فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۶۴۱ تا ۸٬۶۶۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
تمثیل ابزاری سودمند برای تبیین اندیشه هاست. این ابزار شاعرانه و هنری اگر در معنای خاص واژه به کار رود، برای بازگویی آموزه های تعلیمی است و اگر در معنای عام استفاده شود، صرفاً صنعت ادبی محسوب می شود. یکی از انواع پرکاربرد تمثیل در ادب فارسی فابل است که در آن، شخصیت های اصلی قصه حیوانات هستند. در میان شاعران فارسی زبان که رویکردی تعلیمی به تمثیل (فابل) دارند، مولانا جایگاه ویژه ای دارد. هنر او در استفاده حکیمانه از تمثیلات برای شرح و تبیین تعالیم اخلاقی در مثنوی معنوی باعث شده است که سرایندگان بسیاری همچون وقار شیرازی در منظومه بهرام و بهروز از او تتبع و پیروی نمایند. بررسی تمثیلات مشابه در دو اثر مذکور با روش توصیفی و تحلیل محتوا نشان می دهد، دو شاعر برای تشریح و تبیین موضوعات تعلیمی همچون «دوری از همنشین بد»، «پرهیز از غرور و خودخواهی» و «زبونی انسان در برابر تقدیر و سرنوشت» از تمثیل (فابل) بهره برده اند. همچنین، استفاده از فابل، در فرآیند درک مخاطبان بسیار اثربخش بوده است.
Du Roman-Histoire à l’Enquête Micro-Historique (Etude Sélective de l’œuvre de Patrick Modiano)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
L’œuvre modianienne est marquée par l’écriture de l’occupationde la France par l’Allemagne nazi pendant la deuxième guerre mondiale. Pourtant, écrire l’histoire n’est pas forcément écrire un roman historique. La Place de l’Etoile, La Ronde de Nuit et Les Boulevards de ceinture sont des « romans-Histoire », non pas parce qu’ils racontent des événements historiques, mais parce qu’ils incitent le lecteur à s’interroger à propos de l’Histoire officielle, et parce qu’ils poursuivent une visée épistémologique. En effet, dans ces romans, les grands personnages historiques ne sont présents que pour mettre en relief la vie des marginaux et des oubliés de l’Histoire comme Dora Bruder, le personnage du livre éponyme de Modiano. Dora Bruder présente le type même d’un « texte-recherche » (Ivan Jablonka) qui projette de dire le vrai sur le monde. Nous verrons également que ce texte illustre, par ses motifs et son esthétique, le concept de la « Microstoria » (micro-histoire) jadis élaboré par Carlo Ginzburg et Carlo Poni.
تأویل آیات قرآن در تمهیدات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۳
321 - 354
حوزههای تخصصی:
تمهیدات نوشته عین القضات همدانی سرشار از آیاتی قرآنی است که تعدادی از این آیات مکرراً در جایگاه استشهاد قرار گرفته اند. عین القضات به دلیل انس با قرآن و تأمل ژرف و عمیق در معانی آن، در مواردی تأویل های خلاقانه و منحصر به فردی از آیات قرآن داشته است. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که شیوه های تأویل آیات قرآن در تمهیدات چگونه است. پس از بررسی این نتیجه حاصل شد که عین القضات با توجه به شیوه های زیر از لفظ آیه، به معنا رسیده است: تأویل بر اساس اشتراک لفظی، تأویل استعاری الفاظ قرآن ، ترادف در حوزه واژگانی یکسان، خوشه تأویلی، تأویل بر پایه تداعی، قیاس مساوات، فرارفتن از شأن تاریخی آیه، تأویل آیه بر مبنای حدیث و تأویل بر مبنای صبغه عرفانی. این پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی در ذیل هر عنوان، روش تأویل و سپس شواهدی از متن تمهیدات با ارائه توضیحی آمده است. همچنین در مواردی آیه مد نظر با تفاسیر عرفانی دیگری که با تمهیدات قرابت زمانی نزدیکی داشته، مقایسه شده است. با توجه به تمثیل آینه که عین القضات درباره شعر به کار برده، می توان چنین برداشت کرد که از دیدگاه او، قرآن به مثابه متن با توجه به جهان ذهنی خواننده، عوالم کثیری در خود دارد.
قصّه «بشر و هند» و بازتاب آن در شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دهم پاییز وز مستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
203 - 217
حوزههای تخصصی:
بشر و هند، نام قصّه قدیمی از عشّاق عرب است که در مدینه و در عهد پیامبر (ص) اتّفاق افتاده و ابن النّدیم، نام آن دو را در کنار نام دیگر عشّاق معروف عرب آورده است. موضوع آن، عاشق شدن زنی شوهردار به نام هند است بر بشر، عابد یا شاعری که همیشه به مسجد النّبی تردّد می کرد . در نهایت، وصال این دو عاشق دست نداد و هردو جان باختند و در کنار یکدیگر به خاک سپرده شدند . <br /> این داستان روایت های نزدیک به هم در ادبیّات عرب دارد و نخستین بار ، ابن سَرّاج قاری ، از ادبا و محدّثان مشهور قرن پنجم هجری، آن را در کتاب مصارع العشّاق، به نظم و نثر نقل کرده است. در ادبیّات فارسی با توجّه به اشارات کوتاه شاعرانی چون فخرالدّین عراقی، اوحدی مراغه ای و خواجوی کرمانی ، معلوم می شود که این داستان، دست کم تا عصر ایلخانی شهرت داشته است. حمدالّله مستوفی، مثنوی بشر و هند را به نجیب الدّین جُرباذقانی نسبت داده و امین احمد رازی در تذکره خود، یازده بیت از آن را به نام این شاعر قرن هفتم نقل کرده است. در حال حاضر، هیچ نسخه ای از این کتاب در دست نیست .
تحلیل وجه های غنایی در داستان های عاشقانه (با تکیه بر خسرو و شیرین و لیلی و مجنون نظامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷۸
272 - 247
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه شعر غنایی نوعی شعر کوتاه و غیر روایی است که به بیان احساسات می پردازد، این سؤال مطرح است که چگونه می توان داستان های بلند عاشقانه ادبیات فارسی را ذیل نوع ادبی غنایی جای داد. با بررسی داستان های عاشقانه از منظر نقد نوع غنایی، این مطلب آشکار است که در داستان هایی که ماجرای عشقی برای گوینده مهم تر از ماجرای روایی است، وجوه مختلف بیان عاطفه بر اصل روایت سایه افکنده است. بنابراین، وجه های گوناگون غنایی، مانند تغزّلی، مرثیه ای، شکوائیه ای، خنیایی و نیایشی همواره روایت را متوقّف کرده، به شعر صبغه غنایی داده است. در این مقاله، با تحلیل ساختاری این وجه ها در داستان <em>خسرو و شیرین</em> و <em>لیلی و مجنون</em> نظامی، نشان داده می شود که چگونه وجه های مختلف احساس شاعر و شخصیت های داستانی در متن مورد توجه قرار گرفته است. از این رو، خواننده این متون به جای مواجهه با تعلیق داستانی، بیشتر با توصیف جنبه های گوناگون عاطفه مواجه می شود. در این داستان ها بهتر است اصطلاح «غنایی» با کاربردی وجهی به کار برده شود نه «نوعی».
بررسی داستان شیر و گاو از کلیله ودمنه بر اساس نمود نحوی نظریه روایت شناسی تودوروف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۵)
67 - 76
حوزههای تخصصی:
«روایت شناسی» یکی از مفاهیم مربوط به تحلیل ادبی است که ریشه در ساختارگرایی دارد. در پژوهش های روایت شناسانه خواننده با شخصیت های داستان و اندیشه های آنان همسو می شود و با قواعد مشخص به نقد این آثار می پردازد. «تودروف» در جایگاه یکی از روایت شناسان ساختارگرا، داستان را از سه منظر نمود کلامی، نحوی و معنایی مطالعه می کند. نگارنده در این پژوهش نیز قصد دارد بر اساس نظریات وی، سطح نحوی روایت را در داستان شیر و گاو کلیله و دمنه بررسی کند. بنابر نتایج این تحقیق، داستان با پی رفت ها، اپیزودها و عناصری که نمود نحوی روایت را نشان می دهد، طرح را پیش می برد. در حکایت مورد نظر، چهار پی رفت به همراه گزاره های آن، خواننده را با دنیایی از حکایات و داستان های درونه ای روبه رو می کند. آنچه موجب تفاوت این داستان با داستان های روایی دیگر می شود، نخست وجود برائت استهلال و چگونگی کاربرد آن در متون ادبی فارسی است که نویسنده آن را برای آشنایی خواننده با مضامین داستان به کار گرفته است؛ دوم داستان های درونه ای است که با آنچه در نظریه تودوروف مطرح است تفاوت دارد. نویسنده از چندین داستان درونه ای که در خود داستان های درونه ای دیگری را جای داده است استفاده کرده و قدرت خود را در داستان پردازی نشان داده است؛ او همچنین روایت داستان را به گونه ای پرداخته است که با نظریه روایت شناسی تودوروف متفاوت است.
تحلیل تطبیقی آیین کشورداری در شاهنامه و تِلِماک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه حکیم فردوسی از آثار حماسی طراز اول در ادب فارسی است و با آثار برجسته ادب جهانی می تواند برابری کند. این کتاب حاوی اطلاعات مهمی از آغاز آفرینش تا زمان مؤلف است و می توان موضوعات فراوانی از آن را با آثار مشهور و برتر ادب جهانی مقایسه و بررسی کرد. یکی از آثار معروف جهان، تلماک اثر فِنلون فرانسوی است که کتابی حماسی تعلیمی شمرده می شود. در شاهنامه نیز افزون بر حماسه، می توان تعالیم و آموزه های اخلاقی بسیاری را مشاهده کرد. ازاین رو، می توان موضوعات مشترکی را در تطبیق دو اثر شاهنامه و تلماک جست. یکی از موضوعات مشترک در دو بخش حماسی و تعلیمی، «آیین کشورداری» است که در هر دو اثر جلوه خاصی دارد. مهم ترین پرسش مطرح در این جستار این است که کدام یک از دو اثر، در بُعد اخلاقی و تعلیمی غنی تر است؟ بدین نتایج رسیده ایم که اولاً هرچند شاهنامه و تلماک در موضوع کشورداری، در هر دو زمینه حماسه و تعلیم سخنان مشترکی دارند، می توان برتری شاهنامه را در هر دو حوزه بر تلماک مشاهده کرد. ثانیاً آیین کشورداری در شاهنامه معمولاً بر اصول و مبانی دینی استوار است، درحالی که در تلماک دین در کشورداری مطرح نیست. ثالثاً آیین کشورداری در شاهنامه معمولاً در قالب سفارشی از شاهان پیشین برای شاهان پسین است و جنبه حماسی و حکم و اجبار در آن بیش از تلماک است که در قالب گفت وگوی دوسویه بین مانتور و تلماک با جنبه تعلیمی ارائه شده است.
Les personnages de Julien Green, reflet du mythe personnel de leur auteur(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
L’univers romanesque de Julien Green, cet écrivain catholique de l’entre deux guerres est uniquement régi par une seule force: le mal sous toutes ses formes. Souffrant d’une sorte de malaise accablante, ses personnages qui se croient victimes d’un destin fatal et inchangeable se sentent poursuivis par une puissance invincible et s’y résignent. Il semble que la méthode bachelardienne basée sur le rêve et l’imagination est incapable de les délivrer du poids intense du mal qui les écrase. N’ayant aucune conception, ni du monde ni d’eux-mêmes, ils se contentent uniquement de changer d’espaces ou de s’en évader afin de goûter la quiétude et le bonheur momentané. Pliés finalement sous le poids de leur ennui intense, leur haine se déverse soit sur eux-mêmes soit sur autrui. Quels étaient donc les désirs enfouis et irréalisables de l’auteur qui l’ont poussés à créer des destins si tragiques pour ses personnages? Nous chercherons dans cet article, à l’aide du journal de l’auteur et par la méthode psychocritique de Charles Mauron d’accéder aux fantasmes et au mythe personnel de l’auteur.
تأسی پسر از پدر (رستم و زال در شاهنامه ی فردوسی) از نگاه نقد کهن الگویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد کهن الگویی بنابر آن چه که کارل گوستاو یونگ، روان شناس سوئیسی مطرح می کند و تکیّه ی اصلی تمامی مباحث خود قرارمی دهد، با تکیّه بر ناخودآگاه جمعی مطرح می شود. وی چند کهن الگو از جمله؛ پیر خرد، خود، آنیما و آنیموس، سایه با ذکر مصادیقی در ارتباط با انواع آن معرّفی می کند. در فرهنگ اساطیری ما، شاهنامه ی فردوسی شاخص ترین اثر مکتوب برای معرّفی اساطیر و کنکاش در جنبه های گوناگون ایشان بنابر آرای صاحب نظران در تمامی علوم به شمارمی رود. این نوشتار به میزان و دلایل تأثیرگذاری زال بر رستم و هم چنین در مقابل، تأثیرپذیری رستم از پدر، با توجّه به خاستگاه اسطوره ای ایشان در تاریخ اساطیری ادبیات فارسی بر مبنای شاهنامه ی فردوسی، از نگرش نقد کهن الگویی می پردازد. خواهیم دید که کهن الگو های سفر قهرمان، پیر خرد، سایه و خود، بیش از سایر صورت های مثالی در پدر و پسر مؤثّر بوده اند. در این زمینه، به خصوص هیچ پیشینه ای وجود ندارد.
نقش سیاق در معنای تعلیلی وتأکیدی بودن «إنّ»و تاثیر آن بر وقف و ابتدا (مطالعه موردی: سوره های انفال و توبه)
حوزههای تخصصی:
سیاق از مهم ترین قرائن برای کشف معانی صحیح آیات است و عدم توجه به آن موجب ارائه تفسیری ناقص از قرآن خواهد شد و فهم درست از آیات را با مشکل مواجه خواهد کرد. مفسران و دانشمندان علوم قرآنى همواره به اهمیت دلالت سیاق در فهم درست آیات قرآنى توجه داشته اند. بنابراین توجه بیشتر و دقیق تر به سیاق، این معنا را مشخص می کند که از خود آیات می توان در فهم مراد کلام خداوند کمک گرفت. از جمله مکان هایی که سیاق می تواند در آن نقش بسزایی داشته باشد، عبارت های پایانی آیات قرآن است که با واژه ی «إنّ» آغاز می شود. این واژه در جمله های پایانی آیات به صورت تأکیدی بکار رفته است که بیشتر آنها علاوه بر تأکیدی بودن معنای تعلیل را نیز می رساند. این مقاله در صدد است نقش سیاق را بر «إنَّ» در چند نمونه از عبارات پایانی آیات قرآن بررسی نماید. لذا به منظور دریافت معنا و مفهوم «إنَّ» در آیات مورد بحث، تفاسیر «الفرقان، التحریر و التنویر، بحر المحیط، روح المعانی، کشاف، المیزان، مجمع البیان و نمونه» را مورد مطالعه قرار داده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که غالب نحویان برای «إنَّ» در مواضع مشخص شده معنای تأکید را پذیرفته اند و بدین ترتیب وقف بر سر آن و ابتدا از ما بعدش را جایز شمرده اند، در حالی که با توجه به تحقیق در مورد سیاق آیات قبل و بعد آیات مورد نظر و فضای نزول آیه و دیدگاه مفسران، «إنَّ» در تمام موارد معنای تأکید نخواهد داشت، بلکه در بیشتر موارد دلالت بر تعلیل می نماید.
نقد و بررسی نظریه بسط متن در تحلیل انسجام متنی سوره های قرآن
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث ارزشمند در تفسیر قرآن، بررسی کیفیت تناسب و ارتباط آیات یک سوره قرآن با یکدیگر است که در علم متن شناسی از آن با اصطلاح انسجام متنی سوره های قرآن یاد می شود تاکنون حدود 15 نظریه مختلف برای تبیین کیفیت انسجام متنی سوره های قرآن ارائه شده است. یکی از نظریات جدیدی که برای ترسیم کیفیت انسجام متنی سوره های قرآن مطرح شده است نظریه «بسط متن» است. این نظریه از سوی حسین عبدالرؤوف استاد مطالعات قرآنی دانشگاه لیدز در سال (2005 م) در پاسخ به ادعاهای ریچارد بل درباره گسسته بودن ارتباط آیات درون سوره ها مطرح شده است. در این نظریه انسجام متنی یک سوره با بسط مفاهیمی مانند مسئله معاد یا فرمانروایی خدا بر جهان در بخش های مختلف سوره تحلیل می شود. گرچه حسین عبدالرؤوف با طرح نظریه بسط متن برای دفاع از انسجام متنی سوره های قرآن تلاش ارزشمندی را ساماندهی کرده است ولی دیدگاه او برای ترسیم انسجام متنی قرآن دقیق نیست و چند اشکال مهم بر آن وارد است که مهم ترین آنها عبارتند از: روشمند نبودن تشخیص مفهوم قابل بسط، غیر علمی بودن معیار بسط متن، عدم توجه به شواهد لفظی در انسجام متنی. برای آشنایی کامل با ابعاد نظریه بسط متنی و تحلیل جنبه های مثبت و منفی آن در این نوشتار مباحثی مانند مفهوم بسط متن، عوامل انسجام متنی در نظریه بسط متن، تحلیل انسجام متنی آیات نخست سوره اسراء با نظریه بسط متن و نقد و بررسی نظریه بسط متنی تحلیل می شود.
مختصری از ارسال المثل در «مثنوی تازه یافت شده ظهیر کرمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
آثار گذشتگان، میراث ارزشمندی برای معاصران و آیندگان است. آثار فرهنگی و ادبی با بن مایه های معرفتی خود قوت و غذای معنوی اهل فکر و هنر است. و علت آن هم این است که پل ارتباطی بین گذشته و حال هستند و شناخت و معرفت ما را افزایش می دهند. عهد صفوی نیز از این علوم و فنون بی بهره نبوده است. ظهیر کرمانی (1162 ق) که نامش در هیچ تذکره ای نیامده است، از مفاخر شیعی مذهب ایران زمین است. مثنوی پر تمثیل او که حدود ده هزار بیت در بحر رمل دارد، از آثار ناشناخته ی قرن دوازدهم است و تنها نسخه ی آن به خط نستعلیق و مشتمل بر 265 برگ با شماره 9530 در کتابخانه ی مجلس نگهداری می شود. این اثر شامل داستان های تمثیلی منظومی در بیان اندیشه های عرفانی، اخلاقی، دینی، عاشقانه و غیره است. او در انواع صنایع لفظی و معنوی، بویژه «تمثیل» طبع آزمایی کرده است. از این رو برای نشان دادن سبک شعری ظهیر لازم است گرایش وی را به "ارسال المثل و تمثیل" مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم. یافته های پژوهش نشان می دهد که برخی از تمثیلات ظهیر ساخته و پرداخته ی طبع و قریحه ی شاعر و بعضی از آنها متأثر از فکر پیشینیان اوست که در سه دسته طبقه بندی می کنیم: اول، خیال های تشخص یافته یا اشخاص خیالی. دوم، ارسال مثل (مَثَل سائر) و سوم، شبیه مَثَل یا جانشین مَثَل و از مقایسه این سه دسته معلوم می شود که بیشینه ی کاربرد آن ارسال مثل (مَثَل سائر) و کمینه ی آن، شبیه مَثَل یا جانشین مَثَل است. به علت گستردگی مطالب، در این مقاله صرفاً به شرح و تحلیل ارسال المثل (مثل سائر) می پردازیم.
فرهادنامه: روایتی دیگرگون از داستان شیرین و فرهاد
حوزههای تخصصی:
داستان خسرو و شیرین از جمله داستان های اواخر عهد ساسانی است. موضوع آن عشق بازی خسرو پرویز بیست و سومین پادشاه این سلسله است با شیرین. این داستان در دوره اسلامی، همواره دستمایه شاعران و افسانه گویان بوده و توسعه و تغییراتی یافته است. فردوسی نخستین شاعری است که داستان معاشقه خسرو با شیرین را در شاهنامه به نظم کشید. پس از او نظامی داستان را البته با مهارت بیشتر و پررنگ کردن جلوه های غنایی آن که در شاهنامه مورد کم توجهی قرار گرفته بود و همچنین درج قصه عشق فرهاد و شیرین، دوباره به رشته نظم درآورد. تقریباً دو قرن پس از نظامی، شاعر گمنام دیگری به نام عارف اردبیلی داستان عشق فرهاد و شیرین را که هنوز در میان مردمان گنجه و شروان بر سر زبان ها بود، منظوم ساخته و «فرهادنامه» اش نامید. در این نوشته برآنیم که وجوه اختلاف روایت در منظومه «فرهادنامه» را با خسرو و شیرین فردوسی و نظامی از رهگذر بررسی و تحلیل شخصیت های اصلی داستان- خسرو، شیرین و فرهاد، مشخص نماییم.
حکایة "الحمال مع البنات" فی نسخة ألف لیلة ولیلة الخطیة القاجاریة فی ظل التحلیل التناصی علی أساس النقد الجغرافی لبرتراند ویستفال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
39-9
حوزههای تخصصی:
تعتبر نظریة التناص من الاکتشافات المهمة للقرن العشرین والتی تقوم بتحلیل العلاقات المتشابکة بین النصوص حیث توصلت حتی الآونة الأخیرة وبعد اعتماد العدید من الباحثین علی فروعها المتنوعة إلی وجهات نظر حدیثة فی العلوم الإنسانیة بمختلف حقولها وخاصة الفنون والآداب. یتم ترکیز التناص فی النقد الجغرافی لبرتراند ویستفال بوصفه أحد أبرز فروع نظریة التناص علی أهمیة دور الفضاء والمکان والجغرافیا فی النتاجات الفنیة والأدبیة وذلک فی الفترة ما بعد البنیویة. وقبل هذه الفترة لم یتوسع دور الجغرافیا فی خلق المعرفة إلی هذه الدرجة. إن نسخة ألف لیلة ولیلة الخطیة القاجاریة لصنیع الملک فی قصر کلستان إحدی أکثر النسخ الخطیة ذات الرسوم واللوحات الفنیة تمیزا فی العالم إذ تحظی بمکانة تناصیة ممتازة من حیث حوارات النصوص الرئیسة والرسوم. هذا وإن النسخة المذکورة تتواءم والمبادئ النظریة والمنهجیة لبرتراند ویستفال حیث تتجلی فیها السیمیائیات والثقافات البینیة فی النقد الجغرافی بوضوح. فعلی أساس هذا المنهج وبعد اختیار سبع حکایات متداخلة من مجموعة "الحمال مع البنات" والتی تم رسمها الفنی بخمس عشرة لوحة من روایات صنیع الملک ذات الرسوم الفنیة فی النسخة المذکورة یقوم البحث بتحلیل هذا النتاج الأدبی والفنی ضمن حقل النقد الجغرافی لویستفال بالإضافة إلی دراسة المکانة التناصیة فی فترات تکوینها المختلفة. اعتمد الباحثون الأسلوب التحلیلی والتوصیفی إذ تم تطبیق هذا النهج فی استقصاء کل من النصوص والرسوم الفنیة. توصلت الدراسة إلی أن نسخة ألف لیلة ولیلة الخطیة القاجاریة لصنیع الملک نتاج متعدد الأصوات یخاطب جغرافیا إنسانیة ثقافیة لا حدود لها علی المستویین النصی والفنی.
نقد تعامل قدرت و دانش (جرم شناسی و مجازات) در برخی متون نثر فارسی با رویکرد فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۳۹۷ شماره ۷۵
129-151
حوزههای تخصصی:
بحث پیرامون کنش متقابل قدرت و دانش یکی از چالش برانگیزترین موضوعات نظام فکری فوکو است. رهیافت فوکو بیانگر رابطه ای دوسویه بین «قدرت» و «دانش» است، به طوری که همان اندازه که قدرت تولید کننده دانش است، عکس این قضیه نیز صادق است. «قدرت» در این مفهوم و به همراه «دانش»، نقشی انضباطی ایفا می کند و هدف آن، افزایش بیش از پیش فنون مراقبت و تنبیه توده هاست. یکی از عرصه هایی که «قدرت دانش» از طریق آن به ایجاد گفتمان هایی بر مبنای روابط قدرت و در پایان، سلطه و چیرگی بر انسان دست می یابد، حوزه علوم سیاسی (جرم شناسی و مجازات) است. رابطه دانش قدرت در ادبیات نیز که محملی برای بیان افکار و عقاید اجتماعی و سیاسی است، اغلب به شکل بسیار پنهان رخ می نماید و در این آثار می توان ایدیولوژی، اندیشه و آرای نویسندگان را مشاهده کرد. استفاده از متون نثر فارسی در مقام شواهدی از دست های پنهان قدرت، آن گونه که مد نظر فوکو است، می تواند پرده از بخش عمده ای از سازوکار آن بردارد. در این مقاله می کوشیم تا عملکرد قدرت را در فرایند تولید دانش در حوزه جرم شناسی و مجازات با تکیه بر متون نثر ادب فارسی تحلیل کنیم.
تحلیل اسطوره ی آفرینش در منطق الطیر عطار با تکیه بر قداست اصل و بن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
129-150
حوزههای تخصصی:
تحلیل اسطوره آفرینش در منطق الطیر عطار چکیده اسطوره آفرینش یکی از مضامین محوری اساطیر جهان را تشکیل می دهد. این پژوهش بر آن است تا نمادهای بکار رفته در منطق الطیر را به عنوان یک اثر نمادین با اسطوره آفرینش مورد تحلیل قرار دهد. مطابق نتایج پژوهش، عطار در یک فضاسازی آگاهانه از بیت آغازین با توصیف آفرینش الهی به طور مبسوط داستان آفرینش کیهان را مطرح نموده است. وی با کمک انگاره هایی ماندالایی (نماد هستی الهی) از تناظر ذره و عالم در آفرینش الهی تا وحدت سی مرغ با سیمرغ، همزاد و قرینه آسمانی خود، در جهت طرح اعتبار اسطوره "اصل و بن" به بازآفرینی "اسطوره آفرینش" پرداخته است؛ آفرینشی که هدف آن تکامل و ادغام دوگانگی ها در ترکیب عالی تری برای رسیدن به یکپارچگی است. قهرمانان با گذر از آزمون های رازآموز با کمک انگاره-های ماندالایی و اسطوره قداست "اصل و بن" از "آشوب ازلی" به "سامان مینوی" رسیده و با بازیابی یکپارچگی ازلی، مجذوب نخستین تجلی الهی گشتند. منطق الطیر با قصه آفرینش عالم آغاز می شود و با قصه بازآفرینی آفرینش از طریق توجه به اسطوره قداست "اصل و بن" به پایان می رسد؛ ذره، ماندالا، سیمرغ، کوه قاف، هفت وادی، شهریاری سیمرغ و سفر یادآور کمال و قداست "اسطوره اصل و بن" می-باشند.
نقد و بررسی: عبهر العاشقین و تصحیحات آن
حوزههای تخصصی:
شگردهای حافظ در تبدیل گزاره های مرده ی اخلاقی به صورت های هنری
حوزههای تخصصی:
وجهی از شعر حافظ حکمی و اخلاقی است. شعر اخلاق مدار حافظ در یکی از بی اخلاق ترین دوره های تاریخی سروده می شود، و این سخن را به استناد تاریخ عصر حافظ، گواهی اشعار خود خواجه و نوشته های طنزآمیز عبید، خصوصاً رساله اخلاق الاشرافش، می گوییم . اما بیان اصول و توصیه های اخلاقی در شعر، آن هم غزل، با دو مشکل اساسی روبرو است: اول اینکه توصیه های اخلاقی به دلیل کاربرد بسیار، دستمالی شده و کلیشه ای است و تبدیل به گزاره هایی خنثی و گاه مرده شده است و دوم نصیحت و موعظه، خواه ناخواه در مذاق شنونده و خواننده تلخ می نماید و هر کسی نسبت به آن احساس نفور و بیزاری دارد. حافظ برای زنده کردن این اصول اخلاقی و ارائه آن ها در قالب شعرش، به شگردی هنری متوسل می شود که به تعبیر فرمالیست های روسی، « آشنا زدایی » خوانده می شود. خواجه با «غرابت بخشیدن» به این گزاره های مستعمل اخلاقی آن ها را رنگ نو می زند و چون کالایی تازه به خواننده عرضه اش می دارد. یکی از وجوه عمده آشنا زدایی « طنز » است که حافظ افزون بر بهره گیری از «هنر سازه»های دیگر، از آن برای نشان دادن جامعه ی ریا زده و محفل ها و اشخاصی که باید میزان و معیار صلاح و اخلاق باشند، اما خود مظهر سالوس و دروغ و بی اخلاقی اند، استفاده می کند و در مرحله دیگر برای زنده کردن گزاره های اخلاقی سرد و بی مصرف، و رساندن آن ها به گوش مخاطب، با ترفند های گوناگون هنری، به نو کردن و برگرفتن غبار عادت از چهره هایشان می پردازد، و به قدری وجه هنری این گزاره ها، هنری، دل فریب و زیبایند، که خواننده و یا شنونده با کوشش بسیار می تواند خود را از جاذبه ی زیبایی آن ها برباید و به سطح پیام دست یابد.
بررسی ساختار و محتوای آستانه سرایی در منظومه های فارسی تا قرن ششم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرسوم است شاعر قبل از شروع متن اصلی منظومه ، بخش هایی را به عنوان آستانه منظومه می آورد که حکم دروازه ورود به متن اصلی دارد. این سنت قدمتی دیرین دارد و در کهن ترین آثار ایرانی همچون اوستا و کتیبه های هخامنشی و منظومه های پهلوی دیده می شود و در منظومه های دری نیز استمرار یافته است. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی و با بررسی 19 منظومه فارسی تا قرن ششم، در پی آن است که نشان دهد مقدمه ها از نظر محتوا و ساختار شامل چه مواردی است؟ آیا می توان سیر و تطوری برای آن در نظر گرفت؟ مقدمه های منظومه های مورد بررسی در سه دسته دارای مقدمه های عمومی(یازده مورد)، تخصصی(پنج مورد) و بدون مقدمه(سه مورد) جای می گیرد. در مقدمه هایی اختصاصی، شاعر به اقتضای موضوع اثر، آستانه ای متناسب با آن برای ورود به متن اصلی سامان می دهد. مقدمه های عمومی که از رایج ترین مقدمه هاست، شامل مباحثی چون تحمیدیه، نعت رسول(ص) و صحابه، معراج نامه، آفرینش، بخش آزاد وصفی، مدح ممدوح، سبب تالیف کتاب(اشاره به پیشینه و نقد آنها، دشواری کار، دلیل سرایش) و بستر نهایی است. فردوسی را می توان پیشرو مقدمه سرایی عمومی دانست و بعد از وی مقدمه به مرور تحولاتی همچون بسط اجزای مقدمه، افزودن مقدمه منثور یا بخش های دیگری همچون معراج نامه را داشته است.