فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۶۱ تا ۲٬۲۸۰ مورد از کل ۷٬۵۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هنر، تجلی شیدایی است؛ هنرمند تا زمانی که مفتون موضوعی نشود هرگز آن را به خلوت خود نمی خواند. هر آنچه در خلوت هنرمند راه می یابد با عنصر خیال در آمیخته و اثری جاودان به جای می گذارد. انسان و خیال پیوندی دیرینه با یکدیگر دارند و در واقع می توان تخیل را مادر همه ی حرکت های جهشی انسان در مسیر تکامل و تعالی دانست. اگر چنانچه اثری هنری بدون پیش زمینه و به ناگاه شکل یابد، هنر بداهه خلق می شود. این مقاله در پی بررسی عنصر بداهه، از مبنای شکل گیری به صورت طرح واره ای خیالی تا تجسد هندسی و نمود آن در آثار هنری و معماری می باشد. جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای صورت گرفته و روش تحقیق به شیوه ی توصیفی-تحلیلی با رویکرد اکتشفافی می باشد که به تبیین نقش بداهه پردازی در آفرینش یک اثر هنری و تجسد هندسی آن پرداخته است. با بررسی های انجام یافته در این پژوهش در نهایت می توان به این نتیجه دست یافت که اندیشه ی هنرمند به یاری بداهه پردازی و طرح واره های ذهنی و با همراهی عنصر خیال و بهره گیری از تفکر خلاق، تجسم یافته در قالب اثری هنری و یا معماری نمود می یابد.
تأثیر پیوند علمی و احساسی ریتم میان معماری داخلی و موسیقی
حوزههای تخصصی:
با توجه به اثرات زیباشناسی موسیقی و معماری در زندگی انسان ها نمی توان این موضوع را نادیده گرفت اما امروزه توجه به اهمّیت ارتباط بین موسیقی و معماری به حداقل رسیده و تنها به برداشت هایی نادرست از این رابطه می توان دست یافت و از استفاده خلاق از رابطه میان موسیقی و معماری نیز غنا یافتن معماری به واسطه موسیقی غافل ماند. همواره در فرهنگ ایرانی از موسیقی و اثرات آن در زندگی انسان یاد شده است. اگر موسیقی ترجمه احساسات است, این احساس در ویژگی های معماری و هنر ساختمان و شکل دادن به سبک آن منعکس شده است.در این مقاله هدف از بررسی های انجام شده توجه به پیوند های موجود در ریتم میان معماری داخلی و موسیقی که هر دو هنر هستند صورت گرفته و بهره گیری از ویژگی های معماری و موسیقی جهت خلق فضایی مملموس با موسیقی و ارائه بهتر اینگونه فضاها می باشد. چارچوب نظری مورد استفاده به صورت کیفی، تحلیلی می باشد. این پژوهش در سطح نظری انجام گرفته که مبتنی بر بررسی مبانی نظری از روش مروری و کتابخانه ای استفاده شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل بررسی های محیطی جهت دست یابی به تحلیل جامع، مطالعه کتب و مجلات، مقالات لاتین موجود، اسناد صوتی و تصویری، شبکه اینترنت و سایر منابع در دسترس زمینه تحقیق اند. نتایج این بررسی ها نشان می دهد که مطالعه رابطه ریتم بین معماری داخلی و موسیقی افراد را قادر می سازد تا با استفاده از حواس خود "از آن لذت ببرند" و آنچه را که می بینند "به سطوح بالاتر تجربه برسیاند". این همان کاری است که بسیاری از افراد انجام می دهند و آن ها از حواس خود برای زندگی کردن متفاوت از قبل استفاده می کنند.
ارزیابی منظر فرهنگی با تمرکز بر میراث طبیعی با ادغام روش های DEMATEL وANP ؛ مورد پژوهی: کناره ساحلی رود کارون شهر اهواز
منبع:
هویت محیط دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶
73 - 53
حوزههای تخصصی:
منظر فرهنگی مبتنی بر میراث طبیعی بر نمونه برجسته ای که دربرگیرنده ممتازترین پدیده ها، اشکال یا صورت های طبیعی و روندهای مهم جاری اکولوژیکی، تکامل بیولوژیکی و تعامل انسان با محیط طبیعی اش را به نمایش می گذارد، تکیه دارد. از این رو مسیر ساحلی رود کارون در کلاشهر اهواز در جایگاه یک میراث طبیعی غنی دربردارنده تمامی ارکان و البته پتانسیل منظر فرهنگی مطلوب می باشد که متاسفانه در دهه های اخیر مغفول مانده است. در این پژوهش با هدف دستیابی به مهمترین معیارهای مربوط به منظر فرهنگی-طبیعی به ایجاد نمودار شبکه ای روابط بین معیاری، اوزان دهی و نرمال نمودن آن ها از طریق شیوه ترکیبی تکنیک چند معیاره تصمیم گیری DEMATEL-ANP می پردازد. نتایج ابتدایی پژوهش از شیوه DEMATEL نشان می دهد، 13 مورد از 23 معیار، مهمترین معیارهای موضوع می باشند. از این میان، 8 مورد تأثیرگذار (مثبت) و 15 مورد از معیارهای تأثیرپذیر (منفی) است که 66% از خوشه " تفسیر عمیق از مناظر طبیعی" (2 از 3 معیار) دارای مقادیر مثبت هستند. همچنین مهمترین و تاثیرگذارترین معیار" ارزش زیستگاهی" از خوشه " عملکرد و بهره وری" است. در ادامه بر اساس نتایج ANP اگر چه مهمترین معیارها مربوط به خوشه " تفسیر عمیق از مناظر طبیعی" بوده اما ایجاد تمایز در خوشه " عملکرد و بهره وری" است. در پایان، یافته های ماتریس حد به دست آمده، رویکرد طبیعی در سه گانه (طبیعی، انسانی و انسان ساخت) در ایجاد منظر طبیعی مبتنی بر میراث طبیعی در نمونه موردی ساحلی رود کارون صحه می گذارد.
مطالعه تطبیقی اصول پیرنیا در معماری و مصنوعات با سبک های طراحی صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
205 - 216
حوزههای تخصصی:
به دنبال وقوع انقلاب صنعتی و بعد از آن، صنعتگران دست به تولید محصولات متعدد زدند و با پیدایش تفکرات مختلف، ایده های تحول زندگی بشر در شعر، موسیقی، صنعت و معماری و سایر موارد در قالب سبک ها و ایده های مختلف در بستر اجتماع تجلی پیدا نمود. مطالعه علل پیدایش و مبنای فکری پدیدآورندگان هر سبک و یا جنبش طراحی صنعتی، راهنمایی در جهت شناخت سبک ها بوده و الگویی برای تعیین نوع سبک و تمایز آن با سبک های دیگر ایجاد می نماید. در این تحقیق با انتخاب بارزترین مصنوعات تولید شده در هر سبک که به نوعی نماینده آن سبک هستند و سپس ارزیابی کیفی آن ها توسط ده نفر از کارشناسان خبره طراحی صنعتی و با معیارهای طراحی محصول، صورت گرفته و تحلیل عامل اکتشافی روی متغیرها انجام گردید. در حوزه معماری ایرانی، اصول پنج گانه استاد پیرنیا، به مصنوعات تاریخی ایران تعمیم داده شده و مصنوعات سه دوره پیش تاریخی، تاریخی و اسلامی ایران با این اصول ارزیابی گردیده و سپس تحلیل عاملی اکتشافی روی متغیرها صورت گرفت. عوامل جدید ایجاد شده حاصل از تحلیل عامل اکتشافی بر روی نتایج ارزیابی سبک های طراحی صنعتی با معیارهای طراحی محصول و همچنین آثار تاریخی ایرانی با معیارهای پنچ گانه استاد پیرنیا، با بررسی و اظهار نظر کارشناسان خبره، انسان، هنر و صنعت، نام گذاری گردید. نتایج حاصله از تحقیق، اهمیت مفاهیم انسان، هنر و صنعت را در مصنوعات و در دوران مختلف و همچنین جایگاه مصنوعات تاریخی ایران در دوره های پیش تاریخی، تاریخی و اسلامی در مقایسه با سبک های طراحی صنعتی را تعیین نموده و همچنین الگویی جدید در جهت ارزیابی سبک در مصنوعات مختلف می باشد.
تبیین مفاهیم سازمان دهنده مسکن مطلوب در شرکت شهرهای نفتی نمونه موردی: مجموعه مسکونی نیوسایت اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری مسکن در ایران در دوران معاصر در شهرک ها و شهرهای بزرگ یک مسئله چند متغیری با ابعادی متفاوت است. نیاز به حل مسئله مسکن، به شکلگیری پروژه های تجربی و طراحی و ساخت مفاهیم سازمان یافته جدید از مسکن صورت گرفته است. یکی از مناطقی که به واسطه نوپا بودن ساختار معماری و شهری نیاز به انجام تحقیقات مختلف دارد، شهر اهواز است. پژوهش حاضر قصد دارد با شناخت مولفه های مسکن مطلوب حاوی شاخصه های درونی و بیرونی در مجموعه نیوسایت به تبیین این مفاهیم بپردازد. روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی-توسعه ای و با تکنیکی آمیخته شامل؛ روش های توصیفی و تحلیل محتوا در بخش نظری و همبستگی و علی مقایسه ای به صورت میدانی در بخش مطالعات موردی می باشد. نوع طرح همزمان تغییرپذیر ترکیبی رویکردهای کمی و کیفی که دارای چارچوبی نظری است. در نهایت براساس مدل مفهومی، در گام اول پرسشنامه هایی با پاسخ هایی از طیف لیکرت با توجه به حجم نمونه در اختیار ساکنین 105 واحد در نیوسایت جهت تحلیل آماره های توصیفی که بوسیله نرم افزار SPSS تحلیل می شوند؛ قرار می گیرد. در گام بعدی مصاحبه هایی برگرفته از سوالات پژوهش از جامعه ای 10 نفره از کارشناسان که به روش گلوله برفی انتخاب شدند تدوین و با تحلیل آنها آماره های استنباطی استخراج می گردد. پس از معرفی نتایج دو حوزه کمی و کیفی و برای رسیدن به مولفه های مسکن مطلوب می بایست پیوندی میان عوامل انسانی (ساکنین)، عوامل کالبدی (درونی و بیرونی) و عوامل تصمیم ساز (کارشناسان) برقرار شده و راهبردهایی در سه حوزه کوتاه، میان و بلندمدت ارائه داد.
بررسی تطبیقی چگونگی استقرار جایگاه بانوان در فضاهای عبادی ادیان ابراهیمی در دوره ی صفوی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل متعدد از قبیل باورهای مذهبی، فرهنگی و اجتماعی، هنجارها، ارزشهای اجتماعی و آزادیهای جنسیّتی در بستر خانواده و جامعه بر هویّت اجتماعی و فرهنگی زن و مرد و به دنبال آن رابطه بین جنسیّت و معماری اثرگذار است. تحقیق حاضر با هدف بررسی میزان اهمیّت مؤلفهی باورهای فرهنگی، اعتقادی و مذهبی بر ساختار رابطه جنسیّت و فضا، به دنبال پاسخ به این پرسش است که ویژگیهای فضای معماری در اماکن مذهبی ادیان مختلف در دوره صفوی چگونه از هویت جنسیّتی، اعتقادات دینی و فرهنگی مربوط به زنان و مردان تأثیر پذیرفته است؟ به همین منظور، با گزینش سه نمونه موردی از مسجد، کلیسا و کنیسه در بافت تاریخی شهر اصفهان، تأثیر نقش مؤلفهی مذهب بر رابطهی جنسیّت و معماری و تاثیر آن بر ساختار شکلی این فضاها بررسی میشود. در این تحقیق ابتدا با استفاده از روش تحقیق تفسیری تاریخی و سپس توصیفی تحلیلی به شناخت موضوع حضور در عبادتگاههای ادیان مختلف پرداخته، پس از آن با تحلیل عناصر فضایی آنها، روابط عملکردی در هر یک بررسی شده و به کمک روش تحقیق تطبیقی، عناصر کالبدی و فضایی شامل ورودی، محل عبادت و جایگاه نشستن بانوان در هر یک از اماکن مذهبی(مسجد، کلیسا و کنیسه) با یکدیگر مقایسه شده و نشان داده شد که در کنیسههای یهودیان اصفهان گسترش قلمروهای جنسیتی، تفکیکپذیری فضاها و وجود فضای تک جنسیّتی، بسیار پررنگتر بوده و مرزهای جنسیّتی در مساجد کمرنگتر از کنیسهها میباشد. اعتقادات دینی، حریمهای فیزیکی و جنسیّتی در کلیساها را بیشتر کاهش داده است. نتیجه تحقیق نشان میدهد که باورهای فرهنگی و مذهبی بر رابطه جنسیّت و فضا تاثیرگذار بوده و تفاوت ساختارهای جنسیّتی در مذاهب گوناگون، تغییرات نمایانی در شکلگیری کالبد عبادتگاهها ایجاد میکند.
مطالعه تطبیقی سنت گرایی و تاریخی گری در تبیین معماری مسجد با تمرکز بر آراء تیتوس بورکهارت و الگ گرابار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مطالعه تطبیقی دو شیوه فلسفی-حکمی سنتگرایی و تاریخی گری در باب معماری مسجد با تمرکز بر آراء تیتوس بورکهارت و الگ گرابار میپردازد. با مفروض دانستن اینکه اختلاف بنیادهای نظری سبب می شود یک امر واحد علی-رغم داشتن مبنای خاصِ یکسان در شکلگیری، به شیوه های متفاوت تعریف و تبیین شود، باوجود تفاوت مبانی فکری دو رویکرد سنت گرایی و تاریخی گری، بورکهارت و گرابار هر دو به نقش مبانی حکمت اسلامی در شکل گیری هنر و معماری منسوب به آن توجه ویژهای دارند. حال که شکل گیری هنر و معماریاسلامی در کامل ترین نمونه آن یعنی مسجد مدّنظر است، سئوال پژوهش این است که ایشان اصول معماری مسجد را از منظر خاص خود چگونه تعریف کرده و حکمت اسلامی را منشأ کدام عناصر در شکل گیری آن دانسته اند؟ یافته ها نشان میدهند با اینکه هر دو، آثار سنن پیشین را مبنای شکلگیری مسجد بیان می کنند؛ بورکهارت توسعه معماری مسجد را براساس جوهره و تعالیم اسلام و تمام عناصر آن را واجد ماهیت معنوی و نمادین و تجلی عینی اسلام میداند؛ در حالی که گرابار نیازهای عملکردی را عامل توسعه اجزای شناختی مسجد میداند و با ردّ تأکید انحصاری بر نقش اسلام، اظهار می دارد که برخی عناصر عاریتی آن، بعدها تحت تأثیر مبانی اعتقادی اسلام، ماهیتی نمادین و هویتی یافته اند. شیوه تحقیق توصیفی - تحلیلی با رویکرد مطالعه تطبیقی است.
واکاوی تاریخی بازتاب اصول پانزده گانه نظریه ساختار زنده کریستوفر الکساندر بر سازمان فضایی «ابواب البر» ایلخانی (مطالعه موردی: غازانیه و ربع رشیدی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آبان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۱
97 - 112
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: از تحولات کالبدی دوره ایلخانی در شهرسازی پدیده ابواب البر است.که در تنوع ،سازمان و عظمت همتایی نداشت. ابواب البر، شامل دو قسمت کلی«هسته مرکزی»و «شهرستان»بودند که با یک ساختار هندسی منظم و طرحی از پیش اندیشیده شده، شکل گرفتند.از آنجایی که شهرسازی ایلخانی در امتداد سنت شهرسازی در ایران است، نوآوری شهری در آن دوره نیز در همان امتداد قابل بررسی است. پیشرفت معماری ،نه در گسستن از گذشته بلکه در کاوش و جستجو و اعتنا به سنت های مطمئن ، اصول و فن شناسی نهفته در آن است . هدف :کریستوفر الکساندر در کتاب سرشت نظم 15 ویژگی یک ساختار زنده که بر مبنای اصول "کلی ت" استوار است را شرح می دهد. معتقد است پانزده ویژگی در ایجاد ساختارهای منظم و زنده موثر می باشد. در این پژوهش کوشش بر آن است با کاوش به اصول طراحی شهری نهفته در سازمان فضایی «غازانیه»و«ربع رشیدی»به عنوان نمونه های متعالی ابواب البر دست یابد. سوال : اصول طراحی شهری الکساندر تا چه میزان بر ساختار شهر از پیش طراحی شده ابواب البر متعالی ایلخانی(ربع رشیدی و غازانیه) تعمیم پذیر است؟ روش تحقیق: در راستای پاسخ به سوال و نیل به هدف راهبرد انتخابی پژوهش تاریخی –تفسیری می باشد و فرآیند پژوهش در دو گام می باشد:یکم به مطالعه سازمان فضایی ابواب البری در بستر اسناد تاریخی می پردازد و دوم تعمیم پذیری اصول نظریه «ساختار زنده»بر«سازمان فضایی ابواب البر» را ارزیابی می کند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان میدهد سازمان فضایی «شنب غازان» و «ربع رشیدی» ،منطبق براصول پانزدگانه «مقیاس های مختلف»،«مراکز نیرومند»، «مرزها»، «تکرار متناوب»، «فضای معین»،«شکل خوب»، «تقارن موضعی»، «انسجام و ابهام عمیق»،«تضاد»، «درجه بندی»، «ناهمگونی»، «پژواک »، «فضای خالی»، «سادگی و آرامش درونی»، «جدایی ناپذیری» اصول پانزده گانه نظریه ساختار زنده می باشد و این می تواند به عنوان یک رهیافت برای طراحی و سازماندهی شهرهای فاقد نظم امروزی باشد.
سنجش میزان تأثیرگذاری معیارهای معماری میا ن افزا در طراحی فضاهای فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
111 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی عوامل ارتقاء کیفی طراحی فضاهای فرهنگی با استفاده از شاخصه های معماری میان افزا برای دست یابی به راهکارهای طراحی است. بر اساس شاخصه های مؤثر در شک لگیری به متغیرهای تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی داده های حاضر به مدل سازی مفهومی حاصل از واکاوی در متغیرهای اصلی پژوهش م یپردازد. تحلیل و سنجش نمونه های موردی در حیطه پژوهش حاضر مورد جستجو و انتخاب قرارگرفت هاند و به آزمون و کمّی سازی شاخصه های منتج از مطالعات که در مدل مفهومی پژوهش ساختار یافته اند پرداخته و سرانجام به اولوی تبندی مؤلفه های موضوع از طریق کمّی سازی و امتیازدهی بر اساس طیف لیکرت مورد شناسایی قرار م یگیرد. نهایتاً پس از بررسی و تحلیل به شش ملاک اصلی و سی وشش زیرشاخص دست یافته و با توجه به نتایج اولویت بندی شده، راهکارهای لازم ارائه گردیده است. بر اساس نتایج، در نظر گرفتن راهکارهای مطروحه، طراح ی همگون و پایدار، فضای شهری منسجم، هویت کالبدی و فرهنگی مستمر و بافتی زنده را در پی خواهد داشت.
ابعاد و معیارهای طراحی شهری انسان مدار با تأکید بر کیفیات محیطی فضاهای شهری (نمونه موردی: مرکز تجریش تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
44-21
حوزههای تخصصی:
اهداف : هدف این نوشتار، تبیین جایگاه انسان در طراحی شهری و ابعاد و کیفیت های طراحی شهری انسان مدار و ارزیابی آن در محدوده میدان تجریش تهران است روش ها : این پژوهش با رویکرد کمی و کیفی و روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و پژوهش میدانی است که در بخش های نظری و میدانی، با کاربست شیوه های مطالعه اسنادی و کتابخانه ای، توزیع پرسشنامه و تحلیل آماری و کیفی آن و برداشت های میدانی انجام شده است. یافته ها : طراحی شهری دانش، هنر و حرفه ای است که ساماندهی کیفیات محیطی عرصه های شهری و همگانی بیرونی موضوع آن است. این رشته می تواند تمایلات و رویکردهای متفاوتی را در ابعاد فنی، سیاسی، مدیریتی، علمی، اجتماعی داشته باشد. جایگاه انسان در هرکدام از رویکردهای طراحی شهری می تواند بسته به مبانی آن رویکرد متنوع باشد. رویکرد مدرنیستی به انسان، شهر و طراحی شهری، جایگاه انسان را به پدیده ای فنی و جهان شمول بدون توجه به ابعاد اجتماعی، فرهنگی و زمینه های بومی تقلیل داد. نتیجه گیری : نتایج این پژوهش بیانگر آن است که طراحی شهری انسان مدار ، مطالعه و طراحی عرصه های عمومی و همگانی به منظور ارتقاء بخشیدن به کیفیت های محیطی به عنوان محملی برای کمک به شکوفایی انسان هاست و کیفیت های آن برای کاربست در برنامه ریزی و طراحی شهری عبارتند از: هویت و خوانایی، پایداری زیست محیطی، پایداری اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی، ایمنی و امنیت، کارایی و تنوع، پیاده مداری و سهولت دسترسی، پیوستگی و یکپارچگی، تناسبات و مقیاس انسانی، آزادی، انعطاف پذیری ، سرزندگی، جذابیت و غنای حسی، عدالت. در نمونه مورد مطالعه، مرکز تجریش تهران، با زمینه های ارزشمند طبیعی، تاریخی، اجتماعی و فرهنگی، مسائل و مشکلات متعددی به ویژه در حوزه فضایی و ترافیکی داراست. تحلیل این محدوده، با تکنیک سوات و کیفیت های مذکور می تواند به خلق فضاهای شهری و محیط زیست انسان مدار منتهی شود.
نقش خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی در پیش بینی خلاقیت دانشجویان معماری: (نمونه پژوهی: دانشکده ی معماری دانشگاه محقق اردبیلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی در پیش بینی خلاقیتِ دانشجویان معماری در طراحی فضاهای درمانی است. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده و جامعه ی آماری آن را تمامی دانشجویان ترم هفت معماری دانشگاه محقق اردبیلی در نیمسال اول سال تحصیلی 1397-1396 تشکیل داده اند که از بین آن ها با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، 30 دانشجو انتخاب شدند. برای اندازه گیری خودکارآمدی تحصیلی، انگیزش تحصیلی و خلاقیت به ترتیب از خرده مقیاس های خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی برگرفته از پرسشنامه عملکرد تحصیلی درتاج (1383) و مقیاس خلاقیت برگرفته از پرسشنامه خلاقیت چارلز شیفر استفاده شد. ارتباط میان سه ریز معیار انگیزش، خودکارآمدی و خلاقیت با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون سنجیده شد. این ضریب میان انگیزش تحصیلی و خلاقیت دانشجویان برابر 433/0 بوده که بیانگر ارتباط مستقیم میان این دو گویه به صورت متوسط می باشد. سطح معنی داری این مقایسه، ارتباط معنی دار را میان این دو متغیر بیان می دارد (014/0= P). همچنین نتایج آزمون رگرسیون چندگانه نشان داد از بین دو زیر مقیاس خودکارآمدی و انگیزش، تنها انگیزش است که به صورت معنی داری خلاقیت دانشجویان معماری را پیش بینی می کند. با یک واحد افزایش در میزان انگیزش، 45/0 واحد افزایش در میزان خلاقیت اتفاق خواهد افتاد.
تحلیل آثار منتخب رضا مفاخر با رویکرد به فرآیند طراحی وی ( مطالعه موردی: پروژه 25 میلی متری، پروژه 77 مترمربعی و مجتمع چندمنظوره عمار)
حوزههای تخصصی:
معماری، دارای ذاتی هنری بوده که بر توانایی های آفرینشی و تصورات معمار، متکی است. توجه به طرز فکر معمار در طراحی و آفرینش فضا، یکی از اصول مهم در فرآیند طراحی و نقد آثار است. به منظور درک بهتر ایده پردازی و روند شکل گیری طرح در ذهن معمار، در پژوهش حاضر، به بررسی انگاره های طراحی در سه پروژه از رضا مفاخر شامل: کلینیک پزشکی 25 میلی متری، کلینیک دندان پزشکی 77 مترمربعی و مجتمع چندمنظوره ی عمار، به روش توصیفی- تحلیلی، پرداخته شده است. روش جمع آوری اطلاعات، مطالعات کتابخانه ای با استفاده از مصاحبه و بررسی اسناد و مدارک موجود و هدف پژوهش، شناسایی روش های به کار رفته در آثار مفاخر و تطبیق آن ها با نظریات نظریه پردازان جهانی بوده است؛ بدین منظور، ابتدا مطالعاتی در ارتباط با معمار و خط فکری وی در طراحی هایش، صورت گرفته و پس از آن، تطبیق روش تفکر وی و نظریات مطرح شده ی جهانی در قالب جدول و نمودار، ارائه شده است. نتایج حاکی از آن است که مفاخر از روش های قیاسی و استعاره ای، برنامه محور و رهیافت خردگرایانه، بیش از سایر روش ها در طراحی آثار خود استفاده کرده است.
اصول طراحی اقامتگاه های روزانه سالمندان با رویکرد زنده واری
حوزههای تخصصی:
امروزه نقش و جایگاه سالمندان با توجه به هرم جمعیتی کشور از اهمیت قابل توجهی برخورداراست ،و به طبع آن پیش بینی و مناسب سازی فضاهای معماری و شهرسازی از اولویت های اساسی برنامه ریزی شهری و معماری است. سالمندان با توجه به شرایط بیولوژیکی و روحی در فضای زندگی شان نیازمند به امکانات و تجهیزات متعددی هستند .بنابراین فضاهای معماری و شهرسازی نقش اساسی در زندگی فردی و اجتماعی سالمندان ایفا می کنند.این فضاها باید به گونه ای طراحی شوند که پاسخگو به بیشتر نیازهای سالمندی باشند، ازاین رو استفاده از رویکردها و چارچوب های نوین در فضاهای سالمندی می تواند در بالا رفتن کیفیت زندگی سالمندان مفید و مؤثر واقع باشند.در این پژوهش تلاش شده است با استفاده از چارچوب زنده واری ،اصولی تدوین شود که به بیشتر نیازهای سالمندان پاسخ داده شود تا موجبات بالا رفتن کیفیت زندگی سالمندان به ویژه تعاملات اجتماعی آن ها فراهم شود. روش تحقیق این پژوهش توصیفی –تحلیلی است و برای جمع آوری اطلاعات از دو شیوه ی میدانی و کتابخانه ای استفاده شده است که بخش عمده ای از مطالعات از طریق مصاحبه با سالمندان و مشاهده و ویژگی ها و همچنین برسی علائق و انتظارات آن ها از اقامتگاه های سالمندی به دست آمده است ، یافته های این پژوهش حاکی از تفش پررنگ ضرورت تعاملات اجتماعی و لایه اجتماعی در زندگی سالمندان است و بر همین اساس در پایان و پیشنهاد هایی برای طراحی فضاهای زنده وار در کاربری های سالمندی بیان می گردد.
بررسی معماری و عملکرد قلعه های دوره ساسانی با تاکید بر قلعه هزار درب آبدانان
حوزههای تخصصی:
از زمانی که انسان با کاربرد خاک، سنگ و چوب آشنا شد، برای خود سرپناهی فراهم آورد. با شروع عصر یک جانشینی و زندگی گروهی، برخی انسان ها بر دیگران تسلط و قدرت یافتند، به همین سبب برای حفظ قدرت خود از همسایگانشان شروع به ساختن دژ و قلعه به شکل های مختلف کردند. کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست. قلعه ها استحکامات نظامی و غیرنظامی بودند که با استفاده از ویژگی های جغرافیایی طبیعی و در جهت حفظ امنیت، عموماً در ارتفاعات و مرزها ساخته می شدند. استان ایلام دارای آثار تاریخی فراوانی است که قلع ههای گونه ای از این آثار است و با توجّه به موقعیّت جغرافیایی تاریخی این منطقه از تنوّع بیش تری و ویژگی های معماری خاصی برخوردارند. شهرستان آبدانان واقع در جنوب شرق استان ایلام، از منظر باستان شناختی و تاریخی یکی از مهمترین شهرستان های استان به شمار می رود. این منطقه چندین بار مورد بررسی های باستان شناختی قرار گرفته است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی تاریخی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام گرفت. نتایج نشان داد قلعه هزار درب از جمله قلاع دوره ساسانی است که با توجه به نقشه و پلان آن و وجود طاق های هلالی شکل فراوان، برج های نگهبانی و راهروهای طویل در 4 طرف بنا نشان دهنده این است که این قلعه دارای کاربری نظامی بوده است. ساختار کلی سازه آن مستطیل شکل و مصالح آن قلوه سنگ و سنگ تراشیده و ملات گچ است و تزیینات آن شامل سفال های نخودی رنگ است.
Visual and S tructural Analysis of Fractal Geometry in the Sheikh Lotfollah Mosque Ornaments (Isfahan- Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۱, Issue ۱ - Serial Number ۳۹, Winter ۲۰۲۱
71 - 82
حوزههای تخصصی:
The Islamic era is the period of new s tyles and beyond its own time. Shamsa, Muqarnas, S tar, geometric motifs, and decorative elements have fractal nature, which was used as a tool to express the architect’s idea by repeating the same components in a spatial dimension. We will reach the effect of Islamic impacts on fractal architecture and semantic cognition, and by finding the roots of theories about fractal with an analytical-descriptive approach, we will unders tand the relationship between fractals and how they are used by architects. Our focus is on comprehensive s tudy and calculation, not only in ornaments but also in s tructure, to find patterns of fractal form, to represent coordination between components. Firs t, we proved and extracted the fractal properties and patterns between the cons tituent elements, including self-similarity, repeatability, small-scale, and non-integer dimension, using visual analysis, and then we set up the Box-counting analysis technique with two purposes of calculating fractal dimension and finding their relationship. Aware of the mathematical proportions and relationships between the components of nature, the architect of the Sheikh Lotfollah Mosque has displayed the geometric sequence limit with an ascending equation in the interior ornaments of the dome. His goal is both to create the world of spirituality on a micro-scale and make it unders tandable for an observer. Thus, in this way, he has sometimes expressed his concept through mathematics, proportions, and sometimes by showing beliefs in concepts such as unity in diversity, all of which in their essence have concepts consis tent with fractal forms.
Comparative Analysis of the Persian Garden and Park Pattern’s Versatility as Urban Spaces in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۱, Issue ۲ - Serial Number ۴۰, Spring ۲۰۲۱
31 - 40
حوزههای تخصصی:
Due to the thousands of years of Persian garden his tory, it has taken an indigenous color and aroma and its components have formed according to the needs that have exis ted over time; whereas the park suddenly entered Iran to induce modernism in the Qajar period. For this reason, its features don't fit the circums tances of Iran and ins tead fit with its territorial characteris tics. A solely his torical attitude to the Persian garden has led to the exclusion of this space from the process of regeneration and adaptation to recent needs. On the other hand, in the 50 years since the park’s emergence in Iran, some of its features have harmonized with the context. Accordingly, the research ques tion is: following the characteris tics of urban public spaces, which patterns of green space -Persian garden or park- might be more adaptable to the Iranian context. Several experts' opinions were used to respond to the research ques tion. The criteria for reviewing were selected from the project for public spaces and the results of the ques tionnaires were analyzed in the form of the hierarchical analysis process method and were adapted to the theoretical background. Although regarding some of the use and activity criteria, the park has more adaptability as a public urban space in Iran, in terms of access and linkage, comfort and image as well as overall measurements, the garden is more adaptable than the park.
بررسی چگونگی افزایش حس انسجام در افراد با توجه به رویکرد سالوتوژنیک (نمونه موردی: بافت مسکونی محله تاریخی سنگ سیاه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
137 - 151
حوزههای تخصصی:
امروزه توجه به ارتقای سلامتی انسان ها نیازمند یک جنبش بین رشته ای است. از اینرو رویکرد سالوتوژنیک به مانند روشی موثر در ارتقای تندرستی بشر نقش بازی می کند. یکی از زیر شاخه های اساسی در این رویکرد حس انسجام (SoC) می باشد که آنتونووسکی آن را یک پاسخ به موقعیت های نامطلوب زندگی بیان می کند که از این رو مبنای کلی این پژوهش را تشکیل می دهد. هدف اصلی این پژوهش دستیابی به راه حلی در طراحی به منظور افزایش حس انسجام افراد ساکن در بافت تاریخی شیراز می باشد. بدین جهت، محله سنگ سیاه در شهرستان شیراز به عنوان نمونه مورد بررسی، در نظر گرفته شده است. این پژوهش از روش ترکیبی بهره مند می باشد .از این رو ابتدا به بررسی محتواهای پیشرو با توجه به مطالعات اسنادی و کتابخانه ای پرداخته شده است. سپس به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه حس انسجام آنتونووسکی و همچنین پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت استفاده شده است. در بخش پیمایش، تجزیه و تحلیل داده ها، به وسیله ی نرم افزار SPSS 24 و به روش آمار توصیفی و استنباطی انجام شده است. همچنین با استفاده از نرم افزار SMART PLS 2، رابطه بین متغیرهای پنهان و متغیرهای اصلی پژوهش توسط مدل ساختاری، بررسی شده است. با انجام این پژوهش عوامل اصلی و موثر بر کیفیت زندگی(QoL) افراد و حس انسجام(SoC) در ساکنان محله سنگ سیاه، به طور قابل توجهی شناسایی و بررسی گردیده است. با توجه به نتایج، «مؤلفه معناداری» بیشترین ضریب همبستگی را در رابطه با محیط انسان ساخت و کیفیت زندگی افراد، دارا می باشد، از این رو با توجه به این تحقیق، این فاکتور به عنوان راه حلی در محله سنگ سیاه و محله های مشابه برای پیشبرد طراحی با رویکرد سالوتوژنیک در نظر گرفته می شود.
مقایسه تطبیقی ابزارهای شبیه سازی آسایش حرارتی در محیط شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
235 - 250
حوزههای تخصصی:
شبیه سازی انرژی در محیط شهری می تواند با دو هدف عمده تحلیل آسایش حرارتی خرداقلیم و یا تاثیر خرداقلیم شهری بر مصرف انرژی ساختمان انجام شود. اولین قدم جهت کاربرد شبیه سازی انرژی، انتخاب ابزار مناسب است که بدون شناخت دقیق از نحوه عملکرد ابزارها میسر نمی شود. از طرف دیگر تعداد رو به رشد نرم افزارهای شبیه سازی، انتخاب ابزار مناسب را دشوار می سازد. با توجه به تمایل طراحان در چندین سال اخیر به این زمینه، آگاهی از قابلیت های مدل سازی و محدودیت های ابزارهای مورد کاربرد ضروری است. پژوهش حاضر با معرفی شاخص های سنجش آسایش حرارتی در محیط خارجی و دسته بندی انواع شبیه سازی انرژی در مقیاس شهری، شش نرم افزار انویمت، ریمن، یومی، متئودین، سولن و سولوگ را جهت سنجش آسایش پیاده معرفی کرده و در تحلیلی تطبیقی به بررسی نحوه عملکرد و مقایسه قابلیت های آن ها می پردازد. سه نرم افزار انویمت، سولن و ریمن بیشترین شاخص های آسایش حرارتی خارجی را در نتایج خروجی ارائه می دهند. در یومی و متئودین داده ها به صورت تخمینی از میانگین تابش و سرعت باد و در بقیه ابزارها به صورت دقیق و در هر لحظه دلخواه قابل استخراج است. در حالی که یومی ابزاری ساده و رایگان است، استفاده از انویمت و سولن غیر رایگان بوه و نیاز به آموزش دارد. هرچند در حال حاضر ابزار واحدی که بهترین ترکیب از همه عوامل را مدنظر قرار داده و همه فرآیندهای فیزیکی را شامل شود وجود ندارد. نتایج این پژوهش می تواند معماران و طراحان شهری را در انتخاب نرم افزار مناسب در هر مرحله از طراحی و با توجه به اهداف پروژه یاری رساند.
مقایسه سامانه های رتبه بندی ساختمان های پایدار در راستای تدوین شاخص های ارزیابی پایداری در اقلیم سرد و خشک ایران
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
39 - 62
حوزههای تخصصی:
امروزه با شاخصهای پرشمار و متنوعی در بحث پایداری برخورد میکنیم. این شاخصها پایداری را به مفاهیم دیگری مانند رفاه، سلامتی، انسجام اجتماعی و ... مرتبط میکنند و در زمان طراحی، برنامه ریزی، ساخت وساز و بهرهبرداری مد نظر قرار می گیرند؛ ازاینرو طراحی سامانه ارزیابی پایداری برای مناطق مختلف ایران امری ضروری و مفید در راستای توسعه پایدار این مرز و بوم است. هدف از این پژوهش نشاندادن «تعمیم ناپذیری سامانههای بینالمللی برای استفاده در مناطق و اقلیمهای مختلف» و «الزام بومی سازی سامانههای ارزیابی» و همچنین تأکید بر لزوم طراحی سامانه ارزیابی باتوجهبه معضلات و امکانات بستر، توجه به ظرفیتهای مکانی، الگوگیری از معماری سنتی پایدار اقلیم و همچنین مطالعات بوم شناسی اقلیم سرد و خشک ایران است. این پژوهش سعی دارد ابتدا با تحلیل مبنای تولید سیستم های ارزیابی پایداری و ریشههای وزندهی سیستمهای بینالمللی، بومی و منطقهای بودن این سیستمها را اثبات کند و سپس باتوجهبه شاخصهای اساسی پایداری، ساختار و عناصر معماری اقلیم سرد و خشک و نیز شاخص های ارزیابی ساختمانهای پایدار اقلیم سرد و خشک ایران را تدوین کند. ابتدا با مطالعه سیستمهای ارزیابی موجود بهعنوان مطالعه موردی این نتیجه به دست آمد که در تمامی سامانهها (حتی سامانههای بین المللی) ضرایب منطقهای در وزندهی شاخص ها تأثیرگذار بوده و عملا ً با بستر منطقهای طراحی شدهاند. با اتکا بر یافته های پژوهش و باتوجهبه سامانه های ارزیابی بررسیشده، ضرایب سرفصلها و شاخصها عمدتاً بر مبنای شاخص های منطقهای محاسبه شدهاند؛ بنابراین این سیستمها با وجود ادعای طراحی بینالمللی، قابل تعمیم به مناطق دیگر نیستند و الزام بومیسازی و طراحی جداگانه سیستم ارزیابی برای هر منطقه دیده میشود. با تحلیل یافتهها از نتایج تکنیک دلفی و بررسی موقعیت اجتماعی و اقلیمی محدوده مورد مطالعه، شاخصهای پیشنهادی برای اقلیم سرد و خشک ارائه گردیده است.
آموزش معماری در ایران و مشکلات پیش روی آن
حوزههای تخصصی:
آموزش معماری در ایران از ابتدا تا کنون با چالش ها و مشکلات عدیده ای روبه رو بوده است. آغاز آن با تهاجم فرهنگی از سوی غرب همراه بود و استادانی برآمده از دل آموزش های مکاتب غربی و تفکرات متفاوت با فرهنگ و اقلیم ایران آموزش معماری را به دست گرفتند و نتیجه اش در سیمای شهرهای ایران و معماری بناهای آن متجلی شد. این روند ادامه داشت تا اینکه یک توزیع برنامه واحد برای تمام دانشکده های معماری در نظر گرفته شد و آموزش معماری به سرتاسر و جای جای کشور ایران در انواع دانشکده های دولتی، غیردولتی، آزاد و آموزشگاه ها راه پیدا کرد. تعدد دانشکده ها و آموزشگاه ها بستری برای ایجاد فرصت و صد البته تهدید برای معماری شدند؛ به طوری که بسیاری از معضلات به وجود آمده در معماری و شهرسازی ایران معاصر ریشه در آموزش این رشته ها دارد. پژوهش پیش رو با روش توصیفی- تحلیلی سعی داشته تا تاریخچه ای از روند آموزش معماری در ایران و مشکلات پیش روی آن را در زمان حاضر مشخص نماید و در انتها راهکارهای لازم را جهت برطرف نمودن موانع و مشکلات ارائه نماید. روش جمع آوری اطلاعات به صورت مطالعات کتابخانه ای با کمک بررسی منابع موجود و مصاحبه های انجام شده با افراد برجسته در حوزه آموزش معماری انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که مشکلات آموزش معماری در ایران مربوط به یک حوزه یا یک مسئول خاص نمی شود و برای رفع مشکلات آموزش معماری باید همه برنامه ریزان، نظام مهندسی، اساتید و دانشجویان اقدام کنند.