فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۰۱ تا ۲٬۳۲۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
باغ نظر سال هفدهم اردیبهشت ۱۳۹۹ شماره ۸۳
15 - 30
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با گسترش جوامع انسانی و ارتقای نیازهای اجتماعی بشری، ضرورت حضور در فضاهای جمعی و شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر ارتقای حس دلبستگی به مکان، جهت انجام برخی از فعالیت های انسانی از اهمیت زیادی برخوردار شده است. از بین رفتن حس دلبستگی، جدایی افراد از یکدیگر و کمبود تعاملات اجتماعی در کنار سایر معضلات شهری ماحصل دید مدرنیستی به فضا است. هدف تحقیق: طبقه بندی مؤلفه های کیفی سازنده فضاهای جمعی در مجتمع های مسکونی با تراکم متوسط شهر تهران و استخراج مؤلفه های کیفی کالبدی، فعالیتی و ادراکی و ارزش گذاری آنها در مقیاس مجتمع مسکونی و همچنین نحوه و میزان تأثیرگذاری مؤلفه های کالبدی در ایجاد حس دلبستگی به مکان هدف اصلی این پژوهش است. روش تحقیق: روش این پژوهش، ترکیبی کمی-کیفی است. به کمک راهبرد علی- مقایسه ای، میزان تأثیر ویژگی های کالبدی فضاهای جمعی مسکونی بر حس دلبستگی ساکنان بررسی شد. به منظور انجام آزمون تجربی و مطالعات پیمایشی، پس از برداشت میدانی براساس مقیاس، طبقه و شکل همنشینی فضای باز و بسته، گونه های متفاوت مجتمع های مسکونی انتخاب و از طریق بازدیدهای منظم روزانه به شیوه ثبت رفتاری و تکمیل ۳۶۱ پرسشنامه به همراه تحلیل (رگرسیون) چند متغیره از طریق راهبرد همبستگی و تحلیل مطالعات کمی با استفاده از نرم افزار SPSS19، به آزمون چندین مؤلفه و ویژگی های شخصیتی و رفتاری استفاده کنندگان پرداخته شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که مؤلفه های کالبدی اعم از «انسجام و وحدت»، «محرمیت»، «مدیریت تسهیلات و نظارت»، «عناصر طبیعی و سبز»، «غنای بصری» و «قابلیت جهت یابی و خوانایی» به ترتیب اولویت، بیشترین تأثیرگذاری را بر حس دلبستگی به مکان دارند. بنابراین طراح به عنوان خالق فضا با انتخاب مقیاس و چیدمان بلوک ها توأمان با طراحی ساختار فضاها منجر به تغییر در میزان حس دلبستگی افراد ساکن در آینده می شود.
ارائه دو روش جدید در ترسیم گره و مقایسه ی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله دو روش جدید پارامتریک برای ترسیم گره ارائه شده است. روش های متداول رسم گره، شامل روش سنتی (روش زیر ساختی شعاعی) و هانکین، پارامتریک نیستند. این محدودیت باعث ایجاد پیچیدگی و زمان بر بودن ترسیم گره می شود. برای رفع این محدودیت، روش های پیشنهادی ما جهت رسم گره پارامتریک است. با توجه به آن که احتمال آسیب به اطراف یک نقش هندسی نسبت به مرکزش بیشتر است، در زمان مرمت با رسم نقوش از مرکز و تعریف خطوط شکل به گونه ا ی پارامتریک بر اساس طول دهانه ی مرکزی، می توان از مرکز، سایر قسمت هایش را نیز رسم کرد که این امکان در روش های پارامتریک پیشنهادی وجود دارد. در این مقاله سوال اصلی این است که آیا می توان با استفاده از دو روش پیشنهادی قسمت های آسیب دیده ی یک گره را بازیابی کرد که نتایج، حاکی از رضایتبخش بودن این روش و همچنین کاهش پیچیدگی های محاسباتی رسم گره است. هدف از این تحقیق، یافتن راه های جدید برای رسم گره می باشد، مطالعه ی این پژوهش کتابخانه ای و روش آن یافته اندوزی و تحلیل محتوا، جستجو در روابط ریاضی و مثلثاتی خطوط گره، یافتن الگوریتم مناسب برنامه نویسی برای گره و نهایتاً ترسیم گره ی مورد نظر می باشد. نتایج این پژوهش، حاکی از یافتن دو روش جدید قابل اجرا برای ترسیم گره بر روی سطوح مستوی و منحنی است که در مرمت گره های سنتی کاربرد خواهد داشت. مقایسه ی روش های ارائه شده با روش های متداول کنونی نشان می دهد روش های پارامتریک پیشنهادی، پیچیدگی محاسباتی را کمتر نموده به طوری که در روش پیشنهادی دوم کاربر می تواند با استفاده از تعداد اضلاع شمسه ی گره و طول دهانه ی مورد نظر، گره را به راحتی رسم کند. در مقایسه ی دو روش پیشنهادی، امکان ویرایش ترسیم گره با جابه جایی نقطه ی برخورد از میانه به مکان دیگر و یا تبدیل یک نقطه به دو نقطه روی یال چند ضلعی ها، حسن روش اول نسبت به روش دوم می باشد.
آسیب شناسی طرح های آماده سازی زمین و روندهای اجرایی
منبع:
هویت محیط دوره اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴
23 - 38
حوزههای تخصصی:
آماده سازی زمین به عنوان یکی سیاست های اصلی توسعه یِ زمین در دهه 1360 در قوانین مرتبط با اراضی شهری تعریف شده و در پی آن تعاریف آماده سازی زمین و طرح آماده سازی در قوانین و دستورالعمل های مرتبط تبیین شده و مورد توجه برنامه ریزان شهری قرار گرفته است. تحلیل اسناد و برنامه های موجود در زمینه یِ طرح آماده سازی زمین و روندهای اجرایی آن در ایران، از بی توجهی به تحولات مفهومی زمین و دگرگونی های یادشده و پیمودن مسیری غیرروش مند در تعیین و تحلیل اهداف و مشکلات حکایت دارد. مقصود اصلی پژوهش، ردیابی مشکل های ناشی از تهیه و اجرای طرح های آماده سازی زمین است و با توجه به ویژگی های مشکل هایی که عموماً این برنامه ها با آن ها روبرو هستند و تعدد و تنوع ذی نفعان درگیر در آن ها نیاز به اختیار روشی است که بتواند به ردیابی مشکل های مورد نیاز تمام ذی نفعان بپردازد. از این رو روش فرایند انتخابی مورد استفاده در این پژوهش مشکل یابی هدف مند است که در آن فرصت اعلام نظر ذی نفعان متفاوت فراهم می گردد و در این میان نقش پژوهشگر از یک سو جمع بندی و فراتحلیل نظرات ذی نفعان متفاوت در فرایند تهیه و اجرای آماده سازی است که با به کارگیری فنون گردآوری و تحلیل داده ها هم چون تحلیل محتوای موضوعی انجام می گردد و از سوی دیگر فراهم آوردن چارچوبی برای ابراز نظر و دستیابی به همرأیی است که از طریق تسهیل گری در فرایند منتخب میانجی گری مشارکتی انجام می شود. در نهایت آسیب های اصلی فرایند تهیه و اجرای آماده سازی مورد شناسایی قرار گرفته و در سه محور، پیشنهادهای کلان بر اساس روش مشکل گشایی گروهی ارایه شده است.
باغ ایرانی، هستیِ نوشونده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایشِ تعدد و گوناگونی مطالعاتِ باغ ایرانی علیرغم فواید بسیار، به علت کم توجهی به چارچوب نظری حاکم بر آنها منجر به بروز جدال هایی شده که پیش از اعتبار بیرونی هر یک، مربوط به اعتبار درونی آنهاست. در این زمینه یکی از مسایل مهم، معنایِ «مقدس» بودنِ باغ به مثابه بهشت است. از این رو مسئله قدسی بودن به عنوان «دست آوردی آسمانی» که الگویی ثابت با توانایی ایجادِ گسترده تغییرات است یا انکار قدسی بودن و محدود کردن آن به واقعیت های فیزیکی و سایر اندیشه ها، به روشنی در میان مطالعاتِ باغ ایرانی تفاوت گذاری نشده، به همین سبب مخاطب از جنبة حکمت باغ ایرانی با ابهام روبه رو است. هدف مقاله دسته بندی مطالعات باغ ایرانی بر اساس چارچوب نظری حاکم بر آنهاست؛ تا با تمرکز بر مسئله «قدسی» بودن و تشریح اینکه «پیدایشِ یک بارة باغ ایرانی با لحاظِ عقلِ امروز بسیار بعید است»، اعتبار درونی آنها را بررسی کند. از این رو با دسته بندی مطالعات موجود در چهار ساختار اصلی «اسطوره ای»، «جوهر ثابت»، «انکار جوهر» و «جوهر متحرک»، به تحلیل آنها جهت شناسایی و رفع تناقض ها پرداخته می شود. روش کار، استدلال منطقی از نوع فرهنگی/گفتمانی و شامل دو مرحله است. اول، مطالعات کتابخانه ای و استدلال برای تبیین اعتبار درونی. دوم، تفسیر رابطه ای جدید میان یافته ها و مقایسه با هنر شعر فارسی جهت تبیین اعتبار بیرونی. نتایج نشان می دهد باغ های ایرانی همچون شاعران متعدد هنر فارسی در سطوح مختلف، فهم های متعددی از خصلت شاعرانگی ایرانی هستند که استعلا یافته اند. خصلتی که حاصل «فهمی از سازوکار عالم» در چرخه ای از نهفتگی-اشتداد-فعلیت (حرکت جوهری) است. نمودِ احساسیِ این فهم در یکی از قلعه های رفیعش از نگاه مولانا «حضور مداوم خداوند» است. وجه منحصربه فرد هنرمند باغ ساز ایرانی، التفات او بر این حضور مداوم است. تغییرات پدیده ها در باغ که حواس مادی تا مفهومی را اغناء می کنند، سرمستی از این «نگاه آیه نگر» است که نمود مهرورزی آن ارزش «قدسی» می یابد. کیفیتِ باغ ایرانی از «تکوین» زیبایی ها و منافع عالم ماده به ماورا «استعلا» یافته و نه اینکه ثابت و از پیش وجود داشته باشد.
نقش عناصر منظر (آب و بستر جغرافیایی) در شکل گیری باغ بحرالارم بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باغ های کرانه جنوبی دریای خزر از نمونه های برجسته باغ سازی ایرانی است که بر خلاف باغ های کویری ایران تضاد چندانی با محیط اطراف ندارد. مسئله پیش رو در تحقیق حاضر عدم شناخت و معرفی باغ های کرانه جنوبی دریای خزر و عوامل تأثیرگذار در شکل و هندسه آنان است که به دلیل آثار اندک به جا مانده از این باغ های تاریخی، مطالعه و پژوهش چندانی در این خصوص صورت نگرفته است و تنها می توان به توصیفات پراکنده تاریخی و سفرنامه های سیاحان اروپایی و تصاویر اندک از آنها اشاره کرد. بسیاری از باغ های دوره صفوی با الگوی هندسی و فضایی منطبق بر الگوی باغ ایرانی در این ناحیه احداث شده است و تفاوت آنها با باغ های نواحی مرکزی و جنوب ایران تنها در جزییات و نحوه استفاده از عناصر طبیعی است. لذا شناخت این باغ ها به عنوان گونه ای ویژه از باغ ایرانی در کنار سایر گونه های کالبدی ضروری به نظر می رسد. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به استناد کتب و تصاویر تاریخی در ترکیب با روش نمونه موردی به صورت برداشت میدانی و با هدف شناسایی خصوصیات باغ بحرالارم بابل انجام می شود و نقش عناصر طبیعی را در این باغ با اصول باغ ایرانی مقایسه می کند. مقاله حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که نقش عناصر منظر از جمله آب در شکل باغ بحرالارم به چه صورت بوده است؟ در پاسخ فرضیه پژوهش بر این تأکید دارد که حضور گسترده آب در منطقه و تعامل کامل باغ با بستر، سبب ایجاد گونه ای از باغ به نام باغ-جزیره شده است. بازشناسی تصویری با توجه به شواهد تاریخی، نقل قول های مورخین و سیاحان و وضع موجود باغ حاکی از این است که باغ بحرالارم باغی جزیره ای است که با توجه به شرایط مناسب اقلیمی و فراوانی آب در منطقه احداث شده است. پهنه وسیع آبی و تعبیه کل باغ در جزیره مرکزی از نمونه های ویژه در باغ های ایرانی است. احترام به آب و ارزش آن در نزد ایرانیان علی رغم عدم توجیه اقلیمی، سبب شد که موقعیت فوق به صورت یک باغ و اقامتگاه و تفریح گاه سلطنتی درآید، وجود این باغ دال بر تنوع کالبدی باغ ایرانی با حفظ اصول اصلی آن است.
واکاوی حس مکان در آفرینش و پایداری معماری دستکند روستای کندوان
حوزههای تخصصی:
روستای کندوان در شهر آذربایجان شرقی از توابع اسکو یکی از مناطق گردشگری این شهر می باشد. معماری صخره ای کندوان از نظر فرم و شکل معماری جزو معماری دستکند می باشد که در درون کران های سخت با ایجاد حفره در داخل سنگ ها به وجود آمده است. وجود اقلیم سرد آذربایجان شرقی و مقاومت بالای این سنگ ها نشان می دهد که معماری صخره ای و دستکند روستای کندوان جزو معماری پایدار نیز می باشد. که از لحاظ زمین شناسی بریک توده آذر آواری قرار دارد که فرسایش طبیعی دره کندوان موجب شکل گیری سازه های کله قندی آن شده است. معماری روستایی کندوان بیانگر آن است. معماری بومی ساختمان هایی را بنا می کند که عملکرد آنها بر خواسته از نگرش آنان می باشد. معماری صخره ای جزئی از معماری پایدار است که حاصل تلفیق سکونتگاه های بشری با طبیعت می باشد. اگرچه این نوع معماری، برگزیده معماری و توسعه پایدار شناخته شده است، ولی به دلیل ویژگی های خاص جغرافیایی و توپوگرافی آن در هرجایی قابل استفاده نمی باشد. لیکن بررسی ویژگی های این نوع معماری از نظر ساختار، عملکرد حرارتی، فرم معماری، چگونگی سازگاری با شرایط محیطی و تعدیل شرایط درونی می تواند راهی به سوی استفاده کاربردی ویژگی های آن در معماری امروز ی و تطابق با اهداف توسعه پایدار باشد.
تحلیل ساختار فضایی حمام قبله (خانم) بر مبنای قوانین گشتالت
حوزههای تخصصی:
یکی از راههای برقراری ارتباط با محیط پیرامون ادراک بصری می باشد ، مکتب روانشناسی گشتالت در زمینه ادراک بصری بسیار تاثیرگذار است. زیرا دستگاه عصبی انسان ساده ترین طرح در هر وضعیت را بر می گزیند و این امر در کالبد ، پلان و هندسه حمام ایرانی قابل مشاهده است. ولی تا کنون از این منظر به بررسی و مطالعه حمام ایرانی پرداخته نشده است. در این پژوهش، حمام قبله (خانم) که بنایی به یادگار مانده از دوره صفوی می باشد و تا امروز نیز به مردم خدمات ارائه می دهد، مبنای مطالعه قرار گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی با رویکردی کیفی می باشد. همینطور هدف کلی از نوع کاربردی بوده و به دنبال بررسی میزان حضور قوانین گشتالت در این حمام می باشد. این مقاله به تحلیل ساختار فضایی حمام قبله بر پایه اطلاعات کتابخانه ای و میدانی می پردازد به این ترتیب که ابتدا داده های پژوهش در زمینه ساختار فضایی بنا استخراج شده و سپس تحلیلها بر اساس قوانین گشتالت بر روی داده های برداشت شده صورت می گیرد. در نتیجه تحلیل های انجام شده مشاهده گردید که قوانین گشتالت تاثیر بسزایی در ساختار کالبدی و فضایی حمام قبله داشته است.
بررسی نقش انضباط اجتماعی در آرام سازی ترافیک معابر شهری (مورد مطالعه منطقه 12 تهران)
حوزههای تخصصی:
معابر شهری، حلقه های واسط ورشته های ارتباطی بناها وسایر فضاهای شهری است، که اگر با دقت موردتوجه قرارگیرد، بیشترین کارکرد را در زندگی شهری داشته وهمچنین حیاتی ترین نقش ها را برای پویایی یک شهر رقم می زند.نقش انضباط اجتماعی بر ارام سازی در معابر شهری، بسیاری از مشکلات توسعه ای وزیست محیطی و معضلات روانی و اجتماعی را در شهرکاهش میدهد. روانسازی جریان ترافیک و لذت بخش نمودنِ گشت و گذار و تحرک در شهر به واسطه انضباط اجتماعی الهامبخش و صحیح، امکانپذیر است. پژوهش حاضر از نوع مطالعات ارزیابی آثار اجتماعی وفرهنگی پروژه های شهری است، که به ارزیابی آثار اجتماعی وفرهنگی انضباط در معابر شهری منطقه 12 تهران می پردازد، روش انجام این پژهش روش کمی پیمایشی و اسنادی است و تکنیک جمع آوری اطلاعات پرسشنامه است و در مواردی برای توصیف اقدام مداخله ای از تکنیک های مصاحبه و مشاهده نیز استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را ساکنان اطراف پروژه تشکیل میدهند که از 381 نفر از آنها از طریق ابزار پرسشنامه اطلاعات جمع آوری شده است. نتایج نشان می دهد که افراد مورد مطالعه از مشکلات ترافیکی آگاهند، تبعات گستردة آن را به عنوان یک مسأله عام می دانند و معتقدند که ترافیک به یک مسأله اجتماعی در شهر تبدیل شده است و از این رو حاضرند برای کاهش این خسارات، هزینه هایی را نیز بپردازند . افراد مورد مطالعه، از میان اجزای سه گانه انسان، تکنولوژی و طبیعت در مسأله ترافیک، مهمترین مشکل را در بعد انسانی (رفتار ونظم انضباط رانندگان و عابرین)و اجزای محیط و تکنولوژی را در مراتب بعدی می دانند.
حاکمیت برنامه بازآفرینی بافت ناکارآمد شهر تهران با رویکرد شبکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبحث بافت های ناکارآمد و توجه به بهبود فضای زیستی در نواحی فرسوده شهری یکی از مباحث پیچیده و چند وجهی در حوزه شهرسازی و مدیریت شهری به شمار می رود. نظر به اهمیت بازآفرینی بافت ناکارآمد شهری تاکنون قوانین و مصوبه های زیادی سعی در ایجاد شرایط و تسهیل امور مربوط به آن داشته اند، اما با این وجود به نظر می رسد پیشرفت چندانی در این حوزه صورت نگرفته است. یکی از دلایل قابل ذکر، ماهیت چند تخصصی و متنوع پروژه ها همراه با حضور ذی نفعان متعدد از نهادهای خصوصی و عمومی در حوزه بازآفرینی بافت ناکارآمد است که هماهنگی و هم راستایی عملکرد این ذی نفعان موجب پیچیدگی فرایند بازآفرینی می شود. در واقع می توان گفت که بازآفرینی بافت ناکارآمد شهری دارای خصوصیات یک طرح1 است که شبکه ای از ذی نفعان در اجرا و پیش برد اهداف آن دخیل هستند و مطابق مطالعات پیشین یکی از مهم ترین عوامل در پیش برد این طرح ها مسئله حاکمیت ذی نفعان آن است. لذا شناخت حاکمیت این شبکه و نقد آن می تواند در موفقیت این طرح ها تأثیرگذار باشد. به این منظور، این مقاله با استفاده از روش گروه های کانونی میزان تعامل بین هر دو ذی نفع شناسایی شده را کمی سازی می کند و سپس با استفاده از روش تحلیل شبکه اجتماعی که ابزاری قدرتمند برای شناسایی و تحلیل ابعاد مختلف شبکه ها محسوب می شود، شبکه قدرت حاکم بر سازمان ها و نهادهای مرتبط با برنامه بازآفرینی شهر تهران را به منظور بررسی میزان تعامل که یکی از مهم ترین ملزومات حاکمیت این شبکه هاست، مورد بررسی قرار می دهد. در انتها با تمرکز بر ادبیات موضوع و تطبیق نتایج حاصل از تحلیل شبکه اجتماعی با شرایط مطلوب، ضعف های وضع موجود را بررسی و رویکرد مناسب حاکمیت را پیشنهاد می کند.
بررسی و تحلیل وضعیت شهر شاد و شناسایی تعیین کننده های آن در فضاهای کوچک شهری (مطالعه موردی: شهر روانسر)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
15 - 28
حوزههای تخصصی:
تأمین و ارتقای سطح شادی و نشاط شهروندان از مهم ترین ارکان کیفیت زندگی در فضاهای شهری است که طی دهه های اخیر، توجه روزافزون متخصصان و برنامه ریزان شهری را به خود جلب نموده است و به عنوان یکی از مهم ترین اهداف دولت ها و سازمان ملل مطرح شده است. هدف مطالعه کمی و کاربردی حاضر که ترکیبی از روش های توصیفی تحلیلی و اکتشافی انجام گرفته است، بررسی و تحلیل وضعیت شهر شاد و شناسایی تعیین کننده های آن در فضاهای کوچک شهری است که به صورت مطالعه موردی در شهر روانسر از توابع استان کرمانشاه انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل 7122 نفر سرپرست خانوار است که با استفاده از روش های محاسبه حجم نمونه، 364 نفر به عنوان نمونه آماری برآورد گردید و نمونه ها به روش کاملاً تصادفی انتخاب شده اند. ابزار اصلی پژوهش برای جمع آوری داده های میدانی، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی و پایایی آن به تأیید رسیده است. نتایج پژوهش نشان داد در میان شاخص های سه گانه شهر شاد (شاخص های اجتماعی، کالبدی و اقتصادی) میانگین شاخص اجتماعی با مقدار 124/3، به صورت معناداری بیشتر از میانگین مبنا (عدد 3) بوده است و میانگین دو شاخص کالبدی و اقتصادی به ترتیب با مقادیر 608/2 و 587/2، به صورت معناداری کمتر از میانگین مبنا بوده اند. نتایج بررسی وضعیت کلی شهر شاد نشان داد میانگین محاسبه شده با مقدار 788/2 به صورت معناداری، پایین تر از حد متوسط بوده است. در خصوص تعیین کننده های شهر شاد نتایج نشان داد به واسطه چهار عامل کلیدی شناسایی شده 956/61 درصد از وایانس متغیر وابسته تبیین شده است. این عوامل و درصد واریانس مقدار ویژه آن ها به ترتیب اهمیت عبارت اند از: پایداری فیزیکی کالبدی (041/21)، پایداری اجتماعی فرهنگی (4/16)، پایداری اقتصادی (151/13) و پایداری زیست محیطی (356/11). به نظر می رسد عوامل شناسایی شده زیرمجموعه عامل کلان "مدیریت یکپارچه و کارآمد شهری" هستند و ارتقای این عامل، به عنوان منشأ اصلی اکثر سیاست گذاری ها و برنامه ریزی ها، می تواند در تحقق شهر شاد در محدوده مطالعاتی تأثیر بسزایی داشته باشد.
بازشناسی شهرسازی و معماری اسلامی ایران با رویکردتئوری آشوب و قانون فازی (مطالعه موردی : شهر یزد، میبد، تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با نگرش به شهر های اسلامی در دوره های مختلف زمانی از اوایل اسلام تا اوایل دوره قاجار همواره متوجه می شویم پویایی1 فضا در شهر های گذشته مسلمانان، تفاوت اصلی آنها با فضای شهری دوره های قبل از اسلام و معاصر در ایران بوده که از طریق پیچید گی سازمان یافته حاصل شده، این پیچیدگی در یک سیستم باز اتفاق افتاده و اجزای آن (فراکتال ها) با یک منطقی در طی زمان های متمادی تکامل و رشد یافته، منجر به توسعه درونی در یک سیستم شهری شده اند که نظمی پنهان را در فضای آشوب شهری به همراه داشته اند. در بافت شهری گذشته ، نظمی پنهان در فضای شهری، توسعه شهر را در حریمی مشخص سامان می داده و مشارکت های مردمی در تحقق این مهم نقش اصلی ایفا کرده است. همین موضوع از محوری ترین مباحث پایداری شهری است. این پژوهش سعی دارد با مطالعات اسنادی و تطبیقی ، با رویکرد تئوری آشوب2(هندسه فراکتال، منطق فازی و فضای آشوب)، به عنوان یک تئوری سیستمیک، عوامل پویایی و پیچیدگی3، غیر خطی بودن، نظم پنهان و خودسازماندهی فضایی را -که از مشخصات یک فضای آشوب در یک سیستم زنده است- در هنجارهای شهری و معماری گذشته اسلامی از جمله قوانین خصوصی گرایی و دولتی و قوانین موروثی اسلامی بررسی کند تا با دستیابی به تعاریف مشخصی از انسجام و پیچیدگی، نظم پنهانی موجود در شهر های کهن، عدم یکپارچگی و نا هماهنگی شهر های معاصر را که در حریمی نامشخص رشد می یابند را بازشناسی کرده، درنهایت در راستای تحقق پایداری شهری و معماری، عامل رشد درون زا که ناشی از فرهنگ و جهان بینی ایرانی- اسلامی بوده و خود سازماندهی حاصله از مشارکت های مردم در تمام جنبه های زندگی شهری را که در یک سیستم زنده به فعالیت می پرداختند را به جای تخصص گرایی معرفی می کند.
ارایه روشی به منظور تحلیل و الگوبرداری از رنگ جداره ها در منظر فضاهای شهری تاریخی مورد پژوهی : میدان نقش جهان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۷ شماره ۵۹
43 - 56
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : رنگ به عنوان یک محرک محیطی، ابزاری برای بیان احساسات انسان و بازتابی از فرهنگ ملل مختلف شناخته می شود . بنابراین شناخت ویژگی های رنگ در منظر شهری، با هدف به کارگیری بهینه آن و خلق محیط ها و فضاهای شهری پاسخ ده، ضروری به نظر می رسد. بهره گیری ناآگاهانه، بدون مطالعه و غیر تخصصی از رنگ و عدم توجه به تأثیرات آن بر انسان، منجر به ایجاد فضاهایی در شهرها می گردد که پاسخگوی نیازهای کاربران نیست. از دیگر سوی نمونه های ارزشمندی از فضاهای شهری تاریخی در ایران موجود است که هر یک مجموعه ای بی نظیر در زمینه خلق کیفیت های محیطی محسوب می شوند و شناخت و الگوبرداری از منظر رنگی این فضاها می تواند حاوی آموزه های مفیدی برای فضاهای شهری معاصر باشد. هدف پژوهش : بر این اساس هدف پژوهش حاضر دستیابی به روشی به منظور برداشت، تحلیل و الگوبرداری از رنگ در منظر فضاهای شهری تاریخی، با استفاده از دانش روز به جای روش های مرسوم دستی و قدیمی جهت ثبت و ضبط اطلاعات رنگ محیط است. به گونه ای که این روش اقتصادی و در عین حال به لحاظ صحت نتایج، قابل اعتماد بوده؛ تا در گام بعد بتوان به اصول و الگوهایی دست یافت که قابل کاربست در منظر فضاهای شهری معاصر باشد. روش تحقیق : با توجه به هدف پژوهش، این پژوهش در حوزه پژوهش های کاربردی جای می گیرد و نخست با مروری بر مبانی نظری و پیشینه مطالعات در زمینه رنگ، از میان روش های معمول، پژوهشگران به ترکیبی از استفاده از ابزار دیجیتال و نرم افزارهای پردازش تصویر دست یافتند که اهداف پژوهش را برآورده می ساخت. در گام بعد میدان نقش جهان با توجه به پیشینه تاریخی و اهمیت ویژه آن به عنوان یک فضای شهری مطلوب، انتخاب شد تا ضمن آزمون روش فوق، نتایج کاربردی مورد نیاز نیز استخراج شود. سیستم رنگ مورد استفاده در این پژوهش نیز، سیستم CIELab است و در بخش تحلیل از روش نوار رنگ بهره برده است. نتیجه گیری : یافته ها نشان داد در میدان نقش جهان استفاده از رنگ های سازگار با اقلیم که در عین حال از لحاظ صفات و ویژگی های رنگ، در گروه رنگ های دارای هارمونی مشابه هستند به عنوان رنگ های اصلی جداره های فضا همراه با استفاده همزمان از گروه رنگ های دارای هارمونی مکمل با رنگ های اصلی زمینه برای خلق کیفیت هایی نظیر تنوع و غنای بصری، خوانایی و تأکید بر نقاط شاخص و آستانه ها به گونه ای که هماهنگ با مفاهیم فرهنگی رنگ در زمینه موجود نیز هستند، پاسخی مناسب به مسئله نحوه استفاده از رنگ در فضاهای شهری است.
مقدمه ای بر مفهوم وانواع شفافیت در هنر و معماری معاصر غرب
حوزههای تخصصی:
بررسی مبانی نظری شفافیت در هنر و معماری معاصر غرب موضوع این پژوهش می باشد. اهمیت این موضوع، بیشتر از آن روست که با بررسی مقایسه ای نگرش ها و دیدگاه ها پیرامون مفهوم شفافیت در دوره معاصر مبانی شکل گیری این مفهوم و انواع آن با هدف نیل به تعریفی دقیق و ساختاری عینی از مفاهیمی ذهنی و تئوریک، تبیین گردد. این مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و اطلاعات آن از طریق کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری شده است. بر اساس نتایج حاصله از تحلیل یافته ها؛ به نظر می رسد مبادی شفافیت را می توان در ابتدای مدرنیته و در هنر نقاشی از کوبیسم تا به فوتوریسم و کانستراکتیویسم و آثار دی استیل، کاندینسکی، موهولی ناگی و ماله ویچ جستجو کرد که با چنین رویکردی به خاستگاه و مبانی نظری شفافیت و البته بر اساس تحلیل بناهای آغازین عصر مدرن مفهوم شفافیت در کالبد بنا و معماری را می توان به 8 گروه تقسیم بندی نمود؛ شفافیت واقعی، شفافیت یک طرفه، شفافیت دوطرفه، صفحات شفاف، شفافیت پدیداری دوبعدی، شفافیت پدیداری سه بعدی، شفافیت در معنی، شفافیت ترکیبی؛ که در مصالح و نوع گشایش تجلی یافته و در حیطه گذر و کنترل نور و البته روشنایی معنی دار می باشد و در شفاف بودن ساختمان های معاصر غرب تأثیر بیشتری دارند.
تاثیر امنیت و فضای جنسیتی بر افزایش حضور بانوان در فضای شهری(نمونه موردی: پارک بانوان شیراز)
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری بستری است که فعالیت ها، رفتارها و روابط اجتماعی فرهنگی انسان ها با یکدیگر در آن شکل می گیرد. آنچه اهمیت دارد تاثیر محیط فیزیکی و کالبدی شهر در حضور اجتماعی زنان به همراه امنیت آن ها در شهر است. امنیت یکی از اساسی ترین نیازهای هر جامعه است؛ که زنان به عنوان نیمی از جمعیت جامعه گروه آسیب پ ذیری هستن که امنیت آن ها از راه های گوناگون در معرض تهدید قرار دارد. امنیت اجتماعی در بستر جامعه شکل می گیرد و هدف آن حفظ، تداوم، تعامل و شرایط قابل پذیرش برای گروه ها و افراد است. سهم بانوان در اوقات فراغت بسیار کمتر از مردان است و امکانات تفریحی، ورزشی و فراغتی آنان نیز بسیار کمتر و محدودتر می باشد؛ چرا که نگرش های حاکم بر جامعه در خصوص چگونگی گذران اوقات فراغت بانوان تاکنون به صورت سنتی بوده است. از آن جایی که بانوان نقش حیاتی تربیتی، آموزشی در خانواده، را ایفا می کنند؛ لذا توجه به سلامت جسمی و روحی بانوان بسیار مهم بوده است. هدف مقاله ی حاضر بررسی ارتقا امنیت اجتماعی در افزایش حضورپذیری بانوان در فضاهای شهری است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش کیفی از نوع توصیفی- تحلیلی است. در این مسیر از طریق مطالعات کتابخانه ای، بازدیدهای میدانی نخست متغییرهای موضوع مورد مطالعه قرار گرفته اند، در ادامه با مصاحبه هایی که با بانوان صورت گرفت؛ نقاط قوت و ضعف باغ بانوان مشخص شد. نتایج حاصل از این مقاله بیان می دارد که امنیت عنصر کلیدی در تدوام حضور بانوان در عرصه های اجتماعی است.
تأثیرجغرافیای سیاسی و مدیریت شهری در رشد فیزیکی و هنر عمومی شهرها
حوزههای تخصصی:
شهرها نظام های اجتماعی- فضایی هستند که از ابعاد مختلف طبیعی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، و نهادی تشکیل شده اند. در این بین، بعد سیاسی و نهادی به دلیل داشتن قدرت و سازوکار کنترل دیگر ابعاد حیاتی شهر، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به همین دلیل، مناسبات سیاسی و قدرت و تاثیر آن در توسعه فضایی شهر، همیشه مورد توجه جغرافیدانان بوده است. در همین راستا، مسایل شهری در قالب انگاره های حاکم بر جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک نیز مورد توجه قرار گرفته است. جغرافیای سیاسی با رویکرد غالباً درون شهری، نقش رویکردها و تصمیم گیری های سیاسی را در پیدایش و حل مشکلات شهری عمدتاً در قالب مدیریت سیاسی شهر بررسی می کند. جغرافیای سیاسی شهر پدیده های سیاسی- فضایی شهر را در کانون مطالعات خود قرار داده و نقش فرایندهای سیاسی اداره امور شهر را در هدایت، کنترل و شکل دهی فضا و سازمان فضایی شهر مورد توجه قرار می دهد. همچنین در ژئوپلیتیک، تاثیر و تاثرات ناشی از تعاملات، ارتباطات و کارکردهای فراشهری از جنبه اثرگذاری بر جریان قدرت سیاسی مورد مطالعه قرار می گیرد. البته این امر به معنی کم توجهی به نقش تعیین کننده پدیده ها و عوامل درون شهری در قدرت سیاسی در سطوح ملی و شهری نیست. در ژئوپلیتیک، شهر به عنوان یک کانون قدرت با قابلیت اثرگذاری گسترده در سطوح مختلف سرزمینی، مورد توجه است. بازیگران سیاسی همواره در راستای کسب قدرت سیاسی به شهر نظر ویژه دارند. از این رو مدیران شهری به عنوان بخشی از بازیگران سیاسی شهر، بدون آشنایی و یا توجه کافی به جغرافیای سیاسی و عوامل ژئوپلیتیکی شهر نمی توانند موجبات توسعه و اداره مطلوب شهر را فراهم نمایند. هدف مقاله حاضر تبیین فلسفی – مفهومی جغرافیای سیاسی شهر و فراهم نمودن چارچوب مناسبی برای مطالعه مدیریت شهر با قرار دادن هنر عمومی در مباحث جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک و نقش آن در توسعه مدیریت شهری است. از این رو در این مقاله شکل گیری فضاهای شهری تحت تاثیر ساختار و تصمیم گیری های سیاسی و عوامل مختلف طبیعی و انسانی درون و برون شهری در تولید قدرت سیاسی مورد توجه واقع شده است.
یافته هایی نوین پیرامون تاریخگذاری: مسجد جامع شاهرود
منبع:
اثر پاییز ۱۳۸۱ شماره ۳۵
حوزههای تخصصی:
منظر فرهنگی باغستان سنتی قزوین : بررسی مفاهیم پایه و تحلیل عناصر و خصیصه ها در حوزة کالبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظر فرهنگی مفاهیم مختلفی را در تعامل انسان با محیط زیست، تداوم تاریخی، مظاهر فرهنگی و سنت های بومی منتقل می کند. واژة فرهنگ در تعاریف پایه بیان کنندة رابطة مردم با محیط به منظور آبادانی و حضور ارزش های ملموس و غیر ملموس بوده و وجه مشترک میان مفهوم منظر و دارایی های فرهنگی است. هدف از این مقاله بررسی یکی از آثار ثبت شدة میراث فرهنگی یعنی باغستان سنتی قزوین با رویکرد منظر فرهنگی است. فرضیة پژوهش طرح مفاهیم مشترک منظر فرهنگی و باغستان یعنی تعامل خردمندانة مردم با محیط طبیعی و مدیریت هوشمندانة آب برای امرار معاش در طول تاریخ است که بر پایة تعاریف پایه و مراجع جهانی تبیین می شود. برای اثبات این فرضیه شواهد موجود از رابطة میان انسان و محیط در باغستان تحلیل می شود. به طور مثال باغستان به روش کشت مختلط به شیوة غرقابی در فصل بهار توانسته است موانع محیطی همانند سیلاب رودخانه های فصلی را به منابع جهت آبیاری تبدیل کند و با گونه های درختان بومی مقاوم در برابر اقلیم سخت در طول تاریخ محصولات با ارزشی همانند پسته و بادام، انگور و زردآلو تولید کند. دو خصوصیت بارز باغستان سنتی قزوین یعنی تداوم تاریخی و بروز خصوصیات بوم شناختی فرضیة پژوهش را تقویت می کنند. بدین ترتیب در دسته بندی های ارایه شده در مراجع جهانی باغستان زیر مجموعة منظر متداوم یا منظر بومی تاریخی قرار می گیرد. سهم اصلی پژوهش تحلیل خصیصه ها و عناصر منظر فرهنگی باغستان با کمک مراجع جهانی همانند مرکز میراث جهانی یا بنگاه بوستان های ملی است. این عناصر به شکل چند جانبه در سه دستة کلی طبیعی، پوشش گیاهی و سیستم های اکولوژیکی، مصنوع شامل سازماندهی فضایی، مسیرهای حرکت، سیستم های آبیاری، و ساختارها و اشیا و خصیصه های انسانی و مدیریتی، شواهدی برای رابطة مستقیم میان مردم و بستر طبیعی باغستان ارایه داده و به هم پیوستگی هوشمندانه ای را میان یکدیگر به نمایش می گذارند. به عنوان مقاله ای در حوزة معماری این پژوهش عناصر محیط مصنوع را با جزییات بیشتری ارایه کرده است. در نتیجه گیری بر لزوم حفاظت از باغستان سنتی قزوین با رویکرد منظر فرهنگی به شکل نگهداری از کلیة عناصر شاکلة به هم پیوسته و همچنین ضرورت نظارت دراز مدت بر سلامت عناصر معرفی شده در این مقاله تأکید شده است. این پژوهش از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ نحوة گردآوری اطلاعات از نوع توصیفی- تحلیلی محسوب شده و به لحاظ نوع داده ها از نوع کیفی است.
معرفی اثر-واژهنامه قنات
حوزههای تخصصی:
بازار تاریخی شهر قزوین و روند شکلگیری آن
منبع:
معماری شناسی آذر ۱۳۹۷ شماره ۳
27-36
حوزههای تخصصی:
بررسی چگونگی شکل گیری بازار قزوین و ویژگی معماری کاروانسراها و پاسخ به این پرسش که روند شکل گیری بازار چگونه است؟خصوصیات معماری کاروانسراهای آن چه می باشد؟ موضوع این تحقیق است. اهمیت این تحقیق بر این است که علاوه بر شناسایی شهر از نظر اقلیم و بناهای موجود، به بررسی موقعیت بازار و عناصر آن در شهر بپردازیم. در این تحقیق با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، ابتدا منابع مکتوب مرتبط با موضوع به شکل اسنادی گردآوری شده و سپس با بررسی و تحلیل بناهای موجود، ویژگی های کالبدی آن ها تحلیل و تبیین شده است.که در این راستا جداولی ارائه شده است که در آن ها ویژگی، تصاویر، پلان، مقاطع کاروانسراها طبقه بندی و مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که روند شکل گیری بازار از دوره صفوی آغاز و تا دوره پهلوی ادامه داشته است. بیشتر بازارها یک راسته اصلی و شکل خطی دارند، اما بازار قزوین دارای تناسبات مرکزی است و راسته هایی تقریباً مستقیم دارد که این راسته ها، شکل شطرنجی پیدا کرده اند و به نظر می رسد، به شکل آگاهانه ای ایجاد شده اند که کاروانسراهای بزرگ و فضای خیابان از عناصر هویتی آن به حساب می آیند. بیشتر کاروانسراهای آن در دوره قاجاریه و در دو طبقه با حجره هایی در اطراف حیاط شکل گرفته اند که با ورودی های متعدد به مجموعه بازار راه دارند.