فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۴۲۱ تا ۹٬۴۴۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
67 - 80
حوزههای تخصصی:
میرزا شفیع شیرازی، معروف به میرزا کوچک و متخلّص به «وصال» یکی از بزرگ ترین شعرای عهد فتحعلی شاه و پسرش محمد شاه محسوب می شود. وصال در انواع شعر استاد بود و درعین تقلید از پیشینیان، صفات اصلی بهترین نمونه های شعر کلاسیک را حفظ کرده است.او بیشتر شاعری مدّاح و قصیده سراست ک دیوانش انباشته از مدح بزرگان است.او اندیشه های نو و مضامین بکر را در قالب قصیده و به شکل مدح ائمّه و بزرگان زمان خود بیان کرده است.دراین جستار به شیوه توصیفی، تحلیلی و کمّی انواع مدح ومرثیه در دیوان وصال شیرازی بررسی می شود. مدایح وی را می توان در دو دسته جداگانه طبقه بندی کرد: مدایحی که در وصف پیامبر اکرم(ص)، حضرت علی(ع) و خاندان پاک وی و یا مشایخ، علما و دانشمندان زمان است و دیگری اشعاری که در مدح فتح علیشاه و دیگر دولت مردان سروده است. به طورکلّی در دیوان وصال، مدایح و مراثی اغلب در قالب قصیده و ترکیب بند سروده شده؛ بسامد مدح ائمه اطهار(ع) به ویژه امام حسین(ع) نسبت به مدح امرا و پادشاهان و بزرگان خیلی بیشتر است؛ به طوری که مراثی او در سوگ سرور و سالار شهیدان(ع) از مؤثّرترین مراثی وی به شمار می رود.
تحلیل ساختار شعر پروانه نجاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأویل موجبه به سالبه آیات در إستثنای به"إلا" در قرآن و تأثیرِ معنایی آن
حوزههای تخصصی:
اسلوب إستثناء به"إلا" و دقایق و ظرائف آن از مهم ترین ساختارهای کلام وحی است. از مباحث مرتبط با این اسلوب، موضوع تأویل موجبه به سالبه آیات و بیان تأثیر آن بر معنای آیات است که درک صحیح آن، تأثیر مستقیم بر درک و فهم معنای آیه دارد. تأویل موجبه به سالبه آیات در إستثنای به"إلا" از اموری است که مورد مناقشه بسیاری از نحوی ها و مفسران قرار گرفته است و به طرح نظرات مختلف و در نتیجه تفاوت تلقی معناهای متعدد از آیات قرآن منجر گشته است تا جایی که در بسیاری از موارد، آرای متفاوت در ارتباط با إستثناء، باعث شکل گیری معانی مختلف از آیات شده است. مقاله حاضر بر آن است با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و مقایسه دیدگاه های مفسرین بزرگی همچون زمخشری، قرطبی، أبوحیان اندلسی، طباطبائی و .... مصادیق تأویل موجبه به سالبه آیات در إستثنای به"إلا"در قرآن کریم را مورد کنکاش قرار دهد و تأثیر آن را بر معنای و گاهی ساختار آیات تبیین کند.
تحلیل نشانه معناشناسی داستان قرآنی حضرت موسی(ع) و فرعون
حوزههای تخصصی:
نشانه - معناشناسی یکی از مباحث نو در نقد ادبی است که در تجزیه و تحلیل انواع متون و نیز فهم چگونگی تولید و دریافت معنا کاربرد بسیاری دارد. امروزه نشانه- معناشناسی حوزه هایی فراتر از نشانه شناسی کلاسیک و ساخت گرا را در برمی گیرد. یکی از این حوزه ها، اشکال روایی گفتمان است که در قالب نظام های گفتمانی آشکار می شود و در آن نشانه ها، ویژگی نشانه پذیری مجدد می یابند و از نشانه های معمول و کلیشه ای وارد نشانه های معمول و نور می شوند. در این مقاله با استفاده از روش تحلیلی - توصیفی به بررسی مؤلفه های مذکور در داستان حضرت موسی(ع) و فرعون پرداخته شده است. این داستان به دلیل داشتن ماهیت گفتمان روایی، حاوی شَوِش ها و کُنِش های متعدد و ارزش محور است و از این لحاظ برای بررسی نشانه-معناشناسانه نظام های حاکم در آن درخور توجه می باشد. در این پژوهش هژمونی مطلوب حضرت یعنی ابلاغ و ترویج حقانیت و یگانگی خداوند به کمک نشانه - معناشناسی نشان داده می شود. در این جستار، انواع نظام های گفتمانی از قبیل نظام کنشی، نظام عاطفی و نظام تنشی و شگردهای پردازش مفهوم، انتقال پیام و ارتباط با مخاطب در داستان ارزیابی و نشان داده شد چگونه حضرت، با استفاده از نظام های گفتمان به تبیین حقانیت و احدیت خداوند و نجات قومش می پردازد و گفتمان توحید را هژمونیک می نماید.
ارتباط بافت موقعیتی و لایه های معنایی زبان در رساله «در بیان سلوک» کتاب الانسان الکامل؛ با تکیه بر رویکرد نقشگرایی هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رساله «در بیان سلوک» یکی از رسایل بیست و دو گانه کتاب الانسان الکامل اثر عزیزالدین نسفی، نویسنده قرن هفتم هجری، است. او در این رساله با معرفی و تبیین مراحل سلوک و ملزومات آن، به تعلیم و ترغیب مخاطب پرداخته است. در این پژوهش سعی شده است با بهره گیری از نظریه «ارتباط متن و معنا با بافت موقعیتی» در دستور نقش گرای نظام مند هلیدی و بررسی بندهایی که بار ایدئولوژیکی و معنایی دارد، این موضوعات بررسی شود: 1) شناخت گفتمان غالب نسفی در بیان مفهوم سلوک و ابزارها و سازوکارهای بیانی او در این اثر؛ 2) بیان ارتباط لایه های سه گانه بافت موقعیتی (گستره و منش و شیوه سخن) با لایه های معنایی زبان (فرانقش اندیشگانی و بینافردی و متنی). مؤلف در این رساله گفتمان خطابی تعلیمی را در پیش گرفته است. مخاطب او چنانکه از گستره و منش سخن برمی آید، درویش مبتدی است و تأکید بر مفاهیم ایدئولوژیکی، برجستهترین سازوکار بیانی نسفی است. روش های تأکیدی، نفی و استثنا، تقدیم ادات نفی، کاربرد کلمات تأکیدی در ساختار جملات منفی، نوع چینشیِ ساختار نحوی، قراردادن افعال امر و نهی (اغلب از مصدرهای دانستن و فهمیدن) در آغاز جمله و استفاده بسیار از این مصدرها، بهره گیری از تمثیل و تشبیهات ساده و ملموس با زبان و بیانی عامیانه و نیز به طور ویژه انواع تکرار، از ابزارهای بیانی نسفی برای القای اندیشه خود به مخاطب با بیان مؤکد است. گستره سخن در فصل های مختلف این رساله آموزش مباحث اصلی در حوزه سیر و سلوک است. مشارکین مرکزی گفتمان سلوک، «رونده/ سالک» و «پیر/ هادی» اند که به ترتیب در محوریت فرآیندهای ذهنی و مادی قرار دارند.
آموزه های تعلیمی مرگ اندیشی در رمان کلیدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰
37 - 58
حوزههای تخصصی:
رمان کلیدر ، اثر محمود دولت آبادی، آمیزه ای از آموزه های گوناگون اخلاقی و دینی است. هدف مقاله حاضر واکاویی آموزه های تعلیمی مبتنی بر مرگ اندیشی و پاسخ به پرسش چگونگی بازتاب و بیان این آموزه در بزرگ رمان فارسی است. مقاله به روش مطالعه موردی و به صورت کتابخانه ای فراهم آمده است. مرگ در این رمان دو چهره زشت و زیبا دارد؛ چهره زشت آن با نیستی و نابودی و چهره زیبای آن با شرافت، شکوهمندی و حرکت آفرینی همراه است. این دو سیمای مرگ تدریجی در داستان رخ می نمایند. در قسمت های پایانی داستان، چهره کریه مرگ با ناشایست ترین رفتار عباس جان، پدرکشی، در انگاره و نگاه قاتل پدر، و چهره زیبای آن در شایسته ترین اندیشه و رفتار گل محمد، مبارزه رویارو علیه اربابان ظلم خودنمایی می کند. نتایج حاصل بیانگر آن است که در کلیدر دو رویکرد متفاوت مرگ گریزی و مرگ طلبی در قالب شهادت و پاسداری از آرمان ها وجود دارد. جلوه های تعلیمی مرگ اندیشی در کلیدر عبارت است از: غنیمت شمردن فرصت دنیا، ترغیب کننده نیکی، ترک گناه، آرامش بخشی، حیات بخشی و برترین نوع مرگ، کشته شدن برای پاسداشت آرمان های الهی است. در پایان، این نتیجه حاصل می شود که آموزه های کلیدر مبتنی بر معرفت افزایی در خصوص مرگ است و تلاش می کند با بیان غیرمستقیم و هنرمندانه و بهره گیری از کهن الگوی مرگ، آگاهی و شناخت نظری مخاطب را افزایش دهد.
تحلیل ادبی آیه 112 سوره نحل از چشم انداز گونه شناسی استعاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آیه 112سوره نحل تعبیر چشانیدن لباس ترس و گرسنگی به کار رفته است. این استعاره قرآنی از دیرباز در کانون توجه مفسران ادبی قرآن مجید بوده و حتی از زیبایی های ادبی قرآن قلمداد شده است. اخیراً برخی نویسندگان، این تعبیر را از جمله شواهد رؤیاپنداری قرآن مجید دانسته اند. این مقاله برای وارسی صحت و سقم این ادعا، درون مایه و نظم محتوایی و ادبی این آیه را واکاوی می کند. مقاله با تحلیل دو استعاره موجود در آیه یعنی استعاره اصلی(تشبیه ترس و گرسنگی به لباس) و استعاره تبعی(چشانیدن لباس ترس و گرسنگی) آنها را دو استعاره کاملاً عادی قلمداد می کند. مقاله همچنین با تکیه بر اندیشه بینامتنیت و ذکر شواهدی از متون ادبی پیش از اسلام استدلال می کند که تعبیر به کار رفته در آیه، به لحاظ زبان شناختی کاملاً رایج و قابل فهم بوده و هست. با توجه به این که هر دو استعاره به کار رفته در آیه در چارچوب قواعد و عرف رایج زبان عربی دیروز و امروز کاملاً قابل فهم بوده و هستند، نمی توان آن را شاهدی بر رؤیاپنداری قرآن مجید قلمداد کرد.
مقایسه مقامات حمیدی ادیب قرن ششم با مقامات همدانی و حریری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
337 - 361
حوزههای تخصصی:
در اواخر قرن چهارم هجری قمری، از شاخه های فن قصص که در آن زمان در نثر عربی شهرت و رواجی داشت، فنی جدید ابداع شد که مبتکر آن بدیع الزمان همدانی ، آن را «مقامات» نامید و سپس نثرنویسان دیگری که در زبان عربی و فارسی از آن تقلید کردند همین عنوان را برای آن برگزیده و به کار بردند. در این مقاله پیرامون کاربرد سجع در معروف ترین مقامات عربی و فارسی و تاریخچه مقامات مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین به بررسی مقامات بدیع الزمان همدانی و مقامات حریری و تأثیر مقامه نویسی تازی بر ادبیات عربی پرداخته شده است. مقامات در زبان فارسی مانند زبان عربی، طرفداران زیادی پیدا نکرد چراکه علاوه بر بی ارزش بودن موضوع مقامات و صرف نظر از تکلّفات انشائی، اصل موضوع داستان نیز چنگی به دل نمی زند و جنبه انتقادی آن چه از جهت تعلیم اجتماعی و چه از نظر تبلیغ مذهبی ضعیف است. همچنین درباره اینکه چرا مقامات حمیدی ، مقلدانی پیدا نکرد و در میان فارسی زبانان که دارای فرهنگی پر پیشینه و ذوقی شگرف اند ریشه نگرفت و پیروز نگشت بحث و بررسی شده است. در پایان مقامات حمیدی از ادیبان قرن ششم با مقامات همدانی و حریری از نظر کاربرد سجع مقایسه شده است.
تحلیل ساختارگرایانه اشعارپروانه نجاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
97 - 130
حوزههای تخصصی:
پروانه نجاتی از جمله شاعران متعهد معاصر است که بخش عمده اشعارش به موضوع دفاع مقدس اختصاص یافته است. وی با به کارگیری زبان ساده و عاطفی توانسته است سبک ویژه ای را در سخنش ایجاد کند. با تحلیل این دسته اشعار او می توان به ویژگی های اصلی شعر این شاعر دست یافت؛ بدین منظور در این پژوهش، به بررسی شعر او به ویژه اشعار دفاع مقدس، به شیوه نو و ساختارگرایانه پرداخته ایم و سه مؤلفه انسجام، آشنایی زدایی و ساختار تصویر را که از بحث های مهم ساختارگرایی است، محور بررسی ها قرار داده ایم تا بتوانیم علل زیبایی و انگیزش شعر نجاتی از نگاه ساختارگرایانه را که مسئله اصلی پژوهش ماست، دریابیم. حاصل پژوهش نشان می دهد که به کارگیری عنصر عاطفه و بازنمایی حقایق به شیوه توصیف و آشنایی زدایی از موازین ادبی گذشته است که شعر این شاعر را برجسته نموده است و در حقیقت، صمیمیت و سادگی زبان شعر وی، نوعی آشنایی زدایی از اصول و سنّت های ادبی است که درک معنا را به دلیل ملموس و عاطفی بودن، لذّت بخش می کند؛ علاوه بر این در این پژوهش، به سؤالاتی در باره شیوه های عمده آشنایی زدایی، ساختار تصاویر و وجود کلان تصویر در اشعار وی پاسخ داده شده است.
جلوه های مکتب رمانتیسم در ادب معاصر عربی و فارسی (مطالعه مورد پژوهش: شعر علی محمود طه و محمّد حسین شهریار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱
165 - 186
حوزههای تخصصی:
مکتب رمانتیسم، از مکاتب ادبی در جهان معاصر است که مبنای آن بر تخیّل فردی و خلاقیّت براساس تخیّل و عکس العملی در برابر مکتب کلاسیسم بود. این مکتب، افزون بر غرب، تأثیرات زیادی بر ادبیّات فارسی و عربی معاصر نهاد و نیز نظر شاعران و نویسندگان بسیاری را به خود جلب کرده است. از سویی میان پیروان این مکتب در ادبیّات فارسی و عربی، همگونی زیادی دیده می شود. این پژوهش، درصدد است تا با روش توصیفی - تحلیلیِ محتوا و براساس چارچوب مکتب امریکایی ادبیّات تطبیقی، به بررسی جلوه های مکتب رمانتیسم در شعر علی محمود طه و سید محمّدحسین شهریار در ادبیّات عربی و فارسی بپردازد. یافته ها بیان گر آن است که دو شاعر در بیان حسرت و اندوه رمانتیکی خود که ناشی از اوضاع نامناسب محیط، وضع آشفته وطن و انبوهی از دردها و حالات غم انگیز درون خود و مردم جامعه است، به بیان جلوه های رمانتیکی؛ همچون وطن دوستی، احساس غم و تنهایی، طبیعت گرایی، انعکاس ناامیدی ها، شکایت از روزگار، عشق و یاد معشوق و... پرداخته اند و در این زمینه، جنبه های مشترکی باهم دارند. عشق و یاد معشوق از مضامین قابل توجّه در شعر دو شاعر است که با شور و اشتیاق درهم آمیخته شده است و از عشق مجازی به عشقی حقیقی می رسد. طبیعت، گریزگاه آن ها از غربت و تنهایی، اوضاع نابسامان محیط موجود و ناسازگاری های روحی و خستگی است.
کهن الگوی مادر مثالی در قصه های مشدی گلین خانم با تکیه بر نظریات یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۲
211 - 247
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای نقد معاصر، نقد کهن الگویی است که بر پایه اندیشه های کارل گوستاو یونگ، روان پزشک سوئیسی، شکل گرفته است. کهن الگوها از عناصر مهم روان شناختی هستند که در ناخودآگاه جمعی بشر قرار گرفته اند. قصه ها و افسانه ها نیز به عنوان شاخه ای از ادبیات شفاهی، عناصر کهن الگویی فراوانی دارند. کهن الگوها انواع مختلفی دارند که یکی از شناخته شده ترین آن ها مادر مثالی است. کهن الگوی مادر مثالی در صورت های واقعی، مجازی و با نمودهایی مثبت و منفی نمایان می شود. هدف این پژوهش، یافتن جایگاه این کهن الگو در کتاب قصه های مشدی گلین خانم با تکیه بر تعاریف کهن الگویی یونگ است. برای این منظور قصه های مذکور مطالعه و نمونه های کهن الگویی آن استخراج و تحلیل شد. همچنین فراوانی حضور هر یک از مظاهر آن مشخص گردید. پژوهش نشان داد که این کهن الگو، عنصری تأثیرگذار و مهم در قصه های ایرانی است و قصه ها از لحاظ عناصر کهن الگویی و به ویژه، مادر مثالی، غنی هستند و بر نظریات یونگ، مطابقت می نمایند. در نتیجه شناخت کهن الگوها می تواند به درک درست و واقعی قصه های ایرانی از ابعاد شخصیت شناسی و نمادشناسی کمک کند.
بازنمایی امر نیمه خودآگاه در روایت از منظر روان کاوانه : بررسی شگرد جریان سیال ذهن در داستان کوتاه «فردا» اثر صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقدهای اگزیستانسیالیستی و پساساختارگرایانه همواره از رویکردهای پرطرفدار در خوانش آثار صادق هدایت به شمار می روند. برخی از منتقدان نیز با تبیین دلایلی، بر معناباختگی آثار هدایت صحه می نهند که منجر به خوانشی هیچ انگارانه از آثار این داستان نویس می گردد. پژوهش حاضر بر آن است با اتخاذ رویکردی روانکاوانه وضعیت ذهنی شخصیت های داستان کوتاه «فردا» اثر هدایت را در سیر ساحت خودآگاه به نیمه خودآگاه و همچنین بازنمایی امر نیمه خودآگاه و ناخودآگاه را در روایت تشریح کند. در این پژوهش با اتکا بر نقش شگرد تک گویی درونی به مثابه شکل ابتدایی جریان سیال ذهن به تحلیل روایت و سبک روایی داستان کوتاه «فردا» پرداخته می شود. هدایت با تبعیت از جنبش نوگرایی، فرمی کاملاً نوآورانه را جایگزین سنّت روایت خطی و واقع گرا در ادبیات معاصر فارسی می کند. از شاخصه های مهم در ادبیات داستانی می توان به شگردهای نوین روایتی از قبیل تک گویی درونی، جریان سیال ذهن، از هم گسیختگی روایت، آمیختگی چندین زاویه دید متفاوت و سطوح مختلف زمانی اشاره نمود. داستان کوتاه مذکور که روایت شرح حال کارگر چاپخانه ای است که جان خود را در اعتراضات کارگری از دست می دهد نمونه بارزی از نخستین تلاش های نوگرایانه در ادبیات داستانی معاصر فارسی است. روایت مهدی زاغی از حس و حال پیش از وقوع اتفاق و همچنین روایت غلام پس از انتشار خبر کشته شدن مهدی زاغی از همان ابتدا کشمکشی درونی را به نمایش می گذارد که در اواخر داستان به صورت جریان سیال ذهن در ساحت ناخودآگاه غلام خاتمه می یابد.
تبیین اعجاز بلاغی قرآن کریم در کتاب الصناعتین ابوهلال عسکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"بلاغت اسلامی"، در تحول و تطوّر خود، مدیون کوشش های علمای بزرگی است که از قرن دوم به بعد، همت بر این کار گماشته اند. همچنان که علمِ "نحو" بر لغت و قراءتِ قرآن، استوار شده، مبانی اصلیِ "بلاغت اسلامی" نیز بر طرز و اسلوب همان کتاب عزیز، نهاده شده است. چرا که تبیین اعجاز بلاغی قرآن از اهمّ اهداف "بلاغت اسلامی" بوده و مقصد اصلی مؤلفانِ کتب بلاغی را تشکیل می داده است. در این ارتباط، کتاب "الصناعتین" ابوهلال الحسن بن عبد الله بن سهل العسکری (م:پس از 400ه)، دارای اهمیتی خاص و جایگاهی ویژه است. بنا به تصریح ابوهلال، این کتاب نوشته شد تا هم فهمِ اعجاز بلاغیِ قرآن کریم، میسر شود و هم جبران کاستیِ کتاب "البیان و التبیین" جاحظ (م:255ه) گردد. توضیح آنکه، در کتاب مذکور، شرح حدود بلاغت و اقسام بیان و فصاحت، در لابلای کتاب، چنان پراکنده بود که یافتن هریک، محتاج تأملی طولانی و جست و جویی بسیار بود. نتیجه کار "ابوهلال"، مفید و ماندگار بود چنانکه امروز می توانیم با کمک کتاب وی، به سادگی و روشنی هم با مباحث بلاغی آشنا شویم و هم به فهم اعجاز بلاغی قرآن کریم نزدیک گردیم لذا مناسب دیدیم تا در این نوشتار، تبیینات بلاغی آیات را بر مبنای کتاب الصناعتین مورد بحث و دقت قرار دهیم و با روشی ادبی و به دور از بحث های کلامیِ بی فایده، خوشه ها برچینیم و بهره ها ببریم.
تحلیل آموزه های اخلاقی و اجتماعی در هزار و یک شب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
81 - 99
حوزههای تخصصی:
ادبیات تعلیمی یکی از کهن ترین، مهم ترین و تأثیرگذارترین گونه های ادبی است که در میان همه اقوام و ملل، نمودی چشمگیر و تعیین کننده دارد. شعر و نثر فارسی نیز از دیرباز، اهداف و مقاصد تعلیمی را در انواع گوناگون خود آزموده و متجلّی کرده است. در این میان، قصّه ها و حکایات؛ از جمله قصّه های عامیانه، سهمی بارز و محوری را در انتقال آموزه های متنوّع تعلیمی از آنِ خود کرده اند. این قصّه ها بخشی قابل توجّه از میراث روایی، ادبی، فرهنگی و جامعه شناسی هر قوم به شمار می روند. بررسی و تحلیل آموزه-های تعلیمی در حکایات عامیانه، گامی است راهگشا برای ورود به دنیای ذهنیّات، باور ها، عواطف و اخلاقیات مردمان یک ملّت. بر همین اساس پژوهش حاضر به بررسی و طبقه بندی آموزه های تعلیمی کتاب هزار و یک شب می پردازد. این پژوهش در دو بخش فضائل اخلاقی و رذایل اخلاقی انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که در حکایت های این کتاب، بیشترین بسامد مکارم اخلاقی مربوط به توصیه به سخاوت و بخشش، پشیمانی و اعتراف به اشتباه، حرمت قول و پیمان، راست گویی، مهمان نوازی، رازداری، صبر و شکیبایی و ... است و ذمائم اخلاقی چون؛ بدی و تاوان آن، خیانت، جهالت، نیرنگ و حیله گری، حسادت، دروغ، حرص و آز و ... نیز از بسامد بالایی برخوردارند.
درباره بیتی از طغرایی اصفهانی در منشآت خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان عامیانه امیرارسلان و نگارنده واقعی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیری در آثار ژان لاهور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکیم زلالی خوانساری و هنر ترکیب سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان فارسی جزو زبان های ترکیبی است. پیوستن واژه های زبان به همدیگر با افزودن انواع وندها به واژه، یکی از شیوه های متداول جهت ترکیب سازی است. واژه سازی، نشانه زایایی زبان و از مهم ترین شیوه های تداوم و پایداری آن به شمار می رود. زلالی خوانساری (1025 ه.ق)، از جمله شاعران برجسته سبک هندی است. وی به عنوان شاعری آگاه به اسرار کیمیاگری زبان، برای بیان مفاهیم هنری و ذهنی خویش از واژگان زبان سود جسته است تا ترکیباتی تازه را بیافریند. چنانکه ساخت ترکیب، به عنصر غالب در شعر او در آمده است. از همین رهگذر، بسامد بالای ترکیبات بدیع، نوا و آهنگ خاصّ ترکیبات، زبان استوار و نیز تخیّل قوی و گنجاندن همه این موارد در سیاق ترکیبات، در باروری و غنای شعر وی تأثیر فراوانی داشته است. در این پژوهش انواع ترکیب سازی های خلّاقانه اشعار زلالی خوانساری در ذیل سه بخش: مضامین فکری، ساختمان دستور زبان و بلاغت بررسی شده است. دستاوردهای پژوهش ناظر بر این است که زلالی با استفاده از خصوصیّت زایایی زبان و ویژگی ترکیب پذیری آن، کلمات و ترکیبات بی نظیری ساخته است. از میان انواع نو ترکیبات شاعر، ترکیبات اسمی، هم از لحاظ بلاغت و فصاحت و هم از لحاظ بدعت و تازگی از اهمیّت فراوانی برخوردار است.