فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۴۱ تا ۴٬۴۶۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۵۸
۷۶-۶۳
حوزههای تخصصی:
سانحه بر روی کودکان تأثیرات منفی فراوانی دارد. هدف از احداث «فضاهای دوستدار کودک» بعد از سانحه، علاوه بر ایجاد شرایط مناسب فیزیکی و روانی که در بازتوانی سریع تر کودکان مؤثر خواهد بود، فراهم آوردن فرصتی برای کودکان در راستای شکل دادن و یا تغییر محیط اطرافشان است. شهر بم بعد از زلزله سال 1382 از نمونه هایی بود که رویکرد دوستدار کودک در بازسازی آن مورد توجه قرار گرفت و سازمان های دولتی، غیردولتی و بین المللی حامی کودکان در آن حضور یافته و «فضاهای دوستدار کودک» متعددی را احداث نمودند. هدف این مقاله ارزیابی تأثیرات ناشی از این فضاها بر روی استفاده کنندگان آن، بعد از گذشت 10 سال از زلزله است. از آنجا که ماهیت این پژوهش، تجزیه و تحلیل موردی بوده، روش تحقیق کیفی انتخاب شده و نویسندگان از روش اکتشافی، توصیفی، همراه با تحلیل محتوا جهت فرایند تحلیل داده ها استفاده نموده اند. داده های مورد نیاز از طریق بررسی مستندات و گزارش ها به دست آمد و همچنین در این پژوهش به منظور دستیابی به اطلاعات دست اول، سفرهایی به شهر بم انجام شد و مصاحبه های عمیق و نشست های گروهی، با حضور جمعی از افرادی که در هنگام زلزله سنشان بین 3-13 سال بوده است، به همراه والدینشان و همچنین مربیان فضاهای دوستدار کودک انجام شد. بدین ترتیب نظرات کودکان آن زمان (نوجوانان و جوانان فعلی) در ارتباط با فضاهای دوستدار کودک جمع آوری و تحلیل گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که با وجود آن که بیشتر کودکان از این گونه فضاها نسبتاً راضی بودند اما چالش هایی در زمینه های طراحی و نیز اقدام و عملکرد بهینه این گونه فضاها وجود دارد. به عنوان مثال در زمینه طراحی چنین فضاهایی، در نظر گرفتن تأثیر اقلیم در طراحی و نیز استفاده از دانش معماری بومی در این راستا، طراحی و تأمین مبلمان، معماری داخلی و تجهیزات مناسب برای کودکان، استفاده از چادر مقاوم و ضد آب و نیز طراحی چادرهای رنگی منقش به طرح های کودکانه و شاد از جمله خواست های کودکان در راستای طراحی بهینه فضای دوستدار کودک پس از سانحه در بم است. همچنین در زمینه اقدام و عملکرد، تأمین امنیت مسیرهای عبوری برای کودکان، بومی سازی فعالیت ها، تفکیک سرویس های بهداشتی و نیز افزایش فضای سبز در کنار فضای بسته از جمله راهکارهای پیشنهادی محسوب می شوند.
ارزیابی سکونتگاه های بومی گیلان بر محوریت زیست پایداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هفتم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
58-77
حوزههای تخصصی:
نگاه محتمل بر نقش اقلیم و شیوه ی ساخت در سکونتگاه های بومی گیلان؛ که براساس اصول همسازگرایی با اقلیم و حفظ آسایش محیطی ساکنین طرح ریزی شده است، می تواند به عنوان یک الگوی متغیر در پهنه ی جغرافیایی گیلان عمل نماید. این پژوهش به دنبال آن است تا در تحلیل کالبد یکی از سکونتگاه های شاخص و بومی گیلان در جغرافیای مرزی مناطق جلگه ای به صورت منحصر بر دو شیوه ی تحلیل- توصیفی با روش زاکس و شیوه ی تحلیل- مدل سازی با نرم افزار شبیه ساز انرژی دیزاین بیلدر به ارزیابی یک نمونه ی واحد بپردازد. بر همین اساس، استفاده از شیوه ی مطالعات کتابخانه ای بر توصیف مورفولوژی گیلان و ارائه مفاهیم پایه بر تکمیل شدن ادبیات موضوع به عنوان رکن اولیه مبانی نظری قلمداد می گردد. استفاده از شیوه ی مطالعات میدانی بربرداشت از سکونتگاه مورد نظر در مقیاس کلان و خرد با هدف تحلیل اقلیمی و کالبدی نمونه به عنوان پیش زمینه ی مدل سازی نمونه در غالب نرم افزار دیزاین بیلدر و جدول مطالعاتی زاکس کمک شایانی نموده است. در پایان این مطالعات نشان می دهد، همان گونه که آسایش محیطی در سکونتگاه های بومی گیلان برای ساکنین روستایی در گذر زمان امری بدیهی و ملزوم بوده است، امروزه با تاثیر گذاری تغییرات آب و هوایی در زمینه اقلیم معتدل و مرطوب در مقیاس کلان و خرد بر فضای زیست پذیر و تغییرات کلی در مصالح مصرفی ساختارهای مسکونی در پهنه ی روستایی،استفاده از نقش انرژی های طبیعی در تهویه طبیعی با عدم استفاده از انرژی های مصنوع ( سرمایشی و گرمایشی) امکان پذیر نخواهد بود و ترکیب هر دوسیستم انرژی طبیعی و مصنوع حتی در سکونتگاه های بومی اجتناب ناپذیر نمی باشد.
A Novel Approach to Perceiving Aesthetic in Traditional Houses and Bazars in Isfahan
حوزههای تخصصی:
Perception and employing our ancestors’ properties is of highest importance if the approach of our ancestor’s knowledge share be due to recreating creative designs in accordance to urban space and modern neighborhood. The fundamental needs of human or physical needs of architecture are adoptable because they seek to find a good framework to compare and rank different designs regarding the aesthetic aspects. Through this the strength and weak points in different architecture design particularly in local architecture of Iran can be specified. To do so, by examining Bazar and Timche and comparing and contrasting them with Maslow’s hierarchy of needs, the present study aimed to present a system to rank the aesthetic elements in them. Concepts such as introvert and extrovert in houses, linear and central structure, enclosure, geometry, and space that are the results of the elements of Bazar and Timche have some material and meaning qualities that can be ranked. The benefits to use such perspective by contributing tools such as hierarchy of basic needs provide us with having required confidence toward completeness of a design.
واکاوی معماری سنتی در دوره قاجار در عمارت دارالحکومه مفخم بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری عمارت دارالحکومه مفخم شهر بجنورد بعنوان یکی از بناهای شاخص معماری دوره قاجار، هم به لحاظ عملکردی و هم به لحاظ زیباشناسی، از غنای اصیل معماری ایرانی برخوردار بوده است. معماری این عمارت از عوامل فرهنگی، اجتماعی، تاریخی و هنری عصر خود بی نصیب نبوده و نمود عینی این اثرگذاری در تاروپود معماری عمارت از جمله در طراحی، پلان، تزئینات هنری و... قابل مشاهده است. از این رو مقاله حاضر سعی بر آن دارد تا علاوه بر بازشناخت کلی معماری این عمارت، اثرات معماری سنتی دوره قاجاریه را بر معماری عمارت دارالحکومه مفخم ، به ویژه در دو حوزه زیباشناسی و کارکردی را مورد بررسی قرار دهد. پژوهش حاضر به لحاظ روش شناسی از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که داده های آن به صورت مطالعه تطبیقی و مقایسه ای بین شاخصه های عمارت دارالحکومه مفخم و معماری دوره قاجاریه بوده و روش گردآوری آن در قالب مطالعات اسنادی و میدانی می باشد. یافته های کلی تحقیق نشان می دهد که با وجود برخی تاثیرگذاری معماری غرب در این دوران، کماکان معماری این عمارت بر پایه اصول بنیادین معماری ایرانی- اسلامی مانند اصل درون گرایی، محرمیت و...، و توجه به هنرهای اصیل ایرانی مانند تزئینات آجرکاری، کاشی کاری و نیز ساخت و احداث حوض خانه ها و ارسی ها و...، استوار بوده است.
تأملی در مفهوم و ارزش خلاقیت: ارزش خلاقانه معماری مبتنی بر الگو (مقایسه چارچوب ارزشی سنتی، معاصر و اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه خلاقیت مفهومی است که برخورداری از آن، به نوعی مرادف ارزشمندی شخص و عمل او شمرده می شود. این مفهوم ازآن رو که در حوزه ادبیات آموزشی و حرفه ای معماری بسیار موردتوجه بوده و جایگاه ویژه ای دارد، نه تنها زمینه برای تأمل در آن می گستراند، بلکه ضرورت بازاندیشی «معنا»ی آفرینش را هم ایجاد می کند. چنین وضعیتی در معماری پیش از مدرن مطرح نبوده است، لذا این سؤال اساسی طرح می شود که آیا عمل خلاقانه فی نفسه واجد ارزش است و اگر نیست، چه چیزی و چگونه آن را واجد ارزش می کند، با کدام مبانی سنجیده و در چه زمینه هایی و با چه حدودی تأیید یا نفی می شود؟ روش تحقیق براساس راهبرد تفسیری، به همراه استدلال منطقی و بهره گیری از مدل سازی مفهومی بوده است؛ به این ترتیب، یک ساختار نظری سه وجهی در نظر گرفته شده است. در وجه اول، بحث خلاقیت از دو منظر علمی و فلسفی ِسنت گرا و نوگرا تبیین شده است؛ وجه دوم دو مبحث «مفهوم» و «ارزش» خلاقیت را پوشش می دهد؛ وجه سوم مربوط است به نسبت موضوع با دو نوع از معماریِ «الگومدار» و «بدون الگو». درنتیجه و در تطبیق دو نگرش علمی و فلسفی مفهوم خلاقیت، ادعای منشأ «هیچ» برای خلاقیت، بر پایه ادبیات موجود، هم در نگرش سنتی و هم در رویکرد مدرن رد شده یا حداقل موردتردید واقع می گردد؛ درنتیجه، خلاقیت همواره مبتنی بر الگوست؛ اما تفاوت کار، صرفاً از محل «الگوپذیری صریح و آشنا» و «الگوپذیری غیرصریح و ناآشنا» یا «زمینه گرا بودن» و «زمینه گرا نبودن» الگوها قابل طرح است؛ که این موضوع در بررسی نمونه موردی طرح های توسعه سنتی و مدرن مجموعه حرم حضرت معصومه(س) در قم مورد تحلیل و تبیین قرار گرفته است. درنهایت و پس از مقایسه ارزش عمل خلاقانه قیاسی و استقرایی از دو منظر معاصر و اسلامی، این نتیجه حاصل شد که ماهیت خلاقیت از دیدگاه مدرن و سنتی تفاوت ماهوی باهم ندارد، بلکه موضوع اساسی باید مربوط به ارزش ها باشد و اینکه هریک، کدام وجه خلاقیت (صراحت الگویی یا پنهان کردن الگو) را ترجیح می دهند؛ بررسی انتهای مقاله از منظر اسلامی، وجه نخست صراحت الگویی را به وضوح واجد ارزش بیشتر نشان می دهد.
مروری بر سیر تغییرات ساختاری و آسیب دیدن تزئینات در بقعه شاه عباس دوم در قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقبره شاه عباس دوم صفوی در ضلع شمالی ضریح مطهر حضرت معصومه (س)، بقعه ای 12ضلعی با ارتفاع تقریبی 12 متر است که در سال 1077 ق. ساخته و با انواع تزئینات مختلف مانند نقاشی روی ازاره سنگی و گچ، طلاکاری و کتیبه سنگی تزئین شده است. در این مقاله توصیفی- تحلیلی، تغییرات به وجود آمده در ساختار بقعه شاه عباسی در طول زمان و آسیب های ایجاد شده بر بنا و تزئینات آن مورد بررسی قرار گرفته است. اگرچه تغییرات ساختاری بنا در طول زمان مانند تعویض سنگ های کف، جابجایی ازاره های دیوارها، مسدود کردن دریچه های سقف و نورگیرها به خاطر افزایش روزافزون زوّار اجتناب ناپذیر بوده است، با این حال تأثیرات مخرب آن بر تزئینات به وضوح دیده می شود. در بناهای تاریخی، نمی توان تزئینات وابسته به معماری را جدای از کالبد بنا دانست، این پیوستگی و درهم تنیدگی در بناهایی با کارکرد مذهبی بیشتر نمایان است. تغییرات ساختاری در بنای مورد مطالعه بدون هیچ ملاحظه ای نسبت به حفظ تزئینات، یا به حداقل رساندن آسیب به آنها صورت گرفته است. مطالعه اخیر مؤید این نکته است که تغییرات ساختاری در یک بنای تاریخی بر آسیب دیدن تزئینات وابسته به معماری تأثیر مستقیم و قابل توجهی دارد. بنابراین تغییرات کالبدی بنا (با ت وجه به تأکید مجامع بین المللی مربوطه) باید با ملاحظات خ اص در م ورد حفظ تزئین ات آن صورت پذیرد.
بهره گیری از تکنولوژی تشخیص چهره در خلق معماری هوشمند احساسگرا: رهیافتی در بازشناسی احساسات کاربران در ادراک بصری نمای ساختمان هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۸
99 - 116
حوزههای تخصصی:
احساسات بخش عمده ای از وجود انسان و تعاملات اجتماعی او را تشکیل می دهد، بنابراین یافتن وجوه گوناگون و بازشناسی آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. یکی از اهداف معماری هوشمند احساس گرا طراحی فضاهایی است که در آنها قابلیت تأثیرگذاری بر حالات روان شناختی و احساسی افراد وجود داشته باشد. بر این اساس پژوهش حاضر به دنبال برقراری ارتباط میان انسان و فضای معماری و بررسی نقش تکنولوژی های پیشرفته جهت برقراری تعادلی منطقی میان این دو حوزه است. بدین منظور جهت بررسی کاربردی موضوع، حالات احساسی 44 نمونه (22 مرد و 22 زن) با میانگین سنی 18-28 سال در هنگام رویارویی با هندسه و تناسبات گوناگون یک نمای هوشمند ثبت شد و 5 حالت احساسی آنان طبق نمودار برانگیختگی-جاذبه و با استفاده از سه روش پرسش نامه، ضبط تصاویر ویدئویی و پردازش تصویر حالات چهره مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که می توان دسته های احساسی مشخصی را برای افراد در هنگام مشاهده نماهای گوناگون تعریف نمود. همچنین در بررسی انجام گرفته جهت بازشناسی احساسات مشخص شد که در 65 % موارد میان بازشناسی احساسی صورت گرفته به روش پرسش نامه و آنالیز تصاویر چهره به کمک نرم افزار هم خوانی وجود دارد. در انتها الگویی جهت تغییر نما به شکل هوشمند و متناسب با اشخاصی که از نما بازدید می کنند ارائه گردید.
راهکارهای تأمین آسایش محیطی در مدرسه بر اساس ویژگی های پایدار معماری بومی (نمونه موردی بندر گرم و مرطوب چابهار)
حوزههای تخصصی:
با توجه به بحران انرژی و آلودگی های زیست محیطی ناشی از آن، حفظ پایداری محیط زیست و بهره گیری از منابع انرژی پاک بیش ازپیش اهمیت یافته است. بنابراین توجه به معماری بومی و بهره گیری از اصول آن در راستای حفظ پایداری محیط زیست ضروری است. در مناطق حاشیه دریای عمان و چابهار مطالعات مناسبی برای شناخت ارزش های معماری بومی منطقه صورت نگرفته است. بناهای بومی مورد بی توجهی قرارگرفته و تعداد بسیار معدودی از آن ها برجای مانده اند. از طرفی یکی از مهم ترین نیازهای کاربری شهری و روستایی این منطقه، نیاز به فضاهای آموزشی و مدارس است. در مدارس نوساز یا در حال ساخت از ساختمان های یک شکل که توجهی به اقلیم و فرهنگ منطقه ندارد، بهره گرفته می شود. از پیامدهای این امر به وجود آمدن مسائلی همچون چون عدم ارتباط مناسب کاربر با محیط، سطح آسایش پایین در محیط، مدرسه سازی بدون رعایت مسائل اقلیمی، صرف انرژی بسیار زیاد برای تأمین شرایط آسایش محیطی، انزوای معماری بومی و عدم توجه به محیط زیست و اقلیم در فرایند ساخت وساز است. تحقیق حاضر با هدف شناخت و معرفی الگوهای پایدار معماری بومی در بندر گرم و مرطوب چابهار و ارائه راهکارهای طراحی مدرسه بر مبنای الگوهای به دست آمده، انجام شده است. شناخت معماری پایدار بومی و بهره گیری از اصول آن در معماری نوین، نقش مهمی در جهت تأمین آسایش کاربران و حفظ محیط زیست خواهد داشت. روش تحقیق حاضر بر پایه مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی بوده است. همچنین بامطالعه و بررسی نمونه های موجود از معماری بومی منطقه به معرفی الگوهای پایدار این بناها پرداخته شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش در قالب راهکارهای تأمین آسایش محیطی در مدرسه بر مبنای الگوهای معماری بومی منطقه گرم و مرطوب چابهار ارائه شده است. این نتایج حاوی اصول پایدار معماری همساز با اقلیم گرم و مرطوب بوده است که بهره گیری از آن حتی در معماری انواع دیگر ساختمان های این منطقه نیز میسر است.
ارزیابی سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان سیستان و بلوچستان با استفاده از مدل های AHP و TOPSIS (شهرستان های زاهدان، زابل، ایرانشهر و چابهار)
حوزههای تخصصی:
در کشورهای جهان سوم تمرکز شدیدی بین مناطق وجود دارد که باعث عدم تعادل شده است. درنتیجه این سیاست، تعداد محدودی از مناطق توسعه می یابند و سایر مناطق به صورت حاشیه ای عمل می نمایند. ایجاد توازن و هماهنگی در سازماندهی شهری، از مصادیق بارز توسعه یافتگی به شمار می رود. در این مطالعه برای شناسایی و تعیین رتبه توسعه یافتگی 4 شهرستان زاهدان، زابل، ایرانشهر و چابهار؛ با استفاده از آخرین اطلاعات سالنامه آماری استان (سال 1390) 15 شاخص در بخش های کشاورزی، آموزشی و بهداشت و درمان موردمطالعه قرارگرفته است. هدف از این مطالعه، ارزیابی سطح توسعه شهرستان های بزرگ استان است. روش پژوهش توصیفی و تحلیلی است و با استفاده از آمار، مقایسه ای بین 4 شهرستان انجام شده است. وزن شاخص ها با بهره گیری از روش AHP تعیین شد، سپس سطح توسعه ای 4 شهرستان به تفکیک 3 بخش، با روش TOPSIS رتبه بندی شد. بر اساس نتایج به دست آمده، در بخش های آموزشی و بهداشت و درمان، زاهدان رتبه اول را داراست و در بخش کشاورزی نیز زابل در سطح اول قرار دارد. همچنین چابهار در بخش های بهداشت و درمان و کشاورزی و ایرانشهر در بخش آموزشی کمتر از دیگر شهرستان ها توسعه یافته اند. تحلیل نتایج نشان می دهد که امکانات و خدمات به صورت هماهنگ و متعادل در سطح استان پخش نشده و از پتانسیل های موجود استان استفاده کافی نمی شود.
قنات قاسم آباد )همدان)، دریچه ایی به معماری زیرزمینی
حوزههای تخصصی:
قناتهای بسیاری در شهرهای مختلف کشور وجود دارد که سالیان متمادی نیازهای آب شرب و یا بخش کشاورزی را برای مردم برطرف ساخته اند. در سالهای اخیر و به مرور زمان این هنر ارزشمند ایرانی با بی توجهی در حفظ و نگهداری واستفاده مجدد روبرو شده است . قناتها اگر چه زندگی را برای این سرزمین به ارمغان آوردند امّا با استفاده بیش از حد و بهره برداری غیر اصولی و عدم مدیریت وهمچنین کم آبی های مکرّر در سالهای اخیر بازسازی و عدم رسیدگی ، قناتها رو به فراموشی نهاده واین هنر و میراث گرانبهای گذشتگان در سالهای اخیر روبه افول و ویرانی رفته است . برخی از قناتها از نظر موقعیت جغرافیایی در اطراف شهرها و روستا ها قرار دارند و میتوان با استفاده از پتانسیل آنها و با توجه به ویژگیهای ساختاری و مکانیزم های هدایت جمعیتی و کنترل شهری از آنها استفاده های قابل ملاحظه ای نمود. رشد و گسترش گردشگری با هدف شناساندن فرهنگ و هنر مهندسی نیاکان دارای اهمیت بسزایی میباشد.قنات قاسم آباد به عنوان یکی از عوامل جذب گردشگر می تواند با به کارگیری معماری سنتی و با اهداف توسعه ایی درجهت افزایش فرصت های درآمدی و ارتقای کیفیت زندگی اهالی بومی گام اساسی برداشت و از رشد معضلات مختلف اجتماعی جلوگیری نماید . این نوشتار در پی تأکید بر ضرورت و توجه به حفظ و احیای قنات و بلاخص قنات قاسم آباد و همچنین توجه به اکوتوریسم ، معماری بومی و توسعه ی پایدار در روستای قاسم آباد و شهر همدان با قدمت چند هزار ساله در جهت رشد و گسترش زمین گردشگری و ایجاد سکونتگاه های غیررسمی میباشد که نیازمند تحلیل، تفسیر و تبیین ساختار ویژه و علل پیدایش این فنون مهندسی باستانی و استفاده ی بهینه از پتانسیل های جانبی در راستای تقلیل مشکلات اداری و نهایتاً به ارائه راهبرده هایی برای بهرمندی اقتصادی اهالی در جهت ارتقای کیفیت زندگی در آنها خواهد گردید. بازشناسی موارد مذکور از طریق بیان چارچوبهای نظری، فنی و تجربی معماری بومی و سکونتگاه های غیررسمی، تبیین نقشه توسعه ی پایدار و رشد سرانه درآمدی در قالب راهبردهای اقتصادی و راهبردهای حوزه گردشگری و شناخت بیشتر قنات روستای قاسم آباد صورت گرفته است.
بررسی و تحلیل کاربری فضاهای دست کند حاشیه آبگرم ورتون استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله : چشمه آبگرم ورتون در روستای ورتون واقع در 35 کیلومتری شمال شرق شهرستان اصفهان، به دلیل اهمیت درمانی اش در ادوار مختلف تاریخی حائز اهمیت بوده است که از شواهد آن می توان به ساخت حوضخانه ها در دوره های مختلف تاریخی در مجموعه تاریخی آبگرم ورتون اشاره کرد. علاوه بر این بناها، در حاشیه چشمه آبگرم ورتون، فضاهای دست کندی نیز ایجاد شده است که تا به امروز ناشناخته مانده و مورد مطالعه قرار نگرفته است. انجام این پژوهش در صدد پاسخگویی به دو سؤال بنیادی در رابطه با کاربری و قدمت مجموعه دست کندهاست. هدف از این پژوهش، معرفی، گونه شناسی، ارایه گاهنگاری نسبی و تحلیل فضاهای مجموعه دست کند مذکور است. معرفی، تحلیل نسبی کاربری و زمان ایجاد این مجموعه دست کند می تواند زمینه ای برای بررسی های دقیق علمی در سطح منطقه برای شناسایی این گونه معماری باشد که نقش مهمی در دوران قبل از اسلام تا کنون در نظام اجتماعی و شهری حکومت ها و جوامع بشری ایفا کرده است. ● روش تحقیق : روش این پژوهش در تبیین زمان ایجاد این مجموعه، استفاده از رویکرد تاریخ گذاری مکتب انالز با تأکید بر روش تطبیقی مارک بلوخ است؛ یعنی پژوهش در رابطه با حوزه یا ناحیه ویژه و مورد نظر خود که از طریق کاوش و جست وجو با حوزه موازی (هم زمان) در ناحیه، کشور یا قاره ای دیگر انجام می شود و یا فقط با همان ناحیه در یک زمان صورت می گیردکه نهایتاً منجر به بررسی و تطبیق مجموعه دست کند آبگرم ورتون در بستر تاریخی - فرهنگی اش از دوره ساسانی تا صفوی می شود که شواهد آن در مجموعه وجود دارد و به راحتی می توان سبک، عناصر و مصالح معماری آنها را به روشی تطبیقی مطالعه کنیم. همچنین رویکرد مورد استفاده در تحلیل کاربری این مجموعه، رویکرد باستان شناسی فضایی است که مبتنی بر تحلیل های هندسی و ریاضی است. در این راستا ابتدا مجموعه دست کند آبگرم ورتون معرفی و سپس کاربری و زمان ایجاد آن با توجه به مبانی نظری رویکردهای مورد استفاده، همچنین تکنیک های معمارانه و تحلیل فضاها و مقایسه آن با سایر بناهای مجموعه، تحلیل و بررسی می شود. ● نتیجه گیری : نتایج حاصل از پژوهش براساس بررسی عناصر معمارانه موجود در فضاهای دست کند و تحلیل فضایی، نشانگر کاربری این فضاها به عنوان مجموعه ای برای اسکان موقت مسافرین و بیماران مراجعه کننده به آبگرم است. همچنین با بررسی و تطبیق مصالح به کار رفته در ورودی فضاها، تکنیک معماری و مقایسه آنها با عناصر دیگر بناهای تاریخی موجود در مجموعه، می توان بازه زمانی دوره ساسانی تا قرون میانی اسلامی (قبل از دوره سلجوقی) را برای ایجاد این مجموعه پیشنهاد کرد که در اداوار بعد، مورد استفاده قرار گرفته است. از دوره سلجوقی به بعد، مجموعه اتاق هایی از جنس سنگ چین در مجموعه ورتون جهت اسکان موقت ساخته شده که جایگزین این مجموعه شده است. در دوره صفوی نیز این اتاق ها با آجر مرمت شده و مورد استفاده قرار گرفته است.
گونه شناسی مسجد-مدرسه های ایران، بر اساس شیوه دسترسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکومت های مذهبی در ایران به منظور آموزش امور دینی و مذهبی در فضایی مذهبی، به کمک زمینه فراهم شده به وسیله مسجد-آرامگاه ها و مسجد-خانقاه ها، دست به ساخت کالبدی جدید به نام مسجد-مدرسه زده اند. نحوه شکل گیری این کالبد خاص و خصوصیات آن مورد مطالعات متعددی قرار گرفته است، با این وجود به نظر می رسد این کالبد هنوز آموزه های بسیاری برای معماری معاصر ایران داشته باشد. در مقاله شیوه های قابل استفاده برای گونه بندی بررسی شده و شیوه تفسیری برای گونه بندی مناسب تشخیص داده شد. بر این اساس کالبد و ساختار مسجد-مدرسه ها مطالعه شده و سعی شد گونه بندی مناسبی بر اساس نحوه قرارگیری و ارتباط بین دو فضای آموزشی و نیایشی برای این فضای عبادی آموزشی پیشنهاد شود. پژوهش حاضر بر اساس نتایج به دست آمده این نوع کالبد معماری را به سه گروه کلی تقسیم و گونه بندی می کند. در این تحقیق از روش تحقیق توصیفی، تاریخی- تحلیلی استفاده شده و اطلاعات مورد نیاز از طریق منابع مکتوب و کتابخانه ای و مطالعات میدانی جمع آوری شده است. مسجد-مدرسه های گونه اول، در منطقه مرکزی ایران -شامل اصفهان، کاشان و یزد- و با نگاه ریزبینانه به شریعت اسلامی، بر اساس جدایی فضای نیایشی و آموزشی ساخته می شده اند. مساجد گونه دوم ساده تر و مختصرتر هستند و با گستردگی جغرافیایی وسیع، در موقعیت هایی با حساسیت سیاسی و اجتماعی پایین تر طراحی و اجرا می شده اند. گونه سوم از دو گونه دیگر متأخرتر بوده و ترکیب کامل مسجد و مدرسه در آن کاملاً پذیرفته شده است. این گونه در تهران و در دوره قاجار بسیار مورد توجه قرار گرفته و مساجد آن تا حدی متأثر از مسجد-مدرسه مروی هستند. بررسی ارتباطات موجود میان زمان و مکان و ساختار مسجد-مدرسه ها نشانگر تأثیر اعتقادات و حساسیت های مذهبی، میزان هزینه و فضای در نظر گرفته شده برای بنا و پیروی از شیوه ساخت مسجد-مدرسه های مشهور در شیوه ساخت مسجد-مدرسه هاست.
کاربرد قوانین ادراک دیداری گشتالت در طراحی گرافیک بیلبوردهای تبلیغاتی نمونه موردی : بیلبوردهای تجاری تهران در سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : نظریه گشتالت از جمله نظریه های تأثیرگذار در قرن بیستم در حوزه هنرهای تجسمی است که فرآیند ادراک بصری را به نوعی معطوف به رویت یکپارچه و تمامیت اثر هنری کرده؛ قوانین ویژه ادراک دیداری را طرح می افکند 1 ؛ بنا به هم راستایی هدف ارتباط بصری و اثربخشی ماندگار بر ذهن مخاطب، کاربرد این اصول در طراحی گرافیک، ب هویژه بیلبوردهای تبلیغاتی تجاری ضروری می نماید. از طرفی در سا لهای اخیر با آمار قابل توجه طراحی بیلبورد در شهر تهران مواجه هستیم؛ که ظاهراً هدفی جز اثربخشی ماندگار در ذهن مخاطب ندارند. در این راستا با هدف مطالعه ویژگی ها و کیفیات بصری، نحوه و چگونگی کاربرد قوانین ادراک دیداری گشتالت در طراحی گرافیک بیلبوردهای تبلیغاتی تهران، این پرسش مطرح می شود که به چه میزان قوانین ادراک دیداری گشتالت در نوشت هها و تصاویر گرافیکی بیلبوردهای تجاری تهران به کار رفته است؟ سؤالات فرعی دیگری برای پاسخگویی به این پرسش مطرح می شود: اصول طراحی گرافیک تصاویر و بیلبوردهای تبلیغاتی کدامند؟ و روابط قوانین گشتالت با این اصول چگونه است؟ ضرورت و اهمیت رعایت قوانین مربوطه در طراحی گرافیک بیلبوردها چیست؟ ● روش تحقیق : به منظور تحلیل نمونه های موردی از روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از قوانین گشتالت بهر هگیری شد. روش پژوهش آزمون نظریه است که بر 150 نمونه از بیلبوردهای تجاری سطح شهر تهران در سال 1394 صورت پذیرفت. روش گردآوری مطالب با استفاده از منابع مکتوب و پایگاه داده های علمی، تحلیل و تطبیق مباحث با روش دلفی انجام گرفت. یافته های تحقیق مبین آن است که؛ در طراحی نوشته ها و تصاویر بیلبوردهای تهران، هر یک از قوانین به میزانی به کار رفته است. مهمترین اصول و کیفیات بصری در طراحی گرافیک بیلبوردهای تبلیغاتی با ضریب همبستگی درونی، آلفای کرونباخ 796 / 0، مطابق با هویت بصری و تعریف قوانین ادراک دیداری گشتالت و اصول طراحی گرافیک، در یک دسته از قوانین گشتالت جای دارد که می توان به ارتباط متعامل و دوسویه این دو پ یبرد و در هر قانون از برخی اصول طراحی و بالعکس بهره گرفت
ارزیابی میزان بازگشت پذیری ساختارهای واجد قدمت به چرخه حیات دوباره پیشنهاد مدل «بالقوّگی بازکاربست همساز» در نمونه ای از بافتِ میانی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هفتم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
15-34
حوزههای تخصصی:
ذخیره های ساختمانی، مهمترین ظرفیت کالبدی توسعه درون زای شهری بوده، و برنامه ریزی برای مرمّت، ارتقاء و استفاده دوباره از آن، یکی از مهمترین سرفصل های حفاظت شهری فعّال طی دهه های اخیر بوده است. این روند، عاملی مهم در راه صیانت از هویّت کالبدی، و تقویت مکان بودگی هسته های تاریخی شهرها است. در ادبیات معاصرِ مرمّت شهری نیز، ویژگی های مثبتی مانند پایداری اجتماعی و زیست محیطی، تقویت حسّ مکان، به روزرسانی سازوکار برنامه ریزی، بهره وری اقتصادی و حفظ اصالت محیط انسان ساخت، از جمله مزیّت های استفاده دوباره از ساختارهای ارزشمند و واجد قدمت، شناخته شده است. این مقاله، ضمن بازخوانی همین روند، و استفاده از واژه ترکیبی بازکاربست همساز به مثابه معادلی برای عنوان Adaptive Re-use ، به بازخوانی و تطبیق پذیر نمودن مدل «بالقوّگی بازکاربست همساز» یا ARP (Adaptive Re-use Potential) می پردازد. بازخوانی معادله منحنی فرسودگی، و شناخت دقیق عوامل فرساینده-منسوخ کننده ساختارهای واجد قدمت، مدل «بالقوّگی بازکاربست همسازی» را به برآورد عمر مفید ساختار، و بهترین زمان مداخله با هدف مرمّت و روزآمدسازی آن نائل می کند. حاصل پیاده کردن این مدل برای یک بنای مشخّص، فهم شرایط منسوخ شدگی آن، و موقعیت کیفی-زمانی ساختار در ارتباط با میزان بازگشت پذیری به چرخه حیات دوباره است. استفاده از این مدل، در تعیین شرایط فرسودگی و بالقوّگی بازکاربست همساز برای نمونه ای از بناهای واجد ارزش بافت میانی تهران، به این فرضیه قوّت می بخشد که بسیاری از ساختارهای ارزشمند در بافت های تاریخی و میانی، در شرایطی قرار گرفته اند که امروز همچنان می توانند هدف طرح های موفّق بازکاربست همساز باشند، ولی در صورت از دست دادن فرصت، امکان بازگشت به چرخه حیات، و ارتقاء به منظور استفاده دوباره و منطبق با نیاز روز را از دست خواهند داد، و منحنی فرسودگی را به سوی درغلتیدن به وادی بازسازی اجباری، پیش خواهند برد.
Improvement of Students' Satisfaction with Physical Factors in Educational Environments based on the Concepts of Quran Verses and Jurisprudential Narratives(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هفتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
1-10
حوزههای تخصصی:
The physical conditions of the environment greatly affect the efficiency and effectiveness of individual and group learning. On the other hand, it is important to recognize the physical and mental needs of students based on the achievements of humanities and education in order to fit the educational spaces and coordinate the architecture of the space with their needs. Therefore, relying on the concepts of Quran verses and jurisprudential hadiths based on the necessity and importance of critter satisfaction is during the satisfaction of people and satisfaction of the Lord; in this research, we try to identify satisfaction as one of the factors affecting the quality of school architecture and take steps to improve and improve the situation. In addition to addressing the basic needs, qualitative considerations are also addressed. The present research, from the point of view of purpose, includes basic research and in terms of the nature is quantitative-qualitative research. The survey research method is used and the information which has been collected as a combination of quantitative and qualitative methods has been used and analyzed the relationships between variables. The statistical population of this study is high school students in Tehran. Multi-stage cluster sampling method was used for sampling. In order to measure the views of individuals, the table of purpose and content has been compiled based on studies and interviews with experts in the fields of education. Achievements show that five factors affecting satisfaction: 1) flexibility and spatial dimensions, 2) readability and accessibility, 3) beauty of space (Aesthetics), 4) environmental comfort, and 5) Territory and participation of people have been extracted. So what has been achieved is that, in order tosatisfy people
Impacts of Islamic- Iranian Identity on Mental health outcomes in traditional houses(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هفتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
30-46
حوزههای تخصصی:
Introduction: Nowadays, mental health of people has become a complex issue. So that the world health organization has proposed different solutions for health improvements. There has been an increase in mental disorders and depression in different communities and the importance of mental health has been neglected in many cases. It has been stated that social structure and culture play a fundamental role in the formation of some diseases such as depression and stress disorders. Therefore, further investigation is required for the relevance of the two important issues of mental health and culture. UNESCO defines culture “a set of distinctive spiritual, material, intellectual and emotional features of a society or a social group that in addition to art and literature, it encompasses lifestyles, ways of living together, value systems, traditions and beliefs.” Architecture's role in the expression of beliefs and culture, which are the expression of human identity, are believed to be an undeniable role. Therefore, the culture of any society, is the basis of the societies' architecture, in a way that it is the reflection of the community's culture. Iran's traditional architecture is the identity of faith, divine nature of goodness and deep passion. Given the link between mysticism and art in Iranian culture, the principles of Islamic art, especially architecture, influenced by the mystical dimension of Islam. Islamic civilization is based on peace and peaceful houses. According to the Quran, home is a place of rest and peace. So the first aim of building a house is to provide a place for human comfort. In recent years, with the change of lifestyles, the concept of home and residence has been changed. Therefore, the concept of home that was responsive to the needs of the life of human beings, has been changed as a mechanical product. This study endevours to exploit the principles of appropriate home from reliable sources such as Quran and Shi'a jurisprudence and investigate these principles in Iranian-Islamic traditional houses in order to reach a suitable guideline for contemporary houses with regards to Iranian-Islamic culture for mental health improvements of people. Literature review Mental health issue is less addressed in the researches and also there is not enough attention toward increasing mental health and stabilizing it. In most of the essays there are some sorts of solutions which are referring to a cure after happening this mental damage while, it is possible to figure out a solution for preventing this important modern issue which is preventable. Therefore, a sort of architecture which is connected to the life of people and also is a part of this life would have an undeniable effect on stabilizing the mental health. The cultural identity of the society could be considered as an important factor for the mental health of each person. Iranian-Islamic culture in contemporary houses are the most important issue in society needs mental peace and human separation from their culture leads to alienation from the original values of the community. One of the most important strategies in the design of contemporary architecture inspired by the principles of respect for the traditional homes of Iranian-Islamic culture that has defined the overall stability of international sustainability. Generally the features of Iranian culture, not only helps mental health but also helps the sustainability of architecture. According to Iranian culture, house is not just a shelter for residents, moreover, it should induce relaxation. The human sense of independence and external noise is not transmitted to the interior of the house.Traditional Islamic architecture reflects the enduring idea of archetype in the past, present and future through continuous image with timeless character wherein the act of creation on the part of some vast horizons disappear, to be together. Since sustainability has all the comprehensive features to meet the human, psychol
ارائه چارچوب برندسازی شهری در ایران بر مبنای مدل سیستم های مانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۸ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۳
197 - 207
حوزههای تخصصی:
امروزه برندسازی شهری به عنوان ابزاری راهبردی جهت افزایش رقابت پذیری، اعتبار، قدرت و نفوذ شهرها استفاده میشود. برندسازی شهری مستلزم آنست که شهر از ظرفیت بالایی در برنامه ریزی و سازماندهی نهادهای مختلف اداره کننده شهر بهره مند باشد. سایبرنتیک، علمی بین رشته ایست که بر چگونگی استفاده از اطلاعات در سیستم ها (شامل فیزیکی، فناورانه، زیستی، بوم شناختی، روان شناختی، اجتماعی یا ترکیبی از آنها) و نیز کنترل کنش به منظور دستیابی به اهداف، تمرکز دارد. پژوهش حاضر ایده استفاده از سایبرنتیک سازمانی را به عنوان مدل مرجع در سازماندهی فعالیت های مربوط به برندسازی شهری ارائه مینماید. به دلیل کم بودن تحقیق مشابه در این موضوع در کشور با استفاده از روش کیفی تحلیل تم و از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته، مضامین با اهمیت نزد خبرگان آگاه به برندسازی شهر بررسی شده است. نمونه پژوهش شامل 20 نفر از اساتید دانشگاه در حوزه های مدیریت با گرایش های سیستم ها، راهبردی، شهری، سیاست گذاری و بازاریابی و مدیران و مشاوران ارشد شهرداری است که با نمونه گیری تئوریک و تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند. مضامین اصلی برندسازی موفق در ایران شامل تغییر نهاد ذهنی و هدف گذاری برندسازی شهر، بهبود همکاری بین سازمانی، تدوین چشمانداز و راهبرد، شناخت فعالیت های مرتبط، همافزایی ذینفعان مختلف برندسازی شهر و تحلیل نقش دولت است. با توجه به عدم وجود نظام مدیریت یکپارچه شهری در ایران، نگرش مبتنی بر سایبرنیتک سازمانی قابلیت بالایی در افزایش اثربخشی فرایند برندسازی شهری دارد. بدین منظور VSM که توسط استافورد بیر معرفی شده است، جهت افزایش هماهنگی در ذینفعان مختلف پیشنهاد می شود. دستاوردهای پژوهش حاضر میتواند در عرصه خط مشی گذاری شهری به کار گرفته شود تا بدین ترتیب زمینه توسعه برند، تصویر مطلوب و نیز بازشناسی و خلق هویت برای کلان شهرهای ایران فراهم آید و در نتیجه تمایز و جایگاهیابی کلان شهرهای ایران در منطقه تسهیل شود.
بررسی خصوصیات حرارتی حیاط های مرکزی کم عمق در اقلیم قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجّه به مشکلات و معضلات اقلیمی در محیط های شهری و فضا های باز معماری به منظور کاهش نارضایتی و افزایش سطح سلامت حرارتی از جمله مسائلی است که اخیراً مورد توجّه برنامه ریزان، طراحان شهری و معماران قرارگرفته است. حیاط مرکزی از جمله الگو هایی کالبدی است که کارکرد مناسب اقلیمی آن به دفعات توسط محقیقن به اثبات رسیده است امّا در تعیین ویژه گیهای کالبدی و محیطی آن تحقیق جدی صورت نگرفته است، لذا همین موضوع ضرورت تحقیق این پژوهش را تبیین می کند. در همین راستا در این پژوهش با استفاده از نرم افزار انویمت 4 به شبیه سازی حیاط مرکزی کم عمق در اقلیم قزوین با توجّه بهمیزان مساحت حیاط مرکزی، میزان آب و میزان فضای سبز در حیاط مرکزی مفروض (15 متر معادل 3 طبقه) پرداخته شده است. نتایج این شبیه سازی بیانگر این موضوع است میزان مساحت 30 درصدی در پلان برای حیاط مرکزی و میزان 60 درصدی از حیاط مرکزی جهت کاشت مناسب ترین حالت از نظر کمترین میزان میانگین دمای تابشی است و در مورد میزان آب تفاوتی قابل ملاحظه ای در میان عوامل اقلیمی مشاهده نگردید. تحلیل عوامل مؤثر بر میانگین دمای تابشی بیانگر این موضوع است که در حیاط های مرکزی کم عمق میانگین تابشی متأثر از میزان سرعت باد است. با بررسی میزان همبستگی عوامل اقلیمی مرتبط (دمای هوا، میزان تابش، سرعت هوا) با میانگین دمای تابشی، همبستگیِ معکوس 80 درصدی و بالاتر میان سرعت هوا با میانگین دمای تابشی نشان داده شد. بنابراین تهویه طبیعی مهمترین عامل در کاهش میزان میانگین دمای تابشی و افزایش آسایش حرارتی فضای باز در محیط های شهری کم عمق است.
جهانی سازی و منطقه گرایی در معماری معاصر: تعامل یا تقابل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال یازدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۱
15 - 27
حوزههای تخصصی:
جهانی سازی فرایندی پیچیده و چند وجهی است که فشردگی فزاینده زمان و مکان و سرعت بخشیِ تعاملات بین فرهنگی را سبب شده، همسانی و همگونی را تداعی می کند. منطقه گرایی دیدگاهی تحلیلی و انتقادی است که بر حفظ ویژگی های خاص مکان و برجسته نمودن تفاوتها، تأکید دارد. مقاله می کوشد تا از رهگذر مطالعه و تدقیق دو فرآیند جهانی سازی و رویکردهای نوین منطقه گرایی، نوع رابطه میان آنها در اثرگذاری بر معماری معاصر را مورد کنکاش قرار دهد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و متکی بر تکنیک تحلیل محتوا می باشد. نتایج مطالعات حاکی از آن است که درونمایه چند وجهیِ جهانی سازی نشان از وجود نوعی همزمانی روندهای همگون ساز و ناهمگون ساز در ماهیت این فرایند دارد و رویکردهای نوین منطقه گرایی نیز، در پی ایجاد تنوع در حین سود بردن از مزایای جهانی اند. بنابراین مابین پدیده های مذکور، تعاملی دوسویه در جریان است که حاصل آن، شکل گیری نوعی معماری پیوندی و تعامل جهانی–منطقه ای در معماری معاصر است.
الگویی نوین برای ارزیابی میزان مشارکتی بودن طرح ها، نمونه: محله خوب بخت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ششم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱
17-5
حوزههای تخصصی:
با توجه به ساد هانگاری و رواج اشتباه در استفاده از واژه ی مشارکتی بودن و ابهام ناشی از دامنه ی مفهومی گسترده ی آن، این مقاله ؛ به ایجاد چارچوبی جهت بررسی میزان مشارکتی بودن طر حهای نوسازی بافت فرسوده م یپردازد.بنابراین در ابتدا به طبق هبندی مشارکت ب رمبنای نظریات نردبا نهای مشارکتی و مقایسه تطبیقی آنها در قالب جدول پرداخته ومؤلفه ها و ابزارهای مورد استفاده در هریک را، جهت قابل استفاده شدن در ارزیابی میزان مشارکتی بودن مشخص م یکند. این مقاله به ارائه ی جدولی مطابق با منتخبی از نردبانه ای مشارکتی که تناسب مفهومی بیشتری با حوزه ی شهرسازی دارند می پردازد، که تبیی نگر رابطه ی میان ابزارهای مشارکتی و سطوح مشارکت است. در این جدول، قلمروهای مشارکت )پل ههای نردبانهای مشارکتی( در سطور جدول، و روشها و ابزار مشارکت در ستو نهای جدول قرار گرفته اند و به هر پله ضری ب اهمیت معینی، مطابق با نظریات نردبانهای مشارکتی اختصاص یافت هاست. سپس بر اساس مراحل فرایند مرحله ای که هر یک از ابزار مشارکتی در آن استفاده شده، از طریق اختصاص رنگ و هاشور مورد تأ کید قرار ،LUDA نوسازی1 گرفت هاست. این جدول برای هر طرح به صورت جدا گانه تهیه م یشود و از طریق ادغام آن با جدول ضریب اهمیت سطوح مشارکت، چارچوبی جهت ارزیابی میزان مشارکتی بودن فرآیند نوسازی هر طرح ایجاد می نماید. و ابزارهای استفاده شده در طرح آن در هر یک از » طرح ویژه نوسازی محله شهید خو ببخت « در پایان با بررسی تئوریک 65 درصد محاسبه شده / مراحل فرایند نوسازی، جدول مربوط به آن تدوین شده و میزان مشارکتی بودن طرح در تئوری، 4 است و بیشترین سطح مشارکت در این طرح، به ترتیب در مراحل برنامه ریزی، اجرا و چش ماندازسازی دیده می شود. همچنین میزان مشارکتی نبودن یا مشارکت عوام فریبانه این طرح در تئوری، صفر درصد ارزیابی شده است.