فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۴۸۱ تا ۶٬۵۰۰ مورد از کل ۷٬۸۲۵ مورد.
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۳ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۴۷
۱۱۶-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
هر مکان روستایی با توجه به میزان جمعیت ساکن خود، جهت پاسخگویی به نیازهای آنان باید عملکردها و کاربری های گوناگون را در خود داشته باشد. برای آن که فعالیت های مختلف در مکان های مناسب استقرار یابد و روابط مطلوبی با همدیگر داشته باشند، تدوین طرح ارزیابی کاربری زمین به دنبال تهیه برنامه کاربری اراضی ضروری به نظر می رسد. هدف این تحقیق، بررسی عوامل مؤثر بر تحقق پذیری کاربری های پیشنهادی در طرح های هادی روستایی از دیدگاه سه گروه (کارشناسان بنیاد، اساتید و مشاورین طرح های هادی) می باشد. روش به کار رفته در این تحقیق، فرایند تحلیل سلسله مراتبی یا AHP است. به این ترتیب از ارتباط بین اهداف، معیارها، زیر معیارها و معرف ها یک ساختار سلسله مراتبی تهیه شده است. سپس ضریب اهمیت معیارها و زیر معیارها، وزن معرف ها و امتیاز نهایی شاخص ها و معرف ها محاسبه و سازگاری منطقی قضاوت های کارشناسان مربوطه بررسی شد. مراحل یاد شده با استفاده از نرم افزار Expert Choice، صورت گرفته است. دلایل تحقق پذیری در 5 گروه دلایل اقتصادی، اجتماعی، فضایی-کالبدی، اکولوژیک و سازمانی- مدیریتی مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس نظرات سه گروه اساتید دانشگاه، کارشناسان و مهندسین مشاور بنیاد مسکن، شاخص مدیریتی (با وزن 405/0)، اقتصادی (با وزن 3/0)، اجتماعی (با وزن 157/0)، فضایی- کالبدی (با وزن 098/0) و در نهایت شاخص اکولوژیک (با وزن 04/0) به ترتیب اولویت 1 تا 5 را در تحقق پذیری کاربری های پیشنهادی دریافت کرده اند.
شناسایی ابعاد و عوامل رانت زمین و مسکن در ایران با استفاده از گراندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۳
100 - 113
حوزههای تخصصی:
گام نخست در حل هر مسئله شناخت دقیق مسئله است. علیرغم شنیده شدن موضوع و مسئله رانت زمین و مسکن به عنوان یک چالش عمده در سطح شهرها، روستاها و اراضی طبیعی کشور و آسیب های شدید ناشی از آن؛ سیاست و راهکار مناسب و منسجمی برای آن در نظر گرفته نشده است. یکی از دلایل چنین شرایطی عدم وجود تئوری و نظریه دقیق در رابطه با چگونگی پیدایش، عملکرد و بازتولید این فرآیند است. پژوهش حاضر با هدف ایجاد تئوری و نظریه جامع رانت قابل استفاده و تعمیم به ساخت زمین و مسکن در ایران به انجام رسیده است. روش در نظر گرفته شده برای این تحقیق کیفی(با استفاده از مدل نظریه سازی گراند تئوری) بوده است. نوع تحقیق بنیادی و دارای هدف دانش افزایی است. ابزار تحقیق مصاحبه عمیق، جامعه آماری پژوهشگران حوزه رانت زمین و مسکن، تعداد نمونه 10 نفر(صاحب تالف در حوزه رانت زمین و مسکن) بوده اند. تجزیه و تحلیل حاصل از مصاحبه نیز با نرمافزار MAXQDA به انجام رسیده است. نتایج در دو سطح واژگانی و مقوله های پژوهش مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در ایران آنچه به عنوان رانت زمین و مسکن جریان دارد عباراتی نظیر زمین خواری، کوه خواری، جنگل خواری و ... است که ریشه در اقتصاد دارد؛ لذا راهکارهایی نظیر تحت ظابطه در آوردن مقوله مالکیت، به عنوان نمونه مالکیت هایی نظیر وقفی، الزام سازمان اوقاف به امور خیریه به رفتار قانونمند، جهت دهی این کاربری و این نهاد در راستی خیر عمومی و نفع جمعی رامی توان ارائه نمود.
مطالعه تأثیرات قنات بر ساختار کالبدی بافت محمدیه نایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۶
97 - 115
حوزههای تخصصی:
شهرها و سکونتگاه های فلات ایران در پیوند و وابستگی عمیق و متقابل با منابع تأمین آب و نظام های حاکم بر آن ها شکل گرفته، پایدار شده و توسعه یافته اند. یکی از نمونه های بارز پیوند همه جانبه سکونتگاه و قنات در حاشیه کویر مرکزی ایران و در محمدیه شکل گرفته است. نظامی که بر پایه استحصال و هدایت آب های زیرزمینی توسط فن آوری قنات به وجود آمده و امروزه نیز با تغییراتی پابرجا مانده است. در محمدیه دو گونه قنات دیده می شود یکی قنات مزروعی که بلافاصله از مظهر وارد زمین های کشاورزی می شود (قنات حَنفَش) و دیگری قنات شهری- مزروعی که بعد از مظهر وارد بافت مسکونی شده و مسیر تقسیم و بخشایش آن شامل بعضی کاربری های خصوصی و عمومی می گردد. سپس قنات بعد از استفاده در بافت برای آبیاری وارد باغات و کشتخوان محمدیه می شود. هدف از پژوهش، تحلیل نقش و تأثیرات قنات بر مؤلّفه های ساختار کالبدی بافت محمدیه و همچنین بررسی تأثیر قنات در تغییرات ساختاریِ عناصر دسترسی به آب در مقیاس بناهای عمومی و خصوصی است. برای این منظور، از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شده است و جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای، میدانی و مصاحبه شفاهی است. یافته های پژوهش حاکی از نمود تأثیرات قنات بر ساختار کالبدی محمدیه درمؤلّفه هایی از قبیل مکان یابی و انتخاب محل استقرار (در ارتباط با توپوگرافی و بستر طبیعی)،کلیت بافت (ارگانیک و کاملاً فشرده)، شکل گیری شریان های ارتباطی و شبکه معابر (تبعیت شبکه معابر از مسیر قنات و الگوی شکل گیری تدریجیِ ارگانیک) و شکل گیری فضاهای عمومی و واحدهای مسکونی است. به منظور استفاده از آب در مقیاس بناهای معماری، قنات محمدیه شامل شبکه تقسیم سازمان یافته ای است که در پیوند با نیازهای سکونتگاه شکل گرفته است و دربرگیرنده عناصر و فضاهای عمومی و خصوصی از قبیل خانه های مسکونی، گرمابه، مرکز محله، مسجد، گذرها و غسّال خانه می گردد. در هر یک از این بناها تأثیر قنات بر تفاوت های ساختاریعناصر دسترسی به آب، در قالب طراحی جوی (زیرزمینی و روزمینی)، حوض (روباز و سرپوشیده) و «کِه» (پایاب) قابل بیان است.
برنامه ریزی و طراحی معماری فضاهای دوستدار کودک در فرایند بازسازی پس از زلزله بم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۵۸
۷۶-۶۳
حوزههای تخصصی:
سانحه بر روی کودکان تأثیرات منفی فراوانی دارد. هدف از احداث «فضاهای دوستدار کودک» بعد از سانحه، علاوه بر ایجاد شرایط مناسب فیزیکی و روانی که در بازتوانی سریع تر کودکان مؤثر خواهد بود، فراهم آوردن فرصتی برای کودکان در راستای شکل دادن و یا تغییر محیط اطرافشان است. شهر بم بعد از زلزله سال 1382 از نمونه هایی بود که رویکرد دوستدار کودک در بازسازی آن مورد توجه قرار گرفت و سازمان های دولتی، غیردولتی و بین المللی حامی کودکان در آن حضور یافته و «فضاهای دوستدار کودک» متعددی را احداث نمودند. هدف این مقاله ارزیابی تأثیرات ناشی از این فضاها بر روی استفاده کنندگان آن، بعد از گذشت 10 سال از زلزله است. از آنجا که ماهیت این پژوهش، تجزیه و تحلیل موردی بوده، روش تحقیق کیفی انتخاب شده و نویسندگان از روش اکتشافی، توصیفی، همراه با تحلیل محتوا جهت فرایند تحلیل داده ها استفاده نموده اند. داده های مورد نیاز از طریق بررسی مستندات و گزارش ها به دست آمد و همچنین در این پژوهش به منظور دستیابی به اطلاعات دست اول، سفرهایی به شهر بم انجام شد و مصاحبه های عمیق و نشست های گروهی، با حضور جمعی از افرادی که در هنگام زلزله سنشان بین 3-13 سال بوده است، به همراه والدینشان و همچنین مربیان فضاهای دوستدار کودک انجام شد. بدین ترتیب نظرات کودکان آن زمان (نوجوانان و جوانان فعلی) در ارتباط با فضاهای دوستدار کودک جمع آوری و تحلیل گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که با وجود آن که بیشتر کودکان از این گونه فضاها نسبتاً راضی بودند اما چالش هایی در زمینه های طراحی و نیز اقدام و عملکرد بهینه این گونه فضاها وجود دارد. به عنوان مثال در زمینه طراحی چنین فضاهایی، در نظر گرفتن تأثیر اقلیم در طراحی و نیز استفاده از دانش معماری بومی در این راستا، طراحی و تأمین مبلمان، معماری داخلی و تجهیزات مناسب برای کودکان، استفاده از چادر مقاوم و ضد آب و نیز طراحی چادرهای رنگی منقش به طرح های کودکانه و شاد از جمله خواست های کودکان در راستای طراحی بهینه فضای دوستدار کودک پس از سانحه در بم است. همچنین در زمینه اقدام و عملکرد، تأمین امنیت مسیرهای عبوری برای کودکان، بومی سازی فعالیت ها، تفکیک سرویس های بهداشتی و نیز افزایش فضای سبز در کنار فضای بسته از جمله راهکارهای پیشنهادی محسوب می شوند.
آسیب شناسی ضابطه اختصاصی سطح اشغال و جانمایی ساختمانی برای بافت تاریخی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر ساخت وسازهای جدید در محدوده بافت تاریخی شهر رشت عموماً بدون توجه به الگوهای تاریخی جانمایی ساختمانها در پلاکهای شهری مرتبط صورتگرفته که این امر آسیبدیدگی شدید این بافت را در پی داشته است. درحالحاضر برای نخستین بار «ضابطه اختصاصی بافت تاریخی شهر رشت» در حال تهیه است که در صورت تصویب در طرح تفصیلی این شهر گنجانده خواهد شد. در این ضابطه علاوه بر موضوعات دیگر، بهطور مشخص به موضوع «سطح اشغال» و «نحوه استقرار ساختمان» پرداخته شده است. پژوهش حاضر تلاشی در راستای نقد و اصلاح ضابطه مورد اشاره بر مبنای مطالعات گونه-ریختشناسی است و تداوم الگوهای بومی این بافت را در ساختوسازهای جدید دنبال میکند. در پژوهش حاضر با رجوع به عکسهای هوایی مربوط به سال 1335، 1355 و 1401 شهر رشت و نقشهها و اسناد مرتبط، تلاش گردید تا الگوهای تاریخی مورد استفاده در تعیین شکل ردّ پای ساختمانهای مسکونی آن بررسی گردد. در این بررسی وضعیت خانههای قاجاری سال 1335 با خانههای جدید تا سال 1401 مقایسه شد و در مجموع 305 خانه مورد بررسی قرار گرفتند. متغیرهای مورد بررسی شامل الگوهای متداول نحوه استقرار ساختمانی، اندازههای متداول طول و عرض و نسبت عرض به طول تودههای ساختمانی، عمق حیاطها و نیز درصد سطح اشغالهای متداول در بافت تاریخی این شهر بوده است. پژوهش حاضر حاکی از آن است که ضابطه جدید به جای تداوم الگوهای تاریخی بافت، می-کوشد تا الگوهای جدید آن را تثبیت نماید. در ادامه بر مبنای یافتههای پژوهش، برخی توصیهها و نکات اصولی جهت لحاظشدن در ضابطه جدید، تعیین ردّ پای ساختمانی برای اعمال در محدودههای تاریخی ارزشمند شهر رشت بیان میگردد که انتظار میرود به هماهنگی ساختوسازهای جدید و قدیم در محدودههای تاریخی ارزشمند این شهر از لحاظ شکل و هندسه ردپای ساختمانی، کمک نماید.
ارزیابی تأثیر حفره های افقی در ساختمان های بلند بر پراکنش ریزگردها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
۹۰-۷۱
حوزههای تخصصی:
اهداف: ریزگردها از جمله چالش های زیست محیطی، در مناطق خشک، بوده که باعث برهم زدن آسایش انسان می شوند. باد، اصلی ترین عامل حرکت ریزگردها است و الگوی حرکتی باد، در شهرها، از معماری شهرها و ساختمان ها اثر می پذیرد. وجود حفره در فرم، از اقدامات طراحی فرم است که بر بار باد و جریان ریزگردها اثر می گذارد. هدف این پژوهش بررسی مقایسه ای از توزیع ریزگردها در ساختمان بلند دارای حفره افقی، با متغییر تعداد و حجم حفره، می باشد. روش ها: مطالعه عددی توسط دینامیک سیالات محاسباتی انجام شده است. در شبیه سازی از مدل آشفتگی کاامگا اس اس دی استفاده شده و تغییرات الگوی جریان باد و توزیع ریزگردها، ارزیابی می شود. به جهت ورود داده های نرم افزاری، شامل اندازه، نوع و مقدار ذرات و همچنین اعتبارسنجی نرم افزار، از روش نمونه برداری میدانی استفاده شده است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد هرچه تعداد حفره ها در حجم بیشتر و اندازه آن ها کوچک تر شوند، سرعت باد در داخل حفره ها کاهش یافته و از طرفی رفتار حرکتی باد و به طبق آن رفتار پراکنشی ذرات، یکنواخت تر می شوند. همچنین در این حفره ها غلظت ذرات معلق بیشتر و اندازه آن ها کوچک تر می شوند. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد طراحی فرم با تعداد حفره بیشتر و حجم حفره کوچک تر، برای مقابله با پدیده ریزگردها و رسیدن به آسایش در محیط های داخلی، مناسب تر است. علاوه بر این، طراحی بازشوها در ارتفاعات بالاتر و عمق حفره ها، نرخ فرونشست ذرات ریزگرد را در فضاهای داخلی، کاهش می دهد.
Codification of The Conceptual Framework of River Valleys' Physical Resilience (Case Study: "Kan" River Valley, Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۴, Issue ۲ - Serial Number ۵۲, Spring ۲۰۲۴
101 - 114
حوزههای تخصصی:
The Urban River Valleys are not only the interface between the city and nature, but they are also essential spatial places that carry urban context, local life, and other environmental characteristics. As a result, the design of urban river Valleys is one of the most important strategies for promoting urban ecological systems, protecting socio-economic benefits, and increasing aesthetic values. This paper proposes the resilience concept to address the problem of natural hazards at the River Valleys while maintaining the environment's qualities. For this purpose, the focus is on applying the physical dimension of resiliency for presenting design qualities and indicators by studying the expected roles and qualities of urban rivers and the concept of resiliency. So at first, the Resilient Urban River Valleys Conceptual Framework has been codified, and dimensions, Components, and criteria of resilient River Valley design are proposed. In the next step, This Conceptual Framework is used to examine the quality of Tehran's Kan River Valley s Public Space using a SWOT matrix and develop design goals and strategies. Finally, this study stands on the notion that a place's resilience not only embraces formulating an immediate response to crises such as floods but also considers long-term mitigation and adaptation strategies and environmental qualities to face environmental challenges. In this perspective, reconnecting the community with the river through creating a favorable public space and using the natural potential of the rivers to confront the hazards is necessary.
مطالعه تطبیقی عناصر و مولفه های شکل دهنده مسجد با تمرکز بر آراء هانری استیرلن و الگ گرابار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه و بررسی معماری اسلامی توسط نحله های فکری متفاوت نظیر سنت گرایی، تاریخی گری و پدیدارشناسی، اهمیت موضوع را در نگاه محققان غربی نشان می دهد. هر یک از این جریان های فکری، تلاش می کنند تا نتیجه مطالعاتشان را درباره معماری اسلامی از وجه و منظر ویژه خود بیان نمایند. سؤال این است که هر یک از این روش ها چه تعریفی را از معماری اسلامی به دست داده اند و نیز تفاوت شیو خوانش آنها در شناخت معماری اسلامی چه کمکی به فهم موضوع می کند؟ پژوهش حاضر با مطالعه تطبیقی آراء شیوه پدیدارشناسی (هانری استیرلن) و تاریخی گری (الگ گرابار) به دنبال آن است که نشان دهد هر یک از این دو دیدگاه، چه تعریفی برای معماری اسلامی به دست داده اند و وجوه افتراق و اشتراک میان آنها چیست و احیاناً چه نقدهایی به یکدیگر داشته اند. با این فرض که هر یک از دو پژوهشگر تعریف متفاوتی از نسبت اسلام و معماری ارائه می دهند، یافته های پژوهش نشان می دهد که از منظر گرابار معماری اسلامی، معماری ای است که ربطی به دین اسلام ندارد و نسبت اسلام با معماری از نظر مذهبی بار معنایی خاصی نمی تواند داشته باشد و صفت اسلامی در معماری اسلامی بر آثار دین خاصی دلالت نمی کند. در حالی که استیرلن معماری اسلامی را برگرفته از جوهر و تعالیم دین اسلام در نظر می گیرد و مؤلفه دینی را عامل شکل گیری بنای مسجد و بیشتر عناصر آن را واجد ماهیت نمادین و ازلی می داند. پژوهش حاضر، به روش توصیفی- تحلیلی با رویکردی تطبیقی به مطالعه عناصر و مؤلفه های شکل دهنده مسجد از دیدگاه پدیدارشناختی هانری استیرلن و تاریخی گری الگ گرابار پرداخته است.
تدوین چارچوب سنجش منسوخ شدگی فضاهای تاریخی با تاکید بر کیفیت های ساختاری - کارکردی (نمونه موردی: میدان درب شیخ شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 21
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: فرسودگی که با گذشت زمان، در بافت تاریخی رخ می نمایاند، منجر به منسوخ شدن ساختارها و فضاهای واجد قدمت می شود که پیامدهایی همچون، ناکارآمدی زیرساخت ها، بروز ناهنجاری های اجتماعی، اضمحلال کالبدی جداره های شهری و افول کیفیت را در پی دارد. این درحالیست که بافت تاریخی یادگاری از فرهنگ، تاریخ پیشینیان ماست و مملو از آثار ارزشمند معماری و شهرسازی می باشد. هدف: هدف اصلی پژوهش جاری، تدوین یک فهرست تطبیقی [چک لیست] از شاخص های منسوخ شدگی فضاهای بازشهری و معیارهای ارزیابی کیفیت و کارآمدی آنها به منظور ارتقاء کیفیت فضاهای مذکور است . روش: پژوهش جاری از جمله تحقیقات کاربردی است که با رویکرد توصیفی- تحلیلی انجام می پذیرد. جهت جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و به منظور فهم سیر دگردیسی قلمرو پژوهش از روش اسنادی استفاده شده است. با هدف بررسی منسوخ شدگی میدان درب شیخ، 10 نفر از متخصّصان که با روش گلوله برفی شناسایی شدند، با حضور در فضا، پرسشنامه را بر اساس طیف 5 گزینه ای لیکرت امتیازدهی و ارزیابی کردند. یافته ها: نتایج ارزیابی متخصصان نشان دهنده منسوخ شدگی فضای «میدان درب شیخ» در تمام شاخص های فعالیت و کاربری، راحتی و سیما، معاشرت پذیری و دسترسی و پیوستگی است . نتیجه گیری: این میدان، به دلیل عوامل متعددی از جمله نبود خدمات تفریحی، عدم تمایل بخش خصوصی و عمومی به سرمایه گذاری در بافت، از سرزندگی مناسبی برخوردار نیست. فقدان جذابیت های بصری، وضع نامناسب بهداشت، امنیت شبانه و اجتماعی، ایمنی پایین ابنیه موجود، این فضا را به لحاظ راحتی و سیما به فضایی نامناسب تبدیل کرده است. عدم توجیه و شفاف سازی طرح های بافت برای ساکنین، از مهمترین عوامل کاهش مشارکت پذیری کاربران در امور می باشد. از طرفی عدم دسترسی مناسب به امکانات و تفریحات سرگرمی و ارتباط نامناسب میان این فضا و ابنیه پیرامونی، باعث شده تا این فضا در کل فضایی دسترس پذیر نباشد.
بررسی مفهوم محیط زیست و طبیعت در باغ ایرانی با استناد به رویکرد محیط شناسی تعهدی
منبع:
بوطیقای معماری سال اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲
48-64
حوزههای تخصصی:
دیدگاه معرفتی ایرانیان در طرح ریزی و احداث باغ و پردیس می تواند در بستر رویکردهای گوناگون مورد ارزیابی و بازبینی قرار گیرد که در این میان دو رویکرد «محیط شناسی اقلیمی» و «محیط شناسی تعهدی» از اهمیت بیشتری برخوردار می باشند. از سویی دیگر ایرانیان هرگز تعامل و نحوه برخورد خویش با محیط را جدای از فرهنگ و دین خود ندیده اند و در بستر همین امر است که معماران باغساز ایرانی در صدد برامده اند تا معنایی تمثیلی از بهشت را در باغ و پردیس سازی ایرانی به نمایش درآورند. بر این اساس در این مقاله در رویکردی تحلیلی تطبیقی و با استناد به آیات قرآن کریم و تفاسیر و روایات تلاش شده است تا با اشاره به دیدگاه قران کریم از بهشت و باغ های بهشتی به تاثیرات این مفاهیم علوی در عناصر و مولفه های باغ ایرانی اشاره شود تا بر این امر صحه گذارد که محیط شناسی تعهدی در باغ و پردیس سازی ایرانی اسلامی تاثیرگذار بوده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که طبیعت باغ ایرانی مفهومی تمثیلی از بهشت دارد که خود را در عناصر باغ های ایرانی بالاخص چهار باغ های عصر صفوی به نمایش می گذارد.
تأثیر مدت زمان عمل آوری ملات سنتی کاهگل بر مقاومت فشاری و کششی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱۵۷
۸۶-۶۹
حوزههای تخصصی:
استفاده از خاک و مصالح خاکی، به دلیل ارزانی، فراوانی و سهولت دسترسی به آن در بیشتر مناطق جهان، از گذشته های دور تاکنون به ویژه در نواحی گرم و خشک رایج بوده است. در ایران نیز که بخش اعظم آن در منطقه گرم و خشک واقع شده، استفاده از مصالح خاکی، بخشی از فرهنگ و هویت معماری ما را در مناطق شهری و روستایی تشکیل داده است. در میان مصالح مختلف خاکی، کاهگل یکی از قدیمی ترین ملات ها و اندودهای سنتی است که از گذشته تاکنون برای عایق بندی پشت بام و نمای ساختمان در مقابل رطوبت و بارندگی استفاده شده است. با وجود آن که امروزه اهمیت فوق العاده عمل آوری صحیح مصالح، به ویژه ملات ها و اندودهای ساختمانی جدید، کاملاً شناخته شده و مورد مطالعه قرار گرفته است ولی تاکنون تحقیقی در این زمینه بر روی تأثیر روش عمل آوری و طول مدت زمان آن بر کیفیت و خواص مختلف فیزیکی و مکانیکی ملات کاهگل انجام نشده است. در واقع هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی اهمیت و تأثیر مدت زمان عمل آوری کاهگل بر خواص مختلف فیزیکی و مکانیکی این ملات سنتی و کهن با استفاده از روش های تجربی است و تلاش برای یافتن پاسخ این سئوال که مدت زمان عمل آوری کاهگل، چه تأثیری بر مقاومت فشاری و مقاومت کششی ملات دارد؟ و مناسب ترین مدت زمان عمل آوری این ملات برای دستیابی به مقاومت مورد نظر و دوام بیشتر کدام است؟ مطالعات آزمایشگاهی انجام شده در این پژوهش، نشان داد که مقاومت فشاری و کششی ملات کاهگل به شدت متأثر از میزان الیاف کاه مورد استفاده در ملات است، به طوری که با افزایش درصد الیاف کاه، میزان مقاومت مکانیکی ملات کاهش می یابد، از سوی دیگر با افزایش مدت زمان عمل آوری، میزان مقاومت فشاری و کششی ملات کاهگل نیز ارتقاء می یابد که بخش اعظم این افزایش مقاومت مکانیکی در 72 ساعت اول روی می دهد و با استمرار روند عمل آوری، این افزایش با آهنگ ملایمی تا 10 شبانه روز ادامه می یابد. بررسی های تجربی انجام شده همچنین حاکی از آن است که مناسب ترین محدوده زمانی برای عمل آوری کاهگل 3-7 شبانه روز می باشد.
فضای پرت: واکاوی وجوه، تحلیل ساختار فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضا محمل ظهور عواطف، شکل گیری تجارب و کنش های انسانی است. ویژگیهای فیزیکی فضا، عامل القاء معانی و ایجاد احساسات در افراد است. فضای رفیع، جادار، دلباز و مطلوب، معانی مثبت فضایی هستند که برآیند توافق جمعی احساسات انسانی است. در نقطه مقابل، فضا بعضا نامطلوب ادراک می شود و به آن صفاتی چون بی روح، ناامن، آشفته، پیچیده و ... اتلاق میگردد. انجام پژوهش به منظور شناخت صفات نامطلوب محیطی به میزان مطالعه در جهت ارتقاء ویژگیهای مثبت فضا اهمیت دارد. در همین راستا، پژوهش حاضر درصدد بررسی یکی از صفات پرکاربرد- والبته نامساعد- فضا است. شناخت وجوه فضای پرت، ضمن وابستگی عمیق به مولفه های اقتصادی، به جهت مغایرت با مبانی حوزه معماری (همنشینی، تناسبات، عملکرد و ...) ضرورت مضاعف می یابد. براین اساس، این مقاله به روش اکتشافی و از طریق واژگان کدگذاری شده مستخرج از مصاحبه با دو گروه جامعه آماری شامل 30 نفر از کاربران پنج آپارتمان مسکونی شهر تهران و 10 نفر از متخصصین و طراحان، به تحلیل مشخصه های "فضای پرت" می پردازد. محصول این تحلیل، تبیین فضای پرت از منظر فضای کالبدی، فضای ادراکی، فضای شناختی و قرارگاه رفتاری و و آگاه نمودن کاربران و عاملان امر طراحی و ساخت فضا نسبت به روش های کنترل این صفت فضایی است.
مقایسه تاثیر مصالح جداره های خارجی بر آسایش حرارتی ساکنین و انتخاب مصالح بهینه در اقلیم گرم و نیمه خشک (نمونه موردی: شهر دزفول)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۷
211 - 227
حوزههای تخصصی:
ارزیابی دیوار خارجی ساختمان به جهت دستیابی به ساخت و سازی پایدار در صنعت ساختمان سازی مسکونی ودر راستای کاهش مصرف انرژی وایجاد شرایط آسایش ساکنین دراقلیم های مختلف همواره دارای اهمیت است. پژوهش حاضر تلاش داردتا رفتار حرارتی مصالح به کاررفته دردیوارهای خارجی ساختمان های مسکونی واقع درشهر دزفول رامورد بررسی قراردهد. مدل های آزمایشی مورد بررسی جمعا شامل دوازده نوع دیوار با مصالح: آجر سوراخدار، بلوک سفالی، بلوک هبلکس و بلوک لیکا به همراه عایق های حرارتی ETICS و XPS هستند. در انتها به منظور شناسایی شرایط آسایش در درون فضاهای مسکونی با در نظر گرفتن مقیاس هفت گانه اشری بهینه ترین دیوار معرفی می گردد. پژوهش فوق دارای روش شناسی کمی و مقایسه ای است که بر پایه مطالعات کتابخانه ای و میدانی با شبیه سازی 12 نوع دیوار در اقلیم گرم و نیمه خشک دزفول توسط نرم افزار دیزاین بیلدر به تجزیه و تحلیل پرداخته است.نتایج شبیه سازی در حالت ناپایدار مغایر با شرایط پایدار در اقلیم گرم و نیمه خشک است. براساس روش محاسباتی شرایط پایدار، دیوار با ضریب هدایت حرارتی کمتر دارای رفتار حرارتی بهینه تری است. در حالی که در شرایط ناپایدار، دیوار با جرم حرارتی بالاتر نقش موثرتری را به جهت دستیابی به شرایط آسایش حرارتی ساکنین ایفا می کند. از میان 12 دیوار بررسی شده، با توجه به شرایط آسایش نشان داده شده در شاخص PMV و نظر به نیاز غالب سرمایش اقلیم گرم و نیمه خشک دزفول می توان نتیجه گرفت که دیوارهای دارای عایق حرارتی ETICS و XPS دارای عملکرد مناسبی نیستند. در حالی که دیوارها با آجر سوراخدار، بلوک سفالی، بلوک هبلکس و بلوک لیکا بدون عایق حرارتی عملکرد بهتری را دارا هستند؛ از میان این دیوارها، دیوار با بلوک لیکا بدون عایق حرارتی مناسب ترین رفتار حرارتی و دیوارها با بلوک هبلکس و آجر سوراخدار هر دو بدون عایق حرارتی به ترتیب در رتبه دوم و سوم در جهت دستیابی به آسایش حرارتی و کاهش مصرف انرژی قرار می گیرند.
بررسی آثار اجتماعی مگامال ها بر محیط پیرامون و سبک زندگی ساکنین (نمونه موردی: تورک مال و اوریاد مال ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در شهرهای در حال توسعه که شهرنشینی پیش از شهرسازی انجام شده است، مراکز تجاری و تفریحی در سطح شهر به طور عادلانه توزیع نشده است و مراکز تجاری بیشتر در دور چند هسته شهری شکل گرفته است. مال های تجاری خود یک جامعه کوچک هستند که افراد علاوه بر خرید برای گذراندن اوقات فراغت نیز به آنجا می روند و سبب می گردند تا از نظر اجتماعی دارای آثار بسیاری باشند.
هدف پژوهش: هدف از این پژوهش سنجش آثار اجتماعی و رضایت مردم از احداث مگامال ها در شهر ارومیه است که با استفاده از استخراج مولفه های تاثیرگذار در این امر صورت می گیرد. این آثار براساس نظر مردم شهر سنجیده می شود.
روش شناسی: پژوهش حاضر با توجه به هدف اصلی آن کاربردی است و از داده های کمی پرسشنامه جهت تحلیل و نتیجه گیری استفاده شده است. این پژوهش ابتدا با استفاده از اطلاعات کتابخانه ای و مطالعات میدانی اقدام به جمع آوری اطلاعات کرده و از نرم افزار spss جهت انجام تحلیل و نتیجه گیری بهره برده است.
یافته ها و بحث: به طور کلی از نظر مردم تورک مال نوآورانه تر، دارای صرفه اقتصادی و خدمات بیشتری است و این مجموعه توانسته از نظر اشاعه هویت شهر بهتر عمل کند. در مجموع رضایت شهروندان از پروژه تورک مال به نسبت اوریادمال بیشتر بوده و از نظر اجتماعی آثار مخرب کمتری داشته است.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که رضایت شهروندان از این مگاپروژه ها از حد متوسط پایین تر بوده است. این مگامال ها در طی چند سال پس از تاسیس آثار مثبت و منفی بسیاری داشته اند که آثار منفی تاثیر بیشتری بر سبک زندگی مردم گذاشته اند و در رفع نیازهای عمومی شهروندان در حد انتظار کارا نبوده اند. از ویژگی های مثبت این پروژه ها می توان به ایجاد چشم انداز بصری مطلوب، توجه به کاربری های حاشیه خیابان و تامین فضای سبز مناسب اشاره نمود.
اصول طراحی و شکل گیری شهرهای زیرزمینی (بررسی تطبیقی معماری شهر زیرزمینی اوئی نوش آباد و ماتماتا تونس)
حوزههای تخصصی:
ساخت شهرهای زیرزمینی از طریق منفی سازی در یک زمینه مثبت، بدون مصرف مصالح، نوعی استثناء و راهکار ویژه در تعاریف رایج معماری ایجاد می کند. شناخت اصول شکل گیری این معماری از پیچیدگی های خاصی برخوردار است چرا که مولفه هایی که بر شکل گیری آن موثر هستند، دارای تنوع و روابط خاصی می باشند. پراکندگی این گونه معماری در جای جای دنیا و پیدایش آن در هر اقلیمی با کارکردهای مختلف، نوعی تنوع خاص به آن داده است که خود جاذبه ای برای شناخت شکل گیری آن دارد. شناخت این آثار تا سالیان اخیر اکثراً به صورت کلی بوده و یک روند شناخت جدی برای مطالعه این آثار دنبال نشده است. از همین روی مسأله اساسی در این پژوهش شناخت اصول طراحی و چگونگی شکل گیری معماری شهرهای زیرزمینی است. بر همین اساس در پژوهش حاضر دو شهر اوئی و ماتماتا انتخاب شد تا با مقایسه آن ها به سوالات زیر پاسخ داده شود: معماری شهر زیرزمینی اوئی و ماتماتا بر چه اساسی طراحی و شکل گرفته اند؟ مولفه های مشترک و وجه تمایز اصول شکل گیری و طراحی معماری شهر زیرزمینی اوئی و ماتماتا کدام اند؟ اهداف پژوهش پیش رو را می توان در اهمیت ذاتی و بسترسازی مطالعاتی در جهت جلوگیری از تخریب و شناخت بیشتر این دو اثر معماری در دو موقعیت جغرافیایی متفاوت جست و جو کرد. در همین راستا برای دستیابی به اهداف پژوهش پیش رو، از روش توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی، و به منظور گردآوری داده ها و اطلاعات اولیه از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. یافته ها ی پژوهش نشان می دهد که اصول طراحی و شکل گیری معماری شهر زیرزمینی اوئی و ماتماتا بر اساس عملکرد و نیاز متفاوت، اتفاقات تاریخی و شرایط محیط طبیعی شکل گرفته اند.
برنامه ریزی استراتژیک بخش های اقتصادی در راستای توسعه منطقه ای با بهره گیری از مدل SWOT، مطالعه موردی: بخش صنعت و معدن در استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۴ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵۰
۱۰۰-۸۹
حوزههای تخصصی:
وجود توان های محلی و بهره گیری بهینه از آن، نقشی بنیادی در توسعه مناطق و تعدیل نابرابری های درونی آن دارد. در توسعه اقتصاد استان خراسان جنوبی و هم چنین روند بهبود و پیشرفت مناطق آن، علی رغم برخورداری از ذخایر عظیم معدنی و کانساری (به عنوان یکی از قطب های تولید مواد معدنی در کشور) این بخش اساسی از سهم ناچیزی برخوردار است. در مقاله حاضر تلاش شده تا در چارچوب برنامه ریزی استراتژیک ضمن شناخت عوامل درونی و بیرونی اثرگذار بر توسعه بخش صنعت و معدن، راهبردهای مناسب با تعیین اولویت جهت ارتقای نقش این بخش اقتصادی در توسعه منطقه ای خراسان جنوبی معرفی گردد. این مقاله مبتنی بر رویکردی توصیفی – تحلیلی بوده که در راستای پیشبرد اهداف نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای فراروی توسعه بخش صنعت و معدن از طریق واکاوی سیاست های دولت، مصاحبه و تکمیل 65 پرسشنامه از کارشناسان مربوطه و هم چنین اساتید دانشگاه شناسایی و مورد ارزیابی واقع شد و در نهایت بر پایه مدل SWOT راهبردها، ارائه و با تشکیل ماتریس QSPM1 اولویت آن ها به لحاظ اجرا تعیین گردید. نتایج نشان داد مواردی چون مجاورت با کشور افغانستان و امکان صادرات محصولات صنعتی، موقعیت ویژه استان در برقراری تعادل منطقه ای شرق کشور، وجود ذخایر معدنی فلزی و غیر فلزی، وجود شهرک ها و نواحی صنعتی در استان جهت استقرار واحدهای صنعتی و کشت محصولات کشاورزی خاص از مهم ترین ظرفیت های فراروی توسعه صنعت و معدن در منطقه خراسان جنوبی است. از سوی دیگر عدم وجود واحدهای بزرگ و مادر صنعتی و معدنی در استان، کمبود زیربناهای لازم، پایین بودن بهره وری نیروی کار و سرمایه، محدودیت منابع آٰب و اشکالات موجود در سیاستگذاری های اقتصادی از عمده موانع توسعه صنعت و معدن در استان خراسان جنوبی است. در مجموع بررسی های صورت گرفته می توان گفت بخش صنعت و معدن در برآورده ساختن اهداف توسعه منطقه خراسان جنوبی با ضعف مواجه است. بدین سان، جهت تحقق ترقی و توسعه منطقه خراسان جنوبی بر پایه بخش صنعت و معدن راهبردهایی نظیر ایجاد و توسعه زیرساخت های مورد نیاز بخش صنعت و معدن و محیط زیست، تکمیل شبکه های حمل و نقل و حامل های انرژی و توزیع زیرساخت ها متناسب با تقاضای سرمایه گذاری پیشنهاد شده است.
ارزیابی جایگاه شهر تبریز از منظر الگوی شهر اسلامی با تاکید بر بعد عدالت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی عدالت اجتماعی از دیدگاه شهر اسلامی در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی هدف مطالعه ی حاضر است؛ و در این راستا 116 محلهی عرفی شهر تبریز به عنوان نمونه موردی انتخاب شده اند. تحقیق حاضر یک تحقیق کمی است. تحقیق به لحاظ هدف کاربردی بوده و به لحاظ رویکرد نیز از نوع تحقیق توصیفی- تحلیلی هست. داده های تحقیق به دو صورت ثانویه و اولیه است و از شیپ فایل طرح جامع شهر تبریز 1395 و بلوک آماری جمعیت شهر تبریز 1395 استخراج شده است. برای گردآوری اطلاعات مطالعه ی حاضر از روش کتابخانه ای استفاده شدهاست. از مدل آنتروپی شانون جهت وزندهی آن ها و از مدل تاپسیس جهت رتبهبندی محلات و از شاخص موران جهت بررسی خوشه ای بودن و یا نبودن در برخورداری محلات در سطح مناطق استفاده شد. نتایج نشان میدهد که به لحاظ تحقق عدالت اجتماعی در میان محلات شهر تبریز، محلات کوی استانداری، ولیعصر و گلشهر رتبه های نخست و محلات قربانی، سرخاب و مفتح رتبه های آخر را کسب کردند و به طور کلی محلات در سمت شرق وضعیت بهتری دارند. همچنین بررسی خودهمبستگی فضایی از میزان برخورداری محلات در سطح مناطق، حاکی از آن است که خوشه شدگی قابل ذکری در سطح کلان شهر تبریز وجود ندارد.
ارزیابی پیامد طرح های جامع شهری بر وضعیت پایداری مناطق با استفاده از روش ردپای اکولوژیک؛ نمونه موردی: شهرستان بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت و توسعه شهرنشینی، آثار زیست محیطی مخربی به دنبال داشته است. با بروز و تشدید این آثار، رهیافت توسعه پایدار در دستورکار دولت ها و برنامه ریزان قرار گرفت. سابقه برنامه های توسعه فضایی تهیه شده در ایران نشانگر نادیده گرفتن ملاحظات پایداری در اکثر برنامه هاست. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی اثرات زیست محیطی «بازنگری طرح جامع شهرستان بروجرد» از طریق بررسی وضعیت پایداری شهر در سال افق (1410) نسبت به سال پایه (1394)، برحسب ردپای اکولوژیک و ظرفیت زیستی آن است. از این رو با پیمایش میدانی به روش پرسشنامه ای به تشخیص میزان ردپای اکولوژیک اقدام شد. سپس براساس مساحت هریک از انواع شش گانه زمین ، ظرفیت زیستی شهرستان در سال افق و پایه طرح محاسبه شد. نتایج نشانگر آن است که بیشترین درصد ردپا هم در سال مبدأ و هم در سال افق به ترتیب مربوط به کربن، زمین کشتزاری، زمین جنگلی، زمین ساخته شده، زمین آبی و زمین مرتع می باشد. شهرستان بروجرد در سال 1394 با کسری اکولوژیک در حدود 44/3- هکتار به ازای هر نفر روبه رو بوده است و در صورت اجرای طرح مذکور، وضعیت پایداری با اندکی تغییر تنزل خواهد یافت و کسری اکولوژیک به میزان 67/3- هکتار به ازای هر نفر خواهد رسید. در انتها به ارائه راهکارهایی جهت جبران کسری اکولوژیک و دستیابی به وضعیت پایداری در شهرستان بروجرد پرداخته می شود.
آسیب شناسی قانون گذاری در مباحث مسئولیت مدنی ناشی از ساخت و سازهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۹
111 - 119
حوزههای تخصصی:
در حقوق ایران مبنای مسئولیت مدنی ناشی از ساخت در قوانین متعددی از جمله قانون مدنی ،مسئولیت مدنی، مجازات اسلامی و قوانین دیگربیان شده است؛ در قانون مدنی، قانون مسئولیت مدنی و قانون مجازات اسلامی علاوه بر قواعد عام مسئولیت مدنی، قواعد خاصی نیز در زمینه مسئولیت مدنی ساخت و سازها وجود دارد، درمجموع این مبنا اصولا تقصیر است. مبنای تقصیر در ساخت و سازها نامناسب است از جمله اثبات تقصیرتوسط زیان دیده نادرست به نظر می رسد؛ نتیجه آن که مقررات فعلی در زمینه این گونه مسئولیت از کارایی، کارآمدی، بازدارندگی و جبران کنندگی لازم برخوردار نیست و عواقب آن عبارتند از: عدم اجرا، عدم رعایت مقررات ساخت و ساز و در نتیجه ساخت ساختمان هایی با عمر کوتاه، خسارات جبران ناپذیر، عدم اعتماد به ساخت و سازها، عدم امنیت در ساختمان ها و دعاوی زیاد و پیچیده در دادگاه ها. در پژوهش پیش رو سعی شده است با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی (کتابخانه ای) و فیش برداری دیجیتال (نرم افزارiotype) و مراجعه به منابع مختلف و متعدد، نشان دهیم انتخاب مبنایی مناسب در زمینه مسئولیت مدنی ساخت و سازها به ویژه ساخت و سازهای شهری، اجباری کردن بیمه خسارات شایع و تصویب قانونی جامع برای کشورمان، امری ضروری است.
Marital Status and Crowding Intensity (The Case of Multifamily Apartments in Lagos, Nigeria)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In Nigeria, crowded housing is one of the housing stresses that bother policy-makers and housing authorities.This study exامینes the crowding levels in seven marital status categories among the occupants of Lagos State Development and Property Corporation’s apartments. The focus is on the capacity of an apartment’s internal spaces to meet the sleeping needs of households in different marital arrangements. A case study of four housing estates was purposively selected among Lagos State Development and Property Corporation’s multifamily categories, with a population of 7,764 apartments. A sample of 7.5% (582) was chosen using stratification and systematic random techniques. A pretested questionnaire instrument was used to collect the relevant demographic data of occupants. The occupants in different marital arrangements were grouped into three: households that harboured one to two occupants; households that harboured three to five occupants; and households that harboured six or more occupants. The result shows that households containing three to five persons were the most dominant in all apartment types while households that contain six or more persons were very few. Generally, the result showed no substantial disparity in the incidence of crowding among households of various marital classifications in different apartment types. The link between “Separated” and “Divorced” was revealed, as both types were not found among respondents living in two-bedroom apartments. The number of occupants in the “just single” and “married” categories were high compared to others. These results are significant for policies regarding occupancy, crowding and design of Lagos State Development and Property Corporation’s apartments.