فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۰۱ تا ۴٬۱۲۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
نقش ترکیبی و تزیینی «انسان-خط» در هنرهای صناعی دوره سلجوقیان ترکیبی از سر و بدن انسان ها به صورت استیلیزه و انتزاعی در حالات و موقعیت های مختلف، به همراه خطوط نوشتاری رایج آن دوران همانند خط کوفی و خط نسخ است. این نقش با ساختاری متنوع از نقوش پیشین آن دوران، هماهنگ با اجزا، کادر و حتی مکان نقش اندازی شده، به کار رفته است. عناصر بصری و نقوش هندسی نقش اصلی را در قسمت های مختلف این ترکیب تزیینی به عهده گرفته اند که این ویژگی آن را به یکی از نقوش متمایز، مناسب در بسیاری از زمینه های طراحی گرافیک نیز تبدیل کرده است. بررسی ساختار و مفصل بندی این خط نگاره هایی که به تصویرسازی بسیار نزدیک شده و در پژوهش های هنر اسلامی کمتر بدان پرداخته شده است، می توانند علاوه بر آشنایی با نوآوری ها و کیفیت خاص شیوه های هنری این دوره به دلیل قابلیت های گرافیکی بالای ساختار این ترکیبات در جهت بهره گیری در انواع آثار هنری من جمله آثار گرافیکی و گرافیک های متحرک نیز رویکردی نوین محسوب شوند. سؤالاتی که مطرح می شوند عبارتند از : 1. نحوه اتصالات در ترکیبات «انسان-خط»نگاری چگونه است؟ 2. کدام شیوه خطاطی و حساسیت بخشی در ترکیبات «انسان-خط»نگاری بیشتر مؤثر بوده است؟ فرضیات مطرح : در این نقش ترکیبی، نحوه اتصالات نقوش انسانی به کتیبه ها در چهار حالت کلی : اتصال کامل صورت های انسانی به ساقه های حروف نوشتاری، تقسیم فضا به دو بخش بالایی و پایینی، تلفیق فیگورهای انسانی و خطوط نوشتاری و در نهایت جاسازی نقوش انسانی درمیان کلمات و عبارات به صورت تفکیک شده، مشاهده می شود. از میان شیوه های خطاطی، خط نسخ در میان این کتیبه ها بیشتر دیده می شود، همچنین در ابتدای کار، استفاده از تنوع نقوش در ترکیب کلمات و قرارگیری در شکل مشخص، به عنوان شیوه هایی بارز از نظر نگارندگان در ساختار کلی و حساسیت بخشی به ترکیبات «انسان-خط»نگاری بسیار مؤثر بوده اند. هدف از این تحقیق شناخت مبنای ساختار نقوش ترکیبی «انسان-خط» در هنرهای صناعی دوران سلجوقی است، که می توانند قابلیت های تجسمی بالایی را در شاخه های گوناگون هنرهای معاصر نیز داشته باشند. در خصوص ساختار و مفصل بندی نقوش ترکیبی «انسان-خط»سلجوقیان به صورت خاص تاکنون پژوهشی صورت نگرفته است. این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و منابع کتابخانه ای، مقالات و سایت های معتبر مورد استفاده قرار گرفته اند.
بازنمایی تابلوی شام آخر لئوناردو داوینچی در عصر پست مدرن با رویکرد انتزاعی – مینیمالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واقعة شام آخر حضرت مسیح همواره به عنوان یکی از مهم ترین رویدادهای آیین مسیحیت مورد توجه بوده است. هنرمندان بسیاری این واقعه را نقاشی کردند که از میان آنها مهم ترین و شناخته شده ترین اثر، نقاشی دیواری شام آخر لئوناردو داوینچی در صومعه سانتا ماریا دله گراتسیه است. اهمیت این نقاشی به حدی است که در دورة معاصر نیز بازخوانی های جدیدی از این اثر شکل گرفته است. تصاویر متعدد بازنمایی شده شام آخر در دوره معاصر، بیانگر تغییرات مفهومی و محتوایی، ویژگی ها و مسایل جامعه معاصر است. هدف، مطالعة آثار بازنمایی شده از نقاشی شام آخر داوینچی در دورة پست مدرنیسم، با توجه به ویژگی ها و شرایط زمانی این دوره است. محتوا و معانی در آثار بازنمایی شده از شام آخر تغییر کرده است. نمونه های بازنمایی شدة بسیاری از شام آخر داوینچی وجود دارد که در این پژوهش دو نمونه تصویر از وجه هنری (انتزاع-مینیمالیسم) مورد تحلیل و توصیف قرار گرفته است. جمع آوری اطلاعات در پژوهش حاضر با استفاده از روش اسنادی-کتابخانه ای است و در نهایت به تحلیل و توصیف تصاویر، که ویژگی های فرهنگی و اجتماعی جامعه را برای مخاطب بازنمایی می کنند پرداخته می شود. در حقیقت تصاویر ابژه های فرهنگی معاصر هستند که مفاهیم جدیدی را بیان می کنند. نوع بیان متفاوت است اما معانی مانند معنویت، تقدس به واسطة وجود نشانه هایی در هر دو اثر بیان شده است. بنابراین یک اثر هنری جاودان، با قرار گرفتن در بافت های موقعیتی گوناگون معانی جدیدی را خلق می کند.
مطالعه کیفی دلالت های معنایی معماری هورامان تخت از منظر نشانه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال چهاردهم اسفند ۱۳۹۶ شماره ۵۷
45 - 62
حوزههای تخصصی:
معنا نیاز بنیادی انسان است و معماری به عنوان یک فرآیند دلالتی، در تلاش است تا با تأکید بر ویژگی های ذهنیِ انسان علاوه بر کالبد و فرم ظاهری محیط، به تحقّق این بُعد از نیازهای بنیادی انسان یاری رساند؛ و در این میان، نشانه شناسی رهیافتی است که نگاهش به فراگَرد معناست و به دنبال دلالت های ضمنی و کشف لایه های معنایی پدیده هاست. هورامان مجموعه ای غنی از سکونت گاه های انسانی است که سهم مهمی از ارزش های فرهنگی کشور، از جمله در زمینه معماری را به خود اختصاص می دهد. عدم توجه به ابعاد معنایی در توسعه کالبدی سکونت گاه ها می تواند پیامدهای منفی بسیاری بر جاذبه های معماری این مناطق در جهت جذب گردشگر و نهایتاً اجتماع پذیری و حتی سکونت در آنها داشته باشد. از این رو پاسخ به این پرسش که "معانی خاص و دلالت های معنایی شکل گیری معماری هورامان تخت کردستان ایران با توجه به نشانه های متنی و از منظر نشانه شناسی چیست؟"، ضروری به نظر می رسد. هدفِ عمده این بررسی، کشف و تدوین معانی معماری هورامان و نظام معنایی حاصل از نشانه/بازنمون های آن، جهت استفاده در برنامه های آتی بهسازی و نوسازی است. نظام تفسیر و رویکرد پژوهش حاضر نشانه شناسی، و نظام تحلیل آن روش شناسی کیفی است و از روش نظریه زمینه ای برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارایه نظریه نهایی استفاده شده است. در این راستا، معماری هورامان به مثابه یک متن، در ذیل پنج نظامِ استقرار، ساخت، فضا و عملکرد، حرکت و دسترسی، و منظر به صورت جزء به جزء مورد بررسی قرار گرفت؛ در این مرحله محقق با حضور در منطقه مورد پژوهش و انجام مصاحبه های باز و عمیق نسبت به گردآوری اطلاعات اقدام کرده و عناصر و اجزای بازنمونی این نظام ها، تحت 43 مفهوم اولیه شناسایی و کدگذاری باز گردید؛ در مرحله بعد هر کدام از نشانه/بازنمون ها، در ذیلِ هر یک از رمزگان های سه گانه اجتماعی، علمی و زیبایی شناسی، در چند سطح معنایی و با استفاده از کدگذاری های محوری و گزینشی، مورد تفسیر و تعیین موضوع قرار گرفت. نهایتاً 11 مقوله عمده نظیر: انسجام فضایی، خوانایی، حضورپذیری فضا که نشانگر اجتماع پذیریِ این معماری است شناسایی و تدوین شد. سپس در مرحله پایانی، با یکپارچه کردن، مقایسه، و تعمق پیرامون مقولات به دست آمده در مراحل قبلی، یک مقوله هسته تحت عنوانِ "معماری هورامان پدیده ای اجتماع پذیر در جهت ارتقای کیفیت حیات جمعی" به عنوان معنای نمادین معماری هورامان تخت کردستان ایران انتخاب شد.
وارسی به کارگیری رهیافت پیشایندی در رویارویی با پیشایندها در برنامه ریزی یکپارچه برای بزرگ شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیستم های برنامه ریزی شهری در معرض عدم قطعیت ها و پیشایندهایی قراردارند که می توانند موجب اختلال در کارکردهای آنها شوند. برای رویارویی با این چالش در تفکر راهبردی «رهیافت پیشایندی» مبتنی بر اصل «تطابق با شرایط ویژه مورد برنامه ریزی» تدبیر شده است. در بزرگ شهر تهران افزون بر پیشایندهای ذاتی، پیچیدگی فرایندهای تصمیم گیری ناشی از تمرکز تصمیم گیری بخش عمومی، تمرکز سرمایه گذاری و فعالیت های اقتصادی در کشور و وجود عوامل تصمیم گیری و سیاست گذاری چندگانه نیز همچون عوامل تشدیدکننده اثرات پیشایندهای ذاتی عمل می کنند. پژوهش این مقاله پرسشی دوگانه را پیش می کشد: نخست اینکه آیا عوامل سیاست گذار و اجراکننده سیاست های شهری در برنامه ریزی برای بزرگ شهر تهران از پیشایندهای موجود و نیز ضرورت به کارگیری رهیافت پیشایندی در سازوکار برنامه ریزی که در پی یکپارچگی است برای این شهر آگاه هستند و دوم اینکه چگونه می توان به ردیابی وجود چنین آگاهی و چگونگی رویارویی عوامل سیاست گذار و اجراکننده سیاست های شهری در این بزرگ شهر با پیشایندهای شناخته شده و یا ناشناخته پرداخت. در این مقاله از روش «بازبینی سیستماتیک» برای توصیف-تحلیلی چارچوب های نظری مربوط به رهیافت پیشایندی و از روش «تحلیل کیفی-استنتاجی محتوای متون» برای آزمون به کارگیری رهیافت پیشایندی در برنامه ریزی یکپارچه برای بزرگ شهر تهران استفاده شده است تا بتوان فرصت های پیش رو در استفاده از رهیافت پیشایندی را برای ارتقای کارکرد سازوکار جاری برنامه ریزی و آماده سازی مسیر استقرار سازوکاری بازسازماندهی شده به منظور راه اندازی برنامه ریزی مبتنی بر اصول یکپارچگی برای بزرگ شهر تهران و نیز بازدارنده های موجود احتمالی در به کارگیری رهیافت پیشایندی در این در مسیر را ردیابی کرد.
تحلیل کاربری هوشمند در نواحی با قابلیت توسعه با بهره گیری از مدل LUCIS (نمونه موردی: منطقه 22 کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال یازدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۹
5 - 16
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی هوشمند کاربری زمین در عصر جدید به دنبال هدایت آگاهانه و جلوگیری از رشد بی رویه است. روند تغییرات گذشته نشان می دهد که برنامه ریزی زمین فاقد ارزش های کاربردی لازم بوده و لذا باید اندیشه های مؤثرتری برای تدوین سیاست های مدیریت زمین به کار گرفت. یکی از راهکارها جهت تحلیل هوشمند کاربری زمین در دهه اخیر، استفاده از مدل راهبرد شناسایی تعارضات کاربری زمین LUCIS) 1) می باشد. در این چارچوب به منظور آزمون میزان کاربست مدل، منطقه 22 شهر تهران با توجه به شرایط در حال توسعه آن انتخاب گردید؛ تا با بهره گیری از مدل، سازگاری بین توسعه شهری و منابع طبیعی منطقه هم عرض با یکدیگر ایجاد گردد. در نهایت نتایج نشان داد که بالغ بر 25 درصد از منطقه در اولویت پهنه مسکونی بوده و بیشترین تعارضات نسبی نیز میان پهنه های مسکونی- حفاظت و مسکونی– فعالیت در نواحی شهری، اتفاق افتاده است.
رابطه سیستم فعالیت های جمعی و پیکربندی خانه های کوهدشت با رویکرد نحو فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۲ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
65 - 74
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه متقابل بین پیکربندی فضایی و نظام فعالیت ها در مقیاس عرصه های جمعی از طریق دسته بندی فعالیت های جمعی و اندازه گیری داده های نحوی خانه ها می پردازد. برای تعیین خواسته مورد نظر تعداد 110 خانه از سه گونه مسکن کوهدشت به صورت غیر تصادفی با توجه به روش مبتنی بر هدف و ملاحظات انتخاب گردید؛ برای تحلیل فعالیت های جمعی از مصاحبه ابزار–غایت، مشاهده و ثبت فعالیت ها استفاده شد و برای همخوانی و پیدایی مهمترین فعالیت ها از روش تحلیل تناظر استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آنست، گونه های مسکن پیکربندی های متفاوتی دارند اما با وجود تغییر پیکربندی فضایی، سیستم فعالیت ها تغییر نکرده و ساکنان خود را با فضاهای مورد نظر انطباق داده اند. میزان پاسخ گویی ساکنان به تطبیق پذیری بستگی به تامین نیازهای فضایی-رفتاری آنها دارد؛ بنابراین استمرار سیستم فعالیت ها نشان از قدرت قانونمندی های فرهنگی- اجتماعی است. ساکنان ترجیحات کالبدی خود را با تغییرات تطبیق داده و رفتارها، ارزش ها و نیازهای خود را با آن هماهنگ می کنند. توانایی افراد در انطباق با محیط، نتایج تحلیل های نحو فضا را مورد تردید قرار می دهد، لذا پیشنهاد می شود جهت اعتبار بخشی بیشتر به تحلیل های نحوی سطح رضایتمندی نیز بررسی گردد.
بررسی دما، رطوبت نسبی و سرعت جریان باد در ساختمان های سنتی مسکونی بوشهر در فصل گرما (نمونه موردی: عمارت گلشن و عمارت دهدشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۲ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
93 - 105
حوزههای تخصصی:
در ساختمان های بومی از راهکارهای اقلیمی و غیر منفعل بسیاری برای ایجاد آسایش حرارتی در محیط داخلی استفاده شده است. معماری بومی شهر بوشهر نیز در پاسخ به شرایط نامطلوب آب و هوایی، موقعیت خاص فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی از ویژگی ها و عناصر خاصی برخوردار است. در بسیاری موارد بهره گیری از ویژگی های این معماری و الگو برداری از آن در ساختمان های مدرن می تواند در راستای ایجاد شرایط آسایش حرارتی مطلوب واقع شود. در پژوهش حاضر ابتدا ویژگی های اقلیمی خانه های بومی بوشهر معرفی شده و سپس دو عمارت گلشن و دهدشتی جهت اندازه گیری های تجربی و بررسی رفتار حرارتی انتخاب شد. سپس با استفاده حسگرها متغیرهای محیطی شامل دما، رطوبت نسبی و سرعت جریان باد در اتاق ها و حیاط مرکزی در بازه زمانی هفت روزه در ماه های مهر و آبان اندازه گیری شد. نتایج حاصل از مقایسه متغیرهای محیطی داخلی و خارجی نشان می دهد که شرایط حرارتی محیط داخلی ساختمان ها متعادل تر و مطلوب تر از اقلیم گرم و مرطوب خارجی است. آسایش حرارتی در این عمارت های تاریخی با استفاده از روش های سرمایش خورشیدی غیرفعال و تهویه طبیعی ایجاد شده که در ماه های گرم سال نیز همزمان با ایجاد رابطه سازگار با بستر ساختمان و شیوه زندگی ، محیطی مساعد را برای زندگی ساکنین فراهم می کنند.
بررسی الگوی جدایی فضایی در مراکز تاریخی شهری با رویکردی اجتماعی - فضایی (نمونه موردی: مرکز تاریخی تهران و کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۴
137 - 144
حوزههای تخصصی:
شهر به عنوان سیستمی پویا دارای ساختار و منطق فضایی خاص خود است. به همین دلیل برای شناخت ویژگی های شهر، بایستی به بررسی ساختار شهر پرداخت. ساختار شهر با توجّه به پیچیدگی های آن، نیاز به روش هایی برای مدلسازی دارد. روش چیدمان فضایی چنین شکل و ترکیبی از فضا الگوهایی را شناسایی می کند که می توانند برای مطالعه ی ساختارهای شهری و رفتار انسان مورد استفاده قرار گیرند. یکی از اهداف این پژوهش فهم الگوی جدایی فضایی در مراکز تاریخی است. نتیجه پژوهش نمایانگر این موضوع است که چیدمان فضایی می تواند بر مبنای عامل دید و دسترسی که بوسیله گراف شبیه سازی می گردد فضاهای آسیب پذیر را شناسایی نموده و یا در بحث طراحی فضاهای شهری قبل انجام هرگونه مداخله می توان اثرات اجتماعی آن را بررسی نمود. به عبارت دیگر روش چیدمان فضایی بر مبنای ترتیبات فضایی می تواند به عنوان چارچوبی تحلیلی برای حل جنبه اجتماعی مشکلات و معضلات شهری مثل جدایی های فضایی، عدم نظارت اجتماعی و ... بکار گرفته شود. در این پژوهش دو نمونه موردی تهران شهری با مداخلات زیاد و گسترش بی رویه و کرمان شهری که مداخلات و گسترش کمتری نسبت به تهران دارد در دوره قبل از مدرنیسم و کنونی مورد بررسی واقع شده اند که نتایج نشان می دهند که فضاهای منزوی در مرکز شهر تهران در دوره کنونی به وجود آمده است و در شهر کرمان کنونی در مرکز تاریخی شهر فضاهای منزوی کمتری را شاهد هستیم.
بررسی چگونگی تاثیر ریزگرد بر حواس انسان و نتیجه آن بر ادراک او از زیبایی محیط های معماری و شهری
حوزههای تخصصی:
امروز شاهد هجوم بیش از پیش ریزگردها و انواع دیگر آلودگی ها به کلانشهرها و اثرگذاری مخرب آنها بر جوامع، محیط طبیعی و مصنوع و حتی زیرساخت های شهری هستیم. در این راستا، نوشتار حاضر ابتدا با معرفی مختصر و کلی پدیده ریزگرد و اثرات آن بر جسم و روان انسان آغاز می شود و با مطالعه تاثیر آثار مخرب ریزگرد بر ورودی های ادراک انسان، یعنی حواس (پنج یا هشتگانه)، ادامه می یابد. در این فرایند، تاثیر هجوم ریزگردها بر تمام حواس مورد مطالعه قرارگرفته و سپس پیامدهای مخرب این پدیده بر هر یک از حواسی که به طور مستقیم با آن در ارتباط هستند، بیان شده است. در این میان حواسی چون شنوایی و جهت یابی (از تقسیم بندی حواس هشتگانه) به دلیل ارتباط ناچیز با موضوع، از ادامه فرایند تحلیل و توصیف حذف گردیدند. در ادامه تاثیر مخرب هجوم ریزگردها بر روحیه و به ویژه ادراک انسان از منظر و محیط معماری و شهرسازی، از طریق مطالعات کتابخانه ای نظریه پردازان معتبر استخراج شد. بدین ترتیب روشن شد که هجوم ریزگردها به مناطق مختلف به ویژه شهرهای بزرگ که در حاشیه کویر واقع شده اند، از طریق تاثیر بر کاهش محدوده دید و نور، در حس بینایی، احساس طعم گس و تلخ در حس چشایی، کاهش کیفیت تنفس و توان ادراک در احساس عمومی، اختلال در تداعی و تصویرسازی ذهنی در حس بویایی و کاهش احساس لطافت روی پوست در حس لامسه و همچنین سایر عوارض که به اشکال متنوع و درخور حواس مذکور، موجب ایجاد اختلال در ادراک شده و از درک زیبایی محیط شهری جلوگیری به عمل می آورد و در نتیجه موجب کاهش کارایی منظر زیبا و طبیعت شهر، محیط های معماری و شهری و فراتر از آن، لمس حس لذت در فضای زندگی می شود.
رویکردهای نوین درپژوهش زیبایی شناسی منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه زیبای یشناسی نقش گسترد های درمعماری منظر ایفا کرده و همچنین ب ه عنوان محرکی برای تغییر بنیادین منظر براساس طیف متنوعی از ارز شهای فرهنگی،از جمله عدالت اجتماعی درکنارحقوق زیست محیطی،عمل م یکند.کارکرد زیبای یشناسی وتجربة آن؛ ارایة فر مهای جدید معماری منظر پایدار وکمک به زیبایی، قابل قبول بودن ومعن یدار کردن آن است. با بررسی زیبای یشناسیِ منظر و اهمیت آن، هدف پژوهش حاضر، یافتن پارادایم جه تگیر یهای آینده درپژوهش زیبای یشناسی منظر بوده و در آن به جه تگیر یهایی پرداخته شد ه که زیبای یشناسی به آیندة پژوه شهای منظرم یدهد. با توجه به اطلاعات کیفی حاصل از مطالعات صورت گرفته، برای درک سمت و سوی پژوه شهای آینده درزمینة زیبای یشناسی منظر، سه رویکرد متفاوت درنظرگرفته و هرکدام به تفصیل شرح داده شده است. فرض پژوهش بر این پایه استوار است که سه رویکرد پدیدارشناسانه، روا نشناسانه و اکولوژیک م یتواند پارادایم کلی را در خصوص زیبای یشناسی منظر شکل داده و جه تگیر یهای آتی را درحوزة پژوهشی منظر مشخص کند، برای اثبات فرضیه ذکر شده پاسخ به سؤالات ذیل ضروری است : رویکردهای نوین پژوهش زیبای یشناسی منظرکدا ماند؟ و چگونه م یتوان از این رویکردها جهت شک لدهی به پژوه شهای آتی زیبای یشناسی منظر بهره برد؟ از آنجا که هدف این مقاله نتیج هگیری از تحقیق درچارچوب سامان ههای مفهومی با کاربردی تبیینی و جامع است در راهبرد تحقیق از استدلال منطقی استفاده شده که با مرور تحلیلی ادبیات موضوع از طریق مدارک کتابخان های و اینترنتی سعی در پاسخ به سؤالات فوق دارد. از تحلیل سه رویکرد فوق و نتایج و جداول مربوطه، به دیدگاه اندیشمندان و تیپولوژی فکری آنها در قرن اخیر دست یافته است. در صورتی که رویکرد پدیدارشناختی، به گون های تبادلی و رویکرد اکولوژیک، ب هگون های ک لنگر در نظر گرفته شود، دیدگاه مذکور به رویکرد روا نشناختی وگونة تکاملی، مربوط است. در پایان نتیجة پژوهش نشان م یدهد که با توجه به آیندة پژوه شهای زیبای یشناسی منظر، رویکردهای معرفی شدة فوق نه تنها با یکدیگر ناسازگار یا در رقابت نیستند، بلکه مکمل یکدیگر نیز بوده و تجلی یا بیا نهایی مختلف از فر مهای زیبای یشناسی منظرهستند.
بررسی تأثیر هنر گچبری دوران ساسانی بر تزئینات گچبری معماری قرون 1 تا 5 هجری
حوزههای تخصصی:
هنر ایران از آغاز حیات خویش تا دوران اسلامی، دگرگونی های عظیم را شامل گشته است. دوران اسلامی از مهم ترین دوره های هنر ایران است که در آن بسیاری از هنرها تحت تأثیر آیین اسلام، دستخوش تحولات و پیشرفت های چشم گیری گشتند. یکی از این هنرهایی که در دوران ساسانی بسیار مورد توجه قرار گرفت و در دوران اسلامی نیز ادامه یافت، هنر گچبری می-باشد که آثار زیادی از آن در قالب تزئینات معماری برجای مانده است. این هنر در میان هنرهای مختلف قرون اولیه اسلامی، جایگاه ویژه ای دارد و به عنوان الگو و پیش زمینه ای جهت شاهکارهای گچبری دوره های بعد از خود خصوصاً سلجوقیان محسوب می گردد. درباره تأثیرپذیری هنر گچبری در ابینه قرون اولیه اسلامی ایران از هنر گچبری عصر ساسانی اطلاعات ناچیزی موجود است. بنابراین ضروری است که در این زمینه با توجه به اهمیت آن در هنر و معماری ایران، تحقیق و پژوهش بیشتری صورت گیرد. در این پژوهش، از طریق مطالعات و منابع کتابخانه ای و با روش توصیفی- تحلیلی، تأثیر هنر گچبری دوره ساسانی بر تزئینات گچبری قرون اولیه اسلامی(قرن1 تا 5 هجری) در ایران و خارج ایران و همچنین مضامین نقوش گچبری و شیوه های نقوش گچبری در دوران اولیه اسلامی، بحث می شود.
مدل R.S.V.P: فرآیند خلاق سنجش تا عمل در طراحی شهری
حوزههای تخصصی:
تعدد منابع، مقیاس و گروه های ذینفع در طول انجام یک طرح، موجبات بروز مدلی جدید تحت عنوان R.S.V.P را فراهم آورد. پژوهش حاضر با هدف شناخت ماهیت، پیشینه و برخی از مهمترین تجارب صورت گرفته، ضرورت پرداخت به این مدل را در ایران متذکر می شود. یافته های نوشتار تأکید دارد که مدل R.S.V.P وامدار هنرهای موسیقی، نمایشی و ترسیمی بوده و قابلیت استفاده در رشته های مشابه همچون طراحی شهری را دارد. در این پژوهش سعی بر این بوده تا مؤلفه های این چرخه به درستی شناسایی شده و تأثیر آن ها بر عملکرد فرآیند بررسی گردد. طبق یافته ها، این مدل جهت شفاف سازی فرایندها به کار گرفته می شود و هر کدام از مؤلفه های چهارگانه، نماد یک بخش از مدل می باشد. این مدل با استفاده از امتیازات (S) سعی در نمایش و تحلیل منابع موجود در محیط (R) دارد. جهت بررسی بازخوردها و تصمیم سازی نهایی از تحلیل عملکرد (V) استفاده می نماید، و محصول نهایی (P)، نشان دهندة مسیر طی شده می باشد.
بهینه سازی هندسه فضاهای معماری برای دستیابی به عملکرد حرارتی با استفاده از اثر ترمواکوستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال یازدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۱
63 - 70
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر هندسه های بهینه که با جذب نوسان های صوتی حاصل از انعکاس، حداکثر میزان گرما را تولید می کنند، شناسایی شده اند، تا با به حداقل رسیدن میزان نوفه، از تغییرات دمایی حاصل در جهت گرمایش و سرمایش فضا بهره گیری شود. پژوهش حاضر به روش تجربی و شبیه سازی، با نرم افزار COMSOL5.2 انجام شده است. با پخش صوت با فرکانس 8000 هرتز در فضا، تغییرات دمایی حاصل از جذب صوت در فضا مستندسازی شد و با دست یابی به نتایج عددی، مناسب ترین هندسه ها برای تولید گرما از نوسانات صوتی و به حداقل رساندن نوفه شناسایی گشت. می توان گفت در میان احجام خالص، استوانه موجب تولید بیشترین دما با انرژی های صوتی می گردد. افزایش گوشه های 90 درجه در هندسه های معماری به حالتی که طول ضلع های مجاور زاویه، برابر باشد، دما را ارتقا داده و بهترین مکان برای گوشه سازی در پلان های راست گوشه، 3⅟ فوقانی از ارتفاع فضاست که بیشترین جذب انرژی های صوتی به صورت گرمایشی را موجب می گردند.
تجزیه و بازتولید فام های تشکیل دهنده رنگ آبی در کاشی کاری مساجد شیعی دوره صفوی با بررسی نمونه های موردی (مساجد علیقلی آقا، جامع اصفهان، شیخ لطف الله، امام و لنبان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درمواجهه با آثار معماری سنتی مشاهده می شود که توجّه ویژه ای به رنگ و نور در فضا و بنا ها می شده است. رنگ ها گاهی به صورت رنگ آمیزی، مصالح رنگی، شیشه های رنگی و یا کاشی های رنگی به کاربرده می شدند. اگرچه امروزه کمتر به این مقوله توجّه می شود امّا شناخت این بخش از معماری می تواند راه گشای استفاده ی مجدد از آن باشد. استفاده از کاشی در معماری قدمتی دیرینه دارد. امّا کاشی ها در آثار معماری کمتر موردبررسی واقع شده اند. از این رو لازم است تا از زوایای مختلف به آن ها توجّه گردد که از جمله می توان به طیف رنگ ها، نقوش و ... که در آن ها به کار گرفته شده است، اشاره کردبا توجّه به ابعاد و گستره وسیع وجوه ابعادی، برای پژوهش در این تحقیق به مطالعه در خصوص طیف رنگ آبی (فیروزه ای، لاجوردی) به کار رفته در مساجد دوران صفوی پرداخته شده است و هدف ازآن شناسایی و تجزیه فام های به کار رفته در رنگ آبی کاشیکاری های این آثاربوده و راهنمایی برای انجام پژوهش های آتی در زمینه نحوه ارتباط رنگ های به کارگرفته شده در کاشی های ایرانی دوره صفوی و تولید رنگ دقیق آبی بکار رفته در این دوران برای مرمت مجدد آثار صفوی می باشد. روش تحقیق بکار گرفته شده در این پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی بوده و با بررسی نمونه های موردی مساجد صفوی سعی در به تصویر کشیدن چگونگی تغییرات طیف رنگ آبی در آن ها پرداخته شده است. روش جمع آوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای و میدانی با ابزار مشاهده و تکنیک عکسبرداری انجام گرفته است که با استفاده از تحلیل محتوای کیفی و ابزار نرم افزاریExcel 2007و Photoshop CS4به تجزیه و تحلیل اطلاعات دریافتی مبادرت شده است. نتایج تحقیق حاضر حاکی از آن هستند که کم رنگ ترین رنگ آبی بکار رفته در کاشیکاری نمونه های مورد بررسی دارای مشخصات RGB، 213R=، 246G=، 222B=بوده و پر رنگ ترین رنگ آبی بکار رفته دارای مشخصات RGB، 17R=، 22G=، 78B=می باشد که برای مرمت و تولید دقیق این رنگ ها مطابق با کاشیکاری عصر صفوی باید این اعداد در نظر گرفته شوند.
نسبت امروز و گذشته در آثاری از معماری مسکونی معاصر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۲ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
89 - 104
حوزههای تخصصی:
برخی از اهل نظر گفتهاند که معماری گذشته و امروز ایران نسبتی با هم ندارند؛ لیکن گروهی از معماران معاصر کوشیده اند تا از میراث معماری گذشته در آثار خود بهره برند. در مقاله، چهار بنا از آثار این معماران بررسی شده است- آثاری در زمره بناهای مسکونی میان مرتبه تهران. از میان سی اثری که صاحبنظران معماری معرفی کردهاند، چهار مصداق به «شیوه نقد درونی» شرح داده شده است. شناخت رویکرد طراحان در مسیر پیوند با گذشته، ثبت تلاش های مشترک و پاسخ به این پرسش که این طراحان، در نظر به معماری گذشته، تا چه میزان به اصول معماری ایرانی نزدیک شده اند، هدف اصلی این کار بوده است. در نهایت ترفندها و رویکردهای طراحان در دو گروه رویکردهای کلی و رویکردهای تفصیلی دسته بندی شدهاند. با این تأملات معلوم میشود که رجوع به طرح حیاط مرکزی عمده ترین رویکرد در این چهار مصداق است. به همین دلیل در انتهای مقاله، شرح مفصلی در این باب عرضه و نتایج چنین رویکردی سنجیده می شود. از آنجاکه دامنه مصادیق گسترده نیست، نتایج حاصل از این پژوهش می تواند به مثابه فرضیه، به کار پژوهش های آتی بیاید- پژوهش هایی در حوزه مبحث هویت در معماری ایران و تاریخ معماری معاصر ایران و کشورهایی با مسائل مشابه.
بازنمایی خوانایی شهرهای شمال در آثار اکبر رادی؛ مطالعه موردی: دو نمایشنامه روزنه آبی و پلکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار تلاش دارد با توجه به نظریات کوین لینچ1، در کتاب سیمای شهر2 (1960) و تئوری شکل خوب شهر3 (1984)، اهمیت خوانایی در فضای شهرهای شمال را مورد مطالعه قرار دهد و همچنین، به بازتاب فضا و حال و هوای این نواحی درشکل دهی به روحیات، مناسبات و نحوه تعامل افراد، در سه نمایشنامه روزنه آبی، مرگ در پائیز و پلکان، از اکبر رادی بپردازد. بر اساس نظر لینچ، ناخوانایی در شهر به بروز آشفتگی، ناامنی، اضطراب، هرج و مرج و اختلال در تعاملات شهروندان می انجامد، سیمای خوب شهر را در ذهن شهروندان مخدوش می کند و احساس تعلق خاطر آنها به شهر را تضعیف می کند. این مقاله نشان می دهد که دیدگاه لینچ در مورد تصویر ارائه شده از شهرهای شمالی کشور در آثار اکبر رادی صادق است. هجوم مدرنیته به شهرهای کوچک شمال ایران، ساختمان سازی های کلان و حضور وسائل نقلیه مدرن، چهره شهر را در دیده شهروندان قدیمی ترش مخدوش کرده، و شهروندان جوان تر را دچار احساس ملال و نارضایتی، و شهروندان مسن تر را دچار انواع بحران های روحی و جسمی کرده است، به طوری که زیستن در میان این هرج و مرج به تدریج به صورت ناهنجاری و عدم تعادل روحی- روانی در ذهن و مناسبات شهروندان بروز می کند.
شناسایی انواع محوطه های باز و عملکرد آنها در باغهای تاریخی بیرجند (با تمرکز بر باغ های رحیم آباد، امیرآباد، شوکت آباد، بهلگرد و اکبریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باغ فضایی باز و گسترده است که بنا به الزاماتی می تواند برخی فضاهای بسته را در خود داشت ه باشد، اما آنگاه که فضاهای باز خردی را با انتظام های تعریف شده در خود جای م یدهد، صورتی از باغ پدید می آید حاکی از یکی از تنوعات باغ ایرانی که موضوعی قابل بررسی است. در باغ های بیرجند، انواعی از فضاهای باز خرد، در درون یا در پیوست باغ همراه شده و ترکیبی تازه پدید آمده است. این باغ ها، با ساختار کلی تقریباً مشابه، ترکیبی از محوطة اصلی منظم و ساده با فضاهای باز کوچکتر هستند؛ ازحیاطی کوچک در قوارة اتاق تا محوطه ای وسیع که خود به تنهایی به باغی می ماند، از فضای کوچک و فرش انداز مهتابی در مقابل عمارت که رو به چش مانداز باغ دارد تا فضای بام که چش ماندازی به گسترة دشت را پیش رو می گذارد. این فضاهای باز که در انواع متعدد به محوطة با غها پیوست شده اند، با نق شهایی مختلف، شامل حیاط اندرونی، حیاط گشوده به باغ، حیاط بارانداز، حیاط ورودی، مهتابی، بام، صفه، شارمی، میدانچه، جلوخان و باغ زراعی هستند. عملکرد و نقش اصلی این فضاها مرتبط با وجه سکونت در باغ است و در عرصة گشودة باغ، محدود ههایی را به قصد مهیا ساختن حریم اندرون شکل داده یا برای فراه مآوردن حوزه های مختلف فعالیت های وابسته به زندگی در باغ، گاه وسعت گرفته و خود مجالی برای آراسته شدن می شوند یا خردفضاهایی کوچ کاند اما به واسطة فراه مکردن امکان نظارة باغ، تکمی لکنندة وجه تفرج باغ بوده اند. برخی از طریق ایجاد سلسله مراتب و امکان گسترش باغ در خود، یا امکان گردهم نشاندن ساختمان های باغ حول خود، ترکیبی خاص به ساختار هندسی باغ م یدهند. این فضاها در باغ های بیرجند بیانگر نوعی از زندگی در باغ هستند و در این مجال مورد بررسی و طبق هبندی قرار م یگیرند. شناخت با غهای بیرجند سرنخی است برای جستجوی بیشتر در باغ های ایرانی به قصد تحقیق در وجوه مشابه یافتن پاسخ برای این پرسش که آیا در سایر باغ های ناشناختة ایران این ترکیب فضایی را می توان سراغ گرفت؟
تحلیل بازتاب جنگ در آثار نقاشی کاظم چلیپا براساس نظر پانوفسکی* (مطالعه موردی : سه اثر با موضوع و محوریت زن/ مادر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاظم چلیپا از اولین هنرمندانی است که نامش به عنوان نقاش انقلاب در حافظه تاریخ هنر این مُلک ثبت شده است. وی در دوران دانشجویی در دانشکده هنرهای زیبای تهران در رشته نقاشی زیر نظر اساتیدی همچون هانی بال الخاص به آموختن و کسب تجربه پرداخت. از آنجا که در خانواده ای مذهبی و هنرمند رشد کرده بود، با ظهور اولین حرکت های انقلابی به جمع هنرمندانی پیوست که به هنر متعهد و اجتماعی معتقد بودند و همراه و همگام با آنها به خلق آثاری پرداخت که تأثیرات خود از جامعه را به شکل هنرمندانه به جامعه برم یگرداند، راهی که در دوران جنگ و پس از آن ادامه داده است. هدف از انجام این تحقیق، بررسی بازتاب جنگ در آثار کاظم چلیپا با تأکید بر پیکره زن در آثار وی بود. فرضیه تحقیق عبارت بود از : به نظر می رسد چلیپا در خلق آثار خود با پیکره زن، قصد دارد به نقش اجتماعی زنان در اتفاقات اجتماعی معاصر همچون انقلاب و دفاع مقدس بپردازد. به همین دلیل در مقاله حاضر، بعد از نگاهی به آرا و نظرات این هنرمند در خصوص نقاشی انقلاب و دفاع مقدس، دوازده پرده از آثار وی که بازتاب جنگ در آنها دیده شد، بررسی شد و سه پرده با محوریت نقش زن/ مادر برای مطالعه عمیق تر با تکیه بر روش شناسی آثار هنری اروین پانوفسکی انتخاب شد. روش انجام این تحقیق، تحلیل محتوا و روش گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخان های و میدانی بود. بررس یها نشان داد که چلیپا هنرمندی مرد منگار است، وی از نشان هها و نمادهای متعددی استفاده کرده که از میان آنها می توان به اینها اشاره کرد : نماد گیاهی مثل گل های لاله و شقایق و درخت سرو و نخلستان، نماد مذهبی قرآن و پرچم، نماد انقلابی مثل چفیه و پیشان یبند، نماد جنگی مثل تانک و شمشیر، نماد حیوانی مثل اسب، موش و پرستو در آثارش بهره برده است. ردپای پررنگ نقاشی قهوه خانه ای در آثار چلیپا به خوبی قابل مشاهده است. موضوعاتی که در پرده های چلیپا دیده شد عبارت بودند از : شهید، حضور نیروهای مردمی، نقش امام خمینی )ره(، رزمنده، سودجویان زمان جنگ، آواره های جنگی، زندگی بعد از جنگ و شهدای مفقودالاثر و البته موضوع بسیاری از مهم ترین آثارش، زن/ مادر است. چلیپا این زنان را در سنین مختلف جوان، بزرگسال و میانه سال تصویر و تلاش کرده تعلق آنها به قوم و منطقه خاص را نشان دهد؛ ضمن اینکه قصد اصلی وی تأکید بر نقش اجتماعی زن و روحیه حمای تگر وی طی اتفاقات اجتماعی معاصر ایران همچون انقلاب و دفاع مقدس بوده است.
آسایش در خانه؛ مطالعه موردی: خانه تاریخی بهنام تبریز
حوزههای تخصصی:
بشر از دیرباز در پی تأمین آسایش حداکثری برای خود بوده است و راهکارهای گوناگونی در جهت دست یابی به آسایش به کار بسته است. در این بین، مسکن به عنوان مکان وقوع زندگی باید گستره وسیعی از کیفیات را داشته باشد تا انسان در آن به آسایش و آرامش برسد. مقاله حاضر در پی آن است که با مرور مطالعات انجام یافته در ارتباط با خانه و خانه های سنتی، به بررسی ساختار فضایی-کالبدی معماری خانه های سنتی با تأکید بر خانه بهنام تبریز بپردازد و راهکارها و اصول به کار گرفته شده در ایجاد آسایش در خانه را تفسیر و تحلیل کند. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و متکی بر پژوهش موردی می باشد و برای گردآوری اطلاعات از ابزارهای کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، برای نیل به آسایش در خانه های سنتی به طیف وسیعی از نیازهای جسمی و روانی انسان پاسخ داده شده است که مهمترین آن ها عبارتند از؛ نیاز به آسایش فیزیکی(موقعیت و دسترسی، استحکام سازه ای، تعداد و ابعاد فضاها و ...)، آسایش حرارتی(گرمایش و سرمایش)، آسایش بصری(نور و روشنایی، حریم و محدوده بصری)، تهویه و کیفیت هوا، آسایش صوتی. علاوه بر این، توجه به نیازهای اجتماعی و الگوهای فرهنگی زندگی، خلوت و حس تعلق به مکان و نیاز های معنوی همانند نیاز به پرستش، کمال، زیبایی، عدالت و غیره در ایجاد آسایش و علی الخصوص آسایش روانی در خانه تأثیر بسزایی داشته اند. در نهایت توجه به این نکته ضروری است که آسایش جسمی و روانی در خانه سنتی، در راستای یکدیگر و تحت تأثیر دیگر شرایط آسایش فراهم شده است. نتایج بررسی خانه بهنام تبریز به عنوان نمونه مورد مطالعه حاکی از آن است که این خانه با تکیه بر منابع طبیعی و امکانات در دسترس و با سازمان فضایی و کالبدی متناسب با منطقه توانسته با ارضاء نیازهای جسمی و روانی، حد قابل قبولی از آسایش را برای ساکنان خود فراهم کند.
تاب آوری فضایی بازارهای سنتی (موردپژوهی : بازار قیصریه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاب آوری در شهرسازی مفهوم نوظهوری است که در سطح جهانی از اوایل دهه 1990 میلادی مورد توجه قرار گرفته است. این مفهوم در ابتدا دارای دیدگاهی صرفاً اکولوژیکی بود، لیکن در طی زمان گام به گام توسعه یافت و به ابعاد و مسایل دیگرِ مرتبط با جوامع شهری، چون اجتماعی، اقتصادی و ... نیز توجه شد. یکی از ابعاد پراهمیت تاب آوری، بُعدِ فضایی است که به ادامة حیات فضاهای شهری با حفظ هویتشان در طی تغییرات مختلف می پردازد. در بررسی تاریخی فضاهای شهری، میزان متفاوت حیات آنها و به عبارت دیگر تفاوت در میزان تاب آوری اشان مورد توجه است. ازاین رو می توان این سؤال را مطرح کرد که چه عواملی در تاب آوری یک فضای شهری اثرگذار است؟ ازطرفی یکی از انواع فضاهای شهری که علیرغم تغییرات و بحران های مختلف محیطی در طی تاریخ به نحو مطلوبی به حیات خویش ادامه داده اند، بازارهای سنتی هستند. لذا این سؤال نیز پیش می آید که چه عواملی سبب تاب آوری در بازارهای سنتی طی ادوار طولانی شده است؟ در این راستا پژوهش حاضر با هدف پاسخ به سؤالات مطرح شده، به طورخاص در بررسی بازار قیصریه شهر اصفهان می کوشد به عواملی بپردازد که موجب تاب آوری این فضای شهری شده است. روش پژوهش، کیفی و مبتنی بر بررسی موردی با استفاده از شیوه توصیفی-تحلیلی و رویکرد تحلیل محتواست. ابتدا با شیوة استدلال قیاسی و مراجعه به منابع معتبر، دو عامل اجتماعی و کالبدی تاب آور به عنوان شاخص های مدل مفهومی تاب آوری فضایی ارایه شده و سپس با بررسی نمونه موردی تحقیق و نیز تحلیل محتوای استقراییِ متن مصاحبه های انجام گرفته، درجهت تدقیق عوامل مؤثر در تداوم استفاده از نمونه موردی پژوهش، به تدوین شاخص های تاب آوری فضایی اثرگذار در بازار قیصریه اصفهان اقدام شده است. نتایج اجمالی این تحقیق حاکی از این است که ساخت انعطاف پذیر و مستحکم بازار همراه با حفاظت و مرمت مستمر از آن در کنار وجود کاربری های متنوع، هویت منحصر به فرد فضا، آسایش محیطی و زیبایی در فضا، امکان دسترسی به فضاها و کاربری های مختلف از این فضا و سرانجام تعلق خاطر به مکان در بازار قیصریه اصفهان به تاب آوری فضایی این فضای شهری تاریخی انجامیده است.