فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴٬۳۶۱ تا ۴۴٬۳۸۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
25 - 40
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی کارکرد شطرنج در شعر شاعران دوره عباسی و شاعران فارسی مکتب عراقی و آذربایجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازی شطرنج از موتیف های پرکاربرد و مورد توجه شاعران بوده است. این بازی به طرق مختلف در ادبیات عربی و فارسی تجلی یافته؛ تا جایی که به خاطر کارکردهای گوناگونش، می توان از آن به عنوان یک موتیف و کهن الگوی مضمون آفرین در این دو ادبیات یاد کرد. این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی، به بررسی مقایسه ای کاربرد شطرنج در شعر شاعران تازی و پارسی می پردازد.برخی از نتایج بدست آمده نشان می دهد که نماد شطرنج دلالت های متفاوت؛ اما مشترکی در اشعار عربی و فارسی دارد. این کارکردها عبارتند از: بیان پیچیدگی ها و تحولات دنیوی، سرنوشت و تقدیر، سرگرمی و بی توجهی به مشکلات و مسایل دشوار جامعه، کارکرد حماسی یا کاربرد آن برای توصیف و تجسم صحنه ی جنگ وکارزار. همچنین برای نشان دادن برخورداری از هوش، ذکاوت و تدبیر در زندگی به کار می رود. کارکرد جامعه شناختی وروانکاوی نیز از دیگر اهداف به کارگیری این بازی می باشد. در مجموع می توان گفت شطرنج، قبل ازسقوط بغداد(656ه ) بیشتر نماد ذکاوت بوده و کارکرد حماسی داشته است، اما بعد از حمله ی ویرانگر مغول، در شعر شاعران مکتب عراقی و دوره ی انحطاط، جنبه های جامعه شناختی آن برجسته تر شده و بر متزلزل بودن جایگاه اجتماعی افراد دلالت می کند
L’hybridation culturelle chez Dany Laferrière : le choix d’un mode de vie sans frontières(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Le village global, dans lequel nous vivons, donne naissance à un monde transnational où l’homme déterritorialisé apprend qu’il doit s’adapter aux règles de la société hôte pour pouvoir survivre. Ainsi, le monde transnational, redéfinissant les notions de nation et de culture, est-il la matrice de l’hybridation. La littérature narre donc l’histoire de ces populations déterritorialisées : Dany Laferrière en est un bon exemple. La présente étude vise à étudier certains de ses ouvrages, afin de montrer comment un immigrant, expérimentant une vie interstitielle, choisit enfin un mode de vie sans frontières. Nous nous intéresserons au Goût des jeunes filles, Le Cri des oiseaux fous, Le Charme des après-midi sans fin et Chronique de la dérive douce. Cette étude réalisée par l’approche postcoloniale d’Arjun Appadurai et celle d’Homi Bhabha, nous a permis d’expliquer comment un individu exilé, connaissant ses différences dans son rapport à l’autre, arrive à ce point où il décide de choisir un nouveau chemin à parcourir, s’appropriant une identité et une culture hybrides. Ainsi, vivant dans l’entre-deux des temps et des lieux, il choisit de s’adapter à un mode de vie sans frontières et décide pour s’exprimer de devenir l’écrivain d’un roman dont les inspiratrices seront les femmes.
بررسی فرایند نوستالژی در دیوان حافظ شیرازی
حوزههای تخصصی:
نوستالژی، احساسی است که به صورت عمومی، طبیعی و ذاتی در میان افراد بشر بروز پیدا می کند. این اصطلاح که در روان شناسی به آن پرداخته شده، درادبیات منظوم و منثور نیز وارد شده است. نوستالژی یا غم غربت در واقع حالت غم و اندوهی است که در هنگام مرورخا طرات گذشته به انسان دست می دهد. این حالت غم واندوه عموما با لذتی همراه است که انسان را در سکر و مستی فرو می برد. عواملی نظیر خاطرات دوران کودکی، ایام جوانی، از دست دادن عزیزان، اعضای خانواده، دوستان و... به نحوی که باعث مرثیه، گریه و اندوه شود؛ هم-چنین دوری از وطن، مهاجرت، غم دوران پیری، تفکر در مورد مرگ، حسرت و دردمندی از گذشته که با شکایت وگله از زمانه و روزگار همراه است و آن چه که در برگیرنده ی مسائل روحی و روانی است، همه و همه در ایجاد نوستا لژی و غم غربت دخالت دارند.
بررسی کاربرد اعداد یک تا پنج در افسانه های مکتوب ایرانی
حوزههای تخصصی:
عدد، مقوله ای است که انسان همواره با آن در طول دوران زندگی خود مرتبط بوده و از آن به عنوان وسیله ای برای رفع حاجات بهره می برد. عدد یک در ادیان الهی عددی مقدس به شمار می رفته و رمز الوهیت و یگانگی محسوب می گردد. عدد دو در مقابل یک قرار می گیرد و از این رو مظهر تضاد، تعارض یا آرامش موقت نیروها و نشانه گذشت زمان است. در تمام آیین های سری، دو شوم قلمداد شده و دلالت بر سایه دارد. عدد سه نیز از پرکاربردترین اعداد در افسانه های مورد بررسی است. و نزد ای رانیان ب استان رمز دین و جادو بود. عدد چهار یکی از کامل ترین اعداد است. این عدد را نظم کیهانی دانسته اند؛ که به بی نظمی در جهان نظم می بخشد و آن را به اشکال ثابت و منظم تبدیل می کند. عدد5 در این داستان ها، نقش کم رنگ تری در بین پنج عدد اول دارد. با این عدد ترکیبات فراوانی ساخته شده که بسیاری از این ترکیبات ارزش کنایی و ادبی دارند. هدف از انجام مقاله دستیابی به نتایجی است که می توان از طریق آن به راز و رمز زندگی گذشتگان پی برد. یافته های تحقیق نشان داد که عددیک با بیشترین تکرار در افسانه ها از جایگاه والایی برخوردار است. از سویی اکثر داستان ها و افسانه ها با گزاره قالبی «یکی بود یکی نبود» آغاز می گردد که نشان از اهمیت این عدد در نزد مردم بوده است.
نقد و بررسی ترجمه ی عربی مثنوی (دفتر چهارم) بر اساس نظریه کتفورد (مطالعه ی موردی ترجمه ی علی عباس زلیخه)
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰
181 - 200
حوزههای تخصصی:
ترجمه درک و تفسیر واژگان، معانی و مفاهیم زبان مبدأ و برگرداندن آنها به زبان مقصد است. الگوهای متفاوتی که از سوی نظریه پردازان ترجمه ارائه شده است به عنوان معیاری مناسب برای بخش ترجمه به کار می رود، میزان مقبولیت یک اثر ادبی زمانی مشخص می گردد که طبق این مدل ها نقد و بررسی گردد. در این پژوهش برآنیم تا بر اساس معیار های ارزیابی ترجمه در نظریه کتفورد به عنوان چارچوب نظری تحقیق به روش توصیفی تحلیلی به نقد و بررسی ترجمه ی مثنوی علی عباس زلیخه (دفتر چهارم) در بخش های واژگانی، دستوری، حذف و اضافه بپردازیم. کتفورد انواع بسیار گسترده ای از ترجمه را بر اساس سه معیار( میزان ترجمه، ترتیب دستوری، سطوح زبانی لازم در ترجمه ) پیشنهاد می کند، و عمده تحلیل خود را به دگرگونی های مقوله( ساختاری، طبقه ای، واحد، درون نظامی ) اختصاص می دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که زلیخه در ترجمه اش در بیشتر موارد بر اساس معیارهای نظریه کتفورد عمل نموده است. همچنین مترجم بدون توجه به سبک مولانا، سبک شعری وی را تغییر داده است. از حیث انسجام هم، مترجم به دلیل ترجمه ی تحت اللفظی مقصود مولانا را بازنتابیده ودر برخی موارد به ترجمه ای نامفهوم دست زده است وانسجام و پیوستگی متن را از بین برده است.
بررسی ویژگی های سبکی سفرنامه «بستان السیاحه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بستان السیاحه اثر حاج میرزا زین العابدین شیروانی، یکی از مهمترین آثار عصر قاجار است. این اثر دایره المعارف مانند، علی رغم ارزشهای زیادی که دارد، چندان که باید و شاید شناخته و شناسانده نشده است. این جستار در پی آن است که این اثر را با رویکرد سبک شناسی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد؛ بر این اساس، اثر مذکور به شیوه توصیفی و تحلیل در سه سطح فکری، زبانی و ادبی مورد مطالعه قرار گرفته است. دستاورد پژوهش نشان میدهد که موضوع غالب در این اثر از منظر اندیشگانی، فلسفه و عرفان، تاریخ و جغرافیا، طب، نجوم، موسیقی، مذهب و نحله های مختلف فکری و مذهبی، جامعه شناسی، مردم شناسی و... است. از نظر زبانی، مقوله هایی چون ترکیبات بدیعی، واژه های هندی، نوادر لغات، حذف، کاربرد صورت قدیمی ماضی استمراری و... بسامد بالایی دارد و حضور انواع تجنیس و تسجیع و بهره گیری از انواع تشبیهات خیال انگیز و تناسب های گسترده و... شاخصه های اصلی سطح ادبی آن محسوب میشود.
فراهنجاری دستوری فصل و وصل در قرآن کریم با تکیه بر نظریه متنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
83 - 118
حوزههای تخصصی:
مبحث «فصل و وصل» یکی از ارزشمندترین مباحث علم معانی و یکی از مهارت های مورد نیاز در فهم صحیح متون به ویژه متن قرآن به شمار می آید. این در حالی است که با تأمل در کلام خداوند می توان به مصادیقی دست یافت که برخی از قوانین بلاغی مهم و ثابت این بحث را مخدوش می سازد. از این رو بازخوانی این مبحث مهم امری اجتناب ناپذیر می نماید. بدین تصور نوشتار حاضر بر آن است تا با توجه به نظریه متنیت و تکیه بر اصل فراهنجاری(هنجارگریزی)، به عنوان یکی از مهم ترین ابزار ادبیت متن، ضمن روش توصیفی-تحلیلی، موارد عدول از قواعد حاکم بر مبحث فصل و وصل را در آیات قرآن مورد بررسی قرار دهد و ضمن ارائه یک تحلیل روشنگر برای هر عبارت، به این سوال اصلی پاسخ دهد که: فراهنجاری در مواضع فصل و وصل تا چه اندازه متاثر از بافت است و تأثیر این فراهنجاری بر متنیتِ متنِ قرآن و ظرافت های معنایی ورای آن چیست؟ بررسی داده های قرآنی نشان داد که قواعد موجود در باب فصل و وصل، قطعی و یقینی نیست بلکه مواضع فصل و وصل با توجه به بافت متن و سیاقمندی معنا قابل عدول است. لذا وجود تکه متن هایی گسسته در موضع وصل و یا ذکر کلامی پیوسته در موضع فصل برای قواعد فصل و وصل دو وظیفه معناشناختی و کاربردشناختی را با هم فراهم می سازد. به بیان دیگر کاربست و عدم کاربست حرف عطف «واو» نقش بسزایی در زایش معنا ایفا می کند. همچنین معانی تعلیل، تعدید و شمارش، تصویر مبالغه آمیز فضای ترس و دهشت، تاکید بر تغایر مفهوم دو جمله از جمله معناهایی هستند که حرف «واو» با عدول از اصول فصل و وصل آن ها را آفریده است.
تاریخ ادبیّات نویسی تطبیقی فارسی و عربی براساس الگوی انواع ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، پیشنهادهایی برای نگارش «تاریخ ادبیّات تطبیقی فارسی و عربی» براساس «الگوی انواع ادبی» است. نوشتار پیش رو آن دسته از گونه های ادبیّات فارسی و عربی را که می توانند در نگارش تاریخ ادبیات تطبیقی مورد مطالعه باشند را نشان داده است. پژوهش حاضر به دنبال یافتن معیارهایی برای تفکیک و طبقه بندی انواع ادبی در ادبیّات فارسی و عربی است که قابلیّت بررسی تطبیقی در درون یک بافت تاریخی را داشته باشند. این جستار ازلحاظ داشتن رویکرد تطبیقی در بررسی سیر تحوّل تاریخی انواع ادبی فارسی و عربی، متمایز است. یافته های پژوهش پیش رو نشان می دهد که انواع ادبی قابل طرح در این حوزه را می توان به دو گروه تقسیم کرد: «انواع ادبی مشترک» و «انواع ادبی موازی». گروه نخست، آن هایی هستند که از جهاتی اصالت و ریشه فارسی یا عربی دارند و گروه دوم، انواع ادبی ای که یا درون مایه شان جزء مسائل عامّ بشری است یا اینکه از انواع ادبی وارداتی غربی - اروپایی به حوزه ادبیات فارسی و عربی به شمار می روند.
کارکردهای محتوایی و زیبایی شناختی گل ها و گیاهان در اشعار حسین منزوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علاقه به گل ها و گیاهان و استفاده از عناصر طبیعی در شعر به دوره خاصی تعلق ندارد. اغلب شاعران کوشیده اند تا با استفاده از پدیده های طبیعی و ترکیبات تازه ای که خلق می کنند به مفاهیم و اندیشه های مورد نظرشان بپردازند اما گرایش به طبیعت و گل ها و گیاهان در شعر کلاسیک با شعر معاصر تا حدودی متفاوت است؛ در شعر معاصر تجلّی طبیعت و گل ها و گیاهان با خصوصیات متعددی از جمله: سنّت شکنی، زبان جدید، جهان بینی ویژه و... همراه است. حسین منزوی (1383-1325ه.ش) از شاعران پر مخاطب معاصر، با نگرش تازه و با زبانی نو به طبیعت و پدیده های آن پرداخته است. وی از شاعران رمانتیک و تأثیرگذار دوره معاصر است که برخوردی عینی و هوشمندانه با انسان، اجتماع و طبیعت اطرافش دارد و هر چه از دوران آغازین شعر او فاصله می گیریم نوع بهره مندی او از طبیعت و عناصر طبیعی، ژرف تر و ساختارمندتر می شود و شعر احساساتی و عاشقانه آغازین شاعر به سوی اشعار اجتماعی و سیاسی ارتقا می یابد و از این رو واژگان، تصاویر و ترکیبات جدیدی را خلق می کند. هدف از این پژوهش توصیفی- تحلیلی، بررسی کارکردهای گل ها و گیاهان در اشعار حسین منزوی است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که منزوی با نگرش و بیان خلّاقانه و بسامد قابل توجهی از گل ها و گیاهان به عنوان نقش مایه و نماد چند معنایی و محور ساختاری تصاویر بلاغی در جهت بیان اندیشه های شاعرانه، زیبایی شعر، هماهنگی و تناسب بخشیدن به اجزای کلام استفاده نموده که این امر توسعه زبانی و محتوایی را برای شاعر فراهم ساخته است.
تعجب نکنید این جا کتابخانه مدرسه است
حوزههای تخصصی:
بررسی مضامین قلندرانه در غزل های نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غزل از قالب های رایج برای بیان مضامین عشق و عرفان است که گاهی شاعر از این قالب شعری برای انتقاد جامعه از آن بهره می برد. در این میان نظامی از شاعرانی است که با تابوشکنی در مضمون و محتوای غزل، مفاهیم بنیادی و انتقادی خود را نسبت به صوفیان و زاهدان ریاکار بیان می دارد که این امر یادآور شعر قلندرانه است. شعر قلندرانه با سنایی آغاز می شود و پس از نظامی، در اندیشه حافظ و عطار به کمال می رسد. در این راستا نظامی با توصیف شراب و ترغیب مخاطبان به مَی و میخانه، ارزش های جدیدی را به جامعه عصر خود معرفی می کند که این امر با شکستن توبه و تقابل اماکن مقدس و نامقدس، راهی جدید را در عرصه ادبیات انتقادی می گشاید. وی با رد مظاهر شریعت و انتقاد از تصوف دروغین، تعریض و کنایاتی را به واعظان و صوفیان متظاهر نما روا می دارد که با رند و قلندر خواندن خود، مسیرش را از پشمینه پوشان جدا می کند. نظامی با طرح داستان هایی با مضامین قلندرانه و دعوت به خوش باشی و شادکامی، وزنی پرتحرک را در غزل به کار می برد تا مضمون های قلندرانه در سرودهایش را بیش ازپیش برجسته سازد و خود را به عنوان شاعر قلندریه در کنار دیگر شعرای این سبک شعر انتقادی قرار دهد که این نشان دهنده خود واقعی و پنهان نظامی در خمسه است. این پژوهش با روش تحلیلی و توصیف شواهد مثال از دیوان غزلیات به انجام رسیده است تا ضمن معرفی اندیشه ملامتی و انتقادی نظامی، او را در کنار دیگر شعرای قلندر مسلک قرار دهیم.
در هم تنیدگی واقعیت و خیال: مطالعه تطبیقی نمایش نامه شش شخصیت در جست و جوی نویسنده و فیلم رز ارغوانی قاهره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ویژه نامه نامه فرهنگستان (ادبیات تطبیقی) سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
135-156
حوزههای تخصصی:
تأملی در تصاویر تأملی در متن
حوزههای تخصصی:
بدل بلاغی؛ شگردی برای تلفیق تشبیه و استعاره در غزلیات حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۸
34 - 58
حوزههای تخصصی:
در کلام حافظ، حقیقت و مجاز، زشتی، زیبایی و... به هم آمیخته است. یکی از روش هایی که به حافظ امکان ترکیب حوزه های معنایی مختلف و متضاد را داده، جانشین کردن مفاهیم در دو مصراع از بیت با استفاده از بدل بلاغی است. یکی از انواع بدل بلاغی، جانشینی دو واژه یا دو مفهوم با رابطه تشبیه است. بدل یکی از طرفین تشبیه (مشبه یا مشبهٌ به) است که جانشین طرف دیگر می شود. حافظ در این ساختار امکانات تشبیه و استعاره را به هم می آمیزد و تصاویر بدیع و معانی شگفت می سازد. ارجاع مفاهیم به یکدیگر، گاه آشکار و روشن و گاهی پنهان و کنایی است. بدل در جمله ای مستقل از مبدلٌ منه قرار می گیرد؛ ازاین رو، استقلال معنایی خود را نسبت به مبدل منه تا حدودی حفظ می کند. این ویژگی سبب می شود که بدل در ارجاع به مبدلٌ منه معنای مجازی داشته باشد، اما بدون در نظر گرفتن رابطه جانشینی، معنی اصلی خود را حفظ کند. حافظ از این شگرد برای آفریدن مضامین شعری، ایجاد نمادهای عرفانی، ایجاز در بیان مفاهیم عرفانی، تصویری کردن مفاهیم انتزاعی، خلق ایهام، ایجاد طنز و آفرینش سایر شگردهای ادبی استفاده می کند.
بررسی دغدغه های وجودی در داستان های مصطفی مستور (پیکره پژوهش: داستان های روی ماه خداوند را ببوس، استخوان خوک و دست های جذامی، من گنجشک نیستم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰۷
1 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان دغدغه های وجودی از مهم ترین موضوعاتی است که در داستان های مصطفی مستور دیده می شود. در این داستان ها موضوعاتی همچون عدم قطعیت در باورها و اعتقادات، اضطراب و تنهایی آدمیان، ترس از مرگ، معناداری یا بی معنایی زندگی مطرح می شود. مستور در داستان هایش شخصیت هایی را روایت می کند که در جست وجوی معنا و مقصودی برای زندگی خود هستند؛ شخصیت هایی که از پوچی و بی حاصلی زندگی هراس دارند و درک درستی از مرگ ندارند. در آثار او بروز بیماری ها و درد و رنج و فقر، نمود بسیار دارد و یکی از پرسش های شخصیت های داستانی او چرایی وجود شر و بدبختی در زندگی انسان هاست. مستور پس از مطرح کردن این پرسش ها در آثار خود، با خلق شخصیت هایی دین مدار و عارف مسلک، قطب دیگری از هستی انسان را به تصویر می کشد که معتقدند با عشق به خداوند و ایمان راسخ به او می توان به آرامش دست یافت. آثار مستور بیش از آن که رنگ و بوی دینی به معنای سنتی آن داشته باشد، بیانگر نوعی نگاه عرفانی است. وی با ایجاد چندصدایی در آثار خود موجب تقابل میان اندیشه های خداناباور در برابر اندیشه های عرفانی شده است و اگرچه صدای ایمانی و عرفانی از تأثیرگذاری بیشتری در داستان های او برخوردار است، شخصیت های داستان های او تا پایان با پرسش ها و دغدغه های خود به سرمی برند.
عام و عامه در مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال نهم مهر و آبان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
۳۲۱-۳۵۴
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین تحولاتی که با گسترش عرفان و تصوف در ادبیات فارسی به ویژه در منظومه های بلند عرفانی، ایجاد شد این بود که فرهنگ و ادبیات عامه مورد توجه قرار گرفت. مثنوی مولانا از این نظر آینه تمام نمای فرهنگ، زبان و آداب و رسوم عامه است. علی رغم این ویژگی برجسته، اصطلاح «عام» و «عامه» در مثنوی همواره با بار معنایی منفی به کار رفته است. پرسشی که مطرح می شود این است که آیا مولانا در به کار بردن این اصطلاح، طبقه اجتماعی خاصی را درنظر دارد یا منش و رفتار و نگرش مشخصی باعث می شود که وی این کلمه را درباره فرد یا گروه خاصی به کار ببرد. در این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی نوشته شده، جایگاه این اصطلاح در مثنوی بررسی شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که منظور از عام و عامه در مثنوی لزوماً مردم کوچه و بازار نیست؛ نگرش های خاصی که با توجه به ظواهر مادی و براساس حس ظاهربینی قضاوت می کنند مصداق اصلی عام و عامه در مثنوی هستند. احوال متعالی معنوی، ای بسا در بین عام ترین مردمان وجود داشته باشد و برعکس نگرش ظاهربینی ممکن است در بین طبقه فرزانگان و فیلسوفان و حتی عارفانی که به مرحله مقام نرسیده اند نیز باشد.
بررسی اشتراکات ابن عربی و ژوزف مورفی در موضوع معجزه و کرامت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ابن عربی مانند اغلب عرفای اسلامی کرامت را مخصوص اولیا و معجزه را مخصوص پیامبران می داند. ابن عربی مانند برخی عرفای دیگر، کرامتِ واقعی را علمِ شهودی می داند. ژوزف مورفی تفاوتی بین کرامت و معجزه قایل نبوده، معتقد است که تمام انسان ها دارای چنان قوایی هستند که می توانند تمام معجزات را محقّق کنند. مورفی مثال های فراوانی را بیان می کند که در آن سالک قادر به انجام معجزات حضرت عیسی شده است. مورفی روانشناسی ست که علمش کاربردی است؛ بدین معنا که تمام افراد انسانی می توانند از معجزه استفاده کنند تا زندگی دنیوی مناسب و به دنبال آن حیات اخروی پسندیده ایی داشته باشند. مورفی و ابن عربی در موضوع معجزه دست کم در نُه مورد اشتراک نظر دارند که در این مقاله به آنها پرداخته شده است. روش به کار گرفته شده در این مقاله کتابخانه ای و مقایسه ای است که در آن با وجود تفاوت در اصطلاحات، در پی یافتنِ مفاهیمِ مشترک بوده ایم.
چه کسی مینا را از خواب بیدار کرد؟ (گزارش دهمین نشست نقد مخاطبان)
حوزههای تخصصی: