فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱٬۳۲۱ تا ۴۱٬۳۴۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
توضیحی چند درباره برخی کلمات و اسامی در اشعار اساتید باستان
حوزههای تخصصی:
انسان خردمند از هدایت تا هراری؛ تبیین اشتراکات نظری و هستی شناسانه هدایت و هراری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهان هدایت، جهان اشباع شده از مفهوم نیهیلیسم است؛ جهانی فاقد معنا و سرشار از تضادها و تناقض های چند بُعدی و پیچیده. آثار داستانی، تابلوهای نقاشی، ترجمه ها و بقیه شؤون حیات فرهنگی صادق هدایت به صورت مستقیم و غیرمستقیم تحت تأثیر تکانه های شدید نیست انگاری هستند. در طرف دیگر، یووال نوح هَراری قرار دارد که سال ها پس از هدایت، از چشم اندازی تقریباً یکسان به مسائل بنیادینی از قبیل انسان، خداوند و هستی پرداخته است؛ بر این اساس، مسئله اصلی مقاله حاضر، تبیین و سپس تطبیق نوع نگاه هراری در کتاب پرمخاطب و مشهور انسان خردمند: تاریخ مختصر بشر و صادق هدایت در داستان های کوتاه، نسبت به سه مؤلّفه بنیادین خداوند، انسان و هستی و سپس تبیین خاستگاه چنین برداشت هایی است. ذکر این نکته ضروری است که تطبیق نظر این دو نویسنده و تحلیل اندیشه های آنها که گاه در تعارض با آموزه های مبین انسانی-اسلامی قرارمی گیرد به معنی تأیید توسط نویسندگان مقاله نیست و دیدگاه انتقادی مطرح شده در جای جای مقاله فلسفه پوچ انگارانه ایشان را به چالش می کشد. نتایج حاصل از تشریح و تحلیل آثار مذکور با رویکرد تطبیقی و بر پایه مکتب آمریکایی، نشان می دهد هر دو نویسنده در نسبت با مؤلّفه های مورد نظر همسو هستند و در این میان، مسیر آنها از مجرای علم مدرن و به صورت اخصّ از آراء زیست شناسان عبور کرده است. خداناباوری، افول انسان و در نهایت انحطاط جهان، ازجمله مهمترین وجوه اشتراکی است که میان هدایت و هراری برجسته شده است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی-تحلیلی و جمع آوری اطلاعات نیز بر مبنای جستجوی کتابخانه ای بوده است.
فارسی دوم (نسخه آزمایشی)
حوزههای تخصصی:
А.С. Хомяков и Н.П. Гиляров-Платонов (К истории знакомства и творческих взаимоотношений) (آ. اس. خامیکوف و ان. پ. گیلیاروف - پلاتونوف (درآمدی بر تاریخ آشنایی و همکاری ادبی))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آلکسئی ستیپانوویچ خامیکوف، شاعر، مورخ و متخصص الهیات که بعدها ایده پرداز اسلاوگراها شد و همکار کوچک ترش، نیکیتا پتروویچ گیلیاروف - پلاتونوف که شخصیت برجسته مذهبی و اجتماعی، فیلسوف و روزنامه نگار عصر خود به شمار می رفت، در سال ۱۸۵۳ میلادی با یکدیگر آشنا شدند و در طول هفت سال، با یکدیگر روابط دوستانه و نزدیکی داشتند؛ این امر به رشد و پیشرفت پرثمر جهان بینی هر دوی آن ها کمک شایانی کرد. ارتباط ادبی و هنری نزدیک آن دو را می توان بر اساس منابعی که در آرشیوها نگهداری می شود (خاطرات و یادداشت های روزانه و رساله ها) آشکار نمود. گفتنی است که این منابع برای نخستین بار در پژوهش حاضر به چرخه علمی وارد شده اند. خامیکوف و گیلیاروف - پلاتونوف از نویسندگان فعال مجله «گفتگوی روسی» (Русская беседа) بودند و درباره آثار خود پیش از انتشار با یکدیگر بحث و گفتگو می کردند. گیلیاروف - پلاتونوف پس از مرگ خامیکوف، آثار دینی او را از زبان فرانسه به روسی ترجمه کرد و در قالب یادداشت های روزانه و نامه ها به تبیین مسائل دینی، تاریخی و ادبی ای پرداخت که هر دو نویسنده در آن ها دیدگاه های مشترکی داشتند؛ گیلیاروف - پلاتونوف همچنین به اختلاف نظرهای موجود میان خود و خامیکوف نیز اشاره کرد.
تعهد به پویاییِ اخلاق تعهد؛ مطالعه جامعه شناختی اشعار قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۷)
25 - 46
حوزههای تخصصی:
بازنمایی جامعه در ادبیات ایران، پس از انقلاب 57، اشکال جدیدتری به خود گرفت. مسئله «تعهد» که از مفاهیم کلیدی انقلاب اسلامی بود، به زودی به شاخصی برای داوری آثار ادبی تبدیل شد، بااین وجود حتی تا به امروز اغلب پاسخ ها به پرسش هایی از قبیل ادبیات در قبال چه چیزی باید تعهد داشته باشد؟ شاعر متعهد کیست؟ و ... چندان شفاف نبوده اند. در این پژوهش، برای واکاوی چیستی «تعهد در ادبیات»، اشعار قیصر امین پور مورد مطالعه قرار گرفته اند. این پژوهش تعهد در ادبیات را در دو وجه عمده ی «تعهد اجتماعی» و «تعهد ادبی» پی گرفته است. رویکرد این پژوهش کیفی و روش آن میمه سیس است. مطالعه هم زمان اشعار قیصر امین پور و بستر اجتماعی شکل گیری آن ها، این بینش را فراهم آورد تا اشعار این شاعر در سه دوره ی «بودن برای دیگری»، «بودن بدون دیگری» و «بودن کنارِ دیگری» دسته بندی شوند. پس از تحلیل تعهد ادبی و تعهد اجتماعی در هرکدام از این دوره ها، نتیجه گرفته شد که تعهد قیصر امین پور امری پویا و در هر دوره متغیر بوده است، و از همین رو قیصر که از ابتدا شاعری متعهد بوده، توانسته تا انتها شاعری متعهد باقی بماند.
کاوشگر رژیم های دیکتاتوری (گفتگو با میکل آنخل ترناس)
حوزههای تخصصی:
از طرد تا حذف شدن سیاوش از منظر نشانه شناسی فرهنگی در شاهنامه فردوسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی فرهنگی مفهومی است که در پی گزینش عناصر فرهنگی به عنوان نخستین موضوعات مورد بررسی از سوی نشانه شناسان ایجاد شد. این دانش با بهره جستن از عناصر فرهنگی، فهم و درک بهتری از فرهنگ خود و دیگری ارائه می دهد. شاهنامه فردوسی از جمله متونی است که به واسطه برخورد با اقوام مختلف در زمره متون چند فرهنگی است. از این رو تلاش می شود، در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی از طرد تا حذف شدن سیاوش در شاهنامه از منظر نشانه شناسی فرهنگی و تبیین جایگاه او از نظر خود و دیگری بررسی گردد. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که چرا سیاوش در نزد خاندان خود نیز دیگری انگاشته می شود. و نیز هدف این پژوهش گسترش دامنه مطالعات نشانه شناسی فرهنگی و فراهم کردن ابزارهای تحلیلی و نظریه بنیاد در تحلیل متن است. نتایج تحقیق نشان می دهد که سیاوش نه تنها از دیدگاه تورانیان «دیگری» انگاشته شده؛ بلکه در درون کشور خود نیز از دیده نزدیک ترین کس به او (پدرش) فردی مساله ساز است و باید از مرکز حکومت دور گردد. و به نوعی او خودی دیگری محسوب می شود
پیشگامان واقع گرایی در تصویرگری ایران «محمود جوادی پور، زمان زمانی، منوچهر درفشه»
حوزههای تخصصی:
صحنه گردان کیست؟
حوزههای تخصصی:
نگاهی به سه کتاب تقدیر شده در کتاب فصل پاییز: «شیری که خودش را دید» / «لاک پشتی که دهانش را باز کرد» / «ماهی ها پرواز می کنند» / سروده ی «محمد کاظم مزینانی»
حوزههای تخصصی:
A Study of the Novel Cold Suran: A Temporality Structure Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
43 - 56
حوزههای تخصصی:
In the novel Cold Suran , a causal link between events is established by time. The disruption of the conventional sequence of time gives the novel a beginning from the end. Every incident in the novel is like a circle starting at one point, and returning to the same starting point after the story is narrated. Frequent travels in the memories of Sohrab (one of the main characters) have created a non-linear time in the novel. This study aims to analyze the novel Cold Suran based on the "temporality structure" view. This research was conducted using the qualitative content analysis method. After analyzing the novel based on the "temporality structure" approach and using various resources, it was concluded that Cold Suran corresponds to the "temporality structure" showing how Afhami uses nonlinear time. Sohrab's mindset and his confusion show his character. Afhami also gives individuality to characters embodying important elements such as family name, special time, material environment, the narrator's ego, and language.
لسان الشعراء
حوزههای تخصصی:
ره چنان رو که رهروان رفتند
رام کردن زن سرکش: نقد فرهنگی بر شیوه های سرکوب صدای زن در دوره رنسانس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مؤثرترین شیوه ها ی «جذب مخاطب» با محوریت ادب تعلیمی در بوستان و گلستان سعدی با اثرپذیری از قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انس سعدی با قرآن کریم، به عنوان والاترین جلوه گاه فرهنگ اسلامی، میزان اثرپذیری وی از قرآن را بسیار نظرگیر نمود. برخی از عمده ترین مولفه های قرآنی که سعدی به شدت متاثر از آنها بود، عبارتند از: تعلیمی بودن بوستان و گلستان به عنوان محوری ترین ویژگیِ برداشت شده از قرآن، سادگی و روشنی کلام، حکایت ها و مثل ها، زبان مطایبه و طنز، آهنگین بودن کلام و ایجاز هنرمندانه. پژوهش حاضر، ادب تعلیمی و برخی ابزارهای تفهیم آن را به منزله ی موثرترین شیوه های جذب مخاطب در قالب مطالعات میان رشته ای در قرآن و شاهکارهای سعدی مورد بحث قرار داده است. روش تحقیق نظری- استنادی و مبتنی بر داده های قرآنی بوده و هدف نوشتار حاضر آن است که با تبیین برخی راهکارهای اثرگذاری بر مخاطب، تاثیر فرهنگ قرآنی بر دیدگاه سعدی را در این زمینه بررسی نماید. داده های پژوهش نشان داد که عمده ترین عامل توفیق سعدی در اثرپذیری از قرآن، انتخاب نوع ادبی ادبیات تعلیمی با زبانی بسیار ساده و همه فهم بود که ضمن رعایت زبان موسیقایی و لحن کلام برگرفته از ایجاز و اعجاز قرآن کریم، اثرپذیری هنرمندانه ی خود را از این منبع لایتناهی به حد اعلی رسانید؛ به گونه ای که همین بهره گیری عمیق از آموزه های قرآنی را می توان راز رسیدن به نوعی التذاذ ادبی پس ازمطالعه ی شاهکارهای سعدی برشمرد.
تبیین الگوی کاربرد صناعات بدیعی و بیانی در نفثه المصدور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۳۸
119-144
حوزههای تخصصی:
نفثه المصدور یکی از شاهکارهای بدیع نثر فنی و مصنوع در حوزة زبان و ادب فارسی است که شهاب الدین محمد خرندزی زیدری نسوی آن را در شرح مصائب روزگار جلال الدین خوارزمشاه در زمان حملة مغول نوشته است. این کتاب دارای نثری منشیانه و فصیح است که نویسنده در تصنیف آن توجه فراوانی به کاربرد آرایه های بدیعی، بیانی، آیات، احادیث و لغات و اصطلاحات عربی دارد. سؤال مطرح این است که آیا نویسنده در کاربرد آرایه های زبانی از الگوی خاصی پیروی کرده یا اینکه این عناصر را تنها به منظور آرایش لفظی و معنوی کلام خود به کار برده است. در پاسخ به این پرسش باید گفت که زبان فنی این اثر، دارای الگوی منسجمی در ژرف ساخت است که نویسنده به پیروی از آن، دست به گزینش صنایع و آرایه های لفظی و معنوی زده و از یک سو کنایه و تشبیه را بیشتر از استعاره و مجاز به کار برده و از سوی دیگر به پیروی از همین الگو از میان آرایه های بدیع لفظی، انواع گونه های سجع و جناس را برگزیده و در ایجاد موسیقی زبان اثر خود از آن ها بهره برده است. در حوزة بدیع معنوی نیز کاربرد صنعت اغراق، تضمین و تلمیح که زیرساختی تشبیهی دارد، صبغة تشبیهی زبان نفثه المصدور را پررنگ تر کرده است.