فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۳۴۱ تا ۸٬۳۶۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
گلچینی از دیرینه ها: دو نمونه از نخستین اظهارنظرها درباره رمان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی تاریخ معرفت و معاد معنا در اندیشه «شهاب الدین یحیی سهروردی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سهروردی در حکمت اشراق، الگویی از تاریخ معرفت را پی می گیرد که پیش از او در متون صوفیه صورت بندی شده است. این نقشه تاریخی که مبتنی بر حدیثی منسوب به پیامبر اسلام(ص) است، آینده معرفت باطنی اسلام را پس از پیامبر(ص) پیشگویی می کند و برای سرنوشت معرفت الهی در زمین، سه مرحله تعیین می کند: دوران علم حضوری، دوران امانت معنا در کلمه و دوران تبدیل استعاره به رمز. سهروردی به این نقشه تاریخی بازمی گردد و با تعریفی که از حکیم الهی و نقش وی در تأویل رموز عارفان عرضه می کند، تکمله ای را برای تاریخ معرفت رقم می زند. مرحله چهارمی که سهروردی بر این الگوی تاریخی می افزاید، مرحله معاد معنا به حقیقت آن است و تعریف آن تنها با رجوع به کلیّت نظام حکمی سهروردی ممکن می شود. مقاله حاضر می کوشد تا این الگوی تاریخی را از متون صوفیه استخراج کند سپس به تبیین نقش سهروردی در تکمیل آن بپردازد.
نقد اکوفمینیستی داستان «آبی ها»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶۲
33-50
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش برآنیم تا با روش خوانش اکتشافی داستان «آبی ها» از منیرو روانی پور به این سوال پاسخ دهیم که تا چه اندازه در حوادث و رویدادهای این داستان - که در پیوند با باورهای بومی مردم جنوب است - ارتباط میان زنان و طبیعت را می توان ملاحظه کرد؟ تفاوت نگاه زنان و مردان در این داستان به طبیعت چیست؟ مبتنی بر این پژوهش، می توان گفت، منیروروانی پور با دغدغه های زنانه خود توانسته است در این داستان – و البته دیگر داستانهای خود- علاوه بر تاکید بر روی دوگانه زن و مرد، با مطرح ساختن موجودی افسانه ای مانند پری، به نوعی ارتباط نزدیک میان زن و طبیعت را نشان می دهد. زنان این داستان بر خلاف مردان فارغ از نگاه سودجویانه، نوعی رفتار مراقبتی و همدلانه با طبیعت دارند. روانی پور همچنین با تقسیم پریان به آبی ها و قرمزها، توانسته است چهره دو گانه طبیعت را نشان دهد. چهره ای که متناسب با رفتار انسانها (مردان) به یکباره تغییر میکند و زنان این تغییرات ناگهانی را بهتر درک می کنند.
ویژگی ها و صفات سالکان در نگاه شمس تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۳۹۷ شماره ۷۶
290-267
حوزههای تخصصی:
یکی از وجوه مهم تمایز عارفان از اهل شریعت، اهتمام آنان در طی طریق و سلوک است. در زمینه ویژگی ها و صفاتی که سالکان طریقت باید داشته باشند، عارفان بسیار سخن گفته اند و یا در آثار مکتوب خود، در فصل هایی معین به آن پرداخته اند. شمس تبریزی، عارف نامدار قرن هفتم نیز در این موضوع، سخنان مفصلی بیان کرده است. مشکل مهم در دستیابی به نقطه نظرهای شمس در این زمینه، مانند همه مسایل مطرح در مقالات ، پراکندگی آرای او درباره یک موضوع در بخش های مختلف کتاب است. در این مقاله، برای دستیابی به نظرات این عارف درباره ویژگی ها و صفات لازم سالکان، مجموعه ای از دیدگاه های شمس در باب این موضوع، از کل کتاب مقالات استخراج و ارایه گردیده است.
مؤلفه های شعر مفتون امینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفتون امینی، شاعری تجربه گراست که مولفه های شعر او بیانگر تمایل وی به دگردیسی و حرکت در مسیر تجربه های تازه است. این امر به تغییرات متناوب در ساختار و زبان شعر مفتون انجامیده و زمینه ظهور شاخصه هایی انحصاری را در کلام وی فراهم آورده است. در این مجال، چند مولفه اصلی شعر مفتون که عمدتاً برآیند رویکرد متنوع زبانی و تغییرات ساختاری در شعر او هستند، با عناوین «حرکت»، «معنی»، «ابهام»، «مشاهده» و «روایت» مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. طی تحلیل ها به ترتیب، چگونگی تغییر وضعیت و جا به جایی زمانی در مسیر تکوین شعر مفتون تشریح شده؛ کیفیت توضیح و تأکید و شرح و تثبیت معنا در آن بیان گردیده؛ هم چنین شگردهای پنهان سازی معنا و ابهام آفرینی در شعر مفتون توضیح داده شده است؛ افزون بر این موارد، وصف مادی و ملموس عینیات به عنوان یکی از عناصر زیبایی شناسی شعر مفتون و امکان فضاسازی با اشیا و واژه ها در آن مورد بررسی قرار گرفته است. نهایتاً چگونگی استفاده مفتون از شگردهای روایت، یعنی صحنه، نمایش، حرکت، شخصیت پردازی، گفت وگو و... تحلیل و تببین شده است.
الگوهای نوشتار زبان فارسی در پیام رسان ها (مطالعۀ موردی پیام رسان تلگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
تأملی بر کارکرد معنایی و بلاغی تلمیح در غزل سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تلمیح به عنوان یکی از شگردهای بلاغی که هم در حوزه موسیقی معنوی و هم جزو مجموعه تصویر قابل بررسی است، همواره نقشی مهم و مؤثر در القای عواطف و آفرینش تصاویر ادبی؛ بخصوص در حوزه شعر داشته است. ویژگی قابل توجه تلمیح آن است که به عنوان یک شیوه فرمی برای تبیین ذهنیات، می تواند اَشکال بلاغی دیگری را نیز در بطن خود جای دهد و بدین ترتیب، هم جنبه مخیل سخن را قوت بخشد و هم بُعد القایی آن را برجسته سازد. براساس همین اهمیت، هدف مقاله حاضر، بررسی جلوه های کارکرد معنایی و بلاغی تلمیح در غزلیات سعدی است که با روش توصیفی- تحلیلی انجام می گیرد و به شناختن بخشی دیگر از عواطف و اندیشه های سعدی و ظرایف زیباشناختی غزل او می انجامد. یافته های این تحقیق حاکی از آنند که برجسته ترین گونه های تلمیح در غزل سعدی عبارتند از: اشارات و قصه های قرآنی- روایی؛ به ویژه ماجرای پیامبران، تلمیحات تاریخی- داستانی(ماجراهای عاشقانه ای که جنبه داستانی آن ها غالب است) و اشارات اساطیری- حماسی. سعدی انواع تلمیح را به ترتیب در فضای موضوعی- معنایی عاشقانه، عارفانه و تعلیمی- اخلاقی به کار می برد. هر یک از این گروه های محتوایی، شامل جزییاتی متنوع هستند که در متن به آن ها خواهیم پرداخت. بارزترین قالب های فرمی- بلاغی سعدی در جریان کاربرد انواع تلمیح نیز عبارتند از: تشبیه؛ به ویژه اضافه تشبیهی، نماد (کلیدواژه های تلمیحی- نمادین) و ایهام؛ بخصوص از نوع تناسب.
حیرت عصیانی اعصار (اعتراض و عصیان خیامی در شعر م.امید)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأملات یا اندیشه های خیامی از زمان رودکی تا دوره ی معاصر در شعر فارسی رواج داشته است. شک و پرسش های فلسفی، اعتراض و عصیان، تأکید بر ناپایداری عمر و ناگزیری مرگ، استحاله و دعوت به اغتنام فرصت و شادخواری در تمامی دوره های ادبی، کم و بیش دیده می شود؛ با این حال به دلیل توجه خاص خیام به این اندیشه ها، از آنها با عنوان تأملات خیامی یاد می شود. تأملات خیامی در اندیشه، شخصیت و شعر مهدی اخوان ثالث جایگاه ویژه ای دارد. نارضایتی اخوان از اوضاع نابسامان جامعه در دوره ی پهلوی دوم، به ویژه در دهه ی سی، زمینه ساز عصیان فلسفی او می گردد و نهایتاً گله ی شاعر از تقدیر، اعتراض و عصیان فلسفی را به ویژه در مرثیه های اخوان پدیدار می نماید. با این حال، اخوان در بسیاری موارد نسبت به خیام لحنی صریح تر، تندتر و تلخ تر دارد و اعتراض ها، شکایت ها و عصیان های فلسفی او گاه یادآور شطحیات برخی عرفاست. مقاله ی حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی بر آن است تا با تأملی در سروده های اخوان، طی دوره های گوناگون زندگی اش، اعتراض و عصیان خیامی و زمینه های آن را در دو بخش سیاسی اجتماعی و فلسفی مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.
مقایسه ی کاربرد معنایی سیمرغ در منطق الطیرعطار و مثنوی معنوی مولانا با تکیه بر عرفان عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله «مقایسه ی کاربرد معنایی سیمرغ در منطق الطّیر عطّار و مثنوی معنوی مولانا» می باشد. عطار و مولانا سیمرغ را در چند معنای گوناگون به کاربرده اند؛ تا به کمک آن اندیشه های عارفانه ی خود را به خوبی القا کنند. در این مقاله به معرفی سیمرغ به عنوان پرنده ای افسانه ای که در ادبیات عرفانی جایگاه ویژه ای دارد،پرداخته شده است. سیمرغ و کوه قاف در منطق الطّیر و مثنوی از کنایات معروف عرفانی هستند. هم عطّار و هم مولانا،سیمرغ را برای ذکر اندیشه های والای معنوی و عرفانی خود که در ذهن داشته اند؛ با تکیه بر رموز عرفانی در کتب خویش به کار می برند. در این مقاله کوشش شده است تا به معرّفی،تحلیل،کاربرد معنایی و مقایسه ی سیمرغ منطق الطّیربا مثنوی پرداخته شودو به رموز و نهادهای نهفته در به کارگیری سیمرغ از جانب هر دو شاعر در کتب مهم خویش و هم چنین به نقش سیمرغ در سلوک عملی اشاره شود.
بررسی ابیات تازه و منسوب به رودکی سمرقندی در فرهنگ لغت حلیمی (شرح بحر الغرایب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میدان گسترده ادبیات فارسی، بزرگانی مانند میرزایف و براگینسکی و سعید نفیسی، پیش از سایر پژوهشگران، درباره اشعار رودکی (پدر شعر پارسی) پژوهش کردند. انان با تامل های شایسته خود در جمع اوری اشعار رودکی، زمینه را برای پژوهش های دیگر درباره شعر این شاعر فراهم کردند. با توجه به نقل بسیاری از اشعار رودکی در فرهنگ های لغت و دسترسی نداشتن این بزرگان به برخی از این فرهنگ ها، همچنین وجود ابیات نو، ضبط های متفاوت و انتساب های برخی ابیات رودکی به شاعران دیگر و برعکس، یکی از این فرهنگ های لغت در این پژوهش بررسی می شود. این اثر، فرهنگ شرح بحر الغرایب یا لغت حلیمی است. نگارندگان با استفاده از دو نسخه خطی این فرهنگ، به متن کامل تری از انچه علامه نفیسی استفاده کرده است، دست یافته اند. در این پژوهش با نقل برخی از این شواهد، سه بیت تازه منسوب به رودکی معرفی خواهد شد و با تکیه بر فرهنگ نامبرده، درباره انتساب برخی از ابیات به این شاعر، در تصحیح های مختلف از دیوان او، بحث می شود.
تحلیل مضمون های تعلیمی گلستان بر بنیاد نظریه کنش گفتار سرل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خوانشی نو از تلفیق مضامین اسطوره ای و عرفانی نزد حافظ شیرازی و آندره ژید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیوند اسطوره و مضامین عرفانی در بسترهای ادبی و داستانی و در قلمرو وسیع ادبیات یکی از صورتهای بازشناسی هویت های انسانی و اجتماعی است. بررسی و کاربرد آنها در بافتهای ادبی معاصر در نزد حافظ و ژید بمنظور نمایش تحولات اجتماعی، روانی و فردی بوده و صورت نمادین دارد. اگر متون مولفان حکایتی از زمان و مکان را برای ما مشخص می کنند «نمادها و اسطوره های کابردی» آنها این تعیین موقعیت های مکانی و زمانی را بسیار ملموس خواهد کرد. برخی از آنها بسیاری از مفاهیم ذهنی مثبت را نشان خواهند داد برخی دیگر انگاره های ذهنی منفی را مجسم خواهند کرد. اسطوره نه تنها به فرهنگ زندگی انسانها، بلکه به ادبیات و عرفان نیز عمیقاً نفوذ کرده است. بسیاری از روایت های منظوم و منثور در نزد حافظ و آندره ژید از مفاهیم عرفانی برخوردار هستند که دسترسی به آنها نیازمند شناسایی عوامل و محتوای متن این مولفان است. در مقاله حاضر تلاش بر این است تا با بررسی متون این خالقان ادبی از منظر اسطوره و مضامین عرفانی، تقارب و تفاوتهای آن را نشان دهیم.
ترسبات الغزو الأمریکی للعراق (2003م) فی الشعر العراقی الجدید؛ بشری البستانی نموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
180-151
حوزههای تخصصی:
ینوی هذا البحث تقدیم موضوع الحرب بوصفه منتجاً مؤثراً فی صمیم العملیة الإبداعیة (الشعر) من خلال شعر الشاعرة العراقیة، بشری البستانی. حرب الخلیج الثالثة وقعت فی العراق سنة 2003م واستمرت من 19 مارس إلی 1 مایو 2003م. وأدت إلی احتلال العراق من قبل الولایات المتحدة الأمریکیة ومساعدة دول أخری مثل بریطانیا وأسترالیا وبعض الدول المتحالفة مع أمریکا، وهکذا اتجه الشعر العراقی الجدید إلی اتجاهین، الأول: الصامت الذی لاذ بالدمع فی زمن العنف الذی أبرز تجلیاتها هی الجثث والرؤوس المقطوعة، وأنقاض الحیاة المدمرة، والثانی: المقاوم الذی عمل علی رصد أسباب الهزیمة، فنادی بالصمود والتحدی، وحث علی الجهاد، وفرح للنصر علی قوات الاحتلال. إن هذا البحث یبین أهمیة هذه الأصوات وترسباتها فی الشعر الوطنی العراقی من منظار الأعمال الشعریة لبشری البستانی، علی اعتبار أنها من إحدی أهم شعراء المقاومة العراقیة فی مواجهة قوات الاحتلال الأمریکی. ومن نتائج البحث هی أن الشاعرة راویة أدبیة ومراسلة حربیة تصور المعرکة الشاقة والحرب الضروس المفروضة علی العراق من قبل أمریکا وحلفائها بکل وسائلها وتکشف عن طرقها الملتویة وأسالیبها الشیطانیة وأهدافها المعلنة والمستورة.
بررسی تعهد ادبی در شعر هاشم الرفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس مسئولیت ادیب در برابر مسائل مربوط به جامعه را تعهد ادبی می گویند که یکی از مهم ترین موضوعات ادبی در چند دهه اخیر به شمار می رود. شاعر یا نویسنده ای که به ارزش های انسانی پایبند است و احساس می کند که آن ها در حال سست شدن و تباهی هستند و خود را ملزم به انعکاس چنین مسائلی در شعر و نثر خود می داند، در حقیقت در راه تعهد ادبی گام برداشته است. هاشم الرفاعی شاعر معاصر مصری نیز از جمله کسانی است که با تأثیرپذیری از اوضاع سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه، شعرش را وقف رسالت خویش و بیان رنج ها و آرزوهای مردم سرزمین مصر نموده است. در این پژوهش با روشی توصیفی- تحلیلی به این سوال اصلی پاسخ داده شده است که عوامل پیدایش و مهم ترین جلوه های تعهد ادبی در شعر هاشم الرفاعی چیست؟ یافته ها نشان می دهد که اوضاع نابسامان جامعه مصر به خاطر حاکمیت استبداد و نفوذ استعمارگران از عوامل اصلی گرایش شاعر به انجام تعهد ادبی وی است. او مدافع سرسخت ظلم ستیزی و دعوت به اتحاد بوده و بدین طریق هنر خویش را در خدمت هدفی والا و رسالتی انسانی قرار داده است. ستایش آزادی خواهان و مقابله با حاکمان فاسد از درون مایه های پربسامد در شعر شاعر است.
تجربه عرفانی در وکروم اروشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال شانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۱
195 - 212
حوزههای تخصصی:
وکروم اروشی نام نمایشنامه ای از کالیداس ،شاعر قوی طبعِ هندی است که تجربه ای عرفانی را در آسمانی خیالی و مثالی به تصویر می کشد و در قالب اسطوره، رمز و نماد بیان می کند.از سوی دیگر وکروم اروشی، شخصیت اصلی نمایشنامه ، زنی آسمانی نژاد، و پری ای خیالی است که متضمن معنی آنیمای یونگ ، « دئنا»ی اوستا و بازتاب صفت جمال الهی و عشق در عالم عرفان است. اهمیت تحقیق حاضر که به روش توصیفی تحلیلی،با تکیه بر منابع کتابخانه ای انجام شده، در پاسخ به این سوال است که تجربه عرفانی در نمایشنامه مذکور چه ابعادی دارد؟ و نشان می دهد که چگونه زبان نمادین شاعر، عشق، صور و اطوار آن را در این نمایشنامه شرح داده است. عشق پادشاهی که در آسمان خیال با پری جمال برخورد می کند؛ به هدایت او گوهر گرانبهای حیات را می یابد و در نهایت از بطن پری شاهزاده ای به عمل می آید که شکارگر مرگ و پیام آور زندگی جاوید است.شاهزاده ای که همان جان جلایافته و ضمیر روشن شاه است که پس از طی طریق، رخ نموده است و خلعتِ شاهی به راستی شایسته ی او و از آنِ اوست.
شگردهای فانتزی سازی در داستان های «محمدرضا شمس»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فانتزی انواع گونا گونی چون فانتزی پری وار، تمثیلی، واقع گرا، فلسفی، گروتسک و... دارد و از یک منظر به فانتزی عام و فانتزی نو و از منظری دیگر به فانتزی فرودین و فرازین تقسیم می شود. می توان گفت وجه تمایز انواع فانتزی ها در نوع تخیل موجود در آن هاست، اما آنچه در همه آن ها مشترک است آفریدن دنیایی تخیلی و فراواقعی است. خلق این دنیای تخیلی و فانتاستیک از طریق شگردهایی صورت می گیرد که البته در همه آثار فانتزی، ثابت و از پیش شناخته شده نیست بلکه از طریق بررسی های مختلف می توان به آن ها پی برد. نگارندگان در این پژوهش با بررسی چهار داستان از محمدرضا شمس، یازده شگرد فانتزی ساز را مشخص کرده اند که برخی از آن ها در مقایسه با پژوهش های پیشین تازگی دارند؛ مانند انتخاب راوی و قهرمان دیوانه نما، زمان پریشی، عینیت بخشیدن به مثل ها و نفرین ها و دعاها، استفاده از کهن الگوها و شخصیت های جادویی قصه های کهن، بنا نهادن داستان بر پایة ضرب المثل ها و فرهنگ عامه، و جان بخشی به مردگان و برانگیختن عالم اموات. از حیث انواع نیز، گونه های مختلف فانتزی اعم از واقع گرا، فلسفی، پری وار، تمثیلی، گروتسک و فانتزی اشیا را در داستان های شمس می توان دید.
بررسی انتقادی تطبیقی صنعت سجع در بلاغت فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۵)
43 - 66
حوزههای تخصصی:
سجع به عنوان یک آرایه بدیعی مبتنی بر آرایش لفظی و ظاهری، در اکثر آثار بلاغی عربی و فارسی مطرح شده است. هدف این مقاله این است که با نگاهی انتقادی و تطبیقی، تطور و تحول این صنعت را از دوران نخستین بلاغت نویسی تا روزگار معاصر نشان دهد. بدین منظور، سیر تاریخی این صنعت بر اساس زمان و زبان تألیف آثار بلاغی و بدیعی مطالعه شد. برای درک بهتر و سهولت کار، انواع و اقسام سجع و آرایه های متشکل از آن نظیر ترصیع، موازنه و تسمیط و تجزیه به صورت متفاوتی طبقه بندی و نقد و بررسی شدند. با تطبیق دیدگاه های عربی و فارسی در دوره های مختلف این نتیجه حاصل شد که در مورد اصول و روش های سجع پردازی در این دو زبان، اختلاف های اندکی وجود دارد. بلاغت نویسان فارسی در کلیّت صنایع بررسی شده، از علمای بلاغی عرب متأثر گشته اند، اما گاهی نوآوری هایی جزئی در روش و قواعد صنایع ایجاد کرده اند که تکمیل کننده دیدگاه های عرب زبانان بوده است. با وجود این، نارسایی هایی در تعریف صنعت سجع و اصول و قواعد آن وجود دارد که منجر به انحرافات و خطاهایی در تعریف انواع آن در سطح کلام و در شعر شده است.
آسیب شناسی مقاله های مثنوی پژوهی از نظر توجه به مشرب عرفانی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به سبب اهمیت مثنوی معنوی و بسیاری پژوهش های علمی، مقاله های گوناگون و پرشماری درباره این اثر نوشته شده است. هریک از این مقاله ها از دیدگاهی ویژه می کوشند جنبه ای از جنبه های مثنوی را تحلیل و تبیین کنند. شمار بسیاری از این مقاله ها به شرح بیت یا ابیاتی از مثنوی ، فهم متن ان و مطالعه تطبیقی مثنوی با اثار دیگر می پردازند. فهم مثنوی و شرح ابیات و تبیین منظومه فکری مولوی بدون شناخت دقیق و عمیق از سنت و مشرب عرفانی مولانا یا ممکن نیست و یا ناتمام و ناقص خواهد بود. متاسفانه با وجود نگارش مقاله های پرشمار و سودمندی که در باب مثنوی نگاشته شده است، بخش بسیاری از این مقاله ها به مشرب عرفانی مولانا توجهی نداشته اند. این پژوهش مقاله هایی را بررسی و تبیین می کند که درباره مثنوی در بین سال های 1380 تا 1395 در چهل و شش مجله علمی انتشار یافته اند. از مجموع 486 مقاله، در 36 مقاله توجه به شیوه عرفانی مولوی ضروری بوده است. از این 36 مقاله فقط 11 مقاله به این موضوع توجه کرده اند و از 11 مقاله نیز تنها در 7 مقاله، ان هم به طور غیرروشمند و نامنسجم، چنین تبیین شده است که شیوه عرفانی مولوی از روش ابن عربی متفاوت است. در هیچ یک از مقاله های حوزه مثنوی پژوهی، سنت و مشرب عرفانی مولوی تببین نشده؛ همچنین در هیچ یک برای دستیابی به اهداف پژوهش، به اصول و فروع شیوه عرفانی مولوی نیز توجهی نشده است.
نقد دیوان نظام الدین استرابادی (قصاید) تصحیح و چاپ کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی در سال 1391 تصحیح دیوان نظام استرابادی را منتشر کرد. با احترام به تصحیح کنندگان و سپاس از زحمات انان برای معرفی این اثر به جامعه علمی، در این مقاله تصحیح این دیوان نقد می شود. درون مایه این اثر، دینی است و با ادبیات شیعی (پیش از دوران صفویه) ارتباط دارد؛ به همین سبب انتظار می رود تصحیح کنندگان با گذاشتن وقت بسیار، این تصحیح را با دقتی ستودنی به انجام رسانده باشند. مسیله اصلی این پژوهش بررسی شیوه تصحیح و ارایه کاستی های اثر است تا شاید در چاپ بعدی زدوده شود؛ همچنین نشان دادن مبنایی برای کارهایی از این دست است تا تصحیح کنندگان دیگر، چنین خطاهایی را تکرار نکنند. با بررسی این تصحیح و مقابله ان با نسخه های خطی ای که تصحیح کنندگان از ان بهره برده اند، نکته های درخور توجهی به دست امد؛ مهم ترین انها عبارت اند از: ناهماهنگی عنوان کتاب با محتوا و اشاره نکردن به مثنوی سعادت نامه و دستور معما ، نقص مقدمه، نداشتن روش علمی در شیوه تصحیح، ترجیح های نادرست در نسخه بدل ها، بی دقتی های بسیار املایی و انشایی و چاپی، بی توجهی به معنا در تصحیح، افتادگی های ابیات، نداشتن فهرست قصاید، نداشتن شماره ابیات در قصاید و قالب های دیگر شعری، ارجاع های ناقص در متن و پاورقی، بیان مطالب تاریخی بدون پایه علمی، تسلط نداشتن به معنای متن، پایبندنبودن به ارزش گذاری نسخه ها، معنی نشدن واژه های نااشنا برخلاف انچه در مقدمه گفته شده است، حذف کمابیش همه نسخه بدل ها و اوردن سلیقه ای بعضی از نسخه بدل ها با اشتباه، نااشنایی تصحیح کنندگان با شیوه نگارش کاتبان و درنتیجه خوانش های نادرست، توجه نداشتن به وزن های عروضی در خوانش اشعار و خطاهای خوانشی اشکار، افتادگی واژه ها، مشخص نبودن ابیات تضمین شده، تکراری چاپ شدن ابیات و مصراع ها، اشفتگی پاورقی ها در ارجاع به نسخه بدل ها.