فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۷٬۹۸۱ تا ۴۸٬۰۰۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
کانون روایت در داستان حضرت ابراهیم (ع) بر اساس دیدگاه ژنت
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های قرآن استفاده از قالب داستان است. خداوند متعال بسیاری از وقایع و رویدادها را در قرآن کریم به شکل داستان و برای دعوت مردم به زندگی صالح نقل کرده که بیانگر اهمّیت روایتگری و نقش پررنگ آن در هدایت غیر مستقیم انسان هاست. یکی از داستان هایی که در سوره های متعدّد قرآن آمده ، داستان حضرت ابراهیم (ع) است. این پژوهش در پی آن است که داستان تولّد حضرت ابراهیم (ع) را از دیدگاه روایت شناسی ژرار ژنت بررسی کند. برای این منظور، ابتدا چگونگی تولّد حضرت ابراهیم (ع) با توجّه به آیات و روایت نقل شده است. سپس سطوح روایت شناسی ژنت؛ یعنی روایت ، داستان و عمل روایتی و در ادامه مؤلفه های رابط این سطوح « زمان دستوری »، « وجه و حال و هوا » و « صدا و لحن » در داستان تولّد حضرت ابراهیم (ع) تحلیل و بررسی شده است .
نقد و بررسی کتاب: تصحیح بیت هایی از لامعی گرگانی
حوزههای تخصصی:
Du mal d’être romantique au mal (d’) écrire valmorien dans Les Pleurs(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Alors que les espoirs déçus de la Révolution française de 1789 et les nombreux bouleversements socio-politiques consécutifs ont créé dans la 1ère moitié du XIXème siècle, un inapaisable mal du siècle qui « implique un manque de volonté, une mélancolie introspective, un culte du moi, une complaisance dans la souffrance et un repli sur soi » Jennings C. (1970 : p.559) ; Marceline Desbordes-Valmore, poète dont aucune notice biographique ne certifie une grande connaissance livresque, entreprenait à travers Les Pleurs, une aventure poétique intimiste et doloriste. Voix féminine, unique femme parmi les poètes maudits dans un siècle de pessimisme radical, elle s’adonne à une poésie aux allures lacrymales qui s’origine dans une vie de famille ruinée par de nombreux décès de proches, un désenchantement amoureux, et surtout sa condition de femme dans un environnement dominé par la langue et la pensée masculines. La poétisation de son mal d’être et de son âme tourmentée, engendre une esthétique aussi instable : tensions énonciatives sur le statut du je lyrique, hybridation générique avec la théâtralisation du langage poétique, hésitation dans une écriture androgynique pour trouver l’équilibre ; et enfin des soupçons de négligences stylistiques et prosodiques. Ce qui pourrait s’apparenter à un « mal écrire » valmorien, devient plutôt un « mal d’écrire » fécond, qui donne une expressivité à la douleur et plie sa poésie aux exigence d’un référent déstabilisant.
تحلیل انتقادی گفتمان شیعی در شعر فارسی از رودکی تا غضائری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
1 - 26
حوزههای تخصصی:
شعر فارسی دیرزمانی است که تجلی گاه گفتمان شیعی است. رخدادهای بزرگِ تاریخ تشیع چون غدیر، سقیفه و عاشورا هرکدام در مقام خود در اندیشه و به دنبال آن در شعر شاعران بازتاب یافته اند. حوادثی که بر سر جانشینی پیامبر اسلام روی داد، مسلمانان را با پدیده ی اختلاف درونی و انشعاب در امت اسلامی مواجه و آنان را با پرسش هایی پیرامون مسائل اساسی اولین تجمع سیاسی شان آشنا کرد. این مقاله با هدف بازنمایی تأثیر این گفتمان بر شعر فارسی از رودکی تا غضائری و با مطالعه ی منابعِ اصلی و تجزیه وتحلیل داده ها انجام شده است. با بررسی اشعار پارسی گویانِ نامی از رودکی تا غضائری به ویژه بُندار رازی، فردوسی، کسایی و غضائری رازی براساس روش انتقادیِ نورمن فرکلاف، یعنی بررسی متن، عمل گفتمانی و عمل اجتماعی، روشن شد که گفتمانِ غالب در شعر این شاعران، حب اهل بیت و افضلیت علی است. رودکی، دقیقی، بندار، کسایی، فردوسی و غضائری با اشعار خود در مقام رخدادی ارتباطی نه تنها به بازتاب گوشه ای از عمل اجتماعی روزگار خود پرداخته اند که نظمِ گفتمانی شیعی را نیز در شعر فارسی پی ریزی کرده اند.
«غزل مدیحه سرایی» حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نیمه دوم سده ششم هجری قمری با تشکیل حکومت های کوچک محلّی با عنوان اتابکان که باقیمانده حکومت نیرومند جلال الدّین ملکشاه سلجوقی و نظام الملک توسی بود سکته ای در قصیده سرایی سبک خراسانی و مدیحه سرایی رخ داد که با یورش مغولان و تاتارها سبک مدیحه سرایی از قالب قصیده به قالب غزل به ارث رسید. بنابراین محتوای قصیده در نزد بزرگان ادب تبدیل به سخنانی در باب عرفان، اخلاق و مسایل اجتماعی گردید. تعزّل که دارای بار غنایی و عاشقانه بود و به تدبیر سنایی از قصیده جدا شده و به قالبی مستقل با نام غزل بدل شده بود به گونه ای تلفیقی ضمن بیان حالات عاشقانه و عارفانه بار مدیحه سرایی را هم به دوش کشید. این شیوه از غزل در نزد حافظ به ویژگی سبکی تبدیل شد. حافظ که شاخص و برترین نماینده سبک غزل مدیحه سرایی است پس از خود پیروانی پیدا کرد اگرچه هیچکدام هیچگاه به عظمت او نرسیدند. نگارنده در این گفتار کوشیده است تا به روش (توصیفی – تحلیلی) به تحلیل و معرّفی سبک «غزل مدیحه سرایی» حافظ در اشکال مختلف آن بپردازد و از آغازگر این شیوه و نمونه ای از پیروان آن پس از حافظ یاد کند.
La Désémantisation des Mots et l’Ambivalence Narrative dans L’Amant de Marguerite Duras(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Recherches en Langue et Littérature Françaises Année ۱۵, No ۲۸, L’hiver Et Le printemps ۲۰۲۱
177 - 189
حوزههای تخصصی:
Pendant des siècles la littérature était le privilège exclusif d’une élite d’hommes érudits, donc c’est l’idéologie masculine qui pèse fortement sur le langage et le discours dominant. A l’aube du XXème siècle, des femmes écrivains ont essayé de retrouver, au moyen de l’écriture, leur place de sujet dans la société. L’Amant de M. Duras peut être considéré comme une remarquable fresque sur la société patriarcale de son temps. En faisant une étude sociocriticienne selon la méthode analytique de Pierre V. Zima qui s’appuie sur les structures narratives, sémantiques et linguistiques du texte, nous tenterons de repérer les éléments constitutifs de la structure du roman afin d’en déceler l’idéologie féminine, ainsi que le sens subjacent qui sont le fruit de la situation sociolinguistique. La crise du roman, la désintégration de la syntaxe narrative et la position précaire du sujet (du narrateur) dues à l’ambivalence et le bousculement des valeurs, est le fruit des transformations bouleversant la société contemporaine à l’œuvre.
ترجمه و پای چوبین «وفاداری»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علل و انگیزه های کاربرد مضامین تعلیمی در منظومه رامایانا بازسروده ملامسیح پانی پتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۳
137-161
حوزههای تخصصی:
شاعران فارسی زبان در شبه قاره هند نیز همانند ایران، آثاری گران سنگ و پرمحتوا از خود بر جای گذاشته اند. یکی از این آثار ارزشمند، منظومه حماسی رامایانا بازسروده ملامسیح پانی پتی است. این منظومه یکی از آثار نفیس متعلق به سده یازدهم هجری است که روایتگر عشق دو دلداده به نام های «رام» و «سیتا» است. این منظومه سرشار از عاطفه و صورخیال شاعرانه است؛ به همین سبب می توان آن را در ذیل منظومه های غنایی جای داد. در متون تاریخ ادبیات، رامایانا یکی از آثار حماسی هندوستان معرفی شده است؛ اما برخورداری از مضامین عاشقانه و نبودِ عناصر سازنده حماسه در این اثر سبب شده است که رامایانای ملامسیح تاحدّ تأمل برانگیزی از زمره آثار حماسی خارج شود. علاوه بر آن، مفاهیم و مضامین تعلیمی نیز در این اثر بسامد بالایی دارد و تاکنون پژوهشی به طور ویژه مضامین تعلیمی را در منظومه رامایانای ملامسیح پانی پتی بررسی نکرده است؛ ازاین رو نگارندگان این مقاله بر آن شدند تا در مقاله حاضر با استفاده از روش اسنادی کتابخانه ای و خوانش بیت به بیت اثر یادشده، ضمن تحلیل مضامین تعلیمی این منظومه، به چرایی بازتاب این قبیل مضامین در آن بپردازند. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که در این منظومه، مضامین و معانی تعلیمی و حکمی فراوانی وجود دارد که شاعر آن ها را به اقتضای زمینه انفعالی و ذوقی به کار برده است.
تحلیل الگویی نمودهای رمانتیسم در شعر سپهری (با تمرکز بر شعر "صدای آب")
منبع:
پژوهش های ادبی و بلاغی سال اول زمستان ۱۳۹۱ شماره ۱
75 - 92
حوزههای تخصصی:
زبان، نوع نگرش، جهان بینی و سبک شعری سپهری، شعر او را به اصول و مبانی مکتب رمانتیسم نزدیک کرده است. همانندی و مناسبات گسترده میان دید، اندیشه و احساس سهراب با مبانی اندیشه مکتب رمانتیسم قابل بررسی است. بر این مبنا و با توجّه به روح عرفانی حاکم بر درونمایه های شعر سهراب، ساختار الگویی شعر او را از همان زاویه ای تحلیل کرده ایم که منتقدان بر اساس آن به تحلیل الگویی زیباشناسی و نگرش رمانتیک دست زده اند. در این جستار، شعر سهراب با محوریّت الگوی سفر در دو محور عرضی (با تمرکز بر شعر شاخص «صدای پای آب») و طولی «شعر- زندگی» او، ضمن تحلیل مناسبات و نظام تکرار این الگو در مجموعه اشعارش، تبیین و تحلیل شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که بخشی از مؤلّفه های جهان اندیشه رمانتیست ها مانند بازگشت به طبیعت و بدوی گرایی، غلیان احساسات، غلبه تخیّل، خردستیزی، من مداری و انزواطلبی، ستایش کودکی، گریز از حال و سفر به سوی جامعه آرمانی، فردیّت و رسیدن به آزادی که در اصول هنری این مکتب، خاصیّت الگویی یافته اند و در نظام بصری، فکری، زبانی و ساختار آثار رمانتیک با نظم معنی داری تکرار شده اند، از نمودهای اصلی تبلور غلبه ناخودآگاه بر خاستگاه های روانی خلاقیّت در این مکتب و وجه اشتراک زیباشناسی این مرام هنری- فلسفی و غایت گرایی ناخودآگاه مؤلف در مسیر تکرار الگوهای ازلی بنیادین چون فردیت و تشرّف است.
تحلیل ساختار حس آمیزی در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام دلالت در متن مغلوب، باز و قلمروی معنایی آن گشوده است. شاعر یا نویسنده، متأثر از بافت زبانی در این متون، به ادراکاتی تازه و کشف ارتباط هایی جدید دست می یابد که در پی انتقال از یک سطح به سطح دیگر، گاه اخلالی در سطوح انتزاع جدید رخ می دهد. ریزش، پاشیدگی معانی (از اصطلاحات ژاک دریدا)، چندبعدی شدن کلام و... مهم ترین خصلت های شاخص متن مغلوب هستند. غزلیات شمس نیز، از جملة این متون است. مولانا در بسیاری از اوقات، مغلوب حال خویش است؛ لذا شعر او گاه، خودبه خود دچار تناقض می شود و تنش میان اندیشه و صورت منحرف شده را فاش می کند. به دلیل شناوربودن پیوندها، تغییری که با دخالت سوژه در حدود مرزها و ساختارهای مرسوم، بر متن یا اُبژة در جایگاه متن ایجاد می شود، می تواند انحراف از سطوح پیشین و سنت شکنی از آن را در بر داشته باشد. انحرافی که در حس آمیزی ها نیز رخ می دهد، از یک سو وابسته به سطح پیشین است و از سوی دیگر، با ساخت یک سطح انتزاعی تازه، در پی کسب بیانی با هویتی نیمه مستقل است. در پژوهش پیش رو نحوۀ ساخت یابی حس آمیزی بررسی است. بر طبق پژوهشی که صورت گرفته است، مشاهده شد که از میان شیوه های مختلفی که منجر به پیوندهای جدید و انحراف در سطوح انتزاع می شود، کانونی شدن یک حس، استعاری شدن زبان، تأویل پذیر ساختن دلالت ها، عامیانه و گفتاری ساختن زبان، از جملة شیوه هایی هستند که در خلق حس آمیزی ها در غزلیات شمس، سهم بسیار چشمگیری داشته اند.
آسیب شناسی فرهنگی قوم بلوچ بر اساس مَثَل ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۵۵
73 - 113
حوزههای تخصصی:
پژوهش درباره زبان ها و گویش های محلی ایران و جمع آوری نمودهای مختلف فرهنگی ازجمله مثل ها، موجب شناخت بهتر فرهنگ و تاریخ اقوام، حفظ گویش و فرهنگ آن ها و درنهایت شناخت بهتر زبان ها و فرهنگ ایرانی می شود. ضرب المثل ها، بخشی عمده از فرهنگ عامه مردم بلوچ هستند که بررسی دقیق آن ها در مطالعه الگوهای فرهنگی، ارزش های اجتماعی و تحقیقات جامعه شناختی راهگشا خواهد بود. بیشتر این مثل ها دارای مفاهیم عالی اخلاقی و فرهنگی هستند که در آموزش اندیشه ها و مفاهیم متعالی، انتقال تجربیات قومی و نسلی و پیشرفت افراد در جامعه نقشی اساسی دارند، امّا مثل هایی نیز وجود دارند که کارکردهایی منفی دارند و به نظر می رسد که در گذر تاریخ، مایه آسیب و ناکامی های اجتماعی و فرهنگی بوده اند. این پژوهش به روش مطالعه کتابخانه ای و به شیوه تحلیلی به بررسی این دسته از مثل ها پرداخته است تا تأثیری در افزایش آگاهی فرهنگی و ارتقای نگاه های منطقی و معقول در جامعه و فرهنگ بلوچ داشته باشد. هرچند شمار این قبیل مثل ها کم است، اما به سبب رواج گسترده، باعث ایجاد آسیب فرهنگی در جامعه شده اند. آسیب های فرهنگی در سه حوزه فرد، خانواده و اجتماع به همراه باورهای خرافی حوزه فرهنگ بررسی شده اند. هرچند یافته های پژوهش حاضر، بیشترین فراوانی را در آسیب هایی که مربوط به خانواده هاست نشان می دهد، اما پژوهش مستقل و مستندی با جامعه آماری مشخص در این خصوص صورت نگرفته است.
متناقض نمایی ( پارادوکس) در اشعار مهدی اخوان ثالث
حوزههای تخصصی:
متناقضنمایی، یکی از شگردهای زبانی است که باعث آشناییزدایی در کلام و برجستگی آن میشود. این ترفند ادبی، از موضوعاتی است که در شعر معاصر فارسی، به ویژه شعر اخوان ثالث کمتر به آن پرداخته شده است. در مقاله حاضر سعی بر آن است تا با روش تحلیل محتوا، عوامل ظهور پارادوکس و گونههای آن در شعر اخوان ثالث مورد بررسی قرار گیرد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که تصاویر و تعابیر پارادوکسی در شعر اخوان غیر از ارزش ادبی، با تفکرات وی پیوندی عمیق و تنگاتنگ دارد. او بسیاری از مسائل سیاسی و اجتماعی و... را که بیان آنها به صورت صریح ممکن نیست، با کمک زبان و تصاویر پارادوکسی ممکن و آشکار میسازد. وی برای انتقال معانی مورد نظر خویش از هر دو نوع پارادوکس ترکیبی و تعبیری بهره جسته است. این در حالیست که پارادوکسهای تعبیری جایگاه ویژهای (بسامد بالایی) را در شعر وی به خوداختصاص دادهاند. کلیدواژهها: شعر معاصر فارسی، مهدی اخوان ثالث، پارادوکس، مسائل سیاسی اجتماعی، مسائل عاشقانه
تحلیل بلاغی و تأویلی تصویر خورشید در مثنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال چهارم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۰
39 - 50
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی نمایاندن محوری ترین و کانونی ترین تصویر در جهان ذهن و اندیشه مولوی است. نویسنده درصدد است با تجزیه و تحلیل این تصویر پویا و پرابهام در مثنوی با تکیه بر دلالت های ساده زبانی و صورت های بلاغی، الگوی اندیشگی شاعر را بررسی کند. مولوی چه آن زمان که در بلخ (خراسان) می زیست و چه وقتی که در معرض آفتاب شمس در قونیه قرار گرفت، محو تابناک ترین تجلی حق بود. در این پژوهش، ضمن اینکه به ویژگی های صوری و ذاتی خورشید اشاره شده، مقاصد مولوی نیز برای بیان امور غیرحسی، غیبی، آن جهانی و غیرمادی کاملاً هویدا گشته است.
بررسی مفهوم فقر در اشعار خاقانی
حوزههای تخصصی:
خاقانی شروانی، سخنور بزرگ ادب فارسی در قرن ششم از شاعران گران مایه و از استادان درجه اول سخن پارسی می باشد؛ که در بسیاری از جنبه های سخنوری ممتاز محسوب می شود. معانی به کار رفته در شعر خاقانی تا سالیان دراز به دلیل استفاده وی از استعارات، آرایه های هنری و به کار بردن اصطلاحات علمی که سبک خاص وی را رقم می زند مورد غفلت واقع شده بود. پیداش افکار و مفاهیم عارفانه در شعر فارسی، سبب شد تا بسیاری از شاعران در این زمینه طبع آزمایی و نظریات خود را بیان کنند.
از جمله مسائلی که در اشعار وی، نمود فراوانی دارد و وی بارها بدان پرداخته است، مفاهیم عارفانه و صوفیانه می باشد. بررسی کلی و همه جانبه ی افکار وی از این منظر، مسلماً در خور یک مقاله نیست. لذا در این مقاله سعی شده است تا مفهوم فقر که وی خود را در این زمینه نظریه پرداز می داند مورد ارزیابی واقع شود.
هانری د مونترلان: ادیبی در مکتب سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همسنجی ترجمه کنش های گفتاری سوره مریم (با تکیه بر ترجمه های الهی قمشه ای، فولادوند، خرمشاهی، صفارزاده و مکارم شیرازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان در اصل ترجمه ای از تصورات و مفاهیم ذهنی انسان است؛ بنابراین، ارتباط بین زبان و ترجمه، حقیقتی انکارناپذیر است. کاربردشناسی به عنوان یکی از زیرشاخه های زبان شناسی به بررسی پاره گفتارها در درون بافت می پردازد. کنش گفتاری از مهم ترین مفاهیم کاربردشناسی است که به نوعی به تحلیل گفتمان مربوط می شود؛ از آن روی که گفتمان، سلسله ای از کنش های گفتاری است. در پرتو اهمیت مسأله، نگارندگان در این جستار بر آنند تا با در پیش گرفتن روش تحلیل گفتمان و با تکیه بر ترجمه های پنج مترجم همچون الهی قمشه ای، خرمشاهی، فولادوند، صفارزاده و مکارم شیرازی از قرآن کریم به همسنجی ترجمه کنش های گفتاری در سوره مریم بپردازند. از نتایج تحقیق این است که مترجمان در ترجمه کنش های گفتاری مستقیم، مانند کنش های امری حقیقی و کنش های اعلامی و تعهدی درست عمل کرده اند، اما در ترجمه کنش های اظهاری، عاطفی، ترغیبی و به ویژه استفهامی که گاهی به دلایل بلاغی از معنای اصلی خود خارج می شوند، ضعیف عمل کرده و در مواردی حتی مفهوم را به ذهن مخاطب منتقل نکرده اند و تنها به ترجمه تحت اللفظی بسنده کرده و بیشتر توجهشان به ساختار نحوی آیه بوده است. دیگر اینکه در فرآیند ترجمه به ترجمه بافت محور و به عناصر مهم در گفتمان از جمله عنصر متکلم، مخاطب و پیام مورد هدف متکلم، عنصر زمان و مکان، اهمیت نداده و از شیوه های مؤثر در رساندن مفهوم کنش های گفتاری، خصوصاً کنش های گفتاری غیرمستقیم مانند علائم سجاوندی و بعضی از هنجارهای نحوی و موسیقایی قرآن، بهره نبرده اند.
Postmodern Paranoia, Schizophrenia, and Social Justice in Don DeLillo’s "Libra"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present article attempts to demonstrate how Don DeLillo’s Libra addresses the lack of social justice because of the domination of paranoia and conspiracy in the contemporary American society. John Rawls, the late Harvard University professor, has written about a just society and a utopian world in his major works. In Libra , DeLillo explores the assassination of Kennedy by Oswald and its adverse effect on society in general. In this novel, paranoia is experienced as paranoid schizophrenia, in which sufferers exhibit traits of both of them. Although Libra is based on historical events and real-life figures, it is not an attempt to produce a historically accurate version of these events. DeLillo does not aim to explain what really happened on that day, or establish an unequivocally true account of the assassination conspiracy. Rather, he uses the character of the conspirator Everett’s young daughter Suzanne to portray the disturbing paranoid state. By combining fragmented reality and evoked paranoid responses DeLillo is producing a work of literature by illustrating how this paranoid schizophrenia breeds social disease. Therefore, the main objective of this paper is to illustrate there is no social justice in this paranoid postmodern world.
«انقلاب های ابداعی در مضامین انفجاری قرآن کریم»: ۱- "انقلاب معنایی"
منبع:
مطالعات ادبی متون اسلامی سال چهارم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
161 - 185
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم جنبشی ابداعی و نوپرداز در ساختاری منسجم از جانب وحی بر وجود نبی اکرم(ص) الهام گشته است. این معجزه بی همتا در قالب دلالت های معنوی و بافتاری از سبک نگارشی نوین و تعابیر بدیع باعث اعتلای فکر بشری، غنای زبانی و گشایش افق های بکر گشته است. تعابیر و تصاویر نوگرا، مضامین آیات الهی را به سوی حقایق برتر از دستاوردهای فکری بشر سوق می دهند، به گونه ای که استدلال و منطق از ارائه تصویری روشن از درون مایه های این مضامین با توجه به واقعیت های موجود ناتوان اند. شکل استمراری، انقلاب معانی و تداعی آزاد اندیشه ها هسته واقعی رویکرد ابداعی و نو گرایانه در قرآن را تشکیل می دهند. این کلام بدیع جلوه ای از انقلاب های معنوی، فکری در سیمای ابداعی با مضامین نوگرا است که معانی لایتناهی سرچشمه گرفته از ذات اقدس الهی را از گرفتاری در زنجیره های عقلی و قوانین بی ثبات مادی برخاسته از نگرش محدود بشری فراتر می برد و ذهن خلاق را در فضای بکر و معانی پرمحتوا جهت دست یابی به درونمایه های کلام الهی به پرواز درمی آورد، و راه نواندیشی به این معجزه جاویدان را در مقابل بشر می گشاید.
تبیین غم و اندوه در شروه سرایی های فایز دشتی، محمدخان دشتی و مفتون بردخونی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
96 - 111
حوزههای تخصصی:
ادب غنایی بیان نرم و لطیف احساسات و عواطف شخصی شاعر است و به عشق، دوستی، رنج، نامرادی و هرچه روح آدمی را متأثر می کند، توجه نشان می دهد. آنچه این نوع ادبی را از غیر آن متمایز می سازد، غلبه عنصر احساس و عاطفه بر دیگر عناصر شعری است. اندوه یکی از عمیق ترین و متأترکننده ترین احساسات آدمی است که در این پژوهش به شیوه توصیفی – تحلیلی و ابزار کتابخانه ای به بررسی مؤلفه های آن در اشعار احساسی و عاطفی فایز دشتی، محمدخان دشتی و مفتون بردخونی پرداخته شده است. هدف از این پژوهش مقایسه این حس در اشعار سه شاعر است و این که شاعران مورد بررسی در کاربرد این گونه مفاهیم چه وجه تشابه و تمایزی با هم داشته اند. در باب نتیجه این تحقیق می توان گفت که تبلور غم و اندوه در اشعار فایز، بیشتر جنبه شخصی دارد و در سروده های مفتون، بیشتر به دلایل خانوادگی و اجتماعی است. در شعر محمدخان دشتی نیز جنبه مذهبی و اجتماعی اندوه نمود چشمگیرتری داشته است. وی شعری را که به دور از بازگویی رنج و درد و اندوه بشری باشد، به هیچ می گیرد و گاه به سرایندگان بی درد در دوره مشروطیت و بازگشت ادبی تاخته است. در اشعار مفتون علت اندوه وی در ابتدای شاعری اش به شکل گنگ و نامفهوم ظاهر می شود، اما به تدریج علت اندوهش را می توان در تلاش وی برای رسیدن به کمال عرفانی یا غم برآمده از احساس تنهایی در هستی یافت.