری الرومانسیه ویرکن شعره إلی الشکوی والأنین ویمتاز بالجده. وناجی من هولاء الشعراء الذین تتراءی له أشباح الآلام وشعره حافل بتصاویرها کما من خلال دراسه أشعاره نصل إلی أنغام مختلفه فی شعره وهذه النغمات تبین موقفه الأدبی وتأملاته وأحزانه مع تعابیره الخاصه حیث نجد هذه النغمات الحزینه فی شتی المواضع، ومنها الحب وإحساسه المأساوی إلی الحیاه وتاره أخری فی حبه لمصر والموت و...؛ فیجد الشاعر فی هذه الأغانی ما یغذی رومانسیته البکاءه وما یزید شکواه إلتهاباً. هذه المقاله تحاول الترکیز علی مظاهر الحزن والألم فی شعر إبراهیم ناجی وتبیین أسباب هذه المظاهر مع الإشاره إلی مفهوم الحزن فی الأدب العربی، فیقوم هذا البحث علی المنهج الوصفی والتحلیلی.
تطبیق انتقادی داستان «دریا هنوز آرام است» از احمد محمود با مؤلفه های مکتب ناتورالیسم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴
19 - 35
حوزههای تخصصی:
مکتب های ادبی به این دلیل که نشان دهنده مؤلفه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی هر دوره هستند، معیارهایی مهم برای درک ویژگی های ادبی ادوار مختلف محسوب می شوند. یکی از این مکتب ها ناتورالیسم است که در آغاز از طریق ترجمه آثار نویسندگان آمریکایی و اروپایی در دوره مشروطه به ادبیات داستانی فارسی راه یافت. احمد محمود به عنوان یکی از نمایندگان برجسته ناتورالیسم، قواعد و مؤلفه های این مکتب را به نیت بازگویی نقدهای اجتماعی و تشریح احوالات مردم در داستان های خود دخالت داده است. بررسی توصیفی- تحلیلی مهم ترین ویژگی های ناتورالیستی «دریا هنوز آرام است» نشان می دهد که با توجه به عناصری همچون «جنبه های فیزیولوژیکی»، «شکستن حرمت کاذب واژگان»، «نفی آزادی و باور به جبر تاریخی و اجتماعی»، «سبک محاوره ای»، «توصیف دقیق و شرح جزئیات»، «محدودیت توانایی های جسمانی»، «خلق شخصیت هایی با خوی حیوانی» و «پایان غم انگیز داستان»، داستان مذکور واکنشی ادبی نسبت به ضعف ها و محرومیت های عمدتاً اقتصادی جامعه ایران در دهه های سی و چهل خورشیدی به شمار می آید. محمود در مواردی با توجه به بافت فرهنگی و دینی گروه هدف، از برخی مؤلفه های ناتورالیسم عدول کرده که «عدم توجه به تأثیر ژنتیک در زندگی افراد»، «بسامد پایین واژگان تابو» و «پرداختن به مسائل ورای طبیعت در سطحی محدود» از آن جمله است.
جدایی زیست جهان از نظام و شکل گیری جامعه نظارتی در نمایشنامه دژ اثر هاوارد بارکر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۳ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
103 - 122
حوزههای تخصصی:
ظهور روشنگری در غرب با ارزش بخشیدن به عقل ابزاریِ انسان در شناخت پدیده های پیرامون خود، سلطه انسان بر جهان اطرافش را توجیه کرد و به ایجاد ساختارهای اجتماعی مدرن در جامعه غربی انجامید. از میان منتقدان مدرنیته، میشل فوکو با پیگیری چگونگی شکل گیری سوژه در تاریخ جامعه غرب به تبارشناسی روابط قدرت و تغییر شکل در روش های اِعمال قدرت می پردازد. یورگن هابرماس نیز با انتقاد از عقل ابزاری حاصل از مدرنیته راه رهایی از شیوﻩهای اِعمال قدرت نوین را در تقویت روابط میان سوژﻩهای انسانی جستجو می کند. بدین سان، هاوارد بارکر در نمایشنامه دژ جامعه ای را به تصویر می کشد که در ابتدا براساس روابط بین فردی و به صورت اشتراکی اداره ﻣیشده، سپس با بازگشت جنگجویی صلیبی و متعصب که مهندسی عقل-گرا نیز همراهیﺍش می کند به جامعهﺍی پلیسی تبدیل می شود که در آن شهروندان تحت نظارت دائم قرار می گیرند. نماد این سلطه انضباطی، ساختن دژی هراسناک است. بنابراین، پژوهش حاضر، با استفاده از دیدگاه فوکو و هابرماس درباره لزوم همراهی زیست جهان و نظام در جامعه، به واکاوی جامعه شناختی این نمایشنامه ﻣیپردازد.
روایت شناسی حکایت های کلیله و دمنه در سطح داستان با تکیه بر حکایت پادشاه و برهمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر داستان های کلیله و دمنه با تکیه بر حکایت «پادشاه و برهمنان» از دیدگاه روایت شناسان ساختارگرا بررسی شده است. در پیکره اصلی، ابتدا سطوح سه گانه یک متن روایی- داستان، گفتمان، و روایتگری - معرفی شده است ؛ آنگاه حکایت «پادشاه و برهمنان» در سطح «داستان» و مؤلفه های سه وجهی آن – پی رنگ، شخصیت و تعلیق - بررسی شده است. از مهم ترین یافته های این پژوهش برخورداری حکایت فوق از یک پیوند خطی و یکنواخت نقش ها بر روی زنجیره ای همگن و سلسله وار است که سازگاری معناداری با نظریه «سلسله» یا «پاره» رولان بارت در نقش ها دارد. همچنین در حوزه شخصیت، درست مانند الگوی «کنشگرا»ی گریماس از یک ساختار شش وجهی پیروی می کند (فرستنده، هدف، گیرنده/ یاریگر، فاعل، بازدارنده). درمجموع باید گفت ؛ حکایت های کلیله و دمنه اغلب با آرای روایت شناسان ساختارگرا تطابق دارد، درنتیجه می توان برای تقریباً همه حکایت های کلیله و دمنه یک ساختار روایی مشابه ترسیم کرد.
بررسی یکی از راه های بیگانه سازی در سبک هندی: مطالعه موردی غزل های صائب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با نگاهی اجمالی به مطالعاتی که در باب سبک هندی انجام شده است، به صراحت می توان دریافت که بیشتر این پژوهش ها، اصطلاح «معنای بیگانه» و اصطلاحات معادل آن (چون معنای غریب و دور، مضمون سازی های پیچیده و ...) را از عناصر بایسته و از مختصات اصلی سبک هندی، و تلاش بسیار برای یافتن «معنای بیگانه» و مضامین تازه را سیره شعرای سبک هندی می دانند. این جستار، یکی از صناعات کنایه محور و پرکاربرد در غزل صائب با عنوان «استعاره ایهامیِ کنایه همراه با تشبیه» را که نامی است نونهاده برگونه ای صناعت رایج در سبک هندی، بررسی می کند. این شگرد ادبی، در مقام عنصری سبک ساز، در سراسر دیوان و در بدنه غزلیات صائب به فراوانی دیده می شود؛ چنانکه کمتر غزلی از غزل های اوست که از این صناعت بهره نگرفته باشد. در این شگرد، غالباً کنایه های انسانی، با لحاظ کردن معنایی دیگر، به اشیا، گیاهان و ... نسبت داده می شوند و از این طریق معنایی آشنا را از طریقی ناآشنا و بیگانه بیان می کنند.
بازتاب الفاظ و مضامین مربوط به سیّد و مترادف های آن در ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۱۹ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۷
153 - 183
حوزههای تخصصی:
با توجّه به حدیث معروف ثقلین، احترام و پیروی از خط و منش ائمّه از اهمّیّت خاصّی برخوردار است و به تبع آن، فرزندانی که از نسل آنان پدید آمده اند، همواره در نزد مردم مورد توجّه بوده اند. اینکه واژه های عَلَوی، شریف، میر، سیّد و سادات در طول تاریخ اسلام و در اَدوار مختلف به صورت اصطلاح برای فرزندان رسول الله و اَئمّه هُدی در متون گوناگون به کار می رود، حکایت از این امر دارد. شعرا و نویسندگان ادب فارسی نیز به نوبه خود در گرامیداشتِ اهل بیت و فرزندان رسول الله و علی(ع) استوار مانده اند و کاربرد فراوان اصطلاح «سَیِّد» و مترادف های آن در متون منظوم و منثور، صحّت این گفتار را تأیید می کند. در این مقاله، ضمن بررسی اصطلاح سیّد و مترادف های آن و بیان جایگاه متعالی سادات در ادب فارسی، واکنش اهل ادب در برابر آن دسته از ساداتی که در انجام وظایف دینی خود، کوتاهی می کنند، تشریح و اعلام شده که نسبت معنوی با رسول الله و اهل بیت، باارزش تر از نسبت نَسَبی است.
حریم انسان در تفاسیر عرفانی بر مبنای فصّ یونسیّه ابن عربی و شرح آن از سوی امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیا حضور و نقش انسان در عرفان اسلامی، چونان پوسته ای بی ارزش است و اعتقاد به وجودِ مطلق ، دیگر جایی برای تصوّر حضور انسان باقی نمی گذارد؟ آیا می توان همچون برخی عارفان، مقام انسانیّت را چنان رفیع دانست که گویی همه وجود ، انسان است و باقی تصویر و تصوراتی است که در آینه قلب و ذهنِ انسان نقش می بندد ؟ پژوهشگر کنجکاو می تواند در گفتار و نوشته های عارفان، نشانه هایی از اندیشه هیچ انگاری انسان (آنتی هیومنیسم) و نیز انسان گرایی (اومانیسم) را بازجوید . بیان این نکته که انسان در نظام هستی چه جایگاهی دارد و درجهان بینی عرفانی از چه موقعیتی برخوردار است ، مقصود اصلی این مقاله بوده است . از این رو با عنایت به آثارِ دو عارف صاحب نظر در این باره، یعنی ابن عربی و امام خمینی سعی در تبیین این جایگاه شده است . مبنای این تبیین ، مبحث پرهیز از هدم بنای انسانیت در فصّ یونسیه فصوص الحکم و شرحی است که امام خمینی در این باره در آثار عرفانی خود ارائه داده است . از جمع گفته های ابن عربی و شارحانش برمی آید که: همه موجودات از آن جهت که مظهر و تجلی معشوق و محبوب ازلی هستند، دارای تقدسند. پس زمانی که به همنوعان خود، یعنی انسان ها نگاه می کنیم، یا حتی به جهان گیاهان و حیوانات می نگریم، همه آنها را از آن جهت که با آفریننده در ارتباطند می بینیم و نه به عنوان وجودی مستقل از مقام الوهیت. این دیدگاه، وجدان انسان را بیدار می کند و موجب می شود که عشق و محبّتی را نسبت به همه هستی در خود بپروراند.
Анализ функционирования собственных имен в качестве слов-обращений в русском языке в сопоставлении с их эквивалентами в персидском языке(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Тема данной статьи посвящена изучению функционирования собственных имен в виде обращений в русском и персидском языках. В ней изучены правила употребления собственно-именных обращений (личные имена), распространенных в обоих языках в различных коммуникативных сферах общения. Выбор темы вызван, прежде всего, актуальностью изучения особенностей речевых культур и традиций народов Ирана и России. Новизна исследования заключается в том, что впервые сопоставляются собственно-именные слова-обращения в русском и персидском языках сквозь призму лингвокультурологических особенностей этих двух языков. Объектом исследования данной статьи послужили русские и персидские формы обращений, выраженных собственными именами, в различных коммуникативных сферах изучаемых языков. Результаты исследования показывают, что выбор обращений зависит от коммуникативной ситуации: это степень знакомства с адресатом, официальность или неофициальность речевой ситуации, возраст и социальный фактор адресата, и его половая принадлежность, здесь также учитываются лингвокультурологические, мировоззренческие особенности, как адресатов, так и адресантов общения, и даже их личностные черты характера и манеры их поведения. Результаты данного исследования могут быть полезными не только студентам, изучающим РКИ в иранской аудитории, но и русскоговорящим учащимся персидскому языку как иностранному. В ходе выполнения работы используются описательный и сравнительно-сопоставительный метод.
مقایسه مضامین مشترک سیمای پیامبر(ص) در نسج البرده عباس پورعباسی طائی و أریج البرده مصطفی غافلی
حوزههای تخصصی:
مدح پیامبر(ص) در ادبیات عربی از بسامد والایی برخوردار بوده و از همان اوان اسلام شکل یافته است. أعشی و کعب بن زهیر نخستین شاعرانی هستند که به این موضوع پرداخته و پس از آنها شاعرانی چون حسان بن ثابت، عبدالله بن رواحه و نابغه جعدی و تنی دیگر راه آنها را در این وادی پیمودند. در قرن هفتم مدح پیامبر(ص) با سبک و شیوه جدید و تحت عنوان بدیعیات و با پیشگامی بوصیری در قصیده برده، استمرار و تداوم یافت. در ایران و به ویژه خوزستان نیز سرودن بدیعیات رواج یافت. استاد عباس پور عباسی طائی و مصطفی غافلی، دو تن از شاعران این خطه هستند که به ترتیب نسج البرده و أریج البرده را در مدح پیامبر(ص) سروده اند. دستاورد این جستار که به روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد اصالت تشابه به وارسی مضامین مشترک سیمای پیامبر(ص) در دو قصیده مذکور می پردازد، حاکی از آن است که برده های طائی و غافلی در مضامینی همچون بیان اشتیاق دو شاعر به ساحت مقدس پیامبر(ص)، ذکر ویژگی های فردی و اجتماعی و ذکر نشانه های میلاد و نبوت ایشان مشترک بوده و بسامد والای اشتراک آنها در موضوعاتی چون رؤیاپردازی های شاعر با یاد و خاطره پیامبر(ص)، نجواهای شاعرانه با آن وجود پاک، ذکر حسن و زیباروئی، خلق و خوی نیک، فضایل و مناقب، رهبری و هدایت، رویدادهای تاریخی میلاد پیامبر(ص)، شواهد و قرائن بعثت و ذکر مقام نبوت جلوه گر گشته است. از دیگر نتایج به دست آمده این پژوهش می-توان به حضور والای آرایه های مراعات نظیر، تضاد، تشبیه، تشخیص و تلمیح در برده های طائی و غافلی اشاره نمود.
شیوه های غیرسازی در نظریه ادبیات داستانی دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی سیر تطور دو گونه زبان در منظومه های غنایی از ابتدا تا آخر دوره تیموریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظومه های غنایی بخشی از ادبیات فارسی هستند که به روایت داستان می پردازند به همین جهت زبان توصیفی در آن ها کاربرد زیادی دارد. زبان منظومه های غنایی در دوره های مختلف یکسان نبوده و بر اساس اوضاع فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دگرگونی هایی در آن ایجاد شده است. در این پژوهش به مقوله دو گونه زبان، شامل زبان توصیفی تشبیهی و توصیفی استعاری، پرداخته ایم. به این منظور 9 منظومه غنایی از ابتدا تا انتهای دوره تیموریان انتخاب شده و با گزینش ابیاتی تصادفی از بخش های مختلف آن ها، زبان توصیفی تشبیهی و توصیفی استعاری بررسی شده است. این منظومه ها به طورکلی به دو گروه اول و دوم تقسیم شده اند. در گروه اول سه منظومه ویس و رامین ، ورقه و گلشاه و شیرین و خسرو دهلوی بررسی شده و نشان داده ایم که این منظومه ها بیشتر مبتنی بر تشبیه بوده و دارای جملاتی کوتاه تر و زبانی ساده ترند. در گروه دوم شش منظومه لیلی و مجنون و خسرو و شیرین نظامی، همای و همایون خواجوی کرمانی، لیلی و مجنون و یوسف و زلیخا ی جامی و مهر و مشتری عصار تبریزی بررسی شده و نشان داده ایم که این منظومه ها زبان توصیفی استعاری داشته و دارای تتابع اضافات و جملات طولانی تری نسبت به گروه اول اند.
المدرسة السریالیة ومبادؤها؛ دراسة نقدیة من رؤیة إسلامیة(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
72-41
حوزههای تخصصی:
اجتاحت اتجاهات فلسفیة غربیة عدیدة ومذاهب فکریة شتی الفکر المعاصر وغلبت علیها الفوضویة والعدمیة والتشتت. وتسربت هذه الفکرة إلی الأدب العربی الذی ترعرع فی المجتمع الذی تختلف جذوره الثقافیة وفکرته الفلسفیة عن المجتمع الغربی، حیث أدی هذا الأمر إلی تشویه الهویة وإلی نوع من الازدواجیة بین الفئات المختلفة فی المجتمع العربی، ومن ثم جعل المجتمعات الشرقیة فی دوامة أزمة الهویة التی تتمثل بصورة خاصة فی المذاهب الأدبیة التی انبهر بها الأدباء والمثقفون فی مجتمعاتنا الإسلامیة. واعتمدت المدرسة السریالیة بوصفها إحدی هذه المدارس الفکریة علی فکرة الغرب الفلسفیة وثقافته وإیدئولوجیته، قد تلقفها أدباؤنا إما عشوائیاً من غیر وعی بأساسها الفکری واختلاف أرضیتها وإما عن وعی وإثر الانبهار الثقافی أو تشویه الهویة التی ابتلوا به لا شعوریاً علی الهوة الحضاریة بین مختلف البلدان، أو ربما دون الاهتمام بهذه الخلافات بینها. وانطلاقا من هذا؛ یقوم هذا البحث علی أساس منهج وصفی – تحلیلی بدراسة أهم مبادئ هذه المدرسة دراسةً إشکالیةً من رؤیة إسلامیة بغیة تبیین هذه الخلافات الفکریة والثقافیة وإبراز مساوئها علی ضوء الاهتمام بالتراث الفکری والأدبی للحضارة الإسلامیة. وخلص البحث إلی أن هذه المدرسة لا تستطیع أن تؤدی الوظیفة التی یحملها الأدب فی البلدان الإسلامیة کونها مدرسة أحادیة البعد ومادیة عقیمة، قائمة علی أساس آراء فروید النفسیة التی ترید هدم کل شیء دون تقدیم بدیل له.
دو مضمون از توصیف واقعی معشوق در غزل منزوی، بهبهانی و بهمنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی سیر غزل فارسی نشان می دهد که غزل بیش تر متکی بر خیال پردازی و مضمون آفرینی درباره عشق بوده و اغلب غزل سرایان به جای توصیف احوال و تجربیات عاشقانه، با تخیل و ممارست در شاعری، مضمون پردازی -کرده اند، اما در دوره معاصر، برخی ازغزل سرایان کمابیش به توصیف واقعی حالات عاشقانه خود پرداخته اند. سیمین بهبهانی، حسین منزوی و محمدعلی بهمنی از جمله غزل سرایان نوگرای معاصر هستند که به نظر می آید مضامینی را در غزل خود جاری ساخته اند که رنگ و بویی از واقعیت عشق و زندگی دارد. در این تحقیق با بررسی دو مضمون "دست" و "صدا"، در غزل سه شاعر نام برده، با روش توصیفی و تحلیلی، روشن می گردد که غزل-سرای معاصر در پردازش مضمون عاشقانه به گونه ای کار کرده است که غزل عاشقانه را از اوج خیال پردازی، به سطح واقعیت های زندگی و نیازهای انسانی نزدیک ساخته است. بررسی غزل های سه شاعر معاصر نشان داد که دو مضمون "دست" و "صدا"، از اصلی ترین مضمون هایی است که نشان می دهد غزل سرایان سنتی پرداز معاصر بر آن شده اند ، در توصیف احوال عاشق و معشوق، به تدریج از کلیشه ها دور شوند و به بیان احساسات واقعی خود بپردازند. مضمون "دست" نشان دهندهء رابطه و نیاز عاطفی میان عاشق و معشوق و "صدا" نشان دهندهء همدلی و همفکری میان عاشق و معشوق است.
تحلیل ادبی آیه 112 سوره نحل از چشم انداز گونه شناسی استعاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آیه 112سوره نحل تعبیر چشانیدن لباس ترس و گرسنگی به کار رفته است. این استعاره قرآنی از دیرباز در کانون توجه مفسران ادبی قرآن مجید بوده و حتی از زیبایی های ادبی قرآن قلمداد شده است. اخیراً برخی نویسندگان، این تعبیر را از جمله شواهد رؤیاپنداری قرآن مجید دانسته اند. این مقاله برای وارسی صحت و سقم این ادعا، درون مایه و نظم محتوایی و ادبی این آیه را واکاوی می کند. مقاله با تحلیل دو استعاره موجود در آیه یعنی استعاره اصلی(تشبیه ترس و گرسنگی به لباس) و استعاره تبعی(چشانیدن لباس ترس و گرسنگی) آنها را دو استعاره کاملاً عادی قلمداد می کند. مقاله همچنین با تکیه بر اندیشه بینامتنیت و ذکر شواهدی از متون ادبی پیش از اسلام استدلال می کند که تعبیر به کار رفته در آیه، به لحاظ زبان شناختی کاملاً رایج و قابل فهم بوده و هست. با توجه به این که هر دو استعاره به کار رفته در آیه در چارچوب قواعد و عرف رایج زبان عربی دیروز و امروز کاملاً قابل فهم بوده و هستند، نمی توان آن را شاهدی بر رؤیاپنداری قرآن مجید قلمداد کرد.
کارگفت های ترغیبی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان قرآن کریم زبان وحی و دارای ویژگی های منحصر به فرد از لحاظ اعجاز کلام، بلاغت، شیوایی، موسیقیایی، ساختار و بافتار است. پژوهش در این خصوص امری بس دشوار و کشف معانی از این بحر بیکران بسیار پیچیده و گاه غیر ممکن می نماید. این پژوهش به روش کتابخانه ای و به شیوه توصیفی– تحلیلی به تجزیه و تحلیل نمونه هایی از آیات قرآنی پرداخته تا گوشه ای کوچک از این معجزه پیامبر اکرم (ص) را بررسی و در جستاری، کنش های گفتاری ترغیبی وتنوع آنها را بر اساس نظریه سرل (1969) دسته بندی کند. مطالعه بسامد کارگفت ها در آیات قرآن کریم نشان می دهد که کارگفت های ترغیبی بالاترین بسامد و به ترتیب ، کنش های گفتاری تعهدی، عاطفی، اعلامی و اظهاری در رتبه های دیگر قرار دارند. لذا این پژوهش اشکال کارگفت های ترغیبی را در نه دسته به شکل ساختارهای استفهامی، خبری، امری، اظهاری، مدح، ذم، تعجبی، دوستی و تعاملی قرار داده است. بررسی این اشکال نشان داد که کارگفت های غیر مستقیم در ترغیب انسانها بیشتر استفاده شده است و این نشان دهنده چند بعدی و چند معنایی بودن آیات قرآن کریم است. ضمنا اصل تفکر و تدبر در قرآن کریم موجب شده که انسان به قوه عقل و منطق به درک معانی کارگفت های غیر مستقیم دست یابد و از نعمت تعقل و خرد خویش سود برد.
مقایسه تطبیقی تعلیم و تربیت در شاهنامه فردوسی و ایلیاد و ادیسه هومر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰
163 - 192
حوزههای تخصصی:
تعلیم و تربیت یکی از بنیادی ترین اصول در تمامی فرهنگ های بشری و پلکانی برای عروج به عالم انسانی است و هدف عمده پیامبران و مصلحان اجتماعی چیزی جز تعلیم فضایل تربیتی و پرورش خصائل نیک انسانی نبوده است. از منابع مهم تعلیم و تربیت آثار فاخر ادبی، منظومه های شاهنامه فردوسی و ایلیاد و ادیسه هومر هستند که پر از نکته ها و دستورالعمل های تعلیمی و تربیتی اند و تاکنون کمتر به آن ها پرداخته شده است. ازاین رو با مطالعه کتابخانه ای این آثار می توان ضمن شناخت مؤلفه های تربیتی دو فرهنگ ایرانی و یونانی به این مهم دست یافت که مهم ترین دغدغه های تربیتی هریک از این فرهنگ ها کدام اند؟ و چگونه می توان با شناخت و تدوین، تشریح و تفسیر آن ها نسل امروز را به آموختن و تبعیت از این اصول نیک اخلاقی سوق داد. مقایسه تطبیقی آثار مورد اشاره بیانگر این واقعیت است که مؤلفه های تربیتی مانند نرم خویی، رایزنی و... در این دو فرهنگ علاوه بر اینکه نقاط مشترک بسیاری دارند، برای تأمین سعادت نوع بشر چه در گذشته و چه امروز نیز بسیار کارساز و راهگشا هستند و در حماسه هومر این مؤلفه ها در مراحل اولیه تکامل اندیشه بشری هستند درحالی که حماسه فردوسی در این زمینه بسیار کامل تر و پخته تر است و وضوح و شفافیت مؤلفه های تربیتی در آن بسیار بیشتر از حماسه هومر است.