فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۸۴۱ تا ۴٬۸۶۰ مورد از کل ۷٬۶۵۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه فقدان راهبردهای مناسب جهت طراحی معماری فضاهای آموزشی که بتواند بستر مناسبی جهت تحقق تعلیم و تربیت اسلامی به وجود آورد، مشهود است. یکی از علل این مسئله عدم توجه به مبانی نظری صحیح و جامع در زمینه شناخت انسان و نیازهای او، اهداف تعلیم و تربیت و قابلیت های فضای معماری جهت بسترسازی برای آن می باشد. این پژوهش با توجه به هدف تعلیم و تربیت اسلامی که رسیدن انسان به کمال و دستیابی به «حیات طیبه» است، هدف غایی فضاهای آموزشی را بسترسازی برای این امر در نظر گرفته است. با توجه به این که حیات آدمی ساحات گوناگون داشته و می بایست برای تحقق حیات طیبه به همه آن ساحات توجه داشت، این رویکرد در ارائه اصول معماری فضاهای آموزشی نیز تسری داده می شود. در این راستا برای تعریف ابعاد حیات انسان، از تعریف امام علی (ع) که نفس آدمی را دارای چهار مرتبه، (نامی نباتی، حسی حیوانی، ناطق قدسی، کلی الهی) دانسته، بهره گیری شده و ساحات حیات و نیازهای انسان بر اساس ابعاد نفس او به صورت چهار ساحت مادی، روانی، عقلانی و روحانی تعریف می شود. سپس اصولی را که در زمینه تعلیم و تربیت مرتبط با کمال هریک از این مراتب نفس است، با مراجعه به منابع اسلامی (قرآن و روایات معصومین (ع)) استخراج نموده است. روش این پژوهش، استدلال منطقی بوده و به صورت توصیفی-تحلیلی به طبقه بندی راهبردها در چهار دسته متناظر با ساحات حیات انسان پرداخته است. در این مقاله تلاش شده است با مطالعه قابلیت های فضای معماری که در بسترسازی تحقق هر یک از مراتب نفس انسان می توانند ایفای نقش کنند، اصول و راهبردهایی برای معماری فضاهای آموزشی جهت کارایی بیشتر این فضاها ارائه گردد.
تبیین چارچوب مفهومی عدالت فضایی در برنامه ریزی شهر ی با محوریت مفهوم عدالت در مکتب اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال پنجم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
75-84
حوزههای تخصصی:
تسلط نظام سرمای هداری برفضاهای شهری، شهرها را با چالش های بسیاری روبرو کرده است که یکی از مهمترین این چالش ها، ب یعدالتی فضایی و نابرابری در توزیع خدمات در شهرهاست. این چالش ها، در دهه 1960 و 1970 میادی توسط اندیشمندان شهری نئومارکسیست همانند هنری لوفور، مانوئل کاستلز و دیوید هاروی شناسایی و مورد نقادی قرار گرفت. پی شقراولان عدالت در فضاهای شهری به دلیل وابستگی شان به مکاتب بشری و همچنین داشتن نگاه ت کبعدی و ایستا، نتوانستند تا کنون به یک چارچوب مفهومی از عدالت در فضاهای شهری برسند؛ این در حالی است که در آموزه های مکتب اسام، مفهوم عدالت، یک مفهوم پویا و چندجانبه بوده و عدل و حق لازم و ملزوم هم به حساب آمد هاند و عدالت به عنوان یک ابزار مهم برای رساندن حق به صاحب واقعی اش معرفی شده است. این تحقیق از نوع توسع های بوده و در آن از روش تحلیل منطقی استفاده شده است. هدف تحقیق، ارائه چارچوب مفهومی از عدالت اسامی در فضاهای شهری است. برای تبیین این چارچوب از شش معیار " برابری فرص تها، آزادی، نیاز، اصل تفاوت، استحقاق، منفعت عمومی " استفاده شده است که این معیارها از متون علمی و اسامی استخراج شد هاند. چارچوب مفهومی ارائه شده بیشتر متوجه محتوای برنام هریزی شهری است تا فرآیند آن.
همسازی سازه و معماری در راستای جانمایی بهین ه تکیه گاه ها به روش الگوریتم ژنتی ک (نمونه موردی: پوشان ههای با فرم آزاد، طراحی شده بر اساس هندسه گره ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال پنجم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
65-75
حوزههای تخصصی:
بهره گیری از هندسه در پیمایش همساز میان فرم، ایستایی و تناسبات، ب هعنوان اصلی جاری در تعاملِ سازه و معماری سنتی ایران همواره برقرار بوده است. شناخت رفتار هندسیِ اجزا در مسیر ایجاد اتحادِ ارگانیک میانِ سامانه های کالبد، فضا و زمینه، موجب شک لگیری بازخوردی یکپارچه به عوامل مؤثر در پایایی مجموعه م یگردد. گره های ایرانی بر مبنای ،y و x قیودِ هندسی موجود در ساختار و تناسبات خویش، به عنوان واحدهای مدولار، قابلیت توسعه و گسترش در محورهای با حفظِ همسازی میان ارز شهای بصری و کارایی عملکردی را دارا م یباشند. با توجه به روندِ نظم پذیریِ ساختارِ گره های برای حفظ کارکردِ سه بعدیِ مجموعه سازه ، مسئله ای قابل بحث ،z ایرانی در محورهای اشاره شده، انتقال این نظم در محور است. از این رو، مقاله حاضر نخست به بررسی نحو ه استفاده از پارامترهای مولدِ هندسه گره با استفاده از نرم افزار کدنویسی گرافیکی گر سهاپر پرداخته، سپس با معرفی روش الگوریتم ژنتیک، مجموع ه حاصل از تولید فرم های مختلفِ منتج از هندس ه گره را به عنوان جمعیتی از ژن های قابل تحلیل معرفی می کند. در این راستا، فرایند جانمایی بهین ه تکیه گاه ها، با حفظ کارکردِ سه بعدی میان اجزا، در مسیر دستیابی به هندسه ای کارآمد از فرم گره را پیش می گیرد. بر همین اساس، پس از تحلیل همزمانِ فرم و سازوکارِ متعاقب ساز های ب هوسیله افزونه کارامبا، جمعیت برتر از مجموع ه ژن های معرفی شده، گزینش گردیده و بهین هترین حالت جانمایی تکیه گاه ها، در شرایطی که اجزای سازه دارای تنش حداقل هستند، گزینش م یشود. در ادامه نیز با بررسی عملکردِ حالت بهینه و نمون های منتظم در جانمایی تکیه گاه ها رفتار متعاقب هر دو حالت نسبت به انتقال بار به پی، مورد بررسی قرار م یگیرد. با استناد به نتایج این پژوهش، م یتوان ای نگونه برآورد نمود که سازوکار هندسی در گر ههای ایرانی، با تعریف قیود خاص، موجب کنترل رفتار یکپارچه و کارکردِ چند بعدی میانِ پارامترهای کیفی نظیر هندسه منعطف جهت طراحی سازه های پوششی و پارامترهای کمّی همچون رفتار متناسب با نیروها می گردد. این بازخوردِ همساز میان معماری و سازه در جانمایی بهین ه تکیه گاه ها که به مدد روش الگوریتم ژنتیک حاصل می گردد، کاهش تنش در اجزای سازه و همچنین پایاییِ حدا کثری سازه را همراه با صرفه اقتصادی در مصالح مورد استفاده، در کنار حفظ ارزش های معماری ب هدنبال خواهد داشت.
تداوم فضایی در معماری معاصر ایران بررسی میزان تأثیرپذیری معماری معاصر ایران از معماری غرب و معماری ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال پنجم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
52-67
حوزههای تخصصی:
تداوم فضایی و به طور خاص تداوم میان بیرون و درون مفهومی است که بشر از ابتدا به دنبال تجلی آن در آثار معماری بوده است. در هر دوره از تاریخ معماری شاهد ظهور اصولی جدید هستیم که سعی در برقراری تداوم فضایی به شکلی مناس بتر از قبل دارند. رد پای این اصول را می توان در عصر حاضر و در آثار معماران مدرن نیز پیگیری کرد. پیشرفت فناوری، رهایی معماران از قیدوبند اصول کلاسیک گذشته و بسیاری از عوامل دیگر موجب شد که عالی ترین نوع تداوم فضایی در این دوره به ظهور برسد. در معماری سنتی ایرانی نیز توجه به تداوم فضایی قابل درک است و مانند سیر تاریخی معماری جهان برای رسیدن به تداوم بیشتر میان فضا، در این نوع معماری نیز شاهد تلاش برای برقراری تداوم مناس بتر میان فضاها هستیم، اما برخلاف تداوم در معماری مدرن که بیشتر به دنبال تداوم بصری و فیزیکی است. تداوم فضایی در معماری ایرانی یک حرکت روحانی و معنوی است. بر همین اساس موضوع موردبررسی این مقاله آن است که ببیند معماری معاصرا یران ب هعنوان وارث گذشته پربار خود، درزمینه برقراری تداوم فضایی تا چها ندازها صول معماری سنتی ایرانی را ارتقا بخشیده و از سوی دیگر تا چه حد از معماری مدرن متأثر بوده است
نقش مصالح پیاده راه بر خرداقلیم فضاهای باز – تحقیق میدانی در محوطه دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کفس ازی معابر نقش مهمی در کنترل جزیره گرمایی در زیر لایه تاج شهر دارد. آگاهی از ویژگی های مختلف کفپوش که موجب کاهش اثر جزیره گرمایی می شود، یکی از راهکارهای مفید و کارآمد در کنترل شرایط گرمایی فضاهای باز است. این مقاله به منظور روشن شدن اهمیت نقش کفپوش ها در کنترل دمای محیط فضاهای باز، ضمن معرفی ویژگی های اصلی سطوح روکار، اثر مصالح مختلف به کار رفته در کفپوش معابر پردیس دانشگاه کاشان را بررسی می کند. به کمک دستگاه هواشناسی همراه، دستگاه دمای تر کروی(WBGT) و دوربین مادون قرمز، دمای محیط و دمای سطح در دو لایه اقلیم خرد و اقلیم محلی برداشت شده و با انتخاب نمونه هایی از روکارهای مختلف در مکان های با سایبان و بدون سایبان در دو فصل گرم و سرد سال، شرایط موجود مطالعه شده است. در خاتمه، اثر سایبان بر کاهش تابش معکوس شبانه و تعدیل شرایط گرمایی، اثر سطوح سبز به عنوان سطوح کاهنده گرما، اثر سطوح تیره اسفالت و سطوح خاکی واقع در مکان های وسیع بدون سایبان، همچنین اثر سطوح خیس و نشت پذیر بر دمای محیط و تعدیل شرایط گرمایی در دو فصل گرم و سرد کاشان معرفی شده است.
تحلیل قدرت ذینفعان کلیدی در فرآیند سیاست گذاری طرح جامع تهران (1378- 1390)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵
139 - 158
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله شناسایی ذی نفعان کلیدی، منافع، منابع قدرت و نحوه تعامل آنان در فرآیند سیاستگذاری طرح جامع تهران (1386) است. رویکرد این پژوهش، رویکرد حکمروایی شهری بوده که در آن امکان حضور ذی نفعان مختلف در فرآیند تصمیم گیری و دستیابی به منفعت جمعی فراهم می شود. مسئله این تحقیق با توجه به رویکرد مذکور، برهم خوردن تعادل قدرت میان ذی نفعان کلیدی در فرآیند تهیه، تصویب و اجرای طرح جامع بوده که ابعاد مختلف کیفیت زندگی در شهر تهران را تهدید کرده است. یافته های این پژوهش که از طریق 22 مصاحبه نیمه ساختاریافته با نخبگان حوزه مدیریت شهری در نهادهای مختلف گردآوری شده، نشان می دهد که فرآیند سیاستگذاری طرح جامع تهران با دو نوع انحصارگرایی مواجه بوده است: 1) انحصارگرایی نهادی و عملکردی در نهادهای قدرت شهری و عدم تحمل یکدیگر؛ که این نوع از انحصارگرایی انواع مختلفی را در برمی گیرد نظیر انحصارگرایی های حرفه ای، علمی و دانشی، اطلاعاتی 2) انحصارگرایی ساختاری (منتج از ساختارهای تحمیل کننده و فرسایشی نظام شهرسازی)؛ این شکل از انحصارگرایی در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و حقوقی به نهادهای مدیریت شهری تحمیل می شود به گونه ای که این نهادها باید در درون این ساختار متمرکز و انحصارطلب فعالیت کنند. این دو نوع انحصارگرایی یکدیگر را تقویت کرده و تبعات آن، نامتعادل کردن محیط و فرآیند سیاستگذاری کلان مدیریت شهری تهران و آسیب جدی به منافع عمومی، سرمایه ها و ثروت های همگانی شهر تهران است.
An Analysis of Natural Ventilation Function in Vakil Bazaar(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Despite the similar performance of Bazaar1 in different cities of Iran, there are some the skeletal differences between markets in different climates. The Bazaar roof protects customers against natural events in any climate. The ceiling height and the sitting down of the Bazaar`s floor are determined based on the need for air circulation and movement in various climates. Hence, combination of all the factors would shape the market. Natural ventilation and cooling air are one of the major factors determining the market shape in hot and dry areas. This study aims to analyze the function of natural ventilation concerning direct and indirect effective elements and their impacts on market shape in hot and dry city-Shiraz. For this purpose, Vakil Bazaar is chosen. In this research, a combination of descriptive and case methods are applied analytically, a field which determines the wind and air function based on the dominant wind and other elements affecting the natural ventilation of Shiraz` Vakil Bazaar that in the end achieve factors to providing favorable comfort in this place.
چیدمان فرهنگ: سازه های آبی آرمان شهر شوشتر
حوزههای تخصصی:
: از مستندات تاریخی درمی یابیم دشت خوز از هزاره های پیش از میلاد مورد توجه اقوام بسیاری قرار گرفته و اولین ساکنان آن ایلامیان بوده اند، که اربابان این منطقه محسوب می شدند. پارسیان نیز پس از آنها به این دشت کوچ کرده، و با رضایت ایلامیان در دشت سکونت گزیدند. از این روی میان این اقوام ارتباطات نزدیکی پدید آمد که باعث درآمیختن سُنن و اعتقادات آنها گردید. این باورها در سنن بعدی نیز ادامه می یابد.
شوشتر یکی از کهن شهرهای دنیا، با معنای لفظی «خوبتر»؛ در منطقه ای نیمه صخره ای برپا شده و ساختار آن به گونه-ایست که میان دو رود دست ساز بسان جزیره ای محاط شده است. پیوند دیرینه این شهر با آب و معنویت، یادآورِ باورهای آب در ایران باستان است.
ساخت تصفیه خانه آب دنیا و شبکه آبرسانی شهری را به عیلامان نسبت داده اند، که پس از آنها هخامنشیان با ساخت رودهای دست ساز و شبکه آبرسانی زیرزمینی این رویه را تکرار نمودند. حال پرسش این است که:
1- هدف هخامنشیان از ساخت این شبکه آب رسانی عظیم زیرزمینی در کنار پایتخت شوش چه بوده است؟ چرا این سیستم پر هزینه را در پایتخت بکار نبردند؟
ساختار اصلی شوشتر بر اساس ترکیب آب و باغ بنا شده است. با تطبیق معابد چغازنبیل و آناهیتا بیشاپور با شهر شوشتر پیرامون این سوال، به پرسش دیگری نیز برمی خوریم:
2- ساختار اصلی شوشتر، می تواند دلیلی بر طراحی آرمان شهر باشد؟
در این پژوهش برای پاسخ گویی به این پرسش ها به بررسی جلوه های باغ سازی- نحوه آبرسانی و شیوه زیرساخت های شهری شوشتر و تطبیق آن با دو گونه ی همسان(چغازنبیل و معبدآناهیتا) می پردازیم.
التقاط به مثابه سبک، رویکردهای نوین در معماری معاصر مسجد در مالزی
حوزههای تخصصی:
هنگامی که عناصر و اجزاء متنوع یک بنا که هر یک شاخصه سبک، دوره، فرهنگ و اقلیم مختلف هستند، در یک اثر معماری با یکدیگر ترکیب شوند آن اثر را التقاطی می نامند. واژه «التقاط» در ادبیات اغلب جوامع کهن دارای بار منفی است. علت این نوع ارزش گذاری را باید در تلقّی خاص جوامع سنتی از مفهوم «هویت» جستجو کرد. «هویت» در جوامع یاد شده به معنای «اصالت» است که با گذر زمان و در طی قرون و اعصار شکل می گیرد. همین هویت بصری رفته رفته نام «سبک» می گیرد. اما مفهوم «هویت» و «سبک» در هنر و معماری جوامع نوپا چگونه است؟ آیا معماری دینی مدرن اگر در امتداد سنت بومی نباشد « بی هویت » است؟ آیا «هویت» و «التقاط» می توانند در معماری مسجد به آشتی برسند؟ وام گیری عناصر بیگانه در معماری بومی دینی تا چه حد مجاز، مقبول، ممدوح یا نکوهیده است؟ آیا معماری التقاطی استعداد این را دارد که به سطح یک «سبک» ارتقا یابد؟ منظر شهرهای مالزی در دو دهه گذشته عرصه ظهور مساجدی با عناصر ترکیبی و التقاطی بوده است. برخی از این مساجد با حمایت دولت و با هزینه های هنگفت بنا شده اند و جایگاه بصری خاصی را در افق معماری و شهرسازی این کشور به خود اختصاص داده اند و از این رو نقدی جدی را طلب می کنند. مقاله حاضر بر این است که مفاهیم هویت و التقاط را در معماری معاصر مساجد مالزی مورد نقد و بررسی قرار دهد.
بررسی و تحلیل نظام پراکنش فضایی سکونتگاه های روستایی با تأکید بر عوامل محیطی و با استفاده از GIS، مطالعه موردی: دهستان درح شهرستان سربیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۴ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵۰
۱۳۵-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های روستایی در ایران با توجه به تنوع عوامل محیطی-اکولوژیکی از یک سو و تأثیر نیروهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی از سوی دیگر، برپا شده اند و طی سال های متمادی پراکنش فضایی خاصی پیدا کرده اند. در این ارتباط عوامل طبیعی از عناصر تأثیرگذار در الگوی استقرار و پراکنش سکونتگاه های روستایی بوده و در عین حال نقش مهمی نیز در ساماندهی فضایی نظام سکونتگاهی دارد. ساماندهی فضایی نظام سکونتگاهی در مفهوم آمایش سرزمین رابطه تنگاتنگی با الگوهای فضایی- کالبدی سکونتگاه های روستایی دارد. لذا روشن است که یکی از عوامل دستیابی به توسعه متعادل در نواحی روستایی، رسیدن به الگوی مناسب فضایی در نظام سکونتگاهی به طور کلی و سکونتگاه های روستایی به صورت ویژه می باشد. این پژوهش سعی در شناسایی پهنه های مناسب و نامناسب استقرار سکونتگاه های روستایی با توجه به مخاطرات محیطی، تشخیص میزان پایداری و ناپایداری این سکونتگاه ها جهت دستیابی به برنامه ای مناسب درپراکنش فضایی روستاهای بخش درح شهرستان سربیشه دارد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و روش تحقیق آن توصیفی – تحلیلی می باشد. اطلاعات مورد نیاز تحقیق نیز به شیوه اسنادی و مطالعات میدانی جمع آوری گردیده است. پس از شناسایی عوامل طبیعی مؤثر در شکل گیری و پراکنش سکونتگاه های روستایی، با توجه به داده های مکانی، آماری و توصیفی، ظرفیت ها ومحدودیت های موجود پراکنش در منطقه و نقشه پهنه بندی مکان های بهینه استقرار سکونتگاه های روستایی تهیه و در نهایت راهبردها و راهکارهای مناسب ساماندهی فضایی ارائه گردیده است. کلیه مراحل تجزیه و تحلیل اطلاعات و خروجی نهایی آن با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) صورت گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که عوامل طبیعی تأثیر بسیار مهمی بر استقرار وپراکنش سکونتگاه ها، در محدوده مورد مطالعه دارد. همچنین بر اساس داده های موجود، روستاها از نظر خطر پذیری به چهار گروه تقسیم شده اند که در راستای برنامه ریزی مناسب جهت دستیابی به توسعه پایدار و بر اساس نوع استقرار هر روستا، مؤثر می باشد.
نقش باغ درون شهری در شکل گیری قرارگاه های رفتاری، نمونه موردی : شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باغ از نوع مثمر و غیر مثمر یکی از اجزای الگوساز بافت درون شهری تهران بوده است، به این ترتیب که در ترکیب با اجزای دیگر شهری مانند مدرسه، تکیه، مزار، مسجد، سقاخانه ... و یا به صورت مجموعه ای از باغات متمرکز ( لکه های سبز عمده) سنت های ""تفرج درشهر"" و ""زیارت- تفرج"" را درشهر ثبات بخشیده است. فرضیه اصلی این نوشتار این است که ارسن های شکل گرفته در همسایگی باغات درون شهری که اغلب ریزدانه اند، دارای ""چگالی رفتاری"" بالاتری نسبت به پارک های شهری بزرگ مقیاس شکل گرفته در دوره ظهور مدرنیسم در تهران هستند. مزیت دیگر این باغ های درون شهری ریزدانه این است که در هماهنگی کامل با لایه مورفولوژیکی شهر تهران که متأثر از پنج رود دره مهم از شمال به جنوب شهر شکل گرفته و الگوهای سلسله مراتبی ساختاری و رفتاری تعریف شده ای را بنا به محل قرارگیری در ارتفاعات متفاوت رود دره ها ( خط الراس، خط القعر و دامنه) به علاوه پارادایم های فرهنگی یک جامعه ایرانی – اسلامی شکل داده اند. مقاله حاضر، تلاشی در جهت تبیین نقش باغ در شکل دهی به فضاهای جمعی شهری و دسته بندی الگوهای ساختاری براساس نقش باغ در مجموعه است. بر این اساس، عنصر واسطه باغ درالگوهای ترکیبی حاصل از مطالعه منظر شهر تهران ، در طول تاریخ به ویژه تا دوران پهلوی با نقش های متعددی به شرح زیر مشاهده شده است :
- مبدأ پیدایش تمدن
- نظرگاه
- تبدیل یک عنصر نمادین منظر به باغ
- باغ- یادمان اسطوره
- سنت باغ وقفی
- بستر سنت زیارت- تفرج
راهیابی گنبدخانه به مساجد ایران، روایتی از گسست و پیوست فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چهارطاق یا گنبدخانه از دوره ساسانی همواره در معماری ایران، نقشی پررنگ ایفا نموده است؛ به طوریکه پس از ورود اسلام نیز با وجود رواج مساجد شبستانی، به طور کامل کنار گذاشته نشده و به حیات خود ادامه می دهد. با این وجود، راهیابی تمام عیار گنبدخانه به مساجد ایران، در عصر سلجوقی صورت می گیرد. معماران ایرانی در سده پنجم، گنبدخانه را در قلب مسجد شبستانی جای داده و با استقرار ایوان ها در چهار سوی حیاط، مسجد چهار ایوانی را به عنوان الگوی رایج در ادوار بعدی شکل می دهند. البته این دستاورد، گسست فضای یکپارچه مسجد شبستانی و بروز برخی تعارضات کارکردی را نیز به همراه دارد؛ که سیر تکامل مسجد در دوران های بعد، تا حدود زیادی معطوف به حل آن می باشد. این مقاله می کوشد پس از تبیین چگونگی راهیابی گنبدخانه به مساجد ایران به روش تفسیر تاریخی، با تطبیق و تحلیل نمونه هایی از دوران سلجوقی تا قاجار، نشان دهد که چگونه معماران، علی رغم برخی دشواری های پیش آمده، سرسختانه کهن الگوی گنبدخانه را حفظ نموده و موفق می شوند از طریق ابداعات سازه ای و هندسی، گسست پدیدآمده را برطرف نموده و ضمن معرفی الگوی ایرانی مسجد، به یک دستگاه فضایی یکپارچه و متنوع دست می یابند. واژه های کلیدی
استفاده از متریک های منظر در بهسازی شبکه اکولوژیک شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر تئوری های مربوط به اکولوژی منظر درهای تازه ای به روی برنامه ریزی و طراحی منظر گشوده است. مفهوم شبکه اکولوژیک نیز از دستاوردهای این مبحث بوده و در ارتباط با غلبه انسان در محیط های طبیعی و تکه تکه شدن تدریجی آن به دنبال توسعه محیط زیست انسانی نمود می یابد. به همین جهت طراحان و اکولوژیست های منظر، این مفهوم را در جهت به کار بستن یک استراتژی فضایی بهینه در مقیاس های مختلف و نیز محیط های شهری مورد استفاده قرار می دهند. در این راستا متریک های منظر به عنوان ابزار مفید بررسی و بهسازی شبکه های اکولوژیک شهری به شمار می آیند. در مطالعه حاضر، هدف اصلی، ارایه راهکارهای بهسازی برای شبکه اکولوژیک شهر تبریز با استفاده از متریک های منظر است. در این راستا ابتدا عناصر تشکیل دهنده ساختار شبکه اکولوژیک شهر تبریز که شامل لکه ها و کریدورهای طبیعی و مصنوعی هستند، با استفاده از متریک های منظر به طور کمی بررسی شده و بدین ترتیب لایه های اکولوژیکی طبیعی و مصنوع آن با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست و متریک های منظر(شامل
CAP و MNN و NP) مورد شناسایی و آنالیز واقع شد. سپس تحلیل شبکه با روی هم گذاری این لایه ها صورت گرفته و این امر به درک شبکه اکولوژیک شهر انجامید. در نهایت پهنه بندی ساختار شبکه به صورت سه پهنه همگن و ارایه راهکارهای ارتقای آن برای هر پهنه در مقیاس شهری از نتایج این مطالعه است.
محدوده آسایش حرارتی در فضای باز مسکونی سنتی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال نهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۲۳
59 - 72
حوزههای تخصصی:
امروزه بحث توسعه همه جانبه همگام با توجه و توسعه مقوله محیط زیست مطرح می باشد. به عنوان یکی از ملزومات توسعه محدوده آسایش حرارتی را می بایست برای هر منطقه تعیین کرد. در این مقاله محدوده آسایش حرارتی در فضای باز مسکونی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. با توجه به قرارگیری بیشتر مناطق ایران در نواحی گرم و خشک و نقش تعیین کننده حیاط در خرد اقلیم به خصوص در مناطق کویری، خانه های سنتی شهر یزد به عنوان نمونه موردی انتخاب گردیدند. این پژوهش هماهنگ با مدل اشری و به روش توصیفی- تحلیلی محدوده آسایش حرارتی در فضای باز مسکونی یزد را مشخص می نماید. به همین منظور سه خانه سنتی به عنوان نمونه انتخاب گردیده و در نهایت محدوده حرارتی در فضای باز مسکونی تعیین گردید. بر این اساس میزان دمای خشک در محدوده آسایش حرارتی بنا بر نظر پرسش شوندگان میان 42/25 و 23/24 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 58/52 و 16/45 می باشد.
مقایسه تطبیقی فرایند شناخت و آفرینش- با تبیین جایگاه «حقیقت» و «ایده»- در هنر و معماری غربی و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال نهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۲۳
37 - 46
حوزههای تخصصی:
نوع شناخت و معرفت در هر جهان بینی، میزان «ماندگاری» اندیشه در آن جهان بینی را مشخص می سازد که در بازشناسی هنر و معماری اسلامی، غایت شناخت، «کشف حقیقت» و غایت خلق، «حصول ماندگاری» اثر است. هنرمند مسلمان، با تجلی «معرفت 1 حضوری» در«نفس»، «حقیقت» را به واسطه «هندسه» صورت بخشی می کند. اما هنرمند غربی در گذشته، «حواس» را ابزار کافی برای شناخت دانسته و اعراض ادراک شده در «نفس» را، به جای«حقیقت»، صورت داده است و در معاصر، با جایگزینی واژه «ایده 2 » به جای«حقیقت»، شناخت را نه در «حواس» بلکه در ذهن جستجو می کند. پژوهش حاضر با شناخت «شناخت شناسی» غربی و اسلامی، جایگاه مفاهیم «حقیقت» و«ایده» را در دو فرایند شناخت و خلق آثار نشان می دهد؛ تا علت ماندگاری آثار هنر اسلامی را در بستر زمان های مختلف و ناپایداری سبک های ایجاد شده در معماری معاصر غرب را در نحوه جهان بینی حاصله از شناخت شناسی هر یک تبیین نماید.
تحلیل محتوای مقالات بین المللی طراحی شهری طی دوره 8 ساله (2012 - 2005) میلادی: موضوع و روشهای پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال نهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲۴
79 - 86
حوزههای تخصصی:
با رشد و توسعه کمی و یکفی مجلات علمی، امروزه تحلیل محتوای مقالات منتشر شده از حیث موضوعی و رو ششناسی به عنوان دو الگوواره قدرتمند فرایند تحقیق، ضروری است. کشف موضوعات و رو ششناسی مقالات منتشر شده در حوزه طراح یشهری مهم ترین هدف این مقاله به شمار می رود. بدین منظور با استفاده از پایگاه اطلاعاتی SCOPUS مقالاتی که در عنوان آنها عبارت «طراح یشهری » آمده است، در بازه نمونه زمانی ) 2012 - 2005 ( که واجد جدید ترین رویکردهای نظری می باشد، جمع آوری و مورد بررسی قرار گرفت هاند. یافت ههای این نوشتار نشان م یدهد که مباحث طراح یشهری بو مشناختی و محیط زیستی واجد بیشترین میزان فراوانی موضوعی در میان 241 مقاله منتشر شده بوده و روش نمونه موردی نیز به عنوان پرکاربردترین روش تحقیق در میان مقالات به چاپ رسیده می باشد. استخراج 33 طیف موضوعی مورد کاربرد از جمله دیگر نتایج این مقاله به شمار م یرود.
طراحی فضایی محلات شهری با تأکید بر اصول دین اسلام در شهر ایرانی-اسلامی (مطالعه موردی : محله شهدای شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال نهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۲
41 - 52
حوزههای تخصصی:
شهر اسلامی مفهومی است که پژوهشگران متعدد، تحقیقات مختلفی برای رسیدن به آن انجام داده اند. حال آنکه ارائه الگو در سطح محله از دغدغه های موجود در این زمینه می باشد.از این رو الگوی ایرانی-اسلامی محله، درواقع اطلاق نقشه های کلی فضاهای از پیش تعیین شده در سطح محله با توجه به وضعیت موجود کالبدی است. هدف این پژوهش شناسایی ویژگی های کالبدی شهرهای ایرانی-اسلامی و ارائه یک الگوی فضایی از محله و ساختار آن بر اساس اصول دین اسلام، در شهرهای ایران می باشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده که در آن از روش تحلیل متن و محتوا در جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردیده است. از نتایج به دست آمده این پژوهش می توان به امتزاج داده های موجود در مکتب اصفهان و تحقیقات انجام شده و مطابقت آنها با اصول مبین اسلام اشاره داشت که می تواند در طراحی محلات شهری مورد استفاده قرار گیرد.
درآمدی بر مفاهیم ""بالاشهر"" و ""پایین شهر"" با تأکید بر حوزه های معنایی و تحلیل محتوای نگرش های مردمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با نگاهی به شهر، می توان نمود اختلافات طبقاتی، شکاف های اقشار مختلف جامعه، نابرابری ها و تفاوت های اجتماعی-اقتصادی، فاصله بین دهک های اقتصادی و مسایلی از این دست را در تمام اجزای آن از مردم و فرهنگ ها و خرده فرهنگ ها گرفته تا کالبد آن مشاهده کرد. مفاهیمی همچون بالا و پایین، شمال و جنوب شهر، این طرف و آن طرف رودخانه و ... هم مولود و هم مولد مسایل یاد شده اند که خود به مشکلاتی بزرگ در شهر و زندگی شهری بدل شده اند. این مفاهیم واژگانی آشنا در ادبیات روزمره مردم و مسئولین است؛ از نشانه ای برای بیان پایگاه اقتصادی-اجتماعی افراد تا موضوعی برای وعده و وعید. با این وجود، تاکنون در ادبیات علمی شهرسازی ایران به مفهوم شناسی این پدیده پرداخته نشده است. این پژوهش تلاشی است برای تحلیل محتوای مفاهیم بالاشهر و پایین شهر از جنبه های مختلف و سازمان دهی چارچوبی نظری و مبنایی برای تحقیقات آینده. بر این مبنا، پرسش های اصلی این پژوهش عبارتند از این که ""مفهوم بالاشهر و پایین شهر در حوزه معنایی زبان فارسی چیست؟"" و ""چه چیزی بالاشهر و پایین شهر را در ذهن مردم می سازد؟"".
برای نیل به اهداف تحقیق، سعی شد تا با دیدی همه جانبه نگر، به واکاوی این مفاهیم پرداخته شده و از پوسته های رویین و سطحی تا لایه های زیرین و عمقی آن شکافته شود. بنابراین با تکیه بر نظریات زبان شناسی پدیدارشناسانه، دو مقوله برای این بررسی در نظر گرفته شد؛ یکی «عناصر مفهومی» سازنده معنا و دیگری «معیارها»ی سازنده آن از دیدگاه مردم. در بررسی مفاهیم، چهار جنبه واژه شناسی، اصطلاح شناسی، استعاره شناسی و اسطوره شناسی، مورد توجه قرار گرفت. به منظور شناسایی عوامل و زمینه های مؤثر بر شکل گیری مفاهیم بالاشهر و پایین شهر از منظر مردم، از روش تحلیل محتوا بهره گرفته شد. اطلاعات این قسمت، از طریق مصاحبه شفاهی در شهر اصفهان، جمع آوری و از طریق تداعی معنا، تحلیل شدند.
نتایج بررسی بخش «عناصر مفهومی»، نشان داد که مفهوم محوری و درونی واژگان بالا و پایین در زبان فارسی، نوعی ارزش گذاری برای بیان انواع مقام ها و منزلت هاست. همچنین در بخش «معیارها»ی سازنده، با تحلیل محتوای نگرش های مردم، دو دیدگاه کلی تفکیک شد؛ یکی آن که وجه تمایز بالاشهر و پایین شهر را ناشی از عوامل محیطی می داند و دیگری، این تفاوت را از طریق معیارهای غیرمحیطی و مربوط به مردم محیط می داند. نتایج نشان داد که مردم برای تشخیص بالاشهر و پایین شهر، اغلب به معیارهایی اشاره می کنند که آنها را کمتر می توان به محیط نسبت داد.
بنابراین مفهوم بالاشهر و پایین شهر در تناظر با ارزش ها، مفهومی کاملاً نسبی است و یک تعریف ثابت از متغیرها و معیارها، نمی تواند همواره بر آن دلالت کند. این پژوهش، تلاش می کند تا از رهگذر بیان سیستمی و شامل «عناصر مفهومی» و «معیارها»، که در روابط متقابل با هم هستند، پدیده بالاشهر و پایین شهر را تشریح کند.
بازخوانی و تبیین ارتباط معنی و هویت مکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش مداوم شهرها و کاهش تعلقات مکانی و محلی به واسطه ظهور پدیده هایی چون جهانی شدن، لزوم پرداختن به چگونگی ارتباط افراد و مکان زندگی را بیش از پیش روشن نموده است. به نظر می رسد پرداختن به مفاهیم معنایی مکان یا به عقیده برخی نظریه پردازان تاکید بر ظرفیت شهر برای نمایش یکتایی خود و آنچه منجر به تقویت معنی در شهر می گردد، راه مواجهه با چالشهای عصر حاضر می باشد. از سوی دیگر پیوسته پرداختن به معنی و هویت مکان به عنوان دو مفهوم معنایی مکان به صورت متمایز و مجزا نگارندگان را برآن داشت تا به تبیین رابطه این دو مفهوم در بازخوانی از رویکردهای موجود به این مفاهیم بپردازند. در نتیجه هدف این مطالعه فراتر از یک بازخوانی و تحلیل، تبیین ارتباط این مفاهیم معنایی مکان با یکدیگر و بیان نقاط اشتراک و افتراق آنها می باشد. نوشته حاضر از سنخ مقالات مروری تحلیلی می باشد. در این راستا با بهره گیری از تکنیک مطالعات کتابخانه ای ابتدا به مرور نظریات مرتبط با هر دو مفهوم در دوره های مختلف و از دیدگاههای متفاوت پرداخته و در انتها به کمک تحلیل کیفی این نظریات، ارتباط این دو مفهوم از دیدگاه نگارندگان تبیین می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که رابطه ی این دو مفهوم به صورت تعاملی و چند سطحی با یکدیگر می باشد. در این رابطه، اصول مشترکی از قبیل تمایز، تداوم و ارتباط حاکم می باشند. در واقع، دستاورد تحقیق نقطه ی شروع چرخه ارتباطی معنا و هویت مکان را بازشناسی براساس اصل تمایز دانسته و سپس با عبور از سطح شناختی هویت مکان به سطح درونی هویت مکان بر اساس دو اصل تداوم و ارتباط می پردازد. به این ترتیب، پس از شکل گیری سطوحی از هویت، به منظور دستیابی به هویت غالب بایستی معانی متعددی با تکیه بر سه اصل مذکور پیرامون این هویتها شکل یابند. در مرحله نهایی نیز بازتولید معانی با محوریت هویت غالب صورت خواهد گرفت.