فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۲۱ تا ۴٬۶۴۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
School is an environment which brings out students’ hidden talents. Paying attention to an appropriate context and environment has a huge impact on achieving this goal. The purpose of this study was to determine and evaluate semantic factors provided by experts influence students’ sense of belonging at high school students in terms of Iranian experts. To this end, firstly data were collected through the library study along with preparation of hierarchal semantic factors, affecting the sense of belonging. After preparing the paired comparison questionnaires, the feedback from a number of experts was taken. Data were assessed by Analytical Hierarchy Process (AHP) and Expert Choice11 software. The results of the study showed that the factors related to meaning induced by environment are the most effective ones. In fact, semantic factors which are effective in the relationship of students with their feelings and perceptions have the greatest influence in increasing their belonging to school. Based on the results of the sub-categories, legibility, "evoking memories in the environment" and "Possibility of controlling territories for students," are respectively recognized as the most important factors in creating children’s sense of belonging to the school yard. Factors such as age and gender of the student are less effective than other factors in making sense of belonging.
ویژگی های اجتماعی-فرهنگی مسکن بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن انسان، صرف نظر از ابعاد فیزیکی و ضوابط طبیعی و اقلیمی، تحت تأثیر عوامل فرهنگیِ جامعه، باورها و الزامات فرامادی زندگی قرار دارد که سکونت انسان را معنا می بخشند. در معماری مسکونی، عوامل اجتماعی-فرهنگی مؤثر بر زندگی روزمره مردم و شیوه های زیست آنان، ضوابطی مهم بر شاکله مسکن اعمال می کنند که مطالعه ویژگی های مسکن بومی بدون تعمق در آن کم فایده است. تدقیق در خصوصیات فرهنگی معماری مسکونی مردمی و برشمردن کارکردهای مسکن از این حیث، منشعب از ویژگی های اجتماعی-فرهنگی، کنش های متقابل و تعاملات انسان، موضوع این مقاله می باشد. بدین سبب سوال اصلی مقاله این است که کدام الزامات اجتماعی-فرهنگی شاکله مسکن بومی را تحت تأثیر قرار داده است و به بیان دیگر، بایسته های فرهنگی مسکن بومی چیست؟ این مقاله که نوعاً نظری و برگرفته از نظریات آمس راپاپورت و ادوارد هال می باشد، در پارادایم پساساختارگرایی و کیفی و تدقیق در زندگی روزمره نوشته شده است. گردآوری اطلاعات این مقاله بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و بررسی در مشاهدات میدانی شکل یافته و راهبرد تحقیق، توصیفی و تحلیلی است. اطلاعات مقاله مستقل از مستندات عددی و در فرآیند قیاس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در این مقاله مسکن از منظر الزامات فرهنگی، بررسی شده است. تأثیر و تأثر عوامل طبیعی، اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی بر یکدیگر و بر مسکن وابسته به زمان و مکان بوده و در مجموع روش های زیستی را شکل می دهند که یکی از مهم ترین عوامل شکل گیری مسکن بومی است. نتیجه پژوهش، مبین تقسیم کارکردهای فرهنگی در ارتقای کیفیت زندگی، پاسخ گویی به نیازهای فرامادی و دربرگیری ویژگی های اعتقادی در بناهای بومی است.
بررسی تاثیر رویکرد سبز در زمین های بازی بر دستاوردهای کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
125-134
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر رویکرد سبز (آب، خاک و گیاه) زمین های بازی بر دستاوردهای کودکان بود. دستاوردهای حضور کودک در فضای طبیعی شامل ارتقای مهارت های پرورشی، ذهنی و شناختی، تسهیل کنندگی آموزش و قابلیت احیای ارتباط کودک و طبیعت است. در این بین تسهیل کنندگی آموزش و احیا ارتباط گسسته شده کودک و طبیعت به عنوان فاکتورهایی که تنها با قرارگیری کودک در محیطی با رویکرد سبز حاصل می شود، از دستاوردهای کودک انتخاب شده و چگونگی دستیابی کودک به این دو مهم مورد بررسی قرار گرفته است. ابزار و روش ها: جامعه آماری پژوهش شامل روان شناسان و والدین کودکان ۵ تا ۱۲ساله در تهران بودند که اطلاعات آنها با استفاده از پرسش نامه جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از روش های تجزیه و تحلیل عاملی تاییدی و مدل یابی معادلات ساختاری بهره گرفته شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن است که رویکرد سبز در زمین بازی بر دستاوردهای کودکان تاثیر مثبت و معنی داری دارد. همچنین نتایج نشان دادند که میزان تاثیر زمین بازی طراحی شده بیشتر از زمین بازی بکر و طبیعی بر دستاوردهای کودکان است. نتیجه گیری: علی رغم حضور بازی در تجربه تاریخی بشر و نقش آن در رشد کودک، همچنین آگاهی از تاثیر قرارگیری کودک در فضای بازی طبیعی، امروزه شاهد کاهش کیفیت فضاهای بازی و بی توجهی به رویکرد سبز در آن هستیم. براساس یافته های این تحقیق می توان نتیجه گرفت استفاده از زمین بازی طراحی شده با رویکرد سبز تاثیر معنی داری بر دستاورد کودکان خواهد داشت.
سنتِ سنت گرایان و سنت گرایی معماران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله بر آن است که در مفهوم سنت و مرام سنت گرایان تعمق و تأملی نماید. آیا سنتِ سنت گرایان همان سنتِ گم شده ما و عالم معماری ما است؟ آیا این سنت، تداوم فرهنگ سنتی ما است؟ آیا این سنت می تواند پردازنده و بازآفریننده معماری سنتی ایران باشد؟ سنت گرایان از کی و کجا پدید آمدند؟ مرام آنان چیست و نگاه ایشان به معماری چگونه است؟در پاسخ، این مقاله سنت گرایی را پدیده ای مدرن و سنتِ سنت گرایان را سنتی نخستین، فرازمانی، فرامکانی و فرافرهنگی می یابد؛ سنتی که تمامی اقوام و عقاید، از هندو و بودایی و مسیحی و مسلمان را فرا می گیرد و داعیه جهان شمولی و عالم گیری دارد.مقاله سپس با تأملی در یک اثر معماری سنت گرا، کارآمدی آن را در تداوم معماری سنتی و سنت معماری این مرز و بوم بررسی می کند: معماری سنت گرا در شایسته ترین شکل خود، پا را از تعریف و تمجید و تقلید معماری سنتی فراتر نمی نهد و پاسخی از جنس زمان به معماری سنت سوخته این سرزمین نمی دهد.نتیجه آنست که معماری را گِلی است و دِلی؛ گِل را تافتن و دِل را نیافتن، سبب می شود تا معماری ما و آموزش معماری ما از فهم عمیق سنت و معماری سنتی بازماند و به تقلیدی رقیق از آن بسنده کند.
Geomatics and Architectural Heritage: a Multi-layer Interactive Map of Tuscia-Italy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The main aims of this research are the design and implementation of a multilayered and interactive geomatic map of the cultural heritage of Tuscia, one of the richest and most complex cultural areas of Italy, thanks to the presence of different civilizations, from Etruscans and Romans to the Middle Age. Its cultural heritage is very rich, valuable and above all diversified because including tangible and intangible manufacts and artifacts, placed in a peculiar natural context. For this reason, the research finds to purpose a GIS (Geographic Information Systems) map able to match some of the geomatics options in the field of the cultural heritage with a double level database recording, defined according to the Midas standards. This GIS map of Tuscia was designed to be useful for two different kinds of targets: informal users, like travelers and schools, but first of all entities, institutions, and organizations which protect, promote and manage that mentioned heritage.
ارائه مدل عوامل مؤثر بر اجرای خط مشی های مدیریت بحران ایران با رویکرد ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷۸
۴۸-۳۵
حوزههای تخصصی:
پهنه سرزمین ایران به لحاظ موقعیت جغرافیایی در معرض انواع مخاطرات طبیعی از قبیل زلزله، سیل، طوفان، خشکسالی و غیره قرار دارد. با توجه به بررسی ها، اجرای خط مشی های مدیریت بحران، موفقیت آمیز نبوده است. بنابراین هدف پژوهش، ارائه مدل عوامل مؤثر بر اجرای خط مشی های مدیریت بحران ایران با رویکرد ساختاری تفسیری بوده است. روش تحقیق، توصیفی - پیمایشی و به لحاظ هدف کاربردی بود. داده های تحقیق به صورت میدانی و به شیوه آمیخته (کیفی و کمی) جمع آوری شد. جامعه آماری تحقیق در بخش کیفی، 18 نفر از متخصصان و صاحب نظران مدیریت بحران بود که به صورت غیرتصادفی هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی، شامل مدیران و کارشناسان سازمان مدیریت بحران و ادارات کل بحران استان ها (297 نفر) و مدیران ملی و استانی سازمان ها و نهادهای همکار و عضو شورای عالی مدیریت بحران (361 نفر) درمجموع، برابر با 658 نفر بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان و با استفاده از فرمول کوکران و نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 248 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این تحقیق 49 عامل مؤثر بر اجرای خط مشی مدیریت بحران شناسایی و به عنوان پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد که روایی محتوایی آن توسط 10 تن از اساتید مدیریت دانشگاه و پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد (89/0=α). برای سطح بندی مؤلفه ها از تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری استفاده شد. یافته ها نشان داد که 49 عامل در قالب 12 مؤلفه بر اجرای موفق خط مشی های مدیریت بحران اثرگذار است و مؤلفه ها در پنج سطح قرار گرفتند. عوامل توانمندی منابع انسانی و مهارت مجریان، منابع مالی و تجهیزاتی و عوامل مدیریتی و سازمانی در سطح زیربنایی مدل و مدیریت یکپارچه و وحدت رویه در فرایند اجرای خط مشی ها در رأس مدل قرار گرفتند. چنانچه روشن بودن مأموریت های سازمان ها و نهادهای همکار، برنامه محوری، پیش بینی و تأمین منابع مالی و تجهیزاتی و توانمندسازی منابع انسانی در اولویت های تصمیم و اقدام مدیران سازمان مدیریت بحران قرار گیرد، اجرای خط مشی ها تسهیل خواهد شد.
گونه شناسی مزارع تاریخی در اقلیم گرم و خشک با تکیه بر ویژگی های کالبدی و کارکردی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیرامون شهرهایی مانند قم، کاشان، اصفهان و یزد در اقلیم گرم و خشک ایران محل شکل گیری مزارع مسکون تاریخی بیشماری بوده است. این پژوهش از میان مزارع شناسایی شده تعداد هفت باب به نام های سورآباد، عباس آباد، گَوَرت، طِرازآباد، دولت آباد، نصرت آباد و قاضی بالا را برای بررسی دقیق تر انتخاب کرده است. آن ها دارای ویژگی های کالبدی و کارکردی برجسته ای هستند و برای شناخت گونه های مختلف مزارع تاریخی مورد مطالعه قرار گرفته اند. مسئله اصلی تحقیق، کمبود آگاهی درباره گونه های مختلف مزارع تاریخی در این اقلیم است. شناخت نادرست در این باره می تواند تأثیر نامناسبی در حفاظت از آن ها داشته باشد. هم اکنون تعدادی از مزارع در استان های یزد، قم، اصفهان و پیرامون کاشان و نیاسر با نام های دیگری در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده اند و غالباً بدون شناخت کامل درحال مرمت هستند. در این تحقیق دو پرسش مطرح می شود: 1. مزارع مسکون تاریخی در اقلیم گرم و خشک بر چند گونه قابل تقسیم بندی هستند؟ 2. ویژگی های کالبدی و کارکردی مزارع چه تأثیری بر گونه بندی آن ها دارد؟هدف تحقیق معرفی گونه های مزارع مسکون تاریخی در اقلیم مرکزی ایران است و مطالعات میدانی و سندپژوهی در بستر اسناد تاریخی و جغرافیای تاریخی قالب های اصلی تحقیق را ذیل رهیافت تفسیرگرایی و راهبرد تفسیری تاریخی تشکیل می دهند. این تحقیق با بررسی ویژگی های کالبدی و کارکردی مزارع منتخب، از آن ها به عنوان معیارهایی برای دستیابی به گونه بندی در مزارع استفاده کرده است. ویژگی هایی چون 1. موقعیت قرارگیری و نظام دسترسی2. دوره بندی تاریخی3. استقرارعناصرکالبدی4. ساختار، مصالح و تزئینات 5. نوع مالکیت6. وسعت تقریبی7. نوع محصولات و تولیدات زراعی و دامی 8. ویژگی اجتماعی و فرهنگی به عنوان معیارهای گونه بندی مطرح شده اند و براساس این معیارها، گونه هایی چون 1.گُله ای و یَله2. قاجاری و پهلوی3. دساکر کشتخوانی و مجموعه های کشتخوانی4. مجلل و ساده 5. اربابی و رعیتی 6. کبیره (معتبر) و صغیره (کوچک) 7. شتوی و صیفی 8. مسکون و غیرمسکون در مزارع مسکون اقلیم گرم و خشک ایران قابل شناسایی هستند. این پژوهش نشان می دهد که مزارع تاریخی براساس نوع ویژگی هایی که درآن ها وجوددارد، قابل دسته بندی و گونه بندی هستند. هر ویژگی چه از منظرکالبدی و چه از منظرکارکردی به معرفی یک گونه منجر می شود.
تحلیل تحقق هویت مستقل عکاس فیلم در عکس های سینمایی غضبانپور و کودلکا بر مبنای نظریه های نقد تکوینی و تحلیل رمزگان تصویری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰۳
29 - 40
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با اهمیت یافتن عکاسی فیلم به عنوان ابزاری برای فروش بیشتر آثار سینمایی، عکاسان فعال در سایر شاخه های عکاسی نیز به عکاسی فیلم تمایل نشان دادند. در پژوهش حاضر با مقایسه میان عکس های «جاسم غضبانپور» از فیلم «زندگی و دیگر هیچ» و عکس های «جوزف کودلکا» از فیلم «نگاه خیره اولیس»، مسئله هویت مستقل عکاس فیلم و آثارش در روند تولید فیلم بررسی شده است. بر این اساس، این پژوهش در پی این است که موارد تشابه و تفاوت عملکرد غضبانپور و کودلکا را در دستیابی به هویت مستقل، ورای موضوع و روایت فیلم، در عکس های سینمایی بیابد.هدف پژوهش: شناخت مراحل انتخاب عکاس فیلم در مرحله پیش تولید فیلم سینمایی و آشنایی با فعالیت عکاس در جریان تولید فیلم، با حفظ هویت مستقل هنری، اهداف این پژوهش به شمار می آیند.روش پژوهش: این پژوهش با روش تحلیل محتوا و رویکرد تطبیقی انجام گرفته و داده های آن به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. در ابتدا مراحل انتخاب غضبانپور وکودلکا برای عکاسی فیلم، به مدد نقد تکوینی، بررسی و سپس، نتایج فعالیت آن دو، بر مبنای نظریه رمزگان های رسانه ای دانیل چندلر، تفسیر و مقایسه می شود. تطبیق عملکرد هنری دو عکاس ایرانی و خارجی کمک می کند که درک عمیق تری از هویت مستقل عکاس فیلم حاصل شود. نتیجه گیری: به دلیل خصلت های روایی و سبکی ژانر هنری در سینما، جاسم غضبانپور و جوزف کودلکا هویت مستقل خود را هنگام عکاسی فیلم حفظ کرده اند. همچنین از مقایسه عکس های آن ها می توان نتیجه گرفت که عکس ها دارای درون مایه و خصلت هایی مشابه با گونه مستند اجتماعی هستند و این دو عکاس به موضوعی که پیش از تولید فیلم از آن عکاسی می کردند گرایش دارند.
وارسی به کارگیری رهیافت پیشایندی در رویارویی با پیشایندها در برنامه ریزی یکپارچه برای بزرگ شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیستم های برنامه ریزی شهری در معرض عدم قطعیت ها و پیشایندهایی قراردارند که می توانند موجب اختلال در کارکردهای آنها شوند. برای رویارویی با این چالش در تفکر راهبردی «رهیافت پیشایندی» مبتنی بر اصل «تطابق با شرایط ویژه مورد برنامه ریزی» تدبیر شده است. در بزرگ شهر تهران افزون بر پیشایندهای ذاتی، پیچیدگی فرایندهای تصمیم گیری ناشی از تمرکز تصمیم گیری بخش عمومی، تمرکز سرمایه گذاری و فعالیت های اقتصادی در کشور و وجود عوامل تصمیم گیری و سیاست گذاری چندگانه نیز همچون عوامل تشدیدکننده اثرات پیشایندهای ذاتی عمل می کنند. پژوهش این مقاله پرسشی دوگانه را پیش می کشد: نخست اینکه آیا عوامل سیاست گذار و اجراکننده سیاست های شهری در برنامه ریزی برای بزرگ شهر تهران از پیشایندهای موجود و نیز ضرورت به کارگیری رهیافت پیشایندی در سازوکار برنامه ریزی که در پی یکپارچگی است برای این شهر آگاه هستند و دوم اینکه چگونه می توان به ردیابی وجود چنین آگاهی و چگونگی رویارویی عوامل سیاست گذار و اجراکننده سیاست های شهری در این بزرگ شهر با پیشایندهای شناخته شده و یا ناشناخته پرداخت. در این مقاله از روش «بازبینی سیستماتیک» برای توصیف-تحلیلی چارچوب های نظری مربوط به رهیافت پیشایندی و از روش «تحلیل کیفی-استنتاجی محتوای متون» برای آزمون به کارگیری رهیافت پیشایندی در برنامه ریزی یکپارچه برای بزرگ شهر تهران استفاده شده است تا بتوان فرصت های پیش رو در استفاده از رهیافت پیشایندی را برای ارتقای کارکرد سازوکار جاری برنامه ریزی و آماده سازی مسیر استقرار سازوکاری بازسازماندهی شده به منظور راه اندازی برنامه ریزی مبتنی بر اصول یکپارچگی برای بزرگ شهر تهران و نیز بازدارنده های موجود احتمالی در به کارگیری رهیافت پیشایندی در این در مسیر را ردیابی کرد.
تحلیل آیکونولوژیک عنصر تاج در قالیچه های محرابی دوره قاجار (مطالعه موردی قالیچه محرابی مظفرالدین شاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم آبان ۱۴۰۱ شماره ۱۱۳
77 - 86
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : قالی و قالیچه ها به عنوان بستری جهت انتقال مفاهیم هر د وره از تاریخ و فرهنگ ایران بود ه است. جایگاه عناصر خاص و نقش مایه ها د ر قالی ها می توانند مبین اند یشه د وره ای باشد که اثر د ر آن خلق می شود . از جمله عناصری که د ر د وره قاجار د ر قالیچه های محرابی رواج گسترد ه ای پید ا می کند تاج است. این عنصر د ر زیر پیشانی محراب برخی از قالیچه های محرابی د وره قاجار جانشین قند یل یا اسم اعظم خد اوند د ر د وره های پیشین می شود . از ویژگی های برجسته د یگر این عنصر همنشینی آن با د رخت یا گلد ان است. د ر میان قالیچه های د وره قاجار که عنصر تاج د ر آن جایگاه ویژه ای د ارد ، قالیچه ای است که د ر موزه فرش ایران نگهد اری می شود ؛ این قالیچه د ارای متن کلامی و د ید اری است که هر د و به تاج گذاری مظفرالد ین شاه اشاره د ارند . همچنین د ر پیشانی محراب عنصر تاج با گل نیلوفر و... همنشین می شود که این پژوهش به د نبال پاسخ به چرایی و چگونگی ارتباط میان نام مظفرالد ین شاه، گل نیلوفر و تاج د ر زیر پیشانی محراب است و د ر شکل گسترد ه تر آن به تبیین و تحلیل نشانگان کلامی و د ید اری د ر همنشینی عنصر تاج است. هد ف پژوهش : هد ف از این پژوهش تحلیل و تبیین نقوش موجود د ر قالیچه محرابی مظفرالد ین شاه با تأکید بر عنصر تاج است. روش پژوهش : این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی است و د ر آن با روش آیکونولوژی، قالیچه محرابی مظفرالد ین شاه د ر سه سطح بررسی می پرد ازد . نتیجه گیری : پس از بررسی و تحلیل قالیچه نشان د اد ه می شود با توجه به گفتمان باستان گرایی، تاج د ر قالیچه هویت متفاوتی می یابد . مطابقت میان تاج کیانی و فرّ کیانی، د ر این گفتمان و قرارگیری آن د ر زیر پیشانی محراب محل آیه نور، آن را جانشین نور الهی می سازد . همچنین همنشینی آن با گل نیلوفر، د رخت و نام مظفرالد ین شاه به اعطای فره الهی به او اشاره د ارد . به علاوه بر ایجاد حکومت جد ید توسط مظفرالد ین شاه تأکید می کند .
نقش آفرینی مراکز آموزش عالی در ارتقاء فرهنگ پذیری اجتماع شهری یادگیرنده بررسی موردی: محله های سناباد و جنت، مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلان شهر مشهد با حضور مستمر میلیون ها زائر، کانون بزرگ ارتباط اقوام و فرهنگ های مختلف است. این حضور علاوه بر فرصت های متعدد اقتصادی و گردشگری، زمینه برخورد جریان های فرهنگی ناهم سو با یکدیگر را ایجاد کرده است؛ جریان های فرهنگی که ارزش هایی گاه متضاد با یکدیگر را پشتیبانی می کنند و این تضاد عامل چالش های فرهنگی در شهر مشهد شده است. پژوهش حاضر هدف خود را به کارگیری انگاشت شهر یادگیرنده و تأکید بر نقش مراکز آموزش عالی همچون عامل وحدت بخش این جریان ها، برای تقویت هویت فرهنگی در این شهر قرار داده است. شهر یادگیرنده با ایجاد فضای تجربیات مختلف، دربرگیرنده تمامی گروه های اجتماعی و فرهنگی است و فرآیند یادگیری شهروندان و فرهنگ پذیری را تسهیل می بخشد. برای دستیابی به هدف مقاله معیارها و شاخص های پژوهش با روش فراتلفیق استخراج و وزن دهی شده است. داده های جمع آوری شده از طریق پیمایش میدانی (با 150 پرسشنامه از جامعه آماری) و مطالعات اسنادی، با شاخص های توزیع جمعیتی، فضایی و اجتماعی سنجیده شده است. و در نهایت رتبه بندی نواحی هفت گانه به وسیله مقادیر استاندارد شده حاصل از سنجش شاخص ها صورت پذیرفت. نتیجه این تحلیل تعیین ناحیه برخوردار از الزامات فرهنگ پذیری، به عنوان محرک توسعه فرهنگی و فرهنگ پذیری و ارائه پیشنهاد برای فراهم کردن ساختار فضایی و نهادی تسهیل کننده یادگیری، با امکان حضور جریان های مختلف فرهنگی و با تقویت نقش مراکز آموزش عالی به عنوان واحد میانجی ارتباطات این جریان ها است.
Role of Environmental Dimensions on well-being: Qualitative Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۴ - Serial Number ۴۶, Autumn ۲۰۲۲
41 - 52
حوزههای تخصصی:
Environmental dimensions can be used as indicators of urban quality of life due to their potential contribution to subjective well-being. The environment is constituted by the interacting systems of physical, biological, and social elements interrelated in various ways, individually and collectively. This study aims to uncover qualitatively whether these two environmental elements, namely social and physical factors, are indeed predictors of subjective well-being and reliable indicators of quality of life in cities. The study presents and tests a model that examines a matrix of cross-effects between social and physical indicators with subjective well-being. Data are obtained through an expert survey in the city of Tehran. In this approach, a group of urban planners undertakes the effect of social and physical components on subjective well-being. First, the existing literature is studied, and the related components are identified. Then, some interviews are made, and the cross-section analysis effects are extracted in a cross-effect matrix. As the finding revealed, among physical factors, percapita and spatial justice can have the highest impact on subjective well-being in Tehran. This was followed by access to urban transportation networks depending on their type, quality, and amount. Also, commute, neighborhood, housing, and job satisfaction were predictors of subjective well-being. Among social factors, spending leisure time, continuous social interactions, and health status impact subjective well-being.
ارائه روشی تلفیقی برای ارزیابی طرح های تفصیلی شهری (مطاله موردی: طرح تفصیلی منطقه ۶ شهرداری شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال یازدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۹
29 - 42
حوزههای تخصصی:
طرح های تفصیلی شهری مهم ترین ابزار ساماندهی نظام مند کالبدی شهرها، محسوب می شوند که در مواجه با نارسایی های کالبدی- فضایی شهرهای کشور به کار گرفته می شوند. علی رغم سابقه طولانی تهیه و اجرای آنها، ارزیابی میزان تحقق پذیری اهداف و موفقیت طرح های تفصیلی به ندرت انجام شده است و درنتیجه بازخورد آن در نظام برنامه ریزی انعکاس چندانی نداشته است؛ بنابراین، برای نیل به یک برنامه ریزی و مدیریت پویا، مستمر، منعطف و مبتنی بر واقعیات طرح های تفصیلی شهری، ارزیابی آنها گامی ضروری است. هدف پژوهش حاضر، تحلیل و ارزیابی میزان تحقق پذیری و موفقیت طرح تفصیلی منطقه 6 شهرداری شیراز است، در این راستا از تلفیق دو روش ارزیابی«طرح/فرایند/نتایج» 1 و «فرایند تهیه برنامه/ اجرای برنامه» 2 برای تدقیق معیارهای ارزیابی استفاده شده است. نتایج تحقیق علاوه بر بررسی نقاط قوت و ضعف تهیه و اجرای طرح تفصیلی مذکور، فرایندی از ارزیابی طرح های تفصیلی شهری را پیشنهاد می دهد که می تواند در ارزیابی طرح های مشابه مورداستفاده قرار گیرد.
منابع ایده پردازی معماری و سهم هر یک در فرایند طراحی دانشجویان و معماران؛ نمونه موردی: دانشجویان معماری دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
69 - 77
حوزههای تخصصی:
روشن است که هر ایده طراحی معماری از جایی نشأت می گیرد و منبعی برای ایده پردازی وجود دارد. ولی منابع ایده پردازی معماری کدامند و هر کدام چه سهمی در فرایند شکل گیری ایده ها دارند؟ پاسخدهی به پرسش یاد شده، پیشتر در مقاله ای با عنوان «منابع ایده پردازی معماری»، با تمرکز بر فرایند ایده پردازی چند تن از معماران حرفه ای، پیگیری شده است. مقاله حاضر، پرسش یاد شده را با تمرکز بر فرایند ایده پردازیِ دانشجویان معماری در مقاطع و سالهای مختلف تحصیلی، پی می گیرد. به این ترتیب هم دیدواقعی تری نسبت به منابع ایده پردازی فراهم می آید و امکان مقایسه عملکرد طراحان خبره و مبتدی ممکن می شود. در پیمایش میدانیِ پژوهش حاضر، به عنوان نمونه موردی، فرایند ایده پردازی 121 نفر از دانشجویان معماری دانشگاه شهیدبهشتی مورد بررسی قرار گرفت و منابع ایده پردازی ایشان به دو دسته "عوامل معطوف به مسئله" و "عوامل معطوف به طراح" تقسیم و سهم آنها تعیین گردید. تحلیل آماری توصیفی و استنباطی بر روی داده ها، مشخص کرد که "عوامل معطوف به مسئله" سهم بیشتری را در شکل-گیری ایده های دانشجویان داشته است. این یافته با مطالعه بر معماران حرفه ای مطابقت دارد ولی نسبت «عوامل معطوف به مسئله» به «عوامل معطوف به طراح» در منابع ایده پردازی دانشجویان، در مقایسه با طراحان خبره، بسیار بیشتر است.
اسکان غیر رسمى و راهبرد توانمندسازى درونى (توسعه درون زا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال هفتم بهار ۱۳۹۲ شماره ۱۳
5 - 11
حوزههای تخصصی:
به بررسى علل بروز این مشکل پرداخت و با نقد آن راهى به سوى مفهوم جدیدى از توسعه به نام توسعه درون زا مى گشاید. همچنین در ارتباط با این مفهوم راه حل توانمندسازى درونى را براى حل معضل اسکان غیر رسمى و مشکلات مترتب بر آن معرفى نموده است. توانمندسازى درونى متأثر از توسعه درون زا است که در ارتباط با مفاهیم برگرفته از توسعه پایدار متضمن به کارگیرى توان ها و قابلیت هاى بالقوه ساکنان غیر رسمى شهرها به منظور بهبود شرایط زیستى و زندگى آنان است. لذا با رویکرد تحلیلى توصیفى متون مربوطه بررسى گردید و در نهایت اصولى در رابطه با حل معضلات اسکان غیر رسمى عنوان گردید.
واکاوی سلسله مراتب نوری ورودی های مساجد مکتب اصفهان در ارتباط با فضاهای باز عمومی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
106-79
حوزههای تخصصی:
اهداف : مساجد از ارکان مهم شهر ایرانی – اسلامی هستند که در ارتباط متقابل با محیط شهری قرار دارند. ورودی اولین فضایی در مساجد است که مخاطب با آن مواجه می شود. باتوجه به مفاهیم معنوی، این فضا در مخاطب آمادگی لازم جهت ورود را از طریق سلسله مراتب فراهم می کند. سلسله مراتب نوری از عوامل سلسله مراتب است که در درک فضا و برانگیختن احساسات بسیار مؤثر است. نور عنصر متافیزیکی است که می تواند احساس فرد را در فضا تغییر دهد؛ بنابراین پژوهش حاضر به تبیین کمّی و مقایسه مؤلفه های روشنایی در فضای ورودی مساجد چهار ایوانی می پردازد. روش ها : در بخش نظری بامطالعه منابع علمی به تبیین متغیرهای تحقیق پرداخته شده است. سپس با شبیه سازی مساجد، شاخص های روشنایی در ورودی مساجد در افزونه Climate Studio مورد تحلیل قرارگرفته است. یافته ها : نتایج تحلیل داده های حاصل از شبیه سازی نشان می دهد که ارتباط ورودی با حیاط داخلی مسجد و فضای شهری، تزئینات سردر، مصالح و بازشو مشبک از عوامل سازنده سلسله مراتب نوری در فضای ورودی مساجد هستند که نحوه ی ارتباط با فضای معماری بیش ترین تأثیر را در ورود نور به این فضا دارد. نتیجه گیری : دو بخش انفصال از فضای شهری و اتصال به فضای حیاط بیش ترین میزان شدت روشنایی را دارد و تغییرات شدت روشنایی در طول مسیر با توجه به موقعیت مسجد و ویژگی تطابق چشم انسان است.
بررسی نقش شبکه های اجتماعی در حفاظت از منظر شهری تاریخی تهران: ارزش ها، ادراک شهر و روایت هویت محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۲
111 - 133
حوزههای تخصصی:
حفاظت از مناظر شهری تاریخی در قرن حاضر نیاز به رویکردهای نوآوررانه دارد تا بتواند با چالش ها و تغییرات شهر امروزی خود را تطابق دهد. روش های سنتی با رویکردی بالا به پایین، به تنهایی نمی تواند از شهر تاریخی حفاظت کند و نیازمند روش های جدیدی است که ریشه در تجربه جمعی و خلاقیت گروه متعددی از مردم دارد. در توصیه نامه منظر شهری تاریخی (۲۰۰۵) صریحاً به استفاده از فنّاوری جدید اشاره شده و هدف از این پژوهش نیز بررسی نقش و جایگاه شبکه های اجتماعی مجازی در جهت حفاظت از مناظر شهری تاریخی است. بدین منظور از بسترهای شبکه های اجتماعی، ۱۲ صفحه اینستاگرام که درمورد میراث شهری تهران تولید محتوا می کردند، به شکل تصادفی انتخاب شد. با استفاده از نرم افزار وب هاروی اطلاعات مورد نظر دربازه زمانی یک ساله استخراج شد. ازطریق بررسی ارزش های به دست آمده از محتوای تولیدشده در بستر اینستاگرام مشخص شد که ارزش های گوناگون منتسب به شهر به جای اینکه غایتی برای حفاظت و مدیریت شهر و میراث باشند، می تواند تبدیل به وسیله ای برای گرد هم آوردن گروه های مختلف، کارشناسان، شهروندان و همچنین محلی ها و گردشگران شود. بنابراین به نظر می رسد مسئولان و متخصصان بهتر است برای حفاظت منظر شهری تاریخی از مشارکت مردم در فضای مجازی و حقیقی بهره بگیرند.
تحلیلی بر جایگاه سرمایه های اجتماعی در بازآفرینی بافت فرسوده تاریخی محله امامزاده یحیی با بکارگیری معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
49 - 63
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات اساسی در فرایند بازآفرینی بافتهای فرسوده شهرهای امروز، عدم توجه به اعمال مفهوم سرمایه اجتماعی بعنوان یکی از پتانسیلهای محله است.اهمیت سرمایه اجتماعی در فرآیند بازآفرینی از آن جهت محسوس است که مداخله در بافتهای فرسوده در بیشتر موارد در ظرف مکانی محله انجام میشود، اما این عنصر معمولا مغفول باقی میماند.هدف این پژوهش تدوین چارچوبی است که علاوه بر معرفی شاخص های سرمایه اجتماعی دخیل در بازآفرینی بافتهای فرسوده و سنجه های مرتبط، آنها را در موقعیت بومی ایران و محله تاریخی امامزاده یحیی مورد سنجش قرار دهد.روش تحقیق مقاله حاضر، روش کمی و با استفاده از راهبردهای استدلال منطقی، تطبیقی و همبستگی است. نوع پژوهش از لحاظ روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و میدانی (پیمایشی) است و از مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل برای تحلیل اطلاعات استفاده شده است.پس از تکمیل مطالعات نظری با استفاده از مشاهده مستقیم و مصاحبه، کارائی سنجه ها در محله امامزاده یحیی به کمک سوالات پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفته است.یافته های تحقیق حاکی از آن است که شاخصهای اعتماد و هنجارها و ارزشهای اجتماعی به عنوان متغیرهای وابسته مشارکت،در بازآفرینی این محله موثر و انسجام اجتماعی بلاتاثیر بوده و سرمایه اجتماعی در محله امامزاده یحیی با شدت تاثیر0.93بر بازآفرینی موثر است.در انتها پیشنهاداتی در جهت ارتقاء تحقق اهداف بازآفرینی بوسیله سرمایه اجتماعی بیان شده است.
The Role of Social and Place Identities towards Promoting Sustainability Approaches and Behaviors(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۰, Issue ۴ - Serial Number ۳۸, Autumn ۲۰۲۰
49 - 56
حوزههای تخصصی:
The concept of sustainability is encouraged to preserve natural resources, social values, cultural heritage, and economic capital, which already exist to make available them for the next generations. Moreover, to enhance the level of sustainability in communities, numerous scholars indicated both individual and community identities play a crucial role. Sustainability is attainable and successful if there are compatibility and balance among cultural diversity, social justice, environmental responsibility, and economic equality as well as be able to attract people and appeared in their values and behaviors. Due to the critical role of social identity for improving the capacity of the people by changing their values and behaviors, it can be argued that social identity plays a vital role to achieve and support the concept of sustainability. Besides, place identity is linked to meanings and perceptions held by the people concerning their environment. Thus, the effect of social and place identities to achieve sustainable city has been identified as one of the urban design issues for contemporary cities. In this regard, the main aim is how social and place identities can contribute to promoting sustainability approaches and behavior in communities. The methodology of this study is an integrative literature review based on existing documents and studies. As a result, the research would convey to understanding the dynamic role of social and place identities for enhancing the level of sustainability in urban communities.
تدوین ضوابط و مقررات ساخت و ساز در مناطق کوهپایه ای؛ مطالعه موردی: محله باغ شاطر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۸۸ شماره ۳
97 - 116
حوزههای تخصصی:
حفاظت و نگهداشت مناطق کوهپایه ای به لحاظ ویژگی های طبیعی، محیطی و منظری و هویت منحصر به فرد آنها ضروری است. این در حالی است که علی رغم وجود نمونه های موفق معماری و شهرسازی کوهپایه ای در ایران، ضوابط و مقررات مدونی در زمینه شیوه ساخت و ساز در این مناطق موجود نیست . این مقاله بر آن است تا فرآیندی جامع و روشمند را در راهبری و توسعه مناطق کوهپایه ای رائه دهد. روش مورد استفاده تحقیق، مشتمل بر شناخت ویژگی های مثبت و منفی این سایت ها، بررسی نمونه فرآیند تدوین ضوابط و مقررات جهانی توسعه در این مناطق ، متناسب سازی فرآیند کلی تدوین ضوابط و مقرارت ساخت و ساز با شرایط تهران، ارائه معیارهای پهنه بندی مناطق کوهپایه ای و تدوین الگوی ضوابط و مقررات در پهنه های همگون در نمونه ای از مناطق کوهپایه ای شمال شهر تهران است. نتایج حاصل از مبانی نظری نشان میدهد ، پهنه بندی به منظور تدوین ضوابط ساخت و ساز در مناطق کوهپایه ای علاوه بر ملاحظات معمول باید برا اساس معیارهای: خطوط تراز ارتفاعی، شیب بندی و دید و منظر(کریدورهای بصری و دید به عناصر شاخص) صورت گیرد و ضوابط و مقررات ساخت و ساز باید مشتمل بر ضوابط ارتفاعی و عقب نشینی ، حداکثر سطح اشغال، نحوه سازمان دهی عرصه و اعیان، حداقل تفکیک، تناسب فضای باز نسبت به سطح زیربنا و... باشد.