فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
از فکر تا اجرا : برنامه مداخله مردم محله در برنامه ریزی و طراحی شهری با بکارگیری ICT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، ارایه روشی کاربردی جهت مشارکت مردم در برنامه ریزی و طراحی شهری و تولید فضاهای زیستی در مقیاس محله به کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات است. چارچوب نظری این مقاله از بعد برنامه ریزی و مدیریت، مبتنی بر برنامه ریزی وکالتی است. پرسش عمده ای که مقاله به آن می پردازد، چگونگی مشارکت اهالی هر محله در یک منطقه و توسعه فضایی و کالبدی در محلات با ایجاد هماهنگی بین اهالی محله و مدیران شهر و مشاوران ایشان می باشد. در این مقاله، پس از آسیب شناسی و تدقیق نقاط ضعف در روابط موجود بین افراد و گروه های ذی نفع در برنامه ریزی و طراحی شهری، عناصر لازم برای برقراری هماهنگی و ساختار مربوط در شرایط موجود تبیین شده است. از نتایج به دست آمده می توان به توانمندسازی نظام مدیریت شهری بر اساس ایجاد و توسعه نهادهای محله ای به روش نوین، توجه و در نظر گرفتن مشکلات و خصوصیات خاص هر محل به عنوان مبانی طراحی آن محل، دامن زدن به مشارکت اجتماعی بیشتر در سطح مناطق و شهر، توجه مناسب به دیدگاه های تخصصی برنامه ریزی و طراحی شهری و پایه ریزی معیار کیفیت زندگی بر اساس نیازهای مردم محل اشاره نمود.
عوامل موثر بر شکل گیری جزایر حرارتی شهری؛ با تاکید بر ویژگی ها و چالش های طراحی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
69-83
حوزههای تخصصی:
شکل گیری جزایر حرارتی شهری به یکی از چالش های جدی عصر حاضر تبدیل شده و ذهن جامعه علمی را به خود مشغول کرده است. توجه به این موضوع در مقالات و تحقیقات علمی خصوصاً در دهه اخیر رشد بسیار زیادی داشته است. طبق نظر محققین اگر روند فعلی افزایش دما ادامه یابد، باعث بروز مشکلات جدی زیست محیطی و تحمیل هزینه های بسیار در سطح شهرها خواهد شد. با توجه به اهمیت موضوع، هدف از این مطالعه مرور نظام مند و تحلیل موضوعی مقالات و تحقیقات علمی انجام شده در این زمینه است. طبق بررسی های انجام شده، جزیره حرارتی شهری تحت تاثیر دو گونه از عوامل اقلیمی و عوامل مربوط به ساخت شهر است. عوامل مربوط به اقلیم شامل تابش خورشید، سرعت و جهت شدت باد، پوشش ابری، رطوبت خاک و هوا، بارش، عرض جغرافیایی، تغییرات فصلی، توپوگرافی، نزدیکی به رودخانه و دریا هستند. این عوامل اگرچه در شهرهای موجود تقریباً غیر قابل کنترل هستند، اما در تصمیم گیری پیرامون جایابی شهرهای جدید و یا تعیین جهت توسعه شهر اهمیت بسیاری دارند. دسته دوم عوامل قابل کنترل و عمدتاً مرتبط با طراحی و ساخت شهر هستند. شناخت اهمیت این عوامل می تواند نقش و جایگاه برنامه ریزی و طراحی شهری را در کاهش جزایر حرارتی شهری نشان دهد. در میان این عوامل بیش از همه میزان و کیفیت پوشش گیاهی در سطح شهر اهمیت دارد. عوامل دیگری همچون کاربری زمین، میزان تراکم شهری، نوع مصالح مصرفی در سطح بیرونی ساختمان ها و خیابان ها، فرم و هندسه شهر و نوع حمل و نقل از عوامل موثر بر شدت و میزان جزایر حرارتی شهری است.
An analysis of the physical space of Ahvaz city (تحلیلی بر فضای کالبدی شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عواملی که شهر را از سایر سکونتگاه های بشری متمایز می کند ویژگی های کالبدی آن است که همواره توجه زیادی از سوی مدیران، برنامه ریزان شهری، ساکنان و بازدیدکنندگان به آن معطوف شده و کیفیت آن بر زیست ساکنان تأثیر به سزایی دارد. بی برنامگی و توسعه بی رویه به ویژه در شهرهای بزرگ موجب شده کیفیت کالبدی موجود نیازهای ساکنان را برآورده نکند و انتقادات مختلفی به آن وارد باشد که نمونه آن شهر اهواز است. این مقاله با هدف بررسی و تحلیل فضای کالبدی شهر اهواز و نقاط ضعف و قوت آن در برآوردن نیاز ساکنان نوشته شده است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و با رویکرد کیفی است. مقاله در مقیاس کل نگر و با تکیه بر نظریه ساخت اصلی شهر نوشته شده است. در راستای دستیابی به اهداف تحقیق در بررسی اولیه سه فرضیه مبتنی بر پذیرش تنوع به عنوان مهم ترین توانمندی و فقدان انسجام به عنوان مهم ترین ناکارآمدی فضای کالبدی و نیز انطباق این فضا با مکتب مدرنیسم تدوین شد. سپس اطلاعات مورد نیاز در مورد ادبیات موضوع از طریق مطالعات کتابخانه ای، گردآوری، با گزینش مجموعه ای از شاخص ها از بین شاخص های تشریح شده، با استفاده از شناخت حاصل از مشاهدات میدانی و داده های اسنادی به بررسی نمونه هایی از توانمندی ها و کاستی های فضای کالبدی شهر اهواز پرداخته شد. نتایج نشان می دهد تنوع مهم ترین توانمندی در کالبد شهر اهواز بوده و مؤلفه های زیست محیطی و نیز فقدان انسجام و کلیت در شهر مهم ترین ناکارآمدی آن است. در مجموع شهر در معیار هویت قوی بوده و در نظم به ویژه محیط زیست ضعف نشان می دهد، مؤلفه های کالبدی شهر با مکتب مدرنیسم مشابهت بیشتری نشان می دهد.
معماران سده های میانه در شرق و غرب (2)
حوزههای تخصصی:
مراحل تشخیص و تصویب بافتهای فرسوده و روش های مداخله درآن
حوزههای تخصصی:
به دنبال رشد فزاینده شهرنشینی در دهه های اخیر در ایران ، تامین مسکن به یکی از مهم ترین مسایل کشور تبدیل شده است. در این راستا، تولید انبوه مسکن، به عنوان الگویی با مزایایی نظیر توجیهات فنی، اقتصادی و زمانی، مورد توجه جدی قرار گرفته و مجتمع های مسکونی را می توان تجلی کالبدی ایده انبوه سازی مسکن در شهرها دانست. نکته ای که در بررسی روند ایجاد مجتمع های مسکونی در ایران مشاهده می گردد اینست که همواره از توجه به اصول و معیارهای شهرسازی در برنامه ریزی و طراحی غالب مجتمع های مسکونی کاسته شده تحقیق حاضر پس از تبیین روند ایجاد مجتمع های مسکونی در جهان و ایران ، به ابعاد و معیارهای برنامه ریزی و طراحی مجتمع های مسکونی پرداخته است و همچنین در شرایطی که نیاز به مسکن روز به روز بیشتر می شود استفاده از زمین جهت ساخت و ساز محدودتر می شود، ایجاد مجتمع های مسکونی ضروری تر به نظر می رسد. در فرایند این بررسی، از نظرات ساکنان دو نمونه مورد مطالعه برای ارزیابی کمی و با کمک روش ارزیابی چند معیاری استفاده گردیده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در مجتمع مسکونی متعارف مطالعه شده، محیط مسکونی مطلوب تری نسبت به نمونه بلندمرتبه فراهم شده است. در فرایند امتیازدهی با کمک نظریات ساکنان، تراکم پایین و وجود فضای باز و سبز و اثرات آن بر کیفیت های کالبدی- فضایی محیط، باعث برتری امتیاز کلی نمونه متعارف نسبت به بلند مرتبه گردیده است. . لذا، شناخت و مطالعه ی اهمیت مناطق قدیمی و فرسوده ی شهری به عنوان نیرویی عظیم برای توسعه ی خانه سازی در بخش درونی شهر و بازیافتن اصالت و هویت از دست رفته ی شهر، کمک شایانی به این امر مهم خواهد نمود. این مساله، لزوم رعایت اصول و معیارهای شهرسازی در برنامه ریزی و طراحی و ساخت مجتمع مسکونی با شناخت قاعده و قانون مندیهای حاکم بر فضای فرسوده و قدیمی شهر ارومیه را روشن می نماید.
راهنمای برنامه سازی حوزه های شهری در چارچوب توسعه مبتنی بر حمل و نقل عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، رویکرد توسعه مبتنی بر حمل و نقل عمومی به عنوان یکی از تکامل یافته ترین دیدگاه های توسعه شهری، که بر ارتباط متقابل حمل و نقل عمومی و توسعه شهری تاکید دارد، مطرح شده است. این رویکرد از ویژگی هایی چون ارتقای کیفیت طراحی محله ای، افزایش کاربری های مختلط، گسترش تعاملات اجتماعی، کاهش استفاده از اتومبیل و گسترش گزینه های جابه جایی سازگار با حمل و نقل عمومی همانند دوچرخه سواری و پیاده روی، برخوردار است. با گذشت یک نسل از تجربه به کارگیری رویکرد مذکور در تدوین الگوی توسعه شهری برای کشورهای پیشرو، بسیاری از موانع و چالش های سد راه اجرا و اثربخشی آن آشکار شده است که خود متضمن بهره گیری کامل از پتانسیل های این نوع از توسعه است. با این وجود، عدم شناخت صحیح ماهیت این نوع از توسعه و در نتیجه بی توجهی به اصول مورد نظر آن در تدوین ضوابط و مقررات شهرسازی به عنوان یکی از چالش های پیش روی باقیمانده است. این نوشتار با بهره گیری از روش مطالعه اسنادی ابتدا با معرفی اجمالی توسعه مبتنی بر حمل و نقل عمومی، به شناسایی ماهیت آن پرداخته است و سپس با مطالعه اصول مورد نظر در این رویکرد، راهنمای کلی برنامه سازی در پروژه های TOD را با رعایت چهار اصل کلی شامل توسعه فشرده، اختلاط کاربری ها، پیاده مداری و تسهیلات حمل و نقل و جابه جایی بیان میدارد.
بررسی و تحلیل اثرات اقلیمی بر مسکن شهری با تأکید بر بهینه سازی مصرف انرژی
حوزههای تخصصی:
اوﺿﺎع اﻗﻠﯿﻤﯽ از ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻬﻢ و ﻣﻮﺛﺮ در آﺳﺎﯾﺶ زﯾﺴﺘﯽ در ﻣﺤﯿﻂﻫﺎی اﻧﺴﺎﻧﯽ اﺳﺖ. توجه به اقلیم در مراحل مختلف طراحی ساختمان به خصوص ساختمان هایی که به نحوی مورد استفاده مستقیم انسان قرار می گیرند، ضروری می باشد. در این پژوهش که از نوع توسعه ای و کاربردی می باشد با استفاده از روش کمی و کیفی به بررسی و تحلیل اثرات اقلیمی بر مسکن شهری پرداخته شده است. حرکت به سمت ابداعات بومی و استفاده از مصالح بومی در راستای کمک به مصرف بهینه و متعادل منابع و مهم تر از همه در نظر گرفتن شرایط محیطی و توجه به اثرات اقلیمی در طراحی مسکن از موارد مهمی هستند که روز به روز توجه بیشتر به آنها احساس می شود. پراکنش نقاط شهری در کشور با استفاده از روش میانگین نزدیک ترین همسایه محاسبه شده و نوع الگوی پراکنش آنها به صورت خوشه ای می باشد که نشان دهنده تأثیرپذیری استقرار سکونتگاه های شهری از شرایط اقلیمی معتدل و مرطوب، سرد، گرم و خشک، گرم و مرطوب، نیمه بیابانی و معتدل موجود در کشور است. برای هرکدام از اقلیم های یاد شده معماری و طراحی ویژه ای لازم است که در ساخت و ساز مسکن مورد استفاده قرار گیرد. در پژوهش حاضر مهمترین راهکارهای سنتی و بومی بهینه سازی مصرف انرژی در مسکن با توجه به شرایط اقلیمی مختلف ارائه شده است. با در نظر گرفتن معیارهای طراحی مسکن در راستای سازگاری و همسازی بیشتر با اقلیم می توان به مصرف درست و بهینه انرژی، صرفه جویی در منابع و آلودگی کمتر محیط زیست دست یافت؛ همچنین در راستای حرکت در جهت توسعه سکونتگاه های انسانی گام برداشت.
حفاظت از بافت تاریخی شهر و کاهش آسیب پذیری آن با تأکید بر بحران ناشی از زلزله
حوزههای تخصصی:
به رغم ارزش و اهمیتی که امروزه برای بناها و بافت های تاریخی مورد اتفاق نظر قرار گرفته است اما مقولة حفاظت از این ثروت های فرهنگی و تاریخی و چگونگی تحقق آن در کشور ما همچنان در هاله ای از ابهام قرار دارد. متأسفانه آسیب پذیری این آثار در برابر طیف وسیعی از مخاطرات و عوامل آسیب رسان، بیش از آن که اندیشة حفاظت از این آثار را در برابر عوامل یاد شده بارورتر نماید، اندیشة حذف یا استحالة آنها را بارور نموده است. تداوم این نوع نگاه نسبت به بافت ها و بناهای تاریخی با موضوعیت کلی حفاظت در تعارض بوده و موجودیت بخش عمده ای از مواریث فرهنگی و تاریخی ما را در معرض آسیب بزرگ تری قرار داده است. در این نوشتار به بررسی و ارائة راهکارهایی مبادرت گردیده است که می تواند میزان خطرپذیری بافت ها و بناهای ارزشمند تاریخی در مقابل عوامل مختلف طبیعی و به ویژه بحران های ناشی از زلزله را کاهش داده و تلفات، خسارات و آسیب های ناشی از آن را تا حدود قابل توجهی بکاهد.
تجارب آموزش معماری در غرب
منبع:
هنرنامه ۱۳۸۳ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
آموزش معماری ، تجربه ویژه ای است و به نوعی یک رشد و ترقی فردی در آشنایی با جادوی خلاقیت ، هیجان ساخت اشیا و رضایت از هر نوع مهارتی است که در این زمینه به دست می آید . برنامه آموزشی معماری ، بشر را به سوی پیشرفت سوق میدهد ، از نظر فکری ذهن انسان را تکامل می بخشد ، احساسات و عواطف را بر می انگیزد و حتی روح معمار را به این کشمکش فرا می خواند . در واقع معماری باز نمودهای درونی ماست . ...
شربت و شربتخانه در گذر زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گذشته، اغلب شهرها و روستاهای ایران دارای فضاهای گردهمایی نظیر شربتخانه ها بودند که مردم برای گفتگو و استراحت موقت در این اماکن گرد هم می آمدند، شربتی می آشامیدند و در باب موضوعات محلی روز مذاکره می کردند. در همین اماکن بود که ایرانیان با ذوق و اشتیاق وافر به اشعار و داستان های شاهنامه گوش فرامیدادند.
در خصوص قدمت و اینکه از چه زمانی شربتخانه ها در ایران آغاز به کار کردند اطلاعات درستی در دست نیست. با این حال، گمان می رود نخستین شربتخانه ها پس از ظهور اسلام و منع مذهبی نوشیدن شراب، در دوره سلطنت تیمور در شهر سمرقند پدید آمد و در زمان شاه اسماعیل صفوی به اوج رسید و در نهایت در همان دوره با آمدن قهوه رو به زوال رفت. همراه با رسم شربتنوشی در دربار صفوی، شغل شربتدارباشی نیز پدید آمد و از مناصب مهم درباری شد. دگرگونی های فرهنگی در جامعه کنونی ما سبب به فراموشی سپرده شدن سنتها و آداب و رسوم گذشتگان شده است. از این رو پژوهش در خصوص جامعه سنتی و شناخت ارزشهای اجتماعیـ فرهنگی آن اهمیت چشمگیری دارد. در این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی ـ تطبیقی، ضمن بیان تاریخچه و نقش شربت خانه در زندگی اجتماعی ایرانیان، معماری این نهاد اجتماعی و فرهنگی معرفی و در آخر مقایسهای میان ویژگی های معماری فضاهای تعاملی همچون شربتخانه ها و قهوهخانه ها از سویی و از سوی دیگر میان معماری شربتخانه های موجود انجام شده است. یافته ها بیانگر آن است که شربتخانه ها و قهوه خانه ها معمولاً برای انجام فعالیت های جمعی به صورت مرکزگرا؛ و بنا بر نوع استفاده و کاربری حکومتی یا مردمی آن، دارای معماری برونگرا یا درونگرا بودهاند.
رهیافتی در منظر پایدار بر روی رودخانه های دایمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری اکثر تمدن های بشری در کنار رودخانه هایی با کاربری های متفاوت و گسترده شامل تامین آب آشامیدنی، مصارف کشاورزی، صید آبزیان و ماهیگیری، تامین انرژی در گذشته و همچنین به کارگیری از پتانسیل های گسترده رودخانه ها در بهبود سیما و منظر شهری و ایجاد تنفس گاه های عمده شهری و خلق کمربندهای سبز طبیعی در حاشیه رودخانه ها در زمان حال، نشانگر اهمیت بسیار این منبع حیاتی و طبیعی است.متأسفانه در عصر حاضر و شهرهای کنونی سرزمینمان، ایران، آن طور که شایسته است به این عامل حیات بخش توجه کافی نمی شود و کناره رودخانه ها با پتانسیل بسیار بالا برای زیباسازی و بهبود سیما و منظر شهری، بی استفاده مانده و نه تنها حاشیه ای نازیبا از خود به نمایش گذاشته است، بلکه در بعضی از شهرهای کهن از جمله شوشتر و دزفول، تاسیسات آبی همچون آسیاب های آبی و پل های باستانی آن مناطق که به دوره ساسانی بر می گردد، نیز در حال تخریب است.بی شک راه نجات از این وضعیت کنونی، توجه به اصول معماری پایدار و دخالت دادن آن در طراحی های محوطه و کناره رودخانه ها است. در این تحقیق که جزو تحقیقات توسعه ای محسوب می شود سعی خواهد شد تا پس از ارایه تعاریفی مرتبط با موضوع به اصل طراحی پایدار و مؤلفه های آن بر روی جداره رودخانه ها پرداخته و در نهایت با تبیین این مولفه ها در برخورد با رودخانه، راهکارهایی برای رسیدن به طرحی جامع برای ایجاد کمربند سبز مناسب در حاشیه رودخانه ها و تبدیل آنها به مراکز پویا و زنده شهری ارایه شود.
بررسی دگرگونی تناسبات حاکم بر تیمچه های ایران در دوران قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تغییرات تناسبات حاکم بر تیمچه های دوران قاجار را مورد بررسی قرار می دهد تا به این مسئله پرداخته شود که آیا هماهنگی یا سطوح معناداری در مراتب این رابطه تناسبی دیده می شود و آیا این تفاوت ها نسبت به ساختار اقلیمی و دوره زمانی ساخت بنا تغییراتی به خود دیده است؟ در این راستا، برخی ویژگی هایی کالبدی و ابعاد و تناسبات 12 تیمچه از 6 شهر به تفکیک در دو اقلیم سردوخشک و گرم و خشک و2 دوره زمانی (1270-1193) و (1347-1270) که با توجه به دوران 154 ساله حکومت قاجار در ایران تقسیم شده اند، به تفکیک مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش استفاده از شاخص های آماری میانگین و انحراف معیار با فاصله اطمینان 95% درصدی (2SD) بوده و خطای مطالعه به صورت (Pvalue<0.05) محاسبه و نهایتاً نمودارها به کمک برنامه Excel استخراج شده است. نتایج آماری با (P<0.05) نشان دهنده اختلاف معنی دار در جهت کاهش قابل ملاحظه ابعاد صحن و همچنین مساحت فضاهای تیمچه در نیمه دوم حکومت قاجار می باشد. در حالی که در خصوص سایر ابعاد با 95% اطمینان اختلاف معنی داری مشاهده نگردید. همچنین براساس نتایج عددی بدست آمده از جداول، متغیر اقلیم به نظر به عنوان عامل اصلی در شکل گیری تناسبات و طراحی فضاهای تیمچه مطرح نبوده است.
مقایسه تطبیقی مضامین مشترک گیاهان مقدس در نقش مایه های گیاهی معماری پیش از اسلام ایران و آرایه های معماری دوران اسلامی (با تأکید بر دوره امویان و عباسیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۸ شماره ۷۱
35 - 50
حوزههای تخصصی:
در میان تمام ملت ها گیاهان و عناصر گیاهی از تقدس ویژه ای برخوردارند و این موضوع سبب شده است که مفاهیم آشکار و نهفته موجود در آنها در هنر و معماری ملل مختلف بروز و ظهور داشته باشد. در ایران باستان نیز جلوه هایی از عناصر و نقش مایه های گیاهی را می توان در تزیینات معماری مشاهده کرد که الگوی سایر ملل نیز شده است. بیان مسئله و هدف :پژوهش حاضر در پی استخراج مفاهیم نهفته در نقوش گیاهی به کاررفته در معماری ایران پیش از اسلام و بررسی اثرپذیری معماری دوره های امویان و عباسیان از معماری پیش از اسلام ایران است. به این منظور مفاهیم نمادین و اسطوره ای گیاهانی از جمله گل نیلوفر آبی، گیاه کنگر (آکانتوس) و درختانی مانند نخل و مو که به طور مشترک در معماری پیش از اسلام ایران و دوران اسلامی استفاده می شده، مورد بررسی قرارگرفته اند. روش :در این پژوهش تلاش شده است که دوام تأثیر این گیاهان در اندیشه و سپس در معماری دو دوره تفسیر شده و دلایل انتقال این نقوش از معماری پیش از اسلام ایران به دوران اسلامی بررسی شود. بنابراین با استفاده از روش مطالعه میان موردی نقش مایه های گیاهی بناهای شاخص معماری پیش از اسلام ایران در دوره های هخامنشیان (تخت جمشید) و ساسانیان (کاخ تیسفون، طاق بستان و کاخ بیشاپور) با نقوش گیاهی به کاررفته در بناهای دوره امویان از جمله مسجد قبه الصخره، قصرالحیر، قصرالمشتی و کاخ خربه المفجر و تزیینات نقوش گیاهی بناها و کاخ ها در دوره عباسیان از جمله کاخ بلکورا و مسجد سیمره مقایسه شد و با استفاده از تفسیر تاریخی بناها و مراجعه به متون مختلف، مضامین مشترک استخراج شده و نمود آن در معماری هر دو دوره تاریخی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. نتیجه :نتایج حاصل نشان می دهد که وجود مفاهیم والایی چون پاکی، خلوص و نیروی مقدس حیات، دانش و معرفت در بطن این گیاهان سبب استفاده از آنها در معماری شده و این ویژگی به طور مشترک در معماری هر دو دوره وجود دارد. نتایج بررسی ها نشان می دهد وجود برگ های نخل و گل نیلوفر در قصر الحیر و کاخ خربه المفجر و همچنین برگ های تاک و خوشه های انگور در بنای قبه الصخره در کنار بهره گیری از فرم های مثلث و دایره در قصرالمشتی و سایر نقوش به کاررفته، همه نشان از حضور معماری و هنر ایرانی در معماری دوره اموی و عباسی دارند. همچنین هم جواری جغرافیایی، تعلقات به آرمان های یکسان، زبان، هنر و شراکت در ایجاد و پرورش مکاتب علمی از دیگر دلایل انتقال نقوش از معماری و فرهنگ ایرانی به معماری دوره اسلامی به طور خاص دوره اموی و عباسی است.
طراحی مجتمع های مسکونی با حفاظت از انرژی با رعایت اصول معماری سبز
حوزههای تخصصی:
امروزه معماری و ساخت و ساز یکی از حوزه هایی است که توسعه پایدار خواهان برتری آن در عملکردهای زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی است. بهره گیری از انواع انرژی از الزامات زندگی بشر در قرن بیست و یک است. تولید و مصرف انرژی فسیلی تهدیدی جدی برای توسعه پایدار و محیط زیست بشمار می رود. بحران های زیست محیطی قرن بیستم نقطه عطفی برای تغییر نگرش در عرصه طراحی معماری بود. ظهور معماری سبز با بهره گیری از اصولی چون حفاظت از انرژی، کار با اقلیم، احترام به کاربران و گشایش جدیدی در معماری ایجاد کرد. در طراحی سبز چیزی که طراحان بر آن اتفاق نظر دارند این است که یک معماری ارزشمند دارای معنا، روح و زیبایی است. در آثار بزرگ، ایده پشت آجر و ملات شروع به فراتر رفتن از فرم صرف و مادیت می کند. سوال اصلی تحقیق این است که آیا بارعایت اصول معماری سبز می توان مجتمع های مسکونی طراحی کرد استفاده بهینه در انرژی کرد؟ روش تحقیق حاضر یصورت توصیفی – تحلیلی، کتابخانه ای و اسنادی می باشد. هدف این تحقیق روی مسایلی است که در مجمتع های مسکونی بتوان مصرف انرژی را بهینه کرده و در استفاده از آن صرفه جویی گردد.
سازه های آبی شوشتر
حوزههای تخصصی:
نزدیک به 1700 سال پیش، پس از شکست «والرین امپراطور روم شرقی»، «شاپور» به عنوان جبران خساراتی که این امپراطور به ایران زمین زده بود، بنا بر قول «فردوسی» شاعر سترگ ایران، مهندسی به نام «برانوش» را مامور کرد که کلیه سازه های تاریخی آب در خوزستان را بنا نماید:
برانوش، سربازان رومی را به عنوان کارگران ساختمانی این سازه ها به کار گرفت و با توجه به این که تا سال 1299 هجری قمری، «پل شادروان» پا برجا بود، می توان نتیجه گرفت که ...
ارزیابی پس از بهره برداری (P.O.E) روشی برای آزمون کارایی و عملکرد ساختمان از دیدگاه استفاده کننده گان (نمونه موردی : دبستان دخترانه حسین امین اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه رایج در صنعت ساختمان سازی کشور طراحی، ساخت، تحویل و بهره برداری است و رابطه طراح و سازنده پس از ساخت و مشاهده نتایج عملکرد آن پس از بهره برداری قطع می شود؛ در حالی که ساختمان به عنوان نظامی پویا همواره تحت تأثیر تغییرات محیط درونی و بیرونی قرار گرفته و نیاز مجدد به طراحی و تغییرات دارد، از طرفی پس از انجام آزمایشات است که نقایص محصول مشخص شده و کیفیت کنترل می شود. براساس این ضرورت، تحقیق حاضر سعی در ارایة روشی منطقی در ارزیابی ساختمان دارد تا ضمن شناخت وضع موجود، بازخوردها جهت اصلاح نواقص، شناسایی و از نتایج در طراحی و ساخت ساختمان های آتی بهره برداری شود. بدین منظور دبستان دخترانه حسین امین با توجه به نوساز بودن و خصوصیات معماری آن انتخاب شده است و ساختمان مدرسه، براساس فرض مطلوبیت هر یک از متغیرهای کیفیت فضایی، امنیت فضایی، راحتی فضایی، صرفه جویی در مصرف انرژی و آسایش محیطی، مورد ارزیابی قرار گرفته است. داده های مربوط به هر یک از متغیرها براساس روش پیمایشی مبتنی بر پرسشنامه جمع آوری، در محیط نرم افزار SPSS وارد شده و پس از اطمینان از پایایی و روایی پرسشنامه، مورد آزمون فرض قرار گرفته اند. نتایج ناشی از ارزیابی ساختمان از دیدگاه استفاده کنندگان نشان می دهد ساختمان مدرسه حسین امین از کیفیت فضایی مناسبی برخوردار بوده، اما در سایر متغیرهای مورد آزمون از مطلوبیت مناسبی برخوردار نیست. از یافته های پژوهش حاضر ضمن ارزیابی ساختمان مدرسة حسین امین می توان معرفی فرآیند کشف مسئله به عنوان اولین گام در ارزیابی پس از بهره برداری ساختمان مدارس را نام برد.
معیارهای مرمت منظر محوطه های تاریخی و طبیعی با تأکید بر محوطه بیستون کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقة بیستون جزو مناطق بینظیر در کشور و حتی جهان است که آمیختگی تاریخ و طبیعت، فرهنگ و افسانه را یک جا به نمایش میگذارد. این منطقه به عنوان پناهگاه حیات وحش از یکسو ارزشهای طبیعی منحصر به فردی دارد و از دیگر سو دارای آثار تاریخی با ارزش جهانی است. در این مقاله به نقش معماری منظر به عنوان پیونددهنده و احیاکنندة ارتباط بین لایههای طبیعی، تاریخی و روایتهای داستانی منظر در چارچوب دیدگاه جامعنگر «مرمت منظر» تأکید شده است. این پژوهش با هدف بازشناسی طبیعی و فرهنگی منطقه بیستون که عرصهای مناسب برای طرح دیدگاه جدید مرمت منظر به محوطههای تاریخی و طبیعی است به بررسی بومشناسانة لایههای این محوطه پرداخته است تا از این رهگذر راهکارهایی عملی در مرمت جامع منظر بیستون به دست آید.
در این مقاله ابتدا به طرح موضوع و روش تحقیق اشاره میشود و پس از واکاوی مفهوم واژههای مرمت بومشناسی و مرمت منظر، اصولی برای مرمت جامع منظر به دست میآید. در ادامه به تحلیل بومشناختی منطقه پرداخته و با توجه به ارکان مرمت منظر که شامل انسان، طبیعت، فرهنگ و تاریخ است، نقاط ضعف، قوت، فرصتها و تهدیدات طبیعت و فرهنگ منطقه در دو جدول جمعبندی میشود. از آنجا که تأکید دیدگاه مرمت منظر به بازخوانی و احیای تمامی لایههای منظر است، در انتها با کنار هم قراردادن اصول مرمت منظر و مطالعات بومشناسانة سایت، معیارهای مرمت منظر طبیعی و فرهنگی بیستون به دست میآید. نتیجه کلی آنکه صرفاً با مرمت تمامی لایههای موجود در منظر و درک رابطة بین آنهاست که میتوان به احیای جامع محوطههای تاریخی و طبیعی دست یافت. در این پژوهش از روش تحقیق توصیفیـ تحلیلی در بستری از مطالعات کتابخانهای و همچنین مشاهدات میدانی متعدد بهره گرفته شده است.
تحلیل ساختار فضایی-کالبدی بافت مرکزی شهر خرم آباد
حوزههای تخصصی:
بافت شهری گستره ای هم پیوندی است که از ریخت شناسی های متفاوت طی دوران حیات شهری در داخل محدوده شهر و حاشیه آن در تداوم و پیوند با شهر شکل گرفته باشند. بخش مرکزی شهرها (C.B.D) به واسطه نقش و عملکردشان در بافت و سیمای شهر در فرآیند توسعه کاربری ها و فعالیت های اجتماعی، اقتصادی و اداری شهر تأثیرگذار بوده اند. این پژوهش با رویکرد توصیفی– تحلیلی با هدف کاربردی و جمع آوری اطلاعات بر اساس مطالعات کتابخانه ای و پیمایشی بوده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل یافته ها از مدل استراتژیک سوات (SWOT) بهره گرفته شده است تکنیک یا ماتریس سوات، ابزاری برای شناخت تهدید ها و فرصت های موجود در محیط خارجی و بازشناسی ضعف ها و قوت های داخلی آن به منظور سنجش وضعیت و تدوین راهبردهایی برای هدایت و کنترل آن سیستم است. در ادامه با مطالعه چگونگی، علل و پیامدهای تمرکز و رشد نامتناسب کاربری ها در بخش مرکزی شهری خرم آباد به بیان راهکارهایی در جهت توسعه زنجیره ای و خوشه ای آن و فعالیت های گوناگون از جمله بخش تجاری در جهت شکل گیری شهر سالم و توسعه پایدار پرداخته شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بخش مرکزی شهر خرم آباد به عنوان نقطه ثقل شهر و منطقه با مسائل و مشکلات گوناگونی در زمینه های اقتصادی، اداری- خدماتی، اجتماعی، حمل و نقل و کالبدی- فضایی روبرو می باشد. وجود کاربری های متعدد و نامتناسب، تراکم زیاد جمعیت، عرض کم معبر سواره رو و پیاده رو در خیابان 17 شهریور موجب شده این مشکلات در سال های اخیر رو به گسترش باشد، همچنین یافته های حاصل از مدل سوات نشان می دهد که بخش مرکزی دارای 8 نقطه قوت و فرصت اصلی به عنوان مزیت ها و 10 نقطه ضعف و تهدید اساسی به عنوان محدودیت ها و مشکلات پیش روی بافت مرکزی شهر خرم آباد می باشد. در این راستا ارزیابی ماتریس های داخلی و خارجی بیانگر آن است که راهبرد عملکردی بخش مرکزی شهر، از نوع راهبردهای تدافعی (WT) می باشد. بنابراین برای برون رفت از مشکلات جاری و ترفیع آن، ساماندهی بخش مرکزی شهر خرم آباد به صورت سه مرحله در زمان های متمادی با اجرای برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت بایستی صورت بپذیرد.