فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲٬۴۰۱ تا ۴۲٬۴۲۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
سلمان ساوجی از شاعران شهیر قرن هشتم هجری است که اشعارش تجلی گاه تفکرات مختلف اجتماعی، دینی و عرفانی است. او اگر چه به مدح ارباب قدرت پرداخته و در زمان خود از حرفه شاعری تمتعی تمام یافته، اما این خصیصه هیچ گاه باعث نشد بُعد معنوی زندگی خود را رها سازد. این جستار که مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای است و با شیوه توصیفی تحلیلی انجام شده، به تحلیل و تفسیر مضامین رندانه و قلندرانه در غزلیات سلمان ساوجی می پردازد؛ ابتدا مقدمه ای درباره مکتب ملامتیه و الهیات رندی و قلندری بیان می شود و سپس به تحلیل و تفسیر تفکر ملامتی و قلندری در غزلیات سلمان ساوجی پرداخته خواهد شد. غور در اشعار سلمان بیانگر این حقیقت است که وی در عرصه عرفان نیز یکه تاز بوده، البته نه عرفان مرسوم خانقاهی بلکه عرفانی فارغ از راه و رسم اهل خرقه که نه تنها اصول حاکم بر نظام خانقاه را زیر سؤال می برد بلکه با برجسته کردن امور ضد ارزشی، بر آن ها حمله می برد و تابوها را می شکند. سلمان، سریان عشق را در نظام آفرینش درک کرده، با تن دادن به این ودیعه الهی، از نام و ننگ گریخته، مسجد و خانقاه را رها کرده و به خانه خمّار، التجا می جوید. انسان کامل مد نظر سلمان، رندِ قلندری است که با پشت پا زدن به همه ظواهر شرع، بر سر کوی مغان مأوا می گزیند. در نظرگاه او، تنها راه رستگاری انسان، قدم گذاشتن در مسلک قلندری است؛ مسلکی که خرقه ریایی صوفی را به می طهارت می دهد و به فرجام اندیشی زاهد، وقعی نمی نهد.
نقد اسطوره ای نماد «پری و باد» در «شاهنامه فردوسی» و رمان «پریباد» نوشته «محمدعلی علومی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۶
95 - 116
حوزههای تخصصی:
نقد اسطوره ای از آن نظر که با زمینه های متنوع و گوناگونی مانند: مردم شناسی، مطالعات تاریخ تمدن، ادیان، روان شناسی جمعی و روان شناسی یونگ و مطالعات کهن الگویی، مرتبط است؛ روی کردی میان رشته ای به حساب می آید. منتقد در این نقد به تحلیل و بررسی تمامی نشانه های کهن الگویی موجود در متن می پردازد که خودآگاه یا ناخودآگاه در آفرینش اثر ادبی، مؤثر بوده اند. با توجه به کاربرد این شیوه در شناخت ارزش های ناخودآگاهانه متن و تحلیل سطوح نمادین آن، به نظر می رسد متونی که حاوی نشانه های اسطوره ای هستند؛ برای تحلیل با این شیوه، قابلیت بیش تری دارند. از جمله این متون، رمان پریباد نوشته محمدعلی علومی است. این رمان، سرشار از بن مایه های اسطوره ایست که مؤلف آن، خودآگاه یا ناخودآگاه به آن توجه کرده است. محقق در این مقاله بر آن است تا با روشی تحلیلی به بررسی اسطوره های شاخص این رمان هم چون اسطوره پری و باد و تطبیق آن با شاهنامه فردوسی بپردازد. بررسی های حاصل از تحقیق نشان می دهد که این مفاهیم در شاهنامه به عنوان پیش متن، بیان شده است و نویسنده رمان سعی در خوانش دوباره این اسطوره ها در رمان پریباد دارد.
آزادی ذهنی در شعرهای بچه ها
حوزههای تخصصی:
«تحلیلی بر آیات متشابه از منظر هرمنوتیک با تکیه بر کشف الاسرار»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
133 - 161
حوزههای تخصصی:
یکی از مطالب بسیار بحث انگیز و شبهه افکن در ذهن کسانی که در مسیر معرفت به آیات قرآن و روشنگری و تبیین آن ها برای مخاطبان گام برمی دارند، ماهیّت آیات متشابه و تفاوت اساسی آن ها با آیات محکم و فراهم کردن زمینه تأویل پذیری، تکثّر و چندمعنایی و گاه انحراف و کژفهمی کسانی است که خلوص قلبی را به دست نیاورده اند. ژرف اندیشی در آیات قرآن، دو علّت اساسی فلسفه آیات متشابه را یعنی زبان بلاغی قرآن از یک سو و نمادین بودن آن در طرح برخی موضوعات تبیین می کند که هر دو با موضوع هرمنوتیک چه به شیوه سنّتی و چه مدرن خصوصاً در تفاسیر عرفانی ارتباط دارد. یکی از تفسیرهای برجسته عرفانی، کشف الاسرار ابوالفضل میبدی (قرن ششم) است که در نوبه سوم به تأویل آیات قرآن با زبانی ادبی و عرفانی می پردازد. مهم ترین پرسش این پژوهش این است که آیا تحلیل آیات متشابه مهم در تفسیر عرفانی کشف الاسرار که با زبان تأویل پذیر رمزی و با زیبایی های بلاغی بیان شده است؛ از منظر هرمنوتیک سنّتی یا مدرن امکان پذیر است؟ روش تحقیق، تحلیل محتوا می باشد. تحلیل آیات متشابه در این تفسیر مبتنی بر رویکردی هرمنوتیکی درخور واکاوی است؛ ازاین رو ابتدا به موضوع تأویل و معانی متفاوت آن در قرآن و همسویی آن با انواع هرمنوتیک خواهیم پرداخت و پس از آن به طرح جزئیات این بحث یعنی تقسیم بندی آیات متشابه به لحاظ لفظی و معنایی، محکم و متشابه در پیوند با توحید افعالی، در وجود انسان و در عالم تکوین و نظرات مفسّرین در این زمینه مبادرت خواهیم ورزید.
تحلیل شعر پایداری فرّخی یزدی از منظر نظریه شعر غنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
85 - 114
حوزههای تخصصی:
فرخی یزدی را باید مهم ترین شاعر غزل سرای عصر مشروطه نامید که این قالب شعری را در خدمت بیان اندیشه های پایداری خود قرار داد. با توجه به این که در شعر پایداری، مسائلی مانند تعهد و التزام و بیان مسائل اجتماعی یک دوره تاریخی با زبانی صریح مطرح است و از سوی دیگر در شعر غنایی مفاهیم و اندیشه ها در خدمت بیان عواطف شخصی شاعر قرار دارد پرسش. اصلی مقاله این است که فرّخی یزدی چطور توانسته است از طریق شعر غنایی به بیان مضامین پایداری بپردازد. این مقاله از طریق تحلیل ساختاری گزاره های شعری فرّخی یزدی به نقد کاربرد مفاهیم پایداری در زبان شعر این شاعر می پردازد. انتخاب قالب غزل با حفظ قراردادهای زبانی و محتوایی آن برای بیان مفاهیم پایداری، بهره گیری از مؤلفه های مختلف زبان غنایی و کارکردهای عاطفی زبان و آمیختن مفاهیم پایداری با قلمرو احساسات شخصی از مهم ترین مؤلفه هایی است که فرّخی برای بیان مفاهیم پایداری در زبان شعر بهره برده است. در شعر سیاسی - غناییِ فرّخی فعالیت ها و کنش های سیاسی شاعر از انفعالات نفسانی او متأثر می شود و با تجربه عاطفی و احساسی او می آمیزد. در این نوع اشعار غالباً منِ شخصی شاعر محور اصلی ساختار نحوی شعر است. نبود آزادی مایه درد و رنج و اندوه شاعر است.
دنیای کاغذی (قسمت دوم)
مؤلفه ها و عناصر گوتیک در داستان های صادق هدایت
حوزههای تخصصی:
واژه گوتیک بیانگر صفتی است که به قوم «گوت»، قومی ژرمنی که از شمال اروپا به سواحل جنوبی دریای بالتیک مهاجرت کردند اطلاق می شد. در ابتدا به سبک خاصی از معماری با ویژگی هایی که بیانگر رازناکی و وحشت بود گفته می شد؛ اما در بین سال های1760تا1820 میلادی گوتیک نام ژانری در داستان نویسی شد. محیط های داستانی این نوعِ ادبی، معمولاً قصرهای ویرانه و زیرزمین های متروک، قبرستان ها و فضاهای گرفته و تاریک که کمتر محل رفت و آمد است می باشد. نویسندگان این داستان ها با ایجاد اضطراب و وحشت که به همراه فضاسازی و توصیفات جزیی و وقایع غیرطبیعی و تخیلی است ذهن خوانندگان را با دهشت و راز مشغول می سازند. شخصیت های این آثار نیز معمولاً انسان هایی نامتعادل و روان پریش و بعضاً جنایت کار هستند که با اعمال خود، نَفَس را در سینه خوانندگان حبس می کنند به همن دلیل این نوع داستان ها قابلیت آن را دارند تا در پی یک گسست، تبدیل به داستان های جنایی-پلیسی شوند. یکی از داستان نویسان برجسته ایرانی که با استفاده از این عناصر، فضایی تخیلی و مالیخولیایی و وحشتناک در آثارش به وجود آورده است صادق هدایت است که می توان این مشخصات را در اکثر داستان های او مشاهده کرد. در این تحقیق که به روش تحلیل محتوا صورت گرفته است با استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی این عناصر و مؤلفه ها در داستان های این نویسنده پرداخته ایم.
جایگاه زن در نظامی و چاسر: شیرین و کریسید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که برای پی بردن به جایگاه زن در فرهنگ ملی هر سرزمینی یکی از گزینه ها مراجعه به متون ادبی است، مقاله حاضر با مقایسه خسرو و شیرین نظامی و تریلس و کریسید چاسر و با بیان شباهت ها و تفاوت های موجود در آنها در صدد باز آفرینی تصویر زن در این دو اثر است. هر دو شاعر در تاریخ ادبیات سرزمین خود از اهمیت بسیاری برخوردارند. چاسر، پدر ادبیات انگلیسی و حضرت عشق خوانده شده و نظامی به عنوان سراینده قصه های بزمی و عاشقانه توفیق قدرت نمایی یافته، تا آنجا که سرایندگان دیگر تحت تاثیر سبک و نفوذ انکار ناپذیر وی قرار گرفته اند. با توجه به اهمیت این دو شاعر، دیدگاه آنها به نقش زن، خصوصاً در نظام پدرسالار آن دوران، قابل تامل است. نکته حایز اهمیت پایان داستان ها است. شواهد بر آمده از داستان ها نشان می دهد که وفاداری شیرین در عشق، پایداری و ایثار جان، او را تبدیل به زنی نمونه و خوب می کند. اما کریسید با خیانت به تریلس و پیوستن به دیومد، تبدیل به یک زن خیانتکار می شود. این پژوهش تفاوت دیدگاه به زن را در این دو اثر نشان می دهد. نظامی در اثر خویش با این فرهنگ می جنگد و نگاهی روشن به زن دارد که با جامعه بسته و فیودالی آن روزگار سنخیت زیادی ندارد. حال آن که چاسر با دیدی طعنه آمیز به این موضوع می پردازد. شباهت های عمده این داستان ها که این دو اثر را مناسب مقایسه می کند در طرح و پیرنگ، درون مایه و شخصیت پردازی آن ها است که از آن جمله می توان به زمینی و خاکی بودن عشق، حضور شاپور و پندروس به عنوان شخصیت های واسطه میان شخصیت های اصلی، مرگ شخصیت مرد، حضور فرهاد و دیومد که عاشق شخصیت های زن می شوند، موانع، هجران، بی وفایی، نصیحت و اظهار نیاز اشاره کرد.
مقاله ی کوتاه: آسیب شناسی عنوان های مقاله های مجله شعرپژوهی از شماره اول تا شماره 40(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
290 - 297
حوزههای تخصصی:
بدون شک مقاله های چاپ شده در نشریه های علمی، خالی از عیب و اشکال نیست و نقد آن ها، که به «نقدِ نقد» موسوم شده، زمینه ی یادگیری سایر نویسندگان را فراهم آورده و نیز سبب برطرف شدن ایراد و اشکال مقاله های بعدی خواهد گشت. مجله ی شعرپژوهی (بوستان ادب)، که به صاحب امتیازی معاونت پژوهشی دانشگاه شیراز چاپ می شود، یکی از مجله های معتبر علمی - پژوهشی به شمارمی رود که به استناد سامانه ی نشریات علمی جهان اسلام، بر اساس ارزیابی سال 1396 رتبه ی Q2 و ضریب تأثیر 123/0 دارد. نویسنده ی پژوهش حاضر، به منظور بررسی انتقادی این مجله، عنوان مقاله های این مجله را از شماره ی 1 تا شماره ی 40 بررسی کرده است و در آسیب شناسی آن ها کوشیده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد، درمجموع 153 عنوان از عنوان های 347 مقاله ی چاپ شده، طبق اصول علمی مقاله نویسی نیست که بیشتر به استفاده از کلمه ی «بررسی» و همسان های آن مربوط است. 10 عنوان دارای ابهام و 20 عنوان انتخاب شده نیز کلّی هستند. واژه های کلیدی: بدون شک مقاله های چاپ شده در نشریه های علمی، خالی از عیب و اشکال نیست و نقد آن ها، که به «نقدِ نقد» موسوم شده، زمینه ی یادگیری سایر نویسندگان را فراهم آورده و نیز سبب برطرف شدن ایراد و اشکال مقاله های بعدی خواهد گشت. مجله ی شعرپژوهی (بوستان ادب)، که به صاحب امتیازی معاونت پژوهشی دانشگاه شیراز چاپ می شود، یکی از مجله های معتبر علمی - پژوهشی به شمارمی رود که به استناد سامانه ی نشریات علمی جهان اسلام، بر اساس ارزیابی سال 1396 رتبه ی Q2 و ضریب تأثیر 123/0 دارد. نویسنده ی پژوهش حاضر، به منظور بررسی انتقادی این مجله، عنوان مقاله های این مجله را از شماره ی 1 تا شماره ی 40 بررسی کرده است و در آسیب شناسی آن ها کوشیده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد، درمجموع 153 عنوان از عنوان های 347 مقاله ی چاپ شده، طبق اصول علمی مقاله نویسی نیست که بیشتر به استفاده از کلمه ی «بررسی» و همسان های آن مربوط است. 10 عنوان دارای ابهام و 20 عنوان انتخاب شده نیز کلّی هستند. واژه های کلیدی:
تحلیل مضامین عاشورایی در مرثیه های «رجب البرسی»
منبع:
مطالعات ادبی متون اسلامی سال سوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
117 - 137
حوزههای تخصصی:
شعرِ شیعیِ عاشورایى یکى از شاخه هاى پربار ادب اسلامى و دربردارنده پیامى الهى و انسانى و هماهنگ با فطرت سلیم بشرى است. در این میان شاعران متعهّدی با بهره گیری از ذوق شعری و قریحه خدادای، نام خود را بر تارک ادبیّات جاودانه ساخته اند. رجب البرسی از ادیبان برجسته شیعی است که عمده تلاش خود را در جهت احیای فرهنگ و سنّت شیعی قرار داده و در این راستا آثاری برجسته را به جامعه دینی عرضه داشته است. دیوان شعری او که سرشار از مدح و رثای اهل بیت (ع) است را می توان بخش مغفول در آثار او دانست که زیباترین بخش آن سوگ سروده های شاعر در رثای امام حسین (ع) است. پژوهش حاضر بر آن است تا با رویکردی توصیفی- تحلیلی، مسائل مذکور را مورد بررسی قرار داده و از این منظر دریچه ای را به اشعار وی باز نماید. یافته های این پژوهش نشان می دهد که شاعر به مسائلی همچون: وصف شجاعت و دلاوری امام حسین (ع)، بیان شقاوت دشمن، بیان حال کائنات از مصیبت وارده بر امام حسین (ع)، ترسیم سیمای مظلومانه امام حسین (ع)، اندوه و زبان حال شخصیت-های مصیبت زده حادثهکربلا، انتقام امام مهدی (عج) و مسائلی از این دست پرداخته است. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که شاعر با توجه به آگاهی بالا که عمدتاً برخاسته از بنیه علمی وی و به ویژه تاریخ اسلام است، به خوبی توانسته تصویری واقع گرایانه را نسبت به حماسه عاشورا که برخاسته از عاطفه راستین اوست، ارائه دهد.
کارکرد معنایی هماوائی در جزء سی ام قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
151 - 177
حوزههای تخصصی:
تکرارهای آوائی و تشابهات لفظی در قرآن کریم کارکرد های معنایی دارند؛ چینش و همنشین سازی واژگان در متن قرآنی به گونه ای صورت پذیرفته که آن همنشینی، افزون بر آهنگین کردن کلام، در القاء مفهوم مؤثرتر است و می توان از آن به عنوان «هماوائی» یا همان «اعجاز النظم الموسیقیّ» یاد کرد؛ کاربست این شیوه از بیان موجب خلق مفهومی تازه می شود؛ نیز کمک می کند تا مفاهیم دور از هم- که گاه متّضاد نیز هستند- در کنار یکدیگر قرار گیرند و از رهگذر تناسب صوری و موسیقایی، به نوعی به تناسب، انسجام و اتّحاد معنایی برسند. استفاده از ظرفیت همنشینی و هماوائی در قرآن، این امکان را فراهم نموده تا معنای مورد نظر با قوّت بیشتری به مخاطب القاء گردد و باور پذیری مفهوم را دو چندان نماید. بررسی ها نشان می دهد بهره گیری از این ظرفیت، در جزء سی ام قرآن کریم نمود بیشتری دارد و از این منظر سزاوار توجّه و پژوهش است. در پرتو اهمیّت مسأله، پژوهش حاضر می کوشد با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی هماوائی و تأثیر معناییِ آن که از آن به عنوان «اعجاز مجاورت» یاد شده در جزء مورد اشاره بپردازد و نتیجه بحث را فرادید مخاطب قرار دهد. چنین استنباط می شود که چینش و همنشینی اعجاز گونه واژگان، موجب برجستگی سخن شده و با به همراه داشتن معنا و مدلولی خاص، به طور ضمنی، نافی ایده ترادف در قرآن گشته است.
The Voices towards Identity: Heteroglossia and Polyphony in Mrs. Dalloway and Things We Left Unsaid(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study attempts to apply Bakhtin’s theories of voice to Virginia Woolf's Mrs. Dalloway and Zoya Pirzad’s I Turn off the Lights which is translated into English under a new title: Things We Left Unsaid. In the light of Bakhtinian reading, this paper carries out a comparative study of these two novels in order to specify the differences between the voices existing in the novels written by two women writers from two different cultures. For that purpose Bakhtin’s conceptualizations and theories on Heteroglossia and Polyphony are focused upon. Although these two novels have been analyzed by variety of frameworks related to different critics, the study on the characters identity in the light of Bakhtinian theoretical concepts seems new and the comparativeness side of the research adds to the importance of the present work. By comparing these two works, some cultural differences and similarities regarding both women writers are being revealed. It seems that the authorial intentions towards the role of the characters stem from the similar viewpoints although they have been created in different social and cultural discourses. In the novels written by two writers, the process of identity creation of each character which is the product of various existing voices that are linked to one another through the social nature of language, is examined and observed in the light of Bakhtinian theory.
داستان 2 خط
حوزههای تخصصی:
بررسی بن مایه اسب دزدی و پیوند آن با باران و باروری در ادب حماسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
123 - 145
حوزههای تخصصی:
دنیای اسطوره و افسانه، دنیایی پررمزوراز و لب ریز از اسرار ناگشوده است که از سده نوزدهم به بعد، با ظهور روی کردهای مختلف اسطوره شناسی، کوشش شد که پرده از فروبستگی های دنیای اسرارآمیز اسطوره ها بگشایند و ژرف ساخت نمادین آن ها را بنمایند. در این جستار، بنا بر روی کرد توصیفی تحلیلی، اسپ، یکی از بن مایه های اسرارآمیزی که در گستره اساطیر نمودی نمایان دارد، در حماسه های منظوم و منثور بررسی شد و محقق گشت که اسب در اساطیر و متون حماسی منظوم و منثور، گاهی در کنار گاو و زن، نماد باران است. در اختیار داشتن آن برابر با در دست داشتن باران و از دست دادن آن برابر با نباریدن باران است. اسب هایی مانند رخش و شب رنگ بهزاد، گاه به وسیله اهریمنان دزدیده می شوند و یکی از خویش کارهای مهم ایزدان یا پهلوانان، برگرداندن این اسب ها به سرزمین ایران است؛ چنان که دو اسب یادشده گاه به سرزمین توران برده می شوند که با توجه به قراین متعدد، می توان چنین استنباط کرد که اسب دزدی نیز مانند دزدیدن گاو و زن در اسطوره و باورها نماد باران دزدی و برگرداندن آن، نماد باران آوری است.
گره خوردگی غنایی و اجتماعی در شعر بهار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
عصر مشروطه از دوره های متفاوت در تاریخ ایران است که در آن تمام جنبه های زندگی دستخوش تغییر گردید و به تبع آن شعر نیز دگرگون شد و نگاه شاعران این دوره با نگاه شاعران دوره های پیشین تفاوت کلی پیدا کرد. در این عصر همه چیز در خدمت اجتماع قرار گرفت حتی شعر. بزرگترین شاعران این دوره کسانی هستند که در متن اجتماع و حوادث اجتماعی قرار دارند و نسبت به آنها عکس العمل نشان می دهند؛ از این رو شعر این دوره شعری است صریح و شفاف با حاکمیّت اندیشه، امّا رگه هایی از احساس نیز در آنها می توان یافت که هرچند نمی توان شعر غنایی به معنای واقعی کلمه به حساب آورد، امّا نمی توان بار عاطفی و گاه زبان نسبتاً غنایی آنها را نیز نادیده گرفت. گاه شاعران تلاش می کنند در اثنای انتقال اندیشه، بار عاطفی شعرشان را نیز تقویت کنند؛ بنابراین موضوعات اجتماعی با زبانی تقریبا غنایی مطرح می شود که در چنین حالتی نوعی گره خوردگی غنایی اجتماعی در اشعارشان به وجود می آید؛ هرچند که این گره خوردگی کمرنگ باشد. این نوع تلفیق شعر غنایی و اجتماعی در شعر عارف، فرّخی، عشقی، بهار و دیگرشاعرانِ این عصر وجود دارد البتّه با شدّت و ضعف نابرابر. شعر محمّد تقی بهار به عنوان یکی از بزرگان ادبیّات فارسی از این نظر قابل بحث و بررسی است؛ چراکه در این دوره ، هیچ شاعری به اندازه وی با شعر کلاسیک فارسی آشنا نیست و از سیاسی ترین شاعران این دوره است.
تحلیلِ استعاره های هستومند و مادّه مربوط به «عشق» در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برپایه رویکرد شناختیِ زبان، تجربه انسان از هستومندها (هست + پسوند دارندگی اومند) و مادّه، بنیانی تجربی برای ادراک مفاهیم انتزاعی پدید می آورد. این پژوهش با بهره گیری از نظریه استعاره مفهومی به شواهدی می پردازد که مولانا در غزلیّات خود، حوزه های ملموسِ هستومند و مادّه را بر حوزه انتزاعی عشق فرافکنی کرده است. نتایج پژوهش بیان کننده سیطره چهار کلان استعاره «خداوند سلطان است»، «عشق نیروست»، «معرفت خوراک است» و «معرفت نور است» بر متن و سامان یافتگی گستره ای از خرده استعاره های هستومند و مادّه بر محور این کلان استعاره هاست. این خرده استعاره ها برپایه تناظرهای موجود، شماری از مهم ترین مفاهیم مرتبط با عشق مانند فنا، بقا، جذبه، تسلیم، بسط، تجلّی، وصال را مفهوم سازی می کند. بررسی این استعاره ها ازنظر قلمروهای منبع، بیانگر قدرت تجسّم بخشی آنهاست و ازنظر تنوع و اصلِ «برجسته سازی حاشیه رانی»، پیچیدگی مفهوم عشق را نشان می دهد. همچنین مقایسه بسامد استعاره ها و کارکردهای شناختی آنها بیانگر سه گونه استعاره است: استعاره چندکارکردی با بسامد بالا، تک کارکردی با بسامد بالا، تک کارکردی با بسامد کم. استعاره های گونه نخست به سبب داشتن میدان تناظری گسترده، توانش ویژه ای در مفهوم سازی جنبه های گوناگون عشق دارد؛ ولی استعاره های گونه دوم و برخی از استعاره های گونه سوم می تواند بر کارکرد خاصی تأکید کند. همچنین مقایسه کارکردهای مثبت و منفی عشق در استعاره ها، عشق را نزد مولانا تجربه ای مثبت، شیرین، خوشایند و مستانه معرفی می کند که هرچند فناکردن هستیِ ظاهری لازمه آن است، زیستن بدون آن ممکن نیست.
کتاب های علمی ساده چاپ شده در هند
حوزههای تخصصی:
تحلیل شگردهای هنری آیرونی در اشعار سعدی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از شگردهای هنری سعدی آن است که سادگی را با صنعت گری در می آمیزد و هنرش را برای خواننده به نمایش می گذارد. وی گاهی از ابزارهای کارآمد همچون: آیرونی، کنایه، استعاره تهکمیه و.. برای گریز از شفاف گویی بهره می گیرد. نگاهی نو به مبحث شگردهای هنری آیرونی، باعث یافتن راهی تازه برای تشخیص میزان قدرت و هنر شاعری وی است. هدف از این جستار بررسی بسامد تحلیلی شگردهای هنری آیرونی که شامل: کلامی، بلاغی، رادیکالی، موقعیت، ساختاری، سقراطی و تقدیر، در اشعار سعدی شیرازی و مقایسه آن با کنایه است زیرا هرچند میان کنایه و آیرونی تفاوت هایی وجود دارد اما شگردهای هنری آیرونی در کنار کنایه افزایش می یابد؛ بنابراین بهره گیری از ساختار کنایی همراه با آیرونی بر پیچیدگی و ابهام کلام می افزاید. روش کار در این پژوهش توصیفی- آماری است. یافته های پژوهش نشان می دهد آیرونی به عنوان یکی از اجزای سازنده زبان در اشعار سعدی برای بیان اندیشه های دینی، سیاسی و اجتماعی نمود بسیار روشن و آشکار دارد. آیرونی کلامی با 29% بیشترین بسامد و آیرونی تقدیر با 3% کمترین بسامد را به خود اختصاص داده است. در این میان سهم سعدی در کاربرد کنایه و آیرونی به طور محسوسی کمتر از هم عصران خود است.
L’Univers Mythique et le Sujet Problématique dans Le Poirier de Taraqqi(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Les femmes ont toujours écrit, mais le XXe siècle est celui de leur épanouissement dans ce domaine. Dans le processus de la création littéraire, une femme écrivain, prends un itinéraire différent d’un homme. Donc, étudier une écriture féminine exige une prise en compte de l’identité sexuelle de l’auteur. En réalité, l’écriture d’une femme s’avère comme une représentation particulière de l’identité. En étudiant la nouvelle de Le Poirier de Gôli Taraqqi, figure de la littérature contemporaine iranienne, selon la méthode sociocritique de Zima, nous avons prouvé que l’écrivain est à la recherche de son identité perdue, déniée et rejetée par la société, en représentant une nouvelle image de la femme. Une image mythique qui donne au texte un niveau sémantique particulier aboutissant à une structure narrative spécifique. Dans ce cas, le sujet devient douteux au niveau de l’action et de l’énonciation. Donc, le présent article cherche à démontrer comment Le Poirier de Gôli Taraqqi en tant qu’un texte féminin,réagit aux problèmes sociaux au niveau du langage et aide son auteur à atteindre son identité perdue.
دستور زبان فارسی
منبع:
اخگر مهر ۱۳۲۵ شماره ۱۲
حوزههای تخصصی: