گذر مروی با دارا بودن پیشینه تاریخی و اهمیت فراوان به لحاظ کالبدی و عملکردی از دوره قاجار تا به امروز مورد توجه بوده است، این گذر از طرفی نقش مفصل ارتباطی بین مجموعه کاخ های ارگ سلطنتی و محله عودلاجان را داشته و از طرفی دیگر حلقه ارتباطی بازار با محله عودلاجان به شمار می آمده است. در مقاله حاضر ضمن شناسایی کلی گذر مروی، به بررسی سیر تحولات کالبدی آن نیز پرداخته شده است و در ادامه با بررسی مشکلات و امکانات موجود در محدوده مورد مطالعه به ارائه راه حل های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت و سپس بیان اهداف اصلی بر اساس آنها و ارائه راهبردهای عملیاتی در قالب جداول سوات( Swot ) پرداخته شده است و در انتها نیز با توجه به بررسی های شهری انجام گرفته در محدوده، به چگونگی مرمت شهری و انواع مداخلات مربوط به آن پرداخته شده است. در این پژوهش، علاوه بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی نقشه ها و عکس های قدیمی، برداشت های میدانی نیز انجام گرفته است که ماحصل آن همراه با نتایج حاصله از تطبیق و تحلیل نقشه ها در این مقاله ارائه شده است .
در کلان شهرهای کلمبیایی، برای پیش برد اهداف توسعه اجتماعی و شرایط فیزیکی، مداخلاتی کوچک مقیاس مانند ساخت پارک های محله ای یا زمین های بازی صورت گرفته است. تحولات اجتماعی و فضاییِ «مدلین» (Medellin) ـ هم در مرکز شهر و هم در سکونتگاه های غیررسمی حومه شهرـ آن را از یکی از نقاط خطرناک درگیری های مسلحانه مواد مخدر، به نمایشگاهی مثال زدنی برای توسعه و ارتقای شهری فراگیر، تبدیل کرده است.
وقتی فرایندهای دگرگون کننده از طریق مداخلات فضایی در مقیاس های مختلف پدیدار می شوند، مجموعه ای از برنامه ریزی ها و مدارک توسعه شهری را پایه ریزی می کنند که ضمن تغییر قوانین شهری، بر فهم شهروندان از شهر تأثیر می گذارد که به توسعه شهری و درک تبعیضات اجتماعی به عنوان یکی از موانع اصلی توسعه، رویکردی جامع دارد. بر همین اساس، برنامه توسعه شهری اخیر با سه هدف اداره شهر و بهبود عملکرد اقتصادی آن، از بین بردن فقر و تضاد طبقاتی و تغییر چهره شهرـ در سطح ملی و بین المللی ـ تنظیم شده است. در این نوشتار بخشی از برنامه توسعه شهری مدلین، با معرفی پروژه های کوچک مقیاس اجرا شده در آن که تأثیر شگرفی در شرایط زندگی شهروندان داشته است، بیان می شود.
با کنکاشی در تاریخ شهرسازی ایران و مکاتب آن در ادوار گوناگون، آنگاه که معماری و شهرسازی صفوی را مرور می کنیم با مفهومی به نام خیابان مواجه می شویم که به لحاظ تعریف تشابه زیادی با سبز راه در معنای امروزی دارد، به طوری که می توان سبز راه را مصداقی مدرن برای خیابان های صفوی دانست. این در حالی است که در دستور زبان طراحان منظر و شهرسازان ایرانی، این مفهوم ساختاری کمتر راه می یابد.طی مقاله حاضر کوشش شده است از طریق نگاه تحلیلی به اسناد مکتوب و مصور بجا مانده، تصویری روشن از این عنصر ارزشمند ترسیم شده و اصول مشترک حاکم بر این گونه محورهای مستقیم شهری در عصر صفوی مورد بازشناسی قرار گیرد. در این میان برای دست یافتن به الفبای خیابان های صفوی و بازشناسی اصول حاکم بر آنها جستجو در میان یادداشت های سفرنامه نویسان اروپایی که در عصر طلایی صفوی در ایران گام نهاده اند و تحت تاثیر جاذبه قوی این خیابان ها توصیفاتی دقیق از آنها برجای گذاشته اند راهگشا خواهد بود. چرا که امروزه عمده این خیابان ها یا به کلی از میان رفته اند یا چنان دستخوش تغییر شده اند که به آسانی قابل شناسایی نیستند. در ادامه پس از بیان کلیاتی در باب خیابان صفوی و سیر تحول آن، بر اساس برخی از این توصیفات مشتمل بر پنج خیابان که حاصل کنکاش نویسنده در میان اسناد مکتوب و مصور از ایران عهد صفوی می باشد، اصول کلی حاکم بر این یادگار ارزشمند از معماری و شهرسازی صفوی در دو بخش کالبدی و عملکردی استخراج و تدوین شده است: ویژگی های عملکردی: 1. برقراری اتصال میان عناصر همجوار به ویژه باغات شاهی و تداعی باغی در مقیاس شهر. 2. گردش و تفرج شهروندان و فراهم آوردن بستری که می توان آن را گردشگاه عمومی شهر نامید. 3. ایجاد سلسله مراتب قوی و تاکید بر جایگاه عنصر قطبی کننده (باغ شاهی یا عنصر مذهبی) که در انتهای مسیر استقرار می یافته است. اجزا و عناصر کالبدی: همانگونه که عناصر اصلی باغ ایرانی در سه گروه آب، گیاه و بنا قابل شناسایی هستند، این طبقه بندی را می توان به عناصر کالبدی خیابان صفوی نیز تعمیم داد. جایگاه در ساختار شهر: این خیابان ها عمدتا در حاشیه شهرها و در میان مجموعه ای از باغات احداث می شده اند. به طوری که در دوره های بعدی زمینه توسعه شهرها به خارج از باروهای شهر کهن را فراهم ساخته اند.
منظر فضاهای عمومی شهری نقش اساسی در شکل گیری شهر سالم و توسعه پایدار شهری دارد. توسعه کیفی و کمی فضاهای عمومی شهرها، هنگامی روند مطلوب اجرایی و قابل تحققی پیدا خواهد کرد که اولویت سنجی مسایل موجود در شهرها، مبتنی بر نظریات نوین مشارکت مردمی (دیدگاه استفاده کنندگان) و استفاده از روش های علمی مناسب و کارآمد باشد. از آنجا که نظرات و آرای مختلفی در سطح شهر پیرامون مسایل و اولویت های شهری وجود دارد و اتخاذ تصمیمات نیز بایست همگرا و در راستای پوشش همه جانبه اولویت ها باشد، بنابراین هدف مقاله حاضر، اولویت-سنجی و تعیین راهبردهای منظر فضاهای عمومی شهر عسلویه با استفاده از مدل «فرآیند تحلیل شبکه» (ANP) است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی-کتابخانه ای، بررسی های میدانی، مراجعه مستقیم به سازمان های مربوطه و استفاده از ابزار پرسش نامه بوده که محدوده مورد مطالعه را فضای عمومی؛ پارک، خیابان و بازار و شش فضای شهری تشکیل می دهد. بر این اساس، ابتدا مهم ترین مسایل مرتبط با منظر فضاهای عمومی شهر با استفاده از منابع کتابخانه ای، مصاحبه و پرسشنامه استخراج و سپس با توجه به ویژگیهای ANP و مسایل شهر عسلویه، داده ها و اطلاعات اولیه طبقه بندی و به تبع آن مدل مفهومی ANP تهیه شد. مدل ANP مبتنی بر منظر فضاهای عمومی شهر عسلویه شامل 3 خوشه (معیار/گروه) و 9 گزینه (نود/ زیر گروه) با استفاده از نرم افزار Super Decisions تولید شد و نتایج بررسی های میدانی در نرم افزار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. خروجی های مدل به شیوه های مختلف متنی و نمودارهای متنوع و قابل تامل برای تمام معیارها و گزینه ها قابل ارایه است. از این رو، به سبب حجم گسترده عملیات، تنها برخی از خروجی ها برای نمونه در مقاله آورده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد، بیشترین و بالاترین اولویت ها منظر فضاهای عمومی شهر مربوط به نودهای «هنرهای دیواری» (با امتیاز نرمال شده 0.513، خوشه اولویت های بصری)، «بازار و خیابان دولت» (با امتیاز نرمال شده 0.544، خوشه فضای عمومی) و در «مبلمان شهری» (با امتیاز نرمال شده 0.684، خوشه ساختار فیزیکی- کالبدی) در خوشه های سه گانه دارای رتبه و امتیاز بیشتری نسبت به سایر گره ها در هر خوشه ها بوده است. بر این اساس با مقایسه نتایج خوشه ها و گره ها (نودها)، در خوشه فضای عمومی «بازار و خیابان دولت» و در خوشه اولویت های بصری «هنرهای دیواری» خیابان جمهوری اسلامی برای تعیین راهبردهای منظر فضاهای عمومی شهر عسلویه در اولویت قرار گرفتند.
زیبایی جاذبه ای است ازلی که هنر پل ارتباط بین آن و انسان است. درک زیبایی موهبتی است الهی و پایگاهی ذهنی که به عینیت می انجامد و هنر بدون آن کالبدی است بی روح و خالی از جاذبه. در اینجا از چنین منظری به معماری نگریسته می شود که آمیزه ای است از تمام هنرها. بدین ترتیب تجلی روح زیبایی آن که فرایند معنوی و جلوه ای ظاهری دارد در قالب هرگونه گرایشی (از سنت گرایی گرفته تا واقع گرایی و نوگرایی) تبیین می گردد و به شیوه های نقد و ارزیابی آن - بر پایه مولفه های شناخته شده - اشاره می شود در خاتمه نیز نتیجه گیری به دست داده می شود.