فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۴۶۱ تا ۶٬۴۸۰ مورد از کل ۷٬۷۴۰ مورد.
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶۶
۹۴-۷۹
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، سکونتگاه های روستایی در جریان دگرگونی های مکانی - فضایی دچار تحولاتی شده اند که متأثر از نوع و ماهیت جریان ها و روابط فضایی بین آن ها و شهرها (به ویژه کلانشهرها) بوده است. جریان مردم و جریان پول مهم ترین جریان هایی هستند که تحولات روستاهای پیرامونی را سبب شده اند. در بین این تحولات اگر چه بیشتر در ساختار کالبدی بوده ولی ساختارهای اجتماعی- اقتصادی را نیز تحت تأثیر قرار داده است . هدف تحقیق حاضر تحلیل روند جریانات فضایی متأثر از تعاملات روستاشهری و دگرگونی کالبدی– فضایی سکونتگاه های روستایی بخش تنکمان شمالی واقع در پیرامون کلانشهر کرج به روش توصیفی- تحلیلی می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، شناختی و به لحاظ نوع داده، کیفی – کمی و به لحاظ زمان مقطعی است. شیوه گردآوری داده نیز از نوع اسنادی – پیمایشی است که تجزیه و تحلیل آن ها با روش توصیفی – تحلیلی، همبستگی انجام شده است. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته در محدوده مورد مطالعه تکمیل و با بهره گیری از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و با استفاده از Gis نقشه های جریانات ترسیم شده است. نتایج یافته ها نشان دهنده آن است که در فرایند جریانات فضایی، جریان سرمایه از نقش آفرینی بیشتری نسبت به سایر جریان های فضایی برخوردار است. اثربخشی این جریان سرمایه بدون دخالت سرمایه گذاری دولتی و بیشتر توسط بخش خصوصی و روستاییان به منظور کسب سودآوری تحقق یافته است. برایند تمامی جریان های فضایی موجب تغییر در الگوی معماری مساکن، مقاوم سازی و بهبود کیفیت مساکن روستایی همراه با افزایش تعداد واحدهای تجاری، اداری و استقرار کارگاه های صنعتی و خدماتی کوچک است، همچنین تخریب اراضی زراعی، باغی و ایجاد باغ ویلاهای متعدد چشم انداز طبیعی روستاهای دهستان تنکمان شمالی را دگرگون نموده است. نتایج این پژوهش به شرح زیرقابل توجه است: تحول کالبدی – فضایی روستاهای پیرامون شهرها (به ویژه کلانشهر) امری گریزناپذیر است که امروزه در چارچوب مناسبات جدید شبه سرمایه داری در روستاها عینیت فضایی یافته است. تحولات در نظام سکونتگاه های روستایی ارتباط مستقیمی با اندازه آن ها دارد. البته این نتایج به عنوان یک اصل کلی قابل پذیرش نبوده بلکه بعضی از روستاها متوسط و کوچک به دلیل برخورداری از مزیت نسبی بیشتر در تعامل با شهرها از سطح تحولی بالا نیز برخوردار شده اند. روند تحولی سکونتگاه های روستایی صرفاً متأثر از یک نقطه شهری (سکونتی) نیست بلکه می توانند تحت تأثیر چند نقطه شهری باشد. دامنه تعاملات فضایی مهم ترین عامل در این ارتباط است. در ناحیه پژوهش شهر کرج اگرچه به عنوان کلان شهر نسبت به تهران از فاصله کمتری تا سکونتگاه های روستایی از ظرفیت کارکردی بالاتری نسبت به شهر نظرآباد برخوردار است اما نتوانسته تأثیر چندانی بر روی روستاها محدوده داشته باشد.
Proposing a New Approach to Optimize the Windcatcher's Performance (Case Study: Bandar_E_Kong)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Hot and humid climate is one of the robust climates in the world. Vernacular architecture in this area answer to climate conditions with solutions, one of these solutions are windcatchers. Nowadays most of these windcatchers are closed because they are not responsive to current thermal comfort conditions. The reduction of wind speed and the lack of control over the entering hot weather can be considered as two main weaknesses of the windcatchers in these areas. This research suggested to install Damper and Fan to improve the performance of windcatchers in vernacular houses of Bandar-Kong. five windcatchers have been selected as case studies and their performance has been simulated and measured in 24 different modes: open windcatcher (past method), closed windcatcher (current state), windcatcher with valve and windcatcher with fan are four general modes wich are divided to 6 subset. Design Builder 7.0.0.116 is used for simulations. operative temperature is calculated for each space in 24 different modes. The results show that using fan and damper, increase thermal comfort hours from about 43 to 52 percent. Besides using fans and dampers can obviously reduce temperatures over 35degrees.
تحلیل موقعیت مکانی روستاها نسبت به حریم گسیختگی (مطالعه موردی: گسل شمال قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۷۳
۶۰-۴۹
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی زون برشی گسل شمال قزوین و تحلیل موقعیت مکانی سکونتگاه های روستایی محدوده مطالعاتی گسل شمال قزوین پرداخته شده است. در مقاطع انتخاب شده وجود دره های عرضی در امتداد گسل امکان بررسی های مربوط به شواهد پهنه های برشی به خوبی در آن میسر گردید که خردشدگی شدید در سنگ های آذرین از نوع آندزیتی و تراکی آندزیت، کاتاکلاسیت های خردشده وجود دارد که موردتحلیل قرار گرفت. همچنین آثاری از زون های گسل خورده و شکسته شده (Damage zone) شامل شکستگی ها و گسل های ریز و فرعی مشاهده گردید. همچنین توف های سبزرنگی که به صورت سالم و نسبتاً دست نخورده در انتهای زون برشی گسل شمال قزوین مشاهده گردید که به عنوان دیواره سالم کناره زون برشی تلقی گردید. با توجه به بررسی ها و مشاهدات صحرایی زون برشی گسل شمال قزوین در این مقطع، پهنای زون برشی به میزان 320 متر بر روی فرادیواره گسل اندازه گیری گردید. در ادامه با نرم افزارهای مرسوم موقعیت مکانی روستاها با محدوده حریم گسیختگی گسل شمال قزوین مقایسه گردید که درنتیجه روستاهای باراجین، حسام آباد، خرمن سوخته، دستجردعلیا، اهوارک، خوران، طزرکش، کیخنان، نجم آباد، رزجرد، قطبی میان، سپرنو، انگه، مزرعه لات و مزرعه خرمنلوق بر روی حریم گسیختگی گسل شمال قزوین واقع شده اند. همچنین تعداد 45 روستا در فاصله کمتر از 2 کیلومتری گسل شمال قزوین واقع شده اند. لذا برای جلوگیری از مرگ ومیر ناشی از گسیختگی سطحی حین زلزله در روستاهای واقع بر روی گسل شمال قزوین، جابجایی روستا به نقطه دیگر و یا اصلاح سمت توسعه آتی روستا به خارج از حریم گسیختگی گسل شمال قزوین و برای روستاهای واقع در فاصله کمتر از 2 کیلومتری گسل شمال قزوین برای جلوگیری از آسیب های ناشی از زلزله، ساخت وساز مقاوم با توجه به شتاب زلزله حوزه نزدیک گسل و همچنین دوری از مناطق با احتمال رخداد زمین لغزش و سنگ افتان در روستاها در ساخت وساز آتی پیشنهاد گردید.
تفسیرِ مفهومِ مَشهدْ و بررسیِ سازواره ایِ آن با الگویِ شبستانِ نُه گنبد؛ مطالعه ی موردی: مشهد حاجی پیاده بلخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله در پی شناختِ مفهوم مشهد و بررسی الگوی فرمی آن است. برایِ دستیابی به این شناختْ مصادیقِ مختلف تحلیل گردیده و الگو، مبانی و ریشه های هر یک موردِ مطالعه قرار گرفته است. بررسی الگوهایِ فُرمیِ مشهدْ حاکی از دو گونه ی، قبه ای و شبستان نُه بخشی است. بخشِ مطالعه موردیِ پژوهش به توصیفِ مشهد حاجی پیاده بَلخ به عنوانِ مصداقی با الگو و کارکرد مشابه اختصاص دارد. هدفِ تحقیق، تبیینِ مفهوم مشهد از جنبه ی ساختاری-عملکردی و بررسی سازواره ایِ آن با الگوی شبستان نُه گنبد است؛ که با روشِ تفسیری-تاریخی و مورد کاوی در پی پاسخ به سه سؤال است: 1)به لحاظِ عملکردیْ چه مفاهیمی از کاربردِ مشهد قابل بازخوانی است؟ 2)چه سازواره ای بین شبستان نُه گنبد با مفهوم مشهد و سیرِ تکامل و تداوم آن وجود دارد ؟ 3)به عنوانِ یک مطالعه موردی: بنابر تفسیرِ تاریخیِ مشهد حاجی پیاده بلخ، چه سازواره ای بین شبستان نُه گنبدیِ آن با مفهوم مشهد وجود دارد؟ نتایج تحقیق نشان داد که مفهومِ مشهد، الزاماً اشاره ای صرف به آرامگاه نیست؛ بلکه می تواند واجد صُورتی نمادین و یادمانی هم باشد که در بسیاری از مصادیقْ مُقدم بر جنبه زیارتگاهی آن است. در مواردی مفهومِ مشهد همراه با الگوی شبستان نُه گنبد ساختار می یابد. همچنین این تحقیق، مشهد حاجی پیاده بلخ را در هر سه دوره یِ ساخت و تغییر، دارای هویتی متناظر با مفهوم مشهدْ می یابد.
ابعاد ، عوامل و فرایندهای موثر بر وقوع سیلاب در شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
1 - 19
حوزههای تخصصی:
موقعیت جغرافیایى شهرهاى ایران بیانگر این امر است که با توجه به قرارگیرى شهرها در مسیر حوضه هاى آبریز مختلف ضرورت پیش بینى هاى لازم براى سیلابها و مدیریت آن احساس مى شود و مى بایست شهرسازان ، برنامه ریزان شهرى و مدیریت شهری، زمین شناسان و جغرافیدانان به بررسى دقیق علل و عوامل ایجاد این بلایاى طبیعى در مناطق شهرى بپردازند. مقاله حاضر که از نوع کاربردی و روش بررسی آن توصیفی – تحلیلی و پیمایشی است به بررسی علل و عوامل موثر در وقوع سیلاب شهر ایلام با استفاده از نرم افزار ایکسپرت چویس پرداخته است. با توجه به شاخص های منتخب(مدیریتی،طبیعی ،کالبدی،اقتصادی و اجتماعی فرهنگی)؛در بین ابعاد اصلی، شاخصهای گروه مدیریتی با وزن 0.343 از نظر صاحبنظران بیشترین اهمیت را داشته است و پس از آن شاخصهای طبیعی و کالبدی در رتبه دوم و سوم درجه اهمیت وزنی قرار دارد. همچنین پرسش شوندگان برای شاخصهای اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی به ترتیب با اهمیت وزنی 0.162 و0.134 کمترین تاثیر گذاری را قائل شده اند.براساس تحلیل داده های به دست آمده در بین شاخصهای ابعاد مدیریتی ، بیشترین اهمیت برای تخصص گرایی با ضریب اهمیت 0.113 و پس از آن مدیریت واحد شهری با ضریب 0.111 دارای بیشترین اهمیت بوده است. نظام مدون مدیریت بحران نیز با ضریب اهمیت0.091 در رتبه سوم این دسته از شاخصها قرار دارد. در انتها نیز شاخص مستند سازی با ضریب اهمیت 0.06 کمترین اهمیت را از نظر کارشناسان داشته است.
سنجش دیدگاه شرکت های مهندسان مشاور درباره مهارت های سخت و نرم در استخدام تازه دانش آموختگان معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
133 - 150
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر تعیین مهارت های نرم و سخت و میزان اهمیت آن ها برای استخدام تازه دانش آموختگان معماری در شرکت های مهندسان مشاور است. برای دستیابی به این هدف سه پرسش طرح گردید: پرسش نخست در پی یافتن نسبت اهمیت مهارت سخت به نرم، پرسش دوم در پی تعیین مهم ترین و کم اهمیت ترین مهارت ها و پرسش سوم در پی تعیین رابطه بین سطح شرکت (کوچک، متوسط و بزرگ) و میزان اهمیت این مهارت ها است. بدین منظور در گام نخست، مروری بر مبانی و پیشینه موضوع انجام و گویه های دو دسته مهارت نرم و سخت استخراج گردید. در گام دوم، مبتنی بر این گویه ها پرسشنامه ای تدوین و در اختیار نمونه آماری پژوهش متشکل از مدیران شرکت های مهندسان مشاور قرار گرفت. نتایج تحلیل کمی داده ها با نرم افزار SPSS حاکی از آن است که از دید مدیران این شرکت ها برای استخدام تازه دانش آموختگان معماری اهمیت مهارت سخت 38/44% و مهارت نرم 62/55 % است. از بین مهارت های سخت، در شرکت های کوچک نرم افزار بیشترین و قوانین حقوقی کمترین، در شرکت های متوسط سابقه کاری و طراحی به ترتیب بیشترین و نوع مدرک کمترین و در شرکت های بزرگ نرم افزار بیشترین و نوع مدرک کمترین درجه اهمیت را دارد. از بین مهارت های نرم، در شرکت های کوچک اخلاق حرفه ای بیشترین و پژوهش، مدیریت پروژه و مهارت ارتباطی کمترین، در شرکت های متوسط اخلاق حرفه ای بیشترین و مدیریت پروژه کمترین و در شرکت های بزرگ اخلاق حرفه ای بیشترین و پژوهش کمترین اهمیت را دارا هستند. در کل فارغ از سطح شرکت ها و تقسیم بندی مهارت ها، مهم ترین مهارت اخلاق حرفه ای و کم اهمیت ترین نوع مدرک است. مبتنی بر نتایج آزمون کروسکال والیس بین سطح شرکت و میزان اهمیت مهارت های سخت و نرم ارتباطی وجود ندارد. همچنین تحلیل کیفی مصاحبه با مدیران شرکت ها تغییرات مورد نیاز آموزش دانشگاهی برای افزایش توانمندی دانشجویان برای ورود به بازار کار را آشکار و پیشنهاداتی برای دانشجویان ارائه نمود.
شناسایی ابعاد و عوامل رانت زمین و مسکن در ایران با استفاده از گراندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۳
100 - 113
حوزههای تخصصی:
گام نخست در حل هر مسئله شناخت دقیق مسئله است. علیرغم شنیده شدن موضوع و مسئله رانت زمین و مسکن به عنوان یک چالش عمده در سطح شهرها، روستاها و اراضی طبیعی کشور و آسیب های شدید ناشی از آن؛ سیاست و راهکار مناسب و منسجمی برای آن در نظر گرفته نشده است. یکی از دلایل چنین شرایطی عدم وجود تئوری و نظریه دقیق در رابطه با چگونگی پیدایش، عملکرد و بازتولید این فرآیند است. پژوهش حاضر با هدف ایجاد تئوری و نظریه جامع رانت قابل استفاده و تعمیم به ساخت زمین و مسکن در ایران به انجام رسیده است. روش در نظر گرفته شده برای این تحقیق کیفی(با استفاده از مدل نظریه سازی گراند تئوری) بوده است. نوع تحقیق بنیادی و دارای هدف دانش افزایی است. ابزار تحقیق مصاحبه عمیق، جامعه آماری پژوهشگران حوزه رانت زمین و مسکن، تعداد نمونه 10 نفر(صاحب تالف در حوزه رانت زمین و مسکن) بوده اند. تجزیه و تحلیل حاصل از مصاحبه نیز با نرمافزار MAXQDA به انجام رسیده است. نتایج در دو سطح واژگانی و مقوله های پژوهش مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در ایران آنچه به عنوان رانت زمین و مسکن جریان دارد عباراتی نظیر زمین خواری، کوه خواری، جنگل خواری و ... است که ریشه در اقتصاد دارد؛ لذا راهکارهایی نظیر تحت ظابطه در آوردن مقوله مالکیت، به عنوان نمونه مالکیت هایی نظیر وقفی، الزام سازمان اوقاف به امور خیریه به رفتار قانونمند، جهت دهی این کاربری و این نهاد در راستی خیر عمومی و نفع جمعی رامی توان ارائه نمود.
بررسی تطبیقی میزان اثرگذاری مصالح خنکِ حاوی نانوذرات فوتوکاتالیستی TiO2، بر دمای هوا به عنوان یک پارامتر میکرواقلیم شهری، در سطوح افقی و عمودی فضای شهری مطالعه موردی: میدان محله جلفا؛ اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۸۴-۶۱
حوزههای تخصصی:
اهداف: توجه به ظرفیت های سطوح شهری در بهبود میکرواقلیم شهری طی سال های اخیر زیاد شده است. در این میان چالش استفاده از مصالح خنک در سطوح شهری به منظور تغییر در میکرو اقلیم حائز اهمیت است. چون سطوح شهری از دو نوع سطوح افقی (روسازی ها) و سطوح عمودی (جداره های شهری) تشکیل شده است که به دلیل جهت قرارگیری آن ها، اثرات متفاوتی را ایجاد می کنند. این پژوهش به بررسی اثرگذاری مصالح خنک حاوی نانوذرات فوتوکاتالیستی TiO2در فضای شهری میدان پرداخته است. روش ها: این مطالعه به صورت تجربی، ارزیابی این مصالح را روی سطوح افقی و عمودی شهری را با استفاده از نرم افزارENVI-met(v4) در فضای میدان شهری بررسی نموده است. مطالعات پیشین در این زمینه نشان می دهد تاکنون عملکرد حرارتی این مصالح در سطوح شهری بررسی نشده است و اکثر مطالعات انجام شده در این زمینه به بررسی ویژگی خود تمیز شوندگی آن ها پرداخته اند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد با استفاده از این مصالح در روسازی میدان، دمای هوای فضای شهری در ارتفاع 1.5 متر حدود 0.6 درجه سانتی گراد کاسته شده است. چون روسازی میدان حدود 16 درجه سانتی گراد خنک تر شده است. و اگر در جداره های شهری میدان از این مصالح استفاده شود، تغییر محسوسی دردمای هوا ایجاد نمی شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد اگر در سطح افقی میدان از این مصالح استفاده شود، علاوه بر مزیت ارزشمند خود تمیزشوندگی آن، تاثیر بسزایی در کاهش دمای هوای میدان محله جلفا دارد. ولی در جداره های شهری میدان، تنها اثر خود تمیز شوندگی دارد و دمای هوای میدان تغییر محسوسی نمی کند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش منجر به افزایش آگاهی در عملکرد حرارتی مصالح خنک حاوی نانوذرات فوتوکاتالیستیTiO2، در دو سطح عمودی و افقی خواهد شد. به عبارتی استفاده از این مصالح در سطوح افقی علاوه بر خاصیت خود تمیز شوندگی برای میکرواقلیم شهری نیز منفعت دارد. بهبود میکرواقلیم شهری منجر به افزایش کیفیت فضای شهری میدان محله جلفا می شود.
تبیین و ارزیابی مؤلفه های تاثیرگذار بر افزایش قابلیت پیاده مداری در محلات شهری (نمونه موردی: محله جوادیه ساری)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز با حضور پررنگ اتومبیل معنای واقعی شهر ازمیان رفته و سبب پدیدآمدن مشکلاتی از قبیل کاهش ایمنی و امنیت، خطر برخورد با وسایل نقلیه موتوری، ازدحام و ترافیک، انواع آلودگی های محیطی و کاهش رونق پیاده روها شده است. لذا بازگشت به مقوله پیاده مداری به موضوعی پررنگ در شهرسازی تبدیل شده تا آنجا که رویکردهای نوین به سوی شهرهای پیاده مدار گام بر می دارند. اما به دلیل کمبود اطلاعات و تجارب مرتبط با درک شاخص های تأثیرگذار بر آن، مطالعه قابلیت پیاده مداری شهرها از اهمیت خاصی برخوردار گشته است. ازآنجاکه اگر پیاده راه ها از کیفیت مطلوبی برخوردار نباشند، مردم از سپری کردن اوقات خود در آن ها ناامید شده و مسیرهای جایگزینی را برمی گزینند، هدف غائی این تحقیق نیز بیان راهکارهایی در جهت ارتقا کیفیت این مسیرها به منظور رونق هرچه بیشتر آن است. لذا سؤال پژوهش حاضر، عوامل مؤثر در ارتقای کیفیت پیاده مداری در فضاهای ش هری است که در نمونه موردی محله جوادیه در ساری و با هدف شناسایی عوامل جاذب جمعیت از نظر ساکنان و فراهم آوردن زمینه کاربست آن در الگوهای معاصر طراحی ش هری انجام گرفته است که به روش توصیفی - تحلیلی با استفاده از ابزار پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انجام شده است. نتایج تحلیلهای نرم افزار SPSS حاکی از آن است که ارتباط خطی بین مؤلفه های پیاده مداری برقرار بوده و مؤلفه کیفیت کالبدی فضایی در محله مورد بررسی از بیشترین معدل بین مؤلفه های پیاده مداری برخوردار بوده است. با توجه به این که در بررسی مؤلفه کالبدی فضایی ، شاخص انضباط توده و فضا نسبت به شاخص عملکرد و فعالیت پیاده از ضریب بالاتری برخوردار بوده است، می توان گفت، توجه به کیفیت کالبدی در طراحی معماری و شهرسازی خیابانها در محله جوادیه، یکی از عوامل تاثیرگذار در جذب جمعیت پیاده بوده است.
ارزشیابی اثرات اجرای طرح ویژه بهسازی بر توسعه مسکن روستایی (مطالعه موردی: دهستان ابریشم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح ویژه بهسازی مسکن روستایی بر اساس اهداف کلان برنامه چهارم توسعه کشور تدوین و هدف گذاری شده است. این طرح، متأخرترین و از مهمترین طرح های عمرانی کشور می باشد. طرحی که با هدف تأمین مسکن مناسب، مقاوم روستایی، حفظ هویت معماری بومی، ارتقای بهداشت محیط، بهینه سازی مصرف انرژی و ... شکل گرفت. در قالب این طرح مقرر گردیده است که نیمی از واحدهای مسکونی روستایی کشور (دو میلیون واحد)، توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی نوسازی گردد. پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی اثرات اجرای طرح مقاوم سازی مسکن روستایی در دهستان ابریشم تهیه شده است. روش پژوهش، توصیفی– تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش حاضر دهستان ابریشم است که طرح ویژه بهسازی مسکن روستایی در آن اجرا شده است. در این دهستان، حدود 318 نفر از مردم روستاهای مورد مطالعه از 3138 خانوار موفق به دریافت وام شدند. برای تعیین حجم نمونه از روش کوکران استفاده شد. برای انتخاب نمونه از روش های نمونه گیری طبقه ای و تصادفی استفاده شده است. بر اساس این روش، 94 خانوار به عنوان جامعه نمونه تعیین شدند. برای جمع آوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی و ابزار پرسشنامه استفاده گردیده است. برای تحلیل داده ها، از روش های آماری استنباطی نظیر آزمون فریدمن، آنوا و کولموگروف اسمیرنوف استفاده شده است. بر اساس یافته های تحقیق این نتیجه حاصل شد که تحولات کمی و کیفی بوجود آمده در واحدهای مسکونی جدید در انطباق با نیاز غالب روستاییان (خانوارهای نمونه) بوده است. طرح در عین برخورداری از اثرات مثبت در کمیت و کیفیت مسکن روستایی، از جنبه نوع نگرش و مدیریت اجرا نیازمند بازنگری و اصلاح است. نوآوری مقاله حاضر ، در بخش نتیجه آن است، زیرا نتیجه حاصل شده متفاوت با نتایج سایر پژوهش های انجام گرفته در این زمینه است. در سایر پژوهش ها، طرح مقاوم سازی مسکن ، زمینه تحول مسکن روستایی را به سمت مسکن شهری سوق داده و پیوستگی ساختاری– کارکردی در مسکن را متزلزل ساخته است. ولی تحقیق حاضر به نتیجه ای متفاوت در محدوده مورد مطالعه رسیده است.
تحلیل اثرات اقتصادی- اجتماعی کلان شهرها بر روستاهای پیرامون شهری از دیدگاه جوامع محلی (مطالعه موردی: روستای مهرآباد- شهرستان دماوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷۲
۴۶-۳۳
حوزههای تخصصی:
شهرها و روستاها به عنوان مراکز اصلی تجمع انسان ها و شکل دهنده اصلی بنیان های جغرافیایی یک ناحیه بوده که دارای روابط خاص با تکیه بر ویژگی های اقتصادی- اجتماعی و فضایی با یکدیگر هستند. گسترش شتابان تکنولوژی طی دهه های اخیر، شیوه سکونت و فعالیت را در شهرها و روستاها دگرگون ساخته است؛ این گسترش از یک سو باعث شهرگریزی و ازسوی دیگر باعث افزایش رغبت به خانه های دوم و استراحت در مکان هایی به دور از شهرها شده است. این موضوع به ویژه برای روستاهای هم جوار کلان شهرها، خصوصاً تهران و شهرهای بزرگ جدی است؛ بنابراین هر سکونتگاه روستایی که در حاشیه و پیرامون این مراکز شهری استقرار یافته باشد در معرض توجه و تأثیر قرار گرفته است که این امر در روستاها اثرات مختلفی را بر جای گذاشته است حال اینکه روستاییان چه ادارکی از این تحولات و تغییرات دارند و چگونه اثرات آن را درک می نمایند موضوعی است که بایستی مورد بررسی و تحقیق قرار بگیرد. هدف این مقاله بررسی اثرات اجتماعی و اقتصادی حاصل از گسترش و رشد کلان شهر تهران در روستای مهرآباد از دیدگاه خود روستاییان است. روش تحقیق در این مقاله مبتنی بر مطالعات اسنادی و میدانی و روش کمی و کیفی است، جامعه آماری این پژوهش سرپرستان خانوار روستای مهرآباد (612 خانوار) بوده که با توجه به محدودیت های مالی و زمانی، محقق با استفاده از فرمول کوکران، 230 نفر از سرپرستان خانوار را به عنوان جامعه نمونه در نظر گرفته است و در ادامه پرسش نامه ها به صورت تصادفی در میان سرپرستان خانوار توزیع گردید و با استفاده از نرم افزار SPSS پرسش نامه ها تحلیل گردید، نتایج بیانگر آن بود که در بعد اجتماعی مهم ترین اثر رشد کلان شهرها و پدیده شهرگرایی، تغییر نگرش روستاییان نسبت به زندگی روستایی و فعالیت اقتصادی است و در بعد اقتصادی عدم تعادل در اشتغال و کاهش درآمد و پس انداز روستاییان که درنتیجه مغفول ماندن کشاورزی و دامداری رخ داده است مهم ترین اثر اقتصادی حاصل از گسترش رشد کلان شهری در روستای مهرآباد است.
بررسی ساختاری سرستون های چوبی روستای اشتبین براساس نمونه های موجود در «بونه غی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۶۹
۱۱۴-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
مصالح بوم آورد، یکی از شاخصه های معماری سنتی ایران به شمار می رود که فراخور جغرافیای هر منطقه، از مصالح خاص همان اقلیم استفاده می شده است. روستای اوشتبین که در حاشیه رود ارس واقع شده است، نمونه ی کاملی از این ویژگی معماری سنتی ایران را در خود جای داده است به طوری که چوب و سنگ اصلی ترین مصالح بومی آن محسوب می شود. در برخی خانه های قدیمی اشتبین، سرستون های چوبی وجود دارند، که بعضاً دارای کتیبه و تاریخ نیز هستند. علاوه بر کارکرد آنها، به نظر دارای ویژگی های هنری نیز بومی هستند. به نحوی که این سرستون ها همراه با نقوش، کنده کاری نیز شده اند. برخی از آنها درون فضاهایی با نام «بونه غی» و مابقی در فضاهای دیگر ابنیه قرار گرفته اند. در حال حاضر، بونه غی ها تنها سازه ی چوبی روستا محسوب می شوند که به کارگیری سرستون در آن ضروری و مرسوم بوده است. با توجه به این مسئله به نظر می رسد که یک سنت بومی و محلی در ساخت و تزیین این سرستون ها در روستای اشتبین وجود داشته است. بر این مبنا سؤال تحقیق بدین صورت می باشد که، چه خصوصیت های بومی محلی و منحصربه فرد برای سرستون های چوبی روستای اشتبین قابل طرح است؟ بدین ترتیب، هدف از انجام این تحقیق، بررسی ساختاری ویژگی های بصری بومی و شاخص سرستون ها روستای اشتبین می باشد. روش تحقیق به صورت مقایسه توصیفی و تحلیلی می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که، تعداد 48 سرستون با پیمایش های میدانی از ابنیه های تاریخی این روستا رؤیت گردید. علی رغم کثرت سرستون ها و تنوع در محل های مورد استفاده، شاهد استفاده از چوب های بومی در ساخت آنها هستیم. همچنین، نقوش بر روی غالب آنها هندسی و بر پایه شکل دایره، با یک روش معین، کنده کاری گشته است. نیز یک الگوی برش خاص محیطی برای آنها قابل ترسیم است و نهایتاً به نظر می رسد که سنت ساخت بونه غی با سرستون های چوبی در دوره های تاریخی معین، در منطقه آذربایجان وجود داشته است اما با تفاوت هایی در تزئین و اجرا.
ارزیابی تأثیر حفره های افقی در ساختمان های بلند بر پراکنش ریزگردها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
۹۰-۷۱
حوزههای تخصصی:
اهداف: ریزگردها از جمله چالش های زیست محیطی، در مناطق خشک، بوده که باعث برهم زدن آسایش انسان می شوند. باد، اصلی ترین عامل حرکت ریزگردها است و الگوی حرکتی باد، در شهرها، از معماری شهرها و ساختمان ها اثر می پذیرد. وجود حفره در فرم، از اقدامات طراحی فرم است که بر بار باد و جریان ریزگردها اثر می گذارد. هدف این پژوهش بررسی مقایسه ای از توزیع ریزگردها در ساختمان بلند دارای حفره افقی، با متغییر تعداد و حجم حفره، می باشد. روش ها: مطالعه عددی توسط دینامیک سیالات محاسباتی انجام شده است. در شبیه سازی از مدل آشفتگی کاامگا اس اس دی استفاده شده و تغییرات الگوی جریان باد و توزیع ریزگردها، ارزیابی می شود. به جهت ورود داده های نرم افزاری، شامل اندازه، نوع و مقدار ذرات و همچنین اعتبارسنجی نرم افزار، از روش نمونه برداری میدانی استفاده شده است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد هرچه تعداد حفره ها در حجم بیشتر و اندازه آن ها کوچک تر شوند، سرعت باد در داخل حفره ها کاهش یافته و از طرفی رفتار حرکتی باد و به طبق آن رفتار پراکنشی ذرات، یکنواخت تر می شوند. همچنین در این حفره ها غلظت ذرات معلق بیشتر و اندازه آن ها کوچک تر می شوند. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد طراحی فرم با تعداد حفره بیشتر و حجم حفره کوچک تر، برای مقابله با پدیده ریزگردها و رسیدن به آسایش در محیط های داخلی، مناسب تر است. علاوه بر این، طراحی بازشوها در ارتفاعات بالاتر و عمق حفره ها، نرخ فرونشست ذرات ریزگرد را در فضاهای داخلی، کاهش می دهد.
نقش عوامل مؤثر بر شکل گیری و گسترش مناطق حاشیه نشین (مطالعه موردی: سکونتگاه های غیر رسمی شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فراگیری پدیده ی اسکان غیررسمی در پی نابرخورداری قشر ضعیف جامعه شهری از مزایای قانونی کالبد شهر بوجود می آید. از این رو، با توجه به متنوع بودن دلایل حاشیه نشینی در شهرهای مختلف، شناخت عوامل مؤثر در پیدایش و توسعه این مناطق بیش از پیش لازم و ضروری به نظر می رسد. ازدیاد جمعیت در رشت به عنوان یکی از کلانشهرهای مهاجرپذیر، موجبات گسترش افقی شهر به صورت ناموزون را فراهم نموده است. لذا شناخت عوامل مؤثر در شکل گیری این مناطق و گسترش آن جهت تأمین حقوق شهروندی و بهبود کیفیت زندگی ساکنان این مناطق، اهمیت می یابد. معیارهای مورد سنجش در ارتباط با این موضوع شامل مؤلفه های اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و قانونی، مدیریت شهری و زیست محیطی است. در این راستا، این پژوهش با رویکردی توصیفی تحلیلی و شیوه های مرور متون، منابع و اسناد تصویری در بستر مطالعات کتابخانه ای و روش تحقیقی موردی، سعی در بازشناسی عوامل مؤثر در شکل گیری و گسترش چهار سکونتگاه های غیررسمی شهر رشت شامل مناطق پاسکیاب، نخودچر، جماران و عینک را دارد. از این رو، در بخش کمّی پس از استفاده از ابزار پرسشنامه، به منظور اولویت بندی یافته های حاصل از آن، از روش عاملی اکتشافی استفاده شده است. این روش به بررسی همبستگی درونی مابین گویه های متعدد پژوهش می پردازد و در نهایت آن ها را در قالب عامل های کلی محدودتری دسته بندی می نماید. همچنین، حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 384 عدد محاسبه گردید. در بخش کیفی پژوهش نیز، از ابزار مشاهده غیرمشارکتی، تصاویر و نقشه ها استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش زیرمعیارهای قومیت، میزان ارتباط ساکنین این مناطق با خویشاوندان و همسایگان خویش و فقدان عدالت اجتماعی در ارتباط با معیار اجتماعی- فرهنگی به عنوان مؤثرترین معیار در شکل گیری و گسترش این مناطق به شمار می روند. پس از آن زیرمعیارهای قیمت ارزان زمین (مسکن) و میزان اجاره بهای پایین در ارتباط با معیار اقتصادی بیشترین سهم را در شکل گیری این مناطق برعهده دارند. در نهایت اجرای پروژه های بهسازی جهت تأمین فضاهای عمومی و قانونمند شدن ساخت و سازها در ارتباط با معیار مدیریت شهری که ناشی از سوء مدیریت یکپارچه در شهرستان رشت به شمار می رود، کمترین تاثیرگزاری را در شکل گیری و گسترش مناطق حاشیه نشین داراست. بر این اساس، معیارهای اجتماعی-فرهنگی با یک سوم واریانس کل به عنوان شاخصه اصلی در پیدایش و گسترش اسکان غیررسمی در مناطق ذکر شده در شهر رشت مطرح می شود.
برنامه ریزی و طراحی معماری فضاهای دوستدار کودک در فرایند بازسازی پس از زلزله بم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۵۸
۷۶-۶۳
حوزههای تخصصی:
سانحه بر روی کودکان تأثیرات منفی فراوانی دارد. هدف از احداث «فضاهای دوستدار کودک» بعد از سانحه، علاوه بر ایجاد شرایط مناسب فیزیکی و روانی که در بازتوانی سریع تر کودکان مؤثر خواهد بود، فراهم آوردن فرصتی برای کودکان در راستای شکل دادن و یا تغییر محیط اطرافشان است. شهر بم بعد از زلزله سال 1382 از نمونه هایی بود که رویکرد دوستدار کودک در بازسازی آن مورد توجه قرار گرفت و سازمان های دولتی، غیردولتی و بین المللی حامی کودکان در آن حضور یافته و «فضاهای دوستدار کودک» متعددی را احداث نمودند. هدف این مقاله ارزیابی تأثیرات ناشی از این فضاها بر روی استفاده کنندگان آن، بعد از گذشت 10 سال از زلزله است. از آنجا که ماهیت این پژوهش، تجزیه و تحلیل موردی بوده، روش تحقیق کیفی انتخاب شده و نویسندگان از روش اکتشافی، توصیفی، همراه با تحلیل محتوا جهت فرایند تحلیل داده ها استفاده نموده اند. داده های مورد نیاز از طریق بررسی مستندات و گزارش ها به دست آمد و همچنین در این پژوهش به منظور دستیابی به اطلاعات دست اول، سفرهایی به شهر بم انجام شد و مصاحبه های عمیق و نشست های گروهی، با حضور جمعی از افرادی که در هنگام زلزله سنشان بین 3-13 سال بوده است، به همراه والدینشان و همچنین مربیان فضاهای دوستدار کودک انجام شد. بدین ترتیب نظرات کودکان آن زمان (نوجوانان و جوانان فعلی) در ارتباط با فضاهای دوستدار کودک جمع آوری و تحلیل گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که با وجود آن که بیشتر کودکان از این گونه فضاها نسبتاً راضی بودند اما چالش هایی در زمینه های طراحی و نیز اقدام و عملکرد بهینه این گونه فضاها وجود دارد. به عنوان مثال در زمینه طراحی چنین فضاهایی، در نظر گرفتن تأثیر اقلیم در طراحی و نیز استفاده از دانش معماری بومی در این راستا، طراحی و تأمین مبلمان، معماری داخلی و تجهیزات مناسب برای کودکان، استفاده از چادر مقاوم و ضد آب و نیز طراحی چادرهای رنگی منقش به طرح های کودکانه و شاد از جمله خواست های کودکان در راستای طراحی بهینه فضای دوستدار کودک پس از سانحه در بم است. همچنین در زمینه اقدام و عملکرد، تأمین امنیت مسیرهای عبوری برای کودکان، بومی سازی فعالیت ها، تفکیک سرویس های بهداشتی و نیز افزایش فضای سبز در کنار فضای بسته از جمله راهکارهای پیشنهادی محسوب می شوند.
تبیین مدل دیالکتیک و متوازن دوپارگی حفاظت – توسعه محدوده های شهری کهن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال یازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
127-143
حوزههای تخصصی:
تعارض در دوپارگی حفاظت - توسعه، یکی از چالش های اساسی در مواجهه با محدوده های شهری کهن است که از یک سو موجب تخریب ارزش های میراثی و از سوی دیگر، مانع تحقق اهداف توسعه شده و فرسودگی محدوده های شهری کهن را به همراه داشته است. هدف اصلی این پژوهش تبیین مدل دیالکتیک و متوازن حفاظت – توسعه محدوده های شهری کهن است که در پی آن دو هدف فرعی نیز دنبال می شود 1) تبیین دو انگاره حفاظت و توسعه در مواجهه با محدوده های شهری کهن. 2) واکاوی ریشه های شکل گیری تعارض های عقلی و ارائه چارچوب و روش عقلانی فهم و رفع تعارض دوپارگی حفاظت - توسعه. پژوهش از نوع بنیادی است که با روش تحلیل محتوای کیفی و راهبرد استدلال و استنتاج منطقی، در سطح هستی شناختی از طریق واکاوی متون فلسفی به درک بنیادین چیستی «ارتباط» حفاظت و توسعه می پردازد و در سطح معرفت شناختی از طریق بازخوانی تحلیلی نظریه ها، مولفه های موثر در بازشناخت دوپارگی حفاظت – توسعه تبیین شده است. محصول نهایی پژوهش تبیین مدل دیالکتیک و متوازن حفاظت – توسعه محدوده های شهری کهن است. یافته های پژوهش در سطح نظری شامل بازتعریف مفاهیم حفاظت و توسعه و تبیین ارتباط آن ها است و بیانگر این واقعیت است که حفاظت و توسعه ارتباطی دیالکتیک و متوازن با یکدیگر دارند و تعارض آن ها می تواند باعث تعامل، هم افزایی و ارتقای آن ها شود. هدایت نیروی تعارض و عدم توزان در جهت ارتقا، مستلزم بازشناسی ارتباط حفاظت – توسعه و ارائه صورت بندی جدید از آن در قالب یک مدل است. نتایج پژوهش نشان می دهد که حفاظت و توسعه در ذات و غایت یکپارچه و متوازن هستند و تعارض و عدم توازن میان آن ها ناشی از درک ناقص و بلاواسطه این مفاهیم است؛ مواجهه دیالکتیک و متوازن دو انگاره، ضمن بازتعریف آن ها، به دلیل هم افزایی، منجر به ارتقای آن ها در قالب یک کلیت برتر می شود.
مستندسازی طراحی شهر زیرزمینی " گوجی" در ویتنام از منظر پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۳ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۴۷
۶۴-۵۱
حوزههای تخصصی:
اگرچه مباحث و ابعاد گوناگون پدافند غیرعامل در سال های اخیر گسترش یافته، اما به نظر می رسد تحلیل نمونه های کالبدی موجود به عنوان واسطه هایی در دفاع شهری، کمتر انجام شده است. شبکه تونل های شهر زیرزمینی گوجی، که توسط مردم ویتنام در بازه زمانی 19 ساله احداث شد، یکی از مؤثرترین نمونه های عصر حاضر در اتخاذ تمهیدات معماری دفاعی شهرسازی پدافند غیرعامل محسوب می شود. این در حالی است که ابعاد مهندسی و شهرسازی تونل ها همچنان ناشناخته باقی مانده است. مقاله حاضر حاصل مشاهدات دقیق و مصاحبه های نگارنده در مستندسازی شبکه تونل های زیرزمینی گوجی در جنوب شهر هوشی مین (سایگون سابق) در ویتنام است که برای اولین بار در سال 1392 انجام گردید. ساختار مقاله شامل مقولات پدافند غیرعامل در طراحی مقاوم شهری و فضاهای زیرزمینی، پیشینه جنگ ویتنام، روند احداث تونل ها، مهندسی معکوس در ساخت تجهیزات و روش های پدافندی نیروهای مقاومت است. روش تحقیق به کارگرفته شده کیفی و مبتنی بر اطلاعات حاصل از مشاهدات دقیق و گفتگو با اهالی منطقه گوجی ویتنام است. نوشتار نتیجه می گیرد که مقاومت مردم در برابر دشمن متجاوز نه تنها حاصل شهامت اهالی و شناخت کامل طبیعت سرزمین مادری و محیط زیست مسکونی، بلکه شرایط ویژه آب و هوایی مناطق حاره ای، سنت های زندگی محلی و پیش بینی رفتارهای دشمن بوده است. به بیان دیگر مقاومت پیروزمندانه ویتنامی ها، به دلیل پدافند هدفمند در راستای تخریب روحی- روانی دشمن مسلح از طریق تمهیدات معمارانه و شهرسازی دفاعی در شهر زیرزمینی گوجی ویتنام است.
بررسی مفهوم محیط زیست و طبیعت در باغ ایرانی با استناد به رویکرد محیط شناسی تعهدی
منبع:
بوطیقای معماری سال اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲
48-64
حوزههای تخصصی:
دیدگاه معرفتی ایرانیان در طرح ریزی و احداث باغ و پردیس می تواند در بستر رویکردهای گوناگون مورد ارزیابی و بازبینی قرار گیرد که در این میان دو رویکرد «محیط شناسی اقلیمی» و «محیط شناسی تعهدی» از اهمیت بیشتری برخوردار می باشند. از سویی دیگر ایرانیان هرگز تعامل و نحوه برخورد خویش با محیط را جدای از فرهنگ و دین خود ندیده اند و در بستر همین امر است که معماران باغساز ایرانی در صدد برامده اند تا معنایی تمثیلی از بهشت را در باغ و پردیس سازی ایرانی به نمایش درآورند. بر این اساس در این مقاله در رویکردی تحلیلی تطبیقی و با استناد به آیات قرآن کریم و تفاسیر و روایات تلاش شده است تا با اشاره به دیدگاه قران کریم از بهشت و باغ های بهشتی به تاثیرات این مفاهیم علوی در عناصر و مولفه های باغ ایرانی اشاره شود تا بر این امر صحه گذارد که محیط شناسی تعهدی در باغ و پردیس سازی ایرانی اسلامی تاثیرگذار بوده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که طبیعت باغ ایرانی مفهومی تمثیلی از بهشت دارد که خود را در عناصر باغ های ایرانی بالاخص چهار باغ های عصر صفوی به نمایش می گذارد.
مروری بر تجارب سامانه های امتیازدهی ساختمان های سبز در ایران و جهان
حوزههای تخصصی:
رشد ساختمان سازی در ایران از یک سو و نیاز به راهبردهای طراحی به منظور استفاده بهینه از انرژی های تجدیدپذیر و کاهش سوخت های فسیلی از سوی دیگر، ضرورت تدوین یک سیاست گذاری مدون در طراحی، اجرا و حفاظت از ساختمان ها را بر مبنای معیارهای زیست محیطی، اجتناب ناپذیر می سازد. امروزه در اکثر کشورهای توسعه یافته، سامانه های امتیازدهی زیست محیطی ساختمان ها در قالب گواهینامه های ساختمانی تدوین شده اند که برخی از آن ها در سایر مناطق جهان نیز مورد استفاده قرار می گیرند. این در حالی است که در ایران، تنها سند مربوط به بهینه سازی مصرف انرژی، مبحث 19 مقررات ملی ساختمان بوده و بسیاری از نکات زیست محیطی در آن مغفول مانده است. این مقاله با استفاده از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی در بستر مطالعات کتابخانه ای، در صدد است تا با شناخت سامانه های متداول زیست محیطی، گامی مؤثر در طراحی ساختمان های سبز بردارد. مطالعه سامانه های امتیازدهی در هفت کشور توسعه یافته و در حال توسعه، تحلیل نمونه بناهای دارای این گواهینامه ها و مروری مبحث 19 مقررات ملی ساختمان، از اصلی ترین مباحث مورد بررسی در این مقاله می باشند.
تأثیر مدت زمان عمل آوری ملات سنتی کاهگل بر مقاومت فشاری و کششی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱۵۷
۸۶-۶۹
حوزههای تخصصی:
استفاده از خاک و مصالح خاکی، به دلیل ارزانی، فراوانی و سهولت دسترسی به آن در بیشتر مناطق جهان، از گذشته های دور تاکنون به ویژه در نواحی گرم و خشک رایج بوده است. در ایران نیز که بخش اعظم آن در منطقه گرم و خشک واقع شده، استفاده از مصالح خاکی، بخشی از فرهنگ و هویت معماری ما را در مناطق شهری و روستایی تشکیل داده است. در میان مصالح مختلف خاکی، کاهگل یکی از قدیمی ترین ملات ها و اندودهای سنتی است که از گذشته تاکنون برای عایق بندی پشت بام و نمای ساختمان در مقابل رطوبت و بارندگی استفاده شده است. با وجود آن که امروزه اهمیت فوق العاده عمل آوری صحیح مصالح، به ویژه ملات ها و اندودهای ساختمانی جدید، کاملاً شناخته شده و مورد مطالعه قرار گرفته است ولی تاکنون تحقیقی در این زمینه بر روی تأثیر روش عمل آوری و طول مدت زمان آن بر کیفیت و خواص مختلف فیزیکی و مکانیکی ملات کاهگل انجام نشده است. در واقع هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی اهمیت و تأثیر مدت زمان عمل آوری کاهگل بر خواص مختلف فیزیکی و مکانیکی این ملات سنتی و کهن با استفاده از روش های تجربی است و تلاش برای یافتن پاسخ این سئوال که مدت زمان عمل آوری کاهگل، چه تأثیری بر مقاومت فشاری و مقاومت کششی ملات دارد؟ و مناسب ترین مدت زمان عمل آوری این ملات برای دستیابی به مقاومت مورد نظر و دوام بیشتر کدام است؟ مطالعات آزمایشگاهی انجام شده در این پژوهش، نشان داد که مقاومت فشاری و کششی ملات کاهگل به شدت متأثر از میزان الیاف کاه مورد استفاده در ملات است، به طوری که با افزایش درصد الیاف کاه، میزان مقاومت مکانیکی ملات کاهش می یابد، از سوی دیگر با افزایش مدت زمان عمل آوری، میزان مقاومت فشاری و کششی ملات کاهگل نیز ارتقاء می یابد که بخش اعظم این افزایش مقاومت مکانیکی در 72 ساعت اول روی می دهد و با استمرار روند عمل آوری، این افزایش با آهنگ ملایمی تا 10 شبانه روز ادامه می یابد. بررسی های تجربی انجام شده همچنین حاکی از آن است که مناسب ترین محدوده زمانی برای عمل آوری کاهگل 3-7 شبانه روز می باشد.