مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
همگنی
حوزه های تخصصی:
یکنواختی و همگنی ذرات خاک از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر رفتار و ویژگیهای طیفی خاک میباشد. درجه یکنواختی خاک با انحراف معیار هندسی ذرات خاک (g?: Geometric standard deviation of soil particles) سنجیده می شود. در این تحقیق که هدف آن مطالعه اثر g? بر بازتاب طیفی سطح خاک (با بررسی میانگین هندسی قطر ذرات (Geometric mean particle diameter or GMPD :dg) و آهک خاک) می باشد، از اطلاعات ماهواره IRS-P6 سنجنده LISS-III در 17 شهریورماه 1386 استفاده گردید. پس از دریافت و اصلاح داده های خام ماهواره ای، تصحیحات لازم بر روی آن انجام و پردازش هایی شامل: شاخص گیاهی نرمال شده، تجزیه مؤلفه اصلی، فاصله اقلیدسی از خط خاک و طبقه بندی نظارت نشده نیز انجام گرفت. در نهایت با استفاده از روش نمونه برداری طبقه بندی شده تصادفی و بر اساس تصویر رنگی کاذب و واحدهای همگن رنگی در تصویر اصلی منطقه و اطلاعات کمکی، 95 نقطه تعیین و از عمق 5-0 سانتیمتری سطح خاک نمونه برداری انجام گردید. سپس مقادیر آهک، dg و g? برای هر نمونه محاسبه گردید. با استفاده از g? محاسبه شده، کل نمونه ها به دو گروه: 10 >g? (خاک نسبتاً همگن) و 10 ? g? (خاک نسبتاً غیرهمگن) تقسیم شده و سپس روابط همبستگی داده های خاک و بازتاب های طیفی در این دو گروه مورد بررسی قرار گرفتند. مشخص گردید که در گروه اول که شامل خاکهای نسبتاً همگون بوده اند، میانگین هندسی قطر ذرات و آهک خاک دارای روابط همبستگی قوی و بارزتری با اطلاعات ماهواره ای بوده، در حالی که در گروه دوم که شامل خاکهای ناهمگون از نظر g? بودند، دارای روابط همبستگی ضعیف تری با اطلاعات دورسنجی شده بوده اند. بنابراین مشخص گردید که انحراف معیار هندسی ذرات خاک (g?)، دارای اثر بارز و غالبی بر بازتاب طیفی از سطح خاک میباشد.
روند و تغییرپذیری دما در ایران در دوره 2010-1960 پس از تعدیل ناهمگنی های غیرطبیعی موجود در داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، بیشتر نمایش نوسانات و روند کما بیش یکنواخت سری های دما و سازگاری آن ها با آنچه که در سطح جهانی اتفاق افتاده است، می باشد. به علاوه تخمین جدیدی از روند منطقه ای دمای کمینه و بیشینه سالانه در ایران را بعد از کشف نقاط ناهمگن طبیعی و غیرطبیعی داده های 33 ایستگاه همدیدی کشور که دوره 2010-1960 را پوشش می دهند، ارائه می دهد. 22 ایستگاه دیگر با طول دوره کمتر، برای تایید تغییرات و نوسانات در دوره های مشترک آماری و به عنوان شاهد مورد استفاده قرار گرفتند. به دلیل مشابهت نتایج آزمون های همگنی و جلوگیری از پیچیده سازی مطلب، کار ارزیابی همگنی فقط بر اساس نتایج حاصل از بررسی آزمون همگنی استاندارد نرمال (SNHT) از نوع مطلق، ، نظریات کارشناسی و استفاده از فراداده ها انجام گردید. نقاط ناهمگن تعیین، و موارد طبیعی و غیر طبیعی آن تفکیک گردیدند. پس از تعدیل ناهمگنی های غیر طبیعی سری های زمانی دما، نشان داده شد که کشور می تواند به ده زیر ناحیه برحسب نوسانات، تغییرات و روند دمایی یکنواخت طبقه بندی شود. هم چنین نشان داده شد که کشور ایران با دارا بودن اقلیم های متفاوت، ضمن افت و خیز های نسبی یکنواخت، شاهد روند افزایشی میانگین دماهای کمینه و بیشینه سالانه به ترتیب با نرخ هایی حدود 5/0-4/ و 3/0-2/0 درجه سلسیوس بر دهه بوده است. روند های منفی ارائه شده و هم چنین تفاوت نرخ روند های مشاهده شده در ایستگاه های مجاور و هم اقلیم در مطالعات قبلی صرفا به علت جابجایی و تغییر در شرایط محیطی ایستگاه ها بوده است. نادیده گرفتن این ناهمگنی های دمایی در مطالعات قبلی ، خطاهایی در مشخصه های آماری و عدم قطعیت هایی در روندهای دراز مدت را نیز به دنبال داشته است.
ارزیابی همگنی سری های زمانی دمای بیشینه و کمینه سالانه و فصلی (مطالعه موردی ناحیه خزر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل دقیق سری های زمانی دما یکی از بحث های مهم در بررسی تغییرپذیری اقلیم و تغییر اقلیم می باشد. برای این منظور سری های زمانی مورد استفاده باید همگن باشند. سری های دمای حداکثر و حداقل سالانه و فصلی 5 ایستگاه همدید در ناحیه خزر که دارای آمار طولانی مدت می باشند مورد بررسی قرار گرفتند. در این تحلیل از دو روش مستقیم و غیرمستقیم استفاده گردید. در روش مستقیم از شناسه تاریخی ایستگاه استفاده گردید. در روش غیرمستقیم از دو روش آزمون همگنی نرمال استاندارد مطلق و نسبی استفاده گردید. نتایج نشان می دهد ناهمگنی از روش آماری با شناسه تاریخی ایستگاه مطابقت دارد. در بین روش های آماری آزمون همگنی نرمال استاندارد نسبی مناسب تر از روش همگنی نرمال استاندارد مطلق است. ارزیابی همگنی بین سری های زمانی سالانه و فصلی دمای حداقل و حداکثر نشان می دهد که سری های زمانی دمای حداقل ناهمگنی بیش تری نسبت به سری های زمانی دمای حداکثر دارند. مقایسه نتایج همگنی بین سری های زمانی دمای بیشینه و کمینه فصول سرد و گرم نشان می دهد که سری های زمانی دمای فصول سرد نسبت به عوامل ایجاد ناهمگنی پایدارتر می باشند. در تعدادی از ایستگاه ها، جابجایی ایستگاه در سری های زمانی دمای حداکثر سالانه و فصلی باعث ایجاد ناهمگنی نشده است.
الگوی معماری منابع انسانی دانش محور بر اساس بهره مندی از مزیت شبکه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی و تبیین ویژگی های شبکه و کارکردهای منابع انسانی مربوط به هر شبکه با استفاده از معماری منابع انسانی به منظور ارتقای یادگیری دوجانبه در شرکت ساپکو است. روش تحقیق این پژوهش تبیینی- توصیفی و جمع آوری داده مبتنی بر مطالعات کمی (پرسشنامه ای) است که در سه مرحله انجام می شود. پس از مطالعات نظری، در مرحله نخست، پرسشنامه معماری به منظور تفکیک مشاغل میان مدیران و معاونان شرکت ساپکو توزیع شد. بعد از تفکیک مشاغل و مشخص شدن اینکه کدام مشاغل در کدام گونه معماری قرار می گیرد، پرسشنامه شبکه که برحسب تراکم، همگنی و اعتماد طراحی شده است، میان هرگونه از مشاغل توزیع شد. سپس پرسشنامه کارکردهای منابع انسانی که برحسب پاداش، ارزیابی عملکرد، آموزش و توسعه طراحی شده است، میان مدیران و معاونان توزیع گردید تا نوع مناسب کارکردهای منابع انسانی برای هرگونه مشخص شود. داده های حاصل از مطالعات کمی (پرسشنامه ای) از طریق تحلیل استنباطی و با استفاده از تی تک نمونه (تی استیودنت) آزمون شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که مشاغل دانش محور دارای تراکم و همگنی متوسط هستند، ولی اعتماد درون گروهی و برون گروهی بالایی دارند. مشاغل قرار گرفته در گونه معماری شغل محور دارای تراکم، همگنی و اعتماد درون گروهی بالایی هستند، درنهایت میان کارکنان موجود در گونه هم پیمانان نیز تراکم و همگنی پایین و اعتماد برون گروهی بالا به دست آمد که با تشخیص ویژگی هر کدام از انواع معماری مدیران با دید بهتری می توانند برای کارکنان خود برنامه ریزی کنند. همچنین مشخص شد که در انواع شبکه باید کارکردهای منابع انسانی طوری باشد که دوجانبه گرایی در سازمان ارتقا یابد.
مقایسه تطبیقی کیفیت سکونت د ر بافت های شهری (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
47 - 60
حوزه های تخصصی:
ساخت تحقیق از نوع کیفی، روش تحقیق از نوع تحلیلی – توصیفی و هدف کاربردی جهت ارتقا کیفیت محیط های مسکونی می باشد. با جمع بندی متون نظری و تکنیک تحلیل محتوا، مدل مفهومی تحقیق بر اساس مؤلفه کالبدی (معیارهای هم جواری، ضوابط ساخت، دسترسی و خدمات) مؤلفه اجتماعی (معیارهای اعتماد، مشارکت و تعاملات اجتماعی) مؤلفه فرهنگی (معیارهای علاقه به مسائل فرهنگی و تحصیلات) مؤلفه اقتصادی (معیارهای درآمد و مالکیت) و مؤلفه روانی- ذهنی (معیارهای پاکیزگی، هویت، امنیت، زیبایی و آرامش) تدوین شد. بر اساس شاخص های این مدل پرسشنامه ای با 98 سؤال تدوین، روایی پرسشنامه با بهره گیری از اساتید علوم اجتماعی و پایایی با روش آلفای کرونباخ تأیید شد. پرسشنامه در جامعه آماری 384 نفر (فرمول کوکران) به طور تصادفی – طبقه ای توزیع، نتایج به وسیله آزمون همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون خطی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان از همبستگی زیاد بین متغیرهای مؤثر بر کیفیت سکونت دارد.